مقدمه: جمهوری اسلامی و ریشههای مذهبی
در این بخش از بحث، به بررسی ریشههای فکری و تاریخی جمهوری اسلامی پرداخته میشود. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی، هویت خود را از اسلام و به ویژه اسلام شیعه دوازده امامی گرفته است. این نظام از ابتدای شکلگیری تا به امروز، تمامی اصول و قوانین خود را بر پایهی تفکرات اسلامی بنا نهاده است. در این تحلیل، به این موضوع پرداخته میشود که چگونه اسلام به عنوان منبع اصلی قدرت و هویتبخشی به جمهوری اسلامی عمل کرده است.
اسلام به عنوان بنیان فکری جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی ایران هویتی فراتر از اسلام ندارد. تمامی اصول، قوانین و ساختارهای این نظام از اسلام سرچشمه گرفتهاند. از ابتدای شکلگیری جمهوری اسلامی، این نظام از ریشههای مذهبی برای تثبیت قدرت خود استفاده کرده است. حتی در دوران پیش از انقلاب، گروههایی مانند فدائیان اسلام، که از تفکرات اسلامی الهام میگرفتند، نقش مهمی در شکلگیری ایدئولوژی جمهوری اسلامی ایفا کردند. این ریشههای فکری، پایههای قدرت جمهوری اسلامی را تشکیل دادهاند.
اسلام و قدرت سیاسی در جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی از همان ابتدا برای کسب و حفظ قدرت، از مناسک و آیینهای اسلامی استفاده کرده است. نماز جمعه، مراسم عزاداری و اعیاد مذهبی، ابزارهایی بودند که این نظام برای بسیج مردم و تثبیت قدرت خود به کار گرفت. حتی در دوران پهلوی، این ریشههای مذهبی به عنوان ابزاری برای مقابله با حکومت وقت مورد استفاده قرار گرفت. پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، جمهوری اسلامی تمامی قوانین خود را بر پایهی اسلام تنظیم کرد و قانون اساسی خود را به گونهای طراحی کرد که هویت اسلامی آن را به طور کامل بازتاب دهد.
قانون اساسی و هویت اسلامی جمهوری اسلامی
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به صراحت بر هویت اسلامی این نظام تأکید دارد. در تک تک بندهای این قانون، به اسلامی بودن نظام و قوانین آن اشاره شده است. ایران به عنوان یک کشور شیعه معرفی شده و شهروندان آن بر اساس اعتقاد به اسلام شیعه دوازده امامی تعریف میشوند. حتی برای مقامهای سیاسی مانند رهبری و ریاست جمهوری، شرط مسلمان و شیعه بودن به عنوان یک الزام قانونی در نظر گرفته شده است. این موضوع نشاندهندهی آن است که جمهوری اسلامی هویت خود را کاملاً از اسلام گرفته است.
شورای نگهبان و نظارت بر قوانین اسلامی
شورای نگهبان به عنوان نهادی که بر تطابق قوانین با موازین اسلامی نظارت میکند، نقش کلیدی در حفظ هویت اسلامی جمهوری اسلامی ایفا میکند. هر قانونی که در مجلس شورای اسلامی تصویب میشود، باید توسط شورای نگهبان تأیید شود تا مطمئن شوند که این قوانین با اصول اسلامی در تضاد نیستند. این ساختار نشاندهندهی آن است که جمهوری اسلامی تمامی قوانین خود را بر پایهی اسلام تنظیم میکند.
قوانین جزایی و مدنی بر پایهی اسلام
قوانین جزایی و مدنی جمهوری اسلامی نیز کاملاً بر پایهی اسلام استوار هستند. احکامی مانند اعدام، سنگسار، قصاص و بریدن دست، ریشه در قوانین اسلامی دارند. حتی قوانین مدنی نیز باید با موازین اسلامی همسو باشند. این موضوع نشاندهندهی آن است که جمهوری اسلامی در تمامی جنبههای قانونی و اجتماعی خود، از اسلام به عنوان منبع اصلی الهام گرفته است.
جمهوری اسلامی و هویت اسلامی
جمهوری اسلامی ایران هویتی فراتر از اسلام ندارد. تمامی اصول، قوانین و ساختارهای این نظام بر پایهی اسلام استوار هستند. از قانون اساسی گرفته تا قوانین جزایی و مدنی، همهی این قوانین از اسلام سرچشمه میگیرند. این موضوع نشاندهندهی آن است که جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام سیاسی، کاملاً با اسلام گره خورده است و هویت خود را از اسلام گرفته است.
شناخت اسلام به عنوان سلاح مبارزه
برای مخالفت با جمهوری اسلامی، شناخت اسلام به عنوان بنیان فکری این نظام، امری ضروری است. جمهوری اسلامی تمامی قدرت سیاسی، قانونگذاری و اجرایی خود را از اسلام گرفته است. بنابراین، هرگونه مخالفت با این نظام باید با آگاهی کامل از مبانی اسلامی همراه باشد. در این بخش، به اهمیت شناخت اسلام و نقش آن در شکلگیری جمهوری اسلامی پرداخته میشود.
اسلام به عنوان منبع قدرت جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی هویت خود را کاملاً از اسلام گرفته است. این نظام، قدرت سیاسی، قانونگذاری و اجرایی خود را بر پایهی اصول اسلامی بنا نهاده است. برای درک عمیقتر این موضوع، مطالعهی قرآن، احادیث، سیرت نبوی و تاریخ اسلام ضروری است. قرآن به عنوان نقطهی آغازین شناخت اسلام، باید به زبان فارسی مطالعه شود تا بتوان درک درستی از مبانی فکری این دین به دست آورد.
قرآن و احکام اسلامی در جمهوری اسلامی
قرآن به عنوان کتاب مقدس اسلام، منبع اصلی قوانین و احکام جمهوری اسلامی است. آیات مربوط به قتال، جهاد، قصاص و محاربه، به طور مستقیم در قوانین جزایی جمهوری اسلامی بازتاب یافتهاند. برای مثال، آیهی مربوط به محاربه، که مجازات آن بریدن دست و پای محارب یا تبعید اوست، در قوانین جمهوری اسلامی اعمال میشود. این آیات به سادگی میتوانند برای سرکوب معترضان و مخالفان تفسیر شوند.
حجاب اجباری و ریشههای قرآنی
حجاب اجباری یکی از موضوعات بحثبرانگیز در جمهوری اسلامی است که ریشه در آیات قرآنی دارد. آیهی صریحی در قرآن وجود دارد که زنان را موظف به پوشاندن موها و بدن خود میکند. این آیه به عنوان پایهی قانون حجاب اجباری در جمهوری اسلامی عمل کرده است. هرگونه تلاش برای تطهیر این موضوع و جدا کردن آن از اسلام، نادیده گرفتن واقعیت است.
قصاص و اعدام: احکام اسلامی در قوانین جزایی
قوانین جزایی جمهوری اسلامی، مانند قصاص و اعدام، مستقیماً از قرآن و احکام اسلامی گرفته شدهاند. آیات مربوط به قصاص و مجازات کفار، در قوانین جمهوری اسلامی اعمال میشوند. این آیات به سادگی میتوانند برای سرکوب مخالفان و معترضان تفسیر شوند. هرگونه فعالیت مدنی برای منع اعدام، در واقع مخالفت با احکام اسلامی است.
تاریخ اسلام و رفتار با مخالفان
تاریخ اسلام و سیرت نبوی نیز نشاندهندهی رفتار خشونتآمیز با مخالفان و معترضان است. رفتار پیامبر اسلام با مخالفان خود، الگویی برای جمهوری اسلامی در برخورد با معترضان امروزی است. برای مثال، حکم ارتداد و مجازات مرگ برای کسانی که از اسلام خارج میشوند، ریشه در تاریخ اسلام دارد.
شناخت اسلام به عنوان ضرورت مبارزه
برای مخالفت با جمهوری اسلامی، شناخت اسلام به عنوان بنیان فکری این نظام، امری ضروری است. قرآن، احادیث، سیرت نبوی و تاریخ اسلام، منابع اصلی برای درک مبانی فکری جمهوری اسلامی هستند. هرگونه تلاش برای جدا کردن جمهوری اسلامی از اسلام، نادیده گرفتن واقعیت است. بنابراین، مخالفت با جمهوری اسلامی باید با آگاهی کامل از اسلام همراه باشد.
اسلام به عنوان منشأ قوانین جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی ایران تمامی قوانین و رفتارهای خود را از اسلام و به ویژه اسلام شیعه دوازده امامی گرفته است. این بخش به بررسی ریشههای تاریخی و فقهی این قوانین میپردازد و نشان میدهد که چگونه جمهوری اسلامی از اسلام به عنوان منبع اصلی قوانین و رفتارهای خود استفاده کرده است.
سیرت نبوی و رفتار با مخالفان
در تاریخ اسلام، رفتار پیامبر اسلام با مخالفان و معترضان، الگویی برای جمهوری اسلامی بوده است. برای مثال، کشتن شاعران و افرادی که در برابر محمد اعتراض میکردند، در تاریخ اسلام ثبت شده است. این رفتارها در کتابهای تاریخی مانند تاریخ طبری، مغازی و ابن خلدون به تفصیل شرح داده شدهاند. جمهوری اسلامی نیز از این الگوها برای سرکوب مخالفان خود استفاده میکند.
احکام قرآنی و قوانین جزایی
قرآن به عنوان منبع اصلی قوانین جمهوری اسلامی، احکامی مانند بریدن دست دزدان، قصاص و اعدام را به صراحت بیان کرده است. این احکام در قوانین جزایی جمهوری اسلامی اعمال میشوند. برای مثال، آیهی مربوط به محاربه و مجازات آن، به سادگی برای سرکوب معترضان تفسیر میشود. در کشورهای دیگر اسلامی مانند عربستان و گروههای تکفیری، این احکام به طور کامل اجرا میشوند.
چندهمسری و صیغه: قوانین اسلامی در جامعه
چندهمسری و صیغه، قوانینی هستند که ریشه در اسلام دارند. این قوانین توسط جمهوری اسلامی ترویج میشوند، اگرچه ممکن است با عرف جامعه ایرانی در تضاد باشند. در تاریخ اسلام، محمد در جنگها اجازه داده بود که سربازانش زنان را صیغه کنند. این موضوع به عنوان مبنای فکری برای شیعیان در قانونی کردن صیغه عمل کرده است. اهل سنت این قانون را ملغی کردهاند، اما شیعیان آن را حفظ کردهاند.
شلاق زدن و مجازاتهای عمومی
شلاق زدن در ملاء عام، یکی دیگر از قوانینی است که ریشه در قرآن و تاریخ اسلام دارد. این مجازات در کشورهای اسلامی و گروههای تکفیری به عنوان بخشی از شریعت اعمال میشود. جمهوری اسلامی نیز از این قانون برای مجازات افراد استفاده میکند.
قربانی کردن حیوانات و حقوق حیوانات
قربانی کردن حیوانات در عید قربان، یکی از اعمالی است که ریشه در اسلام دارد. این عمل در برخی جوامع اسلامی به شکل وحشیانهای انجام میشود. در ایران نیز مواردی از سوءرفتار با حیوانات، مانند آتش زدن کبوترها، مشاهده شده است. این رفتارها نشاندهندهی نگرش اسلامی به حیوانات به عنوان ابزاری برای استفاده انسان است.
حقوق زنان و قوانین تبعیضآمیز
قوانین تبعیضآمیز علیه زنان، مانند دیه و شهادت، ریشه در قرآن دارند. آیهای در قرآن وجود دارد که به مردان اجازه میدهد در صورت تمرد زنان، آنها را تنبیه کنند. این آیه به عنوان منبع اصلی تفکر اسلامی در مورد حقوق زنان عمل کرده است. جمهوری اسلامی نیز از این قوانین برای تثبیت قدرت خود استفاده میکند.
اسلام به عنوان منشأ اصلی قوانین جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی تمامی قوانین و رفتارهای خود را از اسلام گرفته است. از قوانین جزایی گرفته تا حقوق زنان و رفتار با حیوانات، همهی این قوانین ریشه در قرآن و تاریخ اسلام دارند. هرگونه مخالفت با جمهوری اسلامی باید با شناخت کامل از اسلام همراه باشد، چرا که این نظام هویت خود را کاملاً از اسلام گرفته است.
اسلام به عنوان منشأ خشونت و سرکوب
جمهوری اسلامی ایران تمامی رفتارهای خشونتآمیز و سرکوبگرانهی خود را از اسلام و به ویژه اسلام شیعه دوازده امامی گرفته است. این بخش به بررسی ریشههای تاریخی و فقهی این رفتارها میپردازد و نشان میدهد که چگونه جمهوری اسلامی از اسلام به عنوان منبع اصلی اعمال خشونت و سرکوب استفاده کرده است.
قتلهای ناموسی و خشونتهای خانوادگی
قتلهای ناموسی و خشونتهای خانوادگی که در ایران شاهد آن هستیم، ریشه در تفکرات اسلامی دارند. در اسلام، حفظ “ناموس” و “شرافت” خانواده به عنوان یک وظیفهی دینی تلقی میشود. این نگرش به مردان اجازه میدهد تا در صورت احساس تهدید نسبت به ناموس خانواده، دست به خشونت بزنند. این رفتارها در قوانین جمهوری اسلامی نیز بازتاب یافتهاند.
اسیدپاشی و امر به معروف و نهی از منکر
اسیدپاشی و دیگر خشونتهای خیابانی که در ایران اتفاق میافتد، ریشه در آیات قرآن دربارهی “امر به معروف و نهی از منکر” دارد. این آیات به مسلمانان اجازه میدهند تا در صورت مشاهدهی رفتارهای ناشایست، به هر شکلی که ممکن است، آن را اصلاح کنند. جمهوری اسلامی از این آیات برای توجیه خشونتهای خیابانی و سرکوب معترضان استفاده میکند.
تروریسم و خشونتهای سیاسی
تروریسم و خشونتهای سیاسی که توسط جمهوری اسلامی و گروههای وابسته به آن اعمال میشود، ریشه در تاریخ اسلام دارد. برای مثال، کشته شدن احمد کسروی توسط نواب صفوی، نمونهای از این خشونتهاست که امروز جمهوری اسلامی به آن افتخار میکند. این رفتارها از الگوهای تاریخی اسلام، مانند کشتن مخالفان توسط پیامبر اسلام، الهام گرفته شدهاند.
سنگسار و مجازاتهای وحشیانه
سنگسار به عنوان یکی از مجازاتهای وحشیانهی اسلامی، ریشه در تاریخ اسلام دارد. اگرچه آیهی صریحی در قرآن دربارهی سنگسار وجود ندارد، اما تاریخ اسلام مملو از نمونههایی است که پیامبر اسلام و پیروانش این مجازات را اعمال کردهاند. جمهوری اسلامی نیز از این الگوها برای توجیه مجازاتهای وحشیانهی خود استفاده میکند.
قرآن، احادیث و تاریخ اسلام به عنوان منابع قوانین
قرآن، احادیث و تاریخ اسلام به عنوان منابع اصلی قوانین جمهوری اسلامی عمل میکنند. آیات قرآن دربارهی حجاب، امر به معروف و نهی از منکر، ارتداد و جهاد، پایهی قوانین جمهوری اسلامی هستند. علاوه بر این، احادیث و تاریخ اسلام نیز به عنوان منابع تکمیلی برای توجیه رفتارهای خشونتآمیز و سرکوبگرانه استفاده میشوند.
رفتار جمهوری اسلامی با معترضان
رفتار جمهوری اسلامی با معترضان، هیچ منافاتی با اسلام ندارد. در اسلام، هر کسی که در برابر حکومت اسلامی قد علم کند، محکوم به مرگ است. این نگرش در قوانین جمهوری اسلامی نیز بازتاب یافته است. برای مثال، معترضان به عنوان “محارب” و “مفسد فی الارض” معرفی میشوند و مجازاتهای شدیدی مانند اعدام برای آنها در نظر گرفته میشود.
ضرورت نفی اسلام برای رسیدن به آزادی
جمهوری اسلامی تمامی رفتارهای خشونتآمیز و سرکوبگرانهی خود را از اسلام گرفته است. برای رسیدن به آزادی و برابری، ضروری است که این نگرش اسلامی به طور کامل نفی شود. هرگونه تلاش برای جدا کردن جمهوری اسلامی از اسلام، نادیده گرفتن واقعیت است. بنابراین، مخالفت با جمهوری اسلامی باید با نفی کامل اسلام همراه باشد.
اسلام به عنوان مانع برابری و آزادی
اسلام به عنوان یک نظام فکری و اعتقادی، همواره در برابر مفاهیم برابری و آزادی ایستاده است. این بخش به بررسی ریشههای تفکر اسلامی و تأثیر آن بر قوانین و رفتارهای جمهوری اسلامی میپردازد. همچنین، ضرورت ایجاد یک آلترناتیو ضد اسلامی برای رسیدن به برابری و آزادی مورد بحث قرار میگیرد.
اسلام و نگاه سلسلهمراتبی به جانها
اسلام انسان را به عنوان “اشرف مخلوقات” معرفی میکند و سایر جانها را بیارزش میداند. این نگاه سلسلهمراتبی نه تنها در مورد حیوانات و گیاهان، بلکه در میان انسانها نیز اعمال میشود. اسلام انسانها را به مسلمان و غیر مسلمان، شیعه و غیر شیعه، زن و مرد تقسیم میکند و هر قشر و تفکری را زیر پا میگذارد. این نگرش، پایهی قوانین تبعیضآمیز جمهوری اسلامی است.
حمله اسلام به ایران و ریشههای تاریخی خشونت
حمله اسلام به ایران، نمونهای از خشونتهای سیستماتیک است که ریشه در تفکرات اسلامی دارد. این حمله نه تنها یک تهاجم نظامی، بلکه یک تهاجم فکری و فرهنگی بود که منجر به سرکوب و نابودی فرهنگ ایرانی شد. اسلام با گردن زدن و کشتن، راه خود را در ایران باز کرد و هرگونه مقاومت را با شمشیر پاسخ داد. این رفتارها در دوران صفویان نیز ادامه یافت و امروز در قالب جمهوری اسلامی، بدترین و وحشیانهترین رفتارهای سیستماتیک را اعمال میکند.
قوانین وحشیانه اسلامی در جمهوری اسلامی
قوانین جمهوری اسلامی، مانند سنگسار، دست بریدن، شلاق زدن و اعدام، ریشه در اسلام دارند. این قوانین نه تنها خشونت را توجیه میکنند، بلکه آن را به عنوان یک امر شرعی و مقدس معرفی میکنند. برای مثال، چندهمسری و خیانت به عنوان قوانین شرعی ترویج میشوند و حقوق زنان به طور سیستماتیک زیر پا گذاشته میشود. حتی حضانت فرزندان نیز به مردان واگذار میشود و زنان از هرگونه حق قانونی محروم میشوند.
فرزندکشی و مالکیت مرد بر زن
در اسلام، مرد به عنوان مالک زن و فرزندانش معرفی میشود. این نگرش به مردان اجازه میدهد تا در صورت تمرد زنان، آنها را تنبیه کنند و حتی فرزندان خود را به قتل برسانند. این قوانین وحشیانه، ریشه در آیات قرآن و احادیث اسلامی دارند و در قوانین جمهوری اسلامی نیز بازتاب یافتهاند.
تلطیف قوانین اسلامی در ایران
اگرچه برخی قوانین اسلامی در ایران کمی تلطیف شدهاند، اما این تغییرات ناشی از مقاومت مردم ایران است، نه تغییر در تفکرات اسلامی. برای مثال، بریدن دست دزدان به ندرت انجام میشود، اما این به دلیل مخالفت مردم با این رفتارهای وحشیانه است، نه تغییر در اصول اسلامی.
ضرورت آلترناتیو ضد اسلامی
برای رسیدن به برابری و آزادی، ایجاد یک آلترناتیو ضد اسلامی ضروری است. این آلترناتیو باید نفی کامل اسلام و قوانین آن را در بر داشته باشد. هرگونه تلاش برای جدا کردن جمهوری اسلامی از اسلام، نادیده گرفتن واقعیت است. بنابراین، مخالفت با جمهوری اسلامی باید با نفی کامل اسلام همراه باشد.
نفی اسلام برای رسیدن به برابری و آزادی
اسلام به عنوان یک نظام فکری و اعتقادی، همواره در برابر برابری و آزادی ایستاده است. قوانین و رفتارهای جمهوری اسلامی، ریشه در اسلام دارند و هرگونه تلاش برای تغییر این قوانین، باید با نفی کامل اسلام همراه باشد. تنها با ایجاد یک آلترناتیو ضد اسلامی میتوان به برابری و آزادی واقعی دست یافت.
اسلام به عنوان مانع آزادی و برابری
اسلام به عنوان یک نظام فکری و اعتقادی، همواره در برابر مفاهیم آزادی و برابری ایستاده است. این بخش به بررسی ضرورت ایجاد یک آلترناتیو ضد اسلامی میپردازد و نشان میدهد که چگونه ریشههای فکری اسلام مانع تحقق آزادی و برابری در ایران شده است.
اسلام و تلطیف قوانین در ایران
اگرچه برخی قوانین اسلامی در ایران به دلیل مقاومت مردم و تربیت فرهنگی آنها کمی تلطیف شدهاند، اما ریشههای فکری این قوانین همچنان پابرجا هستند. برای مثال، چندهمسری و صیغه به عنوان قوانین اسلامی در ایران کمرنگ شدهاند، اما این تغییرات ناشی از مقاومت مردم است، نه تغییر در اصول اسلامی. این نشان میدهد که اسلام به عنوان یک نظام فکری، همچنان مانع اصلی تحقق آزادی و برابری است.
ضرورت آلترناتیو ضد اسلامی
برای رسیدن به آزادی و برابری، ایجاد یک آلترناتیو ضد اسلامی ضروری است. این آلترناتیو باید نفی کامل اسلام و قوانین آن را در بر داشته باشد. هرگونه تلاش برای جدا کردن جمهوری اسلامی از اسلام، نادیده گرفتن واقعیت است. بنابراین، مخالفت با جمهوری اسلامی باید با نفی کامل اسلام همراه باشد.
آزادی و برابری به عنوان اهداف غایی
آزادی و برابری به عنوان اهداف غایی، باید با منع ظلم و آزار به دیگران تضمین شوند. آزادی به معنای انتخاب قانونی است که افراد به آن باورمند هستند و این انتخاب باید با احترام به حقوق دیگران همراه باشد. هرگونه تلاش برای تحقق آزادی و برابری، باید با نفی اسلام و قوانین آن همراه باشد.
ریشههای فکری اسلام و ضرورت نفی آن
ریشههای فکری اسلام، مانع اصلی تحقق آزادی و برابری هستند. برای مثال، قوانین اسلامی مانند سنگسار، اعدام و چندهمسری، به طور سیستماتیک حقوق افراد را زیر پا میگذارند. هرگونه تلاش برای تغییر این قوانین، باید با نفی کامل اسلام همراه باشد. تنها با ایجاد یک آلترناتیو ضد اسلامی میتوان به آزادی و برابری واقعی دست یافت.
نفی اسلام برای رسیدن به آزادی و برابری
اسلام به عنوان یک نظام فکری و اعتقادی، همواره در برابر آزادی و برابری ایستاده است. قوانین و رفتارهای جمهوری اسلامی، ریشه در اسلام دارند و هرگونه تلاش برای تغییر این قوانین، باید با نفی کامل اسلام همراه باشد. تنها با ایجاد یک آلترناتیو ضد اسلامی میتوان به آزادی و برابری واقعی دست یافت.
کتابها و آرمانهای پیشنهادی
در کتابهایی مانند “جهان آرمانی” و “قلمروی آرمانی”، ایدهها و آرمانهایی برای تحقق آزادی و برابری مطرح شدهاند. این کتابها به عنوان راهنمایی برای ایجاد یک آلترناتیو ضد اسلامی عمل میکنند و نشان میدهند که چگونه میتوان به جهانی رسید که در آن هر فرد بتواند آزادانه زندگی کند.
برای رسیدن به آزادی و برابری، ایجاد یک آلترناتیو ضد اسلامی ضروری است. این آلترناتیو باید نفی کامل اسلام و قوانین آن را در بر داشته باشد و با احترام به حقوق همهی جانها، راه را برای تحقق آزادی و برابری هموار کند.
جانبرابری و آزادی به مثابه آرمان
باور به جانبرابری و نگاه به آزادی به عنوان مفاهیم محوری، نیازمند گامنهادن در مسیری است که آلترناتیوی در برابر اسلام موجود ایجاد کند. این ایمان و آرمانی است که من به آن معتقد هستم و در پی ترویج آن میباشم. اما فراتر از این ایمان شخصی، وقتی به شرایط امروز ایران مینگریم، موضوعی که در کانون توجه قرار میگیرد، انقلابی است که قرار است در ایران شکل بگیرد. این انقلاب فراتر از ایمان و آرمانهای فردی است و نیازمند رویکردی است که متناسب با شرایط کنونی ایران باشد.
ریشهی قدرت جمهوری اسلامی: اسلام
در نقطهی آغازین، باید به این درک برسیم که ریشهی جمهوری اسلامی تنها و تنها اسلام است. این اسلام است که به جمهوری اسلامی قدرت میبخشد. بنابراین، برای مقابله با این نظام، باید ریشهی آن را هدف قرار داد و از پرداختن به شاخ و برگهای آن پرهیز کرد. برای این منظور، نیاز به آلترناتیوی داریم که در برابر اسلام ایستادگی کند. این آلترناتیو باید قدرتمند و قادر به بسیجگری باشد تا بتواند در برابر نگرش مسموم اسلامی مقاومت کند.
ضرورت ایجاد آلترناتیوی نوین
ما نمیتوانیم با تکیه بر تفکرات اسلامی، در پی احقاق نگاهی تازه باشیم. هر انقلابی در طول تاریخ به واسطهی یک آرمان و ایدهی نوین شکل گرفته است. بنابراین، نیازمند آلترناتیوی هستیم که نه تنها نو و تازه باشد، بلکه توانایی ایجاد ایمان و باور را نیز داشته باشد. این ایمان باید آنقدر قدرتمند باشد که افراد حاضر باشند جان خود را برای رسیدن به آن آرمان طلایی فدا کنند.
نقش ایمان در پیروزی انقلابها
یکی از بزرگترین عوامل پیروزی انقلابها، داشتن ایمان است. در طول تاریخ، تمام انقلابهایی که شکل گرفتهاند، به واسطهی ایمان به یک آرمان مشترک به موفقیت رسیدهاند. بنابراین، برای پیروزی انقلاب ایران، نیازمند ایمانی مستحکم و قدرتمند در برابر اسلام هستیم. این آلترناتیو باید صددرصد در برابر اسلام باشد، حتی اگر نگاههایی مانند حقوق بشر یا دموکراسی را نیز در بر بگیرد.
ایمان به عنوان قوهی محرکهی انقلاب
در نهایت، باید به این درک برسیم که ریشهی تمام رفتارها، قوانین و اتفاقاتی که در طول این چهل سال در جمهوری اسلامی رخ داده، اسلام است. این اسلام برگرفته از قرآن، احادیث، سیرت نبوی و حکومتهای اسلامی است. بنابراین، برای رسیدن به پیروزی، نیازمند آلترناتیوی هستیم که در برابر اسلام ایستادگی کند. این ایمان جمعی است که میتواند به عنوان بزرگترین قوهی محرکه، انقلاب را به پیروزی برساند.
جمعبندی:
جمهوری اسلامی ایران هویت خود را کاملاً از اسلام و به ویژه اسلام شیعه دوازده امامی گرفته است. این نظام، از ابتدای شکلگیری تا به امروز، تمامی اصول، قوانین و ساختارهای خود را بر پایهی تفکرات اسلامی بنا نهاده است. از قانون اساسی گرفته تا قوانین جزایی و مدنی، همهی این قوانین ریشه در قرآن، احادیث، سیرت نبوی و تاریخ اسلام دارند. رفتارهای خشونتآمیز و سرکوبگرانهی جمهوری اسلامی، مانند اعدام، سنگسار، شلاق زدن و قتلهای ناموسی، نیز از همین مبانی اسلامی سرچشمه میگیرند.
برای مقابله با این نظام، شناخت اسلام به عنوان بنیان فکری آن امری ضروری است. هرگونه تلاش برای جدا کردن جمهوری اسلامی از اسلام، نادیده گرفتن واقعیت است. بنابراین، مخالفت با این نظام باید با نفی کامل اسلام همراه باشد. ایجاد یک آلترناتیو ضد اسلامی که بتواند در برابر نگرش مسموم اسلامی ایستادگی کند، ضرورتی انکارناپذیر است. این آلترناتیو باید نه تنها نو و تازه باشد، بلکه توانایی ایجاد ایمان و باور جمعی را نیز داشته باشد. ایمانی که قدرتمند و بسیجگر باشد و افراد را برای رسیدن به آرمانهای آزادی و برابری به حرکت درآورد.
در نهایت، پیروزی انقلاب ایران تنها با ایجاد یک آلترناتیو ضد اسلامی ممکن است. این آلترناتیو باید ریشههای اسلامی جمهوری اسلامی را هدف قرار دهد و با ایجاد ایمان جمعی، راه را برای تحقق آزادی، برابری و عدالت هموار کند. تنها با نفی کامل اسلام و قوانین آن میتوان به آیندهای روشن و آزاد برای ایران دست یافت.








