مرتجعتر زِ شما جام جهان دارد باز؟
جمع انسان که شما برده درون هر غار
صحبت از فسق و فجور است، صحبت صد من غاز
صحبت از مدخل و صد غسل و طهارت انباز
از دل آمیزش انسان به تو حیوان از داد
حُرم و مکروه و نجس جام جهان شرمت باد
به دل آذین خیانت عدل و صیغه بر باد
هرزگی قلب به دین و همه هیهات از داد
وای دیوانهتر از گویش و دیوان مضراب
همه چی حل شد و در دام خلأ او افتاد
سرکشی در دل تخت نفران صد فریاد
تخت یزدان شده نابود در این وهم شاد
مالش طفل صغیر و کشف اسرار از ذات
شرم از ما به جهان مانده نسان بد ذات
خوردن ادرار حرام است و به مدفوع او شاد
این همه ظلم همه جام در ادرار از باد
حکم هر کار زِ سفیهان تو بگو تب پر تاب
نور یزدان به جهان آیت کشتار از ذات
مرتجعتر به دلش معنی و او را معناست
شیخ معنیگر این واژه و واژه خوانا است