
در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
برساختهای انسانی
آنچه به دنیا و در نزد ما معنا گرفت از ساختههای ما شد و آنجا انسان دنیا را به خیال خود ساخت و حال به دنیایی دفن شده به هزاری از برساختها که گاه راه گلو را تنگ کرده است
قسمت هفتم
اقتصاد
نظامی پدید آمده در هزارتویی از طبقات بیپایان و هر روز بر این قسمبندیها افزودهاند و در میان این تکانههای بیامان جای برای زیستن نمانده است و ما انسان عاقل و ناطق بر این برساخت میبالیم که اقتصاد را جولانگاه طبقات و انباشت ثروت و قدرت ساختهایم
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
سلام دوستان من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان هست.
با شما هستم.
این قسمت هفتم از ویژه برنامه برساخت های انسانی است.
ما قراره تو این قسمت در باب اقتصاد صحبت کنیم.
ممنون که همراه من هستید.
خب دوستان این ویژه برنامه مشخص در باب برساخت های انسانی است و ما سعی میکنیم در این ویژه برنامه در باب عناوین مهم برساخت انسانی صحبت بکنیم.
در قسمت ابتدایی سعی کردیم یک پیشگفتار و مقدمه ای پیرامون مساله برساخت ها داشته باشیم تا بتونیم بهتر و بیشتر وارد این بحث بشیم و در قسمت های دیگر هم سعی کردیم در باب عناوین اصلی صحبت بکنیم.
در این ابتدای بحث و پیش از ورود به مبحث اصلی این قسمت بهتر است که یک تصویر کوتاه و کوچک در باب برساخت انسانی داشته باشیم تا بهتر مباحث رو به پیش بریم.
ما وقتی درباب برساخت انسانی صحبت میکنیم منظورمون تمام ارزش ها، هنجارها، باورها، نگاه ها و نهاد هایی است که انسان به وجود آورده و در نگاه ابتدایی انگاری که دور از ذات و طبیعت دنیاست.
اما با ریز شدن و نزدیک شدن به این مفاهیم میبینیم که گاها این برساخت ها برگرفته از بخشی از ذات و طبیعت جهان هست.
برخی از اونها در تضاد هست با هم اما برخی تکمیل کننده ی این نگاه های مشخص است.
در نهایت ما میدونیم که ریشه ی ساخته شدن تمام این برساخت ها زندگی بهتر و رفاه انسان هاست.
حال چه از روی غرض شخصی و یا برای نگاه جمعی.
در نهایت ما میدونیم که مواجه هستیم با برساخت هایی که در جهان به وجود اومده توسط انسان و برای انسان که خیلی از اون ها دچار اشکال ها و ایراداتی است و برخی از اون ها هم نیاز به تغییرات داره و باید که برخی از این برساخت ها رو هم به کناری گذاشت.
حالا وقتی نزدیک به مفهوم اقتصاد میشویم هم یکی از آن برساخت های مهمی است که زندگی روزمره و تمام حیات ما را درگیر خودش کرد.
یعنی شما وقتی درباب اقتصاد صحبت میکنید میدانید که یک دریای عظیمی از تمام زیست بشری را تحت پوشش خودش قرار داده.
امروز که اقتصاد مبدل به آن ریشه حیاتی زندگی ما شده، یعنی شاید در دوردست های انسان ها برای پیدا کردن غذا به بیرون می رفتند، تلاش میکردند و بزرگترین عامل برای زیست و حیات شان همان به دست آوردن غذا و آب بود.
حالا امروز همون قضیه و همان شکل است.
اما در راستای برساخت تازه ای که تحت عنوان اقتصاد میشناسیم.
حالا امروز انسان ها برای زندگی کردن و ادامه حیات نیاز دارند که در این نهاد تازه بنا شده انسانی قدم بردارند، آن را بشناسند و حالا بتوانند زندگی شان را به پیش ببرن.
حالا هر جوری که این نهاد و این برساخت انسانی شکل بگیره و کشور متبوع که انسان درش زندگی میکنه ساختار بهش داده باشه میتونه شرایط زندگی انسان ها با هم متفاوت باشه.
شما میتونید در نقطه ای زندگی کنید که جا برای زندگی معمولی هم به شما نده.
شرایط امروزی که در ایران وجود داره اقتصاد بیماری که جمهوری اسلامی پدید آورده، با تمام نادانی هاش، بی سوادی هاش، بیچارگی هاش، نابلدی ها و جنگ ساختن ها و الی آخر ماجرا ها.
شما میتونید در این شرایط زندگی کنید و زندگی خود را از دست رفته ببینید.
پس میدونید که اقتصاد قاعدتا اون نهاد مهم و قدرتمندی است که زندگی انسان ها رو تا چه اندازه تحت تاثیر خود قرار میده.
همه چیز خلاصه به همون خوردن و پوشیدن و نیازهای ابتدایی هم نمیشه.
حتی شما شاهد این نهاد هستید که تا چه اندازه بر زیست جمعی ما تاثیر گذار است.
شما می دانید که فقری که در دل این سیستم های اقتصادی به وجود می آید و جماعتی را به آن دهک های پایین جامعه میفرستد چگونه مسبب به وجود آمدن جرم ها و جنایات میشود؟
چگونه میتواند یک جامعه را بیمار تر و زخمی تر و رنگین تر بکند؟
چگونه میتواند انسان ها را مبدل به هیولا هایی بکند که باعث دگرآزاری های بیشمار بشود حتی باعث آزار خویشتن بشود؟
پس ما میدانیم که اقتصاد سر بی انتهایی دارد و در تمام زندگی جمعی ما وارد شده و داره زندگی رو به پیش میبره.
قاعدتا وقتی درباره اقتصاد صحبت میکنیم میدونیم که ریشه های ابتدایی انسان از همون نقطه های آغازین حیات هم میل به تجارت کردن رو در خود داشته.
قاعدتا در اون شکل های ابتدایی خودش که ما تحت عنوان مبادلات بشناسیم.
اما انسان ها از همون نقطه های آغازین هم سنگ بنای این نگاه اقتصادی رو قاعدتا قرار دادن.
یعنی اگر یک انسانی بود که رفت و یک میوه ای پیدا کرد، حالا بعد از این که اون میوه رو به اندازه کافی خورد و یا خواست یک میوه تازه ای رو مزه کنه، به فکر مبادله کردن اون و تعویض کردن اون بود.
این هم برگرفته از همون میل ذاتی برای زندگی کردن هست.
انگاری که از همون نقطه ابتدائی هم این میل و میل شخصی بوده.
انگار اصولا مبحث اقتصادی با میل جمعی ما و با زندگی جمعی ما سر سازش نداشته چرا که از همون نقطه ابتدایی هم شما می تونید میل به بوجود آوردن این مبادلات رو در دل اون خواسته های شخصی و امیال های شخصی ببینید که حالا انسان نیازمند اون تنوع هست، نیازمند یک محصول تازه است و دوست داره از یک مزه تازه استفاده بکنه.
پس انگاری که داره به ما این تصویر ارائه میده که بله موضوع اقتصاد و این برساخت اقتصاد از همان نقطه ی ابتدایی میل در یک نیاز شخصی داشته و به این واسطه شکل گرفته و حالا هر روز و هر بار که بیشتر و بیشتر پیشرفت کرده هم در همین داستان داره قدرت میگیره.
شاید این تعریف خیلی باب مزاج جماعت راستی باشه که لذت میبرن از تعاریفی که در نهایت انسان رو به یک میل ذاتی برای به دست آوردن ثروت و مالکیت و قدرت باشه.
اما اگر بخوایم عمیق تر بهش نگاه کنیم در کنار اون و مترادف با اون نگاه های ابتدایی کمون رو هم داریم.
یعنی اون زندگی اشتراکی که انسان ها داشتن.
خب قاعدتا انسان ها گفتیم جمعی نگاه میکردن، جمعی فکر میکردن به واسطه اون ذاتی که در وجود خود دارن و میلی که نسبت به زندگی اجتماعی دارن.
خب با توجه به همین موضوع میتونیم بدونیم که این انسان و این میل زندگی جمعی در نهایت اون رو به یک داستانی برای زندگی اشتراکی هم خواهد رسوند.
همون طوری که وقتی تاریخ رو هم مطالعه میکنیم میرسیم به این برهه از تاریخ.
این برهه ای که قدمت بالایی هم داره انگار انسان ها خواسته اند تا در کنار هم زندگی کنند و از اون چیزی که در اختیار دارند با هم و در کنار هم استفاده کنند.
چرا که خب قاعدتا تلاش جمعی اون ها میتونه ثمره ی بهتر و بیشتری هم بهشون بده و از نظر بقا هم میتونه بهشون کمک کنه.
تا اینکه اگر هر کسی به فکر زندگی فردی خودش باشه، یعنی اون نقطه تلاقی ابتدایی انسان که میدونه برای بقا نیازمند به زندگی جمعی و اجتماعی با دیگران هست.
قاعدتا این تعاریف مارو به سمتی میرسونه که اقتصاد و اصولا ریشه ی پیدایش اقتصاد باز هم سر در گرو امیال انسانی و ذات انسانی داشته.
اما متفاوت میتونه از طریق نگاه شخصی شکل گرفته باشه یا نگاه جمعی هم توی خیلی از برساخت ها.
اما در اینجا قاعدتا پررنگ تر هست.
ما وقتی در باب پیدایش این تجارت و اقتصاد صحبت میکنیم، قاعدتا ریشه های ابتداییش در همین مبادلات اتفاق می افتد و بعد از آن هم ما مواجه میشویم با نگاه های کمون و در نهایت این داستان ها با هم پیش میروند تا انسان رو به اون نقطه ای میرسانند که حالا وارد حیطه ای همپایه با مالکیت و ارزش گذاری ها بشوند.
یعنی ما در نهایت در این سفر طول و درازی که در دل اقتصاد و تکامل اقتصاد در دل زندگی جمعی انسانی داریم، این نهاد که هر روز قدرتمند تر میشود و به فراخور خیلی از عناوین و برساخت های دیگر انسانی که بارها درباره اش صحبت کردند، انگاری اتفاقی به وجود می آید و اتفاقی به پیش میرود.
اقتصاد هم همتای آن هاست.
اتفاقی به وجود می آید و اتفاقی به پیش میرود.
کسی برایش فکر خاصی نمیکنه و فقط میزاره تا خودش پیش بره.
هر جایی که دوست داشته باشه هم به پیش میره.
امروز شما وقتی مواجه میشید با این نگاه های اقتصادی راست اصلا تمام صحبتم در گرو همین بازار آزاد هست.
یعنی در گرو همین اتفاقی بودن.
همه چیز در گرو رها کردن اون برای این هست که به دور از هر گونه نظم دادن و نگاه نظام مندی به او داشتن حرکت بکنه.
این نگاهی است که از همون ابتدا در دل اقتصاد اتفاق افتاده و امروز هم هواداران بی حد و حصری داره که دوست دارن این رویه رو به پیش ببرند.
اما در نهایت با تمام تفاسیر در دل اقتصاد ما مواجه میشیم با این مضامین مشخصی که دنیای امروز مارو پدید آورده.
شما مواجه میشید با این مفهوم مالکیت مفهوم مالکیتی که باز هم سر در گرو مفاهیم خداوندی داره.
شما وقتی در باب عناوینی که تحت عنوان خدا می شناسیم صحبت میکنید، در باب فرهنگ ها و برساخت های بازتولید شده توسط مفهوم خدا صحبت می کنید، یکی از آن ها همین مالکیت است.
ما می دانیم که مالکیت آن نگاه خداوندی را قدرتمند تر کرده، حتی اگر بخواهیم بگوییم که خودش مستقیما به وجود نیاورده که شاید حتی بوجود آورنده اش هم خودش بوده.
اما حتی اگر بخواهیم قبول کنیم که بوجود آورنده اش نبوده، قاعدتا مستحکم کننده ترین عنوان در این داستان همین مفاهیم خداوندی بودن این مفاهیم بوده که ما رو به اون سمت و سو رسونده که مالکیت رو گرامی بداریم.
شما به تمامی عناوین و کتب آسمانی نگاه بکنید.
به اون نگاهی که خدا تصور میکنه نگاه بکنید که چگونه خود را مالک بر دیگران میداند و این مالکیت رو مدام و ادامه دار داره گسترش میده.
اون نگاهی که نسبت به مرد و زن داره، نگاهی که زن رو به نوعی اسباب و ابزاری برای مرد می آفریند.
حالا ملکیت او رو در اختیار مردان میزاره یا اصلا نگاهی به فرزند و فرزند آوری رو نگاه بکنید.
در تمام این ادیان چگونه این ها مبدل به محصولی میشوند برای پدر و مادر خودشان؟
چگونه حتی کشتن فرزندان هم تبعاتی نخواهد داشت؟
این ها همه داره نوید این رو به ما میده که مالکیت تا چه اندازه در این نگاه خداوندی وجود داره و یکی از اون برساخت های مهم و قدرتمند هست که حالا وارد حیطه اقتصاد هم میشه.
حالا شما وارد حیطه اقتصاد میشید که در دل اون مالکیت یک رکن اصلی و اساسی است.
همون چیزی است که امروز جهان رو تا این اندازه آلوده در نابرابری ها کرده.
شما اگر امروز میبینید که مثلا در یک جایی یک شخصی است که پونصد تا خونه برای خودش داره و داره ازشون سودش رو میگیره و اجاره اش رو میگیره و زندگی میکنه، در برابر جماعتی که سالیان سال کار کردن و زحمت کشیدن اما حتی نمیتونن توی یک خونه چند متری حتی اجاره نشین هم باشن.
شما میتونید ردپای این مالکیت رو ببینید.
در دل این مالکیت میتونید از بین رفتن و نابودی و آزادی رو ببینید.
اختیار رو ببینید.
برابری رو ببینی.
در نهایت می توانید به نقطه ای برسید که در انتها کسی که قدرت بیشتری دارد آزادی بیشتری خواهد داشت.
کسی که قدرت بیشتری دارد، ثروت بیشتری خواهد داشت اما به هزینه فقیر شدن جماعت بی ارزش گذاری هایی که در دل این اقتصاد شکل می گیرد است که دنیا را تا این اندازه آلوده و ناهنجار کرده.
ارزش گذاری پیرامون مباحث کار امروز شما با جهانی رو به رو هستید که در دلش مشاغلی به وجود آمدند که ارزشی ندارند.
اگر ارزشی ندارند چرا وجود دارند؟
چرا قرار بر انجام دادنش هست؟
اگر از نظر این جماعت با کمالات مثلا تمیز کردن زباله ها از سطح شهر و رفتگر بودن و سپور بودن کار بی ارزشی است و ارزش لازم رو نداره، چرا این کار رو از بین نمیبرن؟
و اگر فکر میکنید که جهان اینگونه به پیش خواهد رفت اگر مثلا نونوایی نباشه که نونی بپزه شما میتونید زندگی کنید.
خوب زندگی کنید.
چگونه ارزش کار رو خلاصه میکنید؟
مثلا در پزشکی اگر او بیماری رو داره درمان میکنه خب اون نونوا هم داره نون میده تا زنده بمونید دیگه.
این رویه ارزش گذاری از کجا نشات میگیره؟
اون طبقات ساخته شده، اون نگاه و اون فرهنگ آلوده ای که مدام داره به همدیگه بده بستان باهم میکنه، به هم وام میده، یک بار میره و از اون نگاه خدا این طبقات اجتماعی رو میسازه و حالا هی مدام داره این بازتولید هارو انجام میده تا در نهایت این ارزش گذاری های آلوده تا این حد از نابرابری هارو بوجود بیاره و اون نگاه آلوده مالکیت این گونه اقتصاد رو مبدل به این زشتی بی پایان بکنه.
فارغ از تمام این نابرابری ها و زشتی هایی که در دل اقتصاد وجود داره و حالا ما در آینده هم دربارش صحبت میکنیم، وقتی داریم درباره اقتصاد صحبت میکنیم، موضوع پول هم ذهن ما رو معطوف به خود میکنه.
وقتی یک نگاه تاریخی پیرامون مساله اقتصاد داریم، میدونیم که انسان ها از اون نقطه ابتدایی که مبادلات رو به پیش بردند در نهایت به نقطه ای رسیدند که برای پیش بردن تجارت خودشون نیاز به یک مابه ازای داشتند.
یعنی شما برای مبادله کردن قاعدتا همه چیز براتون منحصر و کوچیک و کوچیک تر میشه.
یعنی اگر شما مثلا به عنوان مثال یک کیلو گندم داشته باشید و خودتون نیازمند به یک کیلو میوه باشید، حالا در این تصویر ارائه شده شما باید برید و بگردید کسی رو پیدا بکنید که یک کیلو گندم بخواد و خودش یک کیلو میوه خاص رو داشته باشه و به شما بده.
خب قاعدتا این باعث میشه که این تجارت کم و اندک و اندک و اندک تر بشه و سخت به پیش بره.
خب مابه ازای رو پدید آوردن اون نقطه ایست که باعث به وجود اومدن پول میشه.
خب یک نگاه تاریخی میتونه ما رو به نقطه ای برسونه که بدونیم در طول این تاریخ موضوعات مختلفی تبدیل به پول شدند.
حتی خیلی از غذا ها و میوه ها هم در دورانی در بخش هایی از جهان مبدل به پورت شده اند.
یعنی یک میوه ی خاص تبدیل به پول شده و دارای ارزش شده و کم کم ما می دانیم که فلزات وارد شدم و در نهایت رسیدیم به آن نقطه ای که تحت عنوان جهان امروزی و پول موضوعیت پیدا کرده.
خب این یک راه حلی بوده برای تجارت بوده ولی حالا مبدل به یک مشکل بزرگ و عدیده شده.
یعنی نه خود محوریت پول.
آن اقتصاد بیماری است که در دلش این پول را پدید می آورد و حالا ما می رسیم به نقطه ای که همین پول ساخته شده به معنای واقعی در جهان ندارد.
هیچ گره خوردگی نسبت به ذات انسانی و جهان هم ندارد اما باارزش تر از زندگی میلیون ها انسان هم هست.
شما یک تصویر را در نظر بگیرید یک سنگ قیمتی که انسان از دل طبیعت به دست می آورد مثل طلا یا جواهرات.
حالا این سنگ در برابر می تواند زندگی هزاران نفر در برابرش بی ارزش باشد، حتی مرگ و زندگی شان.
حتی مسئله جونشون قاعدتا در این تقسیم بندی ابلهانه انسانی حیوانات که دیگه جایی ندارن.
اینقدر این نگاه آلوده هست.
حالا این نقطه ما رو به اونجایی میرسونه که وقتی داریم در باب این برساخت های انسانی صحبت میکنیم میگیم وقتی این طبقات وجود داره، این بازتولید ها دیگه انتهایی نخواهد داشت.
شما وقتی وارد مباحث اقتصاد میشید میبینید که اقتصاد چگونه آمده و این برساخت بر جای تمام ارزش های واقعی و ذاتی جهان نشسته.
شما چیزی والاتر از جان که در این جهان ندارید هیچ کسی نداره.
هیچ دنیایی در خودش نمیتونه بالاتر از جان چیزی رو درک بکنه.
بدون جان هیچ چیزی نیستید.
اما در این چرخه بیمار اقتصادی میبینید که جان در برابر اقتصاد و پول بی ارزش میشه.
حالا یه نفری اگر نیاز به مراقبت های پزشکی داره به جراحی داره.
اگر پول لازم وجود نداشته باشه میزارن تا بمیره.
حالا اینجاست که اون برساخت های وحشیانه یانه؟
انسانی همه چیز رو زیر پا میزاره و شما شاهد این دور عبث و باطل و بیهوده هستید.
وقتی نزدیک به این مفاهیم میشیم هستش که میتونیم بیشتر و بیشتر مواجه بشیم به این نگاه عبث و آلوده.
انسان اگر روزی روزگاری دست به کاری زد و خردی ورزید و در نهایت راه و چاره ای برای تجارت پیدا کرد، دوباره همه چیز رو رها کرد.
دوباره خردورزی رو از دلش بیرون کرد.
حالا وقتی شما مواجه میشید با جماعت راست افراطی که به دنبال اون نظام سرمایه داری بی بند و بار و بزرگ خودشون هستند، اصلا میل به این اتفاقی بودن.
همه دنیای خودشون رو باهاش ساختن.
اصلا خردورزی و فکر کردن و نظم دادن به اون رو متضاد با آزادی میدونن و این گونه مفهوم آزادی رو به تمسخر گرفتند.
این گونه مفهوم آزادی رو لگدمال کردن.
یعنی آزادی ای که این جماعت داره تعریف میکنه مفهومش قدرت مندان آزاد هست.
ثروتمندانی که دیگران را فقیر میکنند تا ثروتمند تر بشن.
آزادی اونها مترادف با بدبختی و بیچارگی یک جماعت بی شماری هست.
شما با این توهم آزادی در اقتصاد روبرو هستید.
این نابودی برابری.
من بارها دربارش صحبت کردم.
شما وقتی در باب آزادی صحبت میکنید، آزادی بدون برابری بی معناست.
اصلا معنایی نخواهد داشت.
خب هر انسانی در این جهان قدرت بیشتری داشته باشه ازاد تره.
اینکه اصلا دیگه نیازی به قانون و قاعده و صحبت و مفاهیم مشخص نداره.
شما تصور کنید یک انسانی که قدرت بیشتری داره ازاد میتونه هر کاری بکنه میتونه مثلا یه مرد رو در نظر بگیری میتونه 10 تا زن رو بگیره و بهشون تجاوز بکنه.
نهایت ازادی رو داره داره آزادانه زندگی میکنه دیگه چون قدرت بیشتری هم در اختیار داره میتونه به تمام آزادی های ذهنی خودش برسه.
آیا کسی تعریفش نسبت به آزادی اینگونه است؟
حالا وقتی می رسیم به مسائل اقتصادی هم قضیه دقیقا همین شکلی است.
شرایطی فراهم شده که از آن بن مایه ابتدایی پر از نابرابری ها و ناعدالتی هاست.
حالا یک آدمی می آید وارد این میدان بازار و این اقتصاد بی بند و بار می شود و می تواند هر کاری را به پیش ببرد.
می تواند با مال دیگران رو خوردن، با استثمار کارگران، با استفاده و سوءاستفاده از کار آنها هر ثروتی را برای خودش پدید بیاورد و حالا اگر ما به فکر این باشیم که باید یک نظامی پدید بیاوریم، برای سرکشی به این امور بلافاصله متهم به از بین بردن آزادی می شویم.
این چه تعریفی از آزادی است؟
اینکه شما بخواهید برابری را قربانی راه آزادی بکنید که به آزادی نمی رسید.
خب اگر با این تصویر قرار است جهان را ببینید می توانید مهد آزادی را جمهوری اسلامی هم بدانید دیگر.
تمام جماعت بسته و وابسته به جمهوری اسلامی قاعدتا آزاد آزاد دارن زندگی میکنن.
اصلا کسی همپای اونها تا به حال آزاد زندگی نکرده.
از هفتاد و هفت دولت آزاد اند و به کسی جوابگو نیستند.
مثلا شخصیت خامنه ای آزادترین انسان جهانه دیگه کسی مگه همتای او آزادی داره؟
به هیچ کس پاسخگو نیست.
هیچ انتقادی بهش وارد نیست.
همه گونه داره زندگیشو میکنه.
تمام قدرت در اختیارش.
تمام دستور ها رو هم میتونه بده.
آینده همه انسان هایی هم که در ایران اسیر آن شدند هم در اختیار اینهاست.
این آزادیست که شما تعریف میکنید.
همتای همین تصاویری که من ارائه میدم.
قاعدتا وقتی ما داریم در باب اقتصاد صحبت میکنیم، مسئله آزادی در دلش باید همتا و برابر با برابری معنی پیدا بکنه.
آزادی که آزار نرساندن به دیگران هست.
همه دیگران برابری که همتا و همسوی با آزادی معنا پیدا میکنه.
شما در دل این اقتصاد بیمار مواجه میشید با این ثروت و سرمایه.
این نابرابری و انتشار این نابرابری مداوم یعنی شما از یک سو همه چیز رو خلاصه در سرمایه دیدید.
یعنی شما تصور کنید که کسی که داره کاری رو انجام میده و چیزی رو تولید میکنه، ارزش رو در اون کسی قلمداد نمیکنه، ارزش رو در اون بستر و اون عوامل و ابزار میکنه.
یعنی شما یک بار به این تصویر نگاه بکنید که اگر ما در نظر بگیریم یک چیزی تولید میشه.
در نهایت ما ثروت رو تولید درنظر میگیریم.
یعنی شما در نهایت دارید در باب تولید شدن چیزی صحبت میکنید و به اون لقب ثروت میدید.
حالا یک جنسی تولید شده هر جنسی.
شما تصور کنید یک نون تولید شده.
خب این نون رو یک کسی به وجود آورده، اون نونوایی که نون رو بوجود آورده حالا میتونه در این نگاه آلوده تصویر اینگونه ارائه بشه.
اگر من یک محیطی فراهم کردم من آردش رو تامین کردم، من آب رو تامین کردم.
من گاز و اجاق را به وجود آوردم.
حالا اگه یه نفری اومدین اون رو تولید کرد، حقی نخواهد بود.
حقی که من در نظر بگیرم رو میتونه ببره.
در صورتی که کل وجودیت اون ثروت به واسطه کاری که اون انجام داده.
آیا نمیشه این سرمایه ابتدایی رو در یک قالبی به وجود آورد که انسان ها نیازمند نباشند، خود را برده بکنن برای به وجود آوردنش؟
بلکه اون کاری که در نهایت قرار هست ثروت رو تولید کنه، ارزش رو هم در اختیار بگیره.
شما وقتی نزدیک به این مسأله میشید میبینید که چگونه این نگاه آلوده سرمایه در نهایت همه چیز رو خلاصه در همون سرمایه میدونه چگونه با استثمار دیگران و استثمار کارگران ثروت رو مدام داره بیشتر و بیشتر میکنه و در نهایت این دومینوی بیمارگونه رو با انحصار وراثت به پیش میبره.
خیلی ساده میتونه حالا با نسل بعدیش دوباره این ثروت رو منتقل بکنه و دوباره بازتولیدی از این نابرابری ها رو شکل بده.
هر بار یکی از این کارگران کارگر تازه ای رو تولید کنه و هر بار یکی از این ثروتمندان به واسطه ثروت و به واسطه وراثت بتونه ثروت خودش رو منتقل کنه و این دومینوی دیوانه وار دوباره ادامه پیدا میکنه.
هر چند که من وقتی در باب این مسایل اقتصادی صحبت میکنم باور قلبی و شخصی خودم این هستش که انسان ها مختار هستند هر کدوم از این نوع نگاه های سیاسی و یا اقتصادی رو انتخاب بکنند.
من در جهان آرمانی در باب این مساله صحبت میکنم.
در کتاب جهان آرمانی در نهایت نقطه نگاه من به این منطقه می رسه که انسان ها باید مختار باشند تا انتخاب بکنند و قوانین خودشون رو، نوع نگاهشون رو، نوع نگاه اقتصادی و سیاسیشون رو و در اون بستری که دوست دارند و تن خودشون رو بوجود بیارن با هموطنانی که هم باورشون هست زندگی بکنند.
اما در کنار این باور دارم که اگر جهان آرمانی ای بوجود بیاد و در دل اون انسان ها بتونن با اختیار سرزمین خود را انتخاب کنند.
هیچ کدام از این نگاه های دگم و آلوده همتای سرمایه داری باقی نخواهد بود چون کسی حاضر به بردگی در این نگاه ها نیست.
امروز به واسطه آن نگاه اسفناک و آلوده سیاسی در دل نگاه های کمونیستی و چپ هاست که این بستر فراهم شده تا این ها فرار کنند و خودشان را به آن نگاه آلوده هم برسانند.
در نهایت در این تصویر ارائه شده بدتر بودن دیگران هست که باعث کمتر بد دیده شدن شماست و این جماعت به خاطر بدتر بودن آن دنیاست که پناه می برند به بدی شما.
نهایت امر این است که ما فرای این که انسان ها قاعدتا باید مختار در باب تمام این مسائل فکر بکنند، همان نظر خود را مطرح می کنیم و به آن باور داریم.
ما باور داریم که باید اقتصاد را به سمت و سویی برد که بدون نابرابری به پیش برود.
ما باور داریم که در نهایت چه اقتصاد و تمام عناوین با قانون آزادی هست که معنا پیدا میکنند.
قانون آزادی که آزادی و برابری را همتا و همسوی با هم معنا.
قرار بر این نیست که ما دنیایی را پدید بیاوریم که عده ای بتوانند آزادانه زندگی کنند به قیمت و هزینه اسارت دیگران، عده ای بتوانند در دلش ثروتمند بشوند به هزینه فقر و زندگی نکبت بار دیگر.
ما قرار هست جهانی را پدید بیاوریم که در دل آن برابری و آزادی در کنار هم دوشادوش باهم معنا پیدا بکنند و قاعدتا اقتصاد هم از این امر مستثنی نیست.
اگر ما داریم در باب برساخت انسانی صحبت میکنیم، داریم در این باب صحبت میکنیم که اگر این برساخت ها به وجود آمدند نیازمند تغییر هستند، نیازمند دگرگونی و پویایی هستند.
ما نیاز داریم که با تغییر این ساختارها یک نظام تازه پدید بیاوریم.
این ها رو تغییر بدیم تا جهان رو به جای بهتری تبدیل کنیم و قاعدتا اقتصاد هم از این قاعده مستثنی نیست.
اما هم تراز با این موضوعاتی که داریم مطرح میکنیم به اختیار و آزادی انسان ها و احترام به آنها باور داریم که انسان ها میتوانند باورمند به آن نگاه اقتصادی خاص خود باشند اما نمیتوانند دیگران را مجبور به زندگی در این شرایط بکنند.
امروز جوامع سرمایه داری انسان ها را مجبور نکرده این ها را دست و پا بسته نمی برد در آنجاها ازشون بیگاری بکشد و این سرمایه داران بزرگ رو پدید بیاره.
مثلا وقتی به جامعه امریکا نگاه میکنیم که اون ثروت عظیم و بزرگ در اختیار یک درصد از جامعه هست، حالا میتوانیم تصور کنیم که خب قاعدتا تمام این جماعت رو به اسارت نبردند.
حتی خیلی از مردم در جای جای جهان زندگی می کنند و آرزوی این رو دارن که برن توی امریکا زندگی بکنن.
درسته این ها همه درسته اما این ها به واسطه خوبی بیش از حد اون نگاه و اون نظام نیست.
به واسطه بدتر بودن این نگاه های آلوده ای است که امروز وجود داره.
اگر مثلا در باب مسائل نگاه های دولت های کمونیستی هم نگاهی داریم و صحبت میکنیم، میدونیم که این ها در زمینه های سیاسی است که فجایع رو به بار آوردند.
اصلا اون نگاه آلوده و اون نگاه مبتنی بر وحدانیت یکتایی که همه و همه برگرفته از همون نظام باورمندی به خداست.
اون نظام خداوندی که اینبار یک تصویر تازه ای رو در خود قرار داده و رهبر حزب بر جای خدا میشینه قشنگ زندگیش رو به پیش میبره است که این نگاه رو آلوده کرده.
در نهایت با توجه به احترامی که به اون نگاه میشه گذاشت ما باید قدم رو در این راستا برداریم تا این برساخت رو عقلانی و پویا پیش ببریم و برابری رو میداندار اون بکنیم.
سیستم اقتصادی به وجود بیاد که برای رفاه جمعی حرکت بکنه.
یعنی اون نقطه ی ابتدایی که ما در باب پیدایش این برساخت صحبت کردیم که قاعدتا انسانی بوده که می خواسته طعم تازه ای رو بچشه و حالا سعی کرده اون داشته و اندوخته ی خودش رو با یکی مبادله کنه، نباید میدان دار دنیای ما باشه.
ما باید به سمت و سوی حرکت بکنیم که زندگی جمعی ما، امیال جمعی و در کنار هم ما تاثیر گذار بر این ساختار اقتصادی باشه و این نهاد رو به پیش ببره و قاعدتا عقلانی با فکر این مراتب شکل بگیره و نظم لازم رو هم به خودش بگیره.
نظمی که نیازمند آزادی و برابری باشه و در کنار هم معنا پیدا بکنه.
ما در نهایت می تونیم با بازنگری نگاه اقتصادی، زندگی بهتری رو برای همه ی انسان ها پدید بیاریم.
قاعدتا می دونیم که اقتصاد رکن مهمی از زندگی جمعی ماست.
خیلی از مسائل مهم رو در زندگی ما داره به وجود میاره.
امروز ما در جهانی زندگی میکنیم که شاید این اقتصاد مبدل به یکی از خدایگان بی مثال درجهان شده.
ما در جهانی زندگی میکنیم که شاید پول مبدل به یک خدای بی همتا شده، خدای بی همتایی که حتی شاید مثالش در جهان هم وجود نداشت.
ما داریم در باب جهانی صحبت میکنیم که در دل آن انسان ها به خاطر نداشتن پول میمیرند، جونشون رو از دست میدن، از فقر و گرسنگی می میرند.
همین امروزی که ما صحبت میکنیم هم دارن میمیرن.
با وجود این مقدار بیش از اندازه از منابع برای زندگی ما منابع لازم رو داریم.
اما این خودخواهی ها و خودکامگی ها در وجود انسان و این ساختارهای آلوده ما را به جایی رسانده که هنوز جماعتی از گرسنگی بمیرند.
جماعتی به خاطر نداشتن عوامل بهداشتی از بین برن.
نداشتن پزشک، نداشتن پول برای جراحی، رسیدن به امکانات پزشکی از بین بره و این فاجعه بزرگی ست که با آن روبه رو هستیم.
پولی که امروز به عنوان یک خدای بی همتا بر نوک هرم نشسته و داره بر این جماعت بی شمار خدایی میکنه یک تکه جواهر ارزشش از هزاران جان درجهان بالاتر و باارزش تر است.
در نهایت ما نیاز داریم که برابری و آزادی رو وارد این برساخت انسانی که لگدمال و از میان رفته شده بکنیم.
در این انتهای برنامه دوست دارم باهاتون مطرح کنم که اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه این راه تغییر شکل بگیره، میتونید آثار من رو با دیگران به اشتراک بگذارید.
منظور از آثار هم خلاصه به برنامه ای به نام جان نمیشه.
من پیش از اینکه بخوام برنامه ای به نام جان رو ضبط و منتشر کنم، آرا و افکار و عقاید ام رو تحت عناوین کتاب هایی به رشته تحریر درآورده اند.
تمامی این آثار به صورت رایگان در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما دوستان هست.
میتونید با مراجعه به وبسایت این آثار رو به صورت رایگان دریافت کنید و اگر دوست داشتید این راه تغییر شکل بگیره اون رو با دیگران هم به اشتراک بگذارید.
ممنون که همراه من بودید.
من نیما شهسواری و این برنامه بنام جان در پناه آزادی.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
مفهوم، در انزوا نمیماند.
هر واژهای که در یک روایت برانگیخته میشود، پژواکهایی دارد در مسیرهای دیگر.
در ادامه، مجموعهای از مقالات قرار گرفتهاند که نه تکرار، که «تفسیر»اند—از همان زخم، همان آرزو، همان بیداری.اگر این روایت با تو سخن گفت، شاید این مسیرها هم حرفهایی برای گفتن داشته باشند.
کلام ناحق: زمانی که کتاب آسمانی، زمین را به جهنم میچرخاند تصور کنید کتابی در دستان دارید که هر صفحهاش از خون نوشته شده است. هر فصلش، گزارشی از یک نسلکشی است. هر بندش، فرمانی برای کشتن، شکنجه، یا سکوت است. این کتاب، نه یک اثر ادبی، که یک ابزار جنگ است. ابزاری که هزاران سال است زمین را به جهنم تبدیل کرده است. این کتاب، “کلام ناحق” است—کلامی که به جای نجات، نابودی میآورد. به جای عشق، خشونت. به جای آزادی، زنجیر. از عدن تا داعش: تاریخ خونین کلام الهی باغ عدن، نخستین بهشت انسان، نخستین مکانی بود که از دست انسان—یا بهتر بگوییم، از دست دستور الهی—گم شد. اما این تنها آغاز داستان بود. داستانی که در آن،
فلسفه حسینی و نقش آن در ماهیت جمهوری اسلامی مقدمه: عوامل سلطهگری سیاسی جمهوری اسلامی در این بحث، به بررسی عوامل سلطهگری سیاسی جمهوری اسلامی پرداخته میشود، با تمرکز بر فلسفه حسینی که به عنوان یکی از عناصر کلیدی در اسلام شیعی مطرح است. جمهوری اسلامی از بدو پیدایش خود، از این نگرش اسلامی و شیعی بهره برده و آن را به عنوان بخشی از هویت و موجودیت خود تثبیت کرده است. در این بخش، به تحلیل فلسفه وجودی این نگرش، قدرت آن پیش و پس از انقلاب، و نقش آن در شکلگیری ماهیت جمهوری اسلامی پرداخته میشود. ماهیت جمهوری اسلامی و وابستگی به عوامل کلیدی جمهوری اسلامی بدون عوامل کلیدی که آن را تعریف میکنند، فاقد هویت و
خشونت و انقلابیگری: تحلیل مفهومی و تاریخی مقدمه: خشونت و انقلابیگری در بستر تاریخ در این بخش از بحث، به بررسی ارتباط میان خشونت و انقلابیگری میپردازیم. این موضوع، بهویژه در چارچوب مفهومی جدیدی که اخیراً در میان عامه مردم رواج یافته، مورد توجه قرار گرفته است. در اینجا، تمرکز اصلی بر این است که چگونه مفاهیمی مانند شجاعت، ایستادگی، طغیانگری و انقلابیگری با خشونتطلبی گره خوردهاند و چگونه این مفاهیم در طول تاریخ دستخوش تغییر و تحول شدهاند. خشونتطلبی بهعنوان ابزار سرکوب نکته ابتدایی این است که ارتباط خشونت و انقلابیگری موضوعی جدید نیست، بلکه ریشه در تاریخ دارد. قدرتمندان و حاکمان همواره از انگ خشونتطلبی بهعنوان ابزاری برای سرکوب آزادیخواهان استفاده کردهاند. از جنبشهای ضد بردهداری تا
مقدمه: هدف و رویکرد این بحث تاریخی در آغاز این بحث، لازم است به چند نکته کلیدی اشاره کنم. اولاً، این مقاله قرار نیست یک بررسی صرفاً تاریخی مبتنی بر ارجاعات کتابخانهای و فکتهای دقیق تاریخی باشد. بلکه هدف اصلی، ارائه یک تحلیل ساده و بدیهی از تاریخ صدساله اخیر ایران است تا چراغی برای علاقهمندی بیشتر مخاطبان به مطالعه این برهههای تاریخی روشن شود. این بررسی میتواند به عنوان نقطه شروعی برای درک بهتر تاریخ ایران و ساختن آیندهای بهتر برای این کشور عمل کند. محدوده تاریخی: از پیش از مشروطه تا امروز این بحث به بررسی تاریخ ایران از پیش از انقلاب مشروطه تا زمان حال حاضر میپردازد. در این مسیر، نکات کلیدی و برهههای مهم تاریخی
مقایسه انسان و حیوان: نگاهی علمی و فلسفی به تفاوتها و شباهتها در این بخش، به بررسی مقایسهای میان انسان و حیوان میپردازیم. این دو موجود ارزشمند در جهان، همواره موضوع بحثهای فلسفی، علمی و فرهنگی بودهاند. در اینجا، تمرکز اصلی بر روی تفاوتها و شباهتهای این دو موجود، با نگاهی ویژه به نقش عقل و زبان در تمایز انسان از حیوانات است. انسان و حیوان: دو موجود با ارزش در جهان انسان و حیوان هر دو به عنوان موجوداتی زنده و دارای جان، در جهان حضور دارند. اما تفاوتهای عمدهای میان این دو وجود دارد که همواره مورد توجه فلاسفه، دانشمندان و اندیشمندان بوده است. در این بخش، به بررسی این تفاوتها و همچنین نگاهی به فرهنگهای مختلف،
هر واژه، بخشی از یک نظامه.
اگر مسیر ما در آزادی، برای تو سؤالی برانگیخته یا نوری روشن کرده،
میتوانی به صفحه اصلی مقالات بروی و با تمام روایتهایی که در «جهان آرمانی» شکل گرفتهاند روبهرو شوی
از ایمان تا اعتراض، از تردید تا رهایی.
در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز میشود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … میپردازم.
اینجا جایی است که صدای ما تلاش میکند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهامبخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.
آیا به دنبال تجربهای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاههای متنوع هستید؟
آیا علاقهمند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟
پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.
به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد
نیما شهسواری سازندهی پادکست به نام جان است
او شاعر و نویسندهی ایرانی است وی متولد سال ۱۳۶۸ در مشهد است نوشتههای او مشتمل بر ۴۱ جلد کتاب در قالب، آثار تحقیقی، رمان، داستان، مقاله و شعر است اغلب مضامین آثار او پیرامون باور به جان، آزادی،برابری نقد قدرت و خدا و … است
وی از ۱۵ سالگی شروع به نگاشتن و در ۳۲ سالگی تمامی آثار خود را در فضای مجازی منتشر کرده است
دسترسی به آثار او در وبسایت جهان آرمانی به صورت رایگان در اختیار شما است
در دنیای پیچیده و پر ظلمت امروز، “به نام جان” تنها یک پادکست نیست،
به نام جان دریچهای است برای فریاد زدن
برای ساختن جهانی تازه بدور از ظلمهای بیکران
به نام جان سفری است به دنیای افکار و اندیشههای تازه .
اینجا جایی است که سخنان تازهای خواهید شنید و آنچه تابو برایتان ساختهاند را در هم شکسته به نظاره خواهید نشست.
آزادی: بازآفرینی تعریف دوبارهای از آزادی، ما آزادی را با قانونی نهفته به دل آن دوباره میخوانیم تا مردمان خویشتن برگزینند آنچه آزادی خواندهاند
برابری: آنچه در بوق و کرنا لگدمال کردند و گاه به آزادی فروختند و گاه مالکان به چنگ بردند دوباره در به نام جان معنا خواهد شد، برابری که همهی جانداران را در خود خواهد خواند
نقد : دریچههای نقد در دنیای ما بیکران است، ما همه را به نقد خواهیم کشید و هیچ تن مقدس در این دنیای آزاد نخواهد بود، از فرهنگها تا خدا، از ادیان تا باورها، همه چیز در این دالان به بوته نقد سپرده خواهد شد
اگر به دنبال شنیدن ندایی تازه برای تغییر هستید، به نام جان را بشنوید
تمامی آثار نیما شهسواری در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما است،
نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره میتوانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وبسایت جهان آرمانی بدست آورید،
فرای وبسایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرمهای پادکستگیر در اختیار شما است از جمله این برنامهها
فرای برنامههای پادکستگیر شما میتوانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید
برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامهی پادکستگیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید
راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است،
در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوشخراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود
اگر خواستید در تغییر زشتیهای این دنیا همراه ما باشید با اطلاعزسانی به دیگران بزرگترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود
ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم
با تشکر
نیما شهسواری
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جانپنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی میکنند
جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.