در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
کتاب : دمحمحیسم
عنوان : بخش پنجم
نویسنده : نیما شهسواری
زمان : 18:41
موسیقی :
نامشخص
با صدای : نیما شهسواری
شاه گدایان رها شد، با همت و یکپارچگی هوادارانش بالاخره از چنگال دولتیان جان سالم به در برد و توانست بار دیگر آزادی را لمس کند و در هوای آزاد نفس بکشد، او را بر روی دوش از آن منطقه دور کردند و به سمت مکانی امن بردند که از قبل حواری متمول برایش در نظر گرفته بود
تا این خبر به سوی درباریان مخابره شود زمانی طول کشید و همین امر باعث شد تا پسرک را از این مخمصه نجات دهند و به مکانی امن راه برند، حالا این خبر بزرگ برای درباریان مخابره شده بود،
آنها میدانستند دیگر با یک نفر برای نابودی دست به گریبان نیستند و سیل خروشانی از آدمیان به این باور ایمان آورده و حاضرند از جان و مالشان در راه پیشبرد این هدف آسمانی بگذرند
برایشان خیلی سخت آمده بود تمام وجود درباریان را ترس و وحشت فرا گرفته بود، کلافگی در وجود تک تکشان دیده میشد و از صبح تا شام جلسه میگذاشتند و حرف میزدند، راهکار میدادند تا هر چه زودتر از شر این مزاحمان راحت شوند، میدانستند این سیل خروشان، این یکپارچگی آدمیان سرنوشت سختی برایشان به بار خواهد داشت،
میدانستند که آنان همقسم شده و از هیچ کاری فروگذار نیستند و هر روز در میان هم راهکارهای متفاوتی برای جلوگیری و خاموشی این طغیان به پیش میآوردند
برخی از سازش با پسرک و هوادارانش صحبت کردند، برخی نقشههای مرموزی برای سر به نیست کردن آنان در نظر گرفتند و برخی به اشد مجازات و رفتار قهری با آنان پا فشار بودند
اما این سخنها هیچ سودی نداشت، آنها به راهکار درستی برای مقابله با پسرک و هوادارانش نمیرسیدند،
در آن سو کمی دورتر پسرک و هوادارانش جمع شده و با هم همفکری میکردند، قبل از بردن پسرک در میان آن خانهی امن، حواریون مادر و همسر سرورشان را به آنجا منتقل کرده بودند تا دیداری با هم تازه کنند و به دلتنگیها خاتمه دهند،
با رویارویی مادر و پسرک هیچ احساس افسارگسیختهای شکل نگرفت، آن دو چند ثانیهای به هم نگاه کردند بعد آرام همدیگر را در آغوش گرفتند و دیگر حرفی میانشان رد و بدل نشد
زمانی که زن با پسر روبرو شد، او را در آغوش گرفت و بلند گریه کرد، پسر آرام بود و زن مدام گریه میکرد و خدا را شکر میکرد که بار دیگر پسرک را به او بخشیده است و حالا در کنار هم هستند
این رویدادها رخ داد و حالا حواریون پسرک به دنبال طریقتی بودند تا کلام خدا را در جهان و نزد جهانیان محکمتر و استوارتر از گذشته عملی سازند و این شروع همفکریها و به نتیجه رسیدنها بود،
جو حاکم بر سرزمین بسیار عجیب و متفاوت بود، حالا آدمیان به دو دسته تقسیم شده بودند، آنها که مخالف پسرک بودند و بیشمارانی که در راه و طریقت پسرک گام برمیداشتند
حکومتیان و ثروتمندان تنها فکرشان نابودی پسرک و دار و دستهاش بود و دردمندان و فقیران همه یکدل در کنار پسرک ایستاده و به فکر تغییر بودند، تعداد زیادی که با پسرک دیدار کرده و خود را سرباز راه او میدانستند و اگر عدهای بودند که او را ندیده اما در دل و زبان همیشه از او دفاع میکردند و آمادهی جان دادن در راه خداوندی بودند
در همین گیر و دار بیماریِ مهلکی به جان شهر و روستاهای کشور افتاد، بیماریای که کسی از حقیقتش مطلع نبود، بیماریای که به سرعت پیش میرفت و تمام شهرها و آبادیها را در خود درنوردید و جان بیشماری را گرفت، در آن روزگاران دیر و دور اینگونه بیماریها بسیار شایع بود و هر از چند گاهی پیش میآمد و عدهی بیشماری را میکشت و پس از مدتی خود ناپدید میشد و حال در این روز نامیمون این بیماری به سمت سرزمین پسرک حمله کرد و آدمیان بیشماری را به کام مرگ فرستاد
مردمان شهر، ثروتمندان و فقیران از این بیماری در امان نبودند، از درباریون و حواریون پسرک هم عدهای جان سپردند و در عذاب بسیار مردند، اما بیشتر از هر چیز روحیهی پسرک را اتفاق دیگری تکان داد و متحول کرد
در این شرایط و این روزگاران حملهی این بلای وحشتناک به فاصلهی چند روز از هم مادر و همسرش نیز به بیماری مبتلا شدند و بر روی تخت افتادند و حواریون سرورشان را از خانوادهاش دور کردند تا مبادا به بیماریِ مهلک مبتلا شود،
پسرک سخت افسرده و ناراحت بود، چرا که دو نفر از اعضای خانوادهی دونفریاش را در حال از بین رفتن دید، نمیتوانست حتی لحظهای آرام بنشیند مدام کلافه بلند میشد و به دنبال طریقتی بود تا به سمت مادر و همسر برود، اما حواریون راه را برای او بسته بودند
کلافه بود، با خدا صحبت میکرد، اما لب به اعتراض نگشود لحنش کمی فرق کرد لیکن هیچگاه کلام اعتراضی نگفت اما میشد فهمید که لحنش شاکی است، در تمام این دوران تنها خواستهاش از خدا سلامتیِ آن دو تن بود و این را با لحنی شاکی و عصبی میگفت، تکانها و تشنجهایش گاه بیشتر میشد،
خدا و درونش به او اینگونه پاسخ میداد که اینها آزمون الهی است و تو باید سربلند از آن بیرون بیایی، هرچه خداوند مقدر فرماید همان خواهد شد
پسرک این صداها را میشنید و گاه آرام میشد و گاه عصبانی اما همیشه هر احساسی را درون خود خموش میکرد،
جایی دورتر اما درون همان مخفیگاه مادر و همسرش را بستری کرده و مراقبشان بودند، اما سرور نمیتوانست حتی یکبار هم با آنها ملاقات کند
زن روز به روز احوالش بدتر میشد و کمکم از سخن گفتن و فریاد کشیدن هم آرام نشست و همچون تکهای گوشت آرام و بیجان در تختش آرامید، مادر هم مثال همیشه آرام بود از همان ابتدای بیماریِ خود میدانست در همین روزگار جان خواهد سپرد و گویی با تقدیرش به سادگی کنار آمده است و چندی بعد در انتظار مرگی آرام زندگی را به سر میبرد
تمام روز را در تخت میخوابید و حتی لحظهای هم سخن نمیگفت تنها درون قلبش از خدا طلب مغفرت داشت و همینگونه ساده و آرام به مثال تمام عمرش بر تخت آرامید و جان به جان تسلیم گفت
به فاصلهی چند ساعت دختر هم جان داد او شور داشت و با حرارت بسیار فریاد میکشید و آسمان را به عربدههای بلندش دیوانه میکرد آسمان میغرید و دختر فریاد میکشید و سرآخر در فریاد و عربدههای بیپایانش چشمان را بست و آرام گرفت
این خبر را با ترس و لرز به پسرک دادند
او با شنیدنش بارها فریاد زد، اشک ریخت، اما باز هم اعتراضی نکرد، او بیکس شد اما خدا را داشت و سیل بیشماری هوادار که برایش جان میدادند و شاید همین باعث شد تا آرام شود
پسرک حواریون را در کنار خود جمع کرد و سخنرانی قرایی برایشان ترتیب داد و بلند فریاد میزد،
او به آنها فرمان جهاد داد،
خیلی از اطرافیان او میگفتند باید آرام بود، باید به بیرون مرزها رفت، اما در کمال تعجب همگان پسرک یکصدا یک سخن میگفت و حرفش تنها یک چیز بود:
اتحاد و جنگ با کفار
او بلند در میان حواریون و اصحابش فریاد زد:
این فرمان خداوند بزرگ است، خدا از ما اینگونه خواسته،
جهاد در راه خدا یعنی رستگاری
ما یا در جنگ پیروز میشویم که اگر خواستهی خدا اینگونه باشد شما به ثروت و مکنت و برپایی فرامین خدا خواهید رسید و یا اگر در این جنگ مغلوب شدید در راه خدا شهید خواهید شد، اما بدانید که شهادت نیز به معنای پیروزی است
آری به بهشت خواهید رفت، با مقربان خدا همراه خواهید شد،
جهاد در راه خدا یعنی رستگاری
اگر به بهشت روید از نعمات و حوریان از غلامان و شرابهای خداوندی لذت خواهید برد، شادمان باشید که خداوند قوم شما را در این راه برگزیده است، بدانید که پیروزی نزدیک است
پسرک اینها را گفت و شوری در میان جمعیت شکل گرفت،
آنها میخواستند در راه خدا جهاد کنند، شادمان هلهله میکشیدند و حس جنگ و قدرت در میانشان موج میزد و سرورشان آرام زیرچشمی احساسات آنان را نظاره میکرد،
این شور تمام حواریون و اطرافیان را در بر گرفته بود، آنها آماده بودند تا در برابر مشرکان و کفار بجنگند و در راه خدا جهاد کنند بتوانند راه خدا را در جهان عملی سازند،
این شروع جنگ میان پرهیزکاران و مشرکان بود
پسرک دستور جهاد داده، خودش در جنگها شرکت نمیکرد، اگر شرکت میکرد در گوشهای دورتر نظارهگر بر اعمال پرهیزگاران بود، اما سیل بیشماری از مؤمنان به جنگ با کفار میرفتند و میکشند و کشته میشدند
جنگهای سختی شکل گرفت، باری آنها پیروز یکبار پرهیزگاران پیروز میشدند، اما هیچکدام پا پس نمیکشیدند و هماره در حال جنگ بودند، هربار که در جهادها پیروز میشدند، خداوند باعث این پیروزیها بود و اینگونه مقدر کرده بود و هرگاه شکست میخوردند، پسرک عصبانی و پرخاشگر بر سر یارانش فریاد میزد و آنها را به غیرت بیشتر و جنگ بهتر فرا میخواند
این سیر دراز کماکان ادامه داشت، هر از چند گاهی جنگی سخت و خونین میان کفار و مؤمنان شکل میگرفت و هربار یک پیروز داشت، این جنگها گهگاه پراکنده بود و در هر سویی به هر مکانی از کفار از سوی پرهیزگاران حمله میشد و آنها که یارای دفاع در همه جا را نداشتند شکست میخوردند و این پرهیزگاران را شادمان و جسورتر میکرد اما تمام این جنگهای ریز و درشت در گوشه و کنار باعث نمیشد تا تخت پادشاهی به لغزه بیفتد و این جنگها فقط از سلامت هر دو سمت کم میکرد
پس از این رویدادها پسرک به میان حواریون و صحابهاش آمد و بلند به روی آنها فریاد زد:
جنگ نهایی در پیش است، هر آنچه میتوانید، سلاح درست کنید، آماده باشید، جنگ را بهتر بیاموزید، خداباوران بیایند هر کدام جنگ بلد است به دیگران بیاموزد که خدا فرموده است:
جهاد نهایی در پیش خواهد بود
آنجا که اگر خداوند مقدر فرماید، آنها را شکست میدهیم و قدرت از فرومایگان میستانیم
این سخنرانیِ جسورانه پرهیزگاران را بر این داشت تا به اوامر پسرک و خدا را بیشتر از پیش گوش فرا دهند و گرد هم آیند و آمادهی جنگ سخت با کفار شوند، همهشان با دل و جان و تنها امیدشان پیروزیِ در این جنگ بود و جهاد در راه خدا را بزرگترین رستگاری میدانستند و از گوشه و کنار از پسرک نقل میشد که پیروزیِ نهایی با خدا است
او چندین بار این مطلب را با آنها در میان گذاشت و این خبر گوش به گوش به صحابه میرسید، آنها هم گفتند سرورمان با خدا سخن گفته و خدا فرموده:
این آخرین جنگ با کفار است، این جهاد نهایی در برابر آنها است و در دلشان شور و حرارتی بیشتر از پیش به جریان میافتاد
پسرک ارتشش را سر و سامان داده بود، هرچند خودش فنون جنگی را نمیدانست و از آن اطلاعی نداشت اما در میان صحابه افراد بسیاری داشت که در این رزمایش ید تولایی داشتند،
پسرک با سخنرانی موعظه به آنها روح تازهای میدمید و وجودشان را مالامال از احساس پیروزی میکرد باعث میشد تا قدرتمندتر از دیروز آماده رویارویی و جنگیدن با کفار باشند،
روز نهایی فرا رسید،
جهاد اکبر میان خداباوران و کفار شکل گرفت
در شروع این جنگ پسرک فریاد زد و گفت:
از هیچ نترسید که خدا با شما است
جنگ سختی میان کفار و مؤمنان شکل گرفت، از هر سو به هم حمله میکردند، با شمشیر جان از هم میربودند، صحنههای وحشتناک بیشماری در این جنگ شکل گرفت،
دستهای بیشماری بریده شد، پاهای بسیاری را بریدند و سرها که از تن جدا کردند، کور شدند و خون بر زمین جاری شد، تعداد بیشمارانی جان دادند و بیشتر جانباختگان از میان کفار بودند، زیرا پرهیزگاران با ایمان قلبی در راه خدا میجنگیدند
در این جنگ عظیم آنها توانستند تعداد بیشماری از کفار را به هلاکت برسانند، هر تعدادی هم که از آنان باقی ماند اسیر شد و به دستور فرزند خدا از زیر تیغ گذشته شد،
مردند تا دیگر ارتشی برای کفار باقی نماند و قدرت را تمام و کمال از دست دادند
پس از پیروزی در جنگ سرور پرهیزگاران به بالای سکویی رفت و بلند فریاد زد:
این همان وعدهی خداوندی بود، دیدید که خدا هر آنچه فرموده را عملی ساخت و شما با جسارت و شجاعت توانستید بر این کافران فرومایه پیروز شوید، بسیاری از برادرانتان را از دست دادید، اما آگاه باشید که برادرانتان شهید راه خدا شدند و همیشه زنده هستند و در کنار خداوند روزی میخورند
خداوند عزت در این جهان و جهان آخرت را به شما هدیه خواهد داد
در میان جماعت شوری برپا شد و همه یکصدا فریاد
خدا بزرگ است سر دادند
فرزند خدا لبخند رضایتی بر لب زد و اعلام پیروزی خویشتن و نابودی کفار را سر داد
او را بر دوش گذاشتند، پیروزمندانه به سوی شهر و میدان اصلی رفتند، درباریان و حاکمان که میدانستند ارتششان شکست سختی خورده از خانه و کاخها بیرون آمدند و در برابر سرور گدایان به زانو در آمدند و طلب مغفرت کردند
پسرک بر دوش پرهیزگاران وارد شهر شد و به میدان اصلی رسید و جماعت کفار را دید که برای آمرزش به پیش آمدهاند
رو به جماعت اینگونه گفت:
شما به درازای عمر در برابر خدا قد علم کردید و فریاد مخالفت با او را سر دادید، در صورتی که میدانستید حق و باطل در اختیار خدا است و پیروزی همیشه در رکاب او شکل خواهد گرفت، اما باز هم از این بزرگی دوری جستید
خداوند بزرگ، آمرزنده و مهربان است، بدانید او امروز به برکت این پیروزی شما را بخشیده، اموالتان در اختیار پرهیزگاران قرار خواهد گرفت لیک جانتان در امان است،
خداوند کریم شما را بخشیده و میتوانید در پناه او زندگی کنید
در میان صحابه دو دستگی بود، برخی از این بخشش شادمان و تعدادی از این کردهی سرور ناراحت بودند، اما طعم پیروزی آن قدر شیرین بود که همه یکصدا تمام این اتفاقات را به فراموشی سپردند و پادشاه گدایان بر دوش پرهیزگاران به پیش رفت
او را در میان قصر بردند، لبخند رضایتی بر لب داشت و زیر لب زمزمه میکرد
من فرزند خدا هستم
در میان قصر بر تخت سلطنت نشانده شد و سرمست و مغرور فریاد زد:
خدا بزرگ است
و جماعت این را بلند تکرار کردند.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
شما با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در پیشبردن اهداف ما برای رسیدن به جهانی در آزادی و برابری مشارکت کنید
وبسایت جهان آرمانی بستری است برای انتشار آثار نیما شهسواری به صورت رایگان
بیشک برای دستیابی به این آثار دریافت مطالعه و … نیازی به ثبت نام در این سایت نیست
اما شما با ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در این بستر نگاشتههای خود را منتشر کنید
این را در نظر داشته باشید که تالار گفتمان دیالوگ از کمی پیشتر طراحی و از خدمات ما محسوب میشود که بیشک برای درج مطالب شما بستر کاملتری را فراهم آورده است،
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.