وقتی زن، صدای تاریخ شد | واژههاییکه از دل تهمینه، آزادی را فریاد زدند
زن،
اگر فقط نماد سکوت باشد،
تاریخ،
فقط تکرار ظلم خواهد بود.
اما وقتی زن،
خودش واژه شود،
تاریخ،
صدای تازهای پیدا میکند.
در جهانیکه قانون،
بیشتر از جان معنا دارد،
و سنت،
بیشتر از آزادی،
تهمینه،
نه فقط شخصیت،
بلکه کنشیستکه
واژه را به مبارزه بدل میکند.
آیا زن،
فقط باید قربانی ساختار باشد؟
یا میتواند
خودش ساختار را بازنویسی کند؟
وقتی واژه،
از دل زن بجوشد،
دیگر نه فقط روایت،
بلکه مقاومت است.
📘 جایی هست که این مقاومت،
نه فقط توصیف شده،
بلکه واژهبهواژه زیسته شده —
در اثریکه زن را
نه بهعنوان نماد،
بلکه بهعنوان کنشگر تاریخ معرفی میکند:
تهمینه
آزادی،
وقتی از دل زن بجوشد،
دیگر نه فقط آرمان،
بلکه واقعیتیست
که واژهها
هنوز جرأت دارند
فریادش کنند ✍🏽🔥