Logo true - Copy

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

پادکست به نام جان

ویژه برنامه : انقلاب ایران
قسمت هشتم : ایمان، هدف و امید
به اشتراک‌گذاری لینک دانلود مستقیم این فایل صوتی در شبکه‌های اجتماعی:

مشخصات اثر

عنوان : پادکست به نام جان

ویژه برنامه : انقلاب ایران

قسمت هشتم : ایمان، هدف و امید

برنامه‌ساز : نیما شهسواری

زمان : 45:25

با صدای : نیما شهسواری

توضیحات این قسمت

انقلاب ایران
انقلاب نوین ایران در راه است،
ثمره‌ی چهل و سه سال ظلم، جنایت، تبعیض، استبداد … بی‌شک انقلابی به بار خواهد آورد و انتهای این شام تاریک روزی روشن است، روزی روشن که اگر ذره‌ای دور از ترس، منافع و خودپرستی و با عقلی سلیم بر آن نظر افکنی حقیقتی همتای خورشید بر آسمان‌ها است
در برنامه‌ی به نام جان قسط داریم تا با این معنا بیشتر و بیشتر درگیر و نزدیک شویم تا راه بجوییم برای نزدیکی، کم هزینه شدن و رسیدن به آرمان و آرزوهایمان در این انقلاب پیش رو


قسمت هشتم از ایمان می‌گوید
ایمان قوه‌ی محرکه‌ی تمام انقلاب‌ها بوده است
ایمان یعنی جمع آرزوها
در غاری ظلمانی و تاریک تنها نور ایمان است که ما را به حرکت وامی‌دارد گرنه همه‌ی ما محکوم به انفعال و در خودماندنیم


برنامه‌ی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغه‌های دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید

پخش تصویری

پخش از اسپاتیفای

پخش از یوتیوب

توجه

 

این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریع‌تر مطالب است

 

چرا متن پادکست را منتشر می‌کنیم؟

 

ما تصمیم گرفته‌ایم متن پادکست‌های خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آن‌ها برای همه مخاطبان آسان‌تر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح می‌دهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریع‌تر دارند، مفید خواهد بود

 

متن پادکست چگونه استخراج شده است؟

 

این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفته‌ترین فناوری‌های تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتم‌های پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل می‌کند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی می‌کند

متن پادکست

 خب دوستان توی این قسمت مشخصا قراره که بیشتر در باب ایمان صحبت بکنیم.

 ایمانی که قاعدتا قوه محرکه ای است برای انقلاب.

 در این ابتدا باید یه اشارتی داشته باشیم.

 اینکه شما هر انقلابی رو در تاریخ جهان مورد مطالعه قرار بدید یک ایمانی پشت خودش داشته.

 یک ایمان و آرمانی بوده که مردم برای رسیدن به اون از جون خودشون گذشتن.

 در راستای رسیدن به اون آرمان نهایی و غایی حاضر بودن که هر جانفشانی ای رو بکنن و به اون هدف و آرمانی که در برابر دارن برسن.

 پس ما وقتی داریم در باب انقلاب صحبت میکنیم، همتای با اون انقلاب باید یک معنی ای رو به اسم ایمان رو در نظر داشته باشیم.

 غیر شدنی است که ما در باب انقلاب صحبت بکنیم بدون ایمان.

 وقتی شما در باب انقلاب صحبت می کنید، انقلاب به مفهوم دگرگونی است.

 یعنی شما داری در باب موضوعی صحبت می کنی که قراره تمام ارزش ها رو تغییر بده.

 تمام ارزش های ساخته شده ای که ما امروز باهاش روبه رو هستیم در جمهوری اسلامی باید تغییر بکنه، یک شکل دیگه ای داشته باشه.

 تمام اون ارزش ها باید مبدل به یک ضد ارزش بشه و ارزش های تازه ای از دلش پدید بیاد.

 این انقلاب ریشه ای است دیگه یعنی از ابتدا شروع میشه از بین مردم یک انقلاب فرهنگی شکل میگیره و بعد می رسه به ساختار سیاسی و بعد اون ساختار سیاسی دیگه همخوانی با ارزش های مردم نداره.

 یعنی ارزش هایی که حالا مردم بهش اعتقاد دارند اکثریت مردم در اون کشور بهش اعتقاد دارند رو حکومت نمی تونه بهش پاسخگو باشه.

 یعنی شما به آزادی باور دارید؟

 در برابرتان فرمان و فرمانبرداری هست، اسارت هست.

 حالا ارزش تازه ای که آفریده شده در دل این مردم صحبت از آزادی داره، از آزادگی داره اما در برابرش اسارت و بردگی می بینه.

 حالا ارزشی که قبلا مدام داشته تعریف میشده به عنوان فرمانبرداری که این فرمانبرداری رو، این تسلیم بودن در برابر فرمان ها رو تبدیل به یک ارزش عمومی کرده بود، حالا مبدل به یک ضد ارزش می شود.

 حالا یک ارزشی در برابرش هست که داره فرمانبرداری رو به نوعی نفی می کنه.

 داره از یاغیگری صحبت می کنه.

 حالا یک ارزش تازه ای ساخته شده و به نوعی تجمیع این ارزش های تازه ساخته شده تبدیل به یک ایمان عمومی و جمعی میشه و بعد این ایمان عمومی و جمعی است که قدرت تغییر و انقلاب رو داره.

 پس ما وقتی داریم در باب انقلاب صحبت می کنیم حتما نیاز به یک ایمان داریم.

 به یک ایمان جمعی داریم.

 یک ایمانی که مردم در کنار هم با فریاد زدن اون و در راستای رسیدن به اون، ایمان مشخص، رسیدن به اون هدف در برابر حتی از جان خودشون هم بگذرند.

 و این انقلابی است که ابتدائا هم باید در بین خود مردم در زندگی خودشون اتفاق بیفته.

 تمامی ارزش ها تغییر بکنه.

 تمامی ارزش های گذشته تبدیل به ضد ارزش بشه.

 ارزش های تازه ای به نوعی بازتولید شود بین مردم و این ایمان هست.

 یعنی اگر نگاه بکنید به عمده اتفاقاتی که در طول تاریخ افتاده به انقلاب فرانسه نگاه بکنید.

 مردم آن زمان یک ایمان خاصی داشتند دیگه.

 یعنی حتی بعد از پیروزی انقلابشون هم به نوعی سعی در تکثیر اون نگاه خودشون داشتند.

 حالا با این بخش خاص و این تکثیر کردنش و راهی که قرار هست تکثیر بکنیم کاری نداریم تو این قسمت خاص.

 اما قاعدتا یک ایمان خاصی بود.

 یک ایمانی بود که تمامی ارزش های اون دوران پیشین رو داشت تغییر می داد.

 یعنی وقتی شما مواجه می شید با یک چیزی به اسم حقوق بشر که حالا عده ای هستند که به اون ایمان دارند و برای رسیدن به اون حقوق بشر از جونشون می گذرند.

 این یک ایمان واحدی است که بین اون مردم شکل گرفت.

 یا مثلا انقلابی که در روسیه اتفاق می افته حالا اونجا با افکار کمونیستی مردم برای رسیدن به اون برابری و عدالتی که حالا خودشون تعریف می کنند، اون ایمان برایشان تعریف می کند.

 از جان خودشان می گذرند و حاضرند در راه جانفشانی کنند و اصولا ما مواجه می شویم با یک مفهومی به اسم ایمان و این ایمان هست که راهگشای ما هست.

 این آرمان هست که راهگشای ما هست برای رسیدن به انقلاب و انقلاب.

 لازمه اش این ایمان مشترک و عمومی است.

 ما نمی توانیم به جهانی برسیم، انقلابی را به وجود بیاوریم بدون داشتن ایمان مشخصی.

 شما تصور بکنید که مردمی که بخوان توی خیابان ها برای نفی یک حکومت به خیابان بیایند، آخر عاصی می شوند، از سرکوب عاصی می شوند.

 اما وقتی یک هدف غایی در برابرشان هست، برای رسیدن به آن هدف غایی دارن تلاش می کنند.

 قاعدتا خستگی ناپذیر می شوند.

 برای از بین بردن یک قدرتی در برابر شاید یک روزی سرکوب جوابگو باشد.

 شاید شما یک ظالمی رو در برابرتان دارید میرید برای نابود کردن اون اما او حالا میتونه با قدرت فائقه ای که داره با سرکوبش شما رو نابود کنه از بین ببره.

 و حالا اون جماعتی که در پی نابود کردن هستن به واسطه هزینه ها حالا کنار میان حالا سعی میکنن سکوت بکنن چرا که در نهایت میخواستن این ظلم به وجود نداشته باشه اما حالا میبینن این ظلم بدتر و وحشتناک تر داره اعمال میشه و حالا حتی حاضرند به خاطر اینکه این ظلم کم تر هم در جریان باشه کنار بیان با ظلم ظالم.

 اما حالا در کنار اون تصویری داشته باشید از عده ای که برای رسیدن به یک آرزوی مشخص، یک هدف مشخص با داشتن یک ایمان و آرمان حالا وارد مبارزه میشن.

 حالا از جون خودشون میگذرن به خاطر اینکه به اون هدف برسن.

 این ظلم مانعی است برای رسیدن اونها به آرمان و هدفشون و اونجاست که از همه چیز خودشون می گذرن چرا که یک هدف مشخصی در برابرشون دارن.

 من بارها در باب این مساله ایمان صحبت کردم.

 در قسمت های مختلف همین برنامه ویژه برنامه انقلاب ایران هم در قسمت های گذشته صحبت کردیم.

 در باب این ایمان که تا چه اندازه راهبرد داره برای تمام انقلاب ها.

 مثلا وقتی شما دارید در باب مساله ای به اسم ایمان صحبت می کنید، وقتی دارید در باب یک مساله ای به اسم انقلاب صحبت می کنید، این انقلاب باید در تمامی جوانب پیش بره.

 ساختار سیاسی تغییر می کنه به خاطر اینکه ساختار فکری انسان ها تغییر کرده، ارزش های تازه ای رو دارن که این حکومت قادر به پاسخگویی اون ارزش ها نیست.

 قوانین در برابر اون ایمان و آرمان اون هاست.

 یعنی شما باور دارید که به عنوان مثال اعدام کردن کار کثیف و ظالمانه ایه؟

 حالا یک حکومتی دارید که این رو ارزش میدونه، قصاص رو ارزش میدونه، جزو قوانینش میدونه.

 حالا شما برای میل به اون، میل رسیدن به اون آرمان و ایده و هدفی که دارید راهی ندارید به جز اینکه این حکومت رو از پیش رو بردارید؟

 و این اون ایمان نیست که ما رو راهگشا خواهد شد برای رسیدن به اهدافمون.

 در باب ایمان و لازمه وجود ایمان برای انقلاب میشه ساعت ها صحبت کرد.

 حالا سعی میکنم باز هم در ادامه بیشتر صحبت کنم.

 اما اینجا یک بخشی رو بزاریم برای در میان گذاشتن ایمان و باوری که خود من دارم و براش حاضرم از جان خودم بگذرم و در پی گسترش اون هستم و انتشار اون باور و ایمان هست.

 یه توضیح مختصری دربارش میدیم.

 هر چند که اگر کسی بخواد در باب این ایمان و باور بدونه من بارها گفتم پیشتر از اینکه من بخوام پادکست به نام جان رو منتشر کنم، تمامی این باورها و ابعادش رو در کتاب های مختلف مختلفی هم به رشته تحریر درآوردم.

 این کتاب ها و آثار هم به صورت رایگان در اختیار شما هست.

 می تونید مراجعه کنید به وب سایت جهان آرمانی و یا شبکه های اجتماعی که از من وجود دارد.

 این آثار را دریافت کنید و مطالعه کنید تا بدانید من در باب چه ایمانی صحبت می کنم.

 اما مختصرا و به اختصار اگر بخواهیم در باب این ایمان صحبت بکنیم، باور و ایمان به آزادی است.

 باور و ایمان به آزادی ای که یک قانون مشخص را مطرح می کند، آن قانون مشخص آزار نرساندن به دیگران هست.

 قانونی که تضمین کننده وجودیت این آزادی هست.

 قانونی که باعث تضمین وجود داشتن ادامه دار شدن این آزادی برای همه می شود.

 وقتی ما صحبت از آزار نرساندن به دیگران می کنیم منظور تمامی جانداران هستند.

 این آن نقطه برابری خواهان است.

 این باور به جان هست که ما را وارد وادی ای می کند که همه جانداران را برابر در جانشان ببینیم.

 جان آنها را به عنوان باارزش‌ترین گوهر وجودیشان محترم بشماریم.

 حیوانات، انسان‌ها و گیاهان تمامی جانداران که بالاترین ارزش وجودیشان در همین جانشون خلاصه شده.

 حالا ما داریم در باب آزادی صحبت می‌کنیم که یک قانون مشخص و آن هم منع ظلم و آزار به دیگر جانداران هست.

 این مفهوم برابری رو در خودش جا میده.

 این اون هسته ی مرکزی باور و ایمانی است که من برایش حاضرم از جان خودم هم بگذرم و در پی انتشار دادنش هستم.

 اما حالا این ایمان راه های مختلف شاخه های مختلف هم دارد.

 یعنی در زیست فردی من برای من قواعدی را به وجود آورده.

 اینکه با توجه به این ایمان خاص، با توجه به این معنایی از آزادی، حالا من در زندگیم سعی می‌کنم که این رویه را پیش برم به کسی ظلمی نکنم، آزاری نرسونم و این بزرگترین وظیفه من در زندگی هست.

 بزرگترین وظیفه اخلاقی من در زندگی هست.

 اما کار به اینجا ختم پیدا نمیکنه.

 اینکه شما باید یاغی باشید یعنی در وجودتون احساس یاغی گری وجود داشته باشه.

 باید نسبت به ظلم و بیداد پیرامون خودتون واکنش نشون بدید.

 ما وقتی در ایمانمون پیرامون خدا صحبت میکنیم، این قدرت واحده ای که به واسطه موجودیتش در طول این تاریخ باعث تا این حد تسلیم بودن انسان ها حتی انسان هایی که بی خدا هستند شده.

 ما داریم در باب این حس یاغی گری خودمون صحبت میکنیم.

 این حسی که قرار هست در برابر فرمان باشه در برابر ساخت شاه و خدا و رهبر و فرمانده باشه، قرار هست که همه رو برابر و یکسان ببینه.

 حالا وقتی میاد وارد حیطه سیاسی می شود.

 خط مشی به ما می‌دهد.

 این باور مشخص اینکه ما قرار نیست زیر پرچم خدای واحدی قرار بگیریم، چه در آسمان‌ها، چه در زمین، چه به عنوان انسان، به عنوان پادشاه، به عنوان رهبر، به عنوان رییس جمهور و چه در آسمان به شکل مذهب و دین.

 ما قرار است که آزاده باشیم، برابر باشیم.

 قرار است اگر حکومتی تشکیل می‌دهیم به واسطه اداره کردن و زندگی بهتر مردمان باشد.

 ما به عنوان یک موجود اجتماعی، به عنوان انسان قرار است یک حکومتی تشکیل بدهیم تا بتوانیم راحت تر زندگی کنیم.

 تا وقتی به مشکلی می خوریم یک پایگاهی باشد برای کمک کردن به ما.

 اگر جان ما در خطر هست، اگر نیاز به دارو و درمان داریم، این زندگی اجتماعی به ما کمک بکند.

 این کار کردن در کنار هم به ما کمک کنه که اون آدم نیازمند رو بتونیم کمک کنیم.

 قرار هست اگر تحصیلی وجود داره تحصیلی رایگان باشه، برای همه باشه، برای آگاهی سازی باشه، برای زندگی بهتر باشه نه؟

 سر خم کرده در باورهای خاصی.

 قرار است ما رو به این آزادی و آزادگی برسونه.

 قرار هست که به ما مفهوم جان رو مطرح کنه.

 اینکه این جان تا چه اندازه باارزش هست.

 وقتی ما می رسیم به ساختار سیاسی پس هیچوقت قائل به حکومت دیکتاتوری و استبدادی نخواهیم بود.

 به سادگی می تونیم به این معنا برسیم.

 ما برای اداره کردن یک حکومت نیاز به متخصصینی داریم.

 حالا این متخصصین یک نفر عقل بیشتری داره برای مثلا پیشبرد مسائل اقتصادی یا صد نفر یا دویست نفر.

 اگر قرار هست وزیری برای اقتصاد مشخص بشه چرا نباید یک گروهی از کسانی که دانش آموخته اقتصاد هستند در کنار هم با رای گیری، با مشاوره با هم، با در کنار هم بودن به یک تصمیم مشخص برسند؟

 که در باب این مسائل من به کرات در کتاب ها و آثار خودم صحبت کرده ام.

 در همین برنامه ای به نام جان هم در آتی سعی میکنم خیلی بیشتر در باب مباحث مختلف این باور و ایمان صحبت کنم.

 اما ما وقتی داریم در باب ایمان صحبت میکنیم یعنی چهارچوب مشخصی که ما به آن باور داریم.

 یک هدف روشنی که ما برای رسیدن به آن تلاش میکنیم.

 حالا توی این قسمت خاص نمیتونم کامل و مفصل در باب باورهای خودم صحبت کنم اما باورهای من موجود رو میشه بهش مراجعه کرد و دربارش خوند.

 اما انقلاب نیازمند یک ایمان مشخص است.

 یعنی شما باید ایمان مشخصی داشته باشید که از جون خودتون برای رسیدن بهش بگذرید.

 تنها برای نابودی کسی حاضر نیست از جون خودش بگذره.

 اینکه یک قدرت فائقه اون بالا ایستاده و داره ظلم میکنه وقتی دست به ظلم و خشونت بیشتر میزنه قاعدتا یه تعدادی میرن تو لاک دفاعی خودشون میرن و جدا میشن.

 چرا که در نهایت به دنبال این بودن که این ظلم و آزار رو کم بکنن.

 حالا میبینم با یه دریای بیشتری از ظلم و آزار روبرو هستن.

 اما وقتی کسی ایمان داره برای ساختن یک دنیای تازه، برای رسیدن به یک هدف مشخص، حالا از جان خودش میگذره چرا که اونها تا حدی که بخوان آزار و ظلم برسونن.

 او برای رسیدن به یک هدف مشخصی در میدون هست.

 اون میخواد یک آینده روشنی رو بسازه.

 و این اون نقطه ایست که باعث به وجود اومدن انقلاب میشه.

 یعنی ساختن یک ایمان مشخص جهت رسیدن به یک هدف غایی در برابر و ما باید در راستای ساختن این ایمان مشخص فعال باشیم.

 برای اینکه این ایمان رو تبدیل به یک ایمان مشترک و جمعی بین همه مردم ایران بکنیم.

 فارغ از اینکه به عنوان مثال من خودم باورهای مشخصی دارم، ایمان مشخصی دارم که برای اون حاضرم از جون خودم بگذرم.

 اما وقتی به ساختار ایران نگاه می کنیم، وقتی امروز ایران رو می بینیم این مظالم بی شمار رو می بینیم.

 این شرایط وحشتناک و اسفناک رو می بینیم.

 حالا حاضریم که از ایمان خودمون رو داشته باشیم.

 اما مسلما یکی مثل من می دونه که در یک جامعه دموکراتیک راحت تر می تونه به اون اهداف خودش برسه.

 حالا باید یک ایمان عمومی ساخته بشه برای اینکه ما به یک مرحله تازه تری برسیم و بعد باز هم به دنبال ایمان و اهداف و باورهای خودمون باشیم.

 حالا اینجا هستش که آدم میتونه اتحاد کنه برای رسیدن به یک هدفی که جنبه عمومی پیدا میکنه.

 یعنی شما مشخصا میتونید ایمانی رو به وجود بیارید در بین مردم، پایبند به حقوق بشر، پایبند به دموکراسی، پایبند به آزادی بیان و.

 این ایمان رو گسترش بدید.

 فردای روشنی رو تصویر بکنید، آرزوها رو در کنار هم بزارید این تصویر مشخص تبدیل به یک ایمان عمومی بشه و بعد مردمی باشند برای رسیدن به اون ایمان مشخص از جون خودشون بگذرن.

 اما اگر بخواد این انقلاب مترادف با نابودی جمهوری اسلامی باشه هیچ وقت قوه محرکه ای نخواهد داشت که همه از جون خودشون بگذرن برای رسیدن بهش.

 چون قاعدتا ما باید برای رسیدن تلاش بکنیم نه برای نابود کردن.

 وقتی شما برای نابود کردن به میدون می آیید با نابود کردن هم میتونید کنار برید.

 وقتی شما برای نبودن تنها و تنها ظلم خیابان می آید.

 با دیدن ظلم بیشتر دوباره به خانه هایتان بر می گردد.

 اما وقتی یک آینده ی روشنی در برابر شما هست، شما حاضرید از همه چیزتون دست بشورید برای رسیدن به آن هدف غایی در برابر.

 پس این لازمه ی داشتن ایمان جمعی هست.

 ما باید یک ایمان مشترکی را به وجود بیاوریم.

 و بعد یک کسی مثل من با ایمان های مشخصی که دارم حتی حاضر هست اتحادی داشته باشد برای رسیدن به یک زندگی جمعی در شرایط خیلی بهتر از این شرایط وحشتناکی که وجود دارد.

 یعنی شما دارید در باب جمهوری اسلامی صحبت می کنید که به واسطه ی باورهای اسلامی خودش در حال قلع و قمع و نابود کردن همه زندگی هست برای همه جانداران.

 بدترین و وحشیانه ترین رفتار ها رو با همه ی جانداران داره میکنه.

 انسان ها رو به فجیع ترین شکل ممکن در خیابان سلاخی می کند، در زندان شکنجه می کند، اعدام می کند.

 حالا وجودیت این نگاه مسموم و ویرانگر باعث بیشتر و بیشتر نابود شدن جان های بیشتری هم میشه.

 باعث اسارت بیشتر میشه.

 باعث فرمانبرداری بیشتر می شود، باعث خاموشی بیشتر می شود.

 باعث اشاعه این تفکر خداباوری و سرخم بودن در برابر نگاه خدا خواهد شد و قاعدتا یکی مثل من هم حاضر است از جان خودش بگذرد.

 برای اینکه این نگاه آلوده و مسموم وجود نداشته باشد.

 اما نیاز دارید که یک ایمان مشترک و مشخصی ساخته بشود، فردای روشنی تصویر بشود، این آرزوهای بیشمار در کنار هم قرار بگیرد.

 این آرزوها قدرت تغییر دادن را دارند، نه فقط نفی آن نگاه وحشیانه.

 آن نگاه وحشیانه با دستاویزی به خشونت بیشتر می تواند جماعت را دوباره خاموش کند.

 اما آرزوها رو نمی تونه بکشه.

 آرزوهایی که تبدیل به یک آرزوی جمعی برای همه شده رو نمی تونه بکشه.

 کاری که در این سال ها من هیچ وقت ندیدم کسی انجام بده.

 این جماعت بی شماری که باورمند هستن به دموکراسی.

 دموکراسی رو نهایت ایمان خودشون می دونن.

 چرا فعالیتی در راستای ایمان ساختن؟

 برای همین دموکراسی که بهش معترف و معتقد هستند نکردند؟

 چرا فعالیتی نکردند تا این تبدیل به یک ایمان جمعی در بین مردم بشه؟

 نیازمند اهرم ها و المان های بی شماری است برای ساختن این ایمان.

 موضوع مهم ساختن اون نقطه سیاه و در برابرش نقطه سپید هست.

 شما یک نقطه تاریک به اسم جمهوری اسلامی رو دارید.

 همه هم درباره اش می دونن.

 اما اون نقطه روشن در برابر باید تسخیر بشه.

 مردم باید میل رسیدن به اون نقطه روشن رو داشته باشن تا بخوان از جون خودشون بگذرن و من حداقل در طول عمرم ندیدم کسی در راستای همین ایمان به حقوق بشر در راستای ساختن این ایمان فعالیتی کرده باشه.

 نه کتابی دربارش خوندم که ببینم آیا کسی در راستای ساختن این ایمان گامی برداشته؟

 همه چیز خلاصه شده به ترجمه کردن یک سری آثار.

 اما کسی که این رو برای خودش رویه و ایمان کرده کجاست؟

 اون ایمان جمعی رو میسازه؟

 و ما نیاز داریم به یک ایمان جمعی بدون داشتن این ایمان جمعی، بدون ساختن ارزش های تازه، بدون در برابر ارزش های دیروز ایستادن، اونها رو تبدیل به ضد ارزش کردن.

 ما قوه محرکه ای رو برای این انقلاب نداریم.

 این انقلاب نقطه ابتداییش باید در دل مردم اتفاق بیفته.

 یعنی شما باید اون روحیه تسلیم بودن و فرمانبرداری رو از دل این مردم دور کنید.

 تا حالا ازشون توقع داشته باشید تو خیابون باشن تا از جون خودشون بگذرن؟

 وقتی تمام عمرشون پر شده اند از باورهایی که اونها رو به سمت تسلیم بودن می بره.

 از اونها چه توقعی می تونید داشته باشید؟

 وقتی ارزش بزرگ زندگیشون تسلیم بودن هست، بردگی هست، نوکری کردن هست.

 خب این آدم ها از دلشون آزاده که پدید نمیاد.

 از دل این آدم ها که شما نمی تونید آزادگانی داشته باشید که از جون خودشون می گذرن.

 دنبال فرمان اند.

 صحبت سر اکثریت قاطبه مردم هست.

 قاعدتا در ایران آزادگان بیشماری وجود دارن.

 نمونه هاشون بیشمار هستن.

 شما در جای جای ایران می تونید اونها رو ببینید.

 اما این باید تبدیل به اکثریت جامعه بشه.

 این ارزش، این حس و این میل، این آرزوی جمعی.

 این باید تبدیل به اون حس جمعی بشه.

 ما باید ارزش های تازه ای را ببینیم.

 باید ببینیم که شجاعت و از جان گذشتگی ارزش واحد است.

 یاغی بودن ارزش است.

 فرمانبرداری و تسلیم بودن ضد ارزش است و این باید تبدیل به فرهنگ عمومی بشود و یک ایمان مشخصی را بسازد.

 نقطه سیاه در برابر دیدگان همه ما هست.

 ساعت ها و سال ها می توانیم در باب رفتارهای وحشیانه ای که جمهوری اسلامی از بدو تولدش کرده تا امروز را در باره اش صحبت بکنیم، دوره بکنیم.

 اما نقطه مهم آن نقطه روشنایی در برابرش از آن نقطه سفیدی است که حالا دارد مردم را آشنا می کند به آینده فردا.

 باورهای مشخص و ایمان مشخص من در باب جهان سیاسی مشخص است.

 در قلمروی آرمانی و جهان آرمانی.

 جهان آرمانی نگاه من به جهان است.

 قلمروی آرمانی برای حکومتی که من به آن باور داشته باشم.

 اما فارغ از این نگاه که من درباره‌اش صحبت کردم، من بهش ایمان دارم.

 ما امروز در سراسر جهان کشورهای مختلفی را می‌بینیم.

 با یک حساب سرانگشتی می‌توانیم احساس کنیم من خودم نقدهای بی‌شماری دارم نسبت به حکومت هایی که در اروپا و در جهان غرب وجود دارند.

 اما این نقدها جلوی نگاه من را نمی‌گیرد که من به حکومتی که در ایران وجود دارد که در هزار سال پیش هم همچین همتای خودش وجود نداشته، تنها و تنها می‌شود با نازی ها مقایسه‌اش کرد.

 نمی‌توانم این دو تا را در کنار هم بگذارم.

 نمی‌توانم این دو تا را با هم مقایسه کنم.

 حکومتی که به دخترها تجاوز می‌کند، قبل از دار زدنش حتی امروز به این رفتارهای وحشیانه خودش میباله.

 شصت و هفت را رقم زده و بعد داره بهش میباله.

 این جنون که من نمیتونم بیام با حکومت مثلا غربی مقایسه کنم که ما در راستای مثلا نگاه اقتصادی نسبت بهش نقد داریم.

 آزادی های اولیه ی فردی رو از انسان ها تو ایران گرفتند.

 آزادی های ابتدایی که طنزآلود هست مطرح کردنش با یک انسانی که داره تو غرب زندگی میکنه.

 حالا ما بیاییم در باب عدم آزادی در کشور های غربی مثلا صحبت بکنیم و نمونه هاش.

 پس ما میتونیم یه افق روشنی رو داشته باشیم، یک نمونه ای رو داشته باشیم از این کشورهای غربی.

 حالا اون کسانی که باورمند به اون هستند باید ایمان جمعی رو بسازند برای مردمی که در ایران هستند.

 به عنوان مثال شما باورمند به یک حکومتی هستید که در اون قرار هست حقوق تمام مردم رعایت بشه.

 حقوق همون باورمندان به دین اسلام و مذهب تشیع.

 شما باید ایمان رو تصویری بدید که اون ها هم قرار هست بهتر و زیباتر زندگی کنند.

 باید تصویری به آنها ارائه شود که آنها حالا با آزادی بیشتری در دین خودشان می توانند زندگی کنند.

 می توانند در باب دین خودشان فعالیت کنند.

 می توانند دین خودشان را دور از دستان وحشت آلوده یک حکومت خشن قرار بدهند تا حداقل ذره آبرویی هم برای همان باورشان بماند.

 و این آن تصویرگری است که باید انجام بشه.

 اون نقطه ی روشن مدام تکرار بشه، تصویر بشه، آینده ای نشون داده بشه.

 یعنی اون کسی که داره در باب این صحبت می کنه که فردای آزادی ما در باب مسائل صحبت می کنیم، این داره خیانت می کنه به جریانی که قرار است شکل بگیره.

 مردم برای چی باید تو خیابون باشن؟

 برای این که ظلم وجود نداشته باشه.

 برای اینکه کسی کشته نشه، وقتی بیان به خیابون ببینن دارن کشته میشن و یا میکشن چرا باید ادامه بدن؟

 اونا برای منع ظلم اومدن در خیابون.

 اما بعد از یه مدتی قاعدتا خسته می شن میشن از دیدن این ظلم افسار گسیخته و بیش تر به تنگ میان.

 اگر تمام هدف خلاصه در ندیدن این ظلم باشد.

 اما روزی که اینها باورمند به یک ایمان مشخص باشند، تصویری برایشان داده شده باشد که به مراتب زیباتر، آرام تر، آزاد تر، برابرتر در یک اجتماع است.

 قاعدتا آنجاست که از جانشان می گذرند و هر ظلمی را هم در برابرش ایستادگی می کنند.

 پس ما باید بدانیم از گذشته که می خواهیم برای چه چیزی تلاش بکنیم.

 شما بدون داشتن هدف مگه کاری تو زندگیتون می کنید؟

 شما اگر می خواهید آب بخورید باید اول هدف آب خوردن رو داشته باشید.

 چجوری می توانید تفکری داشته باشید که یک انقلابی بدون داشتن هدف می تواند شکل بگیرد؟

 پس این نقطه ایست که باید ایمان راسخی وجود داشته باشه که همه به اون باورمند باشن و با صدای بلند ایمان شون رو بگن.

 من ایمان و اعتقاد دارم به یک حکومت دموکراتیک در ایران که اتفاقا مثلا برای یکی مثل من که باورمند به یک حکومتی است که قرار است این نگاه به خدا و نگاه به رهبر توش کنار گذاشته بشه، قاعدتا یک چیزی مثل شاه ابلهانه است.

 حالا شاید بشه با یک چیزی مثل رییس جمهور خودمون رو کنار بیاریم که بگیم اشکال نداره.

 هر چهار سال یکبار میشه عوضش کرد.

 میشه در برابرش هزاران هزار موضوع رو به وجود آورد.

 تا از قدرتش کم کرد تا از قدرت افسارگسیخته اش کم کرد.

 اما اگر قرار باشه یک رهبر جدیدی تراشیده بشه و یا اینکه ما صحبت بکنیم در آینده این کار رو میکنه.

 خوب اون انسان ها به خاطر چی قراره تو خیابون باشن؟

 فقط به خاطر منع ظلم و آزار؟

 یا به واسطه کینه و انتقام؟

 از این دو حالت خارج نیست.

 نه برای رسیدن به آرزوها.

 ولی اگر ما بخوایم انقلابی رو شکل بدیم باید این انقلاب در اقشار مختلف جامعه شکل بگیره، در ابتدا در وجودشون شکل بگیره و بعد جنبه بیرونی پیدا بکنه و بعد حکومتی در برابر هست که قدرت پاسخ گویی به این ارزش های تازه رو نداره.

 قانون هایی برای این ارزش ها رو نداره و حالا مردمی هستن که این حکومت رو از پایه از بین میبرن، نمی تونن در برابرش بایستن و با اون میل به اون هدف در برابر هست که تمام این کار ها رو میکنه.

 پس ما نیاز به یک ایمان مشترک داریم که اون ایمان میتونه المان هایی رو داشته باشه که هر کسی با هر طیف فکری و وابسته به هر ایمان و آرمانی هم در اون هدف مشخص در کنار بقیه باشه.

 پس شما نیاز دارید در زندگی روزمره برای پیش بردن زندگیتون باید هدف مشخصی رو در پیش داشته باشید تا بهش برسید.

 شما میخواید که دکتر بشید؟

 هدفتون دکتر شدن هست.

 حالا میرید تمامی مراحل تحصیل رو طی میکنید.

 حالا وقتی میخواید یک انقلابی بکنید باید هدفی مشخص در برابرتان باشه تا به اون سمت برید.

 این ایمان موضوع ترسناک و وحشتناک و عجیبی نیست.

 اینکه اگر صحبت از ایمان بکنیم، ایمان باید یک موضوع خیلی عجیبی باشه. نه؟

 اما باید تبدیل به اون گفتمان اصلی مردمی بشه.

 یعنی رسیدن به یک حکومت دموکرات.

 به عنوان مثال اینکه این حکومت لائیک باشه.

 اینکه بر پایه های قوانین حقوق بشر قوانین خودش رو بنویسه.

 قوانین اساسی اش رو و یا دیگر قوانین خودش رو.

 این باید تبدیل به اون گفتمان اصلی بشه.

 چهارچوب هم باید داشته باشه.

 ساختار هم باید داشته باشه.

 یعنی شما باید بدونید دقیقا به دنبال چه موضوعی هستید.

 حالا هر کسی میتونه وارد این وادی بشه و حالا برای رسیدن به اون هدف در برابر هر تلاشی هم فروگذار نخواهد بود برای اینکه آینده روشنی را برای خودش، برای بچه اش، برای آیندگان داره می بینه و برای اون هدف می کنه و برای اون به پیش میره.

 با اون هدف مشخص هر تلاشی خواهد کرد چراکه آینده روشنی در برابرش هست و ما نیاز به این ایمان جمعی داریم.

 وقتی در باب این ایمان صحبت می کنیم، ایمان تجمیع آرزوهاست.

 اینکه ما وقتی این آرزوها رو در کنار هم بذاریم می تونیم به یک ایمان واحدی برای مردم برسیم.

 این ایمان واحدی که قرار هست ارزش ها رو تغییر بده، ارزش های گذشتگان رو مبدل به ضد ارزش بکنه.

 اگر امروز در جمهوری اسلامی به عنوان مثال قانونی وجود داره که خیانت رو ترویج می ده، قانون اسلامی وجود داره که در برابر حقوق زنان هست.

 زنان رو نصف انسان به حساب میاره.

 حالا باید ایمانی باشه، ارزشی باشه که این رو ضد ارزش تعبیر و تفسیر بکنه.

 حالا اگر در تمام طول وجودیت جمهوری اسلامی مدام تسلیم بودن و فرمانبرداری داره تزریق میشه به مردم، حالا این باید مبدل به یک ضد ارزش بشه و ارزش در برابرش باید یاغی گری باشه.

 باید این عدم فرمانبرداری باشه.

 باید اتکا به خویشتن باشه و این ایمانی است که باید شکل بگیره در بین اقشار مختلف جامعه.

 و تجمیع این آرزوها و آرزوهای بیشماری که وجود داره.

 اون برهه ای که تویوتایی شکل گرفته بود همه میومدن و برای ها رو میگفتن.

 خارق العاده بود وقتی برای ها رو میخوندی وقتی برای های این مردم رو میخوندی، وقتی میدیدی چقدر آرزو در دل دارن و این باید تبدیل به یک ایمان واحد بشه.

 اون کسی که از آرزوی خودش برای زندگی بهتره همه جان ها میگه اون نگاه هامون برای که برای نبودن اعدام هست در این کشور.

 اون برای ای که برای برابری جان هاست.

 برابری انسان هاست.

 و هزاران برای دیگری که در کنار هم می تونه یک ایمان جمعی رو بسازه و این ایمان باید ساخته بشه.

 اتفاقا برای اون آرزو های در پیش.

 نه برای ناله ها.

 نه برای ظلم ها.

 برای آرزو هایی که آینده رو قراره بسازه.

 اون نقطه ی سپید و روشن رو بسازه.

 نقطه ی سیاه مشخص هست.

 هر روز هم تعداد بیشتری می فهمند که این نقطه تا چه اندازه سیاه و غیر قابل تحمله.

 اما اون نقطه ی سفیده که قوه محرکه است.

 اون نقطه ی سپید و روشنایی است که مردم رو به حرکت وا می داره تا از این ظلمت بیرون بیان.

 جماعتی که در یک غاری گیر کرده اند.

 با دیدن اون نقطه روشن هست که به حرکت می افتند تا برسن بهش.

 اما اگر همه جا در این ظلمات خفه بشه و کسی هیچ راهی رو نبینه.

 هیچ کس هیچ حرکتی نخواهد کرد.

 همه منفعل در جای خودشون خواهند بود و ما با توجه به این قدرتی که در دل این ایمان شکل میگیره امید رو در دل مردم زنده میکنیم و این امید بسیجی گری رو به وجود میاره که حالا جماعت بی شماری باشن که با امید به آینده حاضر باشن هر کاری بکنن و در کنار هم قرار بگیرن از جون خودشون بگذرن.

 پس ما نیاز داریم این المان ها در کنار هم آینده ی روشنی رو میسازه.

 آرزو های بیشمار مردم، تجمیع این آرزوها به شکل یک ایمان مشترک و جمعی.

 و بعد امیدی که مردم دارند برای رسیدن به اون بزرگ ترین قوه محرکه ی اونها میشه و با تلاش بی وقفه هر کاری رو هم حاضرند که بکنن.

 ما در نهایت این دومینویی که داریم تصویر میکنیم از این آرزوهای بیشمار، از این نقطه ی سپید که به ما یک ایمان جمعی می دهد.

 امید به آن در نهایت ما را به تلاش می رساند.

 تلاشی بی پایان، بی وقفه برای رسیدن به فردایی روشن.

 و این آن دومینویی ست که باید شکل بگیرد تا ما شاهد تمام مردم در خیابان باشیم.

 شاهد انقلاب باشیم، انقلابی که در دل مردم شکل گرفت.

 انقلابی که حالا مردم ارزش های تازه را ساخته اند.

 انقلاب بر پایه ی کینه میشه.

 انقلاب پنجاه و هفت.

 انقلابی که همه دیدیم اگر بر پایه ی کینه و خشم و خشونت بخواد شکل بگیره درسته.

 یک بخشی که اتفاقا پیروز انقلاب پنجاه و هفت شدن.

 ایمان مشخصی داشتن.

 اما خیلی از اون جماعت به واسطه ی کینه و انتقام شون بود که می خواستن انقلاب کنن.

 انقلاب رو فقط به خاطر انقلاب کردن نه برای رسیدن به آزادی، آزادی ها داده شده بود.

 دیگه در اون انتها، در اون سی و چند روز پایانی که بختیار قدرت رو داشت آزادی ها رو داد.

 ولی مردم دنبال آزادی نبودند چون یک تصویر مشخص و روشنی در برابرشان نبود.

 اونهایی که ایمان مشخص داشتند چه چپی ها چه دارودسته خمینی.

 خب اونها دنبال ایمان خودشون بودند.

 اونها مسلما این آزادی ها که آزادی های اونها نبود.

 من بارها درباره اش صحبت کردم.

 آزادی فردی و شخصی.

 آزادی یک شی نیست که به شما بدن.

 آزادی این نیست که بگم بیا این آزادی مال تو و تو از اون آزادی استفاده بکنی.

 آزادی اون خواسته های توئه.

 یک قانون مشخص ضامن وجود داشتن و ادامه دار بودنش هست.

 اون هم آزار نرساندن به دیگران هست.

 اما آزادی تو میتونه معنی بشه.

 به عنوان مثال در باب همین موضوع حجاب می تونه نداشتن حجاب باشه.

 آزادی فرد دیگه ای می تونه میتونه داشتن حجاب باشه.

 پس آزادی یک شیئی نیست که به کسی بدن.

 و حالا اون جماعتی که ایمان خودش آزادی خودش رو در یک دنیای دیگه ای میدید و اون آزادی مشخصی که بیشتر برای بقیه قابل لمس هست، وقتی هم داده میشد برای اون جماعت هیچ ارزشی نداشت چون اونها به دنبال آرزوها و ایمان های خودشون بودن و ما باید به نقطه ای برسیم که این آرزوها در کنار هم اون ایمان واحد رو بسازه و با امید به اون روز مردم تلاش کنن.

 تلاش بی وقفه و بی پایان.

 این عناصر ایمان باید شناخته بشه.

 المان های مختلف بیان بشه.

 در راهش باید صحبت بشه.

 بیشتر از اینکه ما در باب مظالم و جنایات جمهوری اسلامی و اون نقطه سیاه صحبت کنیم، باید در باب اهداف فردا و آینده صحبت کنید.

 این قوه محرکه ای است که جماعت رو به سمت خودش میکشونه.

 اون بیان آرزوهاست که مردم رو به سمت خودش میکشونه نه اون نقطه سیاهی که جمهوری اسلامی سالیان سال هست که به وجود آورده.

 مثالش خیلی سادست.

 همون مثالی که گفتم در یک غاری شما اگر محبوس باشید، اگر در اون سیاهی و ظلمات سالیان سال هم گیر بکنید در نهایت شما به همون انفعال هم دچار میشید.

 اما دیدن اون نقطه ی روشن اون سپیده اون نقطه است که شما رو به حرکت وا میداره که حالا به سمتش حرکت بکنید.

 حالا برید و از این انفعال در بیاید.

 پس نقطه ی مشخصی که به ما می رسونه این رو این هست که ما باید اون آرزو رو بسازیم.

 اون سپیده ی روشن رو تصویر بکنیم تا جماعت به سمتش بیایند.

 برای رسیدن به اون آرزوی مشخص.

 و حالا کسایی که هستن میتونن یه نقطه مشترکی را به وجود بیاورند درباره اش صحبت کنند.

 نقطه مشترکی که دور از ظلم و آزار به دیگران است.

 در راستای آزادی و برابری است.

 با یک سری قواعد مشخص و المان های مشخص و حالا باید مطرح شدن این آرزو به کرات باشد.

 این آرزوی در کنار هم.

 آرزویی که هر کس می تواند مطرحش کند، آرزوی خودش را مطرح کند و این آرزوها در کنار هم یک ایمان جمعی را بسازد، یک فردای روشن را بسازد.

 فردای روشنی که پر از امید هست.

 امیدی که حالا بزرگترین به نوعی چرخ حرکت می شود و تلاش را می سازد و تلاشی که در نهایت موجب پیروزی می شود.

 پیروزی ای که قطعی و حتمی هم خواهد بود.

 پس ما باید با توجه به این موضوعات راه را به پیش ببریم.

 اما یک نکته ای هم در این انتهای برنامه دوست دارم حتما درباره اش صحبت بکنم اینکه امروز شما مواجه میشوید با جهان بی آرمان.

 جهان بی آرزو.

 امروز همه جای دنیا جوامع غربی به عنوان بزرگترین نماد ایمان را در دل مردم کشته اند.

 یعنی شما اگر در هر جامعه غربی بخواهید صحبت بکنید اصلا یکی از نمادهای بزرگ روشنفکری امروز در جهان این است که شما خودتان را عاری از هر گونه ایمان و اعتقادی بدانید.

 ایمان داشتن مترادف با جهل و خرافه و تحجر خواهد شد.

 ایدئولوژی مساوی است با تحجر شما، عقب ماندگی شما.

 این فرهنگی است که ما مدام داریم می شنویم.

 یعنی به همه داره تزریق میشه.

 دلیل عمده و مشخصش یک موضوع ساده است.

 تمامی این حکومت ها خواهان اون آرامش خودشون هستن.

 هیچ کدوم خواهان این نیستن که در کشورهاشون انقلابی شکل بگیره.

 و تمامی این تفکرات میدونه که تنها قوه ای که میتونه انقلاب شکل بده ایمان هست نه چیز دیگه ای و مدام در حال سرکوب این ایمان هستن.

 مدام در حال از بین بردن ایمان هستن.

 یکی از پست های بزرگ این هست که من عضویت در هیچ حزبی ندارم.

 یعنی یکی از بزرگترین ارزش هاست.

 شما وقتی باهاتون مطرح میشه من به هیچ حزبی هیچ وابستگی ای ندارم.

 این نشون دهنده این هست که شما چقدر انسان آزاده ای هستید.

 ارزش ها به این سمت و سو اومده.

 من به هیچ چیزی ایمان ندارم.

 من در بی ایمانی هستم.

 این نشونه هایی از اون نهایت مدرن بودن شماست.

 این اگر تا این حد قدرتمند هست به واسطه این هست که این حکومت ها به دنبال آرامش هستن، دوری از انقلاب هستن، هر رویه ای رو به پیش میبرن تا بتونن جای خودشون بمونن و تغییرات بنیادی شکل نگیره.

 و این مدام داره خورانده میشه به همه جماعت ها در تمام کشور که در راستای این بی ایمانی.

 حالا در باب این احزاب هم در قسمت های آتی صحبت می کنیم.

 اینکه تا چه اندازه مردم را در سراسر جهان دور کردن از این مفهوم احزاب اینکه بزرگترین افتخار هر کسی عدم حضورش در یک حزب مشخص است تا چه حد لطمه می زند به انقلابی بودن و انقلاب کردن.

 اینکه تا چه اندازه این کشتن ایمان در دل آدم ها ضربه می زند برای اینکه انسان ها بتوانند انقلاب بکنند.

 انقلاب نیازمند ایمان است و ما مواجه می شویم با بمباران بی شماری که مثلا جمهوری اسلامی در پی خوراندن ایمان مسموم و وحشتناک خودش به جوان ها است و کشورهای غربی و بقیه کشورها هم در پی بی ایمان کردن همه انسان ها هستند و در پی این انفعال هستند.

 این بی ایمانی انفعال میاره.

 قوه محرکه برای پیش رفتن.

 قاعدتا یک نقطه روشن است.

 شما وقتی این نقطه ی روشن رو نداشته باشید محکوم به درجا موندن هستید.

 پس ما نیاز داریم به ساختن این ایمان.

 این ایمان جمعی.

 این ارزش های تازه.

 این دگرگون کردن ارزش های گذشته.

 روزی که به این مرحله برسیم انقلاب شکل میگیره.

 روزی که شما برسید به مردم و جماعتی که ارزش ها رو تغییر دادند.

 حکومت سیاسی یک تبلوری از ارزش های جمعی مردم هست.

 وقتی این ارزش ها در دل مردم تغییر بکنه، حکومتی نمیتونه سرپا باشه.

 این حکومت تغییر می کنه.

 وقتی این حس تسلیم بودن فرمانبردار بودن تغییر بکنه، ارزش تازه یاغی بودن میشه آزاده بودن میشه.

 وقتی این ایمان تصویرگری بشه هیچ حکومتی نمیتونه در برابرش ایستادگی بکنه.

 هر حکومتی محکوم به نابودی هست.

 وقتی این ارزش ها تغییر بکنه و این ارزش ها تبدیل به ارزش های همگانی و عمومی مردم می شود.

 حکومتی که تبلوری از این ارزش های عمومی است، ناخودآگاه محکوم به نابودی است و از بین می رود.

 پس ما نیاز داریم این تغییر را شکل دهیم و این ارزش ها را عوض کنیم.

 ایمان تازه را بسازیم تا مردم درشان انقلابی به وجود بیاید تا در نهایت ما آن تبلور آن را هم در ساختار سیاسی مان هم ببینیم.

آثار صوتی نیما شهسواری، پادکست و کتاب صوتی در شبکه‌های اجتماعی

از طرق زیر می‌توانید فرای وب‌سایت جهان آرمانی در شبکه‌های اجتماعی به آثار صوتی نیما شهسواری اعم از کتاب صوتی، شعر صوتی و پادکست دسترسی داشته باشید

برخی از کتاب‌های نیما شهسواری

دانلود رایگان کتاب، آثار نیما شهسواری، برای دسترسی به کتاب بیشتر صفحه را دنبال کنید...

توضیحات پیرامون درج نظرات

پیش از ارسال نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.

برای درج نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.

نظرات شما پیش از نشر در وب‌سایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.

اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم می‌کند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.

برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آن‌ها معذوریم.

از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکه‌های اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.

برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.

توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینک‌های زیر اقدام نمایید.

بخش نظرات

می‌توانید نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق فرم زبر با ما و دیگران در میان بگذارید.
0 0 آرا
امتیازدهی
اشتراک
اطلاع از
guest
نام خود را وارد کنید، این گزینه در متن پیام شما نمایش داده خواهد شد.
ایمیل خود را وارد کنید، این گزینه برای ارتباط ما با شما است و برای عموم نمایش داده نخواهد شد.
عناون مناسبی برای نظر خود انتخاب کنید تا دیگران در بحث شما شرکت کنند، این بخش در متن پیام شما درج خواهد شد.
0 دیدگاه
بازخورد داخلی
مشاهده همه نظرات
برخی از کتاب‌های صوتی نیما شهسواری
برای دسترسی و دانلود رایگان تمامی عناوین، صفحه کتاب صوتی و یا منوی مربوطه را دنبال کنید...

برخی از برنامه‌های پادکست به نام جان

برای دسترسی رایگان به همه‌ی عناوین پادکست صفحه را دنبال کنید...

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این صفحه دارای لینک‌های بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.

در پیش روی شما چند گزینه به چشم می‌خورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان می‌دهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخش‌ها دسترسی داشته باشید،

شما می‌توانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینک‌های مختلف دریافت کنید.

بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.

فرای این بخش‌ها شما می‌توانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرم‌ها بشنوید و یا تماشا کنید.

بخش نظرات و گزارش خرابی لینک‌ها از دیگر عناوین این بخش است که می‌توانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال می‌توانید در بهبود هر چه بهتر وب‌سایت در کنار ما باشید.

شما می‌توانید آدرس لینک‌های معیوب وب‌سایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسان‌تر عمومی وب‌سایت تلاش کنیم.

در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسش‌های بیشتر می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

ارسال گزارش خرابی

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید

تا ما با شناخت مشکل در برطرف‌ کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.

در صورت تمایل می‌توانید آدرس ایمیل خود را درج کنید

تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.

آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!

این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد

فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:

https://idealistic-world.com/poetry

در متن پیام می‌توانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وب‌سایت به ما ارائه دهید.

با کمک شما می‌توانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیح‌تر سایت گام برداریم.

با تشکر ازهمراهی شما

وب‌سایت رسمی جهان آرمانی

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود مستقیم فایل‌ها از سرورهای وب‌سایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در  این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد. 

شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما می‌توانید به این متن دسترسی داشته باشید

در صورت مشاهده‌ی هر اشکال در وب‌سایت از قبیل ( خرابی لینک‎‌های دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه می‌توانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

با استفاده از منو روبرو می‌توانید به بخش‌های مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید

  • دسترسی به پروفایل شخصی
  • ارسال پست
  • تنظیمات حساب
  • عضویت در خبرنامه
  • تماشای لیست اعضا
  • بازیابی رمز عبور
  • خروج از حساب

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

blank

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

ثبت آثار

blank

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.

تأیید ارسال گزارش

گزارش شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال پیام

پیام شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال فرم

فرم شما با موفقیت ثبت شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.