Logo true - Copy

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

پادکست به نام جان

ویژه برنامه : حمله‌ اسلام به ایران
قسمت اول : ایران پیش از اسلام

به اشتراک‌گذاری لینک دانلود مستقیم پادکست به نام جان در شبکه‌های اجتماعی:

مشخصات پادکست

عنوان : پادکست به نام جان

ویژه برنامه : حمله اسلام به ایران

قسمت اول : ایران پیش از اسلام

برنامه‌ساز : نیما شهسواری

زمان : 01:03:56

با صدای : نیما شهسواری

توضیحات این قسمت از پادکست

حمله‌ی اسلام به ایران
به زیر تیغ تیز شمشیرها سالیان درازی است که این مردمان درس تسلیم بودن دیدند
آری آنان را به رنج و درد و زور زر و تزویر به خدمت گرفتند تا خویشتن به دیوان بفروشند و ما امروز در این تلخکامی اسیر ماندیم

ایران پیش از اسلام
درد داشتیم لیک درمان هم بود اما آمدند تا درد را درمان کنند مرگ را زندگی کنند
ندای تسلیمشان تسلیم شدن بر درد و مرگ بود
ایران به ویرانه‌ای بدل شد و سالیان درازی است در این تسلیم رنجورانه مرده است


برنامه‌ی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغه‌های دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید

پخش تصویری پادکست به نام جان

پخش پادکست از اسپاتیفای

پخش پادکست از یوتیوب

توجه

 

این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریع‌تر مطالب است

 

چرا متن پادکست را منتشر می‌کنیم؟

 

ما تصمیم گرفته‌ایم متن پادکست‌های خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آن‌ها برای همه مخاطبان آسان‌تر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح می‌دهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریع‌تر دارند، مفید خواهد بود

 

متن پادکست چگونه استخراج شده است؟

 

این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفته‌ترین فناوری‌های تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتم‌های پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل می‌کند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی می‌کند

متن پادکست

خب دوستان در این ابتدای برنامه قبل از اینکه نزدیک به این موضوعی که قرار هست دربارش صحبت بکنیم بشیم بهتره که به نوعی پیشگفتار و مقدمه ای داشته باشیم که چرا اصلا این برنامه ساخته شد و اصولا این برنامه در باب چه موضوع مشخصی میخواد صحبت کنه.

 خب قاعدتا از اسم برنامه بر می آید که ما قرار است در باب اسلام و تقابلش با ایران و اصولا این دو مفهوم در کنار هم صحبت کنیم.

 اینکه چگونه حالا اسلام به ایران حمله کرد پیش از آن و بعد از آن چه اتفاقاتی برای ایران و ایرانیان افتاد.

 موضوع برنامه که مشخص است یک ویژه برنامه است.

 خیلی سعی می کنم قسمت های طولانی نداشته باشد و در چند قسمت موضوع جمع شود و حالا به یک نتیجه ای برسیم.

 قاعدتا برنامه، برنامه کامل و تاریخی نخواهد بود.

 مثل باقی برنامه هایی که در به نام جان ضبط می شود.

 قرار است که ما در باب موضوعات مهم و دغدغه ها پیرامون دلایل پیدایش، پیدایش و بعد از آن برآیند و دستاوردهایش بیشتر صحبت کنیم تا اینکه قرار باشد موضوعات تاریخی را با مثال و با ذکر منابع مطرح کنیم.

 چرا که آن یک بستر خاص خودش را دارد. داره.

 قاعدتا کتاب های تاریخیه بسیاری وجود داره و اصولا این برنامه ای که قرار باشه در کلام منعقد بشه توانایی این موضوع رو نداره که بتونه مباحث مهم تاریخی رو بیان بکنه و یا دقیق و ریز در باب این مسائل صحبت بکنه.

 به یک بستر بیشتری ما نیاز داریم برای صحبت کردن اینگونه و اصولا خب قاعدتا کتاب بهترین جا و پایگاه هست برای مطرح کردن این موضوعات و اصولا این برنامه هم قصد بازگشایی تاریخی رو نداره مثل باقی برنامه ها.

 قصد ما با نگاه به تاریخ به نوعی یک تصویر درست و مشخصی نسبت به موضوعات داشته باشیم.

 اما فرای اون چرا این برنامه ساخته شد؟

 و خب قاعدتا ما ایرانی هستیم.

 ما در یک ایران اسلامی به دنیا اومدیم.

 یک ایران اسلامی شیعی که زندگیمون تحت شعاع این باور قرار گرفته و قاعدتا وقتی ما می خواهیم نزدیک به مفاهیم ظالمانه جهان بشیم، در باب آزادی صحبت کنیم و اون سدها و سنگلاخ هایی که در برابر ما در این راه برای رسیدن به آزادی وجود داره صحبت بکنیم.

 باید با این مظالم در برابر به نوعی سرشاخ بشیم.

 و بدون شک اسلام هم بزرگترین این سدهای در برابر ما برای رسیدن به آزادی هست و حال ما باید در باب این کشوری که درش به دنیا اومدیم و این سرگذشت و تاریخی که بهش گذشته تا ما رو به امروز رسونده هم صحبت بکنیم.

 پس دلیل مشخص هست.

 ما باید در باب این مظالم صحبت بکنیم، راه و درمان داشته باشیم، به یک فکر مشخص برسیم، یک شناخت درستی نسبت به این موضوعات داشته باشیم که در نهایت بتونیم اون آزادی را در آغوش بگیریم، بهش نزدیک بشیم و اون راه آزاد خودمون رو بسازیم.

 بزرگترین سد در برابر ما این مظالمی است که داریم باهاش دست و پنجه نرم میکنیم.

 یعنی قاعدتا اسلام بزرگترین سد در برابر ماست برای رسیدن به آزادی.

 پس باید به این مفاهیم و موضوعات نزدیک بشیم و در باب تاریخش صحبت بکنیم تا در نهایت بتونیم مسیر رو هموار بکنیم برای رسیدن به آزادی.

 من در باب این مساله توی برنامه های مختلف صحبت کردم.

 اینکه چرا ما تا این حد نوک پیکان رو در برابر اسلام گرفتیم.

 قاعدتا ظلم در جهان بسیار هست.

 در بین ادیان بسیار هست.

 قاعدتا اگر من در یک کشور مسیحی متولد شده بودم خب این نوک پیکان به سمت مسیحیت و مسیحیان بود.

 یا در کشورهایی که مسیحیت کمرنگ شده و قدرت های سیاسی جاش رو گرفته و تفکرات فلسفی جاش رو گرفته، قاعدتا نوک پیکان در برابر آن ها بود و این عقل سلیم حکم می‌کند که شما در برابر ظلم پیش روتون صحبت بکنید چرا که اون هست که باعث میشه شما به اهداف و باورهای خود نرسید.

 جهانی که مد نظرتون هست رو نسازید و به واقع بهترین و کامل ترین جمله پیرامون این موضوع این هستش که ما در برابر اسلام نیستیم که اسلام در برابر ماست.

 ما وقتی یک تعریفی نسبت به آزادی داریم و در اسلام این ها نقض شده است، قاعدتا باید این سد در برابر رو از بین برد.

 اگر ما در باب گیاه خواری صحبت بکنیم و در نهایت به یک استدلال از سوی مسلمون ها روبه رو بشیم که خدا فرموده است در قرآن که حیوانات نعمتی است برای شما و این حق رو به ما داده که اون ها رو قلع و قمع بکنیم و بکشیم و این که شما اشرف مخلوقات هستید وقتی این ها رو اینها کلام خدا و منتسب به خدا می‌دانم و باورمند به این باور هستند.

 حالا وقتی ما می‌خواهیم در باب گیاه‌خواری صحبت بکنیم، ابتدای امر باید در باب اسلام صحبت بکنیم.

 ابتدای امر باید این سد برداشته بشود تا صحبت ما منعقد بشود و در نهایت بشود این راه آزاد را ساخت.

 یک پیش درآمدی بود پیرامون این که هدف از این برنامه چیست و چرا ما سمت این موضوعات می‌رویم.

 اما بریم و وارد بحث اصلی برنامه بشویم که قرار هست توی این ویژه برنامه چند قسمتی پیرامون حمله اسلام به ایران صحبت بکنیم.

 خب در این قسمت ابتدایی بهتر از هر چیزی این هست که ما بریم سمت این که خب یک تصویر مشخصی نسبت به ایران داشته باشیم.

 پیش از اسلام خب قاعدتا ایران یک تاریخ مدون طولانی رو داره.

 از دوهزار و پانصد ساله کوروش کبیر و هخامنشیان تا پیش از اون هفت هزار سال.

 ده هزار سال.

 و قاعدتا فرای اون تاریخ مدون زیستن و زندگی در این خطه از جهان همواره جریان داشته.

 حالا ما می خوایم یک تصویر خیلی کوتاه و مختصر و موجزی پیرامون این ایران پیش از اسلام داشته باشیم تا با یک تصویر مشخصی برسیم به حالا حمله ی اسلام به ایران.

 این که ایران و تاریخ بشریت اصولا یک راه و مسیر رو طی کرده.

 دیگه اینکه انسان ها چگونه تونستند با پیشرفت هایی که داشتند این تمدن رو تکامل بدن، نوع زندگی خودشون رو تغییر بدن؟

 حال اینکه تا چه اندازه این تغییرات و تحولات به ضرر بوده در خیلی از بخش ها به سود بوده.

 مثل همین دنیای امروزی که باهاش روبه رو هستیم.

 ما همواره داریم این پیشرفت انسانی رو می بینیم اما گاها این پیشرفت ها به ضرر زندگی و زیستن خودمان و دیگر جانداران بوده.

 یعنی امروز هم شما با همین موضوعات روبرو میشید.

 گاهی ابزاری ساخته میشه برای استفاده و رفاه انسان ها.

 گاها همین ابزار ساخته شده برای رفاه انسانی در برابر جان و زندگی دیگر موجودات هست.

 ما هم برای ساخت این ابزار جان دیگران پایمال میشه حتی جان خود انسان ها.

 حتی زندگی این ها هزینه میشه.

 و خب ما مواجه هستیم با این موضوع که پیشرفت های انسانی باعث بهتر زندگی بهتر خود انسان ها و حتی شاید دیگر جانداران هم شده.

 اما در خودش پستی ها و کاستی هایی هم داشته که در عین حال حتی لطمه به خود انسان ها هم زده.

 چه در راه پیدایشش چه بعدها بعد از به نوعی حکمران شدنش و قدرتمند شدنش.

 در باب تاریخ بشریت هم به همین شکل است.

 این که انسان ها در ایران خود ما هم قاعدتا از همان ابتدا زیست اجتماعی داشته اند.

 این که چگونه زندگیشان فارغ از معانی مثل یکتاپرستی بوده و چگونه درگیر این مفاهیم در آینده شده اند.

 این که زیست ابتدایی انسان تا چه حد وابسته به آن نگاه کمونی بوده.

 آن کمونی که در آینده و آتی در هزاران سال بعد تبدیل به آن نگاه کمونیستی می شود.

 این نگاه مشترک به زندگی.

 این زندگی اشتراکی انسان ها در آن تاریخ تا چه حد قدرتمند بوده؟

 ما مواجه می شویم.

 حالا یک توضیح کوتاهی هم در باب این زندگی اشتراکی انسان ها هم باید داشته باشیم.

 این که نه در ایران، در همه جای دنیا، پیش از این که ما حالا چیزی به اسم تمدن را بشناسیم، چیزی به اسم این نگاه تازه و تاریخ مدون رو داشته باشیم مواجه می شیم با انسان هایی که حالا دارند با یک نوع سیستم خاصی برای زندگی استفاده می‌کنند.

 سیستمی که قاعدتا خارج از.

 مقابله با طبیعت بوده یعنی در برابر طبیعت نبوده.

 در کنار طبیعت بوده.

 شما مواجه می‌شوید با انسان هایی که حالا می دانند برای اینکه بخواهند زندگی راحت تری بکنند باید با هم مشارکت بکنند.

 باید با هم همکاری و همیاری بکنند.

 به نوعی این طبیعت است که شما را به این سمت می‌کشاند.

 اینکه این زیست اجتماعی نیاز به یک همراهی و همیاری و در کنار هم بودن دارد، اینکه حالا مواجه می‌شویم با انسان هایی که در همه جای دنیا پیش از اینکه تمدن بخواهد حکمفرما بشود، یک زندگی در کنار هم داشتند، هنوز با این معانی جهان آشنا نشده بودند.

 با این یکتا یت، با این خداباوری، با این ایمان به قدرت، با این سیستم مسموم فرمانده و فرمانبردار ارباب و برده، قاعدتا همدیگر را هم‌سطح و برابر می‌دیدند.

 فرای خودشان قاعدتا نسبت به دیگر جان‌ها هم این برابری را احساس می‌کردند.

 حال این که قاعدتا این نگاه، یک نگاه.

 پیشرفته ای نبوده.

 این یک نگاهی نبوده که براش ادله مختلفی بیان بشه.

 شبیه دنیایی که ما امروز می بینیم اما زندگی ای بوده که بین انسان ها جاری بوده همانند همه جای دنیا.

 وقتی ما با یک مفهومی مثل این زندگی اشتراکی روبه‌رو می‌شویم، داریم در باب انسان هایی صحبت می‌کنیم که برای این زیست اجتماعی نتیجه گرفته بودند که باید با همیاری و همکاری هم زندگی شان را پیش ببرند.

 باید در کنار هم باشند، یک زندگی ای را برای خود بسازند که با همیاری همدیگر زندگی راحت تر و آسوده تری بشه.

 یعنی اگر در یک جمع چند نفره ای و یا بیشتر از اون اگر تبدیل به یک قبیله ای هم میشدند این بود که باید در کنار هم کارها رو پیش ببرند.

 کسی مراقبت بکنه از اون ها، کسی نگهبان شون باشه در برابر خطرها.

 کسی بره و آذوقه مهیا بکنه.

 جماعتی اصولا این زندگی رو به نوعی اشتراکی به پیش ببرند و با همیاری هم پیش ببرند.

 فرای اون هر چیزی رو که به دست بیارند رو با هم مشترکا استفاده بکنند.

 هر چیزی که پیدا شده رو با هم و در کنار هم ازش استفاده ببرند و بتونند زندگیشون رو پیش ببرند.

 و این نگاه اشتراکی به دنیا قاعدتا حکمفرما در اون تاریخ بوده و طی مرور زمان شما مواجه میشید.

 با این که حالا کم کم ما می رسیم به عصر هایی که با مادرسالاری با مردسالاری رو به رو میشیم و کم کم این نگاه ها هم شکل میگیره و به پیش میره.

 اینها اون بخشی از تاریخ هست که قاعدتا مدون نیست.

 درباره اش خیلی نوشته نشده اما میشه رجوع کرد و این نگاه ها رو دید و باهاش آشنا شد و ایران هم همتای دیگر جاهای جهان به همین شکل بوده.

 همون طور که امروز هم شما مواجه میشید با برخی از این اقوام و این قبیله ها که گاها با همین نوع تفکر به واسطه این که حالا دور ماندن از اون زیست اجتماعی کلی انسان ها و دور ماندن از اون تکامل و پیشرفت تمدن حتی باز هم روبرو میشید با همین نگاه ها در سراسر جهان.

 حالا در چندین سال گذشته گاها با این قبیله ها آشنا میشید که حالا برخی از اینها تکامل خودشون رو به نوع دیگه ای در فساد دیدند.

 تغییراتی که کردند مخالف این نگاه بوده ولی برخیشون هم در همین نگاه زندگیشون رو به پیش بردن.

 حالا نتونستند پیشرفت های عمده ای رو کسب کنن اما با همین نگاه کار رو به پیش برده و اصولا وقتی در باب تاریخ ایران و تاریخ بشریت صحبت می‌کنیم، همواره با همین موضوعات روبه‌رو می‌شویم.

 اینکه یک تاریخی که انسان ها با زندگی اشتراکی زندگی را به پیش می بردند، در کنار هم زندگی را پیش می بردند و با همیاری و همکاری هم دنیا را به پیش می بردند و فرای آن دستاوردهایی هم که به دست می آوردند برای همه شان بوده که بعدها گفتم در دوران مدرن حتی ما مواجه می شویم با این نگرشی که حالا رنگ و بو و ساختار و نظمی به خودش گرفته که تا چه حد آلوده به آن افکار دیگران شده و تا چه حد درگیر نگاه یکتا پرستانه شده و چقدر هم از مفهوم خودش دور شده، اما سامان مند تر و نظام مند تر درباره اش صحبت شده و شما مواجه می شوید با همین اعتقاداتی که پیرامون مارکسیسم وجود دارد و افکاری از این دست.

 اما گفتیم و صحبت کردیم.

 طی مرور زمان فرای این نگاه اشتراکی به دنیا، ما مواجه می شویم با دوران های دیگری که حالا کم کم ریشه این افکار و نگاه به یک قدرت ماورایی هم شکل می‌گیرد.

 اینکه حالا قرار است که انسان‌ها یک قدرتی را ماورای خودشان قبول بکنند.

 اینکه انسان‌ها پر از ترس بودند که انسان‌ها پر از اتفاقاتی بودند که برایش پاسخ درستی نداشتند.

 خب قاعدتا این‌ها دست به دست هم می‌داد تا انسان این ضعف و زبونی خودش را ببیند و در برابر این ضعف و زبونی، در برابر این نیازها، در برابر این ترس‌ها دنبال یک پاسخی باشد.

 یک پاسخ ساده‌ای که بتواند جوابگوی تمام مشکلاتش باشد.

 یعنی شما مواجه می‌شوید با حالا این نگاه انسانی که قرار است در برابر تمام این مشکلات و معضلاتی که در برابرش نقش بسته یک پاسخی بدهد و یک پاسخ دندان گیری بده که به نوعی تمام این اتفاقات را مرتفع کند و شما اصولا مواجه می‌شوید با یک اصلی به اسم یکتاپرستی و یا باور به یک قدرت ماورایی.

 این اون بخشی است که ما باهاش مواجه می‌شویم و کم کم باعث به وجود آمدن ادیان مختلف در تمدن های مختلف می‌شود.

 یعنی این ترس ها، این نیازها و این مشکلات و معضلات و پاسخی برای این مشکلات و معضلات که قاعدتا از ذهن بشری آن موقع دور بوده، غیر قابل رسیدن.

 یعنی شما فکر کنید با یک پدیده ای رو به رو باشند مثل صاعقه، مثل رعد و برق، مثل سیل، مثل حیوانات درنده.

 خوب قاعدتا برای این ها نمی‌توانند پاسخی بدهند.

 نمی‌توانند امنیتی را برای خودشان به وجود بیاورند.

 حتی دلیل وجودیت این ها را نمی‌توانند نمی‌تونن بفهمن و تمام این ترس ها در کنار نیازهایی که دارن همه و همه دست به دست هم میده که اینها باعث بشه یک قدرت ماورایی وجود داشته باشه که پاسخ تمام اینها داده بشه.

 یعنی شما تصور کنید اگر باور بیارن به یک خدای قدرتمند، به یک قدرت ماورایی، حالا خیلی ساده تر میتونن برای تمام این مسائل هم پاسخی داشته باشن.

 خیلی ساده در قبال این سیل میتونن بگن که این رو خدا به وجود آورده.

 یا بگن این رو خدای باران به وجود آورده.

 یا براش هزاران افسانه بسازن.

 حالا این رو ربط بدن به زندگی شخصی خودشون و بعد به واسطه اون زندگی شخصی رفتارها رو تغییر بدن تا شاید این اتفاق نیفته.

 و اصولا هم داستان.

 با این اتفاقات شما مواجه میشید با ساخت خرافات به عنوان رسانه و اصولا این نوع نگاه متفاوت انسانی هم شکل میگیره و ما شاهد این تبلور نگاه های باورمند به خدایگان می شویم که حالا کم کم به خدایگانی هم باور می آورند.

 بیشتر همان ریشه ی ابتدایی برگرفته از آن نگاه به خدایگان بی شمار هست.

 این نگاه مشرکانه هست که حالا شما مواجه می شوید با اسامی بی شماری از خدایگان.

 همان طوری که درباره اش صحبت کردیم.

 حالا خدای رعد به میان می آید.

 خدای باران به میان می آید.

 خدایگان بی شماری که هر کدام صاحب قدرتی هستند.

 قرار هست که این انسان زبون نیازمند از این ها مدد بکند.

 از این ها استدعای کمک بکند.

 او را در این دنیای سخت راهبر بشوند.

 در برابر معضلات و مشکلات به نوعی حافظ آن ها باشند، ناجی آن ها باشند.

 و شما مواجه می شوید با این اعتقاداتی که پس یک تصویری از چندخدایی رخ می دهد.

 اعتقاد به خدایگان در ایران هم شبیه به تمام تمدن های جهان در همین راستا گام برداشته.

 اما این نگاه های چند خدایی در دل ایران و بین ایرانیان آنقدر قدرتمند نشده که یک خدای خاصی و خدایگان خاصی را بخواهد به وجود بیاورد یا تبدیل به یک دین قدرتمند بشود.

 همتای آن باورهای کهنی که مثلا در یونان شکل گرفت.

 هرچند که ما.

 دانش درست و کاملی نسبت به این موضوعات نداریم.

 اینکه شما می دانید که وقتی با یونان روبه رو می شوید یک تاریخ مدون خیلی کامل تری هست.

 کتاب ها و آثاری که از اینها مانده خیلی بیشتر و بهتر در طول تاریخ حفظ شده و باعث ارزش و اعتباری شده که حتی فرهنگ های تازه را هم ساخته همین فرهنگ مدرن را به نوعی به وجود آورده.

 آوردن جرقه زننده ی به وجود اومدن این فرهنگ مدرن بوده یا حتی در دل اسلامی ها هم صحبت کردیم در یک برنامه ای ویژه، برنامه ای که تحت عنوان شناخت اسلام بود درباره اینکه در دورانی که حالا مسلمون ها هم در علم سعی کردند یک قدم هایی رو بردارند، اون نقطه ابتدایی شون آشنایی و نزدیکی با یونانیان بود.

 یعنی در مجموع ما یک شناخت بهتری رو نسبت به یونان داریم.

 اما در باب ایران در اون حد نداریم چرا که نوشته و نگاشته و کتابی از اون دوران به اون اندازه موجود نیست.

 حتی نشانه های تاریخی کاملی هم از اون دوران در دست ما نیست که بتونیم یک برداشت کاملی رو داشته باشیم و اصولا علم و دانش بشری پیرامون این موضوعات وابسته به داشته هاشون هست که از گذشته باقی مونده باشه.

 اما خارج از بحث کلی نشیم پس قاعدتا ما تا اینجا صحبت کردیم که همانند تمام جهان این تاریخ بشریت به پیش رفته دوران ابتدایی رو داشته که حالا انسان ها در کنار هم فرای اون دورانی که هیچ شناخت کاملی رو نسبت به هم نداشتند.

 اما بعد از اینکه کم کم ما مواجه شدیم با اون انسان عاقل، اون انسان خردمند روبه رو میشیم با اینکه حالا یک نگاه اشتراکی نسبت به دنیا داشته باشند، با همیاری و همکاری دنیا رو به پیش ببرند و بعد از اون مواجه میشیم با این نگاهی که حالا قرار هست به یک قدرت ماورایی هم باورمند باشه و اون دوران سالاری شکل میگیره.

 حالا مادرسالاری، مرد سالاری، خدا سالاری و این دوران ها هستن که کم کم شکل میگیرن و قدرتمند میشن.

 حالا اینکه هر کدوم از این دوران ها در چه بازه زمانی اتفاق افتاده هم موضوع قابل بحث و عرض ما نیست اما این تصویر رو به ما میده که این پله پله شدن.

 در نهایت قرار هست که با تحولات و پیشرفت ها در دل این نگاه چند خدایی و نگاه مشرکانه ما را به یک نگاه تک‌بعدی برساند که تمام قدرت را متمرکز در اختیار یک خدا بگذارد.

 و آن دوران یکتاپرستی هست و ما در ایران هم رو به رو می شویم با این اصل یکتا پرستی و این یگانگی و توحید که در زرتشتیت آغاز شده و حالا یک دین یکتا پرستانه ای را ما در ایران داریم که یک خدای واحد و قدرتمندی را تصویر می کند و اون عناوین اصلی رو به وجود میاره و اون معانی رو به وجود میاره.

 اینکه حالا یک خدای قدرتمندی برتر از دیگران بر جهان وجود دارد.

 این اصل باور به برتری که قاعدتا پیش از این هم وجود داشته.

 اما اینها موضوعاتی است که باعث قدرتمند تر شدنش شده.

 یعنی شما مواجه میشید با این قبول کردن فرمان از دیگران.

 اینکه شما اگر حتی بخواهید فارغ از نگاه های دینی هم نزدیک به این موضوع بشید.

 خیلی ساده میشه این موضوع رو پیوند داد به بقای انسان.

 اینکه بقای انسان مستلزم این بوده که در قبیله خود در بین افراد خود یک رئیسی رو اینها برگزینند که حالا این رییس به واسطه قدرت بیشتر به واسطه کارایی بیشتر بتونه این گروه رو پیش ببره.

 همون طور که ما در بین حیوانات هم این موضوع رو می بینیم.

 اینکه حالا در قبیله خودشون اونهایی که اجتماعی دارن زندگی میکنن یک رییسی رو انتخاب میکنن که اون رییس راهبر اونها باشه.

 خب این رو میشه در بقا هم بهش نگاه کرد.

 اینکه در بقای موجودات هم یک همچین موضوعی نقش داشته.

 اما اینکه این نگاه که از هر طریقی میشه بهش نگاه کرد یعنی برگردیم به اون موضوع ابتدایی که میشه درباره این موضوع بهش فکر کرد.

 اینکه انسان خدا رو آفرید.

 یا خدا انسان را آفرید.

 از هر نگاهی که به این موضوع نزدیک شوید تفاوتی نمی کند که این موضوع وجود داشته یعنی برایش ادله مختلفی را هم اذعان کرد.

 اینکه مثلا اگر در بین حیوانات هم این اصل وجود دارد به واسطه خدایی است که اینها را خلق کرده و یا می‌شود این را دلیلی آورد در باب اینکه انسان ها همتای دیگر موجودات برای بقای خود انتخاب کردند که حالا یک رییسی داشته باشند تا کارها را بهتر و بیشتر به پیش ببرد.

 فارغ از این معانی، فارغ از اینکه بخواهیم با چه نگاهی پیش برویم، موضوع مهم این است که یکتا پرستی و حتی پیش از آن نگاه به قدرت و قبول این قدرت، حالا در وجود چند خدا و بعد تر از آن متمرکزتر و قدرتمندانه تر در دل ادیان یکتا پرستانه باعث شده که این قوت پیدا بکند و باعث شده که این تبدیل به آن ارزش نهایی زندگی بشری بشود تبدیل به آن اصل و بنیان غیر قابل تغییر بشه که از همون دیرباز وجود داشته و کماکان هم وجود داره و قدرتمند هست.

 در بین تمام افکار هم وجود داره نه فقط در میان باورمندان به خدا.

 حتی در دل آتئیست ها باز هم این نگاه هست که یک نگاه قدرتمند هست.

 باز هم دور از این مبحث اصلی نشیم.

 اینکه پس ایران هم به این مرحله رسید و این نهایت تکامل خودش رو در این تفکر به واسطه ترس ها و نیاز ها که خود رو وابسته به یک قدرت لایزال و قدرتمند و غیر قابل عزل می دید.

 حالا به واسطه این نگاه کم کم پیشرفت میکنه و در نهایت به اون قدرت یکتایی و وحدانیت خدا میرسه و ما مواجه میشیم با یک دینی به نام زرتشتیت.

 حالا این دین زرتشتیت تفکرات ایرانی رو هم میسازه.

 همان نگاه هاییست که در اسلام و ادیان ابراهیمی دربارش صحبت کردیم.

 همون نگاه یکتاپرستان است.

 همون ارزش ها رو درمیون می ذاره.

 حال این که شاید در راه تلطیف بیشتری داشته باشه.

 حال این که شاید ذره ای عقب تر بایستد و ذره ای آرام تر حرکت کنه.

 اما راه یکسان هست.

 مقصد یکسان هست.

 یعنی شما مواجه میشید با این که تفاوتی میان اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتیت هم نیست.

 همه و همه به یک قله ی مشخص نگاه میکنند.

 همه یک طریقت رو بیان میکنند.

 اما شاید برخی آرام تر راه بروند و برخی تند تر خودشون رو برسونند.

 برخی رادیکال تر باشند.

 برخی معتدل تر باشند.

 اما عناوین و ارزش های بیان شده یکسان و برابر هست.

 حالا شما مواجه میشید با همون نگاهی که قرار است یک خدای قدرتمندی را در آسمان ها قرار دهد.

 این خدا قرار است که طبقات مختلفی را بنا کند.

 قرار است که انسان را به عنوان اشرف مخلوقات برگزیده خلیفه خود بر زمین انتخاب کند.

 او باارزش‌تر از دیگران است.

 اما شاید در این داستان و در آن نگاه دگم و رادیکالی که انسان را اشرف مخلوقات می‌بیند.

 مثلا در اسلام این نگاه این‌قدر وحشتناک و وحشیانه می‌شود که هزاران حیوان، میلیون‌ها حیوان را در برابر خدا به زمین می‌زند و از بین می‌برد.

 حالا شاید در دل این نگاه زرتشتیت برخلاف نگاه اسلامی که حالا قرار است سگ را پست و نجس و کثیف بداند، به سگ یک ارزش و اعتباری بدهد.

 با یک نگاه انتخابی حالا به برخی حق زیستن بدهد و به برخی حق زیستن ندهد.

 اما موضوع مورد بحث این نابود کردن برابری است به واسطه به وجود آمدن برتری طلبی.

 این نگاه سازمان یافته ای است به مفهوم فرمانده بودن و فرمانبردار بودن حاکم و محکوم بودن ارباب و برده بودن خدا و بنده بودن.

 این نگاه است که به نوعی مشترک است بین اینها و هر تفاوت و تمایزی که وجود دارد در اصل تغییری به وجود نمی آورد و ما بارها هم درباره اش صحبت کردیم.

 وقتی یک همچین اصلی به وجود بیاید می تواند در راه ها متفاوت عمل بکند.

 می تواند راه های مختلفی را به پیش برود و می تواند در آینده بازتولید های بیشتری را هم از خودش داشته باشد.

 در مجموع ما تا اینجا از این برهه از تاریخ را درک کردیم که حالا ایران به یک مرحله ای رسیده که یک دین یکتا پرستانه ای به اسم زرتشتیت حاکم بر ایران می شود و ما مواجه می شویم با دوران شکوه و جلال ایرانی.

 حالا با همان تعریف های مشخصی که در جهان مرسوم هست یعنی یک حکومت متمرکز قدرتمند، دارای یک ارتش قوی، یک ارتش سازمان یافته، یک کشور قدرتمندی که میتونه به راحتی کشور های دیگه رو از بین ببره، می‌تونه بهشون حمله کنه، می‌تونه اونها رو به استعمار و استثمار خودش دربیاره و.

 مواجه میشیم با این دوران شکوه و جلال ایران.

 با همون تعریف های مشخص که در جهان می‌شناسیم.

 در باب تمدن های مختلف هم همینگونه صحبت میشه.

 اگر در باب تمدن های امروزی هم صحبت میشه، اگر صاحب تمدن رو در امروز جهان ما هم به نوعی آمریکا به حساب می آورند به واسطه همین قدرت فراوانی است که در نزد خودش داره.

 باز هم برگرفته از همون نگاه یکتا پرستانه که برتری رو در قدرت میدونه که باورمند به این برتری هست و اصولا بزرگترین عامل حیاتیش هم همین قدرت و بزرگی و وحدانیت و از میان بردن برابری است.

 از بین بردن آزادی‌ست.

 با همین تعاریف مشخصی که از دیروز تا امروز در جهان وجود دارد، ما مواجه میشویم با دوران شکوه و جلال ایران.

 اینکه حالا یک کشور قدرتمندی صاحب قدرت است، به کشور های دیگر حمله میکند و کشور های دیگر را استثمار میکند و یک نیروی قدرتمندی رو هم بوجود میاره.

 همون دورانی که در به خصوص در دوران هخامنشیان ما با آن روبه رو هستیم.

 در دورانی که کوروش کبیر و یا داریوش کبیر قدرت را در اختیار داشتند و کشور های زیادی را هم فتح کردند و یا در دوران خشایارشاه و دیگر پادشاهان دوران هخامنشیان.

 پس ما مواجه میشویم با یک دوران شکوه و جلالی که در خود جای میدهد.

 اینکه تفکرات اینها تا چه اندازه نزدیک به نگاه های زرتشتیت بوده، اینکه تا چه اندازه برگرفته از اون افکار بوده موضوعاتی است که میشه بهش نزدیک شد.

 اما موضوع اصلی بحث ما نیست چرا که در آینده تاریخ ایران تغییر می کند و عوامل دیگری هست که این تاریخ آینده را می سازد و ما قرار نیست در این برنامه درباره فقط ایران صحبت کنیم.

 قرار است در باب ایران و تقابل او با اسلام بیشتر صحبت شود.

 پس ما مواجه شدیم با یک دوران شکوه و جلالی از ایرانیان که حالا یک پادشاهی قدرتمندی را هم به وجود می آورد.

 یک سلسله پایه ریزی شده سلسله هخامنشیان که قدرت اصلی را در جهان صاحب شده یعنی قدرت اول جهان هم خودش هست.

 میشه ساعت ها در باب دوران هخامنشیان صحبت کرد؟

 میشه در باب این تاریخ هم مثال های بیشمار آورد؟

 نمونه های بیشمار آورد؟

 میشه از اون دوران شکوه بیشتر و بیشتر صحبت کرد.

 حتی رفتار درست و زیبا و بزرگی که در دوران کوروش کبیر اتفاق افتاده.

 شما وقتی مواجه میشید با کوروش کبیر به واسطه این هستش که نام او در تاریخ جاودان خواهد بود.

 اینکه او یک بدعت تازه ای رو به جهان داد یک نگاه تازه ای رو مطرح کرد.

 نگاهی که تا اون زمان و حتی بعد از اون هم جایگاه و پایگاهی پیدا نکرد.

 اما حرکت بزرگی بود.

 نگاه بزرگی بود.

 یعنی ما داریم در باب یک دورانی صحبت میکنیم که در اون برهه از تاریخ یک سری ارزش هایی وجود داشته مثل اینکه به دیگر کشور ها حمله بکنید و کشور گشایی بکنید.

 اینکه بخواید دیگران رو به استثمار خودتون بگیرید.

 اینکه یک نگاه غالبی بوده که همه و همه بهش باور داشتند و اعتقاد داشتند اما در همون نگاه یک بدعتی به وجود میاد توسط مثلا کوروش کبیر.

 حالا شما مواجه با این میشید که به اون کسانی که شما استثمار شون کردید و بهشون حمله کردید و به نوعی کشورشان را در اختیار گرفتند، یک حق و حقوقی براشون قائل بشید.

 اینکه اجازه بدید اونها دین خودشان را داشته باشند.

 باورهای خودتان را به آنها تحمیل نکنید و این نگاه تازه ای که کوروش به جهان داد و این بدعتی را که در این ساختار به وجود آورد یک نکته ای است که میشه بهش اتکا کرد.

 چیزی که حتی بعد تر از اون هم اتفاق نیفتاد.

 در ادیان مختلف زیر پا گذاشته شد.

 در همین نگاه های امروزی هم بعد از گذشت سالیان دراز همواره زیر پا گذاشته میشه.

 اما این اون بدعتی است که ما در بابش صحبت می کنیم.

 یعنی وقتی ما نزدیک میشیم به اسامی و اشخاص در تاریخ.

 قرار نیست که همه کارهای اونها رو قبول بکنیم.

 اونها رو تبدیل به یک بت و خدای در برابر خود بکنیم که حالا هر رفتار اونها رو هم توجیه بکنیم.

 یک نگاه متعصبانه ای داشته باشیم که حالا اگر اونها خبط ها و اشتباهات بزرگی را هم کرده اند.

 اگر با همان ساختار به پیش رفتند همون نگاه رو پیش بردند.

 هم ما همه اون کارهای اونها رو مورد قبول قرار بدیم بلکه بدعتی که اونها به جهان دادند و اون نگاه تازه ای رو که به وجود آوردند هستش که نقطه ای است که ما باید بهش احترام بزاریم.

 نقطه ای است که ما باید اون رو ادامه بدیم، اون نگاه رو تمجید بکنیم نه کلیت کارهایی که اونها کردند.

 در باب تمام شخصیت ها، در باب تمام موضوعات هم به همین شکل است.

 هر کدوم از این شخصیت ها در تاریخ یک بدعتی رو پایه گذاری کردند، ابداعی رو به جهان اضافه کردند.

 نقطه قوتی برای پیشرفت فکری انسان ها شدند و این اون نقطه ایست که ما باید بهش اتکا کنیم.

 اما نه اینکه در بقیه ساختارهای زیست شون، در بقیه رفتارهایی که انجام دادند متکی به همون ساختار و نظام کلی بودند.

 اینها نقاط ضعفی است که در اونها وجود داشته و باید مورد نقد قرار بگیره و این نگاه متعصبانه به نوعی دور بشه از ما.

 وقتی ما در باب اون دوران شکوه و جلال ایرانیان صحبت می کنیم، همداستان با کلیت جهان از همون تاریخ پیشترها تا بعدترها بوده.

 اینکه همه و همه باور به این کشورگشایی و این قدرت طلبی داشتند.

 و کوروش و اصولا دوران هخامنشیان هم از همین دست بوده.

 همون رفتارها انجام شده اما یک بدعت بزرگی رو در خود داشته.

 این بدعت قابل احترام هست.

 اینکه حالا قرار باشه به جامعه ی مغلوب حق زیستن بدید و حق اونها رو قبول کنید بهشون اجازه بدید تا دین خودشون رو داشته باشند.

 اینکه از اونها بردگی نگیرید.

 اگر قرار هست که در کاری مشارکت بکنند.

 حق و حقوقی داشته باشند، با توجه به همون شرایط، با توجه به همون دوران اما بدعتی رو پایه گذاری کرده که قابل احترام هست اما نه در کلیات.

 اما موضوع این نیست که ما همه چیز را چشم و گوش بسته قبول کنیم و خود را بنده و عبد و عبید آن نگاه کنیم.

 اما در مجموع در باب دوران شکوه و جلال ایران در آن دوران می‌شود صحبت کرد.

 اینکه تا چه اندازه وفادار به همان معانی آن دوران بودند.

 معانی‌ای که ادامه دار هم ادامه پیدا کرد.

 همان نگاه برتری طلبانه تا چه اندازه بینشان وجود داشت؟

 این موضوع را داخل پرانتز داریم به آن اشاره می‌کنیم.

 اینکه اگر شما قرار باشد در طول تاریخ در بین انسان ها کسی را ببینید که در موضوع خاصی کار بزرگی کرده، ابداع بزرگی کرده، باعث پیشرفت تفکر و یا دیگر موضوعات زیست ما شده.

 موضوع این نیست که او را به عنوان یک خدایی قبول کنیم، به واسطه آن فرهنگ غالبی که وجود دارد.

 این که قرار نیست با تعصب به او نگاه بکنیم.

 این که قرار نیست در پی توجیه رفتارهای او باشیم.

 اینکه قرار نیست او را سرآمد خود کنیم برای تمام اتفاقات زیستن مان.

 قرار است در باب همان موضوع مشخص صحبت کنیم و همان موضوع مشخص ارزش و اعتبار بدهیم و به واسطه اینکه او به نوعی پدید آورنده این نگاه تازه بوده به آن ارزش و اعتبار بدهیم.

 اینکه وقتی مواجه می شویم با کوروش ما باید به این معنا برسیم که او یک بدعت بزرگی را در جهان پایه ریزی کرد که احترام به دیگران بود.

 حق قائل شدن به مغلوبان بود.

 این نگاه در برابر برده داری بود و اینها نکات مهمی است.

 هرچند که اصل این موضوع و دلیل به وجود آمدن این نگاه برگرفته از همان نگاه کلی که همه به آن باورمند بودند و امروز هم حتی باورمند هستند که یک اشتباه بزرگ است در راستای برتری طلبی در راستای از میان بردن برابری.

 آری این ها موضوعی است که ما به آن نقد داریم و باید داشته باشیم.

 نباید در این راستا پا را فرا بگذاریم و هر کار او را توجیه بکنیم.

 این در باب تمام شخصیت ها در باب تمام موضوعات هم صدق می کند.

 اینکه اگر فلان کسی در راستای پیشبرد مثلا بهداشت و درمان قدمی برداشته، همان موضوع است که قابل اهمیت است.

 اینکه نه تمام بخش های زندگی او برای ما قرار باشد تبدیل به یک سمبل و نمادی بشه و هر کار او را توجیه بکنیم.

 این برگرفته از همون نگاه به قدرت و یکتا پرستی است.

 برگرفته از همان باور به ارزش برتری است.

 باورمند بودن به صاحب بودن هست و اینها همه دست به دست هم میده تا آدم ها در این راستا قرار بگیرن که حالا یک کسی رو به عنوان بت و خدا در برابر خود قرار بدهند و با تعصب به او نگاه بکنند.

 هر نقدی را از او دور بدانند.

 فرای اینها باز هم به بحث اصلی برگردیم و دوران شکوه و جلال ایرانی که در نهایت با حمله ای که از سوی دیگر کشورها به ایران اتفاق می افتد، به ویژه آن حمله ابتدایی اسکندر به ایران به نوعی تضعیف میشود و ما مواجه میشویم با یک کشور قدرتمند دیگری که در این ساختار و نظامی که همه جهان به آن باور داشتند و این برتری طلبی بوده، حالا قدرت فراتری از ایران دارد.

 حالا ایران را به زانو در می آورد.

 حالا ایران را تابع خود می کند.

 در جنگ شکست می دهد و مغلوب می کند، جنایات بی شماری را هم اعمال می کند و ما مواجه می شویم با این دورانی که به نوعی ضعف ایرانیان را می توانیم ببینیم.

 و آن حمله ای که مثلا اسکندر به ایران کرد و ایران را قلع و قمع کرد و جنایات بیشماری را هم انجام داد و حالا دیگر کاملا سرباز همان نگاه غالب بر جهان بود که قرار بود مغلوبین را از بین ببرد و از میان بردارد و رفتارهای وحشیانه ای را هم به پیش ببرد.

 و ما مواجه شدیم با این تضعیف ایران.

 حال گفتم در باب اینکه ما قرار نیست در این ویژه برنامه حمله اسلام به ایران خیلی در باب تاریخ صحبت بکنیم و موضوعات تاریخی را مطرح بکنیم که فقط قرار است به این عنوان ها به نوعی نزدیک بشویم.

 برای یک شناخت بهتر بعد از این دوران تضعیف، دوباره می بینیم که ایرانیان یک ایستادگی ای را از خودشان به وجود می آورند و یک دوران تازه ای را هم شکل می دهند که می شود نزدیک شد به کتاب های تاریخی و در باب تاریخ ایران مطالعه کرد و از دوران اشکانیان و ساسانیان هم به نوعی گذر کرد.

 اینکه دید چگونه اشکانیان شکل گرفتند و چگونه در کنار هم دوباره یک قدرت مثلثی را به وجود آوردند برای ایران و ایرانیان.

 اما موضوع مهم و قابل عرض ما در این برهه از تاریخ این است که نگاه ایرانی ها در این دوره و به خصوص در دوران ساسانیان تغییر در خود می بیند و آن نقطه اتکای است که ما درباره اش بیشتر در این بخش صحبت کنیم.

 اینکه حالا در دوران ایرانیان در دوران تازه ای که ایرانیان رقم زدند، این دین یکتا پرستانه محوریت می شود، ما مواجه می شویم با دوران ساسانیان که حالا باورمند تر به آن دین یکتا پرستانه و زرتشتیت هستند و ما مواجه می شویم با این نهاد قدرتمند در ایران که همتای پادشاهان و پادشاهی قدرت را به دست می گیرد و این اعتقادات مذهبی یک بنیانی را به وجود میاره.

 یک بنیان فکری قدرتمندی که همتای نهاد سلطنت قدرت دارد.

 دوران ساسانیان گره خورده با همین این قدرت‌گیری نهاد مذهب است.

 زرتشتیت که حالا ما درباره‌اش یک صحبتی کردیم و یک اشارتی هم بهش کردیم که هم‌داستان با همون ادیان ابراهیمی هست، همون معانی رو با انسان‌ها درمیون می‌ذاره.

 چیزی شبیه به اونها.

 گاها از آنها لطیف تر، ساده تر و به نوعی معتدل تر.

 اما همان بنیان‌های فکری است.

 همان باور به قدرت یکتا در آسمان هاست.

 همان ایمان به برتری و از میان بردن برابری است و حالا این فکر غالب تبدیل به تفکر اصلی دوران ساسانیان می‌شود.

 حالا این نگاه یکتا پرستانه و زرتشتیت باعث می‌شود که افکار ایرانی و نوع زیست ایرانی را بسازد.

 هر چند که اشاره کردیم گفتیم اصولا از همان ابتدا با هر نگاهی که به موضوع نزدیک شوید، اینکه اعتقاد داشته باشید که خدا انسان را آفرید و یا انسان خدا را آفرید.

 ما مواجه می شویم با این نگاه برتری طلبانه که از همان ابتدا هم نقش داشته.

 اما حالا قرار است وارد سیاست هم بشود.

 قرار است قدرت بیشتری بگیرد.

 فرای اینکه این نهاد فکری فکر انسان ها را ساخته، نوع زیستن آن ها را ساخته.

 حالا قرار است که درگیری بیشتری هم با زندگی انسان ها پیدا بکند.

 قرار است که تبدیل به یک نهاد قدرتمندی در کنار سلطنت بشود و قدرت اجرایی کشور را هم به نوعی به دست بگیرد.

 و دوران ساسانیان به شدت دوران مذهبی در ایران بوده و مذهب غالب هم خب قاعدتا زرتشتیت و آن نگاه یکتا پرستانه زرتشتی بوده.

 حالا ما مواجه می شویم با قدرت مندی دینداران.

 اینکه حالا آنها سرآمد بر دیگران می شوند.

 اینکه کسانی که به نوعی مبلغ این دین هستند هم دارای قدرت می شوند، جایگاه و پایگاهی برای خودشان پیدا می کنند در کنار قدرت مسلمه ای که پادشاهی و سلطنت به خود دیده بود.

 فرای آن ها این اشخاصی که دین و مذهب را تبلیغ می کردند قدرتمند می شوند و شما مواجه می شوید با روحانیون زرتشتی که حالا در کنار پادشاه قدرت دارند قانون وضع می کنند، جامعه را به پیش می برند، چرخ های جامعه در تمامی ابنا را به پیش می برند، در تمامی مسائل هم سرک می کشند و این دوران مذهبی در ایران شکل می گیرد.

 دوران ساسانیان به شدت دوران مذهبی بوده در ایران و این مذهب، مذهب غالب بر مردم بوده با همان نگاه های مشخص، با همان نگاه های حق پنداری خویش.

 اینکه شما خود رو حق میدونی دیگران رو نا حق در نظر می گیرید.

 اینکه یک خدای قدرتمندی رو تصور کردید که حالا قراره یک سری طبقاتی رو بوجود بیاره، قرار هست فرای اینکه خود خدا باشه و فرمانده، قرار هست که این نظام فرماندهی و فرمانبرداری رو هم به پیش ببره و قدرتمند بکنه.

 قرار است که این معانی درونی دینی رو تبدیل به بخشی از زیستن انسان ها بکنه و ما مواجه میشیم با همین نگاه هایی که وجود داشته و حالا قرار هست که یک نظام استبدادی وحشتناک دینی هم شکل بگیره.

 این نظام استبدادی که در وهله اول کمک میکنه به پای گیری و قدرتمند تر شدن نظام استبدادی سیاسی و در کنار خودش هم خود این نگاه استبدادی دینی فرهنگ جامعه رو تغییر میده، رفتارهای متفاوتی داره، در پی سرکوب دیگران هست و یک نظام استبدادی تمام و کمال رو شکل میده و ما مواجه میشیم با این دورانی که در دوران ساسانیان اتفاق افتاد.

 حالا ما در باب ایرانی داریم صحبت میکنیم که از اون ابتدا در باب تاریخش صحبت کردیم.

 در نهایت ما را به یک جایی رساند که یک نگاه یکتا پرستانه خداباورانه ناباورانه قدرت اصلی را در کشور به دست گرفت، قدرت سیاسی را هم به دست گرفت.

 پادشاهی که باورمند به این افکار هست، پایبند به این عقاید هست.

 به نوعی قدرت فکری خودش را هم از همین نهاد فکری میگیرد.

 چهار چوب های خودش را از همین نهاد فکری میگیرد، رفتارهایش را بر همین پایه به پیش می برد و قوانینش را بر همین مبنا قدرتمند تر می کند و ما مواجه میشویم با این نگاه تازه ای که در ایران قدرت گرفته به فراخور به وجود آمدن این استبداد غالب در ایران و در دیگر نقاط جهان، هر جایی که این قدرت غالب شکل بگیرد، قاعدتا با خودش فساد را هم همراه خواهد کرد.

 قاعدتا این فساد باعث سرخوردگی مردم خواهد شد، باعث ضعف در حکومت و قدرت هم خواهد شد.

 فرا این باعث.

 این استبداد باعث درماندگی مردم خواهد شد و در نهایت قرار است که این استبداد حاکم باعث بشود که یک اصلاحاتی هم در درون خود شکل بگیرد.

 جماعتی معترض به این نگاه غالب شوند.

 جماعتی در برابرش ایستادگی بخواهند بکنند، افکار تازه‌ای را بیان کنند.

 و ما مواجه با این سیر دشواری که در همه جا شکل می‌گیرد، در ایران هم قاعدتا می‌شدیم.

 اینکه وقتی ما مواجه می‌شویم با کسی مثل مزدک که حالا قرار است در دل نگاه زرتشتی نگاه را متفاوت بکند، قرار است که اصلاحی در آن به وجود بیاورد، اجتناب ناپذیر است.

 همان طوری که در بین مسیحیان این اتفاق افتاد، همان گونه که در بین مسلمان‌ها هم اتفاق افتاده و خواهد افتاد، به ویژه هنوز در تاریخ آینده ما بیشتر مواجه خواهیم شد با این تغییراتی که در دل اسلام هم اتفاق بیفتد و گروه های بیشتری که برای اصلاح اسلام هم قدم به میان بگذارند.

 اما در دوران ساسانیان ما مواجه می شیم.

 پس با یک حکومت استبدادی که تمام ریشه های فکری خودش رو از این اعتقاد مذهبی می گیره، از این اعتقاد غالب یکتا پرستانه و باور به قدرت یک خداوند در آسمان ها می گیره که یک نظامی رو هم به وجود آورده و طبقاتی را شکل داده، قدرت پادشاه رو بیشتر و بیشتر کرده، خدای بر زمین او رو قلمداد کرده، نمایندگان خدا بر زمین حالا حکمفرمایی می کنند، قوانین خدا رو پیش می برند و این نظام استبدادی رو به وجود میاره.

 در برابر اون ها یک نگاه های اصلاح طلبانه ای هم قاعدتا شکل میگیره که حالا اعتراض دارند به این ساختاری که به وجود اومده و ما مواجه میشیم با این اصلاح طلبی در دل زرتشتیت.

 یعنی وقتی مواجه میشیم با یک شخصیتی مثل مزدک که حالا تلاش می کنه که این چهره رو تلطیف بکنه، تغییر بده، بدعت هایی رو در این نگاه به وجود بیاره، می بینیم که بدترین سرکوب ها هم در قبالش اعمال میشه شود.

 چرا که قدرت خود تخت قدرت خود رو به نوعی بلرزه میبینه.

 اینکه مزدک تا چه اندازه دوست داشته که اعتقادات و باورهای ایرانی رو نزدیک به اون نگاه کنونی بکنه.

 تا چه اندازه اعتقادات او گره خورده در این نگاه اشتراکی و زندگی اشتراکی بوده؟

 اینکه تا چه اندازه برای دفع او مثال های بیشماری هم زدن دیگر.

 یعنی نگاه مزدکی که در این راستا بود که حالا از این برتری طلبی به نوعی کم بکند، نگاه را نزدیک تر به یک نگاه برابری خواهانه بکند.

 او که خب مسلما عدالتخواه بود، مصلح اجتماعی بود و سعی می کرد که این نگاه را تلطیف و تضعیف بکند.

 این قدرت را تشریح بکند.

 حالا مواجه می شد.

 اینکه به هزار انگ هم در برابرش ایستادگی می کردند.

 اینکه در نهایت حتما مواجه شدید با اینکه نگاه او و این نگاه اشتراکی او را نسبت می دادند.

 با اینکه به عنوان مثال قرار است که آنها حتی همسران خود را هم اشتراکی در اختیار داشته باشد.

 یعنی این برگرفته از آن نگاه اصلاح طلبانه ای است که حالا دارد مطرح می کند که ما باید زندگی اشتراکی داشته باشیم.

 قرار است که از این برتری طلبی کم بکنیم و قرار است که به معانی برابری خواهانه نزدیک تر بشویم.

 اما برای دفع او خب قاعدتا تمام نگاه های مسلط دست به عناوین مختلفی می زنند، بهتان می زنند، نیرنگ می کنند، با ریا کارشان را پیش می برند، با زور و زر می خواهند که او را از بین ببرند.

 قرار است که او را به نوعی مالک بشوند، او را بخرند، افکار او را برای خود بکنند و یا اینکه قرار است به بدترین شکل سرکوبش بکنند و از میان برش دارند.

 پس این ها هم اجتناب ناپذیر است و ما مواجه می شویم با این انگ هایی که به او زده می شود.

 اینکه نگاه اشتراکی او در نهایت خلاصه به این می شود که قلمداد می کنند که او قرار است که همسران خود را هم شریک بشود.

 و ما مواجه با این نگاه های بهتان آمیز هم می شویم.

 همان طوری که در سراسر تاریخ با این نگاه ها روبرو شده ایم، ایران هم مستثنا از جهان نیست و این تفکرات همه جا هم غالب هست.

 فرای آن مواجه میشید با این زور و این سرکوب وحشتناک که در نهایت قرار است که مزدک کشته بشود و پوست او را پر از کاه بکنند و به سر در شهر آویزان بکنند تا عبرتی برای سایرین بشود.

 همانگونه که با تمام شخصیت هایی که مصلح بودند یک همچین رفتار های دهشت انگیزی انجام شده اما این ها خبر از این می دهد که پس مردم ناراضی وجود دارند.

 خبر از این می دهد که این نظام حاکم سلطه ای که همه چیز را در اختیار گرفته با نگاه های مذهبی به نوعی تا این حد عجین شده و اصولا همه چیز زیستن انسان ها را فدای این نگاه ها کرده.

 در برابر خود معترضینی هم دارد.

 پس مردم از این شرایط راضی نیستند و ما مواجه می شویم با این تاریخی که حالا مردمی هستند که سرخورده هستند، در ضعف هستند، می بینند که نظام به شدت فاسد هست، می بینند که اتفاقات نابهنجاری دارد روی می دهد.

 قدرت بلاعزل که در اختیار اینها هست، قدرتی که هیچ پاسخگویی در خود نداره و قاعدتا این قدرت به فساد کشیده میشه.

 ما وقتی در باب قدرت صحبت می کنیم، در باب اینکه این قدرت رو طلاقی میدیم با نام و مفهوم خدا و این خدا رو در حقیقت همون قدرت در جهان می دونیم.

 در نهایت قرار هست که این قدرت غالبه هر شخصی که باشه به فساد کشیده بشه.

 قرار هست که ما وقتی داریم صحبت می کنیم پیرامون این قدرت، این قدرت اشخاص درش اهمیتی ندارن.

 این که چه کسی قرار هست در این قدرت جای بگیره موضوع مهم و قابل عرضی نیست.

 در نهایت همه قرار هست که بنده ی این قدرت باشند.

 قرار هست که در بندگی به این قدرت فساد بکنند، ظلم بکنند، جنایت بکنند.

 همانگونه که هر نمونه ای هم همین کار رو میکنه.

 هر کسی که در این قدرت باشه، اینکه انسان ها تا چه اندازه مستانه در انتظار یک قدرتمند و یک دیکتاتور صالح هستند هستن.

 حالا یه کسی بیاد که این قدرت رو داشته باشه.

 اما او آدم خوبی باشه.

 او کارهای درستی بکنه و هیچ وقت نزدیک نمیشن به یک مفهومی که حالا باید این قدرت از میان بره.

 این قدرتی که فساد آلود هست، این قدرتی که برتری رو میده و دیگران رو پست میکنه.

 این برتری ای که قرار هست برابری رو ریشه کن بکنه.

 این قدرتی که در نهایت به تحمیل و جبر ختم میشه و هر آزادی و اختیاری رو از میان میبره.

 و ما مواجه میشیم با یک همچین مضامینی در نظام سیاسی اون دوران ایران که این قدرت افسارگسیخته در اختیار جماعتی است که دیندار هستند و دین خودشون رو حق بر زمین میدونند، دیگران رو نا حق میدونند، همون اعتقادات غالب رو حکمفرما کردن.

 حالا با توجه به اون نگاه به خدای در آسمان ها خدایی بر زمین دارن که اون خدا میتونه پادشاه باشه.

 این خدا نیروی بی حد و حصری در اختیار داره.

 همه در برابرش کف و پست و بی وجود هستند و اوست که به دنیا به نوعی معنا می بخشد.

 حالا با توجه به این نگاه های.

 برتری طلبانه، صاحب انگارانه، حق پنداری، حق پندارانه خویش و در نهایت این نگاه خداوندی و این قدرت طلبی و قدرت پرستی یک نظام فاسدی هم به وجود می آید.

 کسانی که در راس این قدرت هستند، فساد می کنند، ظلم می کنند، نابرابری را بیشتر و بیشتر به پیش می برند و شما قاعدتا مردم سرخورده و معترض را در برابرتان خواهید دید.

 همان طوری که در بابش مثالش هم صحبت کردم اینکه وقتی شما مواجه می شوید با مزدک.

 مزدک یک نمونه ای است از انسان های آن تاریخ.

 قاعدتا همه جوامع وقتی با یک معترضی روبرو می شود او برآیند تمام آن انسان هاست.

 او برآیندی است از تمام این نگاه ها که در کنار هم، در وجود یک نفر متبلور شده.

 شما روبرو میشید با کسی که حالا تمام این دردها و غصه ها و رنج ها و ناعدالتی ها رو دیده و سعی کرده در راستای عدالت گام برداره.

 اینها برگرفته از اون.

 زشتی های دوران خود هست که به نوعی در وجود یک نفر شکل میگیره و به سخن میاد.

 و خب قاعدتا وقتی ما در باب این موضوع صحبت میکنیم یک تصویری است پیرامون اون دورانی که بر تاریخ ایران گذشته و ما مواجه میشیم با یک حکومتی که فساد در جای جایش ریشه کرده.

 این قدرت افسار گسیخته ای که در اختیار مبلغان دینی و در عین حال در اختیار پادشاه هست، فساد رو به کمال رسونده.

 ظلم رو به کمال خودش رسونده و حالا یک حکومت فاسد ظالمی بر سر کار هست که برابری رو از میان برده به واسطه باور به این برتری که هیچ معنایی از برابری به جای نگذاشته، معترضان را به بدترین شکل ممکن سرکوب می کند و سعی دارد آن نظام فکری خودش را غالب بر این مردمانی که تحت امر او هستند و به نوعی بردگان او به حساب می آیند هم بکند.

 و ما مواجه می شویم با این تاریخ دهشتناک آن دوران ایران.

 اینکه در دوران ساسانیان مردم تا چه اندازه سرخورده بودند، تا چه اندازه معترض بودند، تا چه اندازه نسبت به حکومت وقت ناراضی بودند.

 دورانی که دوران قدرتمندی زرتشتیان در ایران هست.

 نظام حاکم یک نظام زرتشتی است.

 گاها حتی این مبلغان دینی قدرت بیشتری را هم حتی نسبت به پادشاه دارند.

 حالا پادشاهی که بی بند و بارانه در قدرت غرق هست.

 همه ارکان قدرت در اختیار اوست.

 گاها می بینید، مواجه می شوید با یک تاریخ آشفته در انتهای تاریخ ساسانیان که همه برای کسب این قدرت در سر و کله هم می زنند.

 برای کسب این قدرت هر جنایتی می کنند.

 برای رسیدن به این سودای بزرگ در برابر حاضرند هر قتل و جنایتی بکنند.

 این فساد سرشار، این ظلم بی حد و حصر به مردم، این نارضایتی که بین مردم وجود دارد، این ضعفی که به وجود آمده، فرای این یک ضعفی هم در این حکومت شکل گرفته.

 اینکه حالا این حکومتی که بیشماران برای به دست آوردن تاج حاضرند که همدیگر را بکشند، خب ضعف را هم در ساختار این قدرت شکل داده.

 در آن تاریخ انتهایی که در دوران ساسانی است و پیش از حمله اسلام به ایران هست، شما مواجه می شوید با این.

 درماندگی چه درماندگی از سوی مردم که به ستوه آمده اند، ناراضی هستند، سرخورده هستند.

 این نابرابری را احساس کردند.

 مورد ظلم قرار گرفتند و فرای آن حکومتی که در راس قدرت هست هم دچار تزلزل بیشتر و بیشتری هم میشود.

 حالا بیشماران در کسب این قدرت دارند بر سر و صورت خود می‌زنند.

 با یک نظامی روبه‌رو می‌شویم که پادشاهان بی‌شماری را هم در یک تاریخ کوتاهی عوض می‌کند.

 قدرت های مختلفی سر بر می آورند.

 به نوعی یک شورش های داخلی شکل می‌گیرد.

 اما با یک تاریخ نامنظمی روبه‌رو هستیم که حالا در نظم خودش یک نا نظمی را هم به وجود آورده.

 یک نامنظم بودنی را هم به وجود آورده که برای کسب قدرت هر کاری می‌کند.

 فرای آن در کنار این‌ها یک بنیان فکری قدرتمندی هم سر کار هست که قدرت را گاها قبضه می‌کند.

 حالا مبلغان دین زرتشتیت تا اندازه زیادی قدرت را به دست گرفتند.

 هر فسادی که میخوان رو انجام میدن.

 بدترین سرکوب ها رو اعمال میکنن.

 هر صدای مخالفی رو از میان می برند.

 و این ها همه و همه اون تصویری است که ما پیش از حمله ی اسلام به ایران در برابرمان داریم از یک ایرانی که تا این حد ضعیف است، تا این حد غرق در ظلم است و تا این حد متزلزل شده.

 این اون تصویری ست که میشه از ساسانیان پیش از حمله ی اسلام داد.

 اینکه تا چه اندازه مردم ناراضی هستند، اینکه تا چه اندازه از دین زرتشتیت به ستوه آمده اند، اینکه تا چه اندازه ای غرق در این زشتی ها شده اند.

 تصویری شبیه به تصویری که امروز ایرانیان نسبت به اسلام شیعی دارند.

 اینکه امروز در ایران ما جمهوری اسلامی چه کارهایی کرده به واسطه این باور غالبه خودش به واسطه ساختن این نظام سیاسی که مستحکم بر افکار اسلامی هست.

 تا کجا نگاه مردم رو تغییر داده؟

 تا کجا مردم دردمند و سرخورده هستند؟

 تا چه اندازه فساد پیش رفته؟

 تا چه اندازه نابرابری حکمفرما است و تا چه اندازه مردم نسبت به این دین بدبین هستند؟

 تا چه اندازه نسبت به او حتی نفرت دارند؟

 و این همان ترکیب و تصویری است که می شود مقایسه اش کرد با ایران ساسانی، با ایران ساسانی در انتها و تاریخی که اسلام قرار است به ایران حمله کند.

 با توجه به این تصاویری که صحبت کردیم حالا قرار است که برسیم به مرحله ای که اسلام به ایران حمله می‌کند.

 در قسمت آتی ما سعی می‌کنیم درباره اش صحبت بکنیم و به این برهه از تاریخ هم نزدیک بشویم.

 اما چیزی که در این قسمت مهم هست که به خاطر داشته باشیم این تصویر کلی است که ایران پیش از حمله اسلام در خود داشته.

 این تصویری است از قدرت گرفتن آن نگاه یکتا پرستانه زرتشتی.

 آن تصویری که این نظام استبدادی را به وجود آورده، آن نگاه سرکوبگری که در برابر هر اصلاح و تغییری ایستادگی کرده، آن نظام فاسدی که تا این حد درگیر قدرت شده، آن پادشاهی که حالا جایگاهش مورد طمع بی‌شمار آنانی است که به این جایگاه برسند و در این قدرت مستانه زندگی بکنند و فرمانروایی بر جهان بشوند.

 این مبلغان دینی که این قدرت را به دست گرفتند و همتای خدا و پادشاه دارند فرمانروایی می‌کنند، همان نگاه یکتا پرستانه ای که در آخر قرار است از خودش هزاران بار بازتولید کند و این طبقه را به وجود بیاورد.

 این طبقات مختلف به وجود بیاید تا خدای در آسمان هزاران خدا بر زمین را هم بیافرینه.

 و ما مواجه می‌شویم با این نگاهی که حالا در ایران هم غالب شده و حکومت و جامعه ایران را تحت تاثیر خودش قرار داده.

 این بزرگترین تصویری است که ما باید در ذهن داشته باشیم.

 برای اینکه به قسمت بعدی برسیم و در باب حمله اسلام صحبت بکنیم.

 پس ما با یک ایران ضعیف روبه‌رو بود چه از نظر اعتقادات مردم نسبت به این دین غالب.

 چه در ارتباط با اعتماد مردم نسبت به حکومت و پادشاهی و پادشاهان، چه ظلم های سرشاری که بهشون میشده، چه نابرابری ای که حاکم بوده.

 در باب این نابرابری ها میشه ساعت ها صحبت کرد.

 میشه مثال ها و نمونه ها آورد.

 اما گفتم موضوع این هست که ما در باب کلیات موضوعات در برنامه ای به نام جان صحبت میکنیم.

 مثلا شما مواجه بشید با یک موضوعی که در باب تعلیم.

 ما با ایرانی روبه رو میشدیم که این حق تعلیم برای یک قشر خاصی بود.

 طبقاتی که در ایران به وجود اومده بود.

 اینکه این کسانی که وابسته به دین بودند به نوعی مبلغان دین بودند.

 چه طبقه ارزشمندی بودند؟

 اینکه اشرافی به وجود اومده بود در ایران و این طبقات رو به وجود آورده بود.

 اینکه حالا به نوعی کسانی که کار میکردند، کسانی که تولید میکردند تا چه اندازه برده و بنده دیگران شده بودند.

 که هیچ حقی برای زیست خود نداشتند.

 طبقه کشاورزی که به نوعی هیچ حقی برای زیستن نداشت.

 مثلا در باب یک موضوع ساده مثل تعلیم و تربیت شما مواجه می‌شدید با این حق که حتی حق تعلیم و تربیت نداشتند.

 وقتی ما در باب نابرابری در دوران ساسانی صحبت می کنیم، در اشکال و انواع مختلف میشه بهش نزدیک شد.

 نمونه های بیشماری میشه درباره اش اذعان کرد.

 اینکه وقتی ما با یکی مثل مزدک و یا افکار اصلاح طلبانه در اون دوران روبرو میشیم به واسطه این نابرابری هاست.

 به واسطه این فقر سرشار است، به واسطه شرایط دهشتناکی است که حالا حکومت به واسطه اعتقادات و عقاید به وجود آورده، به واسطه نگاهی است که مردم را تا این حد سرخورده کرده.

 فساد بی حد و حصری که در نوک هرم وجود داشته هم میشه براش هزاران هزار مثال و نمونه زد.

 اما گفتم ما میخوایم در باب کلیات صحبت بکنیم و با توجه به این کلیات به یک نتیجه مشخص برسید.

 در این قسمت سعی شد که تصویری در باب ایران پیش از اسلام داده بشه تا در قسمت های آتی ما در باب حمله اسلام هم بیشتر صحبت کنیم و این ویژه‌برنامه اصولا سعی داره که پیرامون حمله اسلام به ایران و اتفاقاتی که پیش و بعد از اون افتاد صحبت بکنه و به این معانی بیشتر و بیشتر نزدیک بشه.

 

 

آثار صوتی نیما شهسواری، پادکست و کتاب صوتی در شبکه‌های اجتماعی

از طرق زیر می‌توانید فرای وب‌سایت جهان آرمانی در شبکه‌های اجتماعی به آثار صوتی نیما شهسواری اعم از کتاب صوتی، شعر صوتی و پادکست دسترسی داشته باشید

برخی از کتاب‌های نیما شهسواری

دانلود رایگان کتاب، آثار نیما شهسواری، برای دسترسی به کتاب بیشتر صفحه را دنبال کنید...

توضیحات پیرامون درج نظرات

پیش از ارسال نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.

برای درج نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.

نظرات شما پیش از نشر در وب‌سایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.

اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم می‌کند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.

برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آن‌ها معذوریم.

از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکه‌های اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.

برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.

توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینک‌های زیر اقدام نمایید.

بخش نظرات

می‌توانید نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق فرم زبر با ما و دیگران در میان بگذارید.
0 0 آرا
امتیازدهی
اشتراک
اطلاع از
guest
نام خود را وارد کنید، این گزینه در متن پیام شما نمایش داده خواهد شد.
ایمیل خود را وارد کنید، این گزینه برای ارتباط ما با شما است و برای عموم نمایش داده نخواهد شد.
عناون مناسبی برای نظر خود انتخاب کنید تا دیگران در بحث شما شرکت کنند، این بخش در متن پیام شما درج خواهد شد.
0 دیدگاه
بازخورد داخلی
مشاهده همه نظرات
برخی از کتاب‌های صوتی نیما شهسواری
برای دسترسی و دانلود رایگان تمامی عناوین، صفحه کتاب صوتی و یا منوی مربوطه را دنبال کنید...

برخی از برنامه‌های پادکست به نام جان

برای دسترسی رایگان به همه‌ی عناوین پادکست صفحه را دنبال کنید...

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این صفحه دارای لینک‌های بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.

در پیش روی شما چند گزینه به چشم می‌خورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان می‌دهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخش‌ها دسترسی داشته باشید،

شما می‌توانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینک‌های مختلف دریافت کنید.

بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.

فرای این بخش‌ها شما می‌توانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرم‌ها بشنوید و یا تماشا کنید.

بخش نظرات و گزارش خرابی لینک‌ها از دیگر عناوین این بخش است که می‌توانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال می‌توانید در بهبود هر چه بهتر وب‌سایت در کنار ما باشید.

شما می‌توانید آدرس لینک‌های معیوب وب‌سایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسان‌تر عمومی وب‌سایت تلاش کنیم.

در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسش‌های بیشتر می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

ارسال گزارش خرابی

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید

تا ما با شناخت مشکل در برطرف‌ کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.

در صورت تمایل می‌توانید آدرس ایمیل خود را درج کنید

تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.

آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!

این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد

فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:

https://idealistic-world.com/poetry

در متن پیام می‌توانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وب‌سایت به ما ارائه دهید.

با کمک شما می‌توانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیح‌تر سایت گام برداریم.

با تشکر ازهمراهی شما

وب‌سایت رسمی جهان آرمانی

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود مستقیم فایل‌ها از سرورهای وب‌سایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در  این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد. 

شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما می‌توانید به این متن دسترسی داشته باشید

در صورت مشاهده‌ی هر اشکال در وب‌سایت از قبیل ( خرابی لینک‎‌های دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه می‌توانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

با استفاده از منو روبرو می‌توانید به بخش‌های مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید

  • دسترسی به پروفایل شخصی
  • ارسال پست
  • تنظیمات حساب
  • عضویت در خبرنامه
  • تماشای لیست اعضا
  • بازیابی رمز عبور
  • خروج از حساب

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

blank

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

ثبت آثار

blank

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.

تأیید ارسال گزارش

گزارش شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال پیام

پیام شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال فرم

فرم شما با موفقیت ثبت شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.