
در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
کتاب : دمحمحیسم
عنوان : بخش ششم
نویسنده : نیما شهسواری
زمان : 22:22
موسیقی :
نامشخص
با صدای : نیما شهسواری
پسرک حالا پادشاه بلامنازع سرزمین خویش بود، با حمایت مردم او به تخت نشسته و اریکهی قدرت را به دست گرفته است، هیچکس در سراسر سرزمین یارای مواجهه با او را ندارد و همه و همه از ریز تا درشت آدمیان بر جایگاه والایش احترام میگذارند،
آری او پادشاه این سرزمین شده است، شاید کمی پیشتر کسی فکرش را هم نمیکرد که روزی در این سرزمین همین پسرک که جایگاه اجتماعی کوچکی داشت تا این حد بزرگ شود.
اما خود همیشه اینگونه میگفت:
من فرزند خدا هستم و والاترین جایگاهها از آن خدا و فرزندش خواهد در تمام اعصار خواهد بود
این اتفاق بزرگ در شهر و دیارش افتاد و همهی اینها باعث شد او مرگ مادر و همسرش را به فراموشی بسپارد و حتی لحظهای هم به یاد آنها نیفتد،
حال مالامال وجودش حس قدرت و فرمانروایی بود، به هیچچیز جز پادشاهی و عملی کردن دستورات خداوند فکر نمیکرد و هر لحظه منتظر فرمانی از سوی خداوند بزرگ جهانیان بود،
پس از این حمله و پیروزی پرهیزگاران همانطور که از چندی پیش پسرک قول داده بود دستور داد تا اموال ثروتمندان غارت شود و آنها تنها جان سالم از این معرکه به در ببرند و تمام ثروت آنها میان پرهیزگاران تقسیم شود و اینگونه بود که پسرک دستور غارت و به غنیمت گرفتن اموال کفار را داد،
پرهیزگاران شادمان با شمشیرهایی آخته در دست در میان شهر جولان میدادند، به خانهی متمولان وارد میشدند و هر آنچه میخواستند به یغما میبردند، حتی بعضی از آنها را از خانه و کاشانه بیرون انداختند و خانههای آنان را غصب میکردند،
در این بین بیشتر ثروتمندان بیهیچ دفاع و شکایت تن به غارت و یغما میدادند و با پرهیزگاران کنار میآمدند، اموالشان را به آنها میبخشیدند و از خانههایشان بیرون میرفتند به سودای آنکه بتوانند چند صباح دیگری نیز زندگی کنند، اما از میان آنها کسانی هم بودند که اینگونه آرام و خاموش نمانند و در برابر پرهیزگاران ایستادگی کنند، از این رو بود که با آنها درگیر شده و از خویشتن و خانواده، مال و اموالشان دفاع کردند و در راه این دفاع به سختی جان دادند.
پسرک فرمان داده بود تا تمام اموال ثروتمندان و درباریان به غنیمت گرفته شود و به ثروتمندان دستور داده بود که اگر میخواهید زنده بمانید در برابر مردان خدا نایستید
او و خدا به مؤمنان این قدرت عمل را داده بودند تا اگر ثروتمندان از خود دفاع کردند آنها را به هلاکت برسانند و همین دروازهای شد تا بسیاری از ثروتمندان در همین به غنیمت گرفتنها جان خود را از دست بدهند
باز هم به سختی جنگهای سختی میان مؤمنان و کفار شکل گرفت، اما نه این بار در میدان جنگ که در خانههای کفار و در دل حریم و حرمتشان و تلفات بسیاری هم داد،
خود پسرک سهمش از این غنیمت گرفتنها همان قصر درباریان بود، قصر بزرگ و عظیم با سقفهای بسیار بلند و طلاگون، تختهای بزرگ و ثروتی انباشته در خزانه
تمام سهم پسرک از این جنگ و پیروزی در راه خدا همین بود، حالا او صاحب قصر پادشاهی و این تخت بزرگ قدرت بود
کسی بود که او را همه فرزند خدا میخواندند و کس دیگری جز او در این جهان پسر خدا لقب نگرفت، او یکهتاز این قدرتمندی در میدان شهر بود و شاید برخی او را خدا نیز خواندند.
بالاخر هر چه در شهر و از آن ثروتمندان بود به دست پرهیزگاران غصب شد و به یغما رفت و حالا در این شهر باستانی مؤمنان ثروتمند شدند و اینبار ثروتمندان بیسرپناه زندگی کردند و این هم شروع تازهای از گذشتهی آدمیان بود
بعد از این اتفاقات، تاراج اموال و ثروت هنگفت بدست آمده برای پرهیزگاران هنوز انقلاب پسرک نوپا و جوان بود، از این رو ترس بسیاری میان خودش و یارانش دیده میشد، هر روز به کنار هم مینشستند با هم حرف میزدند، بسیاری از شایعات پراکنده شده میان مردم را بازگو میکردند که آنها از قدرت نهفته میان درباریان و ثروتمندان حرف میزدند و باور داشتند از شایعات اینگونه بر میآید که آنها ساکت نمانده و هر لحظه احتمال توطئهای در کار است
آنها در خارج از سرزمینها در حال تدارک ارتشی عظیم هستند تا در فرصت مناسب به سوی پرهیزگاران هجوم بیاورند و قدرت سابق و ثروتهای از دست رفتهشان را باز پس گیرند
این شایعات میان آدمیان نشر و نمو بسیار داشت همهی اینها را صحابه میشنیدند اما حقیقتش را کسی نمیدانست
آیا این درباریان قدرتمند و ثروت دیروز، حالا که دیگر هیچ قدرتی نداشتند و ثروت از دست داده و تمام لشگریانشان در میدان نبرد از بین رفته بودند میتوانستند کمی بعدتر باز هم ارتشی بیهیچ جیره و مواجب گرد هم آورند؟
این صحبتها میان دربار و بر تخت پسرک هم بسیار داغ و آتشین بود و در همین موقع پسرک به سختی تکانهایی خورد، عرق تمام وجودش را گرفت، چند باری از جای برخاست اما بیرمق دوباره به تختش بازگشت و در همین احوالات منقلب رو به جماعت جان و دل گوش فرمود:
خداوند بزرگ است،
خدای آسمانها از نقشههای شوم این پلیدان با خبر است،
او فرمود:
اینها در حال تدارک برای جنگ با ما هستند و در سر، نقشههای شومی میکشند باید بر آنها پیشدستی کنیم، باید یک به یک آنها را به کام مرگ بفرستیم که خون آنها حلال است، باید که این کافران را به خاری به قتل برسانید و نگذارید دیگر قدرت بگیرند
پسرک سخنان را مطرح کرده بود و همانهایی که چندی پیش مالامال از ترس بودند حالا پر شور و حرارت فریاد میزدند:
خدا بزرگ است
و با شوری مثال نزدنی به فکر تحقق این فرمان آسمانی بودند،
کافران را به خاری به قتل برسانید
این جمله در گوش چه بسیاری از مردمان که حال مؤمنان لقب داشتند هماره زنگ میزد و چه فرجامها که نساخت
جماعتی که چندی پیش با آمدن پسرک بخشیده شده اما مال و مکنتشان به یغما رفته بود حال خونشان حلال بود و این فرجامی که خدا و فرزندش برای آنان در نظر گرفته بودند
حواریون و صحابهی قسم خورده و درجهی اول پسرک دورش را گرفتند و اسامیِ بلند بالایی از تمام کفار برای او جمع کرده و قرائت کردند، از آن سیل بیشماری که در گذشته قدرت داشتند و حال در فلاکت و ترس اسیر مانده فقر سراسر زندگیشان را فرا گرفته بود تقریباً همه در بین این اسامی جای داشتند، نام تمام درباریان و ثروتمندان در آن بین بود و اگر هم کسی از قلم افتاده حتماً کمی پیشتر در به غارت بردنهای اموال کشته شده بود.
این اسامی در اختیار پسرک قرار گرفت و او پس از در میان گذاشتن نام آنها با خداوند فرمان قتل همهشان را صادر کرد و اینگونه بود که پرهیزگاران به آرامی و در خفا یک به یک آنها را از زیر تیغ گذراندند
پسرک تأکید کرده بود آنکسانی که در دستگیری و محاکمهی او دست داشتند هر کجا که دیده شدند به خاری به قتل رسانده شوند حتی اگر خود را به پردههای خانه خدا آویختند
در خیابانی خلوت از پشت به آنها خنجر زدند و در خانهشان شبانه به بالینشان آمدند و سر از تنشان جدا کردند و به ندرت در جایی شلوغ با جنگ رو در رو آنها را که به پردهها خویشتن را آویخته بودند به هلاکت رساندند
و اینگونه بود که از درباریان و ثروتمندان گذشته هیچکس به جای نماند و یک به یک آنها از زیر تیغ خداوند و فرزندش گذشتند،
با کشتن گذشتگان این انقلاب نوپای پسرک قدرت بیشتری گرفت، خبر این قتلهای دنبالهدار در میان مردمان شهر و دیار میپیچید و همه باعث و بانی این قتلها را میشناختند و به دل ترس راه میدادند، پر از وحشت تمام وجودشان اطاعت از اوامر خداوندی بود
میدانستند حتی اگر لحظهای از فرامین خدا سرپیچی کنند سرنوشت سختی در انتظارشان است و اینها باعث شد که پسرک زهرچشمی از همهی مردمان بگیرد و میخ این انقلاب را قدرتمند بر پیکرهی این شهر سوخته بکوبد
حالا دیگر انقلاب به بار نشسته بود، قدرت تام در اختیار پسرک و هوادارانش بود و زمان آن رسیده بود تا فرزند خدا قوانین پادشاه عالم را بر زمین این دیار عملی سازد
هر از چندگاهی تشنجهایی به او دست میداد، پیشانیاش غرق عرق میشد و در همین میان قوانین تازهای از خدا برایش قرائت شده بود و او وظیفهی عملی ساختن و به کرسی نشاندن اینها را داشت، قوانین صفت و سختی که این شریعت خداوندی را کامل میکرد و برای هر کرده و نکردهی انسانها قانونی وضع میکرد آن هم از آسمان و پسرک تمام اینها را از خداوند درون و بیرون و در آسمانها میشنید و یک به یک اینها تبدیل به قوانین عملی در کشور میشد
قوانینی که خداوند بزرگ برای تمام اعصار زندگی انسانها وعظ فرموده و باید که همهی آدمیان از روز ازل تا ابد آن را عملی سازند
مثلاً از سوی خدا اینگونه به او وحی شد:
اگر کسی مال دیگری را بدزدد حکمش بریدن دست خواهد بود، اگر باز هم این کار را تکرار کرد پای مخالفش را ببرید و اگر باز هم به همین رویه زندگی را گذراند او را به زندان ابد بفرستید و اگر در زندان هم مال دیگری را ربود باید که او را بکشید و سر از تنش جدا کنید
اینها از سوی خدا به فرزندش وحی میشد و او اینها را به قوانین کشور مبدل میساخت و همگان مجبور به اطاعت بودند
یک به یک قوانین بیشماری برای مردمان قرائت شد، لیست بلند بالایی داشت و تقریباً آنها به فراخور اتفاقات در کشور گفته میشد، مثلاً وقتی شخصی به خدا باور نداشت و علیه فرزند خدا طغیان و صحبت کرده بود از سوی پسرک نام خاصی میگرفت و حکم از آسمان یکبار دست و پایش و باری گردنش را بریده میداشت و اینگونه پیش رفتند و بدین طریقت قوانین از سوی خدا بر زبان پسرک جاری شد، اینها شریعت این دین و انقلاب را پایهگذاری کرد
تعداد این قوانین بسیار زیاد بود از سنگسار کردن زن زناکار تا قصاص چشم و دست و پا و سر بریدن کافر و مشرک همه و همه قوانینی بود که به فراخور اتفاقات در کشور از سوی خدا بر زبان پسرک جاری شد،
قوانینی محکم استوار ابدی و الهی
از نظر برخی بسیار وحشیانه بود و بعضی آن را لازمهی نظم بر جهان میدانستند، یکی از این قوانین مجازات این بود که هر کیفری در ملأعام و در میدان اصلی شهر انجام شود که این هم برای جماعتی تبدیل به تفریح و وقتگذرانی شد و برای بعضی مایهی نفرت و اشاعهی ظلم
چندی از این انقلاب تاریخی گذشته بود، حالا پسرک صاحب قدرت و پادشاه بود حرفش حتی برای لحظهای هم به زمین نمیماند و هر امر و فرمایشی بلافاصله اجرا میشد، چندی بود که حتی لحظهای هم به یاد و مادر و همسر نیفتاده بود، آنقدر مشکلات اداره کردن آدمیان و این چوپانی برایش سخت بود که تمام زمانش را در همین راه میگذراند و حتی ثانیهای هم به آنان فکر نمیکرد
پسرک صاحب قدرت اولین و قدرتمندترین شخص جامعه دلش زندگی کردن و لذت بردن هم میخواست، این احساسات تازه یکباره برایش اتفاق افتاد آن روزی که یکی از زنان شهر را دید، وقتی چشمش به چشم او افتاد هوش از سرش پرید و قلبش با سرعت بیشتری زد و تمام وجودش نزدیک شدن به او برای لحظهای لمس کردن آن زن زیبا بود
حتی شایعاتی از آن روز هم در میان آدمیان نقل بود که با دیدنش زمین هم به سخن آمد و تمجید آن همه زیباییاش را کرد، خلاصه او را دید و احساسی را تجربه کرد که حتی لحظهای هم تا آن روز به آن دست نیافته بود و فقط کمی از آن احساس را از دیرباز به خاطر آورد
آن حس هم از همین دست بود اما خیلی کم جانتر و بیرمقتر، حالا ضربان قلبش به شدت میزد، وجودش عرق میکرد و با تمام وجود میخواست با او باشد و به او نزدیک شود،
نام او را جویا شد، زن که او را میشناخت با حرارتی چندین بارِ نامش را گفت و همین شروع تمام روزگاران تازهی پسرک بود،
او را شناخت و فهمید که همسر یکی از نزدیکانش است و تنها به دل یک چیز را میخواست، آن هم وصال با او بود
باز با خدا سخن گفت، عرق ریخت و تشنج کرد، زن را از مردش جدا کرد و چندی بعد با هم در یک خانه و کنار هم با خدا سخن گفتند و این شروع گر لذت طلبیهای پسرک بود
او دیگر از معاشرت با زنان خسته نمیشد، دوست داشت از این بیشهزار پرگل و این گلهای زیبا که هرکدام رنگ و بوی خاصی را داشتند گلی بچیند، آنها را در آغوش بگیرد و این شروع خلوتهای تازهاش با خدا بود، حالا پسرک به میان هر جمعی که میرفت هرکسی که به دیدنش میآمد احتمال به وجود آمدن همان احساس درونش به گوش میرسید و هربار این زنگهای آشفته از غلیان احساسات را با تمام جان و تن لمس میکرد
از بسیاری خوشش میآمد، آنها را دوست داشت با آنها وصلت کرد و شاید یکی دیگر از این اتفاقات بزرگ هم روزی بود که به خانهی دوست قدیمی و یار وفادارش رفته بود همان متمول گذشته
آنکس که از روزگاران نخست با او همراه شد و در تمامیِ این مراحل به او کمکهای بسیار رسانده بود، حالا او هم دارای جاه و مقامی بود، جز درباریون به حساب میآمد و بسیار قدرتمند بود،
سرور تمام آدمیان در خانهاش بود، متمول دختر کوچکی داشت، برخی پنجساله، ششساله و بعضی او را هفتساله میدانستند، هنوز آن قدر کوچک بود که با عروسکهایش بازی کند،
اما سرور او را دید و همان احساس، همان تپشهای قلب به سراغش آمد،
به دوستش فرمود:
من دخترت را به همسری برگزیدم
این را گفت و حیرت دوست را نظاره کرد،
او هیچ نتوانست که بگوید فقط چند باری از سن پایین دخترش گفت و اینگونه پسرک فرمان داد تا از این پس دختران را از نهسالگی حلال بدانند و بتوانند با آنها نکاح کنند
همینگونه شد که تا نهسالگی سرور، برای به دست آوردن دختربچه صبر کرد و بعد از آن به وصال دختر و دخترها درآمد و چه دخترها که در آینده هم به وصال پسر و پسرکهای پنجاه و شصتساله در آمدند
نقل است که بعد از رفتن او در آن روز مرد متمول ساعتها گریه کرد و ناله و فغان سر داد اما آخر هم کسی ندانست از شادیِ این وصلت است یا فکر بر جان کوچک فرزندِ درماندهاش اما مهمتر از همه این بود که کسی یارای مقابله با فرزند خدا را نداشت، باید اوامر و فرمایشاتش هر چه که بود مردمان عملی میساختند و از خدا میهراسیدند که فرزند و سرور جهانیان اینگونه با خدا خلوت کرده و از او چیزها شنیده بود که کسی جز این روح قدسی و بلندمرتبه توان شنیدن نداشت و امر امر خدا و فرزندش بر زمین بود.
قوانین خداوند بر جهان جاری و ساری بود، پسرک قدرتمند بر تخت مینشست، فرمان به هر کاری میداد، زنان بیشماری را به عقد خود در آورده بود، حکمهایی بیشماری جاری میکرد، قضاوت میکرد
زنی را به سنگسار محکوم میکرد و دستور میداد در میدان شهر او را تا گردن به زیر خاک مدفون کنند و تعداد بیشماری از مردمان جمع شوند و سنگ بر دست بگیرند به جان در خاک ماندهی او سنگ بتازند و این شروع افسانهها و وحشیگریها بود
سرور فرمان قتل صادر میکرد، خونهای بسیاری به زمین ریخته میشد
درونش صدایی رسا فرمان میداد
اینها احکام خداوندی است و گناهکاران باید که جزا شوند
من فرزند خدا و عادلترین مردم در جهانم
قضاوت از آن خدا و فرزندش پاکش بر زمین است
و ندای درونش فریاد میزد که پرهیزگاران، صحابه و حواریون پاکترین انسانها در طول تمام اعصار تاریخ بشریت بوده و خواهند بود
و پسرکی که فرمان داده بود تا همیشه برای رضای خدا آدمیان قربانی کنند و در روزی مشخص انسانها هزاران حیوان را سر بریدند و خونهایشان را به زمینها ریختند و در برابر خانهی خدا دریایی از خون بپا کردند و پادشاه سرمست از رضایت خدا گفت
و از این گفت که رهایی و پیروزیِ آنها در همین راه و طریقت خدا است
وضعیت مملکت، به واسطهی کمتر کار کردن آدمیان و بیشتر زمانها در راه خدا عبادت کردن سخت شد و فقیرتر شدند، کمکم همه و همهی مردمان به فکر فرو رفتند، تعداد زیادی دور هم نشستند و از روزگاران پیشتر حرف زدند،
از آن روزهایی که آرامش بیشتری داشتند، روزهایی که بهتر میتوانستند زندگی کنند و عذاب کمتری میکشیدند، از عمر این انقلاب زمان زیادی نگذشته بود اما مردمان بسیاری از این شرایط و روزگار فعلی خود ناراضی بودند و به فکر گذشته افتاده و طالب همان روزهای پیشتر بودند
حتی برخی به پسرک شک کرده بودند و او را شهوتران میدانستند، بالأخص آن دو اتفاق اختیار کردن همسر یکی از همراهانش و به عقد در آوردن فرزند خردسال یار دیرینش، اینها باعث شده بود تا مردمان بیشتر به او مظنون شوند و بیشتر او را نالایق بدانند
و پسرک در تمام این روزها در میان قصرش با زنان بیشماری در حال فرمانروایی بود و هر از چند گاهی از خدا کلامی را جاری و ساری میکرد به شدت عرق میکرد و تشنجهای و گاه و بیگاهش نشانی از فرمانی از سوی خدا بود و هر کلام او فرمانی به طول تمام اعصار تاریخ بود.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021-2023 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
شما با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در پیشبردن اهداف ما برای رسیدن به جهانی در آزادی و برابری مشارکت کنید
وبسایت جهان آرمانی بستری است برای انتشار آثار نیما شهسواری به صورت رایگان
بیشک برای دستیابی به این آثار دریافت مطالعه و … نیازی به ثبت نام در این سایت نیست
اما شما با ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در این بستر نگاشتههای خود را منتشر کنید
این را در نظر داشته باشید که تالار گفتمان دیالوگ از کمی پیشتر طراحی و از خدمات ما محسوب میشود که بیشک برای درج مطالب شما بستر کاملتری را فراهم آورده است،
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.