
در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
نقد لیبرالیسم و کمونیسم
نهایتی یکسان در اسارت و بردگی در تسلیم و خویشتن را به گور سپردن و مسیری که هر بار متفاوت از دیگری تصویر داد و ما در چنگال اینان اسیر ماندهایم که هر بار تنی آزادی را به خاری برابری و برابری را به قتل آزادی برای خود و طایفهاش کرد
قسمت اول
مقدمه
در این ویژه برنامه هدف نقد این دو نگاه قدرتمند در جهان معاصر است که هنوز دو قطب اصلی جهان را از آن خود دارند و قسمت نخست این ویژه برنامه پلی است به سوی درک این نگاهها و مسیر ما برای نقد این دو نگرش غالب جهان
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
سلام دوستان من نیما شهسواری و این برنامه ای به نام جان است با شما هستم.
این قسمت اول از ویژه برنامه نقد لیبرالیسم و کمونیسم هست و ما قراره تو این قسمت یه مقدمه ای نسبت به این موضوع داشته باشیم.
ممنون که همراه من هستید.
خب دوستان توی این ویژه برنامه مشخص ما قرار هست که در باب لیبرالیسم و کمونیسم صحبت بکنیم.
دو نوع نگاهی که جهان مدرن امروز ما رو تحت تاثیر خودش قرار داده.
خب قاعدتا نوع نگاه اقتصادی است اما در تمام ارکان زندگی شخصی و اجتماعی ما نقش پررنگی داره.
امروز ساختارهای حکومتی و سیاسی هم برگرفته از این نگاه هستند.
اگر یک مقدار هم عقب تر جهان رو نگاه میکردی دیگه در اون دوران جنگ سرد یک دوقطبی بزرگی در جهان وجود داشت که فقط و فقط دو طرفش همین لیبرالیسم و کمونیسم با نام های دیگری که ما میشناسیم وجود داشت و همان جهان غرب و شرق و بلوک غرب به عنوان نماینده کمونیسم و جهان غربی هم به عنوان نماینده لیبرالیسم شناخته میشد.
حالا هر چند که در این سالیان بعدی مقداری اشکال متفاوت مثلا همتای سوسیال دموکراسی که ما میشناسیم بوجود آمده و یک مقدار از این دوگانگی کم کرده، اما در مجموع تقریبا میشه بهش اشاره کرد.
این دوگانه لیبرالیسم و کمونیسم مهم ترین نوع نگاه در جهان مدرن هست و ما قراره در این ویژه برنامه نقدی نسبت به این دو نگاه داشته باشیم و بیشتر دربارشون صحبت بکنیم.
در باب تاریخچه فلسفه، نوع نگاه، مضراتی که داشتند و اصولا این دو نوع نگاه را با هم قیاس بکنیم و در نهایت امر هم به اون تصویر مشخصی که خودمان دوست داریم برسیم و اون راهکار رو نگاه خودمون رو هم ارائه بدیم.
در این قسمت ابتدایی هم سعی میشه که یک توضیحات کلی پیرامون این برنامه و اصولا مفاهیم لیبرالیسم و کمونیسم رو مطرح کنیم و در قسمت های آتی هم به موضوعات بیشتری اشاره کنیم.
خب اصولا وقتی ما در باب این دو معنا صحبت میکنیم به واسطه اینکه این دو معنا به شدت گره خورده با مباحث اقتصادی است، بیشتر از هر چیزی همان موضوعات اقتصادی است که ما رو درگیر خودش میکنه.
اما نمیشه این حقیقت را کتمان کرد که این دو نوع نگاه مشخص جهان پیرامونی ما و زندگی شخصی ما رو تحت تاثیر خودش قرار داده.
فارغ از اون نگاه اقتصادی مشخصی که در لیبرالیسم و کمونیسم وجود داره، آزادی های فردی و فردگرایی و اصولا اختصاص بیشتر لیبرالیسم به آزادی و کمونیسم به برابری.
اما قاعدتا نوع حکومت و نوع نگاهی که به حکومت دارند رو هم در خودش جای داده و ما سعی میکنیم کم و بیش در باب این موضوعات صحبت بکنیم.
این ویژه برنامه اصولا در باب این مساله و این نوع نگاه هست که ما وقتی مواجه میشویم با لیبرالیسم و کمونیسم یک موضوع برامون مشخص میشه.
یعنی در یک توضیح کوتاه و موجز اگر بخوایم در باب این دو نگاه صحبت بکنیم و اون رو نقد بکنیم اینگونه هستش که در لیبرالیسم روبرو میشیم با از میان بردن عدالت، قربانی کردن، برابری و برابری رو زیر پای آزادی قربانی میکنن و در کمونیسم هم موضوع دقیقا برعکس همین هست.
یعنی در اینجا آزادی هست که قربانی در برابر برابری میکنند.
برابری که دیگه کم کم نزدیک به یکسانی میشه.
یعنی در همین توضیح موجز میشه اون نقد کلی نسبت به لیبرالیسم و کمونیسم رو مطرح کرد.
یعنی دو نوع نگاه مشخصی که یکی نگاه اصلی خودش رو روی آزادی گذاشته و دیگری روی برابری گذاشته به قیمت و هزینه دیگری.
یعنی حاضرند که آزادی رو به قیمت نابود کردن برابری یا برابری رو به قیمت و هزینه نابود کردن آزادی بدست بیارن و اصولا این دو نوع نگاه بر همین پایه شکل گرفته و حالا هر چه قدر بیشتر نزدیک بشیم سعی میکنیم این عنوان مشخص و این معنای مشخص را بیشتر موشکافی کنیم و به موضوعات مختلف در این طیف بپردازیم.
وقتی در باب لیبرالیسم صحبت میکنیم یعنی همان نگاهی که امروز ما تحت عنوان بازار آزاد میشناسیم، لیبرالیسم یک ریشه تفکر تاریخی را در خود دارد.
یعنی شما از عصر روشنگری و حتی رنسانس می توانید ردپای لیبرالیسم ببینید.
متفکرین زیادی داشته، صحبت های بسزایی انجام شده تا در نهایت ما با این شکل امروزی که به عنوان جامعه سرمایهداری میشناسیم و همین نئولیبرالیسم هم که امروز در جهان خیلی نهادینه شده باهاش روبه رو میشیم.
اما تمام اینها ریشه در اون افکار ابتدایی داره.
افکار ابتدایی که در راستای پیشرفت و زندگی بهتر انسان ها بوده.
یعنی ما وقتی به تاریخ گذشته جهان نگاه میکنیم، در آن دوران ابتدایی خوب میدانیم که نوع حکومت ها همواره نوع نگاه نسبت به جهان همواره بر پایه همان تعاریف مشخص خداباورانه ای است که ما تحت عنوان فرهنگ خدا میشناسیم.
یعنی همواره استبداد و خودکامگی بوده که همه جهان را به پیش برد.
در طول تاریخ تمام کشورها فارغ از اون زنگ تفریح های کوچکی که در تاریخ ما در جای جای جهان باهاش روبرو شدیم، فارغ از اون یکدستی و هماهنگی وجود داشته در سراسر جهان پیرامون این نگاه استبدادی و اون فرهنگ خدایی که میشناسیم همه جا امپراتوری هایی بوده، پادشاهی هایی بوده که اصولا نوع نگاه و اینکه جهان را چگونه به پیش ببرند در راستای همین استبداد جمعی بوده.
اما لیبرالیسم و این نگاه یک گام رو به پیشرفت ورای زندگی انسانی بوده.
مفاهیمی که پیرامون آزادی مطرح میشود.
در عصر روشنگری در نهایت زندگی جمعی ما رو به پیشرفت میاره اما خب قاعدتا درش تناقضات زیادی هست.
نقدهای زیادی هست بهش.
اما اون ریشه ابتدایی برگرفته از همون میل به پیشرفت هست.
یعنی شما وقتی مواجه میشید با این حق و مشروعیت الهی که متصور میشه و یک قدرت ماورایی رو فارغ از قدرت انسانها و زندگی عادی اونها متصور میشده، خب ما رو بیشتر و بیشتر در کام اون خودکامگی و استبداد غرق میکرد.
اما وقتی شما مواجه میشید با این نگاه های لیبرالیسم، برای درهم شکستن این قدرت و یگانگی، خب مواجه میشید با پیشرفتی که حالا انسان ها میتونستن برای بهتر زیستن خودشون انجام بدن.
پس ریشه ی ابتدایی لیبرالیسم برمیگرده از دوران روشنگری و این تفکرات برای درهم شکستن این قدرت واحده و این مشروطهای که این مشروعه ای که این مشروعیتی که به واسطه یک قدرت آسمانی و اون نگاه مستبد خدایی و اون فرهنگ شکل گرفته.
خب کم کم انسان ها سعی بر این داشتند که مقداری از این خودکامگی هارو کم کنند.
یکی از اون نقاط مشخص هم همین ارزش دادن به فردیت انسان هاست.
چیزی که شاید امروز در نگاه لیبرالیسم اون نقطه نقد اصلی ما باشه و بیشترین پیکان ما برای نقدها نسبت به همون باشه.
اما در دورانی که شکوفایی لیبرالیسم داشته اتفاق می افته.
اتفاقا انسان ها نیازمند اون آزادی های فردی بودند.
نیازمند این بودند که اون ارزش بهشون داده بشه و از اون نگاه آلوده گذشته ذره ای دور بشن.
یعنی اون نگاهی که همه رو همتای رعیت تصور میکرد و این رعیت رو در برابر میذاشت تا یک جماعتی بیان و ازشون سو استفاده بکنند.
حالا این بزنگاهی که تحت عنوان روشنگری اتفاق می افته حالا سعی میکنه یه مقداری از اون زیر یوغ و اسارت خارج کنه زندگی جمعی انسان ها.
پس ما میتونیم رد پای لیبرالیسم رو از اون نقطه ببینیم.
از این دور شدن از مشروعیت آسمانی.
از این دور شدن.
از این بردگی و بندگی و رعیت بودن.
اما نه در یک طیف گسترده ای همتای برابری و همپوشانی داشتن با برابری.
نه به نقطه ابتدایی.
فقط اون جماعتی که قدرتی داشتند سریع برای سودا داشتن و میتونستن ابراز وجودی بکنند.
قرار بوده که درگیر این مفاهیم بشن اما در مجموع گامی ست رو به این پیشرفت و ما اصولا مواجه میشیم با لیبرالیسم.
در راستای این ارزش گذاری بر فردیت زندگی انسان ها و حالا در دلش مدام در حال پیش رفتن هست تا در نهایت ما رو به بازار آزاد و این آزادی های فردی که تحت عنوان لیبرالیسم و سرمایه داری در جهان امروزه می شناسیم میرسونه.
از سوی دیگر ما مواجه میشیم با کمونیسم و کمونیسم هم فارغ از اون نگاه تاریخیه که ما تحت عنوان کمون ها و زندگی اشتراکی میشناسیم.
هر چقدر نزدیک بشیم به جهان مدرن و بخوایم وارد یک حیطه بشیم که اینها چهارچوبی برای صحبت کردن داشته باشن.
خب برمیگردیم به اون دورانی که تحت عنوان فئودالیسم میشناختیم و بعد فئودالیسم.
حالا قدرت گیری سرمایه داری، انقلاب صنعتی و در نهایت یک گستره ی تازه ای برای نقد این نگاه ها.
یعنی اصولا وقتی شما نزدیک میشید به باور های کمونیسم، حالا باید با اندیشه های مارکس روبه رو بشید، با اندیشه های انگلس روبرو بشید که در نهایت نوک پیکان انتقاداتش هم پیرامون همین جهان سرمایه داری است.
و حالا ما میخوایم یک پله انگاری رو تغییر بدیم مسیر رو و باز هم رو به پیشرفت حرکت بکنیم.
خب ما مواجه میشیم با نگرش هایی که در راستای برابری ست.
در کنار اون ما با ماتریالیسم هم روبهرو میشویم.
یعنی حالا یک نقد و یک نگاه منتقدانه نسبت به مبنا و تعریف فلسفی پیرامون جهان هستی است که ما تحت عنوان خدا و آسمان و مسائل معنوی میشناختیم.
حالا یک نگاه مادی گرایانه ای است که در باب شکل گیری جهان با اشکالی متفاوت از تعریف های کلاسیکی که مدام گفته میشود هم ارائه میدهد.
فارغ از این نگاه، شما مواجه میشید با این نگاه و میل به برابری.
حالا دیگه قضیه متفاوت میشه.
یعنی اون لیبرالیسم تحت عنوان فردگرایی که قرار بود میداندار بشه و از اون برهه تاریک تاریخی انسانها را جدا بکند و دور بکنه، ثمرهاش این فردگرایی لجام گسیخته شود.
این فردگرایی که قرار شد همه چیز را برای افرادی که حالا قدرت کافی رو دارند قرار بده، حالا یک آلترناتیو در برابر این نگاه میتونست مارکسیسم و نظرات مارکسیستی باشد.
حالا قرار بود که با این نگاه برابری خواهانه در برابر آزادی های تسخیر شده بایستند.
اصولا وقتی ما در باب لیبرالیسم و کمونیسم صحبت میکنیم باید اول در باب چرایی این ایده ها و شکل گرفتنشان صحبت بکنیم.
خب قاعدتا زندگی بشری همواره دچار مشکلات و عارضه های بزرگی است که همواره داریم باهاش زندگی میکنیم.
یعنی از دوران ابتدایی هم حتی پیشاتاریخ هم نگاه بکنید.
انسان همواره با مشکلاتی دست به گریبان بوده، برای برطرف کردن این مشکلات سعی کرده راهکارهایی رو ارائه بده و هر کدوم از این نگاه ها هم راهکارهایی است به این مشکلات.
یعنی زندگی انسانی که بر پایه پیشرفت و تکامل و حرکت.
اگر بخوایم تصویر بکنیم در برابر مشکلات ریز و درشتی که در طول تاریخ باهاش روبرو میشه، همواره در پی جستن راهکارهایی است.
حالا شما این راهکارها رو در اون دوران پیشا لیبرالیسمی میتونید در همون اندیشه های روشنگران دوران روشنگری ببینید که در نهایت پله به پله برای گذر از مشکلات و معضلاتی که یکی از آن نگاه های عمده و بزرگش همان میل و تصویرگری از امپراتوری و قدرت بی حد و حصر و این موضوعات بوده که در نهایت ما را رسانده به نقطه ای که بخواهیم به آزادی های فردی بیشتر اهمیت بدهیم و حالا جهان را به سمتی ببریم برای این که این آزادی های فردی جاه و مقامی داشته باشد و کرامت انسانی جایگاهی داشته باشد.
اصولا آن نگاه اومانیستی که ما تحت عنوان انسانگرایی تصویر می کنیم هم یکی از همان دریچه ها و راه هاییست که در نهایت ما را به سمت سرمایه داری می کشونه به سمت لیبرالیسم می کشونه.
اصولا این نگاه به هم گره خورده هست.
یعنی ما وقتی داریم در باب این پیشرفت صحبت می کنیم در اومدن از زیر یوغ اسارتی که ما تحت عنوان آن فرهنگ خدایی و آن استبداد و خودکامگی می بینیم، هر کدام از این ها پله ای داشتن و یکی از این پله ها هم قاعدتا لیبرالیسم بوده.
هر کدوم از این نگاه ها چه لیبرالیسم، چه کمونیسم و هر نگاه دیگری در طول تاریخ یه سری نکات مثبتی داشت.
یعنی اون نقطه ابتدایی شروعش قاعدتا برای از میان بردن مشکلاتی بوده که باهاش دست به گریبان بوده.
فارغ از اون نقطه ابتدایی این ها گاها با هم همسو می شدند در خیلی از مسائل این موضوعات با هم همسو باشند.
مثلا اگر در باب اون خودکامگی و فرهنگ خدایی صحبت می کنیم، حالا درسته هیچ کدوم از این ها شمشیر را از رو نبستند و یک منتقد سفت و سختی در برابر ادیان و یا فرهنگ خدا نبودند اما در دل به واسطه تعاریف تازه ای که به وجود آوردند، یک نوع ضدیت رو با اون نگاه ها تصویر کردند.
یعنی شما وقتی با لیبرالیسم روبرو میشید حالا این نگاه انسان گرایانه سعی می کنه مشروعیت آسمانی رو کم رنگ بکنه، سعی میکنه جهان رو مادی تر تصور تصویر کنه.
یا وقتی نزدیک به مفاهیم کمونیستی میشید هم به همین شکل.
وقتی شما مواجه میشید با نگاه ماتریالیستی.
حالا قرار هست که اون نگاه معنوی آسمانی رو کمرنگ و کمرنگ تر بکنه و اصولا دلیل و چرایی بوجود اومدن این ایده ها هم قاعدتا گذر از مشکلات ریز و درشتی بوده که انسان ها باهاش دست به گریبان بودند.
در طول تاریخ انسان ها تلاش کردند که این مشکلات رو از میان ببرند و هر کدوم از این برهه های تاریخی هم برای از میان بردن یک دستاویز تازه ای وجود داشته که این دو معنایی که ما در این ویژه برنامه میخوایم دربارش صحبت کنیم هم از همین دستاویز ها بوده.
یعنی شما وقتی مواجه میشید با اون دوران تاریک فکری که ما تحت عنوان قرون وسطی در اروپا میشناسیم، حالا برای گذر از اون با شروع رنسانس و در ادامه اون عصر روشنگری، حالا دریچه ها برای گذر کردن ما رو به سمت و سویی میکشونه که بیشتر میل به انسان داشته باشیم به کرامت انسانی داشته باشیم، به آزادی های فردی داشته باشیم و تمام این مفاهیم در کنار هم لیبرالیسم را برای ما به وجود بیاورد و بعد از این قدرت گیری سرمایه داری و در کنار آن همداستان با آن به وجود آمدن انقلاب صنعتی و حالا درگیر کردن قشر کارگر و زندگی ماشینی و برده واری که برای آن ها ساخته می شود، انسان ها را به تکاپو می اندازد تا در نهایت با میل به گذشته آن نگاه کمونیستی را زنده بکنند، پررنگ بکنند، به آن چارچوب بدهند و حالا دوباره یک آلترناتیوی به وجود بیاید.
برای گذر از این مشکلات آن را هم ما تحت عنوان کمونیسم داشته باشیم.
خب ما توضیحات را به سه به شدت چکیده داریم میدیم.
چرا که خب این برنامه و اصولا برنامه هایی به نام جان برنامه هایی نیز در راستای کنکاش در تاریخ و یا بیان تاریخ قرار هست این معانی مطرح بشه برای اون چیزی که ما مد نظر داریم.
یعنی در این ویژه برنامه های مشخص ما میخواهیم بیشتر در باب آزادی و برابری صحبت کنیم چرا که این دو نوع نگاه مشخص در طول تاریخ که قدرت بزرگی را هم داشتند و شاید بشه بدون اغراق گفت که دو قطب اصلی نگاه امروز هم در جهان هستند.
ما میخوایم در باب آزادی و برابری نهفته در این نگاه صحبت کنیم که چگونه هر دوی این نگاه ها یکی رو به قربانی خود بودن، یکی رو تلف دربرابر دیگری کردن و به هزینه یکی سعی کردن دیگری رو در جهان بوجود بیارن.
پس در باب این شکل گیری و این نوع نگاه صحبت کردیم و در باب چرایی به وجود آمدنش هم صحبت کردیم.
اما یکی از اون نقطه های مهم و اساسی و کلیدی در این ویژه برنامه که ما سعی میکنیم دربارش بیشتر صحبت بکنیم، آزادی های فردی در برابر زندگی جمعی هست.
یعنی دقیقا نقطه تقابل و تناقضی که در این دو نگاه وجود داره.
شما وقتی نزدیک به مفاهیم لیبرالیستی میشید حالا مواجه میشید با این مانور دادن در آزادی آزادی های فردی.
اصولا در دنیای تصویر شده در لیبرالیسم و سرمایه گذاری انگار که برای زندگی فردی انسان ها تعریف شده.
گفتم خب در اون دورانی که این ها داشتند این صحبت ها رو میکردند، قاعدتا موضوع، موضوع مهمی بوده.
یعنی در برابر نگاه های آلوده ای که اصولا انسان ها رو و تمام موجودات زنده رو به عنوان یک برده و بنده تصویر میکنه در برابر یک قدرت الهی.
این میل به آزادی های فردی و شخصیت قائل شدن برای انسان ها موضوع مهم و با اهمیتی هست اما مانور بیش از حد اون در طول تاریخ باعث این لطماتی شده که ما باهاش مواجه هستیم.
یعنی در جهان امروزی و این بزرگداشت آزادی های فردی در برابر زندگی جمعی یعنی از میان بردن زندگی جمعی در برابر آزادی فردی، تباه کردن زندگی دیگران.
برای اینکه آزادی فردی یک نفر حفظ بشه یعنی با یک مثال ساده اگر بخواهیم به جهان پیرامونمان نگاه کنیم، اگر ما در جهان در نظر بگیریم همین کشورهای سرمایه داری مثل آمریکا و کانادا و دیگر کشورها که همه ما میشناسیم.
حالا شما مواجه میشوید مثلا با یک ثروتمندی که ثروت هنگفتی دارد اصلا انتهایی ندارد این ثروت حالا حتی مالیات درست و حسابی هم نمیده و داره به بهترین شکل هم زندگی میکنه.
زندگی که شاید در قبالش زندگی صدها نفر، هزاران نفر رو خدشه دار بکنه.
یعنی در ازای زندگی اون هزاران نفر این آدم هست که داره راحت زندگی میکنه.
شما قربانی شدن زندگی اجتماعی رو به چشم میبینید.
حالا اگر قرار بر این باشه که ما مالیاتی وضع بکنیم تا او هم یک زندگی ساده مثل بقیه داشته باشه، اینجاست که فریاد وا مصیبتا از میان رفتن آزادی به میان می آید و اون گردن دریدن ها و گریبان پاره کردن های لیبرالیسمی به میدان میاد.
در باب آزادی و بزرگداشت آزادی.
حالا این آزادی انگاری که به میدان اومده برای از میان بردن برابری ها.
این آزادی های فردی آمده تا زندگی اجتماعی را لکه دار کند و آن نقطه تقابل اصلی هم همان تقابل میان آزادی و برابری است.
حالا از سوی دیگر شما مواجه میشوید با اون نگاه کمونیستی و دولت های کمونیستی که در طول تاریخ حالا چه شوروی سابق، چه دولت چین، چه کوبا و چه کشور های دیگه ای که ما تحت عنوان حکومتهای چپی میشناسیم وجود داشتند.
حالا در برابر اونها تعریفی که در راستای برابری میدن کاملا برای قلع و قمع کردن آزادی است.
یعنی شما مواجه میشید حالا با قانون گذاری ها و حکم های حکومتی با اقتصاد دستوری و حالا یک دولت قدرتمند مستبدی که میاد و تمام آزادی های فردی رو لگدمال میکنه و در راستای اینکه برابری حکمفرما باشه، اینکه تا چه اندازه فساد وجود داره و تا چه اندازه برابری ها حتی لگدمال میشه، تا چه اندازه کسانی که ادعای برابری دارند در نهایت برابری رو به غصب می برند و برای خود می کنند.
موضوعات حاشیه ای اما متن اصلی این گونه است که انگاری این حکومت ها آمده اند تا تمام آزادی را از میان ببرند.
برای رسیدن به برابری، همان تعریفی که حتی در راستای خود مفهوم آزادی و امنیت هم وجود دارد.
یعنی شما حتما این موضوع را شنیدید که اتفاقا در حکومت های سرمایه داری و کمونیستی هم خیلی جریان داره.
یعنی شما وقتی مواجه میشید با یک حکومت کمونیستی، این ها خیلی ادعای امنیت می کنند و اصولا با از میان بردن آزادی ها سعی در به وجود آوردن امنیت دارند.
در برابر هم کشور های سرمایه داری میگن امنیت نمی تونه وجود داشته باشه چرا که به آزادی های فردی ارزش می ذاریم.
یعنی مثلا نمونه های ساده و قابل درکش رو اگر بخواید در نظر بگیرید شما وقتی وارد یک کشوری که آزادی رو معیار اول خودش قرار داده می شید حالا کم تر اون گشت و گذارها هست.
پلیس در خیابان هست که شما رو بگیرن جلوی راهت رو بگیرن ببینن چی داری، چی نداری و الی آخر.
اما در کشور هایی که این شرایط وجود نداره و آزادی ها داره لکه دار میشه برای امنیت شرایط پلیسی بیشتر هست.
حالا میتونید مواجه بشید با کسانی که بیان شمارو بازخواست بکنن برای اینکه امنیت به وجود بیاد.
پس در نهایت داره یک تصویر مشخص برای شما ارائه میشه که انگار این دو قدرت اومدن.
این دو نگاه اومدن تا به ازای یکی دیگری رو هزینه بکنن و کلیت این ویژه برنامه هم در باب همین هست.
چرا که اصولا وقتی ما مواجه میشیم با نگاه سرمایه داری و نگاه کمونیستی، در نهایت یک تصویر دوگانه وجود داره آزادی یا برابری؟
این حد وسط وجود نداره.
اصولا قرار هست که آزادی های فردی به قیمت از میان رفتن زندگی های اجتماعی تمام بشه.
قرار هست به قیمت از میان رفتن برابری و آزادی وجود داشته باشه و بالعکس و شرایط اینگونه هست.
شما در این نوع نگاه ها اون قدرت دولت رو مثلا میبینید.
خب ما از یک سو مواجه میشیم با یک دولت قدرتمند مستبدی که تمام قدرت رو در تمرکز برای خود گرفته تحت عنوان حکومت های کمونیستی.
حالا سعی میکنه همه چیز رو دستوری پیش ببره و حتی قیمت دستوری بده.
تمام اقتصاد و اقتصاد دستوری باشه و حالا این قدرت بزرگی که در اختیار گرفته خب قاعدتا به واسطه اش فساد هم بوجود میاد و به واسطه اش قاعدتا زورگویی و سرکوب هم بوجود میاد.
قاعدتا آزادی ها لگد مال میشه و حالا میتونه با این کار به عنوان مثال مثلا یک ارزش گذاری بکنه، قیمت ها رو مشخص کنه.
اجازه نده کسی ثروت بیش از حدی را انباشت بکنه اما به واسطه آلودگی که در اون بستر ساخته شده تحت عنوان حکومت و سیستم تعریف شده.
حالا میتونه این فساد رو بدتر بکنه.
نمونه بارزش مثلا حکومت جمهوری اسلامی است.
حکومت جمهوری اسلامی و اصولا کشورهای اسلامی که ما میشناسیم حالا یا صرفا اسلامی هستند یا رگه ها و اعتقادات اسلامی دارند.
این شرایط رو شما میتونید راحت درشون ببینید.
چرا که یک دوگانگی رو در خود دارن.
از یک سو نگاه اسلامی نگاه سرمایه داری است.
یعنی شما در نگاه اسلامی مواجه میشید با از نظر اقتصادی دارم صحبت میکنم.
یعنی شما مواجه میشید از نظر اقتصادی در اسلامی که مالکیت رو قبول داره و میشناسه و اصولا جایی رو باز گذاشته برای مالکیت های فردی.
پس این نگاه اسلامی نمیتونه نگاه کمونیستی باشه.
اما این نگاه های چپ گرایانه در دل اسلامی ها هم ریشه دوانده و حالا این اقتصاد توحیدی و شما حتما اینها رو هم دربارش شنیدید دیگه.
جامعه بی طبقه و اون نگاه های چپی است که انگاری نشات گرفته و وارد نگاه اسلامی شده.
حالا شما مواجه میشید با این دوگانگی موجود در حکومت های اسلامی مثل جمهوری اسلامی.
از یک سو مشخص نیست اینها حکومت سرمایه داری هستن یا یک حکومت چپ کمونیستی هستند.
از یک سو شما مواجه میشید با اقتصاد دستوری، قیمت گذاری ها و از میان بردن بازار آزاد و حالا از سوی دیگه ای هم مواجه میشید که گاها این سرمایه داری گردن کلفت هم داره به پیش میره و در نهایت شما مواجه میشید که انگار سیستم، سیستم خصوصی نیست، مردم نیستند که میداندار هستند.
اتفاقا یک بخشی از دولت هستند که به واسطه قدرت اومدن و ثروت رو هم برای خود کرده اند.
یعنی یک سرمایه داری در دل کمونیسم یک تصویر پر اغتشاش و بی معنای برگرفته از.
اتفاقا از نقاط نقض هر دو یعنی نقاط مثبت هر دو رو نگرفتن.
اومدن بدترین المان های هر کدوم از این نوع نگاه ها رو گرفتن و در نهایت یه همچین تصویر مخدوشی هم به ما ارائه دادن.
اما در نهایت فارغ از این مفاهیم و این ادغام کردن ها، نگاه ها شما در دل لیبرالیسم و کمونیسم همون موضوع مهم را می بینید تقابل آزادی و برابری.
یکی داعیه دار آزادیست، یکی داعیه دار برابری است.
اما هر دو دارند اذعان می کنند که برای رسیدن به این آزادی به عنوان مثال یا برابری حاضرند دیگر معنا را قربانی بکنند.
یعنی شما در دل نوشته ها و باور های متفکرین لیبرالیسم هم می توانید این را ببینید که وقتی بین انتخاب در راستای آزادی و عدالت یا برابری می رسند، حاضرند به سادگی آزادی را معیار و محور خود قرار بدهند.
در صورتی که ما میدانیم آزادی بدون داشتن برابری اصولا معنایی ندارد.
یعنی مفهوم آزادی به دور از برابری یعنی قدرت قدرتمندان.
چیزی که مثلا امروز در خیلی از جاهای دنیا هم وجود دارد.
شما آزادی بدون برابری میخواهید.
تصور کنید آزادی یعنی آزار نرساندن به دیگران، انتخاب قوانینی که خودمان به آن باور داریم.
حالا شما در نظر بگیرید که اگر این آزار نرساندن به دیگران با مبنای برابری وجود نداشته باشد، در آزادی ما دچار چه میشویم؟
شاهد چه تصویری میشویم؟
خب قاعدتا جماعتی که قدرت بیشتری دارند، آزادی بیشتری هم خواهند داشت.
حالا همه آزادی برای آن جماعتی است که قدرت بیشتری داشته باشد و حالا وقتی رو به رو میشید با این تعریف لیبرالیسم در راستای از میان بردن برابری، انگار دارید میبینید که دیگه قرار هست آزادی وجود نداشته باشه، آزادی از آن قدرتمندان باشد.
حالا این قدرتمندان تصویر میشن به ثروتمندان و سرمایه داران.
چرا که این حکومت، حکومت سرمایه داری از اون سر طیف هم داستان به همین شکل هست.
وقتی شما مواجه میشید با کمونیست هایی که حالا قرار هست آزادی رو قلع و قمع بکنند و فقط و فقط برابری به وجود بیارن.
خب اصولا وقتی این آزادی ها وجود نداشته باشه، اصولا وقتی قدرت یک جا تلنبار بشه فساد رو به همراه داره.
این چیزیست که هم عقل سلیم میتونه به سادگی بفهمه و هم تمام نمونه های تاریخی به ما نشون میدن که چگونه به واسطه انباشت و قدرت و این سلطه گری و خودکامگی و استبداد، فساد به بار آمده و در نهایت همه آزادی از میان رفته و حتی خود برابری هم لکه دار شده و دیگر هیچ معنایی از خودش باقی نگذاشته است.
قاعدتا ما باید نگاهی داشته باشیم به فردایی بهتر، با روحیه پرسشگر و نگاه انتقادی.
برای اینکه هر دوی این نگاه ها را واکاوی بکنیم و در نهایت بدانیم که اینها پله هاییست برای پیشرفت زندگی انسانی.
اصولا انسان جایی به نقطه بدی و نیستی و کژی و پلشتی می رسد که احساس کند به کمال رسیده.
ما همواره باید در جستجوی رسیدن به کمال باشیم.
برای رسیدن به کمال تلاش بکنیم.
من بارها در ویژه برنامه های مختلف در باب این مسئله مهم در اسلام صحبت کردم.
ما وقتی در باب اسلام صحبت می کنیم، یکی از نقاط کلیدی که اسلام را تا این حد متحجر کرده تا این حد در برابر آزادی و برابری و تمام معانی درست جهان قرارش داده.
همین نگاه خاتم الانبیاء بودن محمد است.
یعنی محمدی که حالا آمده و این دفتر را کلا بسته.
گفته دیگه من یک قرانی دادم برید تا اخر دنیا همینو بخونید و ازش همه چیز رو استنباط کنید.
این دقیقا اون باتلاق و مردابی است که به وجود میاد و باعث میشه که مردمان تمام طول عمرشون رو در این مرداب دست و پا بزنند و در نهایت هم درونش غرق بشن چرا که در برابر پیشرفت و پویایی ایستادگی کرده چرا که مانع از این پیشرفت و حرکت به سوی جلو شده.
در صورتی که ما میدونیم برای رسیدن به جهان بهتر ما نیاز به پویایی ها داریم.
ما نیاز به پرسشگری داریم، نیاز به نگاه انتقادی داریم تا در نهایت فردای بهتری رو بسازیم و حالا خود این نگاه ها چه کمونیست و چه لیبرالیسم هم همتای نگاه محمد و نگاه اسلامی همچین باور هایی رو در خودش داره.
یعنی وقتی شما مواجه میشید با کسانی که به نوعی همه دل و دنیا و ایمانشان را در یکی از این دو سر طیف قرار داده اند و ایمان و دنیا و جهان آینده را در لیبرالیسم و کمونیسم تعریف کرده اند.
حالا در برابر همه ی انتقادها و همه پرسش ها می ایستند.
در صورتی که اگر ما میل به فردای بهتر داریم باید بدانیم که این ها یک پله برای رسیدن به فردای بهتر بودند.
با شناخت این مشکلات و معضلات را شناسایی کنیم و به کنار بگذاریم و جایگزین کنیم و با در هم آمیختگی این دو نگاه در هم، در نهایت به یک ساختار تازه ای برای زندگی بهتر جمعی بشویم که درونش هم از آزادی و هم از برابری همه انسان ها و والاتر از آن و بالاتر از اون همه جانداران لذت ببرند و بتوانند زندگی کنند.
در این ویژه برنامه مشخص نقد لیبرالیسم و کمونیسم، من سعی می کنم در باب این دو نگاه صحبت کنم.
دو نگاه قدرتمندی که در جهان وجود داره و جهان رو به نوعی دو قطبی کرده و اصولا این دوقطبی که امروز نه تنها زندگی اقتصادی و زندگی فردی انسان ها که در تمام اشکال زندگی ما هم نقش ها رو سعی میکنیم در باب این دو نگاه صحبت کنیم و در نهایت در انتها این ویژه برنامه به نگاه خودمون برسیم و سعی کنیم در باب نگاه خودمون هم بیشتر صحبت کنیم.
در انتهای برنامه دوست دارم باهاتون مطرح کنم که اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه این راه تغییر شکل بگیره.
میتونید آثار من رو با دیگران به اشتراک بگذارید.
منظور از آثار هم خلاصه برنامه ای به نام جان نمیشه.
من پیش از این که بخوام برنامه ای به نام جان رو ضبط و منتشر کنم، آرا، افکار، عقاید و باورهام رو تحت عناوین کتاب هایی به رشته تحریر درآورده اند.
تمامی این عناوین به صورت رایگان در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما دوستان هست.
میتونید با مراجعه به این وبسایت این آثار رو به صورت رایگان دریافت کنید و اگر دوست داشتید این صدای تغییر شکل بگیره اون رو با دیگران هم به اشتراک بگذارید.
ممنون که همراهم بودید.
من نیما شهسواری و این برنامه بنام جان بود.
در پناه آزادی.
نقد لیبرالیسم و کمونیسم، یک بحث بنیادین در فلسفه سیاسی است که به واکاوی دو ایدئولوژی غالب **جهان معاصر** میپردازد. این دو نگاه، با وجود تفاوتهای ظاهری و تضادهای بنیادین در حوزههای اقتصادی و اجتماعی، در نهایت به شکلهای متفاوتی از **اسارت و بردگی** انسان ختم شدهاند. این مقاله به عنوان مقدمهای بر درک عمیق این نگرشها، به بررسی این دوگانگی و چالشهای آنها میپردازد. هدف از این تحلیل، فراهم کردن یک بستر فکری برای تفکر فراتر از دو قطب اصلی سیاسی و اجتماعی است که هم برای مخاطب انسانی و هم برای موتورهای جستجو بهینهسازی شده باشد.
شناخت شباهتهای نهایی این ایدئولوژیهای متضاد در به **اسارت کشیدن انسان**، گامی اساسی برای دستیابی به **آزادی** حقیقی است. این واکاوی، دعوتی است به اندیشیدن و کشف زوایای پنهان **نقد ایدئولوژی**.
**لیبرالیسم و کمونیسم**، اغلب به عنوان دو سر طیف سیاسی و اقتصادی معرفی میشوند؛ لیبرالیسم بر **آزادی** فردی و مالکیت خصوصی تأکید دارد، در حالی که کمونیسم بر **برابری** اقتصادی و مالکیت اشتراکی تمرکز میکند. با این حال، تحلیلهای انتقادی نشان میدهند که هر دوی این نظامها، در عمل، به شکلهای خاصی از **اسارت و بردگی** انسان منجر شدهاند. نقد لیبرالیسم، به نابرابریهای شدید اقتصادی، بیعدالتی و تبدیل شدن انسان به ابزار سرمایه اشاره میکند، جایی که **آزادی** به خاری **برابری** تبدیل میشود.
در مقابل، نقد کمونیسم، به سرکوب آزادیهای فردی، دیکتاتوری و تبدیل شدن انسان به ابزار دولت اشاره دارد، جایی که **برابری** به قتل **آزادی** میانجامد. این **دوگانگی سیاسی** نشان میدهد که تمرکز مطلق بر یک ارزش (چه آزادی، چه برابری)، میتواند به فاجعه منجر شود و نیاز است تا به دنبال چارچوبی فراتر از این دو قطب باشیم.
یکی از چالشهای اصلی در **نقد لیبرالیسم و کمونیسم**، تحلیل چرخه معیوبی است که در آن، هر ایدئولوژی، ارزش دیگری را قربانی میکند. آزادی در برابر برابری، یک تنش دائمی است که در هر دو نظام به چشم میخورد. در نظامهای لیبرالیستی افراطی، **آزادی** بدون عدالت اجتماعی، به سلطه اقتصادی و **اسارت** طبقات ضعیف منجر میشود. در نظامهای کمونیستی، تلاش برای **برابری**، با سرکوب مخالفان و از بین بردن **آزادی**های فردی همراه است.
این تحلیل نشان میدهد که هر دوی این ایدئولوژیها، به جای خدمت به تمام انسانها، در نهایت به نفع «منافع گروهی خاص» عمل کرده و مردم را در **اسارت** نگه داشتهاند. هدف از این نقد، دعوت به اندیشیدن در مورد یک نظام اجتماعی است که بتواند **آزادی** و **برابری** را به صورت همزمان و بدون قربانی کردن یکی به نفع دیگری، محقق سازد.
**لیبرالیسم** از طریق نابرابریهای اقتصادی و تبدیل انسان به ابزار سرمایه، به **اسارت** میانجامد. **کمونیسم** نیز از طریق دیکتاتوری دولت و سرکوب **آزادی** فردی، به **اسارت** منجر میشود. هر دو نظام، به جای ارتقاء انسان، او را به ابزاری برای سیستم تبدیل میکنند.
این عبارت به این تنش اشاره دارد که در نظامهای سیاسی، اغلب برای دستیابی به **آزادی** بیشتر (مانند اقتصاد آزاد)، **برابری** قربانی میشود (مانند نابرابری طبقاتی)؛ و برای دستیابی به **برابری** بیشتر، **آزادی** قربانی میشود (مانند دیکتاتوری).
راهکار برونرفت، در تفکر فراتر از این دو قطب اصلی نهفته است. نیاز است که نظامی اجتماعی شکل گیرد که **آزادی** را به عنوان ارزش بنیادین و **برابری** را به عنوان پیششرط **آزادی** در نظر گیرد تا هیچکدام قربانی دیگری نشود.
نقد لیبرالیسم و کمونیسم، یک ضرورت فکری برای رهایی از قالبهای سیاسی و اقتصادی منسوخ است. با درک اینکه چگونه این **دوگانگی سیاسی** به **اسارت** انسان منجر شده، میتوانیم به سوی یک زندگی آگاهانه و آزاد حرکت کنیم. **آزادی** و **برابری** باید دو هدف مکمل باشند و تنها با تفکر انتقادی و اجتناب از تعصبات ایدئولوژیک است که میتوان به یک جامعه عادلانهتر دست یافت.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
مفهوم، در انزوا نمیماند.
هر واژهای که در یک روایت برانگیخته میشود، پژواکهایی دارد در مسیرهای دیگر.
در ادامه، مجموعهای از مقالات قرار گرفتهاند که نه تکرار، که «تفسیر»اند—از همان زخم، همان آرزو، همان بیداری.اگر این روایت با تو سخن گفت، شاید این مسیرها هم حرفهایی برای گفتن داشته باشند.
بتشکنی نهایی: رهایی از الهیات به عنوان تنها راه نجات انسان در سایهی بلند بتهایی که خودمان ساختهایم، نفس کشیدن دشوار است. بتهایی از کاغذ و جوهر، از آهن و خاکستر، از ترس و امید—همه و همه با نام «خدا» خوانده میشوند. اما رهایی، نه در پرستش این بتهاست، که در شکستن آنها. شکستنی که نه با چکش، که با فکر است. نه با خشونت، که با انکار. «بتشکنی نهایی»، تنها راه نجات انسان از چنگال نظامی است که هزاران سال است او را به بردگی گرفته است: نظام الهیات. از بت تا کتاب: تحول شکلهای اسارت انسان در تاریخ بشر، بتها همیشه وجود داشتهاند. ابتدا، بتهایی از چوب و سنگ—مجسمههایی که مردم در مقابل آنها زانو میزدند و قربانی
انواع حکومتها: از استبداد تا مردمیسازی مقدمه: بررسی دلایل وجودیت و برآیند حکومتها در قسمت اول این برنامه، به دلایل وجودیت حکومت و برآیند آن پرداختیم. حکومتها بهدلیل نیاز انسانها به آرامش و امنیت در زندگی اجتماعی شکل گرفتند. از دوران باستان، انسانها دریافتند که برای اداره زندگی جمعی خود به ساختاری منظم نیاز دارند. برآیند این ساختار نیز باید تأمین آرامش، امنیت و امنیت اجتماعی باشد. در این راستا، سه خطکش اصلی برای تقسیمبندی حکومتها معرفی شد: نگرش اقتصادی (کمونیسم در مقابل سرمایهداری)، ایدئولوژی حاکم (دینی یا فلسفی) و ساختار سیاسی (استبدادی یا مردمی). تأثیر فرهنگ غالب بر شکلگیری حکومتها شکلگیری حکومتها تحت تأثیر فرهنگ غالب در هر جامعه بوده است. برای مثال، در یونان باستان، فلسفه فکری
کار، عبادت یا ابزار سلطه؟ نگاهی نو به مفهوم کار در رمان «ناجی» عرقش بر زمین میچکید و به سکههای طلایی تبدیل میشد. اما صاحب، آن سکهها را جمع میکرد و بر سرش میریخت تا بداند: کار، نه عبادت، بلکه زنجیری است که او را به زمین میبست. مقدمه: کار، نه رستگاری، بلکه تولید ثروت برای دیگران در رمان «ناجی» نوشته نیما شهسواری، کار، نه به عنوان یک ارزش انسانی یا عبادت الهی، بلکه به عنوان ابزاری برای تولید ثروت معرفی میشود. بردگان، از صبح تا شب در مزارع مشغول کار میشوند، عرق میریزند، به میان کوهها، غارها و معادن میروند، و چه بسیاری از آنها که در این راه جان داده و در میان این معادن در خاک مدفون
دیوانگی جمعی: چگونه دین جنون را به فرهنگ تبدیل میکند؟ تصور کنید در شهری زندگی میکنید که همه مردم، با لبخندی آرام و چشمانی خالی، در دایرههایی بیپایان میرقصند. همه و همه، با هماهنگی عجیبی، همزمان میچرخند، همزمان زمین میخورند، و همزمان دعا میخوانند. هیچ کس سؤال نمیکند. هیچ کس نگاه نمیکند. هیچ کس فکر نمیکند. این شهر، شهر “دیوانگی جمعی” است—شهری که در آن، جنون نه یک بیماری، که یک فرهنگ است. فرهنگی که توسط دین ساخته، تغذیه، و تقدیس شده است. در این فرهنگ، عاقل، دیوانه است. و دیوانه، عاقل. از ایمان تا افراط: مکانیسم روانی تبدیل روانشناسی مدرن به ما میآموزد که انسانها در برابر “تناقض شناختی” مقاومت میکنند. وقتی باورهای ما با واقعیت در تضاد است،
مجازات در قانون: ریشهها و مفاهیم پایه در این قسمت از برنامه، به بررسی مقدماتی مفهوم مجازات در قانون پرداخته میشود. این بحث به عنوان مقدمهای برای بررسیهای عمیقتر در ویژهبرنامههای آینده مانند “قلمرو آرمانی” و “جهان آرمانی” در نظر گرفته شده است. ریشههای شکلگیری قوانین و مجازات از زمانی که انسانها زندگی جمعی را آغاز کردند، نیاز به قوانین و مقررات برای حفظ نظم و امنیت احساس شد. انسانها بخشی از آزادیهای فردی خود را به حکومت یا جامعه واگذار کردند تا در ازای آن، امنیت و آزادی گستردهتری به دست آورند. این فرآیند، پایهی شکلگیری قوانین و مجازاتها در جوامع انسانی بوده است. دوگانگی عرف و شرع در قوانین در بررسی قوانین و مجازاتها، دو نگاه
هر واژه، بخشی از یک نظامه.
اگر مسیر ما در آزادی، برای تو سؤالی برانگیخته یا نوری روشن کرده،
میتوانی به صفحه اصلی مقالات بروی و با تمام روایتهایی که در «جهان آرمانی» شکل گرفتهاند روبهرو شوی
از ایمان تا اعتراض، از تردید تا رهایی.
در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز میشود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … میپردازم.
اینجا جایی است که صدای ما تلاش میکند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهامبخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.
آیا به دنبال تجربهای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاههای متنوع هستید؟
آیا علاقهمند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟
پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.
به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد
نیما شهسواری سازندهی پادکست به نام جان است
او شاعر و نویسندهی ایرانی است وی متولد سال ۱۳۶۸ در مشهد است نوشتههای او مشتمل بر ۴۱ جلد کتاب در قالب، آثار تحقیقی، رمان، داستان، مقاله و شعر است اغلب مضامین آثار او پیرامون باور به جان، آزادی،برابری نقد قدرت و خدا و … است
وی از ۱۵ سالگی شروع به نگاشتن و در ۳۲ سالگی تمامی آثار خود را در فضای مجازی منتشر کرده است
دسترسی به آثار او در وبسایت جهان آرمانی به صورت رایگان در اختیار شما است
در دنیای پیچیده و پر ظلمت امروز، “به نام جان” تنها یک پادکست نیست،
به نام جان دریچهای است برای فریاد زدن
برای ساختن جهانی تازه بدور از ظلمهای بیکران
به نام جان سفری است به دنیای افکار و اندیشههای تازه .
اینجا جایی است که سخنان تازهای خواهید شنید و آنچه تابو برایتان ساختهاند را در هم شکسته به نظاره خواهید نشست.
آزادی: بازآفرینی تعریف دوبارهای از آزادی، ما آزادی را با قانونی نهفته به دل آن دوباره میخوانیم تا مردمان خویشتن برگزینند آنچه آزادی خواندهاند
برابری: آنچه در بوق و کرنا لگدمال کردند و گاه به آزادی فروختند و گاه مالکان به چنگ بردند دوباره در به نام جان معنا خواهد شد، برابری که همهی جانداران را در خود خواهد خواند
نقد : دریچههای نقد در دنیای ما بیکران است، ما همه را به نقد خواهیم کشید و هیچ تن مقدس در این دنیای آزاد نخواهد بود، از فرهنگها تا خدا، از ادیان تا باورها، همه چیز در این دالان به بوته نقد سپرده خواهد شد
اگر به دنبال شنیدن ندایی تازه برای تغییر هستید، به نام جان را بشنوید
تمامی آثار نیما شهسواری در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما است،
نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره میتوانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وبسایت جهان آرمانی بدست آورید،
فرای وبسایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرمهای پادکستگیر در اختیار شما است از جمله این برنامهها
فرای برنامههای پادکستگیر شما میتوانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید
برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامهی پادکستگیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید
راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است،
در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوشخراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود
اگر خواستید در تغییر زشتیهای این دنیا همراه ما باشید با اطلاعزسانی به دیگران بزرگترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود
ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم
با تشکر
نیما شهسواری
اثر: نیما شهسواری
مجموعه: پادکست به نام جان
ویژهبرنامه: نقد لیبرالیسم و کمونیسم
قسمت: اول (مقدمه)
در قسمت نخست از ویژهبرنامه نقد لیبرالیسم و کمونیسم، نیما شهسواری با نگاهی فلسفی، اجتماعی و انتقادی، به بررسی دو قطب اصلی جهان معاصر میپردازد. این دو ایدئولوژی، با وجود تفاوتهای ظاهری، در نهایت به «اسارت و بردگی» انسان ختم شدهاند و هر یک به شکلی خاص، آزادی یا برابری را قربانی کردهاند.
شهسواری در این قسمت، این چرخه معیوب را به چالش میکشد و نشان میدهد که چگونه «آزادی به خاری برابری» و «برابری به قتل آزادی» تبدیل شدهاند. این قسمت، مقدمهای است برای ورود به نقد عمیقتر این دو نگرش و دعوتی است به درک فراتر از دوگانگیهای سیاسی رایج.
این بخش نگاهی عمیق دارد به:
این روایت برای کسانی است که به دنبال فهم سازوکارهای پنهان سلطه، خشونت و فقر فرهنگی هستند. اگر از خود پرسیدهاید که چگونه ایدئولوژیها میتوانند آزادی را به ابزار سلطه تبدیل کنند، این قسمت پاسخی تأملبرانگیز برای شما دارد.
شما میتوانید این پادکست را در پلتفرمهای زیر بشنوید:
برای دریافت آثار دیگر نیما شهسواری از جمله کتابها و اشعار، یا مشارکت در تالار گفتمان دیالوگ، به وبسایت جهان آرمانی مراجعه کنید.
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جانپنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی میکنند
جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.