
در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
ویژه برنامه : شناخت اسلام
قسمت پانزدهم : حیوان در اسلام
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 59:42
با صدای : نیما شهسواری
شناخت اسلام
در این ویژه برنامه به مفاهیم اسلامی در تمامی ابعاد نزدیک خواهیم شد و در هر قسمت سعی شده تا یکی از مبانی اسلامی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم
باشد تا بیشتر پیرامون باوری که آن را به ارث برده بدانیم و اگر قرار بر باور است با آگاهی بدان معترف باشیم
در این ویژه برنامه سعی شده تا عناوین بیشمار باور اسلامی به چالش کشیده شود و حقایق مگو این دین بیان شود
قسمت پانزدهم از نگاه اسلام به حیوانات میگوید
از قربانی کردن برپای خدایی خونخوار تا طعام خونین مسلمانان
از عید خونبار قربان تا شکار و استثمار جانان جهان
از تجاوز و تعرض تا سوزاندن و حیوان آزاری همه و همه خوی وحشی اسلام است
اسلام برای مرگ به میان آمد و سهم جانان جهان حیوان و طبیعت در برابرش مرگ بود
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
خب دوستان در این قسمت مشخص از برنامه شناخت اسلام ما قرار هست که در باب حیوان و طبیعت و نگاه اسلام نسبت به این موضوع ها با هم صحبت بکنیم.
خب قاعدتا باز هم باید نگاهمون رو ببریم و به قرآن ختم بکنیم.
فرای قرآن ما در باب مسائلی که در باب اسلام صحبت میکنیم در قسمت ابتدایی هم صحبت کردم و گفتم منابعی که صحبت می شه پیرامونش حالا یا ریشه های قرآنی داره که بیشتر ریشه های قرآنی داره.
فرای ریشه های قرآنی، احادیثی هست که خب در بین اهل سنت و تشیع مورد وثوق هست.
به عنوان احادیث صحیح مثل کتاب های شبیه به صحیح بخاری و صحیح مسلم.
در عین حال کتاب های تاریخی و سیرت نبوی هست و در کنار اون هم فتاوی ای که توسط مجتهدین و فقهای حالا چه شیعه و چه سنی اعمال شده و دربارشون صحبت شده.
یعنی ما ریشه هایی که درباره اش صحبت می کنیم از این موضوعات هست.
ما سعی میکنیم که حالا در باب این مسائل صحبت بکنیم.
خب بزرگترین و مهم ترین نکته ای که در باب نگاه اسلام به حیوان میشه درباره اش صحبت کرد.
خب نکته اول که همه می دونیم یعنی حیوان از نظر اسلام و قرآن یک موجود بی ارزشی هست و اصلا دلیل اتفاقاتی که در.
تاریخ اسلام نسبت به حیوانات اتفاق افتاده هم همین نگاهی است که مدام در پی این است که بی ارزش بودن حیوانات و طبیعت را به نوعی بازگو کند.
ما اولین مفهومی که در قرآن با آن روبهرو میشویم که باعث پیدایش این تفکرات مسموم شده، اشرف مخلوقات بودن انسان است.
اینکه ما مواجه میشویم چه در اسلام و چه در دیگر ادیان، ادیان ابراهیمی بالاخص حالا این ویژهبرنامه که پیرامون اسلام هست.
اما تقریبا شما میتوانید با این مفهوم در بین تمامی اعتقادات و اعتقادات مذهبی روبهرو شوید.
حتی در بین اعتقادات فلسفی و اخلاقی و فکری که بعدتر ها مثل انسانگرایی هم اتفاق افتاد.
اما حالا این ویژه برنامه صرفا در باب اسلام هست.
شما با یک مفهومی روبه رو میشوید به اسم اشرف مخلوقات.
یعنی یک انسانی وجود دارد که اشرف مخلوقات است، خلیفه خدا بر زمین است.
ای خداوند سبحان و رحمان و رحیم بوده که حالا خواسته یک موجودی را خلق کند.
این موجود انسان نام داشت.
پیشتر از آن موجودات دیگری هم خلق شدند.
حالا طبق گفته قرآن موجوداتی از قبیل حیوانات از قبیل طبیعتی را که ما داریم می بینیم، نباتات که داریم می بینیم، فرشتگان و جن یعنی پیش تر از انسان این موجودات خلق شدند و حالا اشرف تمام این ها را خداوند خلق می کند و قرار است که این خلیفه و پادشاه این ها باشد.
بر این ها به نوعی حکومت بکند، همه چیز برای آن باشد.
و ما این فلسفه فکری بیمار و مسموم را از همین نقطه می گیریم.
در دل اسلام این که شما مواجه می شوید با یک نگرشی که انسان را برتر از دیگران می داند.
خب نکته اول قابل عرض که من خیلی هم دربارش صحبت کردم و اصولا هم درباره اش صحبت می کنم چون به نظرم بزرگترین تفکری که ما را امروز در این وادی جنون بار چه در جوامع اسلامی و چه در جهان هستی و در بین تمامی افکار کشانده، این نگاه نابرابری است.
این اتصال نگاه نا برابرانه است که در همه جا هم رنگ و بو پیدا می کند.
این نگاهی که حتی برای بیشتر انسان ها بعد از جدا شدن از این نظام های فکری و دینی و مذهبی و وابسته به خدا هم، باز هم به همان قدرت جاری و ساری هست چرا که یک نقطه ابتدایی داشته.
این نقطه ابتدایی باعث شده که همواره در همان وادی حرکت بکنند.
یعنی شما حتی وقتی می رسید به نظام فکری که خارج از این ادیان و مذاهب هست و نظام فکریش که امروز جهان مدرن ما را ساخته هم آلوده به همین نگاه ها هست.
نگاهی به اسم خدا.
نگاه نابرابری خواهان نگاه برتری طلبانه، نگاهی که توامان شده با این ظلم و زور.
و این موضوع خیلی مهمی هست.
پس شما مواجه میشید با یک نگاه اسلامی که یک خداوندی رو داره که برتر از برتران هست، پادشاه پادشاهان هست، یکتا و همه چیز برای او هست.
قدرت بلاعزل و بزرگ این جهان هستی هست.
حالا این یک خلقی میکنه که این خلق هم قرار هست این سلسله دومینو وار نابرابری و برتری طلبی و این نگاه مسموم رو ادامه بده و اون قرار هست که یک موجودی رو بیافرینه به اسم انسان که این انسان مرتبتی بالاتر از دیگران داره.
یعنی یک خدای درون نوک هرم وجود داره که حالا یک موجودی خلق کرده که اون موجود هم قرار هست که بعد از خدا در اون نوک هرم قرار بگیره و این طبقات ساخته بشه و این نگاه نابرابری طلبانه هم شکل بگیره و این اون مشکل بزرگیست که در بین تمامی تفکرها هم جاری و ساری است.
امروز هم که شما در جوامع مختلف با آن روبه رو میشوید باز هم همین نظام فکری است که نظام فکری غالب در جهان است.
یعنی حتی مثلا با یک مفهومی به اسم دموکراسی شما روبه رو می شوید که دیگر بزرگترین پیشرفت بشری به حساب میاد.
امروز همه و همه در به نوعی در دست و پا زدن هستند که به این مفهوم بزرگ بشری و انسانی برسند.
در همین نگاه هم شما رده ها و رگه های باور به خدا رو میتونید ببینید چرا که قرار هست یک شخص جای خدا رو بگیره.
حالا با این تفاوت که در اعصار گذشته یک خدایی بوده که خودش، خودش رو خدا دونسته و پادشاه دیگران شده.
در دوران گذشته یک پادشاهی به واسطه یک جنگی که کرده یا کودتایی که کرده، یک کشتاری که کرده، حمله ای که کرده شده، پادشاه و خود خوانده خود رو پادشاه دونسته و قدرت رو در اختیار گرفته.
در این نگاه های دمکرات و به نوعی دمکراسی خواهانه.
حالا قرار هست که ما جمعا انتخاب بکنیم که خدامون کیه؟
یعنی در نهایت قرار هست که باز هم به همون نظام فکری مسموم پایبند باشیم.
پس این ها ریشه ریشه ی مذهبی داره.
اسلام هم بخشی از اون هست.
این نگاه وحدانیت و این نگاه توحیدی که اگر ما بخوایم سردمدارانش رو به نوعی ادیان ابراهیمی بدونیم و یهودیت بدونیم و این تکامل این رو در ادیان مختلف مسیحیت و اسلام هم ببینیم حتی پیش تر از اون حتی در دل زرتشتیت ببینیم حتی در دل دیگر ادیان و باورها هم ببینیم.
این هست که اون به نوعی تخم لق رو شکسته و باعث شده که تا این حد نظام های فکری مختلف در جهان بیمارگونه پیش بره.
حالا شما در فلسفه اسلامی هم باز به همین شکل پیش می رید.
یک خدایی که برتر از دیگران هست در اون نقطه و اون نوک قله قرار داره و بعد از خودش یک موجود دیگه ای رو می آفریند که قرار است او هم جانشین این خدا باشد و در نوک هرم باشد.
این نظام نابرابری طلبانه اینجا شکل می گیرد.
حالا انسان اشرف مخلوقات است.
دیگر جانداران بی ارزش تر و بی اعتبار تر هستند.
انسان برتر از دیگر موجودات است.
حالا در کنار این باور و این نگاه برتری طلبانه که در برابر برابری هست، یک مفهوم دیگری هم ناخودآگاه به وجود می آید اینکه این برتری و این بزرگ صاحب بر دیگران هست همانگونه که خدا صاحب بر انسان ها هست.
این مفاهیم در کنار هم معنا پیدا می کنند.
و این اوج بدبختی و بیچارگی انسان ها در طول تاریخ شده است.
نه تنها انسان ها که تمامی جانداران هم به واسطه این نگاه بیمارگونه وارد این جنون شده اند.
این صاحب بودن هست که ما را تا بدینجا در این خفقان و بدبختی که شد یعنی شما اون نگاه رو نگاه کنید.
این دومینوی ساخته شده رو نگاه بکنید که در نوک هرمی خدایی وجود داره که صاحب بر دیگران هست.
حالا یک انسانی رو خلق می کنه که اون هم از دیگران برتر هست و صاحب بر دیگران هست.
خودش صاحبی به نام خدا داره و این دومینو شکل گرفته.
حالا انسان به همین جا کار خودش رو ختم نمی ده.
حتی در دل خودش هم سعی میکنه که تقسیمات بیشماری رو به وجود بیاره.
این تقسیمات به واسطه جنسیتشون می تونه باشه.
به واسطه ملیتشان می تونه باشه، به واسطه افکارشون و عقایدشون میتونه باشه و ما مواجه میشیم با تقسیمات بیشمار.
حالا یک مسلمان با ارزشتر از کفار هست، از مشرکین هست، یک مرد با ارزش تر از زنان هست، یک ایرانی با ارزش تر از یک افغانستانی هست و الی آخر.
و این تقسیمات شروع به جریان پیدا کردن میکنه.
در دلش یک صاحب شدنی هست.
حالا یک مردی قرار هست که صاحب زن خودش باشد.
یک مومن دیندار مسلمانی قرار هست که صاحب بر کافران باشه، صاحب بر اموالشان باشه، صاحب بر همسرشون باشه، بر فرزندانش باشه، صاحب بر جانش باشه و حتی کار فراتر میره.
حالا قرار هست که یک نیرویی رو که ضعیف تر هستند به واسطه قدرت خودشون، به واسطه کثرت خودشون یا به هر واسطه دیگری.
قرار هست که صاحب اونها بشن.
نظام برده داری شکل میگیره.
اینکه حالا حاضر هستن که این بردگان رو تصاحب کنن و این نظام فکری بیمار قرار هست که به همین شکل پیش بره.
حالا ما این پیش درآمد رو گفتیم برای اینکه برسیم به اینکه این نگاه بیمارگونه در قبال حیوانات هم به همین شکل بوده.
حالا ما مواجه میشیم با این اشرف مخلوقاتی که بردگانی داره صاحب بر دیگران هست.
حیوان ها بخشی از اون مال اون به حساب میاد.
یعنی اون یک صاحبی است که یک سری اموال داره، اموالش حیوانات هستند، گیاهان هستند، نباتات هستند و آن تقسیمات دیگری که گفتم زنش هستش.
نمیدونم کافر هستش.
و الی آخر.
و حالا ما مواجه میشیم با این نظام بیمارگونه ای که در برابر حیوانات بدترین و وحشیانه ترین رفتارها رو انجام داده.
پس شروع امر از اینجا نشات میگیره که انسان خود رو اشرف مخلوقات میدونه.
به واسطه این باور اسلامی فراتر از باور اسلامی همواره در دل انسان ها به همین شکل بوده و این نگاه بیمارگونه تا امروز هم ادامه پیدا کرده و ادامه پیدا میکنه و ما باید مد نظرمون.
در حقیقت برای تغییر جهان در پی همین تغییر این فکر بیمار و مسموم باشه که ریشه تمام اتفاقات است.
یعنی شما مواجه میشی با اتفاقات ریز و درشتی که تو جهان داره می افته.
اینها یک ریشه مشترک داره.
اون ریشه مشترک رو باید دریابیم و اون ریشه رو باید تغییر بدیم که مواجه بشیم با اون تغییر بنیادینی که همه چیزمون رو تغییر بده و اینکه بخوایم اتفاقات ریزی که در کنارمون می افته رو و به صورت فرادا هر کدام را تغییر دهیم.
قاعدتا دوباره این نظام فکری بیمار می تواند باز آفرینی کند و اشکال دیگری را از خودش به وجود بیاورد.
وقتی در باب حیوان در اسلام هم صحبت می کنیم بر می گردیم به همین ریشه و این اشرف خوانده شدنش به نوعی انسان ها توسط قرآن و خدا و این صاحب بودن انسان ها که حالا صاحب بر وجودیت حیوانات می شوند، هر دیوانگی و جنونی را حاضرند که انجام بدن.
خب تا اینجا با این مفهوم آشنا شدیم، می رویم و به مصادیقش می رسیم.
حالا چه مصادیقی را به بار آورده؟
مصادیق دهشتناکی که حقیقتا منزجر کننده است.
شما مواجه می شوید با مضامین مختلفی که در قبال حیوانات.
حالا این برنامه ی مختص ما در باب حیوانات است و نگاه اسلامی در باب حیوانات.
شما مواجه می شوید با یک مصادیقی که حقیقتا منزجر کننده است پر از ظلم و زشتی و.
که همه اینها به واسطه همان نگاهی که در این پیشدرآمد دربارهاش صحبت کردیم به وجود آمده.
حالا انسانی هست که صاحب بر جان و وجودیت حیوانات است.
و بعد خدایی را داریم که شروع میکند به فرامین وحشتناک.
یکی از آن فرامین قاعدتا قربانی کردن حیوانات است.
من در باب این مساله قربانی کردن در باب عید قربان هم صحبت کردم و ویژهبرنامه ای هم ضبط شده و پخش شده با عنوان عید کثیف که شما در آن هم میتوانید با این مصادیق و با این موضوع مشخص بیشتر آشنا بشوید.
اما در اینجا هم سعی میکنیم که یک اشارتی به آن داشته باشیم.
فرای اینکه حالا ریشههای این تفکر قربانی کردن از کجا آمده، از ترس انسان آمده است.
ترس انسان که خدایی را به وجود آورده و بعد در کنار آن ما مواجه میشویم با این قربانی کردن که در ابتدا انسان ها را قربانی میکردند که تفاوتی در بنیان اصل این موضوع ندارد.
یعنی ما تفاوتی در این موضوعات نمیتوانیم لمس کنیم.
وقتی ما یک تفکری داریم بر پایه برتری طلبی، وقتی یک تفکری داریم بر پایه صاحب خوانده شدن ما وقتی قبول میکنیم موضوعی به اسم مالکیت رو، حالا اینکه چه اتفاقی در قبال چه کسی می افتد در اختیار ما نیست.
این جریان ها هست که این اتفاقات را شکل می دهد.
اینکه امروز در بین انسان ها قربانی کردن حیوانات تا این اندازه رایج هست معمول هست و قبول کردن همه و کسی نسبت به آن هیچ اعتراضی ندارد.
می توانست خیلی ساده در قبال انسان ها همین اتفاق بیفتد و امروز هم ما مواجه شویم با قربانی کردن انسان ها و آبی هم از آب تکان نخورد چراکه ما با یک مفاهیمی روبه رو هستیم.
مفاهیمی که این مصادیق را می سازند.
یعنی شما باید اول به یک درک درستی برسید.
وقتی یک مفهومی وجود دارد، آن مصادیق به سادگی قابل اتفاق افتادن هست.
تا زمانی که آن مفهوم تغییر نکند، شما نمی توانید انتظار این را نداشته باشید که مصادیق اتفاق نیفتد.
یعنی به عنوان مثال به صورت ساده اگه بخوایم درباره اش صحبت کنیم ولی ما اعتقاد داریم به این صاحب خوانده شدن قربانی شکل میگیره چرا که صاحب میتونه یک روزی به این نتیجه برسه که من میخوام قربانی داشته باشم.
حالا اینکه این قربانی امروز میتونه حیوانات باشه فردا میتونه به عنوان مثال یهودیان باشن.
همون کاری که مثلا هیتلر انجام میده دیگه در اختیار شما نیست.
این شرایط هست، این کثرت هست، این قدرت هست که تعیین کننده است در این موضوع و پیدایش این موضوع از این ریشه بر میگرده به این اشرف خوانده شدن انسان ها، به قبول کردن مالکیت از تصاحب دیگران و این نظام بیمار شکل میگیره و حالا روزی در دل اسلام، در عقاید بیمارگونه اسلامی، در این باورها قربانی حیوانات موضوع اصلی میشه و حالا شما مواجه هستید با قرآنی که به کرات داره در باب قربانی کردن و وحشی گری صحبت میکنه.
از داستان ابراهیم و اسماعیل که همه حتما میدانید.
این که حالا قرار هست که فرزند خودش را قربانی کند و در نهایت به قربانی کردن حیوانات می رسد و این تبدیل به یک عید خونین و وحشتناک می شود.
گفتم در باب عید قربان من توی اون قسمت به صورت کامل صحبت کردم در باب اینکه چه نتایجی داره و چگونه به وجود اومده و چه اتفاقاتی افتاده.
اما در این برنامه داریم در باب این صحبت می کنیم که حالا این صاحب خوانده شدن انسان ها و این اشرف مخلوقات بودن در نهایت نگاه اسلامی رو به جایی رسانده که این موجودات بی ارزشی که برای انسان ها ساخته شدند در اختیار انسان ها هستند و انسان ها صاحبان آنها هستند.
هر کاری هم می تونن باهاشون بکنن و خدایی در راس این نگاه اسلامی وجود داره که از این بندگان خودش قربانی می خواد تا اونها رو در برابرش از بین ببرند و بکشند، به خواری بکشند و بدترین شکنجه ها رو در قبالش انجام بدن.
و شما مواجه میشید با این قربانی کردن بی حد و حصری که در اسلام اتفاق می افته.
پیش تر از اون در یهودیت هم به کرات اتفاق افتاده و در مسیحیت هم اتفاق افتاده در خود یهودیت.
در تورات بخش های بیشماری داریم.
در تورات که مواجه می شویم با قربانی کردن چگونه قربانی کردن.
خدا ناراضی بوده از قربانی کردن فلان حیوان.
چرا اینگونه او را قربانی کردی؟
چرا گوشتش رو اینجوری تیکه تیکه کردی؟
چرا اینجوری آتیش زدی؟
و تقاضاهای بی حد و حصری می کنه از این که باید برای من قربانی بکنی.
و در اسلام هم به همین شکل.
حالا به واسطه ی کوچک تر بودن کتاب قرآن در برابر تورات که حالا صفحات بیشتری داره، در طول زمان بیشتری هم نوشته شده، اینها درجاتش کمتر است.
اما به کرات شما می بینید که عید قربانی وجود داره.
داستان ابراهیم و اسماعیل وجود داره.
مدام خدا از بندگان خودش قربانی می خواد.
در دل این باورهای اسلامی وقتی میرید مواجه میشید با فتاوی بی شماری از طرف این فقها چه شیعه و چه سنی تا حالا در قبال رفتارهای کوچک فقط و فقط قربانی می خوان.
مثلا شما مواجه میشید با چمیدونم رابطه جنسی برقرار کردن یک زن و مرد در ماه رمضان که این رو حرام میدونه.
مثلا اسلام در اون دوره ای که در اون زمان در اون بازه زمانی که مثلا روزه دار هستند و قرار هست که غذا نخورن.
حالا یک زن و شوهری با هم رابطه جنسی برقرار میکنن.
خب راهکار خدا در قبال این کفاره اش این هست که یک حیوانی را قربانی کنه.
چمیدونم در مثلا طوافی که در کعبه داشتند یک دور را اشتباه میرن یک چیزی رو فراموش میکنن، قرار هست که در قبالش یک حیوانی رو قربانی بکنند و مصادیقی از این دست که به کرات دربارش صحبت شد.
در احادیث به همین شکل تا چه اندازه در باب این قربانی کردن صحبت شده و یا رفتارهای محمد در باب قربانی کردن تا چه اندازه خودش قربانی ها رو انجام داده؟
چه کارهایی انجام داده؟
در دورانی که به طواف کعبه آمده، چقدر قربانی انجام داده و چه موجوداتی رو از زیر تیغ گذرونده و به بدترین شکل و وحشیانه ترین شکل ممکن این موجودات رو از بین برده.
در باب این مصادیق میشه ساعت ها صحبت کرد و موضوعات بی شماری رو به عنوان مثال آورد.
چه از دل قرآن، چه از دل احادیث، چه از دل فتاوی و چه از دل سیرت و تاریخ اسلام و سیره نبوی.
تمام این ها مصادیق و مثال های بسیاری دارد و این یک اصل مشخص و مبرهن در اسلام هست که به آن معترف هستند و شما می توانید در جای جای اسلام این موضوع را به چشم ببینید که چگونه حیوانات را به بدترین شکل ممکن قربانی می کنند.
قربانی کردنی که قرار است در پی قدرت یک دیوانه و مجنون اتفاق بیفتد، یعنی جان یک حیوانی را فقط و فقط به واسطه یک قدرت در آسمان ها و یک فرمان دیوانه وار از بین ببرید.
شما با یک فرماندهی و فرمانبرداری روبه رو هستید.
یک فرمانی دارد می آید که یک حیوانی را بی هیچ دلیلی قرار است که از بین ببرید و بکشید.
فقط و فقط به واسطه شادمانی آن خدا.
یعنی این خدایی وجود دارد که حالا به خاطر اینکه شادمان باشد باید خون دیگران ریخته بشه یا به واسطه اینکه قرار است اشتباه شما را ببخشد گناه شما را ببخشد.
قرار است که شما خون حیوانی را به زمین بریزید.
همان مثال هایی که در باب روزه داری و این حرف ها زدم.
یعنی شما مواجه می شوید با این نظام فکری بیمار که حالا یک فرمانده ای را در آن بالا دارد.
این فرمانده خشمگین می شود به واسطه این که خشم او را فرو بنشینید.
باید حیوانات را از بین ببرید و قربانی کنید به واسطه اینکه اخلاص خودتان را به او ثابت کنید.
قرار است که حیوانات را از بین ببرید.
برای اینکه عبادت بکنید خدا را قرار است که حیوانات را بکشید در قبال اشتباهاتی که انجام دادید و گناهانی که کردید برای بخشوده شدنش قرار است که حیوانات را به بدترین شکل زجر بدهید و از بین ببرید.
عیدی دارید که قرار است در آن میلیون ها حیوان را از بین ببرید و بکشید.
یعنی شما مواجه بشوید با عید قربان و به آن فکر بکنید و ببینید که چه جنایت بزرگی در این عید اتفاق می افتد.
در یک کشور مثل پاکستان در همان عید قربان نزدیک به ده میلیون حیوان را اینها از بین می برند و به وحشیانه ترین شکل ممکن می کشند.
این را مقایسه بکنید با بزرگترین فاجعه های انسانی که در طول تاریخ اتفاق افتاده.
بزرگترین فاجعه هایی که مثل جنگ جهانی اول و دوم بوده و یا مثل طاعون و وبا و بیماری ها و سوانح طبیعی که اتفاق افتاده.
شما اینها را با هم مقایسه بکنید ببینید به صورت سازمان یافته هر سال چه جنایتی در قبال حیوانات انجام می شود و چه رفتار بیمارگونه ای دارد در قبال حیوانات انجام می شود.
حیوانات را چگونه قلع و قمع می کنند و چگونه در این وحشیگری پیش می برند؟
در باب اینکه اینها چه برآیندی دارد؟
چه نتایجی دارد؟
از این مسلمان ها چه موجوداتی می سازد؟
در آن برنامه بیشتر صحبت کردم و در این برنامه سعی نمی کنم که درباره اش صحبت بکنم.
اما در مجموع شما می توانید به این معنا برسید که چه رفتار وحشیانه ای در طول تاریخ از گذشته تا امروز در قبال حیوانات در همین مراسم قربانی کردن اتفاق می افتد.
فرای آن شما مواجه می شوید با مقوله ای به اسم بهره کشی.
حالا بیشتر از اینکه در باب این بهره کشی هم صحبت بکنیم یک آیه قرآنی هست که اینکه خدا به کرات در قرآن.
حالا فارغ از اون آیه داره در باب این صحبت می کنه که شما اشرف مخلوقات هستید و فرا اینکه حالا شما اشرف مخلوقات هستید.
من این حیوانات رو برای به نوعی نعمتی برای شما آفریدم، برای آسایش شما آفریدم.
یعنی شما برای آسایش تون می تونید از این حیوانات استفاده بکنید و این حیوانات تنها و تنها به وجود اومدن که به شما استفاده برسونن.
همون مبحثی که درباره اش صحبت کردم و مالکیت رو درباره اش صحبت کردیم.
یعنی خدایی هست که خود صاحب این انسان ها هست؟
این مومنین هست و این مومنین صاحب بر جان این حیوانات هستند و این ندای نفرت آلود و وحشیانه اسلامی از همین جا شکل میگیره و به پیش میره.
حالا شما مواجه میشید باز با مصادیق وحشیانه دیگه مثل بهره کشی ای که داره از حیوانات انجام میشه.
در طول تاریخ داشته انجام میشده.
رام کردن حیوانات برای سواری گرفتن ازشون نمیدونم استفاده ای که از حیوانات میشه به عنوان مثال از مرغ ها در این مرغداری ها و این رفتارهای وحشیانه ای که انجام میدن برای استفاده از تخم مرغ شون.
نمیدونم گاو هایی که دارن توی گاوداری ها به بدترین شکل و وحشیانه ترین شکل زندگی میکنن برای اینکه از شیرشون انسان ها استفاده کنن و ازشون بهره کشی بشه.
پوست حیوانات چگونه کنده میشه و تبدیل به لباس و چرم و کفش و اینها میشه برای استفاده این مومنین و مسلمانان از سراسر جهان.
حالا اینها فقط و فقط به نوعی مربوط به مسلمانان نیست.
این تفکری است که ریشه های باوری و اعتقادی و باور به خدا داشته که در جهان جاری و ساری هست یعنی مرتبط با اسلام هست.
همان اندازه که مرتبط با اسلام هست به یهودیت و مسیحیت هم هست، ورای آن به باقی باورها هست، حتی به باورهایی که امروز فارغ از نگاه های دینی هم بوده هم مرتبط هست.
در انسانگرایی هم هست.
در نگاه های مدرن هم هست.
تفاوتی نمی کند چرا که ریشه ی فکری از یک نقطه ی مشخص و آن هم برتری طلبی، نگاه به یک قدرت واحد و یکتا و در عین حال حق مالکیت و تصاحب دیگران هست که نشأت می گیرد.
یعنی اینها موضوعاتی است که ما در این ویژه برنامه داریم، در باب اسلام صحبت می کنیم و در باب باقی باورها هم می توانیم صحبت بکنیم و این بهره کشی از حیوانات به بدترین شکل و وحشیانه ترین شکل در بین انسان ها رایج است بدون این که حتی به آن فکری بشود، بدون این که حتی باری کسی به این فکر بکند که آن ها هم جان هستند و برابر با ما حق زیستن دارند و علاقه به زیستن دارند، اصلا اینکه علاقه دارند یا ندارند حق زیستن دارند همانگونه که ما حق زیستن داریم.
قرار نیست که این قدرت تعقل باعث شود که ما خودمان را از آنها برتر بدانیم.
قدرت تکلم باعث شود که ما خودمان را از آنها برتر بدانیم.
کثرت ما باعث می شود که ما خودمان را از آنها برتر بدانیم و دلایل دیگری باعث بشود که ما خودمان را از آنها برتر بدانیم.
چرا که اگر ما استدلال مان بر این موضوعات باشد، هر آن در این جهان هستی می تواند قدرتی فراتر از ما به وجود بیاید که چه در زمینه کثرت، چه در زمینه قابلیت و چه در هر زمینه دیگری از ما قدرتمند تر باشد.
بعد آن روز است که ما باید خودمان را به دستان آنها بسپاریم چرا که ما این ارزش تصاحب و این ارزش یگانگی و قدرت و این برتری طلبی و این نفی برابری و این نابرابری را قبول کردیم و بعد می توانیم مواجه بشویم با این نگاه بیماری که هر اتفاقی ممکن است برای ما و برای اطرافیان ما هم بیفته فرای بهره کشی.
شما مواجه میشید با گوشتخواری.
گوشتخواری هم به همین شکل.
این خونخواری و جنازه خواری و این گوشتخواری وحشیانه ای که در اسلام هم وجود داره به شدت هم دربارش صحبت شده و توصیه شده.
حتی شما با حدیثی روبرو میشید که اگر مسلمانی چهل روز گوشت نخوره اصلا دیگه مسلمان نیست.
یعنی حتی با این احادیث دیوانه وار هم روبرو میشید و این که تا چه اندازه ای در این راستا قدم برداشتن و پیش رفتن.
اینکه چگونه خون حیوانات بیشماری در طول تاریخ همین امروز داره ریخته میشه برای خونخواری این جماعت دیوانه و چگونه به این بال و پر داده شده و این نگاه اسلامی تا چه اندازه در این راستا پیش رفته؟
حالا ما سعی میکنیم که یک برنامه ویژه برنامه ی مفصلی هم پیرامون گیاهخواری داشته باشیم که حالا در اون برنامه سعی میکنیم خیلی جامع و کامل در باب این موضوعات صحبت کنیم.
اما در این ویژه برنامه و نگاه اسلام به حیوان هم باید در باب گوشتخواری هم صحبت کنیم.
فارغ از این موضوعی که همه درباره اش می دانید، این که چگونه دارند انسان ها برای زیست خودشان زیست دیگران را خدشه وارد می کنند و نابود می کنند و این ها برگرفته از همان نگاه های اسلامی، اسلامی و انسانی و اصولا این نگاه دنباله دار در بین تمامی باورها است که ریشه در همان وحدانیت و نگاه به قدرت یکتا پرستانه خداوندی دارد.
یک موضوع دیگه ای هم داره که در زمینه گوشتخواری اسلامی متفاوت با دیگر نگاه ها هست و اون هم ذبح وحشیانه اسلامی هست.
یعنی شما مواجه می شوید با یک ذبح وحشیانه ای که قرار هست گردن حیوان رو ببره و چهار رگ نمایان بشه، این رگ ها رو هم از بین ببره و بزاره تا خون اون حیوان از تنش خارج بشه.
به هوای اینکه مثلا ما خون خوار نیستیم و خون نمی خوریم و در وحشیانه ترین شکل ممکن قرار هست که حیوانات رو از بین ببرید و بکشید و جانشان رو از بین ببرید.
رنج بهشون بدید، آزارشون بدید و بعد ازشون استفاده کنید و گوشتشان رو تناول کنید و برای زیستن خودتون تا این حد مدیون جنون و دیوانگی و خشونت باشید و این اون نقطه ی متمایزی هست که نسبت به دیگر باورها وجود داره.
یعنی شما امروز شاید مواجه بشید با کشورهایی که حالا سعی کردند از این جنون بکاهند و سعی کردند که حالا به عنوان مثال جان این حیوانات رو بگیرند.
یعنی باور به این داشته باشند که جان با ارزش ترین انسان ها دارند و این مفاهیم رو قبول کرده باشند اما در زمینه آزار دادن حالا سعی میکنند کمتر بهشون آزار برسونند، رنج کمتری بدن، درد کمتری به حیوانات بدن و.
بعد شما مواجه میشید با اسلامی هایی که نه اعتقاد دارند چراکه خدای ایستای ما یک امری کرده.
این که باید در زمانی که میخواید حیوانی رو بکشید گردنش رو ببرید، شاهرگش رو نمایان کنید، رگ ها رو قطع کنید بزارید خون جاری بشه و بعد نام خدا رو هم در این عمل وحشیانه و جنون آمیز خودتون ببرید.
به واسطه این موضوع ما یه چیزی مثل گوشت حلال و حرام هم داریم و امروز هم می بینیم.
یعنی باید اون دوستان بدونن که دارن چه کاری انجام می دن.
اگر گوشتی به عنوان گوشت حرام به شما داده میشه تمایز و تفاوتش در این هست که اون گوشت اون حیوان رو کشته اند اما مثلا اون حیوان رو پیش از اینکه بکشند به نوعی مثلا با داروی بیهوشی بیهوشش کردن سعی کردن با داروی اون رو بکشند که حالا درد و رنج کمتری ببره در خواب اون رو از بین ببرند.
اما در باب اسلام داریم صحبت می کنیم که این حلال بودن گوشت بر این پایه است که نام خدا رو ببرند و گردن اون رو ببرن، درد و رنج رو تماما به اون موجود بدند و در عذاب بسیار اون حیوون رو از بین ببرند.
پس شما فرای این زمینه گوشتخواری که خب این نگاه وحشیانه ای که در بین انسان ها جاری و ساری هست و ریشه هاش دربارش صحبت کردیم.
اما متاسفانه در تمامی باورها و اعتقادات خیلی انگشت شمار در مثلا باوری مثل جین یا حالا بودیسم که اون هم نه به صورت اینکه صرفا و صد در صد در باب این موضوع صحبت کرده و این رو تبدیل به قاعده و قانونی کرده باشه.
اما به نوعی تشویق شدن به گیاهخواری و یا هندوئیسم اون هم خیلی خیلی خیلی کمتر.
فرای این باورها شما مواجه میشید با باورهای بی شماری که سرتاسر جهان و سلطه جهانی رو به دست گرفته و در این افکار غرق هست و ما در باب ریشه هاش هم صحبت کردیم.
اما نقطه تمایزی که با این نگاه های اسلامی داره حالا برخی از این باورها که کمی متمایز شدند و سعی کردند این آزار و درد و رنج حیوانات رو کمتر بکنند در این هست که این نگاه ایستا و وحشیانه به این باور داره که باید این حیوانات در درد و رنج بسیار جان می دهند و آنها گوشت و خونشان را تصاحب کنند و در این خونخواری و وحشی گری خودشان هم پیش بروند.
فرای آن مواجه می شوید با یک موضوعی مثل شکار و آزار حیوانات.
در این موضوع در باب این موضوع هم شما مواجه می شوید با نگاه اسلامی که چه در احادیث، چه در سیره نبوی و چه در اجتهاد هایی که وجود دارد به کرات در باب این موضوع صحبت کرده اند.
این که گفتم ریشه ی موضوع مهمی که در این قضیه وجود دارد همان نکته ی ابتدایی و آن پیش درآمدی بود که درباره اش صحبت کردم.
شما وقتی صاحب بر دیگران هستی، شما وقتی صاحب بر این طرز تفکر را قبول کردید و به این تصاحب دیگران و به این برتر بودن و به این نابودی برابری ایمان آوردید، هر رفتاری از شما سر می زند و هر کاری را حاضرید که انجام بدهید.
همانگونه که ما وقتی به تاریخ زندگی شرم آور انسانی نگاه می کنیم، وقتی با یک مقوله ای مثل برده داری رو به رو می شویم، ما داریم با یک موضوعی روبه رو می شویم که انسان ها را خرید و فروش میکردند.
چیزی که شاید برای امروز ما انسانها خیلی دور از ذهن باشد و اصلا قابل قبول نباشد.
ما نمیتوانیم فکر کنیم که یک میدانی وجود داشته که انسانها را میآوردند و میفروختند.
یعنی امروز الان داریم این موضوع را در قبال حیوانات میبینیم دیگه.
اون روز الان برای ما خیلی عادیه.
یعنی برای تمام انسانها خیلی موضوع عادیه و موضوع خیلی طبیعی.
خب این هم یک بخشی از زندگی و زیستن ما انسانهاست.
حیوانات رو میارن میفروشن میکشن میخورن.
حتی تو بعضی از این بازارها حیوانات رو همونجا زنده زنده میکشند و اینها از گوشت و خونش استفاده میکنن.
به همین شکلی که امروز برای ما ساده و سطحی و گذرا هست.
به همین شکل هم برای انسان هایی که در اون روزگار زندگی میکردند، این خرید و فروش انسان ها عادی بود.
یه بخشی از زندگی روزمره شون بود.
یعنی وارد بازار میشدن که میدیدن دارن انسان ها رو خرید و فروش میکنن و از کنارش به سادگی میگذشتند و اعتقاد داشتند که این بخشی از زندگی هست.
یا اینکه مثلا وقتی در اون دوران میرسیم به اینکه یک برده ای.
حالا یه فرزندی آورده فرزندشون رو از مادر جدا میکردن برای فروختن.
شما وقتی با این موضوعات روبه رو میشدید حالا در قسمتی که در باب برده و کنیز است در باب همین اسلام هم صحبت میکنیم که این نگاه اسلامی تا چه حد بیمارگونه در این زمینه هم بوده.
اما ریشه ها این تماما برمیگردد به یک موضوع واحد.
آن هم این است که شما قبول کردید که صاحب بر دیگران باشید.
شما قبول کردید که به برابری اعتقادی ندارید.
شما قبول کردید که در این نابرابری غوطه خوردید.
شما قبول کردید که یک قدرت یکتا در آسمان ها وجود دارد و حالا خودتان جای آن قدرت یکتا را بر زمین میگیرید، خودتان بر کرسی قدرت خدا بر زمین می نشینید و حالا این دوار گردون بیمارگونه ادامه پیدا میکند و در نهایت به اینجا میرسیم که به این راحتی هر کاری را در قبال این فرودست هایی که در برابر شما هستند انجام میدهید.
در میادین شهرتان به راحتی حیوانات را معامله کنید، سرشان را ببرید، بچه هایشان را قتل عام بکنید، به جنگل ها برید برای شکارشان و هر کسی که در برابرتان هست.
هر کدام از این حیوانات را از زیر تیغ بگذرانید.
حتی حیوانی که باردار هست را هم بکشید.
حتی صحبت از این شد که در اسلام که شما با احادیثی روبه رو هستید و یا با فتاوی روبه رو هستید که داره در باب این صحبت میکنه که اگر شما حیوانی رو کشتید در شکار به عنوان مثال و بعد آن حیوان باردار بود، حالا باید اون جنینی که اون بچه ای که از آن کودک را به دنیا میتوانید بیاورید و همانجا گردنش را ببرید یعنی دیگر در اوج جنون و دیوانگی است و این انتهایی ندارد.
شما این سرمنشا را اگر قبول بکنید تا نهایت این جنون به پیش میروید و این شما را به این جنون مفرط به پیش میبرد و شما مواجه هستید.
یعنی میشود در باب این موضوع ساعت ها صحبت کرد.
اما چون این موضوعی هست که برای من به شدت دردآور هست و دوست ندارم در موردش صحبت و فکر بکنم این هست که من خیلی نزدیک به این موضوعات نمیشود.
منظور اینکه میتونم هزاران هزار مثال هم در باب این موضوعات بیارم.
شما اگر به کتاب الله جبار زار هم مراجعه بکنید در بخشی که در باب احادیث است و یا در جلد دوم و سوم این کتاب که از فتاوی استفاده شده و یا از احادیث شما میتونید مواجه بشید با این نمونه ها.
حالا اینها نمونه های کمی هستش که من در همون کتاب الله جبار زار سعی کردم که نمونه های مختلفی رو از این مسائل بیارم اما فرای اون با مراجعه به کتاب های اسلامی میتونید مواجه بشید با دریایی از این جنون لجام گسیخته ای که در بین مسلمون ها وجود داره.
در باب این آزار و اذیت حیوانات که تا چه حدی به پیش میره و تا چه اندازه ای در این جنون پیشی میگیرن.
فرای اون فرای اینکه بخوایم به این کتاب ها رجوع کنید به همین دنیای امروز خودتون و دنیای پیرامون خودتون نگاه بکنید.
اینکه ما داریم در باب مثلا موضوعاتی صحبت میکنیم که انسان ها در پی خوردن جوجه کباب هستند مثلا همین ایرانی های ما یه چیزی به اسم جوجه کباب دارن.
گوشت بره دارن گوشت گوساله دارن.
یعنی شما دارید در باب کودک حیوانی صحبت می کنید که حالا دست و پا می زنن تو سر و کله ی خودشون می زنن که به این گوشت دسترسی داشته باشن.
شما دارید در باب کودک حیوانی صحبت می کنید که این ها رو به دهشتناک ترین شکل ممکن سر می برید و این گوشت و خون رو تناول می کنید و این اون دریچه ی جنون آمیزی هست که شما رو وارد این وادی کرده و نهایت و انتها هم نداره.
شما وقتی قبول کنید این نابرابری رو قبول کنید وارد این وادی غیر قابل تغییر میشید و حاضرید هر جنونی رو به پیش ببرید.
چرا که این اعتقاد بیمارگونه به شما اجازه داده در برابر شما هیچ ایستادگی نکرده، هیچ چارچوب اخلاقی رو برای شما مشخص نکرده.
شما به هیچ چارچوبی معتقد نیستید و اینقدر ساده حاضرید که گوشت کودکان حیوانات را بخورید.
و به این سادگی از کنار این جنون و خشونت بگذرید.
در باب این موضوعات میشه ساعت ها صحبت کرد.
در باب اون نگاه کلی که گفتم موضوع مهم همون هست که فقط و فقط هم به اسلام بر نمی گرده.
اما ریشه ی تفکر یکتاپرستان جهان رو تا به این حد بیمارگونه به پیش برده و باید در برابر این نگاه فقط و فقط ایستاد.
در برابر این نگاه به خدا ببینید موضوع سر یک خدای واحدی نیست که ما الان بخواییم در برابرش بجنگیم بگیم الله بده از بین بره.
ما موضوع مون فقط الله باشه.
موضوع این تفکر الله وار هست.
موضوع این تفکری است که بر میگرده به این یکتا پرستی که شما رو برتر از دیگران می کنه.
موضوع مهم ما، موضوعی که ما باهاش درگیری داریم این نگاه بیمارگونه هست که به شما تا این حد اجازه میدید که از دیگران بزرگتر باشید به شما این اجازه رو میده که دیگران رو تصاحب کنید و صاحب دیگران باشید و این منافات داره.
یعنی وقتی شما واژه ای به اسم برتری طلبی رو قرار میدید، این مترادف با نابود کردن برابری هست.
هر جایی که صحبت از برتری به میان باشه یعنی برابری دیگه وجود نداره و این اون معضل بزرگی ست که ما در برابرش باید ایستادگی بکنیم.
اون نگاه به خدای واحد و قدرتمند هستش که ما حکومت استبدادی رو پدید میاره، نگاه استبدادی رو پدید می آورد و این زورگویی رو پدید میاره، این تصاحب دیگران رو پدید میاره.
تمام این ها نوادگان این نگاه هستند.
از برده داری تا گوشتخواری، نوادگان این نگاه بیمارگونه هستند و ما میتونیم ساعت ها درباره اش صحبت بکنیم اما تا همین حد بس هستش که درباره اش صحبت بکنیم.
موضوعات دیگری که در زمینه حیوان و نگاه اسلامی هم میشه بهش دربارش صحبت کرد یکی از موضوعات مثلا نجس خوانده شدن سگ و خوک است که درباره اش احادیث بسیار هست، فتاوی بسیار هست و نگاه های بسیاری هست که منجر به این نگاه بیمارگونه شده.
این مختص فقط و فقط هم اسلام نیست.
یعنی فقط شما برنمی گردید این نگاه را به اسلام برگردانید.
موضوع ها متفاوت هست.
ریشه ها برابر.
یعنی شما مثلا به عنوان مثال همین نگاه غضب آلود را نسبت به مار در مسیحیت دارید.
به عنوان مثال نمی دانم مثلا فلان نگاه را نسبت به فلان حیوان در فلان باور دارید تفاوتی نمی کند.
آن ریشه ابتدایی به شما این اجازه را می دهد که شما در این جنون غرق بشوید.
اما حالا که در باب اسلام صحبت می کنیم بد نیست که در باب این موضوع هم صحبت بکنیم.
این نگاه و این نجس خوانده شدن سگ ها باعث این نگاه بیمار آلودی شده که در جوامع اسلامی شما به کرات دارید می بینید.
این رفتار وحشیانه ای که با سگ ها انجام می شود در همین ایران اسلامی که امروز داریم می بینیم در این تاریخ چهل و خورده ای ساله چندین بار این اتفاقات جنون آمیز را ما دیدیم.
فرای اتفاقات جنون آمیزی که به کرات می افتد و گفتم به واسطه همان نگاه برتری طلبانه هست، از بین بردن برابری هست.
این صاحب خانه شدن هست که هزاران هزار رفتار بیمارگونه را ما دیدیم و شاهدش بودیم.
اما در قبال سگ ها به واسطه همین فتاوی و این احادیث احمقانه تا چه اندازه این خشونت لجام گسیخته را دیدیم؟
همین چند وقت پیش بود که باز ریخته بودند.
بیش از هزار سگ را سلاخی کرده بودند و کشته بودند.
این نگاه بیمارگونه است که باعث به وجود آمدن این خشونت های افسار گسیخته جنون آمیز می شود.
منزجر کننده می شود که حتی فکر کردن بهش هم آدم رو به جنون می کشونه.
چند وقت پیش بود من شنیده بودم که توی یکی از شهر های ایران سگ ها رو اعدام کرده بودن و دار زده بودن.
یعنی این جنون غیر قابل درکه؟
من فکر کردن بهش هم برام کشنده ست.
حتی فکر کردن بهش هم آدم رو از ادامه زندگی باز میداره.
از اینکه انسان هست شرم میکنه به خودش.
از اینکه در بین انسان ها نام گرفته و بخشی از این انسانیت نام گرفته حقیقتا آدم رو بیزار میکنه.
آدم دوست نداره بخشی از این جنون انسانی باشه، بخشی از وجود انسانی باشه.
و شما مواجه میشید با این حیوان آزاری.
حالا به ویژه سگ آزاری در همین بخشی که داریم صحبت میکنیم در جوامع اسلامی.
حالا این خوانده شدن اینکه شما سگ ها رو نجس بدونید رو جمع ببندید با اون نگاه هایی که در ابتدا درباره اش صحبت کردم یعنی همون مصادیقی که نمیخوام دیگه تکرار کنم خداوند و یکتا پرستی و این حرف ها.
حالا این ها را شما جمع ببندید با این نجس خوانده شدن حیواناتی که هیچ حقوقی نداشتند از هیچ برابری برخوردار نبودند.
حالا یک کسی هست که داره به اینها یک انگی به اسم نجس بودن میزنه.
حالا یک پروانه ای صادر میشه، یک مجوزی داده میشه که هر رفتار وحشتناک و وحشیانه ای رو هم بتونن باهاش داشته باشن.
فرا اینکه این مالکیت به آنها اجازه ی هرگونه رفتاری رو میده.
رفتار خشونت بار بیشتری رو هم این نجس خوانده شدن و این منفی بودن اونها هم به این جماعت دیوانه و مجنون میده و شما مواجه میشید با رفتارهای وحشیانه ای که در قبال این سگ ها داره تو ایران انجام میشه.
نه تنها ایران که دیگر کشورهای اسلامی جنون بار هم این رفتارهای خشونت آمیز رو انجام میدن و شما مواجه میشید با این رفتارها که حتی فکر کردن بهش هم منزجر کننده است.
حقیقتا انسان از انسانیت خودش شرمنده میشه و دوست نداره جزو این انسان ها نام بگیره و بخشی از این انسان های بیمار باشه و این ها هم تشکیل دهنده اون فرهنگ های انسانی هست مختص اون دوستانی که خیلی انسانگرا هستند خیلی به انسان باور دارند و انسان رو مد نظر خودشون قرار میدن و وقتی صحبت میکنن در باب انسان و انسانیت مدام دارن به این چنگ میزنن که این رفتار رفتاری غیر انسانی است.
رفتارهای انسانی در تمامی این ابعاد در کنار هم معنا پیدا میکنه.
حالا در باب این موضوع هم شاید در آتی صحبت بکنیم.
در باب این انسانگرایی از مبحث اصلیمون دور نشیم.
این نجس خواندن باعث شده که خیلی رفتارهای دهشت انگیزی رو در قبال این حیوانات داشته باشیم.
فرای اون این نگاهی که ما دربارش صحبت کردیم از ابتدا باعث شده که این حیوان آزاری رو شما در جوامع اسلامی به کرات ببینید.
حیوان آزاری های وحشتناک و جنون باری که قاعدتا برآیند این نگاه جنون آمیز هم هست.
یعنی کسی اگر از دور قرار بود که این نگاه رو از ابتدا داشته باشه، این تفاسیری که من نسبت بهش دادم و گفتم از ابتدا رو در کنار هم بچینه در نهایت به این نگاه جنون آمیز میرسید.
این حیوان آزاری که نماد های به شدت دیوانه واری دارد.
اما این را شما جمع و تفریق کنید.
با این کشتار وسیعی که داره از حیوانات هر روز اتفاق می افته و این انسان ها هر روز و هر روز دارند حیوانات رو می خورند و می کشند و به راحتی هم از کنارش میگذرن.
در پی کودکان حیوانی هستند تا از گوشت اونها تناول کنند و در این جنون دیوانه وار خودشون هم پیشی بگیرن از همدیگه.
در پی گوشت تازه تر و ترد تری هستن که یک بچه حیوانی رو سر ببرند و بخورن.
این ها هم همون حیوان آزاری است.
تفاوتی نداره اون حیوان آزاری یک تصویر وحشتناک تری رو به شما میده.
و در نهایت برآیند کلی این نظام فکری بیمارگونه همین نظامی است که شما باهاش رو به رو می شید و این حیوان آزاری رو تا چه اندازه پیش میگیرید.
فرضا این شما مواجه هستید با این آموزش در راستای حیوان آزاری.
شما مواجه هستید با این آموزشی که مدام داره این جوامع اسلامی به مردم می دهد.
یعنی یک موضوعی مثل عید قربان.
آموزشی است برای آزار حیوانات.
شما از یک بچه پنج شش ساله ای که مواجه می شود با دیدن بریدن سر حیوانات چه انتظاری دارید که فردا چه رفتاری با حیوانات بکند؟
آیا قرار است چیزی فراتر از یک حیوان آزار باشد؟
کسی که قرار است من در باب این مساله توی همان برنامه عید کثیف عید قربان صحبت کردم و کامل بازش کردم که چه اتفاقی قرار است برای اون آدم بیفتد.
حالا اینجا هم یک اشارت کوچکی بهش می کنم.
این که شما یک کودکی را در نظر بگیری که در سن هفت سالگی شش سالگی مواجه میشه با عید قربانی که حالا در خیابان ها حیوانات بی شماری گوسفند هایی را دارند سر می برند و آنها را می کشند.
بدترین شکل و وحشیانه ترین شکل حمام خونی در اون شهر راه افتاد و جای جای شهر پر شده است از این حیوان آزاری و این کشتار وحشیانه فردای آن کودک قرار است چه اتفاقی براش بیفته؟
قرار است افسرده بشه و در خونه بیفته.
قرار است از دیدن این رفتارهای وحشیانه از خودش دور بشه، از جهان دور بشه و یک مسیری دور از انسان ها رو به دست بگیره.
یا قرار است به واسطه اون تعالیمی که دیده تبدیل به یک وحشی خوبی بشه که فردا شما مواجه میشید با همین کودک که به عنوان مثال خانه و لانه مورچه ها رو آتیش میزنه، سگ ها رو با سنگ می زنه، حیوانات رو آزار میده و در نهایت به اون حیوان آزار تبدیل میشه و یا فراتر از اون در نهایت به یک انسان آزار هم تبدیل میشه و در نهایت تبدیل به همون عناصری میشه که به عنوان مثال حاضرند انتحاری به خودشون ببندند و انسان ها رو از بین ببرند.
حاضرند گردن انسان ها رو ببرند، تبدیل به اون سربازان گمنام امام زمان در جمهوری اسلامی میشه.
تبدیل به اون بازجو هایی میشه که قرار هست انسان ها رو کتک بزنند، تجاوز جنسی بکنند و هزار رفتار وحشیانه دیگه انجام بدن.
این آموزش هست که کم کم اون ها رو به این وادی می کشونه.
آموزشی که مدام در کنارش داره از اشرف بودن شما صحبت می کنه.
یک بچه ای که مواجه میشه با اینکه شما اشرف مخلوقات هستید، شما از دیگران باارزش تر و با اعتبار تر هستید.
در کنارش داره به اونها مدام خورانده میشه که شما صاحب بر حیوانات هستید.
حالا این صاحب بر حیوانات با این آموزش هایی که دیده در خیابان با دیدن اون سر بریدن حیوانات در عید قربان در فردای آینده هم قاعدتا تبدیل به یک حیوان آزار هم خواهد شد و شما این تدریس و این آموزش همگانی رو مدام دارید.
در شرایط جوامع اسلامی به واسطه باورهایی که دارند می بینید و در نهایت مواجه میشید با این سیل خشونت باری که نسبت به حیوانات انجام میدن.
شما مواجه میشید با این حیوان آزاری لجام گسیخته ای که در ممالک اسلامی وجود داره.
خیلی میشه در باب این مسائل صحبت کرد و موضوعات ریز و درشتی هست که بشه دربارش صحبت کرد.
این که می تونیم ده ها و صدها نمونه از احادیث بیاوریم که در این راستا ذکر شده میتوانیم هزاران فتوا بیاوریم که در راستای این جنون وجود دارد.
میتوانیم هزاران هزار نمونه بیاوریم که در ایران در کشور های اسلامی رفتارهای وحشیانه انجام شده و میتوانیم ساعت ها در باب این ظلم های بیکرانی که نگاه اسلامی نسبت به حیوانات انجام میدهد مثال و نمونه بیاوریم.
در باب حیوان آزاری صحبت کنیم.
مثال های بیشماری در باب این جنون های انسانی که به واسطه ی باور های اسلامی هست میتوانیم برایش نمونه و مثال بیاوریم.
اما حقیقتا این ها موضوعی هست که منزجر کننده هست.
موضوعی هست که آدم رو بیشتر و بیشتر در این غم و اندوه فرو میبره و ما قرار هست که این نظام بیمار جهانی رو تغییر بدیم و فقط و فقط در پی ذکر مصیبت نباشیم.
پس سعی میکنیم تا همین جا موضوع بیان شده به اندازه کافی درباره اش صحبت کردیم و قاعدتا همه مصداق ها و مثال هاش رو هم میدونن و میتونن دربارش بیشتر بدونن.
اما در این انتها هم یه اشارات کوچکی هم در باب حقوق حیوانات بکنیم و در باب اینکه حالا برخی که به دنبال تطهیر کردن اسلام هستند و یه همچین مفاهیمی رو دنبال میکنن و سعی میکنن یه سری حقوق حیوانات رو بتراشند از دل این مفاهیم پر ظلم و دهشتناک برای اینکه به نوعی تطهیر کنن.
اسلام در باب تمام زمینه ها هم سعی می کنن همچین موضوعاتی رو بیان کنن.
نکته اول اینکه من سعی می کنم به قسمتی از یکی از قسمت های این برنامه شناخت اسلام و قسمت انتهایی اش فکر می کنم باشه.
قسمتی است که من در باب این نواندیشان دینی سعی می کنم که صحبت کنم.
فرای اون یک مقاله ای به نام کیمیا هم دارم که در کتاب کیمیا وجود داره.
می تونید اون رو هم مطالعه کنید.
اون پیرامون همین نگاه نواندیشان دینی و کسانی که در پی اصلاح و یا تطهیر کردن اسلام هستند از من وجود داره که میتونید اون رو هم مورد مطالعه قرار بدید.
و سعی میکنم توی اون برنامه ای که در همین ویژه برنامه شکل میگیره هم بیشتر در باب این موضوع صحبت کنم.
در این انتهای برنامه سعی میکنم اشارات کوچکی هم به این موضوع داشته باشم که برخی در پی حقوق حیوانات و تراشیدن این حقوق حیوانات هستند.
این حقوقی که اینها بر میشمارند و سعی میکنند یک سری احادیثی رو در بابش صحبت بکنند که مثلا محمد در طول زندگیش این حرف رو زد و گفت که باید در قبال حیوانات این کار رو بکنید، اون کار رو بکنید و یا اینکه حالا فتاوی وجود داره یا در باب سیره نبوی سعی میکنند یک موضوعاتی از این دست بیارن.
یا مثلا نمیدونم به عنوان مثال اون ضامن آهویی که در بین ایرانی ها در باب امام هشتم شیعیان هم باب شده و دربارش صحبت میکنن، یه عده ای هستن که در پی این هستن که با این روش ها در پی تطهیر باشند.
این موضوع چندین جای بحث داره.
یک نکته ابتدایی که وجود داره این هستش که اینها تا چه اندازه با دنیای واقعی به نوعی سنخیت دارد؟
یعنی به عنوان مثال کسی که این احادیث رو میاره تا چه اندازه این احادیث جنبه صحیح دارن؟
آیا این احادیث، احادیث صحیحی هستن که خود این مسلمون ها اعتقاد دارن اینها حدیث صحیح بودن یا خیر؟
این روایاتی که تعریف میکنن مثل این روایتی که در باب امام هشتم شیعیان هست تا چه اندازه سند تاریخی داره و تا چه اندازه درست هستش و صحیح هست؟
یعنی یک بخش این موضوع هست.
این بخش رو هم میتونیم به کناری بذاریم.
فرای اینکه شما دارید در باب یک موضوعی صحبت میکنی که در برابر این دریای از جنون هیچ هست.
یعنی مثل این هست که یک کسی بیاد یک بندی یک صحبتی از هیتلر بیاره که در باب مثلا برابری صحبت کرده، در باب برابری نژادها یک صحبتی کرده گفته مثلا شما باید یهودیان رو هم دوست داشته باشی.
این جمله رو مثلا در کودکی خودش با مادرش مطرح کرده بود.
یا مثلا یه همچین مثالی در باب افکار هیتلر پیدا بشه و یه کسی این رو صحبت بکنه.
این در برابر دریای رفتارهایی که انجام داده در برابر دریای مفاهیمی که بهش معتقد بوده، فلسفه ای که بهش پایبند بوده، رفتارهایی که انجام داده و اتفاقاتی که به واسطه باورهای او رخ داده هیچ و بی معنا هست و فرای اون حتی اگر این رو هم در نظر بگیریم در نهایت ما به این نتیجه می رسیم که ما داریم در باب مفهومی صحبت می کنیم به اسم برابری.
موضوع ما هبه و بخشش و ترحم نیست که شما بخوای در باب این صحبت بکنی که فلان پیامبر و فلان امام اومده صحبت کرده که حالا شما با حیوانات هم مدارا بکنید یا به اون ها آزار کمتر برسونه.
اون ها رو اگه میخواین بخورین بخورین ولی مثلا قبل از خوردن دندوناتون رو مسواک بزنید.
موضوع ما سر بخشش و هبه نیست.
موضوع ما سر حق و حقوق هست.
ما داریم در باب برابری ای صحبت می کنیم که این جان ها ژانرها برابر و یکتا هستند.
تمام حیوانات، تمام جانداران، نباتات و انسان ها حق زیستن دارند.
همه در زیستن برابرند.
بر جان برابرند.
ما داریم در باب این مبحث صحبت می کنیم.
این با ترحم و هبه و بخشش جمع شدنی نیست که انسان قرار باشد خودش را در آن جایگاه والا بداند و بعد به جانداران ترحم بکند.
انسان اصلا در این جایگاه قرار نگرفته و نمی گیرد.
اینکه اگر به این موضوع معتقد و معترف باشد هر روز می تواند در برابرش امثال هیتلر را ببیند، فردایی می تواند وجود داشته باشد که کسی قدرتمند تر از هیتلر باشد.
همانگونه که امروز دارید می بینید در سرتاسر جهان داریم این نظام بیمار را می بینیم که چه برآیندی را از خودش به وجود آورده.
در جای جای جهان داریم می بینیم که هر بار یک دیوانه ای سر بر می آورد و چه رفتار های جنون آمیزی را انجام می دهد چرا که همه وابسته به همین نظام فکری بیمارگونه هستند، همه در خدمت قدرت هستند.
همه باورمند به تصاحب هستند.
همه سر فرود آوردن در برابر یک قدرت یکتا.
و این نظام فکری بیمار همواره در پی بازتولید این افکار مسموم و این اشخاص متفاوت است.
پس اگر کسانی به دنبال این حقوق حیوانات و آویزان شدن به نوعی به این ظلم کرار هستند، باید رویه شان را عوض کنند.
اگر صحبتی پیرامون این مسایل دارند می توانند جسورانه، با جسارت، با شجاعت بیان درباره اش صحبت بکنند.
من باورمند به حقوق برابر حیوانات هستم.
من باورمند به برابری جان ها هستم.
من باورمند به آزادی ای هستم که یک قانون و یک قاعده دارد و آن هم آزار نرساندن به دیگران هست.
در برابر باور های من اسلام وجود دارد.
در برابر باور های من یهودیت و مسیحیت وجود دارد.
نیازی نیست که من خودم را آویزان به این ظلم ها بکنم.
برای اینکه در برای باورهای خودم به نوعی یک سندیتی بیارم حالا برخی مجبور بودن شاید این جسارت رو در خودشون نمیدیدند.
شاید شرایط فرهنگی و اجتماعی رو در اون شرایط نمیدیدند که کسی قبول کنه.
یا هر دلیل دیگه ای باعث شده که حتی شاید اعتقاد داشتند و سعی کردند از این منابع هم استفاده بکنند و به نوعی آویزان این ظلم کرار بشن برای این مفاهیم.
اما ما داریم در باب این برابری صحبت میکنیم.
در باب برابری جان ها، در باب آزار نرساندن.
در باب این مفهوم کلی از آزادی صحبت میکنیم که این ها با هبه کردن و ترحم کردن هیچ سر سازگاری نداره.
ما انسان و حیوان رو برابر بر جان میدونیم.
جانی که مقدس ترین و باارزش ترین دارایی هر جانداری هست.
ما به یک آزادی باور داریم و اون هم آزار نرساندن به دیگر جانداران هست و در این راستا و در این راه اسلام هیچ بار و هیچ زمانی صحبتی نکرده.
صحبت اسلام مشخص است.
صحبت اسلام خداوند یکتایی است که اشرف مخلوقاتی را خلق کرده و این اشرف مخلوقات صاحب بر دیگر جان ها هستند.
صاحب بر حیوانات هستند و در طول زیستن خودشون بدترین رفتار ها رو باهاشون کردند.
از شکار تا قربانی، از گوشتخواری تا بریدن سر اونها به بدترین شکل و وحشیانه ترین شکل ممکن.
از بهره کشی تا شکار، از آزار دادن، از نجس خواندن حیوانات، از بدترین رفتارها.
حالا یک حدیثی که معلوم نیست از نظر روایی تا چه اندازه صحیح و درست هست و اینکه در نهایت امر هم قرار هست که هبه بکنه حق زیستن اون ها رو.
قرار هست که ترحم به اون ها بکنه.
هیچ ارزش و اعتباری نداره و هیچ حقوقی در اسلام در قبال حیوانات اتخاذ نشده و هیچ معنا و مفهومی ندارد.
شما دارید در باب مذهب و دینی صحبت میکنید که حاضر هست حیوانی رو بکشه و فرزند داخل شکم اون رو هم سر ببره.
در باب چه حقوقی دارید صحبت می کنید؟
فقط مصداق و مثالش این هستش که شما در باب برابری از زبان هیتلر صحبت بکنید.
هیچ مصداق دیگه ای نداره.
در باب این مساله میشه ساعت ها صحبت کرد و در باب مبحث حیوانات و این نگاه بیمارگونه خداوند ما می تونیم ساعت ها و سال ها حتی صحبت بکنیم.
کتاب های بیشمار می تونیم بنویسیم که حتی زمان زیست ما به نوشتن این کتاب ها هم قد نده.
اما سعی می کنیم که در باب این مسائل در آینده هم صحبت بکنیم و این برنامه رو تا همین جا هم به اتمام برسونم.
اما نوید این رو بهتون میدم که برنامه مفصلی ویژه برنامه مفصلی پیرامون گیاهخواری باور به جان خواهد بود.
من کم کم بعد از اینکه این برنامه ها سمت و سوی این رو گرفت که حالا بیشتر در باب مباحث صحبت کردیم، میریم سمتی که حالا در باب باورهای خودمون صحبت بکنیم.
در این انتهای برنامه هم دوست دارم که با شما در میون بذارم.
همین جا بحثش هم شد در باب باورها.
اینکه من پیشتر از این که این برنامه به نام جان رو می خوام ضبط بکنم و منتشر بکنم، باورهام رو از سن پونزده سالگی به رشته تحریر درآوردم.
تحت عناوین کتاب هایی در قالب شعر در قالب داستان، داستان های کوتاه، مقالات، آثار تحقیقی.
این آثار در وب سایت جهان آرمانی در اختیار شما دوستان هست به صورت رایگان منتشر شده تا شما این ها رو دریافت کنید و مطالعه بکنید.
میتونید این آثار رو هم مطالعه بکنید.
سعی می کنیم در برنامه به نام جان هم پیرامون باورها کم کم نزدیک بشیم و صحبت بکنیم.
ما به یک پیش پیشدرآمدی نیاز داریم که در باب این مسایل مثل اسلام، مثل مسایل ایران، مثل مسائلی که تا الان مطرح شده صحبت بکنیم و کم کم وارد اون وادی که در باب اعتقادات و باورهای خودمان هست بشویم.
یعنی ابتدا باید یک تصویر مشخصی را با شما مطرح بکنیم پیرامون این مباحث.
اینکه بدانیم ما داریم در باب چه موضوعی صحبت می کنیم، در قبال چه موضوعی موضع داریم و چه موضعی داریم و بعد کم کم وارد این اعتقادات بشویم.
اما اگر دوست دارید میتوانید بیشتر از این که برنامه ای به نام جان رو دنبال کنید با این کتاب ها روبه رو بشید و قاعدتا من مهم ترین فعالیت خودم رو در نوشتن این کتاب ها انجام دادم و سعی کردم که باورها و اعتقادات خودم رو در این کتاب ها بگنجانم و در کنار این اگر دوست دارید که این صدا شنیده بشه این راه ادامه پیدا بکنه و به نوعی دوستان بی شماری وارد این طریقت برای تغییر بشوند، می تونید این صدا رو با دیگران به اشتراک بگذارید و به نوعی صدای من رو منتشر بکنید تا با هم و در کنار هم برای تغییر تلاش کنید.
ممنون که همراه من بودید.
من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.
در پناه آزادی.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جانپنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی میکنند
جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.