پادکست به نام جان

قسمت سی و ششم : تقابل ایده‌آلیسم و واقعیت

به اشتراک‌گذاری لینک دانلود مستقیم پادکست به نام جان در شبکه‌های اجتماعی:

مشخصات پادکست

عنوان : پادکست به نام جان

قسمت سی و ششم : تثابل ایده‌آلیسم و واقعیت

برنامه‌ساز : نیما شهسواری

زمان : 36:10

با صدای : نیما شهسواری

توضیحات این قسمت از پادکست

پادکست به نام جان به صورت ویژه‌ برنامه با موضوعات مختلف و همچنین به صورت قسمت‌های پادکست به نام جان پیرامون مرام آرمانی منتشر می‌شود


تقابل ایده‌آلیسم و واقعیت

گاه در دنیای آرمان‌ها همه‌ی دنیا را بسته‌ایم بی‌آنکه نگاهی به واقعیت دنیا کنیم و گاه در میان واقعیت غرق شدیم ‌ و همه‌ی آرمان را به فراموشی سپرده‌ایم
مرز میان این دو حقیقت دنیای باریکی است که راستین گام برداشتن در میان آن جهان بهتری خواهد ساخت

برنامه‌ی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغه‌های دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید

پخش صوتی پادکست به نام جان

پخش تصویری پادکست به نام جان

پخش پادکست از اسپاتیفای

پخش پادکست از یوتیوب

توجه

 

این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریع‌تر مطالب است

 

چرا متن پادکست را منتشر می‌کنیم؟

 

ما تصمیم گرفته‌ایم متن پادکست‌های خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آن‌ها برای همه مخاطبان آسان‌تر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح می‌دهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریع‌تر دارند، مفید خواهد بود

 

متن پادکست چگونه استخراج شده است؟

 

این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفته‌ترین فناوری‌های تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتم‌های پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل می‌کند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی می‌کند

متن پادکست

خب دوستان توی این قسمت قرار هست که ما بیشتر پیرامون آرمان صحبت بکنیم و پیرامون این ایده آل ها صحبت بکنیم و در نهایت تقابلی که میتونه بین این نگاه آرمان خواهانه ما با واقعیت شکل بگیره و بیشتر این موضوع رو باز بکنیم که در این تقابل ها چه می توان کرد و چه باید کرد.

 به نظرم ابتدا بهتر هست که پیرامون یک تعریفی در باب این ایده آل و آرمان صحبت بکنیم و یک تصویری هم از دنیای واقعی داشته باشیم تا در نهایت به این تقابل هم برسیم.

 وقتی در باب ایده آل و آرمان صحبت می کنیم، قاعدتا آن مجموعه ایده ها و باورهاست.

 آن چارچوب هاست که در نهایت قرار است آن اجتماع مورد نظر ما را بسازد.

 این ایده آل ها در کنار هم، این باورها در کنار هم، آن آرمان نهایی ما را می‌سازد.

 یعنی نگاه ما نسبت به موضوعات سیاسی، نسبت به موضوعات اقتصادی، نسبت به باور چارچوب اخلاقی، بایدها و نبایدها.

 اینها در کنار هم قرار است که یک آرمان واحدی را بسازد و یک ایمانی را تصویر بکند.

 این ایمان تصویر شده‌ای که حالا قرار است تبدیل به آن ایده آل ما برای ساختن دنیای در آرزوهایمان بشویم.

 ما این را به عنوان ایده آل و آرمان می‌شناسیم.

 تجمیع این آرزوها در کنار هم، تجمیع این باورها در کنار هم، تجمیع این نگاه ها در کنار هم، نگاه اقتصادی ای که به دنیا داریم و نگاه اجتماعی که به دنیا داریم، نگاه سیاسی ای که به دنیا داریم، چارچوب های اخلاقی که تصویر کردیم، این ها در کنار هم قرار است یک جامعه ای را تشکیل بدهد که حالا آن جامعه، جامعه ایده آلی ما باشد، آن جامعه، جامعه آرمانخواهی ما باشد.

 اما یک دنیای واقعی هم در کنارش وجود دارد و ما یک دنیای واقعی را هم می بینیم که گاها متضاد و متناقض با این باور ها و ایمان ها و این ایده آل و آرمان ماست.

 یک جهان واقعیتی هست که خیلی دورتر از باورهای ما داره شکل میگیره و داره پیش میره.

 یعنی شما گاها مواجه میشید با دنیایی که هیچ نزدیکی و سنخیتی با باورهای ما نداره.

 حالا هرچقدر که در این برنامه بیشتر به پیش برویم و بیشتر در باب این تناقضات و تضادها با مثال عینی صحبت خواهیم کرد که کاملا هم در این قسمت از مشخص از برنامه پیرامون معانی صحبت نکنیم و به مصادیق هم نزدیک بشویم.

 یعنی به عنوان مثال وقتی ما در باب باورهای خودمان صحبت می‌کنیم، در باب باورهایی که من به آن باور دارم و درباره‌اش صحبت می‌کنم و کتاب نوشتم و سعی می‌کنم آن را با دیگران مطرح کنم، این ایمان مشخص، این آرمان مشخص پیرامون مسائل سیاسی یک نگاه خاصی دارد.

 یک نگاه خاصی که قرار است قدرت را پاره پاره بکند، تکه تکه بکند، تشریح بکند، تقسیط بکند، قرار است این قدرت از میان برداشته بشود، هیچ معنایی به عنوان یک قدرت واحده وجود نداشته باشد.

 هیچ خدایی به مفهوم آن شکل مشخصی که ما می‌شناسیم وجود نداشته باشد که ما به ازایی در جهان داشته باشیم، حالا چه به شکل یک رهبر، چه به شکل یک پادشاه، چه به شکل یک رییس جمهور در نوک هرم قرار نگیرد و جای آن خدا را بازی نکند.

 حالا قرار است که ما در باب این ایده آل و آرمان در آینده هم بیشتر صحبت بکنیم.

 اما سربسته در این قسمت پیرامون این نگاه سیاسی می‌توانیم در همین حد موضوع را باز بکنیم که در این ایده آل و آرمان ما قرار است که قدرت تقسیم و تقسیم شود.

 قرار است که هیچ نوک هرمی وجود نداشته باشد، هیچ خدایی وجود نداشته باشد.

 حالا قرار است که جای آن رئیس جمهور که حتی در بهترین حالت هم در واقعیت جهان وجود دارد و به نوعی نماد و نشانه ای از همان خداست، دیگر وجود نداشته باشد.

 قرار است که این قدرت تقسیم شود.

 حالا هیئت های بی شماری، شورا های بی شماری برای موضوعات اجرایی، برای موضوعات قانون گذاری، برای موضوعات عدالت خواهی و قضایی شکل بگیرد که دیگر در نوک هرم خودش هیچ قدرت یکتایی نداشته باشد.

 قدرت تقسیم شود.

 اما جهان واقع و واقعیت جهان پیرامون ما این معانی را در خودش جای نداده.

 قاعدتا ما در پی تلاش برای ساختن این دنیای آرزوها و آرمان‌های خودمان هستیم.

 در پی آن هستیم که این آرمان ها را جایگزین آن آرمان های گذشته بکنیم.

 اما در کنار آن مواجه می‌شویم با دنیای واقعی که فعلا اینگونه در پیش نمی‌رود.

 فعلا راه و طریقت دیگری را در پیش گرفته.

 چیزی که جاری و ساری در جهان هست.

 و مفهوم این تقابل ایده آلیسم و این نگاه آرمان خواهانه با واقعیت دنیا در تقابل همین عینیتی است که می خواهیم درباره اش بیشتر صحبت بکنیم.

 یعنی وقتی ما داریم در باب ایده آل و آرمان و آرزوهای خودمان صحبت می‌کنیم، داریم یک تصویری می‌دهیم از این از میان برداشته شدن نوک هرم، از میان برداشته شدن هر چیزی که قرار هست جای خدا بنشیند.

 اما جهان پیرامونی و امروزی ما یه همچین شرایطی رو پدیدار نکرده خواستار یک همچین نگاهی به جهان نیست اما قاعدتا در پی تعدیل آن نگاهی بوده که در پی این سالیان بر جوامع بشری گذشته.

 یعنی شما قاعدتا نمی‌توانید آن پادشاهی و امپراطوری گذشتگان را همسطح و همسو با حکومت دموکراسی که امروز بر جهان حاکم هست، این حکومت ریاستی که تحت عنوان ریاست جمهوری می‌شناسیم و جمهوریت می‌شناسیم.

 مقایسه بکنید با آن امپراطوری های گذشته یا حتی کوچکترش.

 بکنید پادشاهی گذشتگان را با این پادشاهی که امروز تحت عنوان پادشاهی پارلمانی هست همتا و همسو بدانید.

 پس قاعدتا جهان در پی تلطیف این نگاه هست.

 یعنی قرار هست که آن نگاه دگم و مشخصی که پیرامون خدا داشته، پیرامون باور به قدرت واحد داشته، پیرامون فرمانبرداری داشته، شکسته شده، کم رنگ تر شده، کم سو تر شده.

 پس اینها تفاوت هایی با هم دارند.

 اما واقعیت دنیا کماکان هم بر همین پایه از درون خودش داره میچرخه که اینگونه است.

 هنوز هم باورمند به این قدرت یکتا و این نوک هرم هستند و این تقابلی است که با این ایده آل ها و آرمان ها شکل میده.

 یعنی ایده آل و آرمانی که داره صحبت از میان بردن این نوک هرم میکنه.

 قاعدتا تمام تلاش هم در پی همین هست که ما به این آرمان و آرزو برای از میان بردن قدرت قدرت یکتا باشیم.

 برای تقسیط و تقسیم این قدرت تلاش بکنیم.

 اما جهان واقعی ما داره امروز نشون میده که این قدم ها آهسته برداشته شده.

 اینها در تقابل با هم هستند اما باید نقطه اشتراکی در بینش جویا بشیم.

 حالا برای اینکه این بحث بهتر و بیشتر هم به پیش بره می تونیم با مثال و مصداق دربارش صحبت بکنیم.

 یعنی بیاییم و به ایران خودمون نگاه کنیم.

 به ایرانی که در طول این سالیان دراز همواره در زیر این پوتین قدرتمندان نعلین قدرتمندان بوده، همواره در اسارت این قدرت یکتا و واحد بوده.

 از نظر دینی و مذهبی اگر بخواهید بهش نگاه بکنید میتونید برید و نزدیک بشید به اون معانی که حالا تحت عنوان زرتشتیت وجود داشته و یا تحت عنوان اسلام به ایرانیان غلبه پیدا کرده.

 در هر دوی اینها شما مواجه میشید با این نگاه یکتا پرستانه با این نگاه که قرار هست یک قدرت یکتایی را پدید بیاره.

 اگر از نظر سیاسی بهش نگاه بکنید مواجه میشید با حکومت پادشاهی که همواره در پی همین قدرت طلبی ها بوده و همواره در پی به وجود آوردن یک خدا بر زمین بوده، سایه خدا بر زمین بود و فرزند خدا بر زمین بود.

 همواره این قدرت را انحصارا در اختیار خودش گرفته، اما شما مواجه می‌شوید با این تلطیف.

 یعنی زمانی که مواجه می‌شوید با انقلاب مشروطه در ایران، حالا مواجه می‌شوید با کورسوهای امیدی که قرار است این قدرت یکتا را به چالش بکشد و قرار است اینها را پاسخگو بکند و قرار است که این قدرت شرطی در اختیار عموم قرار بگیرد.

 قرار است که این قدرت یکتا نسبت به آن نقد صورت بگیرد، پاسخگو باشد در برابر مردم.

 قرار است که قوایی برای قانون گذاری پدید بیاید تا قانون را مردم به صورت عرفی درباره‌اش صحبت بکنند و تصمیم بگیرند و نمایندگانشان به نوعی این قوانین را بنویسند.

 پس ما مواجه می‌شویم با این تلطیف جهان‌مان.

 اما قاعدتا این هم فرسنگ‌ها فاصله دارد با آن ایده آل و آرمانی که ما بهش باور داریم.

 اما راه به سوی همین باوری که ما بهش باورمند هستیم داره بر میداره.

 یعنی داره به اون سمت و سویی میره که این قدرت رو کمرنگ و کمرنگ تر بکنه و تقسیم و تقسیم تر بکنه تا از اون نگاه دگم ابتدایی که پیرامون این یکتا پرستی و این نگاه یکتا پرستانه بوده تضعیف بشه و کم رنگ تر بشه.

 حالا اینکه در آینده چه اتفاقاتی می افته و چگونه این قدرت دوباره اون نگاه یکتا پرستانه رو غالب می‌کنه.

 چه در دوران پهلوی و چه بعد از اون و دوباره همه چیز رو به قبضه خودش در میاره.

 واقعیت دنیایی ست که ما باهاش رو به رو هستیم.

 اما همواره ایده آلی که وجود داشته برای این تغییر همواره قدرتمند در بین مردم جاری و ساری بوده و حالا قرار هست که ما به این تقابل و به این رویارویی به نوعی نگاه بکنیم.

 اینکه وقتی ما مواجه می‌شیم با این نگاه که حالا قرار است برای یک حرکت جمعی، برای تغییر، برای اینکه ما به آن ایده آل خودمان برسیم، باید این گام ها برداشته بشود.

 حالا قرار است که ما در این نگاه کجا قرار بگیریم؟

 حالا قرار است وقتی این ایده آل های خودمان، این آرمان های خودمان در برابر این نگاه قرار می گیرد؟

 در قبالش چه کاری بکنیم؟

 قرار است که وقتی ما مواجه می شویم با اینکه این نگاه یکتا پرستانه در حال تضعیف است، قرار است این یکتایی، این قدرت یکتا، این قدرت مطلقه تضعیف بشود، تقسیم بشود، ما باید کجا بایستیم و این تقابل واقعیت و ایده آل گرایی است.

 در باب مثال ایران هم به همین شکل.

 یعنی شما مواجه شدید با ایرانی که در طی این سالیان در این خفقان زندگی گذران کرده در این قدرت یکتا در این قدرت پرستی ها همواره به پیش رفت.

 حالا شما با این کورسوهای امید رو به رو میشید شاید با ایده آل های شما فاصله داشته باشد اما به نوعی هم راستا با آن هست.

 شاید به آن خلوصی که شما درباره اش صحبت میکنید یا شما به آن باور دارید نیست.

 شاید به آن اندازه قدرتمند پیرامون این موضوع و این تضعیف قدرت یکتا پرستانه صحبت نمی کند اما در همان راستا گام بر میداره.

 داره همون مبانی رو مطرح میکنه.

 شاید تضعیف شده تر، شاید محافظه کارانه تر.

 اما در مجموع در همان راستا داره گام برمیداره و اینجاست که ما با این تقابل روبرو میشیم.

 حالا یا باید ایمان به همون آرمان مشخص داشته باشیم یا باید برای رسیدن به اون آرمان مشخص گام برداریم در این راه و به نوعی این پله ها رو آروم آروم به پیش بریم تا به اون ایده آل نهایی خودمون برسیم.

 وقتی به امروز ایران نگاه میکنیم، شرایطی که امروز در ایران وجود داره و اینکه مردمی خواهان تغییر این شرایط نکبت بار هستند، این خفقان هستند، این نابسامانی ها هستند.

 تنها هم در باب همین مسائل سیاسی هم حتی اگر بخواهیم صحبت بکنیم مسائل اقتصادی رو هم کنار بذاریم فقط و فقط پیرامون همین آزادی ها صحبت بکنیم.

 آزادی های سیاسی، آزادی های مدنی هم حتی اگر بخواهیم صحبت بکنیم باز هم شما مواجه میشید با اینکه حالا انسان هایی هستند که در این راستا در حال گام برداشتن هستند اما شاید با ایده آلی که ما در نظر داریم فاصله داشته باشند.

 اما قاعدتا ما میتونیم ببینیم که همراه با ما هستند، همسوی با ما هستند یعنی در پی مثلا پاسخگو کردن آن نهاد هستند.

 در پی تضعیف آن نهاد هستند.

 در پی آن هستند که این قدرت را پاسخگو بکنند، تقسیم بکنند.

 در نوک هرم به تنهایی قرارش ندهند.

 نظارتی بر آن داشته باشند.

 پس این همداستان و همسو با ما هست.

 اما با آن ایده آل ما متفاوت است.

 پس وقتی به مثال ایران نزدیک می شویم و شرایط حال حاضر برای دگرگونی ها، برای انقلاب، برای تغییر.

 حالا مواجه می شویم با این تقابلی که بین ایده آلیسم و واقعیت ما وجود دارد.

 یعنی یا ما می توانیم به این شکل مواجه بشویم با این موضوع مشخص است که ایده آلی ما در سر داریم.

 ایده آل ما در باب از بین بردن هر گونه ریاضتی است.

 از بین بردن هر گونه قدرت یکتائی است.

 و خوب این راه در پیش با ما همسو نیست، چرا که او در پی به عنوان مثال دموکراسی که امروز شناخته شده در جهان است، در پی جمهوریت است، در پی پادشاهی مشروطه است.

 اینها فرسنگ ها با آن معانی و ارزش هایی که ما به آن پایبند هستیم، ایده آلی که ما در سر پرورانده ایم، آرمانی که ما به آن باورمند هستیم فاصله دارد. چرا؟

 چرا که در نهایت قرار است یک اشل و یک شکلی از همان ریاست و قدرت و. تصویر بکند.

 این یک راهی است که ما در این تقابل دو سویه بین آرمان ها و واقعیت قرار می گیریم.

 چرا که خوب قاعدتا همه ما می دانیم برای یک تغییر بزرگ اجتماعی نیاز هست که این تغییر در بین لایه های جامعه شکل بگیرد، در بین توده ها شکل بگیرد، توده ها این نگاه را تغییر بدهند در خودشان و در بابش هم صحبت کردیم.

 در برنامه های مختلف در ویژه برنامه انقلاب ایران درباره اش صحبت کردیم.

 در ویژه برنامه آینده ایران درباره اش صحبت کردیم که اصولا انقلاب ها بر پایه تغییر و انقلاب و دگرگونی فردی در بین مردم شکل میگیرد که ایمان آنها، ارزش آنها، چارچوب های اخلاقی آنها تغییر کند و ایمان جمعی شکل بگیرد که حالا در کنار هم بتوانند موفق به این تغییرات شوند.

 همانگونه که در انقلاب مشروطه اتفاق افتاد در 57 اتفاق افتاد، در کشور های دیگر اتفاق افتاد، یک ایمان جمعی ساخته شد و برای این تغییر هم مردم دست به دست هم دادند تا این تغییر شکل بگیرد و این انقلاب و دگرگونی هم روی بده.

 حالا ما یک راه داریم که خودمان را همسو و همداستان با این اتفاقات نکنیم چرا که این ایده آل ما را جوابگو نیست.

 آن آرمانی که ما به آن باورمند هستیم را پاسخ نمیده و ما تنها و تنها در همان راستای باورها و ایمان های خودمان گام برداریم.

 اما سوی دیگر اینگونه هست که ما باید به واقعیت جهان نگاه بکنیم و سعی کنیم در این واقعیت در برابر گام برداریم برای رسیدن به آن آرمان نهایی.

 یعنی در نهایت ما داریم حرکت می کنیم تا در کنار این واقعیت، گام ها رو به سوی همون ایده آل نهایی خودمون برداریم.

 تلاش می کنیم تا به نوعی مثل یک فنر کشیده شده هست.

 فنری که قرار هست طی مرور زمان کشیده شود و هر گونه این حرکات باعث کشیده تر شدن این فنر می شود تا در نهایت رها شود و به آن رهایی نهایی هم برسیم.

 اما قاعدتا هر کدام از این پله ها یک پله ای است به سوی آن قله در برابر.

 یعنی شما وقتی به تاریخ ایران نگاه می کنید این تحولات را می بینید.

 هر کدام گامی است برای رسیدن به آن ایده آل در برابر.

 در نهایت اینها در کنار هم قرار است ما را به آن ایده آل برساند.

 این گام هایی که از پی مشروطه برداشته می شود یک گامی است به سوی رسیدن به آن نهایت آرمان و ایمان.

 پس حالا وقتی مواجه می شویم با این موضوع باید بین این دو راه یکی را انتخاب کنیم.

 خب قاعدتا اگر ما قرار باشه که در اون ایده آل ها و آرمان های خودمون غرق بشیم و تنها و تنها به همون آرمان پایبند باشیم نه در راه رسیدن به اون آرمان تلاش کنیم، قاعدتا درجا خواهیم زد.

 شاید سالیان بسیاری هم.

 روزگاران ادامه پیدا بکنه بدون اینکه در راستای این ایمان و آرمان ما قدمی از قدم برداشته بشه.

 چرا که قاعدتا دشمنان و اون کسانی که در برابر این نگاه ها هستند ثروتمندان، قدرتمندان، زورمندان، زورمندان، اینها هم ساکت نمی مونن.

 از عوامل بی شماری استفاده می کنن تا این صدا شنیده نشه تا این راه به جریان نیفته و این تغییر شکل نگیره چرا که تمام آمال و آرزوهای خودشون رو بر فنا میدونند.

 از بین رفته میدونند.

 خب قاعدتا اونها از زر و زور و تزویر استفاده میکنن تا این راه به جایی پیدا نکنه.

 همون طوری که وقتی شما مواجه میشید.

 مثلا به عنوان مثال با مارکس و ایده های مارکسیسم و اون ایده ای که مطرح کرد پیرامون این که حالا قرار هست تمام جوامع سرمایه داری.

 به نوعی محتوم به این هستند که تغییرات رو در خودشون ببینند و انقلاب درش شکل بگیره، هیچ وقت این گزینه رو اضافه نکرده بود که خب قاعدتا سرمایه داران هم ساکت نمیشینن و سعی میکنن رفاهی رو برای اون کارگران پدید بیارن تا از اون خواسته ها دور بشن پس میتونن مهار بکنن.

 حالا اگر ما هم قرار باشه که نسبت به آرمان ها و ایده های خودمون مسکوت بمونیم تنها و تنها همه تلاش رو بزاریم برای رسیدن به اون اتفاق نهایی و در راه رسیدن به اتفاقات و پله هایی که ما رو به اون پله نهایی و اون قله میرسونه گامی برنداریم.

 شاید مواجه بشیم با زورمندان و زورمندان که حالا سعی می‌کنند از نقاطی استفاده کنند تا این جماعت رو آروم کنند، ساکت کنند، بهشون امتیازاتی بدهند، از طریق زر و زور و تزویر سعی کنند اینها را مسدود کنند.

 همان اتفاقی که گفتیم در مواجهه با مارکس و مارکسیسم و این نگاه‌ها هم افتاده چرا که قاعدتا آن کسی که در نوک پیکان قدرت هست، قدرت را در اختیار دارد هم مسکوت نخواهد ماند.

 او هم سعی می‌کند حالا یک بار مثل جمهوری اسلامی به شکل وحشیانه و ددمنشانه مردم رو قلع و قمع بکنه.

 یک بار هم مثل دولت های غربی با دادن باج و خراج و با استفاده از حربه ها و تزویر ها، یاغیان و سرکشان رو به نوعی مسدود بکنه.

 پس اونها هم بیکار نخواهند بود.

 پس قاعدتا کسی که در این وادی در پی آرمان و ایده ای هست باید گام ها رو به سمت اون ایده و آرمان برداره.

 با توجه به دنیای واقعی یعنی با توجه به واقعیتی که در ایران وجود دارد و ما این پتانسیل را در مردم ایران می بینیم، این پتانسیل برای تغییر که حالا شاید قرار باشد در آن نقطه ابتدایی به یک مرحله ای همتا و همسو با کشورهای غربی برسد.

 یعنی اگر شما از دور به این مسئله نگاه کنید، همتای یک قله ای است که در برابر دیدگان ماست.

 ما یک آرمانی داریم که نوک این قله را تصویر کرده اما قاعدتا برای رسیدن به آن قله در برابر ما، کوهی را در برابرمان داریم که باید به پیش برویم.

 پله هایی را در برابر داریم که باید یک به یک به پیش برویم تا به آن قله نهایی برسیم.

 به یک باره نمی توانیم چشمانمان را ببندیم و خودمان را در آن قله تصور کنیم.

 پس قاعدتا گام هایی باید برداشته بشود تا ما به آن هدف مشخص برسیم.

 این مثال ساده است.

 در همه جا هم میشه بهش استناد کرد.

 حالا وقتی ما روبه رو می شیم با ایران امروزی خودمون و شرایطی که داره یا ما باید یک نگاه آرمانگرایانه داشته باشیم و همه چیز رو در اون رسیدن به اون نهال و اون قله تصور کنیم یا باید باورمند به اون قله در برابر اون آرمان در برابر باشیم که قرار هست گام هایی به اون سو برداشته بشه و حالا قرار هست ما به عنوان اون آرمان خواه که اون نوک قله رو داریم تصویر می کنیم برای جماعت بی شمار خودمون هم در راه رسیدن به اون قله در کنار این جماعت باشیم تا همه با هم به اون قله نهایی برسیم.

 گام ها باید برداشته بشه برای رسیدن.

 به عنوان مثال در باب همون مساله مشخص پیرامون نگاه سیاسی.

 نگاه سیاسی ای که در طول تاریخ همواره در پی ساختن یک یکتای مقتدر مطلقه بوده.

 چیزی که در طول تاریخ هم ما باهاش مواجه شدیم.

 امپراطوری امپراتوری ها، شاهنشاهی ها، حکومت های مختلف در جهان.

 حالا گام هایی قرار هست برداشته بشه تا از این قدرت کم بشه.

 ما یک نگاه مشخص و یک آرمان مشخص داریم که قرار هست این قدرت یکتا و مطلق از بین بره.

 قرار هست این قدرت تقسیم بشه بین کسانی که لایق هستن و استحقاقش رو دارن.

 سواد و دانش و علمش رو دارند.

 حالا قرار هست این ها نه به یک نه به دست یک نفر به دست یک جماعت بی شماری اداره بشه.

 جماعتی که با همراهی و همفکری و همراهی هم به راه هایی برای قانون گذاری برسند، به راه هایی برای اجرایی کردن این قوانین برسند، به راه هایی برای پیشبرد زندگی اجتماعی انسان ها برسند.

 قرار هست ما این نگاه رو حاکم کنیم.

 اما در برابر این نگاه یک حکومت مطلقه ولایت فقیه داریم که حالا این ولایت فقیه تمام قدرت رو در اختیار یک شخص گذاشته است که آن یک شخص هم اتفاقا یک انسان به دور از علم و دانش نیازمند برای این کار هست.

 هر چند که هر چه قدر هم علم داشته باشه باز هم قادر به این کار نیست چرا که ما یک زندگی جمعی در کنار هم میکنیم چرا که قاعدتا مغز چند تن در کنار هم بهتر هست و راهگشا تر هست و راه حل های بهتری را به وجود میاره.

 اما حالا ما مواجه هستیم با یک نفر که در نوک این هرم قرار گرفته، جایگاه اون خدا رو به در اختیارش گذاشته اند و در برابر کسی پاسخگو نیست.

 هر کاری که میخواد میکنه.

 همه جهان، همه دنیای این مردم در اختیار اوست.

 اوست که تصمیم گیرنده به جای دیگران هست و در برابر کسی پاسخگو نیست.

 حالا در کنار ما برای رسیدن به اون قله که در نهایت قرار هست این جایگاه و این پایگاه از میان برداشته بشه و ارزش تازه ای مطرح بشه که در دل اون ارزش قرار باشه که شایسته سالاری نقش اصلی رو ایفا بکنه.

 قرار هست که یک جماعت بی شماری باشند تا در کنار هم با همفکری هم این سکان هدایت رو به دست بگیرند.

 حالا یک تزی مطرح میشه همتای تزی که در کشور های اروپایی هست.

 خب شما وقتی با عقل سلیم به این نگاه می کنید، حکومت هایی که امروز در جهان تحت عنوان جمهوریت و جمهوریت ریاستی وجود داره رو مقایسه می کنید با این حکومت ناکارآمد در ایران.

 حالا میبینید که این گامی است به سوی اون قله.

 حالا قرار هست ما رو از این نقطه به نقطه ای برسونه تا در نهایت به نقطه ایکس مثلا در قله برسیم.

 اما این در همون راستاست.

 پس اینجاست که وقتی ما در باب این تقابل صحبت می کنیم باید به واقعیت نگاه بکنیم و گام برداریم.

 در راه این واقعیت باید باور به ایده آل و آرمان خودمون رو داشته باشیم اما گام هامون رو در راستای همون واقعیت برداریم.

 یعنی وقتی به عنوان مثال در باب همین ایران و مثالی که مصداقی که ما دربارش توی این قسمت صحبت کردیم برای این تقابل صحبت میکنیم.

 حالا شما مواجه هستید با یک حکومت دیکتاتوری وحشتناک که خدا رو بر زمین نشانده، جایگاه خدا رو به یک انسان داده و این خداییست که داره بر همگان حکومت میکنه که جایگاه همون ولایت مطلقه فقیه هست.

 حالا داره ایده آلی مطرح میشه برای رسیدن به یک جایگاه و پایگاهی که قرار است این جایگاه رو از بین ببره.

 حالا ما با دنیای واقعی روبرو هستیم که یک جماعتی باورمند به یک حکومت جمهوری هستند.

 جمهوری ریاستی که قرار هست به عنوان مثال چهار سال یکبار تغییر بکنه و به عنوان مثال بعد از دو دوره هم قرار باشه که قدرت از او گرفته بشه، دیگه قرار نیست که اون ریاست مادام العمری داشته باشه.

 قرار نیست که همیشه در قدرت بمونه.

 قرار هست که پاسخگو باشه.

 قرار هست که به واسطه حالا دانسته های خودش.

 به واسطه اون علم و دانشی که داره از اون فیلترهایی که رد شده به عنوان علمی، به عنوان دانشی که داشته و در کنار اون با آرای مردم یک جایگاه رو کسب بکنه، فرای کسب کردن در برابر مردم هم پاسخگو باشه.

 هیئت هایی وجود داشته باشه برای نظارت بر کار او.

 او پاسخ بده به کارهایی که می کنه انتقاد نسبت بهش آزاد باشه تا همه بتونن ازش انتقاد بکنن.

 بتونن جایگاه رو ازش بگیرن.

 جایگاهی که بهش دادن رو به دور از انقلاب، به دور از ایستادگی و خون دادن و مرگ اون جایگاه رو ازش بگیرن.

 قرار هست این جایگاه رو کسب کنه به واسطه آرای مردم.

 حالا شما مواجه میشید با این نگرش در برابرتان که به نوعی گام برمیدارید در راه رسیدن به اون ایده آل نهایی.

 حالا قرار است در این راستا گام بردارید.

 اما در کنار اون مثلا مواجه میشید با یک نگاهی که حالا قرار هست دوباره یک جایگاه قدسی رو به وجود بیاره.

 جایگاه قدسی که قرار نیست به واسطه ی دانسته ها و علم و دانش اون فرد بهش عطا بشه، به واسطه ی خون و نژادی که داشته، به واسطه جایگاه خانوادگی که داشته، به واسطه تاریخی که از او گذشت، قرار هست این جایگاه رو به واسطه خون خودش به دست بیاره.

 قرار هست این جایگاه مادام العمر در اختیار او باشه نه به واسطه دانش، نه به واسطه انتخاب مردم، نه به واسطه شایستگی ای که در خود داشته، به واسطه خونی که داشت و به واسطه نزدیکی و قرابتی که با یک خاندانی داشته، حالا قرار است این جایگاه مادام العمر در اختیار اون فرد قرار بگیره.

 حالا قرار هست که این جایگاه مادام العمر رو به دیگری بعد از خودش که مثلا از خون و نژاد خودش هست عطا کنه و دوباره شما شاهد همین ساختار بیمار گذشته باشید.

 شما وقتی با این دو کفه ی ترازو در برابرتان روبه رو می شوید حالا قرار است که سبک سنگین بکنید.

 حالا قرار است که یک راه را برگزینید و اینجا جاییست که ما در راه واقعیت باید گام برداریم.

 اما با نگاه به ایده آل و آرمان خودمان.

 حالا ما وقتی در باب این قسمت داریم صحبت میکنیم و در باب این تقابل، ایده آلیسم و واقعیت یک ایده آل و آرمانی است که من به آن باورمند هستم و در طول این سالیان هم سعی کردم که درباره اش بنویسم و صحبت بکنم تا با دیگران مطرحش کنم.

 این میتواند در قبال هر کسی باشد.

 هر کسی با هر نگاهی که دارد.

 موضوع این تقابل ایده آلیسم و واقعیت است.

 واقعیت پیرامونی ما که حالا قرار است ما با توجه به ایده آل و آرمانی که داریم در راه واقعیت حرکت کنیم چرا که حرکت نکردن ما به نوعی در خواب غفلت فرو رفتن است، در انفعال رفتن هست.

 حالا اگر ما قرار باشه که یک نگاه ایده آلی را مطرح بکنیم و فقط و فقط در راه همان ایده آل بخواهیم گام برداریم به دور از واقعیت، به دور از دید، به دنیای واقعی.

 خب قاعدتا این شروع در خود ماندن است.

 این شروع انفعال است.

 حالا ما در برابرمان قاعدتا زورمندان و زورمندان بی‌شمار داریم که سعی می‌کنند این نگاه را ساکت بکنند، از میان ببرند و حالا ما با تکیه بر این آرمان و منفعل شدن در رسیدن به آن آرمان در قله ها، به دور از این که بخواهیم پا به این کوه بگذاریم، در آن راه برویم، به پیش برویم، قاعدتا آن قله را هم از یاد خواهیم برد.

 پس قاعدتا ما باید وقتی یک ایده آل و یک آرمانی داریم، در راستای آن در واقعیت هم گام برداریم.

 حالا ما مواجه می شویم با این دو تصویر در برابر تصویری از دنیایی که قرار است هست درون اون کسی رو به انتخاب آرای مردم به واسطه شایستگی انتخاب کنن، سرکار بیارن، پاسخگو باشه و بعد از چهار سال دوباره انتخاباتی برگزار بشه و بعد از هشت سال قدرت به صورت کلی از اون آدم چه خوب باشه و چه بد گرفته بشه و حالا دوباره این چرخه فعال بشه و یا اینکه کسی رو به دور از اینکه بخواد شایستگی داشته باشه به واسطه خونش به واسطه خاندانی که بهش نزدیکی داره انتخاب کنن اون هم بدون انتخاب مردم و حالا قرار باشه مادام العمر این قدرت رو در اختیار بگیره، هاله قدسی در برابرش شکل بگیره و پاسخگو نباشه.

 بعد از خود همین قدرت رو دوباره به دیگری واگذار بکنه.

 حالا ما با توجه به ایده آل و آرمانی که داریم خیلی ساده از بین این ها انتخاب کردن کدوم در راستای رسیدن به آن قله است.

 کدامین حرکت را دارد به پیش می برد؟

 کدام ما را نزدیک تر به آن ایده آل می کند؟

 این خیلی ساده است.

 ما با این تقابل به سادگی می توانیم ارجحیت گذاری کنیم.

 نکته ابتدا این است که در دل این آرمان با توجه به این آرمان در دل واقعیت بتوانیم راهی را برگزینیم.

 راه های در برابری که دارد به ما نشان می دهد کدام قرار است ما را به آن پله ی پسین برگرداند و کدام قرار است ما را به آن پله ی پیشین پیش ببرد.

 حالا این تقابل یک ارجعیت گذاری دارد.

 حالا ما می توانیم با توجه به آرمانی که داریم یک راه را انتخاب کنیم.

 راهی که نزدیک تر است برای ما، برای رسیدن به آن قله در پیشه.

 حالا وقتی ما توی این قسمت صحبت کردیم در باب این تقابل ایده آلیسم و این واقعیت، مفهوم آن نگاه به این موضوع است و این تقابل در بین این موضوعات یعنی شما گاها در باب تمام موضوعات زندگیتون هم مواجه میشید با این موضوع مشخص.

 با این تقابلی که بین ایده آل ها، اخلاقیات و باورهایی که شما بهش معترف هستید وجود داره با واقعیتی که در جریان هست اما به سادگی میشه این رو در اون کفه ترازوی خود قرار داد و نگاه کرد به این که آیا نزدیک شدن به این راه در برابر این راهی که در برابر ما نقش بسته ما رو نزدیکتر به اون قله میکنه، به قله آرمان هامون میکنه یا ما رو دورتر میکنه و انتخاب به همین سادگی هم میتونه اتفاق بیفته.

 اما نکته مهم و قابل عرض در این مساله این هست که شما باید از اون انفعال دور بشید.

 قاعدتا با انفعال به راهی نخواهید رسید.

 این غرق شدن در اون آرمان در برابر به دور از دنیای واقعی ما رو دورتر و دورتر میکنه و روز به روز از همون آرمانی که حتی به آن معتقد هستیم و ما برای رسیدن به آن آرمان در برابر باید نزدیک بشویم به دنیای واقعی.

 یعنی هرچقدر این آرمان دورتر از دنیای واقعی باشد، رسیدن به آن هم سخت تر و غیر قابل وصول تر می شود.

 هرچقدر ما سعی بکنیم نزدیکی برای این آرمان با واقعیت به وجود بیاوریم.

 قرابتی به وجود بیاوریم.

 برای رسیدن می توانیم زودتر و زودتر هم به آن آرمان در پیش رو نزدیک بشویم.

 پس قاعدتا با توجه به ایده آل و آرمانی که ما درباره اش صحبت کردیم و مصداق و مثالی که پیرامون ایران زدیم، همه چیز برای ما قابل درک است.

 موضوع مهم این است که باید در راه این واقعیت گام برداشت.

 باید با باور به ایده آل و آرمانی که داریم در این واقعیت گام برداریم.

 باید این باور را از خود دور نکنیم.

 آن باور، محوریت آن ایمان و محوریت ریت باور ما رو تشکیل بده اما راه واقعی رو پیدا کرد.

 راه واقعی که ما رو نزدیک میکنه و در این تقابل هایی که شکل میگیره باید ارجحیت گذاری کرد.

 باید رجوع کرد به اینکه کدوم برای ما ارجح تر هست؟

 کدوم نزدیک تر هست؟

 کدوم ما رو نزدیک تر به اون قله در برابر میکنه؟

 قله ای که آرمان رو تشکیل داده و راه و کوهی که در برابر ما هست برای رسیدن.

 حالا قرار هست یکی از این راه ها ما رو دورتر و دورتر بکنه از اون آرمان و اون نوک قله.

 و یکی قرار هست که ما رو نزدیک و نزدیکتر بکنه و اون کار حقیقی و واقعی این هست که ما در راستای همین واقعیت گام برداریم.

 قاعدتا در باب این تقابل ایدئالیسم و واقعیت هم بیشتر میشه صحبت کرد.

 شاید در قسمت های آتی هم درباره اش صحبت کردیم.

 اما در این قسمت در باب این چارچوب ها و اتفاقا با مصداق و مثال مشخصی پیرامون ایران سعی کردیم که بیشتر در باب این تقابل صحبت می کند.

 در انتهای برنامه هم دوست دارم باهاتون مطرح کنم که اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه این راه تغییر شکل بگیره.

 میتونید این صدا رو با دیگران به اشتراک بگذارید.

 منظور از این صدا هم منحصرا به برنامه به نام جان نیست.

 برنامه به نام جان.

 و ویژه برنامه هایی که وجود داره هم در اختیار شماست.

 اما بیشتر از اینکه من بخوام این برنامه رو منتشر کنم، آرا و افکار و باورهای خودم رو تحت عناوین کتاب هایی به رشته تحریر در آورد.

 این کتاب ها در اختیار شماست.

 در وبسایت جهان آرمانی میتونید به این آثار به صورت رایگان دسترسی داشته باشید و اگر دوست داشتید در کنار من باشید این آثار رو با دیگران به اشتراک بگذارید.

 ممنون که همراه من بودید.

 من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان در پناه آزادی.

 

آثار صوتی نیما شهسواری، پادکست و کتاب صوتی در شبکه‌های اجتماعی

از طرق زیر می‌توانید فرای وب‌سایت جهان آرمانی در شبکه‌های اجتماعی به آثار صوتی نیما شهسواری اعم از کتاب صوتی، شعر صوتی و پادکست دسترسی داشته باشید

برخی از کتاب‌های نیما شهسواری

دانلود رایگان کتاب، آثار نیما شهسواری، برای دسترسی به کتاب بیشتر صفحه را دنبال کنید...

توضیحات پیرامون درج نظرات

پیش از ارسال نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.

برای درج نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.

نظرات شما پیش از نشر در وب‌سایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.

اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم می‌کند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.

برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آن‌ها معذوریم.

از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکه‌های اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.

برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.

توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینک‌های زیر اقدام نمایید.

بخش نظرات

می‌توانید نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق فرم زبر با ما و دیگران در میان بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برخی از کتاب‌های صوتی نیما شهسواری
برای دسترسی و دانلود رایگان تمامی عناوین، صفحه کتاب صوتی و یا منوی مربوطه را دنبال کنید...

بیشتر از پادکست به نام جان بدانید

در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز می‌شود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … می‌پردازم.

اینجا جایی است که صدای ما تلاش می‌کند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهام‌بخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.

آیا به دنبال تجربه‌ای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاه‌های متنوع هستید؟

آیا علاقه‌مند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟

پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.

به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد

نیما شهسواری سازنده‌ی پادکست به نام جان است

او شاعر و نویسنده‌ی ایرانی است وی متولد سال ۱۳۶۸ در مشهد است نوشته‌های او مشتمل بر ۴۱ جلد کتاب در قالب، آثار تحقیقی، رمان، داستان، مقاله و شعر است اغلب مضامین آثار او پیرامون باور به جان، آزادی،برابری  نقد قدرت و خدا و … است

وی از ۱۵ سالگی شروع به نگاشتن و در ۳۲ سالگی تمامی آثار خود را در فضای مجازی منتشر کرده است

دسترسی به آثار او در وب‌سایت جهان آرمانی به صورت رایگان در اختیار شما است

در دنیای پیچیده و پر ظلمت امروز، “به نام جان” تنها یک پادکست نیست،

به نام جان دریچه‌ای است برای فریاد زدن

برای ساختن جهانی تازه بدور از ظلم‌های بیکران

به نام جان سفری است به دنیای افکار و اندیشه‌های تازه .

اینجا جایی است که سخنان تازه‌ای خواهید شنید و آنچه تابو برایتان ساخته‌اند را در هم شکسته به نظاره خواهید نشست.

  • آزادی:  بازآفرینی تعریف دوباره‌ای از آزادی، ما آزادی را با قانونی نهفته به دل آن دوباره می‌خوانیم تا مردمان خویشتن برگزینند آنچه آزادی خوانده‌اند

  • برابری: آنچه در بوق و کرنا لگدمال کردند و گاه به آزادی فروختند و گاه مالکان به چنگ بردند دوباره در به نام جان معنا خواهد شد، برابری که همه‌ی جانداران را در خود خواهد خواند

  • نقد : دریچه‌های نقد در دنیای ما بیکران است، ما همه را به نقد خواهیم کشید و هیچ تن مقدس در این دنیای آزاد نخواهد بود، از فرهنگ‌ها تا خدا، از ادیان تا باورها، همه چیز در این دالان به بوته نقد سپرده خواهد شد

اگر به دنبال شنیدن ندایی تازه برای تغییر هستید، به نام جان را بشنوید

تمامی آثار نیما شهسواری در وب‌سایت جهان آرمانی در اختیار شما است، 

نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره می‌توانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وب‌سایت جهان آرمانی بدست آورید،

فرای وب‌سایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرم‌های پادکست‌گیر در اختیار شما است از جمله این برنامه‌ها

فرای برنامه‌های پادکست‌گیر شما می‌توانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید

برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامه‌ی پادکست‌گیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید

راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است، 

در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوش‌خراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود

اگر خواستید در تغییر زشتی‌های این دنیا همراه ما باشید با اطلاع‌زسانی به دیگران بزرگ‌ترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود

ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم

با تشکر

نیما شهسواری

sing 1

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این صفحه دارای لینک‌های بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.

در پیش روی شما چند گزینه به چشم می‌خورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان می‌دهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخش‌ها دسترسی داشته باشید،

شما می‌توانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینک‌های مختلف دریافت کنید.

بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.

فرای این بخش‌ها شما می‌توانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرم‌ها بشنوید و یا تماشا کنید.

بخش نظرات و گزارش خرابی لینک‌ها از دیگر عناوین این بخش است که می‌توانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال می‌توانید در بهبود هر چه بهتر وب‌سایت در کنار ما باشید.

شما می‌توانید آدرس لینک‌های معیوب وب‌سایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسان‌تر عمومی وب‌سایت تلاش کنیم.

در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسش‌های بیشتر می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

ارسال گزارش خرابی

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید

تا ما با شناخت مشکل در برطرف‌ کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.

در صورت تمایل می‌توانید آدرس ایمیل خود را درج کنید

تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.

آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!

این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد

فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:

https://idealistic-world.com/poetry

در متن پیام می‌توانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وب‌سایت به ما ارائه دهید.

با کمک شما می‌توانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیح‌تر سایت گام برداریم.

با تشکر ازهمراهی شما

وب‌سایت رسمی جهان آرمانی

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود مستقیم فایل‌ها از سرورهای وب‌سایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در  این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد. 

شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما می‌توانید به این متن دسترسی داشته باشید

در صورت مشاهده‌ی هر اشکال در وب‌سایت از قبیل ( خرابی لینک‎‌های دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه می‌توانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

راهنمای تکمیل پروفایل

📖

زندگی‌نامه

معرفی کوتاه از خودتان که برای همه کاربران قابل مشاهده است

🌍

اطلاعات شخصی

کشور: فقط مدیران می‌بینند • تاریخ تولد: به صورت سن نمایش داده می‌شود

💭

باورهای فکری

انتخاب‌های شما درباره‌ی هستی، اخلاق و جامعه - همیشه قابل تغییر

📱

راه‌های ارتباط

لینک شبکه‌های اجتماعی و وبسایت شما در پروفایل عمومی نمایش داده می‌شوند

⚙️

مدیریت حساب

ویرایش نام، ایمیل، رمز عبور - امکان فعالیت ناشناس

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

ثبت آثار

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.