
در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
ویژه برنامه : حقوق بشر
قسمت اول : مقدمه
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 34:10
با صدای : نیما شهسواری
حقوق بشر
آدمی را به بندهای تکلیف در بند بردند و ادیان خون انسان را سالیان درازی است که مکیده است
لیک به انتهای این دالان پر ظلمت نور امیدی از حقوق برخاست و انسان به حقوق حقهی طبیعی خویش واقف شد و حقوق بشر را پدید آورد و امروز باید برای این حق باید به میدان بود و در راه اعتلای آن گام برداشت
قسمت اول
مقدمه
باید که پیرامون حقوق بشر گفت و خواند تا آدمی پا در میان پلههای پیشرفت بردارد و این نظام فاسد هزاران ساله را دگرگون سازد و ما میخوانیم تا برای جان و برابری در قلب آزادی راهها را هموار سازیم و بیشمارانی را همراه کنیم
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
خب دوستان توی این ویژه برنامه مشخص ما قرار هست که در باب حقوق بشر صحبت بکنیم.
موضوع به شدت مهمی که در زندگی اجتماعی ما حائز اهمیت هست و ما به عنوان یک انسان در این زیست جمعی که داریم حداقل باید این مبانی رو بشناسیم و دربارش صحبت بکنیم که یکی از اون مبانی مهم پیشرفت انسانی در جهان مدرن محسوب میشه.
حالا سعی میشه در این ویژه برنامه در باب موضوعات مختلفش صحبت بشه و به ویژه در باب متن اصلی این اعلامیه حقوق بشر.
متن قانونی که در سازمان ملل به تصویب رسیده.
بعد از جنگ جهانی دوم و.
موضوع قابل عرضی است و سعی کنیم که این متن رو اولا روخوانی ای ازش داشته باشیم و در نهایت در باب بند های این موادی که ارائه شده در این اعلامیه هم صحبت بکنیم.
خب خیلی موضوع مهمی است که یک انسان در این جهان مدرن با این دستاورد بزرگ بشری رو به رو بشه.
پیش از این که من این ویژه برنامه رو هم بسازم، در یکی از مقالاتی که در کتاب کیمیا بود هم این متن اصلی رو قرار دادم و در اون هم سعی شد خیلی موجز و کوتاه در باب این مسئله حقوق بشر صحبت بشه.
اما در این ویژه برنامه هم ما سعی می کنیم بیشتر درباره اش صحبت بکنیم.
یعنی اون اصول ابتدایی هستش که ما در نقطه ابتدایی این موضوع رو بدونیم و بشناسیم.
یعنی از این حقوقی که توسط عقلانیت جمعی.
بعد از اون اتفاقات وحشتناک و دهشتناکی که در جنگ جهانی اول و دوم افتاد و انسان رو به این سمت و سو کشوند که حالا یک حقوقی رو برای خودش بشماره، یک حقوق جهانشمولی که در همه جای دنیا رعایت بشه.
ما باید با این به عنوان یک انسان مدرن روبه رو بشیم.
باید این رو بشناسیم، موادش رو بدونیم و فرای اون در باب این سیر تحولات هم بدونیم.
در این قسمت نخست ما سعی می کنیم یک مقدمه ای رو پیرامون این داشته باشیم و اگر شد به متن هم برسیم و در قسمت های آتی متن رو به پایان برسونیم و بعد پیرامون این حواشی ای که تحت عنوان حقوق بشر در جهان وجود داره، حالا سوءاستفاده هایی که از این معنای مشخص میشه هم صحبت بکنیم.
موضوع خیلی مهم و قابل عرضی هست.
خب در ابتدا باید یک نگاهی داشته باشیم به انسانیت از همون نقطه ابتدایی و آغازین بارها و بارها در قسمت های مختلف در ویژه برنامه های مختلف ما پیرامون این مساله انسان و انسانیت صحبت کردیم.
ما در باب انسانی صحبت کردیم که در پیشتر ها به واسطه ترس های بی کرانی که در وجود خودش داشته، دست به به وجود آوردن باورهایی زده.
باورهایی که نوک هرم اون رو خدا تشکیل داده.
این مباحثی است که ما بارها درباره اش صحبت کردیم.
اگر بخواهیم خیلی موجز هم بهش بپردازیم این هستش که ما داریم در باب تصویری از یک انسانی میدیم که حالا این انسانی که تحت عنوان اون انسان های نخستین ما در نظر بگیریم، در یک جهانی پر از ناشناخته ها چشم باز کرده.
جهانی که قاعدتا براش درکش، فهمش، چیستی و چرایی اش و اصولا چگونگی زندگی در اون همواره سوال بوده.
فرای اون ما داریم در باب انسانی صحبت می کنیم که به واسطه این عقل و باروری این عقل حالا برای سوال های بیکرانی هم به وجود می آید.
حالا فرای ترس هایی که به نوعی یک حس جمعی و غریزی بین تمام جانداران هست، ترس های فرای اون ها هم داره.
یعنی ترس از آینده هم داره، ترس از اتفاقات هم داره، ترس از اتفاقات محتمل هم داره.
یعنی چیزی که ما در روانشناسی تحت عنوان اضطراب هم میشناسیم به همین شکل معنا میشه.
حالا ما داریم در باب یک مساله ای صحبت میکنیم که فرای اون ترس های ذاتی و فطری که در دل انسان ها و در دل تمام جانداران وجود داره و ترسی که برای بقا به شدت هم مهم هست، دارای ارزش هست و انسان و اصولا فرای انسان ها همه جانداران برای زیست و بقا شون نیاز به این ترس دارن.
حالا فرای به واسطه این عقلانیتی که دارن ترس های دیگری رو هم به اون اضافه میکنن.
ترس از اتفاقات محتملی که فکر میکنن احتمال داره به وجود بیاد.
حالا ما با توجه به این تصویر از آن انسان نخستینی که با این حجم از ترس ها، نادانی ها و ناتوانی ها وارد این دنیا شده، قاعدتا به آن سمت و سویی می رویم که حالا نیاز داشته باشد که یک قدرت بالادستی برای خودش تصویر بکند.
آن قدرت بالادستی که حالا قرار است در برابر این ترس ها، در برابر این نادانی ها، در برابر این ناتوانی ها از او دفاع بکند.
همان چیزی که در ویژه برنامه خدا به آن اشاره کردیم و درباره اش مفصل صحبت کردیم.
پس حالا ما قاعدتا با یک معنی تحت عنوان خدا هم روبرو شدیم.
یکی از آن معنا های ابتدایی که در بین انسان ها با هر فرهنگی هم وجود دارد.
فرهنگی که کم کم به سمت و سوی مذهب و دین هم کشیده می شود.
یعنی حالا ما یک انسانی پر از ترس ها داریم، پر از نادانی ها و ناتوانی ها داریم.
انسانی که ناتوان است در برابر تمام قدرت های بیکرانی که در برابرش وجود دارد.
انسانی که حالا خودش را ناتوان در برابر این قدرت ها و قدرت هایی که تحت عنوان قدرت های طبیعی وجود دارد.
طبیعتی که گاها خشمگین می شود گاها سیل و زلزله از خودش بروز می دهد و یا فرای آن در برابر جانداران دیگر، در برابر حیواناتی که قدرتمند هستند، حیواناتی که قدرت درندگی دارند و می توانند انسان را از میان ببرند.
انسانی که حالا آن توان لازم را در برابر آن ها ندارد، نه چنگال هایی به اندازه ی آن ها قدرتمند دارد و نه دندان هایی به اندازه ی آن ها بران دارد، نه سرعتی همتای آن ها دارد و نه بالی برای پرواز و جستن از آن ها دارد.
حالا در برابر آن ها این ناتوانی را احساس می کند.
ناتوانی برای زیست خودش، برای اینکه بتواند خودش را در امان بدارد، برای خودش آذوقه ای جمع کند در برابر این قدرت هایی که اتفاق می افتد.
اتفاقاتی که به صورت طبیعی در طبیعت اتفاق می افتد از خودش دفاعی داشته باشد.
سراسر پر از ناتوانی هاست.
فرای آن پر از ترس ها است.
ترس هایی که نه تنها آن ترس ها در راستای بقا برای مواجهه و مواجه شدن با این مسائلی که درباره اش صحبت کردیم مثل اتفاقات طبیعی و حیوانات قدرتمند.
حالا فرای این ترس، ترس هایی هم پیرامون محتمل بودن اتفاقات را در برابر خودش دارد.
اینکه شاید فلان اتفاق بیفتد، شاید جهان کنفیکون بشه و نابود بشه.
فرایند این انسانی که دارای عقل هست پر از نادانی هاست.
هیچ دانش لازمی نسبت به موضوعات طبیعی پیرامون خودش نداره.
یعنی شما انسانی رو باهاش مواجه هستید که اگر یک اتفاق طبیعی و فطری در جهان می افته حالا نمیدونه که واقعا پشتوانه این اتفاقات چی هست.
دانشی برای درک درست این مسائل نداره و نمیدونه که آیا دلیل مثلا زلزله چی هست؟
چرا باران میاد و بعد مبدل به سیل میشه؟
چگونه این زندگی جمعی انسان ها رو تحت شعاع و تحت تاثیر خودش قرار میده؟
حالا این نادانی ها هم دست به دست هم میده.
در کنار اون ترس ها.
در کنار اون ناتوانی ها.
و انسانی که پر از نادانی، ناتوانی و ترس هست قاعدتا به این سمت و سو کشیده میشه که حالا یا قدرت بالادستی رو برای خودش تصویر کنه.
تا به واسطه اینکه خودش رو آویزان به این قدرت والا بکنه، سرپوشی بر این کاستی های خودش داشته باشه.
حالا این انسان پر از این نیاز ها و دردها و رنج ها یک قدرتی رو تصویر میکنه تحت عنوان خدا که حالا میتونه یک سرپوشی بر تمام این نادانی ها و ناتوانی ها باشه.
خب مترادف با این و همسوی با این شکل گیری باور به خدا و به نوعی آفریده شدن این خدا توسط انسان ها.
سر باز کردن این معنای مشخص از خدا.
حالا شما مواجه هستید با ادیان و ادیانی که حالا سعی میکنن به صورت سیستماتیک و نظام مند این نگاه رو به پیش ببرن.
برند یعنی نقطه اتصال بین خدا و ادیان در همین سیستماتیک کردن این نگاه است.
شما میتوانید انسانی را تصور کنید که حتی فارغ از تمام تمدن ها و فرهنگ ها، حتی شاید دور از این تمدن نوین انسانی، در این جهان مدرن هم اگر در یک گوشه ای از جهان چشم به جهان گشود و با این ترس ها و نادانی ها و ناتوانی ها روبه رو شد، شاید در دل خودش یک خدایی را هم تصور می کرد.
همان طور که ما می بینیم در فرهنگ های مختلف هم وقتی انسان ها رو به رو می شوند باز هم می بینند که به یک قدرت ماورایی این ها باور دارند.
یعنی شما مواجه نمیشوید با یک ایل و طایفه ای که در طول تمام این سالیان بی خدا باشد.
قاعدتا یک چیزی را به عنوان قدرت بالادستی که ما تحت عنوان خدا میشناسیم تصویر میکند.
حالا او میتواند ماه و ستارگان و خورشید باشد و یا آن خدای واحد ادیان ابراهیمی باشد.
تحت عنوان الله، تحت عنوان یهوه تحت عنوان عیسی و الی آخر.
اما ما همواره با انسانیتی روبرو شدیم که برای گذر از این ترس های توامان حالا سعی کرده قدرت بالادستی رو تسخیر کنه.
اما نقطه اتصال دقیقا در همین نکته اصلی هست.
حالا این ادیان اومدن که به این باور جمعی که در دل انسان ها شکل گرفته یک نظامی بدن و یک ساختاری براش بسازن.
حالا ساختاری که دارای قوانین باشه، دارای قواعد باشه، دارای آیین هایی باشه، دارای مناسکی باشه و حالا یک شکل سیستماتیک به خودش گرفته و کم کم هم وارد دنیای سیاست میشه و حکومت رو به دست میگیره.
یعنی شما وقتی اوراق ادیان رو ورق میزنید حالا میرسید به حکومتی که یهودیان تشکیل میده.
حالا تحت پادشاهی سلیمان باشه یا موسی.
تفاوتی نمی کنه.
وقتی به دل اسلام می رسید.
حالا می بینید که محمدی هست که اومده تا حکومت رو به دست بگیره.
اومده تا این قواعد نظام مند و سیستماتیکی که تحت عنوان آن نگرش به خدا شکل گرفته و یک قدرت بالادستی رو تصویر کرده رو نظام مند کنه.
حالا گاها میتونه این نظام مندی خیلی ساختارمند و متشکل باشد و در نهایت مردمی هم که حالا به واسطه موضوعات مختلف و مبدل به یک دین جهان شمولی مثل مسیحیت یا مثلا اسلام بشود که تا این حد پیرو داشته باشد و بعد به واسطه قدرتی که در اختیار میگیرد بتواند کشورهای بیشتری را هم در اختیار بگیرد و یک جامعه خیلی بزرگی برای خودش بسازد و یا اینکه نه شما میتوانید این را در دل یک قوم ماقبل تاریخی و به دور از تمدن نوین انسانی ببینید که آنقدر ساختارمند نیست، آنقدر موفق نبوده تا بتواند جمع کثیری را هم باور با خودش بکند.
اصولا قدرت نظامی نداشته برای گسترشش.
یعنی شما مواجه میشوید با ادیان بیشماری که در سراسر طول حیات خودشان به واسطه همین قدرت نظامی بوده که تا این حد به این جلال و شکوه و عظمت رسیدند.
شما مواجه نمیشوید با ادیانی که به واسطه نشر و تبلیغ باورهای خودشان این گونه در جهان شناخته شده باشند.
همواره ما مواجه شدیم با ادیانی که به زور شمشیر توانستند کشورهای بیشماری را تحت لوای خودشان دربیاورند.
همان کاری که اسلام کرد.
همان کاری که اسلام در برابر و در قبال ایران کرد در قبال مصر کرد، در قبال کشورهای اطراف خودش کرد و توانست یک همچین حکومت و یک همچین امپراطوری ای را تحت عنوان افکار اسلامی پدید بیاورد و تعداد بیشماری مردم را درگیر این باور بکند.
اما خب میتوانید مواجه بشوید با قبیله هایی که این قدرت را در اختیار نداشتند.
شاید اصلا از نظر ساختاری نتوانستند تا این اندازه ساختارمند این نگاه را به وجود بیاورند تا همه چیز جهانشان را تحت تاثیر خودش قرار بدهد.
در صورتی که شما وقتی مواجه میشوید با یهودیت، با اسلام، با مسیحیت.
حالا میبینید این ساختاربندی بیشتر و بیشتر هست.
گفتن تمام این داستان ها در این مقدمه پیرامون حقوق بشر ما رو میخواد به یک نقطه مشترک برسونه.
نقطه مشترکی که در دل تمامی این باورهایی که انسان تحت واسطه گری اون قدرت ماورایی که به واسطه نادانی ها، ناتوانی ها و ترس های انسانی شکل گرفته، هیچ وقت سمت و رویه ای به سوی این نداشته که بخواد به انسان ها حقوقی رو براشون متصور بشه، به انسان ها حقی رو بده.
اصولا تصویرگری ادیان در راستای شمردن وظیفه برای انسان بوده.
یعنی شما وقتی اوراق دینی رو وقتی قرآن و تورات و انجیل رو ورق میزنید مواجه میشید با یک لیست بلندبالایی از وظایف انسانی.
حالا انسان وظیفه داره در برابر خدا عمل نیکو انجام عمل نیکویی که با تعاریف مشخص اونها تعریف شده.
ما الان بحثمون سر عمل نیکوی ادیان نیست.
منظور اون وظایفی است که روی دوش این مومنان قرار داده که این مومنان در نگاه کلی به مفهوم انسان خودشون رو ختم میکنند.
یعنی شما مواجه میشید با ادیانی که حالا داره مرتبا برای انسان ها وظایفی رو تعریف.
انسان وظیفه داره نماز بخونه و روزه بگیره.
انسان وظیفه داره که با تقوا باشه، با ایمان باشه، خداترس باشه و الی آخر.
اصولا با یک دریای عظیمی از وظایف روبرو میشید و در برابرش حقوقی برای انسان و زندگی جمعی انسان ها در نظر گرفته نشده.
اصولا عدل و عدالت از دل نگاه های ادیان همواره در پی مجازات بوده.
اصولا این عدالت برای پیشبرد و بهتر کردن زندگی جمعی انسان ها که نبوده.
یعنی ما مواجه نمیشیم با سیستم قانونگذاری که در برابر به نوعی برای بهبود و تعلیم انسان ها قانون وضع کرده و مجازات رو همتای عدالت دونسته.
اصولا انسان ها رو فاقد اون حقوق اولیه دونسته و اصولا حقوق اولیه ای برای انسان ها تصور نکرده.
خب ما یک دنیایی داریم با این تصویر مشخصه که داریم درباره اش صحبت میکنیم و ادیان پشت به پشت هم اومدن تا همین نگرش رو به پیش ببرن.
نگرشی بر پایه ی وجودیت یک قدرت عظیم و بزرگ توانا و دانا که همه چیز رو میدونه و قدرت همه کاری رو داره و انسان ها رو از اون نیازهاشون سعی میکنه بی نیاز بکنه.
و یک تصویر و یک معنایی رو برای اون ها شکل بده که حالا فارق از اون ترس هاشون هست.
فارق از اون نادانی هاشون هست.
برای تمام سوال های اونها پاسخ داره.
حالا قدرت همه کار رو داره.
حالا در برابر هیچ چیزی احساس ناتوانی نخواهد کرد.
حالا به واسطه داشتن این قدرت ها ترس رو هم میتونه از دل این جماعت بیرون بکشه و اینها به پشتبانی هم و در شرف تکرار مکرر همین نگاه مشخص دائما برای انسان ها حقوقی رو تعریف نکردن و انسان رو سراسر وظیفه دونست و برای انسان این وظیفه رو تعریف کرده.
خب این اون شمایل کلی ای ست که ما تحت عنوان نگاه های ادیان و به ویژه خدا در طول تاریخ باهاش رو به رو بودیم.
اما خب قاعدتا ما به نقطه ای رسیدیم که حالا انسان سعی کرده در کنار این وظایف، حقوقی رو هم برای ابناء بشر در نظر بگیره.
فرای نگاهی که ما تحت عنوان نگاه مدرن به حقوق بشر داریم.
حالا باید این رو در لابه لای تاریخ هم جست و جو کنیم.
یعنی حالا میتونیم ما نزدیک بشیم به این نگاهی که سعی شده یک نگاه متفاوتی باشه و یک حقوقی رو برای انسان ها در نظر بگیره.
حالا شما وقتی روبرو میشید با این نگاه هایی که در طول تاریخ اتفاق افتاده تا انسان رو هم محق بدونه در همون نقطه ابتدایی میرسید به اون قانون گذاری که اتفاق افتاده.
قانون گذاری ابتدایی که سعی کرده یک حقوقی رو برای انسان ها هم در نظر بگیره.
یعنی به عنوان مثال یکی از مثال های قابل لمسش که حتی دنیای مدرن و امروزی هم داره از همون نشات میگیره و تمام ادیان هم در این نقطه مشخص سعی کردن از همون این نگاه رو بگیرن.
همون موضوع مشخصی است که انسانی که به عنوان متهم وارد یک دادگاه میشه اصولا در اون نگاه ابتدایی تبرئه هست.
یعنی قرار نیست که جرم نکردن خودش رو ثابت بکنه.
قرار نیست بیگناهی بیگناهی خودش رو ثابت کنه و بی جرم بودن خودش رو ثابت کنه.
حالا قرار هست که اون شاکی که وجود داره.
دادستانی که به عنوان شاکی العموم هست مقصر بودن او را ثابت کند.
این همان حقوق ابتدایی است که ما داریم بهش نظر میکنیم دیگه.
حالا این حقوق ابتدایی یک ریشه ای داره که اون ریشه مذهبی هم نیست.
اما مذاهب هم تا حدودی سعی کردن از این حقوق استفاده کنن یا فرای اون قاعدتا ما به عنوان ایرانی خیلی دیگه ازش شنیدیم. کوروش کبیر. کوروش کبیر.
که مدام برای ما تکرار شده و تبدیل به یک جنبه سمبلیک و آیکونیک برای انسان ها شده و انسان ها مدام دارن این اسم رو میشنوند.
مخصوصا اونهایی که در ایران هستن و حالا با این موجی از وطن پرستی و ایران گرایی هم که وجود داره و کم و بیش در طول این تاریخ بخصوص معاصر ما اتفاق افتاده.
حالا ما داریم بیشتر اون رو میشناسیم و بیشتر برامون تکرار میشه.
خب یکی از اون نقاط ابتدایی که اصلا باعث شده این کوروش کبیر تبدیل به این کوروش کبیر در این جهان مدرن بشه که شما مواجه میشید با مردم در کشورهای دیگر.
در افکار و باورهای دیگر هم که سعی میکنند از این کوروش کبیر به نوعی وام بگیرند ازش صحبتی بکنند به واسطه همین نقطه ابتدایی و این بدعتی است که در زندگی انسانی قائل شده.
یعنی شما اگر بخواید به عنوان مثال به کوروش کبیر یک امتیازی رو قائل بشید براش به واسطه کشورگشایی های او نیست که این امتیاز رو براش قائل میشید به واسطه قدرتی که داشته، به واسطه دیوانسالاری ای که به وجود آورده، به واسطه یکپارچه کردن ایران نیست که این قدرت رو میخواید براش قائل بشید چرا که پادشاهان دیگری هم بودند که این کار ها رو کردند در طول تاریخ.
مثلا همین خود ایران خودمون فارغ از اینکه در جهان هم پادشاهانی حتی بزرگتر از کوروش هم در این زمینه مشخص بودند، توانستند کشور های بیشتری را بگیرند و توانستند کشور را یکپارچه کنند.
توانستند امپراطوری های بزرگی را هم پدید بیاورند.
اما نقطه اتکایی که ما را وصل به کوروش می کند همین بدعت مشخص پیرامون حق قائل شدن برای ابنای بشر بود.
یعنی حالا ما مواجه می شویم با یک پادشاهی که فارغ از نگاه های پرتکرار پیرامون وظیفه قائل شدن برای انسان و این سیکل پرتکرار در همه جا و همه جا در حال تکرار شدن بوده.
حالا میاد یک بدعتی میزاره حالا میاد یک صحبتی فرای اون نگاه پر تکرار می کنه حالا میاد برای اولین بار در باب حقوق انسانی، حقوق بشر، حقوق ابنای بشر صحبت میکنه.
حالا این نقطه اتکایی است که هر کسی در هر فرهنگی وقتی با کوروش روبرو میشه براش مسئله جذابی است.
براش یک مسئله ای است که یک انسانی دو هزار و پانصد سال پیش همچین افکار عمیقی داشته، همچین افکار مبدعان ای داشته، سعی کرده یک بدعت تازه ای برای زیست بهتر بشریت تصویر بکنه.
حالا اوست که در اون منشور معروف خودش که تحت عنوان منشور حقوق بشر کوروش هم میشناسیم حالا در باب حقوق بردگان صحبت میکنه.
حالا در باب این حقوق اولیه انسانی صحبت میکنه که نه تنها برای دوره خودش حتی برای سالیان مدید بعد از خودش هم یک نقطه پر بدعت و قابل احترام بوده، یک بدعت تازه ای به جهان بشری بوده، یک بدعت مثبتی در راستای پیشرفت زندگی انسانی بوده.
حالا این اون نقطه ایست که ما رو به کوروش و اهمیت کوروش در تاریخ بیشتر و بیشتر نزدیک میکنه که نه تنها انسان هایی که به خوان بر راستای ناسیونالیست و وطن پرستی به سمت و سوی کوروش بروند.
حالا هر کسی با هر نگاهی حتی فارغ از این نگاه های وطن پرستانه.
حتی کسی که هیچ قرابت و نزدیکی که با کوروش ندارد، با نژاد کوروش با کشور، کوروش با خون کوروش و با ایران ندارد هم برایش کوروش جذاب است.
گفتم نه به واسطه کشورگشایی ها، به واسطه این تفکری که به انسانیت اضافه میکنی.
بدعت تازه ای که در راستای پیشرفت انسانی است.
حالا شما یک صدای همواره پرتکرار در هر فرهنگ و آیین و باور و دین و ایمانی را داشتید که مدام داشته برای شما تکرار میکرده که انسان دارای حقوقی نیست.
فرای این نگاه قانونی که درباره اش صحبت کردیم و نگاه تاریخی و باستانی که برای انسان یک حقوق ابتدایی را قائل می شده، به عنوان اینکه انسان قرار نیست بیگناهی خودش را ثابت کند.
قرار است که گناهکار بودن او ثابت شود.
اما کاری که کوروش حالا اینجا ارائه میدهد خیلی فراتر از این است.
حالا سعی میکند یک حقوق ابتدایی را برای انسان ها، برای باورهای انسان ها قائل شود.
حالا سعی میکند به باورهای آن ها هم احترام بگذارد و در راستای نابودی اون باورها پا پیش نذاره.
و این اون نقطه ای است که از کوروش باقی مانده و حالا ما مواجه میشویم با یک دوران سکون و سکوت پر فراز و نشیبی که در اختیار قدرت ادیان بوده.
یعنی شما مدام مواجه شدید پس از کوروش بعد از این اتفاقات ما دیگر صدای ناهمگونی را نشنیدیم.
تمامی کشورهای دنیا سعی کردند خودشان را تحت لوای یک دین مشخص و یک دین رسمی به یک قدرتی برسانند.
ایران خودمان پیش از اسلام خود را سعی کرده نزدیک به زرتشتیت بکند.
زرتشتیت حالا تمامی میادین را در اختیار گرفته میادین ایدئولوژیک.
میادین فکری، باوری و اعتقادی کشور.
حالا دیگه جایی برای بدعت در خودش باز نمیزاره.
حالا باز سعی میکنه همتای تمامی ادیان در پی اون انحصار طلبی به پیش بیاد.
حالا اگر ما کوروشی رو داشتیم که در پی این بود که این آزادی اندیشه رو تا حدی که میتونسته در شرایط خودش و با توجه به این بدعتی که گذاشته به پیش ببره و احترامی برای اون قائل بشه.
این که شما آزادی در باورهای خودتون داشته باشید و حالا سعی کنید مسالمت آمیز در کنار هم زندگی کنید.
اگر قرار هست کشوری رو تحت سلطه خودتون قرار بدید قرار نیست که بار ایدئولوژیک خودتون رو هم به اون ها دیکته کنید.
اما پس از قدرت گیری دینی مثل زرتشتیت حالا این انحصار طلبی وارد میدان میشه.
حالا این انحصار طلبی هستش که با توجه به اون نگاه مشخص پیرامون یکتا یا وحدانیت که اصولا نمیتونه صحبتی در کنار خودش رو قبول بکنه و اصولا به واسطه حقانیت خودش همه رو باطل می پندارد و اصولا با باطل بودن دیگران هست که حقانیت خودش ثابت میشه و اصولا با کوچکی دیگران هست که بزرگی خودش ثابت میشه.
دیگه راه برای این حقوق باز نمی ذاره.
حالا شما مواجه میشید با یک تاریخ بلندبالایی از کشورهای مختلف که خودشون رو غرق در این افکار انحصارطلبانه کردند.
یعنی شما مواجه میشید به عنوان مثال با اون دایره عربستان و بعد از اون قدرتگیری نگاه اسلامی که در سرتاسر خاورمیانه قدرت رو به دست میگیره و یک امپراطوری بزرگی رو تشکیل میده و بعد از اون حتی تا اروپا هم میرسه در دوران عثمانی و اصولا این نگاه انحصار طلبانه نگاه اصلی میشه.
حالا دیگه جایی برای حقوق انسانی نیست چرا که اصولا اون همه چیز رو در همون دایره وظایف هست که تعریف میکنه.
کنیم در اروپا به همین شکل.
بعد از اون اتفاقاتی که در روم باستان می افته و کنستانتین اون گونه.
دین رسمی کشور رو مسیحیت کردن که حالا نمیخوایم وارد داستانش بشیم.
باز شما مواجه میشید با همین نگاه انحصار طلبانه ای که در سرتاسر اروپا و در نهایت در سراسر جهان اتفاق می افته.
ما حالا با یک جهان یکدستی روبه رو هستیم که جایی برای تفکر برای انسان ها باقی نمی ذاره.
این اتفاقات قاعدتا به پیش میره تا زمانی که ما مواجه میشیم با رنسانس و بعد از اون روشنگری که در اروپا اتفاق می افته.
حالا انسان هایی هستند که به واسطه زیستشان در این شرایط اسفناک در دوران قرون وسطی و اون اتفاقات دهشتناکی که در طول قدرتگیری ادیان و به ویژه دین مسیحیت در سرتاسر اروپا افتاده، حالا انسان هایی هستند که اون روحیه پرسشگری و نقد کردن رو در خودشون بیدار می کنند.
حالا با یک روحیه ی اعتراض آمیزی وارد میدان می شوند.
حالا با یک روحیه ای از طغیان و یاغی گری هست که وارد این میدان می شوند.
حالا قرار هست که پرسشگر باشند دلیل این حجم از عقب ماندگی را بدانند.
چرا ما باید در یک همچین شرایط اسفناکی زندگی کنیم؟
چگونه ممکن است که این تعداد از انسان ها را به راحتی قتل عام بکنند، از بین ببرند تحت عنوان جادوگر؟
تحت عنوان زن بودن و الی آخر.
حالا چرا باید تا این حد این خفقان وجود داشته باشد؟
تفتیش تفتیش عقاید وجود داشته باشد؟
شکنجه ها، آزار ها، مجازات های وحشتناک؟
تا چه اندازه باید حقوق انسان ها پایمال بشه؟
هیچ حقی برای کسی قائل نشه؟
جهان و فرای این ها اتفاقات ریز و درشت دیگری که سبب این نقد اجتماعی رو فراهم کرده و اصولا ما مواجه شدیم با یک فرهنگ نوظهوری که حالا قرار بوده که روحیه پرسشگری رو در خودش داشته باشه.
اون نقطه های ابتدایی پیرامون حقوق بشر رو از همونجاها باید استخراج کنیم از همان جاهایی که حالا سعی شده در باب این مبانی حقوقی صحبت بشه.
این مبانی فکری که ما وقتی نزدیک میشیم به رنسانس و عصر روشنگری، خب قاعدتا همه ما میدونیم که برگرفته از اون افکار پیشین در یونان باستان هست که حالا شاید ما بهش اشاره ای نکردیم چرا که در اون دوران باستان کسی همتای کوروش در باب این مسائل صحبت نکرده.
یعنی شما اگر نزدیک بشید به افکاری که افلاطون و ارسطو و سقراط و دیگر فیلسوفان یونانی در بابش صحبت کردند، هیچ وقت در یک همچین نقطه ای از کمال اون هم در قدرت نبوده که بخوایم ما تا اون اندازه بهش وقعی بگذاریم.
اما قاعدتا این نگاه ها از همون نگاه پرسشگرانه از همون ابتدا هم شکل گرفته.
اما در یک سیر صعودی و تکاملی ای بوده که در نهایت ما رو به اون رنسانس و عصر روشنگری می رسونه.
اما خب قاعده به اینجا ختم نمیشه و ما میدونیم که بعد از اون عصر روشنگری حالا با انقلاب صنعتی و حالا با اتفاقاتی که در جهان به پیش میره ما وارد یک عصری میشیم تحت عنوان عصر ایدئولوژی که در نهایت ما رو به سمت و سویی میرسونه که حالا مواجه میشیم با اتفاقات فاشیستی و نازیستی و جنگ جهانی اول و دوم که ثمره اش یک جنون بی حد و حصری در جهان هست.
جنونی که هیچ گاه انسان همچین حد و اندازه ای از اون رو ندیده.
همون جمله معروفی که میگه انسان شاید در گذشته هم تا این اندازه ظالم و جبار بود اما قاعدتا توانش به این اندازه نبود.
اما انسان امروز دیگه به اون توان رسیده برای نابود کردن خودش.
یعنی شاید ما در دوران باستان هم میتونستیم فجایعی به مراتب بزرگتر از اتفاقاتی که در دوران جنگ جهانی اول و دوم افتاد رو ببینیم.
اما اون زمان انسان تا این حد توان این کار رو نداشت.
توان این تخریب رو نداشت.
توان این بیدادگری و ظلمت رو نداشت.
اما حالا انسانی هست که مجهز به این توان هست.
حالا با توجه به این قدرتی که در اختیار داره میتونه همه چیز رو نابود کنه.
حالا ما مواجه میشیم با یک فاجعه بزرگ که انسان در دل تمام این پرسشگری ها در نهایت به این نقطه از فجایع بزرگ رسیده و یک فاجعه بزرگ رو پدید آورد.
حالا این اون نقطه ای ست که برگرفته از تمام این افکار، یعنی از اون یونان باستان شما در نظر بگیرید تا اون دوران ریشه ای که ما دربارش صحبت کردیم در باب قانونگذاری و اصولا مواجهه انسان با قانون تا اون تصویری که ما پیرامون کوروش داشتیم و در نهایت روشنگری که در اروپا اتفاق افتاد.
تمامی این خرده فکرها و خرده باورها در کنار هم ما رو به این سمت و سویی کشوند که بعد از اون شوک بزرگ جنگ جهانی اول و دوم، حالا در پی این باشیم که یک حقوقی برای انسان و برای ابنای بشر تعریف کنید.
حالا این آن نقطه ایست که انسان ها به این سمت و سو کشیده میشن تا در نهایت خودشون رو در یک وادی تازه ای تعریف کنن تا در دل اون دیگه انسان تنها و تنها به وظایف همه چیز دنیاش ختم نشه.
حالا قرار باشه او یک حقوق ابتدایی داشته باشه که به نوعی خیالش از این حقوق اولیه خودش راحت باشه.
حالا حق زیستن داشته باشه، حق انتخاب داشته باشه، حق آزادی بیان داشته باشه.
حق انتخاب دین خودش رو داشته باشه.
به واسطه دین و نژاد و پوست و رنگ خودش مورد قساوت و بیدادگری قرار نگیره.
همون اتفاقی که در جنگ جهانی اول و دوم می افته.
همون نگاه وحشیانه نازیسم ها که حالا با توجه به این نگاهی که دارن به واسطه نژاد حالا قرار هست که قلع و قمع بکنن.
حالا قرار هست که کشتار رو به واسطه نژاد و باور و هر تعریف دیگه ای انجام بدن.
حالا انسان به اون نقطه ای رسیده که با یک عقبه ای که در اختیار داشته، عقبه ای که پر از افکار متنوع و متضاد و همسو بوده، تمامی این افکار ما رو به اون سمت و سو رسونده که حالا بخواد ابنای بشر برای خودش یک حقوق تازه ای رو تعریف بکنه که ما میرسیم به اون اعلامیه حقوق بشر.
خیلی در باب اینکه ما بخوایم بگیم این قانون حقوق بشر چگونه اتفاق افتاده و کی در چه اشخاصی درش نقش داشتن نمی خوایم صحبت بکنیم چون موضوعی نیستش که خیلی موضوع دوری باشه و هر کسی میتونه با یک جست و جوی کوتاه به این مسائل برسه.
بیشتر مقدمه پیرامون این موضوع مشخص بود که چگونه انسان در طول این سیر به این نقطه رسیده که حالا باید برای خودش حقوقی تعریف کنه.
یعنی انسانی که در طول این تاریخ متمادی هیچگاه دارای حقوق مشخصی نبوده.
هر جایی هم یک چنین اتفاقی افتاده یک روزنه ی کوچکی از امید بوده.
یک شمع کوچکی در میان.
یک شب طولانی و دراز بوده.
اما حالا انسان به این نقطه میرسه که باید این شمع رو تبدیل به آن نور ابدی و جاودانی بکند.
باید تبدیل به یک خورشید پر نوری بکند که کل جهان را در بر بگیرد.
این مقدمه ای بود پیرامون این موضوع مشخص و اعلامیه حقوق بشر که حالا در قسمت آتی سعی می کنیم در باب متنش صحبت بکنیم و تک تک مواد رو مورد بررسی قرار بدیم.
اصولا ابتدا ما نیاز داریم که یک روخوانی مشخصی ازش داشته باشیم که من سعی کردم در کتاب کیمیا هم در اون مقاله ای که پیرامون حقوق بشر هست این متن رو قرار بدم.
حتی به صورت صوتی هم این قسمت از کتاب کیمیا رو منتشر کردم و اگر منتشر نکرده باشم در آتی منتشر خواهم کرد.
و حالا سعی میشه در این قسمت آتی ما در ابتدا یک روخوانی داشته باشیم و بعد به تفسیر و در قسمت آتی هم سعی میکنیم پیرامون تاثیرات و حواشی که پیرامون قوانین حقوق بشر اتفاق افتاده هم صحبت کنیم.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز میشود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … میپردازم.
اینجا جایی است که صدای ما تلاش میکند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهامبخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.
آیا به دنبال تجربهای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاههای متنوع هستید؟
آیا علاقهمند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟
پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.
به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد
نیما شهسواری سازندهی پادکست به نام جان است
او شاعر و نویسندهی ایرانی است وی متولد سال ۱۳۶۸ در مشهد است نوشتههای او مشتمل بر ۴۱ جلد کتاب در قالب، آثار تحقیقی، رمان، داستان، مقاله و شعر است اغلب مضامین آثار او پیرامون باور به جان، آزادی،برابری نقد قدرت و خدا و … است
وی از ۱۵ سالگی شروع به نگاشتن و در ۳۲ سالگی تمامی آثار خود را در فضای مجازی منتشر کرده است
دسترسی به آثار او در وبسایت جهان آرمانی به صورت رایگان در اختیار شما است
در دنیای پیچیده و پر ظلمت امروز، “به نام جان” تنها یک پادکست نیست،
به نام جان دریچهای است برای فریاد زدن
برای ساختن جهانی تازه بدور از ظلمهای بیکران
به نام جان سفری است به دنیای افکار و اندیشههای تازه .
اینجا جایی است که سخنان تازهای خواهید شنید و آنچه تابو برایتان ساختهاند را در هم شکسته به نظاره خواهید نشست.
آزادی: بازآفرینی تعریف دوبارهای از آزادی، ما آزادی را با قانونی نهفته به دل آن دوباره میخوانیم تا مردمان خویشتن برگزینند آنچه آزادی خواندهاند
برابری: آنچه در بوق و کرنا لگدمال کردند و گاه به آزادی فروختند و گاه مالکان به چنگ بردند دوباره در به نام جان معنا خواهد شد، برابری که همهی جانداران را در خود خواهد خواند
نقد : دریچههای نقد در دنیای ما بیکران است، ما همه را به نقد خواهیم کشید و هیچ تن مقدس در این دنیای آزاد نخواهد بود، از فرهنگها تا خدا، از ادیان تا باورها، همه چیز در این دالان به بوته نقد سپرده خواهد شد
اگر به دنبال شنیدن ندایی تازه برای تغییر هستید، به نام جان را بشنوید
تمامی آثار نیما شهسواری در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما است،
نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره میتوانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وبسایت جهان آرمانی بدست آورید،
فرای وبسایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرمهای پادکستگیر در اختیار شما است از جمله این برنامهها
فرای برنامههای پادکستگیر شما میتوانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید
برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامهی پادکستگیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید
راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است،
در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوشخراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود
اگر خواستید در تغییر زشتیهای این دنیا همراه ما باشید با اطلاعزسانی به دیگران بزرگترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود
ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم
با تشکر
نیما شهسواری
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جانپنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی میکنند
جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.