Logo true - Copy

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

وتن

راهی برای دریافت، تماشا و شنیدن اثر صوتی وتن، داستانی از نیما شهسواری
به اشتراک‌گذاری لینک دانلود مستقیم این فایل صوتی در شبکه‌های اجتماعی:

مشخصات اثر

عنوان : وتن

کتاب : سبوعیت

نویسنده : نیما شهسواری

زمان : 22:22

موسیقی :

نامشخص

با صدای : نیما شهسواری

متن اثر

چرا این جهان جایی برای زیستن ما در خود ندارد؟

چرا ما را در خود جای نداده است؟

آیا این جهان بزرگ مادر همگان است؟

مام وطن، ما را به کدامین دستان سپرده است؟

وطنم و تنم را پاره پاره کرد،

تلخی مرگ را به جانم روانه کرد،

وطن چه کرده‌ای با آنچه فرزند تو بوده است؟

چه به من عطا کرده‌ای از آنچه خاک من بوده است؟

تو را پدر و مادر من خواندند بی‌شک تو همانی که آنان خواندند، آخر تفاوتی میان کردارتان نبود، هر دو به یک چوب مرا از خود راندید

چه بود مگر در میان این جان لاجور من چه بود که این‌گونه بر من تاخته‌اید؟

آری تمایلاتم با شمایان تفاوت کرد، من زن بودم و زنان را به جان طلبیدم، یا مرد هستم و مردان را به خود راه داده‌ام، آخر مگر همه‌ی دنیای ما در میان همین شهوت‌ها نهفته است؟

در میان روز، ماه و سال بنگر و خود به قضاوت بنشین که چگونه همه‌ی دنیا را میان همین آلت و هم‌خوابگی‌ها تفسیر کرده‌اند

بی‌شک اینان همه‌ی زندگی‌شان در میان همین طاعت و عبادت‌ها است،

شهوت‌رانی‌شان عبادت است؟

ستایش است؟

اینان به آلت سجده می‌برند؟

شاید آن‌ را قبیح و کریه و شرمگاه می‌دانند تا کسی به آن نزدیک نشود؟

نمی‌دانم، اما مرا به چوب راندند و تنم را پاره پاره کردند،

یاد تلخی و سوزش شلاق‌هایتان در سرم جوانه کرده است، مرا می‌رویاند، هر بار تکه‌ای از گوشت تنم را به دستانم داده‌اید، چرا که آلت بر آلت زنی نهاده‌ام، نخواستم با مردی بخوابم و خود را به اختیار او واگذارم

آخر دیوانگان شما چه دیده‌اید در خود که همه چیز را مالک شده‌اید؟

از جهان تا تک تک موجودات، شما چیستید و کیست آن کس که شمایان را خلیفه خوانده است، این چه جسارتی است که در وجودتان لانه کرده است، از کجای این‌گونه قبیح شده که سر بر حریم دیگران فرو برده‌اید،

هم‌خوابگی‌ها را مهار می‌کنید و آنچه خود طالب آن هستید را راه جهان می‌پندارید

راستی برای زدن شلاق بر جانم شاهدی بود که همه چیز را دیده است، او از اینان بود و اینان او را بر این کار گمارده‌اند، این فلسفه‌ی سر در گریبان دیگران بودن اینان را آفریده است،

آری اینان در آمدند تا نه خود و نه دیگران هیچ تن زندگی نکند،

مهر و عشق را به حصار باور آلوده در آورده‌اید و بر آن فخر می‎‌فروشید

وطن و مادر هر دو به یک نام مرا خواندید، هرزه نام دار جهان شمایان منم

اما بی‌شک تفاوتمان در چیست آیا تو از سر عشق به آغوشی در نیامده‌ای؟

آیا تو خود را از باکرگان می‌خوانی آیا به حماقت آنان آلوده شده‌ای که تن را باید محفوظ داشت و بر آنچه وجود است لعنت فرستاد، یا تو پاسخ مهر را به آغوش آتشینت داده‌ای مادر

شاید اینان شما را از مهر تهی کردند که این‌گونه همه چیز را به وظیفه بدل کردید و حال از دنیای مریضتان می‌شرمید حاصل هم‌خوابگی زنان در آغوش زنان چیست، مرد در آغوش مرد چه بر دنیای داده است

مادرم راست می‌گوید، او همه‌ی حقیقت را به نزد خود فراهم آورده است، او و هم‌خوابگی‌هایش به جهان افزود تنی را که بدرند، نه جهان که هیچ، خود خویشتنش را بدرد، او برای پاره پاره کردن جانم مرا آفرید

چه نزدیک ندایتان به گوشم که هر دو از نطفی برابر به جهان آمده‌اید، آری هر دو به یکصدا و با یک لحن سخن می‌گویید،

این دگر سخن نیست، تنها فرمان است

شما به فرمان عادت کرده‌اید و باز فرمان میرانید

 اما من از آن فرمان‌برداران پست نبوده‌ام

آری من آنم که اگر مهرم بر دل زنی بود او را به آغوش کشیده‌ام بی آنکه نظم بیمار شمایان را بخوانم، بی آنکه سر در برابر کثرتتان فرود آورم

به ازدیاد خود ببالید که بی‌شک همه چیز را در میان همین زایش بی‌تدبیر فرا خوانده‌اید

با هم همان درد آلوده را تکرار کنید و همان مرگ تکرارها را فرا بخوانید و باز زایش کنید

باز از همان زایش خود مدد گیرید و برنهان بتراشید که این هم آغوشی بی حاصل و عبث است

مهر نزدتان بی مهر است، همه چیز را به بی نامی خود آلوده کرده‌اید، شمایان در این پوچی جهانتان هر ارزش را بی ارزش خواهید خواند و چه خواهید دانست از آن هم آغوشی آتشین دو زن که دنیا را در خود دیده‌اند

ندیده‌اند، شما را چه سود و زیان که آنان به هم آغوشی هم در آمده‌اند؟

تمام دنیا را در میان همین جستن‌ها تلف بردید که کسی از دورتری مدام برایتان خواند شما حق بر زمینید

و حال بر من می‌خوانند، می‌خواند آن پدر که حرام‌زاده مرا دیده است، او مرا از تخم و ترکه خود نمی‌داند، مادر را به تهمتی خواهد راند که او ولد زنا است، مادر فریاد کنان بر سر و صورتم خواهد کوفت که بی عفتی من بی عفتی او را خوانده است، ای وای که چه دنیای مریضی ساخته‌اند این بیماران به فرمان آن بیمار در آسمان‌ها

باز می‌خواند و اینان می‌خوانند و آن شاهد در کمین است تا بوسه‌ی مرا به چشم ببیند، آنگاه که عرش خداوندی به لرزه در آمد به هر بار کوفتن شلاق بر پشتم استحکام خواهد دید این تخت پر ظلم و جنایت به جنایتی دیگر

وطنم، بی وطنم وطنی ندارم و همه چیز در میان همین لاشه اسیر مانده است، این تن لاجان را از دل کوه‌ها عبور داده‌ام، آری به میان تیرها رفته‌ام، دریا را پیموده‌ام، خطر را خریده‌ام من بی وطن در جستجوی وطنی برآمده‌ام و حال خانه‌ای تازه منزلگاه من است

دیگر مادر نیست تا به زخم بخشکاند، دیگر پدر نیست تا به زخم زبان مادر را به جایگاه دیوانگان بکشاند و دیگر تو نیستی تا به هم آغوشیمان تخت بلرزانیم، شلاق بچرخانیم، نگاه برقصانیم و دنیا بخشکانیم

دیگر هیچ کس نیست جز نگاه آلوده‌ی مردمان

دیگر هیچ تن نیست جز زخم زبان غربتیان

آنان می‌خوانند، ما را آواره می‌دانند، ما را به تمسخر می‌خشکانند، وای آنان ما را بیرون خواهند فرستاد

ما را باز خواهند فرستاد، به ما نگاه خواهند کرد، شاید از ما کام بگیرند که بی پول و رونق جای در جهان نیست که زیستن را آسوده دارد، آنان برای بهره جستن خدا را نا خدا خواهند کرد، آنان دنیا را دگرگون خواهند کرد تا کام گیرند از آنچه لذت است، آلت و لذت را با هم و در کنار هم پرستیده‌اند، نه بالاتر از آن، آنان اگر به آلت سجده بردند چون میدان آنان در دل لذت بود، عاملیت لذت را پرستیده‌اند و حال من بی آنکه ذره‌ای مهر را طلب کنم زیر دیوانه‌ای لذت پرست فریاد می‌کشم

تن می‌فروشم، وطن و تنم را خریده‌اند و تنم را فروخته‌اند و وتنم را دریده‌اند

بی وطن مانده‌ام

این تن دریده را گاه به سودای لذت دریدند و گاه به نجوای قدرت

ای وای که چگونه دوره‌ام کردند، چگونه به استقبالم آمدند، آمدند تا نشان دهند شهر آنان شهر بی عصمتی و بی عفتی نیست،

عرش لرزان خدا آنان را فرمان داد یا یادواره‌هایی از دوردستان که بر آنان می‌خواند، وجود مردان زن نما و زنان مرد نما دنیا را به هلاکت خواهد رساند پس آنان بر آن شدند تا مرا هلاک کنند

و تنم را دریدند

بدر و بشکن، استخوان‌ها را در بیاور و به برون بریز، دگر چیزی از آن نمانده و حال باید که پاره کنی، باید هر چه عقده در دلت مانده است را به جان من وا نهی و آرام بنشینی، بدر تنم را بدر و پاره پاره کن

مشت‌ها به سنگ بدل شد و شلاق به چوب‌ها،

مردی از دور آمد تا با بلوکی سیمانی وجود لاجانم را به لاشه بدل کند،

کوفت، اما باز صدای شکستن استخوان بود، باز شکست مرا و رهایی نداد

دوباره بشکن، دوباره پاره پاره کن، بدر و هیچ مگذار که لایق دریدن خوانده‌اند این جان را

اما همه در این شهر برای دریدن نیامدند، برخی آمدند و به ناتوانی ما تن را دریدند، برخی به قدرت دریدند و حال آمده‌اند تا به تدبیر و حکمت باز هم بدرند

دوره‌ام کردند بر من خواندند که باید یک جنس را برگزینم یا از زنان باشم و یا از مردان،

مرا به حال خود رها کنید، من از شمایان نیستم به نظم شمایان نیستم این چه دیوانگی است که همه را افسار شده نزد خود می‌خواهید، این فرمانبری را که به شما آموخته است که فرمان دادن آیین و نافرمانی اجتناب و راه نداشت و حال فرمان می‌دهید

قصاب آورده‌اید او آمده تا مرا ختنه کند، آمده تا آلتم را ببرد، آمده تا آلت به جانم بکارد و زین پس مرا نام تازه‌ای نهد وای آمده‌اند تا مرا دگرگون کنند، آمده تا از من تازه انسانی پدید آورند

در خواب دیدم آن ماشین کشت را که آدمیان ساخته‌اند، همه را به خود می‌بلعید، همه را در خود فرو می‌داد و برابری با دیگران می‌ساخت، اینان از تغییر بیزارند و این‌گونه همه را یکسان خواهند کرد،

در خواب دیدم که همه را به آلتی یکسان بدل کردند، همه را به یک شکل ساختند و این‌گونه همه یکتا شدند مرا نیز به آن ماشین سپردند اما من تاب یکسان بودن نداشتم

مرا به باد تغییر تکان داد، من از اینان نبودم و به نظمشان در نیامدم، باد به جانم دمید و مرا از آن دیار نفرین شدگان دور کرد، خود را به دستان باد سپردم، بر او خواندم مرا وطنی ببرد دورتر از دیوانگی‌ها او مرا برد و خواند به بهترین خانه‌ی بشر تو را منزل خواهم داد تا از آنان باشی و در کام آنان فرو روی

بهشت موعود

آرمان شهر

مدینه فاضله

آنجا که انسان حاکم بود

قانون آدمی حکم فرما و هر چه از تعصب خوانده بودند را به دور خواندند و مرا وطنی از آنان فرا خواند

و تنم را آرام کردند

و تنم را مسکوت ساختند و انفعال همه‌ی وجودم را فرا گرفت

باز هم دوره‌ام کردند، این بار کسی را میداندار دریدن نبود، کسی به تحقیر زبان نگشود و ترحم همه‌ی وجودم را اسیر خود کرد

نگاه کردند، مرا دیدند و هر کس خواند، او بیچاره است

بی وطن و بی خانمان است

او درمانده است

او را باید در دل خود جای داد که بی پناه است

او بیمار است

بیمار است

او بیمار است

در خیابان بودم همه نگاهم کردند، در گوش هم گفتند

او بیمار است

کسی تفاوتم را ندید، حتی یک‌بار هم به نظم خود شک نبردند و بی‌تأمل تنها مرا معیوب و بیمار دیدند،

گاه بیمار بودم و گاه قابل ترحم، گاه بر من خواندند که باید خود را به چنگال تغییر در راه همرنگی بسپاری و گاه دیوانه‌ای مرا کوفت، تکه و پاره کرد، تنم را درید

هر بار به تحفه‌ای مرا به درون خواندند و مسکوت نگاشتند و تصاویرم در این سکون و سکوت ترویج شد و به عرصه رسید

دوباره تنم را دریده‌اند

این بار مرا با دیگران تمایز است، آنان مرا به تفاوت ندیده‌اند، مرا از خویشتن نمی‌دانند، مرا جایگاهی نخواهد بود که آنان تنفری در درون خواهند خواست و خواهند داشت

تنها نقطه‌ای که همه‌ی این آدمیان به من خواندند آن بود که من آنان را به راهی دور از نظم خواهم برد

آنان مرا آزار دهنده خواندند که نظم اینان را برهم خواهم زد

همه یکصدا و یکدل بودند که بودن من در کنار آن‌ها ثبات را از آنان دور خواهد کرد و این‌گونه بود که گاه شلاق، گاه تهدید، گاه دشنام، گاه تحقیر، گاه ترحم گاه بیمار خوانده شدن، گاه دور ماندن از عدالت و گاه مرگ کمینم کرد

همه یک چیز خواندند و به آخر تنم را دریدند

حال که تنم دریده است و وطنی ندارم به باد می‌خوانم که مرا دور کن، مرا از این دنیا دور بر و وطنم را به من بنمای

او چیزی نگفت و نزدیکم نیامد

به خورشید خواندم به ماه گفتم و با ستارگان در میان گذاشتم اما هیچ تن مرا پاسخ نگفت

همه مرا طرد کردند، شاید با نظم آنان هم متفاوت بودم،

شاید آنان هم زوج آمدند، آنان هم تولید مثل کردند و آنان هم از اینان بودند و کسی مرا پاسخی نگفت

تنها عزلت کردم و در خموشی با خود خواندم، دنیا برایم می‌خواند و این وطن تازه مرا به خموشی می‌رساند اما سرآخر همه چیز تنم فریاد زد

این تن دریده شده فریاد زد، درد کشید رنج برد، شلاق را به جان خرید، دردها را کشید، استخوانش تکه تکه شد اما باز ماند و ایستادگی کرد، به آخر تمام ایستادگی‌ها تنم خواند

وطنت را بساز

او گفت باد به رقص در آمد، خورشید نورش را بیشتر تاباند، ماه در روز بیرون آمد و فریاد کشید، ستارگان می‌رقصیدند و دریا و کوه‌ها به وجد آمدند، همه و همه بر من خواندند که وطنت را باید خویشتن بسازی

تنم وطنم بود و حال وطنی خواهم ساخت که در آن همراهانم منزل کنند، نه به دشنام بهراسند، نه به تحقیر نالان شوند، نه به شلاق داغان شوند، به سهل انگاری دور خوانده نشوند و خویشتن دنیای خود را بسازند

تنم وطنم را ساخت

همان تنی که دیران آلوده پنداشتند وطنی خواهد ساخت که آرزو و زندگی را به وسعت باور خویشتن بپروراند

وطن مهد باورها است و هم وطن هم باوری که دور در این دنیا نزدیک به تلاش ما در آینده‌ای در کنار ما است، هم وطنان را فرا خواهم خواند تا وطن را با تنان دردمندمان بسازیم…

7 1

پخش صوتی

پخش تصویری

پخش از اسپاتیفای

پخش از یوتیوب

آثار صوتی نیما شهسواری، پادکست و کتاب صوتی در شبکه‌های اجتماعی

از طرق زیر می‌توانید فرای وب‌سایت جهان آرمانی در شبکه‌های اجتماعی به آثار صوتی نیما شهسواری اعم از کتاب صوتی، شعر صوتی و پادکست دسترسی داشته باشید

برخی از کتاب‌های صوتی
برای دسترسی به همه‌ی عناوین، صفحه کتب صوتی و یا منوی مربوطه را دنبال کنید...

توضیحات پیرامون درج نظرات

پیش از ارسال نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.

برای درج نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.

نظرات شما پیش از نشر در وب‌سایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.

اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم می‌کند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.

برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آن‌ها معذوریم.

از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکه‌های اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.

برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.

توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینک‌های زیر اقدام نمایید.

بخش نظرات

می‌توانید نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق فرم زبر با ما و دیگران در میان بگذارید.
0 0 آرا
امتیازدهی
اشتراک
اطلاع از
guest
نام خود را وارد کنید، این گزینه در متن پیام شما نمایش داده خواهد شد.
ایمیل خود را وارد کنید، این گزینه برای ارتباط ما با شما است و برای عموم نمایش داده نخواهد شد.
عناون مناسبی برای نظر خود انتخاب کنید تا دیگران در بحث شما شرکت کنند، این بخش در متن پیام شما درج خواهد شد.

0 دیدگاه
بازخورد داخلی
مشاهده همه نظرات

برخی از کتاب‌های نیما شهسواری

برای دسترسی به همه‌ی کتابها صفحه کتاب را دنبال کنید...

برخی از داستان‌های صوتی

برای دسترسی به همه‌ی عناوین صفحه مربوطه را دنبال کنید...

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این صفحه دارای لینک‌های بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.

در پیش روی شما چند گزینه به چشم می‌خورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان می‌دهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخش‌ها دسترسی داشته باشید،

شما می‌توانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینک‌های مختلف دریافت کنید.

بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.

فرای این بخش‌ها شما می‌توانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرم‌ها بشنوید و یا تماشا کنید.

بخش نظرات و گزارش خرابی لینک‌ها از دیگر عناوین این بخش است که می‌توانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال می‌توانید در بهبود هر چه بهتر وب‌سایت در کنار ما باشید.

شما می‌توانید آدرس لینک‌های معیوب وب‌سایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسان‌تر عمومی وب‌سایت تلاش کنیم.

در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسش‌های بیشتر می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

ارسال گزارش خرابی

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید

تا ما با شناخت مشکل در برطرف‌ کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.

در صورت تمایل می‌توانید آدرس ایمیل خود را درج کنید

تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.

آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!

این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد

فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:

https://idealistic-world.com/poetry

در متن پیام می‌توانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وب‌سایت به ما ارائه دهید.

با کمک شما می‌توانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیح‌تر سایت گام برداریم.

با تشکر ازهمراهی شما

وب‌سایت رسمی جهان آرمانی

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود مستقیم فایل‌ها از سرورهای وب‌سایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در  این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد. 

شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما می‌توانید به این متن دسترسی داشته باشید

در صورت مشاهده‌ی هر اشکال در وب‌سایت از قبیل ( خرابی لینک‎‌های دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه می‌توانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.

چرا ثبت نام در وب‌سایت جهان آرمانی؟

شما با ثبت نام در وب‌سایت جهان آرمانی می‌توانید در پیشبردن اهداف ما برای رسیدن به جهانی در آزادی و برابری مشارکت کنید

وب‌سایت جهان آرمانی بستری است برای انتشار آثار نیما شهسواری به صورت رایگان

بی‌شک برای دستیابی به این آثار دریافت مطالعه و … نیازی به ثبت نام در این سایت نیست

اما شما با ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی می‌توانید در این بستر نگاشته‌های خود را منتشر کنید

این را در نظر داشته باشید که تالار گفتمان دیالوگ از کمی پیشتر طراحی و از خدمات ما محسوب می‌شود که بی‌شک برای درج مطالب شما بستر کامل‌تری را فراهم آورده است،

 

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

با استفاده از منو روبرو می‌توانید به بخش‌های مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید

  • دسترسی به پروفایل شخصی
  • ارسال پست
  • تنظیمات حساب
  • عضویت در خبرنامه
  • تماشای لیست اعضا
  • بازیابی رمز عبور
  • خروج از حساب

عضویت در خبر نامه وب‌سایت جهان آرمانی

پرتال دسترسی به آثار

blank

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

ثبت آثار

blank

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.

تأیید ارسال گزارش

گزارش شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال پیام

پیام شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال فرم

فرم شما با موفقیت ثبت شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.