در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
ویژه برنامه : شناخت اسلام
قسمت سی و ششم : روشنفکران و نواندیشان اسلامی
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 44:26
با صدای : نیما شهسواری
شناخت اسلام
در این ویژه برنامه به مفاهیم اسلامی در تمامی ابعاد نزدیک خواهیم شد و در هر قسمت سعی شده تا یکی از مبانی اسلامی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم
باشد تا بیشتر پیرامون باوری که آن را به ارث برده بدانیم و اگر قرار بر باور است با آگاهی بدان معترف باشیم
در این ویژه برنامه سعی شده تا عناوین بیشمار باور اسلامی به چالش کشیده شود و حقایق مگو این دین بیان شود
قسمت سی و ششم از نواندیشان و روشنفکران اسلامی میگوید
آمدهاند تا دوباره به تحمیق آنچه تحمیل شده بود را باز بیافرینند و در پی حماقت ما خدای تازهای از این مرداب نشان دهند
اینان پی زیبایی در منجلاب و زشتی میگردند
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
خب دوستان طی این برنامه های متمادی که ما در باب شناخت اسلام صحبت کردیم در باب مضامین مختلفی از اسلام صحبت کردیم، مشکلات رو مطرح کردیم، پیرامونش نقد هامون رو گفتیم و در اقسام مختلف نزدیک شدیم به معانی اسلامی.
سعی کردیم در باب این معانی صحبت بکنیم و موضوعات رو ریشه ای مطرح بکنیم.
فرای اینکه در باب مصادیق شاید در آتی هم صحبت کردیم.
اما سعی در این برنامه این بود که ما در باب مضامین اصلی و در باب این اصول با هم صحبت بکنیم و نزدیک تر بشیم به این معانی ای که اسلام با ما مطرح کرده و جهان ما رو به این شرایط حال حاضر رسونده و همه ما به نوعی باهاش درگیر هستیم.
نه تنها کسانی که در این کشور ها به دنیا اومدن مسلمون زاده هستند و این شرایط سخت رو تجربه کردند که جهان هم با اونها در ارتباط است، در تضاد است، در برابر اونها هستند و این تقابل بین اسلام و نگاه هایی که در جهان وجود داره هم شکل گرفت.
در این قسمت انتهایی سعی داریم که در باب نواندیشی دینی و این اصلاح دینی که در بین جوامع اسلامی شکل گرفته صحبت بکنیم و یه مقدار اینها رو هم مورد نقد و بررسی قرار بدیم و این نگاه رو با همدیگه به نوعی بشکافیم و دربارش بیشتر بدونیم.
نکته اول این هستش که ما در طول این برنامه ها قاعدتا در باب دین اسلام، در باب این جهان و جهان بینی اسلامی صحبت کردیم.
در باب این گره داشتن این نگاه اسلامی با جنون و جهل و خشونت و وحشی گری و مصادیقی از این دست که حالا تو این برنامه نمیخوام خیلی به این ها اشاره بکنم و تکرارشون بکنم مگر اینکه نیاز باشه و یا در باب یک موضوع مشخصی صحبت بکنیم که نیاز به این مثال ها باشه.
پس در این ابتدا با توجه به چیزهایی که تا امروز در باب این برنامه ساخته شد و دربارش صحبت شد، ما یک برآیندی نسبت به اسلام داریم.
یک چهره ای از اسلام در برابر ما هست، پر از مشکلات و عیب ها و بدی هایی که در خود جای داده و قاعدتا این موضوع و این نگاه های اسلامی، این نگاه های وحشتناکی که در دل اسلام وجود داشته، از همون ابتدا هم باعث شده یک گروهی در خودش شکل بگیره که بخواد اصلاحاتی رو در این نگاه شکل بده.
در قسمت گذشته هم پیرامون این خبط اسلامی و این خاتم الرسول بودن صحبت کردیم و گفتیم که دریچه های این تغییر و اصلاح بسته شده توسط خود محمد تبدیل به یک عنوان مهم فکری شده و این عنوان و این بنیان فکری باعث شده که هر گونه تغییری رو جلوش ایستادگی بکنه، در برابرش بایسته و نذاره که این تغییرات شکل بگیره.
اما قاعدتا به فراخور این زشتی های بی حد و حصری که در اسلام وجود داشته، از همون ابتدا هم ما مواجه میشیم با بخشی از این اصلاح طلبان که حالا سعی کردند این نگاه ها رو تغییر بدن.
میتونیم در باب نیات و این ها صحبت بکنیم.
در باب نیات این گروه هایی که شکل گرفتند و خواستند که این نگاه رو تغییر بدن.
خب قاعدتا یک بخشی از این ها دل در گرو اسلام داشتند.
دوست داشتند اسلام رو پیش ببرند، پیشرفت اسلام رو مد نظر داشتند و قاعدتا با تلاش و با نگاه به همین پیشرفت اسلامی.
خب هر عقل سلیمی میدونه که این پیشرفت با دگرگونی ها اتفاق می افتد، باید تغییرات شکل بگیرد که ما به سمت پویایی و پیشرفت حرکت کنیم.
و سعی کردم با اصلاحاتی که انجام می دهند این پویایی را پیش ببرم.
فرای آن شاید کسانی هم وجود داشتند که خواستند با این اصلاح از او چهره ی لخت و عور وحشتناک و وحشیانه کم تر و کمتر و کم رنگ تر بکنند.
اما فارغ از این ها، ما مواجه با گروه دیگری میشویم که قاعدتا به دنبال تلطیف این نگاه بوده اند.
به خاطر اینکه عرف جامعه و نگاه اجتماعی خیلی از این مصادیق را قبول نمیکرد و باهاش کنار نمی آمد.
ما مواجه میشویم با نگاه های مختلفی که در همین ایران ما، در ایرانی که هزار و چهارصد سال هست که درگیر این نگاه اسلامی و در بند این نگاه اسلامی قرار گرفته هم می بینیم که تفاوت ها و تمایز ها و تقابل هایی وجود دارد.
همین امروز هم در ایرانی که به عنوان یک ایران شیعی در نظر گرفته میشود، یک موضوعی که یک موضوع مهم اسلامی شیعی هست به عنوان صیغه در بین عرف جامعه قبول نشده همیشه در برابرش ایستادگی کردند.
به نوعی هیچوقت حاضر نشدند که این نگاه رو تبدیل به یک ارزش همگانی بکنن.
پس ما باید مواجه بشیم با گروهی که حالا باورمند به این اسلام هستن و با تلطیف و تغییر چهره های اسلامی سعی دارن که این نگاه رو خوشایند بکنن برای مردم همسو با نگاه مردم بکنن، نزدیک به آرا و عقاید مردم، هدف های مردم و خواسته های مردم بکنن.
پس ما با یک گروهی هم قاعدتا روبرو شدیم.
فرای اون دسته ای که دوست داشتند این تغییرات رو بوجود بیارن تا باعث پیشرفت اسلام بشن.
فرای اونهایی که دل در گرو اسلام داشتند و دوست داشتند با تلطیف این یک راه تازه ای رو بوجود بیارن، فرای تمام گروه های دیگری که افکار مختلفی داشتند، برخی هم سعی کردند که یک تصویر تازه ای بدهند تا به نوعی مورد قبول مردم قرار بگیره.
موضوعاتی که در تضاد با باورهای عمومی مردم هست با فرهنگ اجتماعی غالب مردم هست، با عرف جامعه هست رو کمرنگ کنن، تضعیف کنن، تلطیف کنن، نگاه تازه ای میدن تا مردم هم بخوان این ها رو قبول کنن و باهاش کنار بیان.
پس یک بخشی هم قاعدتا با این هدف وارد این وادی شدن و اصولا ما مواجه میشیم با گروه های مختلفی که سعی در اصلاح اسلام دارن و سعی دارن اسلام رو تلطیف کنن از شعرا.
شما در نظر بگیرید چه شعرایی که حالا سعی کردن داستان های خونبار اسلامی رو بهش یک رنگ و بوی دیگه ای بدن.
سعی کردن این خشونت و وحشت رو تعبیر به حکمت خداوندی بکنن.
سعی کردن این نگاه های دگم و وحشتناک رو تعبیر به لطافت بکنن.
از دل این خشونت و جنون یک تصویر خوشایندی را پدید بیارن.
از همون ادبیات میتونید این رو در نظر بگیرید.
از هنر میتونید در نظر بگیرید که چگونه افرادی در این وادی حرکت کردند.
از دستاویز هنر استفاده کردند و این ابزار را در دست گرفتند تا اسلام را به نوعی تلطیف کنند.
گاها شاید خواستند تضعیف کنند.
شاید خواستند قدرت او را کم کنند تا کمتر در زندگیشان نقش داشته باشد تا کمتر آنها را مورد هجوم قرار دهد.
تا کمتر آنها زیر این آرواره های سنگین از بین بروند و نابود بشن.
زیر این پاهای قدرتمند پر از خشم و کینه ی اسلام له بشوند و از میان بروند.
شاید خواستند تضعیف بکنند، شاید خواستند تلطیف بکنند و به نوعی برای مردم آن را آسان تر هضم بکنند.
آسانتر مردم بتوانند با آنها کنار بیایند و موانعی که در برابر نگاه های اجتماعی شان هست.
گاها خواستن در کنار این تلطیف کردن انسان ها رو تحمیق بکنند.
عناوینی رو با آنها در میان بزارند.
اما در حقیقت اون معنای اصلی را زیر هزاران لفاظی از میان بردارند.
حالا در باب یک زشتی وحشتناک صحبت بکنند اما اینقدر در کلمات خود رو غرق بکنند، اینقدر واژه بازی به نوعی بکنند تا در نهایت یک تعبیر و تفسیر تازه ای از اون دهشت و وحشت بدن به انسان ها در نهایت زشتی رو تعبیر به زیبایی بکنند.
خشونت رو تعبیر به عطوفت بکنند و با این تحمیق انسان ها این راه رو به پیش ببرند.
و ما مواجه می شیم با گروه ها و طیف های فکری متنوعی که در این راستا گام برداشتند برای اصلاحی که در نهایت به سود اسلام گام بردارند.
قاعدتا تمام این ها در پی اسلام بودن باورمند به اسلام بودند.
خواستن اسلام به پیش بره و قدرتمند بشه چون دسته ای که خواستند با این تقابل ها، با این تفکرات تازه، با این اصلاحات در راستای پیشرفت حرکت بکنند.
چه اونهایی که با تحمیق انسان ها سعی کردند این نگاه رو دنباله دار قدرتمند کند.
همه و همه در کنار هم در خدمت اسلام و برای اسلام بودند و اصولا روزی خودشان را هم از همین اسلام خورد.
اما یکی از نکاتی که باید در بابش صحبت کرد این است که ما قاعدتا در باب اسلام هم فکر می کنم صحبت کردیم.
اگر هم نکردیم حالا یک اشاراتی در بابش داریم.
ما وقتی در باب اسلام صحبت می کنیم گفتیم که اسلام به مفهوم این است که شما نمی توانید هیچ وقت نزدیک به هیچ اصولی باشید.
شما در باب فرو می توانید اصلاحات را شکل بدهید.
یعنی شما وقتی نزدیک به یک معنای مشخص می شوید نزدیک به یک دین می شوید، نزدیک به یک نگاه سیاسی، فلسفی و یا هر نگاه دیگری.
نگاه اخلاقی هم که بشوید یک اصول مشخصی دارید.
در باب این اصول با شما صحبت شده.
به عنوان مثال وقتی شما نزدیک به یک معنایی به اسم اسلام می شوید، یک اصل مستحکمی به اسم توحید دارید.
یگانگی خدا دارید.
هیچ اصلاح طلبی در جهان هستی که در دل اسلام وجود داشته باشد قاعدتا نمی تواند این اصل یکتاپرستی و توحید را تغییر بده و درش خللی به وجود بیاره چرا که این اصل بیانگر وجودیت اون دین هست.
دلیل و انتزاعی است که باعث میشه اون دین اصلا وجود داشته باشه.
شما اگر توحید رو از اسلام بگیرید از اسلام هیچ چیزی باقی نمی ماند.
بیشتر معنای خودش رو از این یگانگی میگیره.
از این اعتقاد به توحید خدا می گیره، از این اعتقاد به قدرت خدا، فرمانده بودن خدا، فرمانبرداری بندگان و بردگان میگیره و اصولا این اصل غیر قابل عدول در دین اسلام.
و شما وقتی در باب اصلاحات صحبت می کنید هیچ وقت نمی تونید به معانی اصلی نزدیک بشید.
به این اصول نزدیک بشید.
تنها موضوعی که در برابر شما هست در باب اصلاحات این هست که در باب فروع تغییراتی رو به وجود بیارید.
حالا شما در نظر بگیرید اگر جمهوری اسلامی را در نظر بگیرید.
هیچ اصلاح طلبی در هیچ زمانی از زیست خودش نمی تواند نزدیک به یک مفهومی مثل رهبری ولایت فقیه بشود.
چرا که جمهوری اسلامی فارغ از ولایت فقیه بی معناست.
یعنی یک اصل غیر قابل عدول است در دل جمهوری اسلامی که معنا گر جمهوری اسلامی است.
وجود جمهوری اسلامی مترادف با ولایت فقیه است.
و این اصل غیر قابل عدول است و هیچ اصلاح طلبی هم نمی تواند نزدیک به این معنا بشود.
اما شاید در فروع بتواند تغییراتی را به وجود بیاورد.
هدفش تغییرات در فروع بوده و می تواند نزدیک به این فروش.
شاید به عنوان مثال بخواهد ریاست جمهوری را به جای چهار سال تبدیل به پنج سال به جای دو دوره تبدیل به سه دوره کند یا تغییراتی را در این مبانی فرعی به وجود بیاورد.
به عنوان مثال شما مواجه می شوید با قصاص اسلام.
این قصاص اسلامی یک اصلی است جدا نشدنی از اسلام.
هیچ اصلاح طلب دینی نمی تواند نزدیک به این معنا بشود که حالا قصاص را زیر سئوال ببرد چرا که زیر سئوال بردن قصاص اصلی است که از سوی خدا مطرح شده و این به معنا و مفهوم این است که شما به خداوند اعتقاد نداشته باشید.
به این راه خداوندی اعتقاد نداشته باشید و اصولا زیر پا بگذارید.
این مرتبتی که ما به عنوان اسلام می شناسیم اما شاید در فروع بتوانید تغییراتی را به وجود بیاورید.
همان طوری که اتفاق هم افتاد، اگر باور دارند مسلمانان اهل سنت در کشور عربستان که حالا در قبال این قصاص در قبال این اعدام کردن دیگران را گردن بزنند، شما می توانید این تغییر را در فروع به وجود بیاورید و نحوه این معدوم کردن رو تغییر بدین.
میتونید این ها رو دار بزنید.
پس اصولا وقتی ما در باب اصلاحات صحبت می کنیم، این اصلاحات هیچ وقت نزدیک به معانی و اصول نمی شود.
نمیشه همواره در فروم تغییراتی رو بوجود بیاره و ما داریم در باب موضوعی صحبت میکنیم پس در اصل موضوع نمیتونه تغییری بوجود بیاره و قاعدتا این اصلاح هیچوقت نمیتونه این اصالتی که در اسلام وجود داره و موضوعاتی که ما دربارش مطرح کردیم رو درش تغییری بوجود بیاره.
موضوعاتی که باعث این دهشت و وحشت در جهان شده باعث این زشتی های بی حد و حصر شده.
یعنی شما مواجه میشید مثلا به عنوان مثال چیزی که همین الان به خاطرم رسید چند همسری و چند همسری که یک اصل اسلامی هست در قرآن بهش اشاره شده.
حالا هیچ اصلاح طلبی نمیتونه بیاد چند همسری رو تبدیل به تک همسری بکنه و حقوق زنان رو در این زمینه به نوعی به وجود بیاره.
یا در باب دیه یا در باب ارث زنان یا در باب مسائلی از این دست که حقوق زنان پایمال شده.
اینها اصولی است غیر قابل عدول.
اما شاید در مبانی ای که به فرع بر میگرده بتونه تغییراتی رو هم به وجود بیاره اما در اصل نمیتونه بوجود بیاره و اصولا این اصلاح طلبی به نوعی در جا زدن در دل همین باورها هست.
اما موضوع مهمی که در دل اینها وجود داره این هست که اینها با یک معنی روبرو میشن که برگرفته از همون نگاه اصلی اسلامی هست یعنی کتمان واقعیت برای ساخت حقیقت خود.
من در باب این موضوع هم صحبت کردم.
این تفاوت بین حقیقت و واقعیت.
واقعیتی که در برابر دیدگان ما به عین قابل رویت است و ما همواره باهاش روبرو هستیم و حقیقتی که حالا در دل انسان ها شکل میگیره و تبدیل به باور میشه در نهایت تبدیل به یک ایمانی میشه که حالا این حقیقت شکل گرفته.
گاها واقعیت رو هم تحت شعاع خودش قرار میده.
واقعیت قابل دیدن و رویت رو هم زیر پا میزاره.
این یک بخشی است که ما در اسلام، در ادیان ابراهیمی و در این ادیان یکتا پرستانه به عنوان یک اصل در برابر دیدگان خود می بینیم.
ایمانی که حالا باعث شده هر واقعیتی رو زیر پا بذاره.
شما مواجه میشید با اعتقادات اسلامی که در زمینه های مختلف حقیقتی رو پدید آورده.
در برابر واقعیت هست اما بهش ایمان داره و غیر قابل خدشه هست.
همین نگاه عینا در بین این اصلاح طلبان هم رویت میشه.
یعنی همین نگاهی که حالا قرار هست واقعیات رو به کنار بزنن و اون حقیقت خودساخته خودشون رو مطرح کنند.
یعنی شما مثلا نزدیک میشید با حالا این جماعتی که قرار هست در باب یکی از موضوعات اسلامی صحبت بکنند، در باب یک مساله ای مثل خشونت خانگی علیه زنان.
به عنوان مثال ما درباره اش صحبت کردیم که در آیات قرآنی ما روبرو با یک آیه ای میشیم در سوره نساء که حالا داره در باب این صحبت میکنه که در قبال زنان نا فرمانبر و به نوعی کسانی که حالا فرمان اون خدای بر زمین که مرد هست رو به پیش نمی برند.
چه رفتاری باید کرد؟
گفتیم که در سه مرحله مردم را انذار می کنه.
راه و طریقت بهشون میده که حالا در قبال این زنان رفتار کنید.
زنانی که قرار بوده به عنوان بنده و برده شما در این ساختمان ساخته شده و این طبقات که خدا به وجود آورده در نوک هرم خداوند قرار دارد و در پله های دیگر انسان به عنوان اشرف مخلوقات.
در جنسیت هم یک مردی است که خداست و زنی که فرمانبردار هست فرمانده و فرمانبردار باز اینجا شکل میگیره، حاکم و محکوم شکل میگیره.
حالا این حاکم به شما یک حکمی میده و شما اگر فرمانبرداری نکنید و به نوعی یاغی گری بکنید و در برابر او ایستادگی بکنید، راهکاری است که خدا به شما میده.
راهکارش این هستش که شما باید با این ها صحبت نکنید، با این ها همبستر نشوید و در نهایت این هست که این زنان رو بزنید.
حالا شما وقتی با این واقعیت اسلامی رو به رو میشید که مطرح شده هست در دل اسلام مواجه میشید با این اصلاح طلبانی که سعی در کتمان این دانستن به واسطه ی یک حقیقتی که در ذهن خود شکل داده اند اینکه خشونت علیه زنان زشتی است.
حالا با توجه به این باوری که دارند سعی می کنند که از این باور خودشان هم اسلام دفاع بکنند.
حقیقت ساخته شده با توجه به معانی تازه ای که در جهان شکل گرفته، معانی که انسان ها شکل داده اند، یک حقیقتی را برای خود ساخته اند.
حالا حقیقتی است در برابر حقیقتی است که حالا به واسطه ی آن قرار است که هر واقعیتی کتمان بشود.
و شما مواجه میشید با این نگاهی که در دل این مصلحان اجتماعی شکل گرفته.
این مصلحان به نوعی اسلام و این هایی که قرار است یک اصلاحی را در اسلام شکل بدهند، با توجه به همان نگاهی که در اسلام هم به آن اذعان شده، ما گفتیم در باب این حقیقتی که قرار است شما به واسطه ی آن هر واقعیتی را کتمان بکنید.
حالا مواجه می شوید با این مصلحان به نوعی اسلامی.
حالا این ها قرار است یک اصلاحی را در اسلام به وجود بیاورند و یک باور تازه ای را از جهان پیرامون خود از انسان ها گرفته اند.
یک باوری که در بین انسان ها شکل گرفته به عنوان اینکه خشونت علیه زنان زشتی و بدی است.
حالا مواجه شدن با این حقیقت شکل گرفته در ذهن خود و یک واقعیتی در برابر آنها است.
این واقعیت اعم از این است که شما در قرآن آیه صریحی دارید در باب اینکه زنان را بزنید.
فرای آن روبروی شما یک واقعیت بزرگی است که در بین مسلمانان این خشونت وحشتناک خانگی اتفاق می افتد.
به واسطه همین باور هست به واسطه به نوعی اشاعه همین باور هست.
در طول تاریخ این نگاه پیش رفته توسط عالمان دینی که به نوعی دنباله روان اسلامی مطرح شده، حالا اینها مواجه شدند با این معنی که باهاشون در میان گذاشته شده.
حالا اینها در قبال زنان بدترین و وحشیانه ترین رفتارها را هم انجام میدن.
ما مواجه میشیم با این خشونت های افسار گسیخته ای که داره انجام میشه در قبال زنان.
و حالا این ها همه این واقعیت رو زیر پا میذارن چرا که به یک حقیقتی معترف هستن و شروع میکنن به صحبت کردن و بهانه تراشیدن و این معانی رو تغییر دادن که منظور از زدن زنان زدن اون ها نیست.
منظور از اینکه اون ها رو بزنید یک معنای ماورای این زدن هست.
موضوعات دیگری هم هست.
باز هم به همین شکل مواجه میشید با کسی که حالا داره صحبت میکنه پیرامون این موضوع که آیه های صریحی در قرآن اومده در باب بریدن دست دزد ها، بریدن دست و پای محاربین.
حالا یک معانی در جهان حال حاضر شکل گرفته که جماعتی از این مصلحان اسلامی به اون معترف شدن.
اینکه بریدن دست وحشیگری است، شلاق زدن وحشیگری و دیوانگی و جنون است.
حالا این معانی تازه مطرح میشه و تبدیل به یک حقیقت ذهنی برای این جماعت مصلح اسلامی میشه.
حالا با توجه به این حقیقتی که به اون باور پیدا کردن هر واقعیتی رو کتمان میکنن.
شما روبرو میشید با این جماعت که به سادگی کتمان میکنه این قاعده اسلامی رو.
این حکمی که خداوند داده اگر آیه قرآنی رو با اینها مطرح کنید باهاتون صحبت میکنن در باب اینکه منظور خداوند از این بریدن دست بریدن دست روح اونها بوده.
حالا اینکه با اینها صحبت بکنید در باب اینکه معنای این چیست؟
اینکه انسانی که این روح رو نمیشناسه چگونه قرار است که دست روح او رو ببرد؟
اینکه خدا چه نیازی داشته اگر قرار بوده دست این روح رو ببره با انسان هایی که حتی اون روح رو نمیشناسند مطرح بکنند و فرای این مطرح شدن این باعث چه اتفاقات وحشتناکی شده.
حتی امروز بعد از گذشت هزار و چهارصد سال در جمهوری اسلامی شما مواجه میشید با این بریده شدن دست.
حتی امروز هم این اتفاقات داره میفته و در طول این تاریخ به کرات چندین بار این اتفاق افتاده.
شما مراجعه می کنید به دورانی که در همین جمهوری اسلامی دارد اتفاق می افتد.
تمامی این احکام دینی که دارد رعایت می شود برخویش دارد رعایت می شود.
مواجه می شوید با حکومت عربستان به عنوان یک حکومت سوم.
در طول تاریخ چه رفتارهایی انجام داده که به گذشتگان می رسد؟
به دل عثمانیان می ریزد.
باز هم گذشته بر می گردد به دوران خلفای راشدین.
تا حالا قدرت را داشته اند.
ابوبکر، عمر، عثمان.
اینها چه کارهایی کرده اند در دوران عمر؟
چگونه کسی سنگسار می شود؟
به سادگی در دوران خود محمد و پیامبری او چه رفتارهای او کرده؟
چه مجازات هایی را او انجام داده؟
فراتر از آن به دل خور و قرآن می ریزد.
دارید این آیات را در دل قرآن می بینید که حالا راهگشای تمام مسلمانها در طول تاریخ شدند.
اما به واسطه این باوری که اینها دارند و این حقیقتی که برای خود ساخته اند، هر واقعیتی رو کتمان میکنن و تمامی واقعیات قابل رویت رو کتمان میکنند.
برای هرکدام بهانه ای میارن دلیلی میتراشند فرای اینکه اینها تا چه اندازه بی حد هست، بی اندازه هست، بی ارزش است و هیچ تاثیری را بر بین انسان ها به وجود نمی آورد که در برابر شما همان باورمندان به آن دین وجود دارند که هیچ نوع اصلاحی را قبول نمیکنند و اصولا این اصلاح در اصول غیر قابل اتفاق افتادن هست و شما نمی توانید نزدیک به این معانی اصلی بشوید.
اصلا قرار نیست که بتونید همچین تغییری رو به وجود بیاورید.
فرای آن شما مواجه هستید با یک اعتقادی که به عنوان خاتم و رسولان مطرح شده.
رسالت به پایان رسیده ارتباطی دیگر با خدا وجود ندارد.
دین های خداوندی به نهایت خود رسیده اند و اسلام این ها را درمیان گذاشته.
حق و حقیقت را در میان گذاشته و دیگران را نا حق پنداشته.
با توجه به این تفاسیر و ارزش هایی که بیان کرده، حال شما هیچ جایی ندارید که اینها رو تغییر بدید.
قرار بوده هر قانونی که خوانده شده تا آخرین روز حیات تمام انسان ها ادامه پیدا بکنه.
اگر در روز نخستین در باب بریده شدن دست دزدان گفته شده تا آخر دنیا هم قرار هست که این اتفاق شکل بگیره.
شما مواجه میشید با این مصلحان اجتماعی که گاها در پی این معانی هستند این حقیقت ها رو ساختند و سعی میکنن با دستاویزی به هزاران هزار عنوان مختلف به نوعی حرف های خودشون رو به پیش ببرند.
حرف هایی که نه جنبه ی واقعی داره که کسی بتونه اونها رو قبول کنه و ارتباطی با انسان ها برقرار کنه و خود مسلمون هایی که اینها رو کافر و حربی و در برابر اعتقادات خود میدونند و هیچ کس در قبال این ها نمیتونه هیچ موضع مشخص و مثبتی داشته باشه.
چرا که واقعیت در برابر دیدگان همه کتمان میشه.
از روش رد میشه و یک حقیقت ساخته شده به ذهن رو شما باهاش روبرو هستید و این دستاویز زشتی که قرار میدن به هر چیزی دستاویز میکنن تا بتونن اون معنای خودشون رو به پیش ببرند.
هر معنایی که وجود خارجی نداره رو به میان میکشند و شما مواجه میشید با این که هیچ معنایی رو در بین این سخنان نمی یابید که هیچ سنخیتی با واقعیات جهان شما داشته باشه.
اگر صحبت از مبانی اسلامی میشه به هیچ تاریخ مشخصی هم رجوع نمیشه.
این که این تاریخ پر هست از رفتارهای خشونت باری که اتفاق افتاده.
حالا مواجه میشید با این دستاویزی که حالا قرار هست خیلی از این موضوعات رو توجیه بکنه.
قرار هست خیلی از این موضوع ها رو خدشه دار بکنه.
اصلا دربارش صحبت نکنه.
یک موضوع دیگه ای از دل اون بیرون بیاره.
قرار هست که این تساوی را تغییر بده تا مردم را تحمیق کند.
اگر در صدر اسلام ما مواجه می شویم با جنگ های بی شماری که محمد انجام می دهد، انسان های بی شمار و بیگناهی که از زیر تیغ نفرت و خشم و کینه ی او رد میشوند.
این نگاه اسلامی که تا این حد جنگ و جنون و جهاد را شکل داده و به پیش برده.
حالا شما مواجه میشوید با یک تصویری که قرار است این را خدشه دار بکند.
این تصویر را تغییر بده تا انسان هایی به او باورمند بشوند.
تا انسان هایی در تحمیق و حماقت این را قبول بکنند.
این تصویر خدشه دار شده را.
مباحثی که دورتر و دورتر از واقعیات میشود و مدام در حال ساخت یک حقیقت ذهنی است که قرار است با دستاویزی به هر چیزی در دل این حقیقت دور مانده از این واقعیت معنا پیدا بکند.
مباحث دور از ذهن بی شماری را مطرح میکنند.
مثال زدیم درباره اش صحبت کردیم.
از اینکه قرار باشه زنان رو بزنید منظور زدن نیست.
اگر دست ها رو قرار هست که ببرید اینها منظور دست جسمانی نیست.
منظور جسم دست روحانی است و عناوینی که اصلا نمی تونید متوجه بشید که این دستاویزی تا کجاست.
برای در میان گذاشتن چه معنایی، چه ارزشی در دل چه باوری؟
باوری که هزاران راه و طریقت رو در میان گذاشته در برابر دیدگان.
تاریخ مدونی داره که میشه با رجوع به اون هزاران هزار این عناوین رو دید.
کتاب قرآنی داره که آیات بیشماری پیرامون این خشونت و وحشیگری و جنگ و جهاد و زشتی با شما صحبت کرده.
زندگی پیامبر در برابر شما هست تا تمام این مثالها رو ببینید.
احادیث بیشماری در برابر دیدگان شما هست تا این مصادیق رو ببینید و حالا شما با دست آویزی به یک حدیثه مثلا کوچکی در یک جایی قصد دارید یک معنای بزرگی رو تغییر بدید که غیر قابل قبول هست.
نه انسان هایی که فارق از این دین هستند میتونند با این ها ارتباط برقرار کنن چون هیچ نزدیکی با واقعیات نداره.
نه انسان هایی که مسلمان زاده هستن و میتونن با این ها ارتباط برقرار کنن و نه مسلمون هایی که معتقد هستن که شما مسلما بدعت گذار و کافر میدونن.
شاید تنها دریچه در برابر شما همون جماعتی باشه که چیز خاصی نمیدونه و این صحبت های تازه ای که لطیف تر از زیباتر هست رو قبول کنه و سعی کنه اون نگاه بیمارگونه گذشته رو دوباره با یک چهره تازه ای تصویر کنه.
و شما باید مواجه بشید با یک دوران تحمیق بی شماری که حالا قرار هست یک انسان های بیشتری رو برای سالیان دراز بیشمار در برابر هم به اعماق این خواب ببره.
روزگاران بیشمار اینها با این نگاه دگم انسان ها را سر بریدند و در وحشیانه ترین شکل ممکن این نگاه آلوده خودشون رو پیش بردند.
حالا شما باید شاهد روزگارانی باشید که با پنبه سرتون رو ببرن و شما رو در این جنون به پیش ببرند و شما شادمان بشید از این جلادی که داره شما رو میکشه و به قتلگاه میبره.
من یک دوران تازه ای رو خواهد ساخت که در این جنون بیکرانی رو هم به خواب غرق بکنه.
هر روز از اون معانی و اون واقعیات در برابر دورتر و دورتر میشه و یک تصویر خیال انگیزی رو خواهد ساخت که دور از معانی واقعی هست.
دور از اون اصول مطرح شده هست و شما در چنگال این معانی تازه بیان شده گیر میکنید و هر روز هم از اون واقعیات دورتر میشید.
حالا قرار هست که برای مدتی هم در حقیقت ساختگی ی این ها غرق بمونید.
در حقیقت ساخت این ها به خواب فرو برید.
سالیان درازی به خواب فرو رفتید و با وحشیانه ترین شکل ممکن شما را سلاخی کردند و حالا قرار است که در این خواب و رویای ساخته به حقیقت ذهنی این ها هم دنیا را به پیش ببرید.
حقیقتی که اگر به آن معترف هستید، اگر به آن معتقد هستید، اگر اعتقاد و باور آوردید که کشتن زشتی است، قتل بدی است.
سنگسار کردن نهایت وحشیگری و وحشی خویی است.
کودک همسری نهایت جنون انسانیست.
رفتار نابرابر با زنان معنای نابرابری و حماقت انسانی است.
به عناوینی از این دست رسیدید می توانید دست بشورید از این اعتقادات مسمومی که تمام این تفکرات را به وجود آورده.
اگر به یک معنای مشخصی رسیدید، قرار نیست که حتما خود را آویزان به یک نگاه بکنید.
قرار نیست که تا آخر عمر خود را آویزان به آن نگاه های مسموم بدانید و سعی در این داشته باشید که چهره ی او را تلطیف کنید.
این دیو بد صورت و بد سیرت را آرایش بکنید و پیرایش بکنید و با میان با مردمان در میان بگذارید.
اگر به یک باور تازه ای رسیدید که فارغ از این اعتقادات مسموم و بیمار و جنون آمیز است، همان اعتقادات را مطرح کنید.
در باب همان ها صحبت بکنید.
چرا تا این حد معتاد به این موضوع باشید که مردم شما را تصدیق بکنند؟
مردم در کنار شما قرار بگیرند؟
بخشی از این ها گفتم در راستای این است که شما اعتقاد به اسلام دارید.
دوست دارید که اسلام پیشرفت بکند.
امروز جهان را در پیش روی خودتان را در پیشرفت در این مبانی فکری می بینید و سعی می کنید که این اعتقادات را نزدیک به این پیشرفت های انسانی بکنید تا شاید اسلام هم در این وادی پیشرفت هایی بکند.
این قابل درکه و در همان راستای تحمیق مردمان هست.
دور کردن آنها دو باره از یک واقعیتی است.
حقیقت گذشته رو قرار هست که تغییر بدید، تلطیف بکنید، آرایش بکنید تا بیشتر اون رو قبول کنه.
یک بخشی هم قاعدتا در راستای این داره حرکت می کنه که حالا این چهره ی دهشتناک اسلامی رو به نوعی مزین بکنه و آرایش و پیرایش بکنه.
اونها هم در راستای همین اسلام دارن گام بر میدارن.
اما اگر در دل اینها اشخاصی وجود دارند که به این ارزشهای تازه انسانی ایمان آورده اند، چرا باید خود را تا این حد بنده و عبد این نگاه مسموم و بیمار بدانند؟
چرا باید در طلب ساخت طلا از دل خاک باشند؟
چرا قرار باشه از سنگ به طلا برسند؟
چرا قرار هست که از زشتی به زیبایی برسند؟
اگر زیبایی رو بهش ایمان آوردند قرار است اون رو مطرح بکنند.
چرا باید خود را خار بکنند؟
برای اینکه شاید به واسطه این نگاهی که شکل گرفته و ادامه پیدا کرده، انسان های بیشتری دور خود جمع کنند، چرا باید تنها و تنها به امید این باشند که مردم آنها را تصدیق کنند؟
اگر به یک باور درستی در این باره رسیده اند باید به میدان بیایند و فریاد بزنند.
اما حقیقت امر در این است که شما مواجه می شوید با این نگاه دگم و بیمارگونه ای که حالا دارد باز هم با همان تعاریف گذشته به پیش می رود.
همان اعتقادی که از گذشته درباره اش صحبت کردیم.
حقیقت خودساخته ای که از واقعیت هم باارزش تر است.
حالا باز هم با همان نگاه روبه رو هستیم.
حالا اینقدر این حقیقت تازه ساخته برای او بزرگ و قدرتمند است که شما اگر در باب مسائل مختلف با او صحبت کنید، مثال از جمهوری اسلامی بیاورید، صحبت از عربستان بکنید، اینها همه نامسلمان می شوند.
اگر از پاکستان بگویید آنها هم نامسلمان هستم.
اگر برید و در باب دوران علی ابن ابی طالب، عمر، عثمان، ابوبکر، خلفای راشدین صحبت بکنید، امویان صحبت بکنید، عباسیان صحبت بکنید.
اینها همه کافر بودند، همه بی دین بودند.
حتی اگر از محمد نشانه و نماد بیاورید باز هم محمد هم بی دین هست.
حتی محمدی که بنیانگذار دین اسلام هم هست او هم بی دین میشه.
اسلام حقیقی رو نشناخته.
شما مواجه میشید با این طیف فکری تازه که اسلام را هیچ کس نشناخته.
اسلام یک معنایی است که اصلا غیر قابل شناخت است.
این همه جنگ و جنون و وحشیگری که در طول تاریخ اتفاق افتاده هیچ کس به معنای واقعی اسلام نرسیده حتی خود محمدی که این دین را پایه گذاری کرده هم اگر در طول حیاتش سنگسار کرده، اگر مخالفین خودش را کشته، اگر جنگ و خونریزی کرده، اگر زنبارگی کرده، اسلام را نشناخته، اسلام حقیقی به دست اینهاست و شما مواجه میشی تا انکار خدا.
و این میدانی است برای اینکه اینها ادعای خدایی بکنند.
اینها خدا بشن در جهان.
و در نهایت هم قرار است به همین مرحله برسیم.
یعنی کسانی که حالا قرار است اصلاح بکنند در این نگاه های دینی دارن دینی رو تصویر میکنن که فرای دین اسلام هست.
اصلا هیچ ارتباطی با خدا و اون نگاه یکتا پرستانه در نهایت نداره.
اگر امروز موضوع بحث و نگاه پیرامون به عنوان مثال حقوق برابر زنان هست، اینها دینی رو تصویر میکنند که نهایت برابری رو داره تصویر میکنه.
چیزی که فارق از اسلام هست.
اگر اسلام در باب گرفتن چهار همسر صحبت کرده، اگر در باب کودک همسری صحبت کرده، اگر در باب حقوق پایمال شده ی زنان صحبت کرده، در باب حجاب اجباری صحبت کرده، اگر در باب ارث و دیه صحبت کرده و این نصف حق داشتن زنان صحبت کرده.
همه اینها به کنار گذاشته میشه چرا که اینها دارن یک تصویر تازه ای از یک دین خیالی میدن که همه ارزشهای امروز انسانی رو هم در خودش جای داده.
فردا اگر موضوع بحث در باب جان ها باشه، در باب آزادی جان ها و برابری جان ها باشه، شما مواجه میشید با کسانی که حتی شاید باور دارن که این مسئله در ابتدا هم در اسلام بیان شده و اسلام در باب این موضوع صحبت کرده و این یک اسلام حقیقی هست که هیچ کس تا به حال معنیش رو نفهمیده.
نه جمهوری اسلامی تا الان فهمیده که این اسلام چیه.
نه پاکستان فهمیده نه عربستان، نه عمر و ابوبکر عثمان نه علی و نه حتی خود محمد.
و در نهایت نه حتی خود اون خدا.
اگر بازی به این شکل از شما ادعای پیامبری بکنه و شما ادعای خدایی بکنید، دین تازه ای رو به وجود بیارید و این حقیقت تازه رو با مردم در میون بزارید.
اما اگر قرار هست در باب این اسلام صحبت بشه قرار هست که در باب موضوعات اسلامی صحبت بشه.
قرار هست در باب واقعیاتی که اسلام وجود دارد.
اسلام یک دینی است که تاریخ مدون و مشخصی داره.
یک قرآنی داره که تحریفی درش اتفاق نیفتاده.
به گفته خود مسلمان ها یک کتاب مدونی داره، یک کتابی داره که قانونگذاری درش شده.
احکامی درش مطرح شده.
قسطی در بابش صحبت شده.
میشه در باب این ها صحبت کرد؟
در باب واقعیات اسلامی میشه صحبت کرد.
در باب احادیثی که صحیح است به نزد خود مسلمون ها میشه صحبت کرد.
میشه در باب تاریخ زیستن محمد صحبت کرد.
و در نهایت با همین دریچه هاست که ما به شناخت اسلام می رسیم.
اما نه معانی ای که امروز انسان ها به صورت عرفی به واسطه تفکر کردن، به واسطه انسانگرایی به واسطه جهان مدرن بهش رسیده اند.
حالا شما این ها رو تبدیل به حقیقت خودتون بکنید و همه این ها رو ربط بدید به اسلام که دور از واقعیت در برابر ماست و اون حقیقتی است که شما بهش معترف هستید و تنها نقطه اتصال شما به اسلام هم در همین نکته است که حقیقت ساخت و به باور من باارزش تر از واقعیت در برابر است.
در باب این مسائل خیلی میشه صحبت کرد.
من یه مقاله ای هم تحت عنوان کیمیا در کتاب کیمیا دارم که در باب همین مسئله به نگاه نواندیشان دینی نوشته شده.
میتونید با مراجعه به اون هم اون مطلب رو هم مطالعه کنید و نظرات و آرای من رو پیرامون اون موضوع بدونید.
این هم موضوعی است که به شدت میشه درباره اش صحبت کرد.
موضوعی است ادامه دار در زیست امروز ما به شدت در برابرش هستیم.
یه نکته انتهایی هم که میتونم دربارش صحبت بکنم این هستش که خب قاعدتا وقتی ما یک نگاهی میکنیم به تاریخی که بر جهان هستی گذشته به ویژه در باب رنسانس مواجه میشیم با این اصلاح دینی که در اروپا هم شکل گرفت و این نگاه دگم و رادیکالی که در ارتدوکس مسیحی وجود داشت شکسته شد و کم کم کمرنگ شد.
خب خیلی ها در باب این مسائل صحبت کردند، کتاب ها نوشتند و فلسفه ها به وجود آوردند، سوال ها رو مطرح کردند و در نهایت به یک اصلاح دینی رسیدند.
و این اصلاح دینی در نهایت دریچه ای بود برای کنار زدن این قدرت مذهبی، برای کنار زدن این نگاه و این سلطه ای که ارکان مذهب نسبت به مردم و اجتماع داشتند.
این قاعدتا اجتناب ناپذیر هست و احتمالا اسلام هم در خود خواهد دید و اتفاق هم خواهد افتاد.
این موضوعی است که شاید کمک بکنه و قاعدتا هم کمک خواهد کرد به نگاهی که حالا تلطیف بشه و جهان اسلام رو هم از این خشونت دهشتناک بیرون بیاره.
اما این نگاهی که حالا گره خورده با حقیقتی که تا این حد به اون معترف هستند و هر واقعیتی رو از برابر بر میدارن، نقطه کلیدی است.
نقطه مهم دیگر این است که اسلام به واسطه این خاتم و رسول بودن در هر تغییری بسته به این نگاه تا دندان مسلح در برابر نگاه های اصلاح طلبانه ایستادگی خواهد کرد و این آن نقطه دیگری است که در دل اسلام وجود دارد.
این علاقه وافری که مسلمان ها برای برگشت به دوران طلایی و صدر اسلام دارند یک موضوع مهم است و این ها آن موانعی است که در برابر آنها وجود دارد.
فرای آن، این نگاهی که خود اینها دارند به هر دستاویزی چنگ می زنند و فرای این که قرار داشته باشند که اصلاحی به وجود بیاورند، در نگاه ها در پی تحمیق مردم هستند.
یعنی قرار نیست به معانی نزدیک بشن.
قرار نیست در باب واقعیات صحبت بکنند.
قرار هست هر واقعیتی را مصادره به مطلوب برای خودشان بکنند، رنگ و بوی اون واقعیت رو تغییر بدن، برای اون حقیقت خودساخته به ذهن خود همه چیز را زیر سوال ببرید تا یک ذهنیت در خود شکل گرفته و مطرح کنند که هیچ سنخیتی با واقعیت ندارد و این ها از نکات مشکلی که در این راه وجود دارد و باعث این.
به نوعی ناهنجاری باعث این آشوب فکری شده.
اما قاعدتا این اصلاحات اتفاق خواهد افتاد.
همان طوری که جهان این اصلاحات را به خود دیده اما تا چه اندازه در برابرش ایستادگی می شود و تا چه اندازه این ها را کافر خواهند دانست و تا چه اندازه این نگاه دگم اسلامی که قاعدتا درباره اش صحبت کردیم و گفتیم تا چه اندازه حقیقت را به نزد خود می داند و دیگران را ناحق و پوچ و باطل قلمداد می کند، تا چه اندازه پایبندی دارد به این یکتایی و این قدرت پرستی و این فرماندهی و فرمانبرداری و عناوینی از این دست، باعث ایستادگی در برابر این نگاه ها اصلاح طلبانه خواهد شد و تا چه اندازه این نگاه های اصلاح طلبانه داوطلبانه حقیقتا در پی اصلاح هستند و یا در پی تحمیق مردم هستند هم موضوع مهم نیست.
در واقع این موضوع هم بیشتر میشه صحبت کرد.
در آینده شاید در بابش صحبت کردیم و به نوعی با مصادیقی که وجود داره بیشتر و بیشتر این موضوع رو شکافتیم و ما سعی کردیم در این برنامه و اصولا در برنامه شناخت اسلام در باب مضامین اصلی و در باب کلیات صحبت بکنیم.
این قسمت آخر این برنامه بود برنامه شناخت اسلام و ما اصولا سعی کردیم در این ویژه برنامه ای که پیرامون شناخت اسلام داشتیم در باب کلیات صحبت بکنیم.
شاید در آینده در باب جزئیات صحبت کردیم، شاید در باب مصادیق اسلامی صحبت کردیم در باب آیات تاریخ اسلام.
حالا با اشاره به عناوین تاریخی کتاب ها بیشتر و بیشتر با هم صحبت کردیم تا بیشتر در باب این مبحث بزرگی که زندگی ما رو خدشه دار کرده، زیست اجتماعی ما رو تحت سلطه خود قرار داده.
بیشتر و بیشتر هم صحبت کردیم.
اما اینجا دیگه این قسمت و این برنامه و این ویژه برنامه به پایان می رسه.
در آینده شاید برنامه های دیگه ای هم داشتیم.
هدف از ساخت این برنامه همون طوری که در قسمت ابتدایی و در پیشگفتار این ویژه برنامه درباره اش صحبت کردیم این بود که ما در باب ظلم مسلمی که در برابرمان هست صحبت خواهیم کرد.
عقل سلیم حکم می کنه که ما در برابر مظالمی که در برابر ما شکل گرفتن صحبت بکنیم و بزرگترین این ظلم ها و این نگاه یکتا پرستانه ای که زندگی ما رو درگیر خود کرده قاعدتا اسلام هست.
ما در باب این موضوع مهم صحبت کردیم که زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی همه گونه های زیست ما رو تحت تاثیر خودش قرار داده و بدترین رفتارها رو به نوعی برای زندگی ما به وجود آورده و ما همه زندگی با این معنا درگیر بودیم و سعی کردیم در این برنامه هم در این ویژه برنامه در باب این مسئله صحبت کنیم.
در آینده هم صحبت خواهیم کرد و این نگاه را ادامه خواهیم داد.
یا اینکه در کنار آن قاعدتا در باب باورهای خودمان و نقدهایی که نسبت به موضوعات دیگر و دغدغه های دیگر هم داریم صحبت خواهیم کرد.
اصولا برنامه ای به نام جان ساخته شده تا ما در باب موضوعات مختلف در باب دغدغه هامون، باورهامون، ایمان هامون بیشتر و بیشتر صحبت کنیم.
رک و صریح و بداهه صحبت کنیم و با هم در ارتباط باشیم تا این حرکت تغییر شکل بگیرد.
در انتهای برنامه هم دوست دارم باهاتون مطرح کنم.
اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه این راه تغییر شکل بگیره.
میتونید این آثار رو با دیگران درمیون بزارید.
منظور از آثار هم فقط برنامه ای به نام جان نیست.
من پیش تر از اینکه برنامه ای به نام جان رو ضبط و پخش کنم آرا و افکارم رو تحت عناوین کتبی به رشته تحریر در آوردم.
این آثار به صورت رایگان در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شماست.
میتونید این آثار رو دریافت و مطالعه کنید و اگر دوست داشتید این صدا شنیده بشه و این راه تغییر شکل بگیره.
این آثار رو با دیگران به اشتراک بذارید.
ممنون که همراه من بودید.
من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.
در پناه آزادی.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
شما با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در پیشبردن اهداف ما برای رسیدن به جهانی در آزادی و برابری مشارکت کنید
وبسایت جهان آرمانی بستری است برای انتشار آثار نیما شهسواری به صورت رایگان
بیشک برای دستیابی به این آثار دریافت مطالعه و … نیازی به ثبت نام در این سایت نیست
اما شما با ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در این بستر نگاشتههای خود را منتشر کنید
این را در نظر داشته باشید که تالار گفتمان دیالوگ از کمی پیشتر طراحی و از خدمات ما محسوب میشود که بیشک برای درج مطالب شما بستر کاملتری را فراهم آورده است،
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.