
در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
ویژه برنامه : انقلاب ایران
قسمت نوزدهم : بازوهای اعتراضات مدنی
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 01:01:51
با صدای : نیما شهسواری
شناخت اسلام
در این ویژه برنامه به مفاهیم اسلامی در تمامی ابعاد نزدیک خواهیم شد و در هر قسمت سعی شده تا یکی از مبانی اسلامی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم
باشد تا بیشتر پیرامون باوری که آن را به ارث برده بدانیم و اگر قرار بر باور است با آگاهی بدان معترف باشیم
در این ویژه برنامه سعی شده تا عناوین بیشمار باور اسلامی به چالش کشیده شود و حقایق مگو این دین بیان شود
قسمت دهم از جایگاه زن در اسلام میگوید
زن نیم مردان به حساب آمدند
از تمامی حقوقشان منع و جنس دوم محسوب شدند
مردان زنان را خریدند
خیانت کردند
تصاحب کردند
زنان ملک مردان شدند، شهادتشان دیه و جانشان نیم مردان به حساب آمد
و این فلسفه نابرابر اسلامی در برابر زنان بود
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
خب دوستان در این قسمت ما قرار هست که در باب نگاه اسلام به زن صحبت بکنیم و خب در این نکته ابتدایی و در این بخش ابتدای برنامه بهتر هست که در باب آفرینش زن و توضیحات و تأثیراتی که اسلام در باب آفرینش زن داده صحبت کنیم تا بیشتر با این مقوله در اسلام آشنا بشیم.
خب ادیان ابراهیمی هر کدوم یک تعریفی در باب این آفرینش داشتن.
یعنی شما وقتی به تورات مراجعه می کنید یک تعریف مشخصی داره دیگه.
حتما همه شنیدین این که زن رو از دنده چپ مرد آفرید.
این نگاه ادامه پیدا می کنه و در قرآن هم به نوعی این تکرار میشه.
حالا با یک گونه و رویه دیگری.
نکته مهمی که در قرآن بهش ذکر شده و ما باید اون رو مد نظر قرار بدیم این هستش که زن از همون داستان آفرینش و از همون ابتدایی ترین موضوعی که در بابش صحبت شده به این شکل در قرآن مطرح شده که زن به عنوان جنس دوم هست.
یعنی ما خدایی رو داریم که حالا قرار هست که یک جاندار تازه ای رو پدید بیاره و بعد جهان رو بر پایه اون آن جاندار به پیش ببرد.
که حالا نام آن انسان است.
و بعد از خلق انسان.
که آن انسان اتفاقا انسان مذکور است.
و به عنوان مرد به حساب می آید.
حالا برای آن قرار است که یک همدمی هم به وجود بیاره و خلق بکنه.
چون میشه اون زن.
یعنی همون ریشه های ابتدایی هم در اسلام در باب این هست که زن جنس دومه یا جنس اولی هست که حالا برای اون این زن رو آفریدیم؟
گفتم توی ادیان ابراهیمی و این ادیان سامی، ادیان توحیدی که حالا ریشه ی همه شون یکسان و برابر هست و تعریف از یک خدای یکتا می کنند.
و خب ما بیشتر داریم در باب اسلام توی این ویژه برنامه صحبت می کنیم.
وقتی نگاه می کنید بهشون.
خب ریشه ی اول همشون میشه تورات.
میشه دین یهودیت و کتاب مقدس تورات برای یهودیان.
خب اونجا شما مواجه میشید با این پیدایش و آفرینش که در حدی زن رو خفیف و کوچکتر از مرد میدونه که حالا حتی زن رو از بخشی از مرد خلق میکنه.
یعنی مرد به نوعی زن رو از دنده چپ مرد خلق میکنه و پدید میاره.
داستان در قرآن هم همین شکلیه دیگه و با این تفاوت که حالا بعد از خلق مرد به عنوان اون جانداری که بهش افتخار میکنه و قرار هست که دنیا رو بر پایه این خلیفه خودش پیش ببره و اون محور خلقت هست و محور آفرینش در جهان هست، برای اون یک همدمی رو خلق میکنه که اون زن هست.
پس این داستان آفرینش زن از همون ابتدای امر هم به همین شکل بوده که جنس دوم لقب بگیره و این نگاه اسلامی از همین جا ریشه داره.
گفتیم که قرآن مهم ترین بخش برای شناخت اسلام هست.
یعنی بیشتر مراجعاتی که داده میشه برای فتوا دادن، اجتهاد کردن، قوانین اسلامی و رفتارهای اسلامی برگرفته از قرآن هست.
خب قرآن در باب تمام مسائلی که در جهان وجود داره یک نوع خط مشی فکری ای رو برای مسلمانان به وجود میاره.
یعنی به عنوان مثال ما صحبت کردیم در قسمت گذشته در باب کار در اسلام که وقتی شما مواجه میشید با قرآنی که در باب کار صحبت نکرده، یعنی میزان مهم بودن این مسئله در بین مسلمانان مشخص شده، این که قرآن به اون نپرداخته پس این از اون میزان اهمیت این موضوع هست در بین مسلمانان.
و وقتی هم داریم در باب زن در اسلام و نگاه اسلامی نسبت به زنان صحبت می کنیم، وقتی به قرآن می رسیم مواجه میشیم با این نگرشی که حالا زن اسبابی است برای مرد خلق شده تا مرد تنها نباشه، یک یار و همدمی برای مرد خلق شده در کنارش و این داره به شما نوید این رو میده که این جنس دوم هست.
جنس بی ارزش هست.
یعنی شروع داستان داره به شما یک راهی رو نشون میده که شما در نهایت قرار هست که چه چیزی برداشت بکنید از این کاشتی که در این ابتدای امر داشتید.
پس نگاه به زن توسط اسلام از همون ریشه ابتدایی و قرآن قابل فهم هست.
هرچند که در قرآن ادامه پیدا میکنه و این نگاه ادامه پیدا میکنه.
حالا ما هر چه قدر که در برنامه پیش بریم بیشتر هم درباره اش صحبت میکنیم.
اما در همین نکته ابتدایی باید این رو در نظر داشته باشیم که از همون ابتدای امر هم نگاه قرآنی و نگاه اسلامی نسبت به زنان جنس درجه دوم بوده.
خب ما اصولا در فلسفه وجودی اسلام و در فلسفه ای که در قرآن، در باب انسان، در باب چیستی انسان، در باب چیستی جهان بحث شده، مواجه میشیم میشویم با اینکه یک خداوندگار یکتا و قدرتمندی است که حالا یک موجودی را خلق میکند و این موجود محور خلقت میشود اشرف مخلوقات میشود خلیفه خدا بر زمین میشود.
اصولا داستان پیدایش و آفرینش نزد تمام ادیان ابراهیمی بالاخص در اسلام بر این مبناست که انسان ریشه و مبدأ و مأخذ جهان هستی است و این انسان خلق شده هم اتفاقا ذکور و مرد است و هر چیزی که در جهان وجود دارد اسبابی است برای لذت او، همان طوری که خود این انسان هم اسبابی است برای لذت خداوند یعنی اسبابی که قرار است با آزمودن آن جهان را پیش ببرد و قرار است که آن را مورد آزمون و امتحان قرار بدهد و در نهایت با قضاوت او جهان را به پیش ببرد.
این دومینویی که تصویر میشود توسط خدا، خدایی که در آن آسمانها یکتا و بزرگ است.
و بعد خلق می کند که انسان پدید می آید.
انسانی که یک جنسیت دارد و ذکور است.
و این اسباب ها در اختیار او قرار می گیرد که از این ها لذت ببرد و استفاده بکند.
و به نوعی همه چیز نعماتی است برای او در این مرحله بعدی.
این دومینویی که تصویر می شود یعنی بعد از انسان انسان ذکور، حالا انسان مونث می آید، زن می آید، زن قرار می گیرد که یک ابزاری بشود برای این انسان.
مرد که بتونه از زندگیش لذت ببره تنها نباشه و به نوعی اسبابی برای تنها نموندن این انسان خلق میشه و بعد مراتب پیش میره.
حالا حیوانات می آیند.
حیواناتی که قرار هست ابزاری برای استفاده این ابنای بشر باشد.
و این فلسفه وجودی از همین جاست که شکل میگیره.
پس ما باید این رو مد نظر داشته باشیم با این نگاه ابتدایی که نسبت به قرآن داریم یک خط مشی برای ما به وجود میاد که بفهمیم در آینده قرار است که اسلام چه نگاهی نسبت به.
این جنس از انسان ها داشته باشد.
این انسان هایی که همتا و برابر هم هستند در نگاه کلی تر و بزرگ تر با همه جان ها در زمین برابر و یکسان هستند.
اما قرار است که ما یک تقسیماتی را داشته باشیم.
تقسیماتی که از همین نگاه های اسلامی حتی پیش تر از آن هم شکل گرفته، حتی پیش تر از ادیان ابراهیمی.
این تقسیمات شکل می گیرد و در دل اسلام هم این تقسیمات جنسیتی هم اتفاق می افتد.
فرای این نگاه به آن نقطه ابتدایی و آفرینش زن در اسلام، با موضوعات دیگری هم روبرو می شویم.
یکی درد زایمان هست و یکی خون حیض و ماهیانه یا پریود.
حالا چیز هایی هست عادت ماهیانه که همه حتما باهاش آشنا هستید.
این دو مسئله هم دو مسئله ای هستند که حالا خیلی رک تر و صریح تر در انجیل بهش اشاره شده و در قرآن هم به نوعی اشارت هایی بهش شده.
اینکه شما در انجیل مواجه میشید با اینکه این درد زایمان و حیض مجازاتی است که خدا برای زن در نظر گرفته.
یعنی بعد از اون اتفاقی که ما داریم در ارتباط با اون داستان آدم و حوا که حالا یه اشارتی هم باید بهش بکنیم و بیشتر دربارش توضیح بدیم.
حالا با خدایی روبرو میشیم که قرار هست زن ها رو مجازات بکنه.
در همین جای بحث میتونیم وارد این قضیه هم بشیم.
پس ما یک شروعی دادیم که آفرینش زن اسبابی برای مرد بوده.
جنس درجه دوم بوده.
نگاه ادیان ابراهیمی و اسلام بالاخص اسلام در باب زن اینگونه بوده.
در باب پیدایش و آفرینش.
فرعون با یک داستانی رو به رو میشیم که این داستان رو همه شنیده ایم.
تو تورات مفصل تر اومده و در قرآن هم بهش اشاره شده.
این که حالا خدا بعد از خلق این دو جاندار، این زن و مرد اینها را در بهشت برین و در فردوس خودش رها میکند تا زندگی بکنند.
داستان پیش میرود تا اینکه یک درخت معرفتی بوده.
حالا درخت آگاهی و درخت معرفت.
هر اسمی که بهش بدیم خدا این رو بر اینها حرام میدونه که به اون نزدیک نشن.
یعنی همون مبحث فرماندهی و فرمانبرداری، همون ارباب و برده بودن خدا و بنده بودن حاکم و محکوم بودن عناصر تشکیلدهنده نظام فکری خداوندی.
در این داستان ابتدایی هم به همین شکل پیش میره.
شما مواجه میشید با این درخت معرفتی که قرار هست از اون استفاده نکنند.
این انسانها و این درخت وجود داشته و اینها زندگی می کردند تا اینکه حالا به گفته ی قرآن توسط شیطان این زن که اتفاقا حوا بوده گول میخوره و اون هم باعث میشه که باعث گول خوردن آدم میشه و خلاصه اینکه از اون درخت معرفت می کنند و می خورند و خدا رو ناراحت می کنند.
خب این داستان کلیشه ای که همه دربارش شنیدیم آغازگر این موضوع هستش که حالا نگاه خدا نسبت به زن تغییر می کنه.
یعنی نگاه خدا نسبت به زن یک نگاهی است که توامان با این هست که زن رو فریبکار، زن رو نزدیک به شیطان، شبیه به شیطان، اغواگر، حیله گر مکار قلمداد می کنه.
یعنی نگاهی که شما می تونید در بین چه یهودیت، چه مسیحیت و چه اسلام ببینید این هستش که زن یک موجود اغواگر هست.
و نزدیک به شیطان است کاری که شیطان انجام میده و اونجا داره دربارش صحبت میشه که در اون داستان معروف آدم و حوا و اون سیب ممنوعه شما مواجه هستید با یک شیطانی که قرار هست انسان رو از راه به در بکنه و این شیطان تاثیر خودش رو روی زن میزاره و بعد اون زن نقش شیطان رو در برابر اون مرد بازی میکنه.
یعنی این همسویی و همرنگی که خدا در این داستانش بین زن و شیطان قرار میده خبر از این فلسفه فکری میده که حالا ما مواجه هستیم با خدایی و با منش و طرز فکر و فلسفه فکری ای که زن رو همتای شیطان میبینه و بعد اینجوری هستش که پیش میریم و مثلا به صراحت در انجیل مواجه میشیم.
با اینکه درد زایمان و یا حیض مجازاتی است که خدا در قبال این رفتار زنان در اون اتفاق معروف سیب ممنوعه انجام دادن، حالا در ازای اون رفتاری که انجام دادند مجازاتی باید بشن و این مجازات برای همه نوع به نوعی جنس زن هست.
در تمام تاریخ اینکه اینها به دنیا میان در این دنیا زندگی میکنن و قرار هست که ماهیانه درد بکشن و در کنار این درد زایمان رو هم داشته باشن.
این به نوعی مورد تایید قرآن هم قرار میگیره و مورد تایید نگاه و طرز تفکر خدا پرستانه.
و شما مواجه میشید با این نگاهی که زن رو نه تنها جنس دست دوم در همون ابتدای امر در آفرینش قلمداد میکنه که در عین حال زن رو موجودی خطاکار میدونه، فریبکار میدونه، اغواگر میدونه، شبیه به شیطان میدونه و حتی براش مجازات هایی رو هم در نظر میگیره مثل این درد حیض و زایمان.
پس ما با این فلسفه فکری و وجودی و با این نگاه نسبت به زن در اسلام مواجه میشیم.
حالا میتونیم یه مقداری فراتر بریم از این نگاهی به نوعی انتزاعی به مبحث وجودیت زن و نگاه ادیان و قرآن و اسلام به زن و.
بیاییم و یه مقدار زمینی ترش بکنیم.
یعنی مواجه بشیم با اجتماعاتی که توسط مسلمون ها شکل گرفته.
همون اجتماع ابتدائی که در دوران محمد و در صدر اسلام شکل گرفته.
شما اگر موضوع رو وارد دنیای حقیقی و واقعی خودتون بکنید هم میتونید این ها رو ببینید.
اثرات این اتفاقات و این نوع نگاه رو ببینید.
یعنی اینکه شما مواجه میشید با زنانی که بهایی ندارن در این اجتماع ارزشی ندارن در این اجتماع.
یعنی به همون دوران صدر اسلام نگاه بکنیم.
قرار نیست که کاتبی حافظه ای یاری و همراهی برای محمد در نظر گرفته بشه که از زنان باشه.
قرار نیست که ادامه دهنده ی راه محمد زنان باشند.
قرار نیست که یک کار مهم اجتماعی رو انجام بدن.
قرار نیست که رسول خدا به عنوان مثال زن باشه.
و در نهایت اگر هم زنانی وجود داشته باشند که قدرتی داشته باشند به واسطه نزدیکی که با محمد برقرار میکنن، مثلا به واسطه این هست که همسر محمد هست و این شاید برای اون ها ارزشی رو به وجود بیاره که باز هم ارزش اجتماعی قدرتمندی نیست.
شاید به واسطه اینکه فرزند محمد باشند حالا دارای ارزش و اعتبار میشن که باز هم ارزش و بهای اجتماعی نیست.
یعنی این ها درگیر مسائل و مباحث اجتماعی نمیشن.
قدرتی رو ندارن.
قدرت انجام دادن کاری رو ندارن.
قدرت تصمیم گیری و یا انتخاب و یا پیش بردن راهی رو ندارن.
و شما از همون ابتدای امر، از همون دوران صدر اسلام هرچقدر هم که به پیش میرید این بها ندادن به زن ها رو بیشتر و بیشتر هم میتونید لمس و درک کنید.
یعنی شما با یک شبه جزیره ای مواجه بودید به اسم عربستان که پیش از اینکه اسلام ظهور کنه زنان قدرتمندی رو در خودش دیده.
حتی وقتی به این تاریخ هم مراجعه می کنید می بینید که بزرگان اقوامی هم بودند که از زنان بودند.
حتی پادشاهان و یا نیمه پادشاهانی هم داشتند که از زنان بودند.
حتی در بین اون خدایگانی که در کعبه مورد پرستش مردم بوده، الهه هایی بودند که زن بودند.
یعنی یک جایگاهی داشتند هرچند کم تر از مردان که قاعدتا همواره به همین شکل بوده.
فرای اون برهه تاریخی ای که به عنوان مادرسالاری در تاریخ گذشتگان و باستانی جهان شناخته میشه که کمرنگ هست، در همه تاریخ جایگاه زنان کم تر بوده نسبت به مردان.
ولی با دوران اسلامی که قابل مقایسه نیست.
یعنی شما مواجه میشید مثلا با زن خود پیغمبر، زن اول پیغمبر، خدیجه ای که خب یک قدرتی داشته دیگه.
یک شخصیت قدرتمندی بوده از نظر اقتصادی در جامعه بوده، تاثیرگذار بوده، فرای اون قدرت اجتماعی داشته، قدرت فعالیت داشته، قدرت تصمیم گیری داشته اما بعد از ظهور محمد و به نوعی قدرت گرفتن اسلام مواجه میشید با این سکون و سکوت.
همواره زنان و طی ادوار هم این سکوت و سکون قدرتمند تر میشه.
یعنی هرچقدر ما پیش تر میریم مدام داریم میبینیم که کمرنگ و کمرنگ تر میشه جایگاه زنان.
حالا شاید در ابتدا و در صدر اسلام زنانی بودند که به واسطه نزدیکی با محمد جایگاه و پایگاهی داشتند مثل عایشه، مثل فاطمه، مثل همسر پیغمبر، مثل دختران پیغمبر.
شاید یه جایگاه کوچکی رو داشتن در اونجا هرچند که جایگاهشون قابل قیاس با اصحاب پیغمبر، انصار پیغمبر و افرادی که نزدیک به پیغمبر بودند نبوده اما باز هم جایگاه داشتند.
اما طی مرور زمان می بینید که هی کمرنگ تر و کمرنگ تر می شود.
چرا که این نوع نگرش نوید یک زیست و یک نوع زیستن و یک فرهنگ و یک ساختار اجتماعی خاص را به شما می دهد.
یعنی شما آن نگاه ابتدایی و آن آفرینش زن را در اسلام مد نظر قرار دهید.
در کنار آن به آن داستان.
سیب ممنوعه هم نگاه بکنید و بعد خدای را در نظر بگیرید که حالا این زن را.
به عنوان یک شیطان قلمداد می کند و حالا هر چقدر باز جلوتر بروید بیشتر هم در باب موضوعاتی که چه در قرآن و چه در افکار اسلامی وجود داشته هم صحبت می کنیم.
تمام اینها دست به دست هم میده تا این جایگاه زنان بیشتر و بیشتر کمرنگ بشه و به نوعی در اجتماع نقش خاصی رو ایفا نکنن.
حالا باز هم بر می گردیم به این بها ندادن به زن و جایگاه شان و درگیری شان در اجتماع.
اما بهتر است که باز یک مقدار پیش تر برویم و یک مساله دیگر را هم مطرح کنیم.
یکی از مسائل مهم و عمده ای که در اسلام وجود دارد در باب زنان این نگاه شهوت آلوده به زن هست.
یعنی زن را نوعی ابزار جنسی قلمداد می کنند.
یعنی شما مواجه می شوید با نگاهی که از طرف محمد جاری و ساری می شود و قدرت می گیرد که یک نگاه کامل جنسی هست نسبت به زن.
خب شما وقتی زندگی محمد رو زیر نظر داشته باشید و مطالعه بکنید این بیست و سه سال از حکومت و به نوعی رسالت محمد رو مواجه می شید با محمدی که هر چقدر قدرتمند تر می شده در این خواستن زنان در همون اندازه هم وسعت می گرفته.
این خواستهاش نسبت به زنان بعد از مرگ خدیجه.
خب تا قبل از اینکه خدیجه بمیره که همسر دیگه ای رو اختیار نکرد چون خدیجه جایگاه بزرگی داشت، جایگاه رفیعی داشت، جایگاه اجتماعی داشت.
این قدرت اقتصادی که خدیجه داشت قاعدتا بهش قدرت رو هم میداد.
دیگه در رابطه هم بهش قدرت میداد.
یعنی به جهان امروزی خودمون هم نگاه بکنیم.
هر چقدر که زنان کمتر درگیر مسائل اجتماعی بشن، کمتر بتونن کسب درآمد بکنن و به نوعی خودشون رو قاطی اجتماع بکنند، بیشتر هم تحت سلطه مردها قرار دارن.
هر چقدر درگیری اجتماعیشون بیشتر بشه خب قاعدتا قدرت بیشتری هم دارن و کمتر هم میشه در قبالشون ظلم و بیدادگری کرد.
تا پیش از اینکه خدیجه از دنیا بره، محمد زنی رو اختیار نکرد.
به واسطه قدرتی که خدیجه داشت، از نظر سیاسی، از نظر اقتصادی و از نظر جایگاهی که در کنارش داشت، کمک هایی که داشت بهش می کرد و خب محمد نمی تونست همچین کاری بکنه.
اما بعد از اینکه خدیجه مرد خب شما مواجه می شید با محمدی که حالا شروع به اختیار زنان شما از اختیار کردن زنه.
دختر بچه ی هفت ساله در نظر بگیرید که عایشه باشه.
شما در نه سالگی مواجه می شید با همخوابگی با اون.
واقعا منزجر کننده و غیر قابل فهم هست.
یا رفتاری رو که به عنوان مثال با زینب زن زید پسرخوانده خودش می کنه؟
اینکه حالا یک زنی رو می خواد که تصاحب بکنه حتی با اینکه این زن همسر شرعی و قانونی پسرخوانده خودش هست، حتی آیات قرآن هم در این موضوع دخالت می کنه و رفتارهایی از این دست.
حالا کنیزانی که اختیار می کنه و باهاشون رابطه برقرار می کنه.
در یکی از جنگ ها از زنی که خوشش میاد حاضر هستش که شوهرش که در بین اسیران بوده رو بکشه و اون زن رو اختیار کنه.
حتی مواجه میشید با رفتار هایی که اگر زنی رو بهش به نوعی پیشکش میکردن، هدیه میدادن یا فدیه میدادن و در جنگ ها براش میاوردن از اندام اون ناراضی بود و اون رو قبول نمیکرد.
مواجه میشید با رفتار های کاملا شهوانی محمد در قبال زنان و در اختیار گرفتن این زنان بیشمار.
محمد در طول زندگی خودش با این که قانونی که خودش وضع کرده بود از طرف خدا در اختیار داشتن چهار همسر عقدی بود، مواجه میشد با یازده همسری که در اختیار گرفت و در کنارش کنیزان بسیاری هم داشت.
حالا اهل سنت که به نوعی متعه کردن و صیغه کردن اعتقادی ندارند.
اما در بین اهل تشیع روایاتی هم وجود داره در باب این که زنان بیشماری رو هم صیغه کرده.
یعنی شما مواجه میشید با یک شخصیت شهوت پرست.
حالا این نگاه شهوت آلود و شهوت پرستانه در قبال زنان هست و این خط و مشی میده برای نگاه جمعی مسلمانان نسبت به زنان.
یک موضوع قابل عرضی هم که در این بین صحبت کردیم و باید بیشتر هم دربارش صحبت بکنیم و شاید هم در برنامه های آتی دربارش یه برنامه مجزایی هم بسازیم همین قضیه عایشه هست.
عمق فاجعه و نابودی به نوعی اخلاقیات و اصلا ساختار زیستن انسان هست.
اینکه شما با یک آدم پنجاه و خورده ای ساله ای روبرو میشید که دندان طمع برای در اختیار گرفتن کودک هفت ساله داره حتی شش ساله.
در روایاتی که در این باب در تاریخ اسلام گنجونده شده بین شش تا هفت سال سن عایشه را در آن زمان مطرح می کنند.
این شما مواجه می شوید با یک جنون وحشتناک و بعد شما مواجه می شوید با این سن تکلیفی که بین ما مرسوم هست.
حتی امروز هم در بین مدارس ما دارند این سن تکلیف را جشن می گیرند.
سنی است برای عزاداری ما.
یعنی ما باید برای این 40 سالگی کودکان خون گریه کنیم که شما این سن رو قرار دادید.
یعنی محمد به همراه اون خداوند آسمانی خودش الله این سن رو برای همخوابگی با یک کودک در نظر گرفته.
اینکه حالا این محمدی که دندان تیز کرده دندان طمعی داشته برای در اختیار گرفتن یک کودک هفت ساله تا نه سالگی صبر می کنه تا نه سالگی باهاش همخوابه بشه و این واقعا زمانی است که ما باید عزاداری به پا بکنیم تا اینکه بخوایم جشن بگیریم و اسمش رو جشن تکلیف بگذاریم و سنی باشه که ما بخوایم کودکان نه ساله رو به عقد دیگران در بیاریم و اونها رو بالغ بدونیم.
این نهایت جنون و دیوانگی است و همین موضوع میتونه ما رو به این برسونه که تا چه اندازه محمد درگیر مباحث شهوانی بوده و تا چه اندازه این دین بر پایه نگاه های شهوانی هست و نگاهی که نسبت به زن دارن تا چه حد شهوت آلوده هست.
اما در کنار این ما باید همراستا با این به موضوع حجاب و خفقان زنان هم نگاه بکنیم.
یک موضوع قابل بحثی که خیلی ساده میشه بهش فکر کرد این هست که.
حتما شنیدید یک ضرب المثل ساده ایرانی هم هست که ما مدام میشنویم که کافر همه را به کیش خود پندارد.
این بر میگرده به اینکه شما هر جوری که دنیا رو نگاه بکنید بقیه رو هم شبیه به همون میبینید.
یعنی در نظر بگیرید که شما وقتی یک انسان دور از شهوتی هستید همه رو بدور از این نگاه شهوت آلود می بینید.
شاید وقتی ازتون در باب بقیه هم سوال بکنند بقیه رو هم شبیه به خودتون ببینید.
این یک برداشت کلی است که انسان ها نسبت به موضوعات پیرامون خودشون دارن.
این که تا چه اندازه دور از واقعیت هست، این که تا چه اندازه این فیک فکر احمقانه ای هست، موضوع قابل بحث ما نیست اما چیزیست که وجود داره.
یعنی انسان ها این حالت رو دارن که از اتفاقاتی که برای خودشون می افته قانون و قاعده ای می سازن و جهان رو شبیه به اون تفسیر و معنا می کنن.
این اون بخش ذاتی انسان نیست که انگار شما همیشه باهاش مواجه هستید و وقتی من صحبت از این ذاتی بودن می کنم به این مفهوم نیست که منظورم این هست که این رو ما می تونیم در بین همه انسان ها ببینیم.
به نوعی تبدیل به یک باور جمعی و کلی بین همه انسان ها با هر نوع تفکری شده.
شما وقتی به این موضوع نگاه می کنید حالا بر می گردید و محمد رو هم مورد کنکاش قرار میدید.
یعنی ما یک اصل رو داریم اینکه انسان ها بر پایه اون نگاه خودشون به جهان بقیه رو هم قضاوت میکنن.
بقیه رو هم شبیه به همون نگاه های خودشون در نظر میگیرن.
خب اینو که براش مثال و نمونه آوردیم و واقعا قابل بحث و قابل عرض هست.
یعنی هر کسی میتونه این رو توی زندگی خودش هم حتی لمس بکنه.
شما اونجوری که دنیا رو نگاه میکنید قاعدتا بیشتر مردم رو هم همینگونه قضاوت میکنید.
حالا ما یک محمدی رو داریم که دنیای شهوت آلوده ای داره.
دنیای غرق در این مسائل شهوانی داره.
دنیایی داره که حتی اگر همسر فرزند خودش رو ببینه در حالی که داره استحمام میکنه، حمام میکنه.
این غلیان احساسات شهوانی در وجودش رسوخ میکنه و اون رو به یک جایی میرسونه که حتی حاضر هستش که زن.
زنه فرزندخوانده خودش رو از چنگ اون در بیاره، اون رو به طلاق بکشونه و خودش اون رو به عقد خودش دربیاره تا باهاش همخوابه بشه.
شما با پیامبری رو به رو هستید که برای دختر هفت ساله دندان طمع تیز میکنه و تا نه سالگی صبر میکنه و نه سالگی با اون به اتاق زفاف میره و باهاش رابطه جنسی برقرار میکنه.
حالا شما با یک همچین پیامبری روبرو هستید با یه همچین طرز تفکری روبرو هستید و بعد با مراجعه به همون کافر همه را به کیش خود پندارد و با اون نگاهی که حالا قرار هست شما اگر خودتون غرق در این شهوات هستید دنیا رو تا همینگونه شهوانی ببینید.
یعنی یک آدمی که خودش به دنبال دختر ها راه می افته حالا نگاه میکنه و فکر میکنه که همه دارن این کار رو میکنن دیگه.
یعنی بلافاصله میاد و به خواهر خودش میگه که مواظب باش که شاید همه در جست و جوی تو باشند.
حالا این نگاه بر میگرده به محمد و محمدی هم هست که دقیقا با همین نگاه جهان را تعبیر و تفسیر می کند و بعد می رسد به اینکه حالا باید زنان را در یک پستویی و در یک خفقانی قرار داد که مردها تحریک نشوند تا مردها نخوان آنها را در اختیار بگیرند.
حتی کار از اینجا هم فراتر می رود.
یعنی شما نگاه بکنید به زندگی محمد.
محمد زنانی را در اختیار گرفت.
گفتیم یازده زن عقدی را در اختیار گرفت.
خب برای اینها خانه و کاشانه ای داشت که همین قبری که برای محمد ساختند و مسجد نبی جایی بود که او در مدینه داشت با اینها زندگی می کرد در همان خانه.
حالا تعداد مختلفی در زمان های مختلف باهاش داشتند زندگی می کردند.
محمد در طول حیات خودش قاعده رو به این شکل گذاشت که اگر قرار هست که مردم بیایند و با همسرهای او صحبت بکنند، در وهله اول که نیازی نیست با همسر من صحبتی بشود ولی اگر هم قرار هست کسی باهاشون صحبت بکنه باید از پشت پرده یعنی نه تنها اون حجاب کاملی که باید رعایت بشه حتی باید یک پرده ی حائلی بین این دو فرد قرار بگیره که کسی به اونها نظری نداشته باشه.
خب این بر میگرده از اون نگاهی که در خود می بینه.
این نگاهی که به سادگی با دیدن یک زنی در حال حمام کردن بلافاصله عاشقش میشه و می خواد باهاش ازدواج کنه.
نگاهی که حاضر هست به خاطرش آدم ها را بکشه و زنانشون را در اختیار بگیره.
نگاهی که حتی به دختر هفت ساله هم رحم نمی کنه.
خب قاعدتا با این نگاه و با این طرز فکر قاعدتا هم باید دنیا رو به همین شکل ببینه و همه رو به همین شکل ببینه و وقتی بر می گرده به قاعده خودش امر می کنه که باید زنان اون از پشت پرده ی حایل با مردم صحبت کنن و یا امر می کنه که زنان من ام المومنین هستن.
مادر مومنان هستن.
مادری که حرام هست.
ازدواج با اونها یعنی حتی برای بعد از مرگ خودش هم یک حریمی برای خودش می سازه که کسی نزدیک به زنان خودش نشه.
یعنی شما مواجه هستید با این دنیای جنسی محمد که حالا قرار است که یک ساختاری رو به صورت فرهنگی و اجتماعی برای تمام دوران برای این مسلمون ها بسازه.
حالا وقتی ما داریم در باب محمد صحبت می کنیم این محمد و الله از هم جدا نیستند، یکتا و یکسان و برابر هستند.
چه برای آنهایی که باورمند به حقانیت محمد هستند.
خوب آنها باور دارند که اینها کلام خداوندی است و چه برای مایی که داریم درباره اش صحبت می کنیم.
اینکه این طرز تفکرات و این رفتارها و این فکر ها و نوع زیستن محمد تاثیر گذار بوده بر این سخنانی که از الله شنیده میشه.
یعنی شما وقتی مواجه میشید با آیاتی که در باب مسائل زنان محمد مطرح میشه، در باب آیاتی که در باب مثلا زید و زینب اومده، اینکه حالا خدا داره درباره این صحبت می کنه که ازدواج با همسر فرزندخوانده حرام نیست چون اون فرزندخوانده تو هست یعنی داره بهش یک اجازه و یک اجازه شرعی و یک مهر تاییدی الله میده که این کار رو انجام بده.
و یا وقتی در باب روابطی که بین زنان پیغمبر هست خدا یکباره مداخله می کنه و میاد صحبت می کنه که بله.
محمد می دونه خودش داره چی کار می کنه.
اینها به معنی این همفکری و هم پوشانی محمد و الله هست دیگه.
و شما می تونید این نگاه رو برابر ببینید.
یعنی اگر من دارم در باب محمد صحبت می کنم و اسم الله رو نمیارم منظور یکسان و برابر هست؟
خوب حالا ما تا اینجا در باب این مسائل صحبت کردیم.
حالا شما در نظر بگیرید که کسی که با یک همچین نگاهی به دنیا می نگره و به نوعی جهان رو تا این حد شهوانی و جنسی می بینه، حالا در قبال زنان و زندگی اجتماعی اونها چه فکری می کنه؟
خوب یک انسانی است که خودش مدام داره با دیدن این ها تحریک میشه.
خب نتیجه گیریش این هست که همه دارن با دیدن زنان تحریک میشن.
حتی شما امروز هم مواجه میشید با این آخوند هایی که وقتی دارن صحبت میکنن باور دارن کسانی که به نوعی زنان رو میبینن.
حتی طالبان هم فکر میکنم یک همچین موضعی گرفته.
چند وقت پیش درباب این موضوع صحبت کرده بود.
یعنی شما مواجه میشید که طرف داره به صراحت اذعان میکنه اگر کسی در برابر زنان حس تحریک پذیری نداشته یا ادا در میاره یا بیماره.
یعنی مرد نیست.
یعنی از این دو حالت خارج نیست.
یعنی قرار نیست که نوع دیگری باشه.
این همون نگاهیست که برمیگرده.
دربارش صحبت کردم و گفتم محمدی که خودش تا این حد دنیا رو جنسی میده و خودش تا این حد اسیر در مسائل جنسی و شهوانی بوده، قاعدتا دنیا رو هم به همین شکل میدیده و باقی مردان رو هم به همین شکل میدیده و بعد قانون ها و قواعدی که حالا توسط الله، توسط محمد در اسلام و قرآن بیان میشود در باب همین است.
یعنی شما زنان رو در یک حجاب و پستویی باید قرار بدید که مردان نبینند و تحریک نشن.
یک کتابی چند وقت پیش میخوندم در ارتباط با اقوام ابتدایی، انسان ها و انسان های اولیه خیلی قواعدش شبیه به همین قواعد اسلامی بود.
یعنی شما مواجه میشدید توی اون کتاب.
حالا اسمش هم خاطرم نیست.
اسم نویسنده اش هم خاطرم نیست.
یه کتابی بود که داشت توضیح میداد که حالا اون اقوام ابتدایی چه رسوم و چه رفتارها و چه فرهنگ هایی داشتند.
قاعده به این شکل بود که اگر مردی از کنار مادر همسرش رد میشد، این مادر، همسر و این مرد باید هر دو فریاد میزدند و از کنار هم میدویدند و رد میشدند.
یعنی حتی حاضر نبودند که برای چند ثانیه هم با همدیگه بنشینن و صحبت بکنند.
خیلی شبیه به این تفکر اسلامی هست.
یعنی شما قرار هست که حتی رو به رو با هم نشید.
قرار هست که با هم صحبت نکنید.
یعنی قرار هست که شما در یک پستویی قرار بگیرید.
با یک چادری، با یک کیسه ای خودتون رو بپوشونید تا مبادا تحریک بشید تا مبادا مرد تحریک بشه و این فلسفه فکری شبیه به همون فلسفه ای که در ارتباط با قانون گذاری هم صحبت کردیم و گفتیم که اصلا هدف از این قانون گذاری های اسلامی پاک کردن صورت مسئله بوده.
همیشه پاک کردن صورت مسئله بوده یعنی شما مواجه نمیشدید با اینکه قرار باشه پیشگیری بکنید، درمان بکنید، راه حل داشته باشید، این جرم و جرایم رو کم بکنید قرار بوده که صورت مسئله رو پاک بکنید.
در ارتباط با مسائل جنسی و شهوانی اجتماعی هم به همین شکل بوده.
قرار بوده صورت مسئله پاک بشه.
قرار بوده که زنان در پستو باشند.
زنان اصلا بیرون نیان.
مثلا مردها زن ها رو نبینن که حس جنسی هم وجود نداشته باشه.
قرار بوده در همون سنین پایین در سن پنج سالگی و نه سالگی و ده سالگی و دوازده سالگی دختر و پسر با هم ازدواج کنن و رابطه ی جنسی داشته باشن که دیگر جامعه درگیر این مسائل نشود.
یعنی طرز تفکر و راه حل ها در همین حد ساده و ابتدایی و در راستای پاک کردن صورت مساله بود.
حالا شما روبرو می شوید با این نگاه شهوت آلودی که قرار است زنان رو در خفقان قرار بده و این حجاب اجباری.
خیلی از دوستان میان صحبت میکنند.
این حجاب اجباری ارتباطی با اسلام ندارد.
خیلی از این دوستانی که قصد در تطهیر اسلام دارن آیه صریح قرآنی هستش.
حجاب آیه صریح قرآنی است.
یعنی کسی نمیتونه معتقد به اسلام باشه و حجاب رو قبول نکنه.
آیا شما چیزی فراتر از قرآن رو بهش باور دارید؟
حالا در باب این نواندیشان دینی هم صحبت میکنیم.
یک برنامه کامل و مستقلی رو درباره اش میزاریم.
در همین ویژه برنامه شناخت اسلام قاعدتا یه برنامه ای رو درباره اش می سازیم و بیشتر نمیخوام وارد این قضیه بشم اما برآیند کلی ای که ما میتونیم دربارش صحبت بکنیم در نهایت این خفقان عمومی هست که باز هم کمک میکنه به بها ندادن به زنان.
درگیر نشدن در اجتماع یعنی این حجاب دست و پا گیر دیگه یعنی همین.
امروز هم که بهش نگاه می کنید برای فعالیت زنان دست و پا گیره.
یعنی شما مواجه می شید مثلا با گرمای تابستان که قرار هست این زنان زیر این چادرهای سیاه زندگیشون رو به بطالت در گرما تلف بکنند و این درگیری اجتماعی کمتر میشه.
مثلا در ورزش بهش نگاه می کنید می بینید این حجاب چقدر دست و پا گیر هستش و چقدر دور میندازه.
اینها اشل های کوچکی هست که خیلی راحت میتونید بسطش بدید به موضوعات بزرگتر و این درگیر نبودن زنان رو با یکی از این موضوعات هم در نظر بگیرید.
فلسفه فکری اینجوری بوده که یک محمد نامی به عنوان پیامبر وجود داشته که حالا سخنان خدا بهش الهام شده و اینها رو با مسلمون ها درمیون می گذاشته.
این آدم غرق در این احساسات جنسی و شهوانی بوده.
خودش با دیدن هر موجود مونثی به نوعی تحریک میشده.
دختر هفت ساله رو هم بهش رحم نمیکرده.
حالا این آدم قرار هست که قانون گذاری بکنه.
خب راه حل رو در این میبینه که اگر من این زنان رو نبینم، اگر این ها رو در یک حجابی ببینم، اگر چیزی نبینم که قابل تحریک باعث تحریک من باشه.
خب مشکل حل میشه دیگه.
پس باید مردم نبینند این ها و این ها در پستو نگه داشته بشه تا ما در امان بمانیم از این مشکلات و معضلات.
و شما مواجه میشید با این خفقانی که در قبال زنان اتفاق می افته.
حتی وقتی به این احادیثی که وجود داره هم میرسید حتی میبینید که جایی گاها میگن که تمام اعضای بدن زن هم عورت به صورتی که به عنوان آلت تناسلی و آلت جنسی مرد قلمداد میشه حالا در زن هم قلمداد میشه.
حالا شما مواجه هستید که این تمام بدن اون رو این آلت جنسی مردانه فقط صورت و دست ها را فارغ از این آلت جنسی قلمداد می کند.
پس یعنی باید همه این پوشیده بشه تا مبادا باعث تحریک بشه؟
یعنی اون نگاه بیمارگونه ای که گفتم صحبت کردم گفتم شبیه به همون اقوام ابتدایی و تمدن های پیشین و دوران کهن هست که دور از جوامع بشری بودند که قرار بوده فریاد بزنند از کنار هم بگذرند.
قرار بوده که در کنار هم نشینن.
قرار بوده خودشون رو در پستوها قایم کنند و امروز هم مواجه می شیم باهاش.
تا چند سال پیش عربستان حتی اجازه نمی داد که عکس سه در چهار زنان هم روی شناسنامه ها و مدارک شناسایی شون چاپ بشه.
یعنی تا این حد نگاه دگم و دیوانه وار.
همین الان هم اگر اینها رها بشن و در شرایطی که خودشون مد نظرشونه زندگی کنند، قاعدتا شبیه به همون دورانی که محمد فکر می کرد قرار بود که با زنانش از پشت پرده صحبت کنند.
باید با زنان از همان زوایا صحبت میکرد توی خونه ها حصر میموندن.
اما یه مقدار اگر از این ها فاصله بگیریم و بیشتر بخواهیم در باب مسائل زنان درگیر بشیم، یکی از موضوعات مهم هم این حقوق زنان هست.
خب در ابتدا قبل از این که بخواهیم در باب حقوق زنان در نگاه اسلامی صحبت بکنیم خوب هستش که ما یک نکته ای رو هم اینجا به نوعی یک پرانتزی رو باز بکنیم.
یک مقدار در باب حقوق و وظایف صحبت بکنیم.
نکته اول و مهم این هستش که پایه های اعتقادی اصولا ادیان و مذاهب در بین تمامی ادیان و مذاهب بخصوص ادیان ابراهیمی و بخصوص اسلام همواره در طول تاریخ بر پایه وظیفه بوده.
یعنی ما یک خدایی رو داشتیم که به شما وظایفی رو می داده، وظیفه داشتید که نماز بخونید، وظیفه داشتید که روزه بگیرید، وظیفه داشتید که خدا رو بپرستید، به بندگی و اطاعت اون سر بسپارید.
قرار بوده که فرمانبردار باشید و اصولا شما پر از وظیفه بودید و حق و حقوقی برای شما تعریف نمیشده.
ما بعد از اتفاقاتی که در رنسانس میافتد و بعد از این انسانگرایی و این نوع نگاهها مواجه میشویم با حق و اصولا واژه حق و اینکه انسانها هم دارای حق و حقوقی هستند.
پس اصولا مباحثی که در باب حق و حقوق هست در ادیان و به ویژه اسلام کار عبث و بیهوده ای است.
اما اصولا یک بخشی از حقوق تعریف شده برای مثلا انسانها.
حالا اینها در قیاس این دو جنس یعنی زن و مرد هست که معنی و مفهوم پیدا میکند.
یعنی شما مواجه میشوید با حقوقی که برای زنان در نظر گرفته شده.
به عنوان مثال در ازدواج و طلاق شما با زنی روبهرو هستید که نکته اول این هست که یک معامله داره اتفاق میافته.
یعنی اصولا شما با عقد روبهرو هستید.
عقد ریشه کلمه اش به نوعی برمیگرده برای قرارداد.
یعنی شما برای عقد قرارداد هستش که اصلا ازدواج رو شکل میدید؟
حالا فارغ از اینکه این کلمه نکاح تا چه اندازه کلمه ای دور از عشق و مهر و محبت و عاطفه است، فارغ از این که قرآن حتی یک بار هم نزدیک به این معانی و این مفاهیم نشده، مفاهیمی شبیه به عشق، شبیه به مهر، شبیه به دوست داشتن، شبیه به علاقه، اصلا به این موضوعات نزدیک هم حتی نشده.
فارغ از این ها شما مواجه هستید با این نگاه کثیفی که به ازدواج میشه.
حالا گفتم به جز این که به نکاح بخوایم فکر بکنیم و به ریشه لغویش بخوایم فکر بکنیم.
شما با یک قراردادی روبه رو هستید که در حقیقت زن رو خرید و فروش میکنه.
یعنی یه مهری میدید که این زن رو بخرید.
قرار هست یه پولی بدید تا این برده رو خریداری کنید.
نگاه برگرفته از همون نگاه برده داری هست.
یعنی اصولا نگاه اسلامی در رابطه با ازدواج برگرفته از همین نگاه برده داری هست.
زنان به نوعی برده اسباب و وسیله و مال مردان هستند.
از همون نقطه ابتدایی که دربارش صحبت کردند یعنی آفرینش زنان اسبابی برای مردان بوده.
برای این بوده که مردان تنها نباشند.
حالا این رویه ادامه پیدا کرده وقتی به جایگاه قانونگذاری می رسه قرار هست که مرد این مال رو بخره.
قرار هست که این مال رو برای خود بکنه.
قرار هست که حالا یه پولی پرداخت بکنه تا این برای خودش بشه.
و این نگاه بیمارگونه در ارتباط با رابطه انسانی و ازدواج برگرفته از همون نگاه برده داری هست و برگرفته از همون نگاهی ست که از همون ابتدا در باب آفرینش زن در اسلام و قرآن درباره اش بحث شده و ما درباره اش بحث کردیم.
فرای مبحث ازدواج شما می رسید به طلاق گفتیم یعنی قرار است که شما برده ی طرف مقابلتون باشید؟
خب این هر وقتی که این برده و نخواست می تونه طلاقش بده.
یعنی شما وقتی با این قواعد اسلامی روبرو میشید، قواعد اسلامی به این شکل هست که مرد هر زمانی که اراده کرد می تونه با گفتن طلاق طرف رو طلاق بده.
حالا امروز به جوامع اسلامی نگاه نکنید که یک رفتارهایی از خودشون نشون دادن.
چهار تا دادگاه هم درست کردند و چهار نفر رو به عنوان قاضی نشاندند اونجا و مثلا اومدن شمایلی از این تمدن رو به خودشون گرفتن که ما هم متمدن شدیم و ما هم دادگاه داریم.
ما هم قوه قضاییه داریم.
در ابتدای امر و در صدر اسلام قضیه به این شکل بوده که شما ازدواج می کردید و این مال رو خریده بودید.
این زن به نوعی مال شما بود، در اختیار شما بود.
حالا هر روزی هم که نمی خواستید می میگفتید من طلاقت دادم با گفتن این تموم بود و این قرارداد از بین میرفت و در برابرش زن همچین حقی نداره.
زن اصلا نمیتونه طلاق بگیره.
شما حتی امروز هم به این مسائل نگاه میکنید.
در ایران و یا در دیگر کشورهای اسلامی میبینید که زنان هیچ حقی در موضوع طلاق ندارن.
مرد میتونه به راحتی طلاق بده حتی با گفتن یک کلمه بدون دلیل و زن با داشتن هزاران دلیل هم موفق به گرفتن طلاق نمیشه.
خب این از اون حقوق پایمال شده زنان هست.
این حقوق پایمال شده یکی دو تا نیست.
اینقدر زیاده که میشه دربارهاش ساعتها صحبت کرد.
مثلا یک نمونه دیگه ای هم که میشه دربارش صحبت کرد دیه هست.
البته قبل از این که من درباب دیه صحبت بکنم به خاطرم اومد که ما وقتی در باب ازدواج صحبت کردیم، خب خیلی مسئله ازدواج خیلی موضوع مهمی هست.
من سعی میکنم در یک برنامه مجزایی هم در این باره صحبت بکنم چون موضوعات قابل بحثی درش هست که باید در موردش بیشتر صحبت بشه.
این پرانتز رو اینجا باز کردم که بدونیم در باب این مسائل ازدواج در باب مسائل مرتبط با ازدواج یعنی نه صرفا ازدواج در اسلام.
اینکه مثلا تا چند زن رو در اختیار میگیرن، اینکه صیغه چه شکلی وجود داره و موضوعاتی از این دست، باید یه برنامه مجزایی هم بسازیم و درباره اش صحبت کنیم که حتما این کار رو هم خواهیم کرد.
اما برگردیم به ادامه بحثمون و دیگه به عنوان مثال در باب حقوق زنان دیگه هم یکی از این بخش ها هست که دیگه هم که میدونید چیه.
اینکه حالا یک نفری اگر یک مصدومیتی ببینه به واسطه درگیری که بینشون چه عمدا چه سهوا اتفاق افتاده خب یه مقداری پولی رو به عنوان دیه بهش تعلق میگیره.
شما مواجه میشید با زنانی که نصف مردان این دیه رو دارند.
یعنی اگر قرار باشه مردی.
کشته شود و یا زنی کشته بشه.
اون زن نصف اون دیه ی مرد رو می بره.
یعنی به واقع اعتقاد این هستش که اون زن نصف این ارزش رو داره، نصف اون ارزش مرد رو داره.
حتی کار از اینجا سخیف تر و وحشتناک تر هم میشه.
دیگه حتی به این کتاب های فقهی و آثار اجتهادی که از این.
شیوخ وجود داره و از این مجتهدین وجود داره مراجعه کنید.
میرسید به یک معانی کثافت بار به معنای واقعی کلمه میشه گفت کثافت بار که دیگه حتی بیضه چپ یک مرد هم با ارزش تر از یک زن هست.
یعنی شما مواجه میشید با این معانی که واقعا منزجر کننده است.
دیگه قابل بحث و عرض هم نیست.
یعنی شما در قانون دیه وقتی می خواید در باب حقوق زنان صحبت بکنید سرتون سوت می کشه.
اصلا با این نگاه های وحشیانه این البته فقط و فقط برنمی گرده به زنان در کنار اونها.
کافران رو دارید؟
مشرکین رو دارید.
باورمندان به دیگر ادیان رو دارید.
یعنی چون می دونید که اسلام اهل کتاب رو به نوعی.
قبول کرده تا حدی اونها رو جزو کافرین و مشرکین قبولشون نمی کنه.
یعنی مسیحیان و یهودیان و بخشی هم زرتشتیان هایی که دارای کتاب هستن به نوعی حالا به گفته خودشون که در طول تاریخ به عنوان اهل کتاب ازشون یاد می شده اینها رو قبول دارن.
دیگه اونها رو جزو مشرکین و کافران نمی دونن که حالا قرار باشه خونشون رو بریزن اموالشون رو تصاحب کنند.
اما در باب موضوعاتی که بر می گرده به قانون دیگه خب شما مواجه میشید با این جنون و این نابرابری و بی عدالتی که در این طبقه بندی بیمارگونه مرد مسلمان رو در اون نوک هرم قرار میده و حالا میاد زن مسلمان رو قرار میده بعد میاد اهل کتاب رو قرار میده بعد میاد مثلا کافران و مشرکین رو قرار بده و این طبقات بیمارگونه مدام در حال تکرار هست که نشون بده چگونه پایبند به این نظام بیمار است.
فرایندی که گفتم اگر ریز بشی درش با این بوی تعفن بیشتر آشنا میشید و بیشتر و بیشتر از این منجلاب ناراحت تر میشید به نوعی و مواجه میشید با این تمایزات و تفاوت هایی که در مساله زنان وجود داره و چه در باب دیگر انسان ها و موجودات فرا این.
در زمینه ارث هم به همین شکل هست دیگه.
یعنی شما در باب حقوقی که در زمینه ارث هم اتفاق می افته همین شکلی هست؟
زنی که حالا همسرش رو از دست میده تا چه حد سهم میبره در برابر فرزندان؟
این خودش یه بحثی هست یه پدری که مرده حالا بین فرزندان دختر و پسرش تا چه اندازه تفاوت وجود دارد؟
و چگونه نصف آن پسرها ارث می برند؟
هم موضوع قابل عرضی است و شما مواجه می شوید با این نابرابری که در حقوق زنان وجود دارد.
شاید حق مطلب را علی ابن ابیطالب امام اول شیعیان در نهج البلاغه بیان کرده که آدرسش خاطرم نیست و اصلا مهم نیست و اگر کسی خواست می تواند مراجعه کند و چندین بار این را اذعان کردم که مغز انسان سطل آشغالی نیست که پر بشود از این دری وری ها که حالا تاریخ ها و زمان ها و صفحات و آدرس ها را بدانید.
امروز با یک سرچ ساده می شود همه این ها را به دست آورد و زمان و انرژی و وقت و این ذهن که قرار هست کارهای بزرگتر و بهتری بکند و به راه حل های بهتری برسد، قرار نیست که خودش را درگیر این زندان ها بکند.
اما فکر می کنم در نهج البلاغه بود که علی ابن ابی طالب درباره اش صحبت کرده.
امام اول شیعیان، خلیفه چهارم اهل سنت که گفت زن ها بی ارزش هستند.
نقل به مضمون می کنم چون باز هم مهم نیست این که حالا دقیقا چی گفته اما نقل به مضمون می کنم که به این شکل است.
مضمون حدیث به این شکل بود که زنان بی ارزش و بی اعتبار هستند و بعد مصداق ها و مثال هایی را هم برایش می آورد.
این که حالا در دیه نصف ما سهم می برند و در ارث نصف مردان سهم می برند و با تکیه به این مضامین اسلامی داشت این باور و استدلال خودش را همسو برای مردم بیان می کرد که بله زنان تا این اندازه بی ارزش و بی اعتبار هستند چرا که نگاه خدا و قرآن و اسلام بهشون این شکلی است.
یعنی حق مطلب آنجا بیان شده که تا چه اندازه نگاه اسلام نسبت به زنان نابرابر و زشت و کثیف است.
در باب حقوق موضوعات بیشمار دیگری هست که میشه درباره اش صحبت کرد.
اما لپ مطلب دقیقا همینه که همواره نگاه اسلامی جنس درجه دوم زن رو دانسته و در باب حقوق هم به همین شکل پیش رفته.
اما بستر فرهنگی ای که برای زنان ساخته شده و این ها رو جنس دوم قرار داده باعث این بی بها بودن زنان شده دیگه.
یعنی شما مواجه میشید با کشور های مختلفی در جهان اسلام و در جهان پیرامونمون که زنان واقعا در اون بی ارزش اند.
مواجه میشید با این زندگی سختی که برای زنان ساخته شده.
اینها هیچ حق انتخابی ندارند، هیچ حق زیست اجتماعی ای ندارند.
هیچ حق پیشرفتی ندارند.
شما مواجه میشید با این درماندگی که براشون شکل گرفته.
هر چقدر هم این کشور ها ضعیف تر باشند مثل پاکستان و افغانستان بیشتر و بیشتر می بینید این درماندگی زنان را که چگونه در این اسارت مذهبی به تنگ اومدن و زندگی براشون سخت و دهشتناک است.
هیچ نوع قدرتی در اختیار ندارن و هیچ نوع حق انتخابی ندارن و نمی تونن در جامعه پیشرفت کنن.
نمی تونن گلیم خودشون رو از آب بکشن بیرون.
مورد بدترین ظلم ها و شکنجه ها و آزارها و نابرابری ها قرار می گیرن.
نه حمایت قانونی در کنارشون هست که بتونن ازش استفاده کنن، نه جامعه و اجتماع پذیرا شون هست که بتونن از خودشون کاری بکنن و محکوم به این درماندگی و سکوت هستن.
یعنی شما مواجه میشید در همین ایران خودمون؟
زنان بیشماری که همسرانشون هر زشتی و ظلمی رو دارن در قبالشون انجام میدن اما قدرت اینکه در برابرشون بایستند رو ندارن.
حالا چه از نظر فرهنگی و اقتصادی که خب نتونستن جایگاه و پایگاهی برای خودشون بوجود بیارن که بتونن کار بکنن.
بتونن شرایط شون رو پیش ببرن که زیر دین اینها نباشند، استقلال داشته باشند.
هر نوع کثافت کاری را می بینید که باهاشون می کنند اما این ها قادر نیستند که در برابر این بایستند.
از نظر قانونی هیچ نوع حمایتی براشون نیست.
تمامی حقوق مختص مردان هست.
این اشرف مخلوقات الله ذکور که حالا همه چیز رو هم برای مردان می دونه و برای مردان به حساب میاره.
شما مواجه میشید با این جنون اسلامی و این شرایط سخته برای زنان.
مورد بدترین شکنجه ها.
آزار های خانگی مورد تجاوز جنسی.
یعنی اینقدر این جنون بیمارگونه در بین این ها زیاد هست؟
چند وقت پیش بود فکر کنم یک خبری رو خونده بودم که در عربستان به یک زنی تجاوز کرده بودند و بعد اون زن رو هم محاکمه کردند به دلیل رابطه نامشروع.
شلاق زدن یعنی واقعا باید خون گریه کرد به حال این بشریت و این انسان ها که از این تفکرات بیمارگونه دست نمی کشند و در این جنون و جهالت دست و پا میزنند.
یعنی شما مواجه میشی؟
در همین ایران خودمون هم بود.
چند وقت پیش کسی که برای دفاع از خودش در برابر متجاوزی که قصد هتک حرمت بهش داشت و میخواست بهش تجاوز کنه از خودش دفاع کرد و اون طرف رو کشت.
در اون درگیری ای که بینشون پیش اومد و بعد اینها در نهایت دیوانگی و جنون این آدم رو اعدام کردند شما مواجه میشید با این جنون و جهل مواجه میشید در اشکال مختلف شما مواجه میشید با.
نگاه بیمارگونه ای که دارند.
این خشونت های خانگی که بخش مهمی از این اتفاقاتی که در جهان اسلام می افته.
امروز شما شاهد این خشونت های خانگی هستید.
یعنی شما در برابرتان میبینید زنانی که زیر مشت و لگد قرار میدید یک آیه صریح قرآن داره.
خاطرم نیست در سوره سوره نساء هست فکر کنم یا آیه 13 یا 14.
دقیق یادم نیست که داره توی اون تصویر نقل به مضمون می کنم.
یک تصویری داره به شما میده که بله زنان باید از شما فرمانبردار باشن.
بله خدا فرموده که زنان باید فرمانبردار از مردان باشند.
این تفکر مسموم و بیمار فرمانبرداری قرار هست که در تمامی اشکال خورانده بشه به مردم.
حالا در این تصویر قرار هست که زنان فرمانبردار این خدایگان بر زمین باشند.
اون خدای در آسمان دارای اون خدایی که بر زمین تصویر کرده که مردان مسلمان هستند.
این خدایگان در برابرشون این زنان رو دارن.
این زنان باید در برابر اینها تسلیم باشند و به فرمان اونها گوش بدن.
حالا اگر روزی زد و یکی از اینها خبط و خطایی کرد و در برابر این فرمان های الهی ایستادگی کرد، اینجا به شما سه راهکار رو میده.
میگه در وهله اول شما باهاشون پرخاش بکنید بهشون گوشزد بکنید که نباید این کارو بکنید، نباید اینجوری شما باید فرمانبردار باشید.
شما باید مطیع باشید.
من فرمانده و شما فرمانبردار هستید. خب؟
اما میگه اگر تکرار کرد شما لحاف تشک تون رو جدا میکنید، باهاش رابطه جنسی برقرار میکنید، تنبیهش میکنید به این شکل.
و اما در مرحله سوم داره اقدام میکنه که شما باید این زنان رو کتک بزنید. باید بزنید.
نفس نفس زدن هست و آیه، آیه قرآنی هست و این قرار هست که راهگشای انسان ها در جهان هستی باشه و این جنون و دیوانگی رو شما میبینید.
به کرات در جوامع اسلامی میبینید که حالا دارن زن ها رو کتک میزنن.
این خشونت خانگی بیداد میکنه دیگه.
شما مردان دیوانه ای رو دارید که به راحتی زنان رو زیر مشت و لگد میگیرن و بدترین رفتارها رو باهاشون دارن.
هیچ قانونی نیست که از این ها حمایت بکنه.
حالا امروز در جهان مدرن به واسطه این اتفاقاتی که افتاده گاهی دولت های اسلامی سعی می کنند برای ظاهر سازی هم که شده یک رفتارهایی رو از خودشون نشون بدن اما در باطن کلام، کلام خداوند هستی قرآن هست.
آیه صریح قرآنی هست که زنان خود را بزنید.
حتی یک باری هم بود که من یه کسی رو شنیده بودم که منظور از این زدن نمی دونم زدن با دست نیست.
زدن با یک پرکاهی است و یک سری حرف های اراجیفی که زده بود.
حالا میگم در قسمتی که قرار باشه در باب نواندیشان دینی صحبت بکنیم و در باب این نگاه اصلاح طلبانه نسبت به اسلام هم صحبت بکنیم، در اونجا بیشتر درباره اش توضیح میدیم.
اما ما دنیای واقع داریم با دنیای واقعیت داریم.
یعنی در طول این سالیان دراز به واسطه همین آیات و همین خط مشی دادن ها این فرهنگ بیمار ساخته شده.
یعنی شما مواجه میشید وقتی با پزشکی قانونی های ایران که در اون زنان رو به بدترین شکل مورد آزارهای جسمی و جنسی قرار می دهند.
همسرانی که فرزندان خود را مورد ضرب و شتم قرار می دهند، اینها برگرفته از همین آیات قرآنی است.
آیه قرآنی که به صراحت داره دستور به زدن زنان میده.
حالا قرار هست اون مسلمانی که باورها و اعتقادات خودش رو از اینجا می گیره از این آیه چه برداشتی بکنه؟
قرار هست که به این فحوای کلام بزرگ شما شیوخ برسه که شما به این نتیجه رسیدید که این با پر کاهی باید اون رو بزنه و با برگ می باید اون رو بزنه.
خوب قاعدتا وقتی خداوند سبحان شما خداوند رحمان و رحیم شما در قرآن به صراحت اذعان به زدن می کنه سرانجامش این فرهنگ بیمار اسلامی هست که مواجه میشیم با خشونت علیه زنان.
خشونت افسار گسیخته، خشونت دیوانه واری که داره اعمال میشه.
بستر فرهنگی به نوعی ساخته شده که زنان در یک اسارتی غرق هستند.
اون از حجاب و خفقانی که قرار هست زنان در اسارت باشند که مردان مبادا تحریک بشن.
نگاه بیمار و مسموم اسلامی نگاهی که فقط قرار داره که صورت مسئله رو پاک کنه اگر دزدی و دزدی کرد دستش رو قطع میکنه.
اگر زنی باعث تحریک هست اون زن نمیاد بیرون میره تو خونش میشینه روش کیسه میکشیم دیگه هیچ کس تحریک نمیشه.
نگاه ها نگاه های بیمارگونه ای هست این خفقان وحشتناک.
این بها ندادن به زنان.
زنانی که قرار هست هیچ جایگاه و پایگاهی نداشته باشن.
از همون ابتدا نگاه اسلامی به این شکل بوده که این زنان جنس درجه دوم هستن.
این زنان ریاکار و فریبکار و دغل کار و شیطان هستند.
اینها رو خدا مجازات میکنه از همون ابتدای امر.
و اینها دست به دست هم میده.
این حقوق پایمال شده، این حقوق نصفه و نیمه.
این جنس دوم قلمداد شدن، این شهروند درجه دوم بودن تبدیل به یک رکن اصلی میشه.
حالا در کنار شما مواجه میشید با خشونت های بی حد و حصری که در قبال اینها انجام میشه.
و این دیوانگی و جنون رو بیشتر و بیشتر هم به پیش میبره.
در کنار این یک اشارتی هم میشه کرد در باب این فاحشگی شرعی که در جوامع اسلامی وجود داره، به ویژه در جوامع شیعی و به ویژه در همین ایران خودمون.
شما مواجه میشید با این فاحشگی شرعی و نگاه رقت باری که نسبت به زن دارن.
ما گفتیم که نگاه، نگاه شهوت آلود بوده.
نگاه پیامبر اسلام نسبت به زنان شهوت آلود بوده.
شما وقتی مواجه میشید و این داستان ها رو در کنار هم می زارید.
ازدواج های پیامبر رو کنار هم می زارید.
مواجه می شید با یک پیامبری که زندگی خودش رو غرق در شهوت دیده و رفتار هایی که در طول زندگیش کرده به همین شکل بود.
حالا مواجه می شید با این نگاه شهوانی بیمارگونه و این فاحشه گری که جنبه های شرعی و الهی و دینی به خودش گرفته.
یعنی شما با مسئله ای مثل صیغه وقتی روبرو میشید با این خانه های عفاف روبرو میشید، می بینید که نگاه این ها نسبت به زن تا چه اندازه کثیف و بیمارگونه است.
حالا یه عده ای هم بلند می شن و در باب نگاه به زنان در جوامع اروپایی و غربی صحبت.
شما در باب همون مسائل خودتون صحبت بکنید تا جوامع غربی رو رها بکنید.
ما در باب همین موضوعی مثل صیغه صحبت بکنیم که معنی این یعنی چی که یک زنی رو شما با احتساب زمان و قیمت در اختیار بگیرید برای چند ساعت و باهاش رابطه جنسی برقرار کنید.
تفاوت این با فاحشه خانه های غربی در چیه دقیقا؟
دقیقا این نگاه چه تفاوتی داره؟
یعنی شما در جوامع غربی اصلا پیش از جوامع غربی در بین انسان ها مواجه شدید با این صنعت بیمار و کثیفی که قرار است انسان ها رو برده جنسی بکنه؟
خب این از همون ابتدا هم به همین شکل بوده.
یک مبلغی رو معین میکرده، یک زمانی رو معین میکرده اینها با هم رابطه جنسی برقرار میکردن.
حالا وقتی کلاه شرعی روش بزارید و جمع بهش بدید چه چیزی به جز فاحشگی شرعی اسم میگیره؟
یعنی این صیغه چه چیز دیگری به جز فاحشگی است؟
شما یک زمانی مشخص میکنید یک مبلغی مشخص میکنید و این دو نفر قرار است که با هم رابطه برقرار کنند و این زن ها قرار است که دستاویزی برای مردان بشن، برده جنسی بشن و در قبال پول جان و تن و شرف و آبرو و هستی خودشون رو در اختیار شما بذارن.
و این چه مفهوم دیگه ای رو داره؟
حالا در یک قسمت جداگانه ای که گفتم حالا باید در باب عشق، در باب ازدواج و در باب این مسائل صحبت کنیم.
بیشتر به این موضوع اشاره می کنم.
اما اینها هم بخشی از اون نگاه اسلامی نسبت به زن هست.
اینکه تا چه اندازه این زنان رو اسباب و ابزاری برای لذت مردان تصویر می کنند.
اینکه چگونه در ازدواج زن رو معامله می کنند، می خرند، شما پولش رو میدید و شما صاحب و مالک بر اون هستید.
حالا این مالک می تونه هر روز این زن رو طلاق بده.
میتونه با گفتن طلاق اون زن رو به دور بندازه.
فرزند هم برای اون مرد هست.
حقوق هم برای اون مرد هست.
اگر دیه ای قرار هست مرد و زن بگیرند زن قراره که نصف اون مرد بگیره.
قرار هست که از یک بیضه اون مرد هم کمتر باشه.
اون دیگش اگر ازدواج می کنند زن حق طلاق گرفتن نداره ولی مرد داره اگر ارثی می برند قرار هست که زن نصف آن مرد را ارث ببرد.
قرار است که در این چادرها خفه بشود، در زیر پای این استبداد بدنش له و لورده بشود.
قرار است که در این جامعه جایگاهی نداشته باشد.
قرار است هیچ وقت به استقلال اقتصادی نرسد.
قرار است همیشه دستش در برابر مردان دراز باشد و در این بدبختی و مصیبت بماند.
قرار است که بدترین خشونت ها در قبالش انجام بشود و لب از لب باز نکند.
هیچ حامی نداشته باشد.
قانون بر علیه اش باشد.
مردمان و فرهنگ بر علیه اش باشند و زندگی سختی را به پیش ببرد.
قرار است در نهایت نگاه مردان شهوت آلوده به زنان باشد.
زنان را به عنوان ابزاری برای ارضای شهوات خودشان ببینند.
و شما مواجه می شوید با این فاحشگی شرعی و این نگاه بیمارگونه ی اسلامی در قبال زنان.
در نهایت همه این ها شما مواجه می شوید با یک جامعه های شهوت پرست و آلت پرستی که در این جوامع اسلامی به کرات در برابر شماست.
نگاهی که به زنان می شود را نگاه کنید.
رفتاری که در قبال زنان میشه رو نگاه بکنید.
شما مواجه میشید با این مجنون هایی که حالا حتی قربانیان خودشون رو عامل بدبختی و مصیبت می دونند.
یعنی شما نگاه بکنید نهایت این تفکرات مسموم ما رو به اونجایی میرسونه که حالا اگر زنی مورد تجاوز قرار گرفت متجاوز رو قرار نیست که مورد مواخذه قرار بدن.
قرار هست که این قربانی رو مورد مواخذه قرار بدن که تو چرا فلان لباس رو پوشیدی؟
این تفکر بیمار قرار هست که یک سری مجنون رو بار بیاره که در نهایت قربانیان رو مورد مواخذه قرار بدن.
این جنون اسلامی ما رو تا نهایت قهقرا میبره و ما در این قعر دیوانگی و این جنون واقعا دیوونه شدیم.
یعنی اصلا وقتی بهش فکر میکنم، وقتی به بعضی از موضوعات نگاه میکنم چندین سال پیش بود در یک مصاحبه تلویزیونی بود که پخش می کرد.
از همین شبکه های جمهوری اسلامی، از این صدا و سیمای احمقانه جمهوری اسلامی، از این نشر دیوانگی و جنون که به دختری تجاوز جنسی شده بود به بدترین شکل و وحشیانه ترین شکل که طرف با چاقو این کار را انجام داده بود.
یعنی با چاقو این جنایت را مرتکب شده بود و به زور این کار را انجام داده بود و در مصاحبه ای که داشت جمهوری اسلامی نشان می داد و تهیه کرده بود.
اینجوری بود که داشت نشون می داد اون پسره که متجاوز بود صحبت می کرد.
بله این به دلیل پوششی که داشت من تحریک شدم و اصلا دوربینی که اینها گرفته بودند به سمتی بود که داشتند تطهیر می کردند.
کار این جانی دیوانه رو که قاعدتا در این نظام فکری پرورش یافت و فرزند خلف این نظام جنون آمیز هست.
این نوع نگرش و این نوع استدلال کردن ها در نهایت قرار هست که این مجانین رو به بار بیاره و شما مواجه بشید با متجاوزین دیوانه ای که حالا حکومت داره ازشون حمایت میکنه که بعله شما اگه تجاوز کردید دلیلش این هستش که اینها بد لباس پوشیدن.
یعنی ما اجازه شرعی می گیریم از پیامبری که به زن پسرخوانده خودش رحم نمی کنه؟
ما این اجازه شرعی رو از اون خداوندی که در آسمانها نشسته و مدام هم در باب مسائل جنسی و جسمی محمد آیه نازل می کنه می گیریم که بله شما می تونید اگر زنی لباسی پوشید که شما رو تحریک کرد شما بهش حمله بکنید.
قبلا میتونستید کتکش بزنید میتونستید بخرینش صاحبش بشید.
حالا می تونیم بهش تجاوز هم بکنیم.
فکر کنم اگر این فرمان تفکرات مسموم اسلامی پیش بره در نهایت ما به یک همچین جایگاهی هم برسیم که اجازه تجاوز رو هم بدن دیگه و اجازه تجاوز هم بخشی باشه.
هر چند که تجاوز هم دارن انجام میدن.
تجاوز به شرافت، به وجودیت، به آزادی، به فردیت این زنان داره مدام انجام میشه.
در این جوامع بیمار اسلامی.
بحث در باب این موضوع خیلی زیاد هست و ما میتونیم ساعت ها درباره اش صحبت بکنیم.
قاعدتا در باب این جوامع اسلامی و این نگاه آلت پرستانه و شهوت پرستانه، فرای اینکه من یک کتابی هم تحت عنوان آلت پرستان به رشته ی تحریر درآوردم که به نوعی این نگاه بیمار و آلوده رو هم دربارش صحبت کردم.
اما فرای اون ویژه برنامه ای هم تحت این عنوان خواهم داشت که دربارش بیشتر صحبت بکنیم چون موضوعاتی است که حقیقتا قابل بحث و عرض هست.
در این قسمت سعی میکنیم در همین جا برنامه رو ببندیم.
اما صحبت در باب زنان در اسلام و این نگاه بیمارگونه ای که اسلامی ها نسبت به زنان دارند هم بسیار طولانی هست.
گفتم در برنامه های آتی سعی میکنیم در باب موضوعات مختلفی صحبت کنیم که قاعدتا در باب زنان هم ادامه پیدا خواهد کرد.
در این انتهای برنامه هم دوست دارم باز هم با شما در میون بزارم که اگر دوست دارید همراه من باشید و این صدا شنیده بشه و یاران بیشتری به من و در این راه همراه من باشن.
برای این تغییر می تونید آثار من رو با دیگران به اشتراک بگذارید.
وقتی هم صحبت از آثار می کنم منظورم فقط این برنامه به نام جان نیست.
پیش تر از این که من برنامه ای به نام جان رو با شما مطرح بکنم و پخش بکنم و منتشر بکنم.
برنامه ای که قرار هست در باب موضوعات مهم به زبان صریح، رک، ساده و بداهه صحبت بکنه.
فرای من عقاید و باورهام رو تحت عناوین کتاب هایی هم به رشته ی تحریر درآورد.
به عنوان مثال همین کتاب آلت پرستانه که توی این برنامه در این انتها هم بهش اشاره کردم.
کتاب های داستانی، داستان های کوتاه، اشعار، مقالات، آثار تحقیقی.
این کتاب ها به صورت رایگان در اختیار شما هست.
می تونید به وب سایت جهان آرمانی یا شبکه های اجتماعی مراجعه کنید و این آثار رو به صورت رایگان دریافت کنید و اگر دوست داشتید در کنار من باشید این آثار رو با دیگران به اشتراک بگذارید.
ممنون که همراه من بودید.
من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.
در پناه آزادی.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جانپنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی میکنند
جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.