Logo true - Copy

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

پادکست به نام جان

قسمت چهارم : خدا
به اشتراک‌گذاری لینک دانلود مستقیم این فایل صوتی در شبکه‌های اجتماعی:

مشخصات اثر

عنوان : پادکست به نام جان

قسمت چهارم : خدا

برنامه‌ساز : نیما شهسواری

زمان : 33:57

با صدای : نیما شهسواری

توضیحات این قسمت

در این قسمت از پادکست به نام جان از خدا می‌گوییم
خدا زنده و بیدار در قلب‌ میلیاردها انسان زنده است
حتی اگر شما ایمان به نبودش داشتید خدا موجود است زیرا به ایمان انسان‌ها بیدار است
خدایی که از خود جهانی ساخت به وسعت بازتولید فرمانروایان
پادشاهان اربابان
جهانی بر پایه‌های بندگی و اسارت که دنیایی در اسارت ساخت
در این قسمت از برنامه‌ی به نام جان از این نظام ساخته خدایی می‌گوییم
پادکست به نام جان سعی دارد تا در باب مضامین مهم جهانمان به زبان ساده سخن بگوید

پخش تصویری

پخش از اسپاتیفای

پخش از یوتیوب

توجه

 

این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریع‌تر مطالب است

 

چرا متن پادکست را منتشر می‌کنیم؟

 

ما تصمیم گرفته‌ایم متن پادکست‌های خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آن‌ها برای همه مخاطبان آسان‌تر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح می‌دهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریع‌تر دارند، مفید خواهد بود

 

متن پادکست چگونه استخراج شده است؟

 

این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفته‌ترین فناوری‌های تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتم‌های پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل می‌کند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی می‌کند

متن پادکست

خب قاعدتا وقتی ما بخواییم درباره خدا صحبت کنیم و یا هر موضوع دیگه ای در وهله اول مواجه با وجود و یا عدم وجود اون مبحث میشیم و در باب خدا هم قالب همین جا میرسه.

 اینکه آیا خدایی وجود داره و یا اصلا خدایی وجود نداره؟

 طی مرور زمان در طول گذشت این قرن ها و اعصار، حقیقتا هیچ کس نبوده که بتونه اذعان بکنه که خدا وجود داره و یا کسی نبوده که بتواند اذعان کند که خدایی وجود ندارد.

 یعنی شما اگر بخواهید به مسئله ی وجود و یا عدم وجود خدا به شکل علمی نگاه کنید، موضوع قابل عرضی نیست.

 اصلا موضوع، موضوع علمی نیست.

 ما را می بره وارد وادی ایمان می کند.

 هر کس در هر جایگاهی، با هر مدارج علمی، با هر نوع نگاهی که دارد، قاعدتا در باب خدا وقتی صحبت می کند فقط و فقط با قدرت ایمانش که میگه خدا وجود داره و یا حتی خدا وجود نداره.

 یعنی حتی اون دسته از دوستانی که در باب وجود نداشتن خدا هم حرف می زنند، قاعدتا به واسطه ایمانشون که دارم این حرف رو میزنم به این موضوع ایمان دارند.

 از پیش یک موضوعی رو قبول کردند و حالا به دنبال تراشیدن دلیل هستند براشون.

 هیچ تفاوتی بین کسانی که بیخدا هستند و یا کسانی که با خدا هستند در اصل این موضوع نیست.

 چون موضوع قابل عینی نیست.

 موضوع قابل لمس نیست.

 موضوعی نیست که بشه از طریق علم اون رو حداقل از طریق علم امروزی به اون رسید.

 شاید آیندگانی باشند که از طریق علم بتونن در راه اثبات و یا عدم وجود خدا صحبتی بکنند.

 دلیلی بیاورند برهانی بیاورند که علمی باشه.

 اما امروز و در حال حاضر با گذشت این سالیان دراز و این مبحث بزرگی که همیشه در گیر بوده انسان باهاش هنوز که هنوزه کسی نتونسته از طریق علمی وجود و یا عدم وجود خدا رو اثبات بکنه.

 این خیلی ساده است.

 شما با یک جست و جو در میان کتاب های مرجعی که در این رابطه نوشته شده می توانید به این اصل برسید که هر کسی با هر جایگاهی که دارد در آخر به ایمان خودش میرسد و با ایمان خودش را که داره ترسیم میکنه.

 وجود و یا عدم وجود خدا.

 اما موضوع نباید به اینجا ختم میشد.

 ما گفتیم قرار است در باب واقعیات صحبت کنیم.

 واقعیات عینی که در جهان خودمان میبینیم وجود خدا واقعیت جهانه.

 مهم نیست که خدایی در آسمان وجود داشته باشه، به قول برخی خدایی باشه حلول کرده در وجود تمام موجودات خدایی باشه که جهان رو به وجود آورده و به حال خودش رها کرده.

 خدایی باشه که به کار ریز انسان ها هم دخل و تصرف داشته باشه.

 مهم این نیست که اون جسم فیزیکی، اون جسمی که ما مطمئن باشیم که هست وجود داره یا نداره.

 مهم جهان پیرامون ماست.

 مهم واقعیتیه که توش خدا وجود داره.

 خدا تو دل انسان ها وجود داره.

 در بیشتر کشورهای جهان اصلا آمار بیخدایان خنده دار نسبت به خداها خداباور ها.

 اصلا قابل قیاس نیستن.

 شاید یک درصد خیلی قلیلی حتی تو جوامع آزاد هم دسته ی خیلی کوچکی هستند که به عدم وجود خدا ایمان دارند.

 اما طیفی که به خدا اعتقاد داره و وجود خدا رو یک دلیل بزرگ و روشن می دونه و بهش معترف است، یک طیف بسیار گسترده ای است.

 اکثریت غالب جهان هست در تک تک کشورهای مختلف.

 حالا شاید به واسطه های مختلف باشه یعنی از طریق دین هندوئیسم.

 مثلا یه عده ای به خدا اعتقاد داشته باشند اما سرآخر همون نگرش خداست.

 یعنی تمایزی بینشون نیست.

 هر کدوم از این طریقت ها یک نگاه کلی و اجمالی داره که حالا ما توی این بحث دربارش صحبت میکنیم.

 ما نقطه تقابل مون دقیقا همون نقطه ی کلیدیه که تقریبا تو تمام ادیان یک شکل هست.

 حالا تو بعضی ها مثل ادیان ابراهیمی محکم تر، استوار تر، قدرتمند تر.

 این اصل رو با ارزش کردن مقدسش میشمرند.

 در یک باورهایی مثل هندوئیسم و بودیسم که خیلی کمتر.

 زرتشتیت کم تر.

 اما خب مثلا بودیسم واقعا کمتر وجود داره اما در مجموع وجود داره.

 پس ما باید توی این بحثی که داریم درباره اش صحبت میکنیم و در باب خدا، وجود و یا عدم وجود خدا صحبت میکنیم.

 فرای وجود حقیقی نه فیزیکی اون موجود ماورایی، ما باید به دنیای حقیقی و واقعیت پیرامون خودمان نگاه کنیم و معترف شویم که خدا وجود دارد.

 چون خدا در دل انسان ها وجود دارد، راه و طریقت اش وجود دارد.

 اعتقاداتش وجود دارد.

 انسان ها بر پایه ی باوری که به آن دارند دارند زندگی می کنند.

 قوانین خیلی از کشور ها سرچشمه گرفته از همان باورها است.

 حتی در برخی از کشورهای متمدن هم به صورت غیر مستقیم تاثیر گذاشته.

 مهم تر از اون بزرگ تر از اون فرهنگ عامه رو ساخته، نظم غالب رو ساخته.

 نظم غالب جهانی همه و همه برگرفته از همان تفکر انسانی به خداست.

 در جای جای جهان هیچ تفاوتی نمی کند.

 شما کشور هایی که در آن به نوعی حکومت های غیر دینی و سکولار هم دارند، باز هم همان نظم غالب، نظم غالب اعتقاد به خداست.

 حالا شاید برای شما سوال پیش بیاد که نه همچین چیزی نیست.

 کشور هایی هستن که سکولار هستن.

 جدایی کامل نهاد دین از نهاد حکومت رو دارند.

 اما در آینده ای نزدیک در همین برنامه مقداری درباره اش صحبت میکنم تا اون عصر و ما با هم بفهمیم درباره چی داریم صحبت میکنیم.

 مفهوم این نیست که یه کشوری نماز بخونه.

 یه کشوری روزه بگیره.

 این مفهوم وجود خدا نیست.

 مفهوم خدا یک فرهنگ عامه و غالبی که نظم جهانی رو ساخته، آموزش انسان ها رو ساخته.

 در هر جایگاهی به یک نظم واحدی چشم میدوزن و در همون راستا حرکت میکنن.

 حالا که بحث به اینجا کشیده بهتر هستش که به نظرم با اون مفهوم اولیه ای که من دربارش صحبت کردم و در باب وجود یا عدم وجود خدا آشنا شدید و خیلی قابل لمس براتون بهش فکر هم بکنید خیلی میگم.

 هیچ نیازی نداره که خدا در آسمان باشه یا نباشه.

 مهم وجودش بین انسان هاست.

 انسان ها اعتقاد دارند که خدا وجود دارد و هیچ تفاوتی نیست که او وجود داشته باشد چون ما تاثیراتش را در زندگی پیرامونمان می بینیم.

 یعنی اون خدایی که حالا طی بحثی که در بین کتب آسمانی گفته نمیدونم سنگ میفرستاده و آتیش میزده و اینها اون موضوع مهم ما نیست.

 موضوع مهم ما این تاثیرات را در جهان که نمی بینیم خیلی کم اتفاق می افتد که حالا حوادث طبیعی است یا مرتبط با خدا می دانند.

 اما موضوعات عینی رفتار انسان هاست.

 رفتار انسانی که آموزش دیده از طریق خدا.

 به نظرم این موضوع، موضوع قابل فهمی است و ما بهتره که بریم سمت این که حالا این خدایی که ما داریم صحبت می کنیم و می گوییم این نظم وجود داره مفهومش چیست؟

 این خدایی که من دارم ازش صحبت می کنم یک قدرت مطلق است.

 قدرتی که پاسخ گو نیست.

 قدرتی که فرمان می دهد.

 قدرتی که فرمانبردار می خواهد.

 اطاعت کننده می خواهد.

 تسلیم می خواهد.

 این قدرت بزرگ و واحدی که یک نظم متشکل را ساخته.

 در طول این سالیان، در طول این اعصار، انسان با توجه به این نظم مدام در حال بازتولید این نظم مدام دارد به نسلهای بعدی این نظم غالب را تحویل می دهد، گسترش می دهد.

 این نظم حاکمی که ما درباره اش صحبت می کنیم، یک خدای قدرتمندی در نوک یک پیکانی که فرمان دهنده است.

 فرمان ده فرمان می دهد.

 فرمانبردار می خواهد.

 مراد بقیه است.

 بقیه مریدش هستند.

 در نوک پیکان پاسخ گو نیست.

 مستبد در برابرش نمی توانی حرفی بزنی.

 همان تعریفی که امروز از دیکتاتور داریم، قاعدتا با او خدای تصویر شده بین همه انسان ها هیچ تفاوتی ندارد.

 شما از خدا اگر پاسخ بخواهید کافرید.

 شما اگر با خدا صحبت بکنید و به نظم حاکم اش ایراد بگیرید، کافرید مشرک هستید.

 محاربین از دین خارج میشید.

 مرتدین حکمتان قتله مرگه.

 خب چه تفاوتی با اون دیکتاتوری که ما توی ذهنمون داریم داره؟

 و اصلا به وجود آورنده اون دیکتاتور همین نظام حاکمه؟

 من میگم موضوع سر این نیست که یک خدای نشسته روی تختی الان اون بالا مثلا داره نگاه میکنه و میگه این داره چی میگه؟

 موضوع اون نیست.

 موضوع اون نظم ساخت است.

 اون نظمی است که در حال بازتولید است.

 یعنی مثلا ما اگر بخواهیم نگاه بکنیم در متمدن ترین جامعه های غربی، در متمدن ترین و قبله آمال برخی که مثلا قبله آمال هست، این دیگه بهترین و زیباترین هست.

 هر چند که حقیقتا پیشرفت انسانی حقیقتا گامهای بزرگ انسانی است.

 گامهای قابل ستودن انسانی است.

 گامهای است که ما رو به پیشرفت برداشتیم.

 اما قبله آمال نیست چرا که در این نظم حل شده است.

 یعنی شما باز هم یک رییس جمهور رو نوک پیکان دارید، دوباره رییس رو دارید؟

 دوباره بزرگ رو دارید؟

 دوباره ارباب را دارید؟

 اسمها عوض شدند.

 تلطیف تر شدند.

 ولی این نظام حاکم باز هم در حال بازتولید خودش است.

 اصلا شاید الان با انسان ها اگر صحبت بکنی اینقدر این موضوع نهادینه در وجودشان باشد که اصلا نتوانند قبول بکنند که یک جایی اداره بشود بدون اینکه رییس داشته باشد.

 هر جایی مستلزم این است که یک فرمانبر، یک فرمانبر، یک فرماندهی داشته باشد و یک فرمانبرداری داشته باشد.

 یعنی این جزء خصوصیات حل شده در وجود انسان ها شده.

 این را همه قبول کردند، در برابرش صحبت کردن رو مصادف با هرج و مرج می دونن.

 آشوب می دونن و این اون نظام حاکمی است که من درباره اش صحبت می کنم.

 اون خدایی که من دارم ازش حرف می زنم.

 اون خدا قدرتی است.

 قدرتی است ماورایی که یک نظم پیچیده ی تودرتویی رو طی مرور سال ها ساخته و همه جا شما می تونید اثرش رو ببینید.

 در بین همه هست.

 فقط در روابط بزرگ بهش نگاه نکنید.

 در روابطی که مثلا من گفتم توی کشورهای پیشرفته ی غربی هم باز نوک هرمی وجود داره که بقیه باید فرمانبردار از اون باشند.

 شما وقتی میارید در یک اشل کوچک تر بهش نگاه می کنید میارید توی خانواده.

 دوباره نوک هرم پدری هست. مادری هست.

 کسی هست که از دیگران بالاتر مقام ارجح تری داره.

 نوک اون پیکان میشینه فرمان می دهد و بقیه باید فرمانبردار باشند.

 در بین کارخانه ها، در بین ادارات، در هر جایی که زندگی می کنیم و زندگی انسانی جریان دارد و این ریشه از همان تفکر و اعتقاد غالب جهانی به خداست و ما نوک هرم و نوک پیکان را در برابر این خدا می گیریم.

 یعنی صحبت ما با خدایی است که تبدیل به یک فرهنگ غالب شده.

 به نظرم در اینجا باید یک مبحثی را هم باز بکنیم.

 اون مبحث هم این هستش که تنها راه شناختن این خدای غالب در جهان ادیان هست.

 ادیانی که خدا را به ما فهموندن درباره اش صحبت کردن.

 ما اگر قرار خدا را بشناسیم باید از طریق اسلام بشناسیم، از طریق قرآن بشناسیم، از طریق سیره نبوی بشناسیم، از طریق احادیث نبوی بشناسیم.

 از کشورهای اسلامی بشناسیم.

 از سرگذشت کشورهای اسلامی بشناسیم.

 از قوانین اسلامی بشناسیم.

 قرار است از این راه به خدا برسیم یا از طریق مسیحیت یا از طریق یهودیت و یا از طرق دیگر و ادیان دیگر.

 ولی قرار است فقط از این راه به وجودیت خدا برسیم، خدایی که در جهان وجود دارد.

 قرار نیست کسی بنشیند و یک خدای جدیدی را بسازد.

 یک خدای مهربان با تمام اصول که امروز در جهان باب هست، با حقوق بشر موافق و با آزادی موافق بر در برابر برده داری می ایستد.

 آزادی خواه است.

 مثلا ما الان اگر صحبت بکنیم در باب اینکه این نظم حاکم و این فرمانده در اون بالا هست، فردا میاد میگه من فرمانده هم نیستم، نه همه برابریم و از این صحبت ها.

 این خدا خدای برساخته جدید انسانی است.

 اگر همچین چیزی وجود داره اون آدم میتونه بیاد ادعای پیامبری بکنه و یه عده ای رو دور خودش جمع بکنه و این خدای تازه دوباره به وجود بیاد و ما باز دوباره با اون خدا بجنگیم.

 دوباره در راه.

 حالا اینکه اون خدا داره بر علیه ما، بر علیه زندگی جان ها در بر و بر علیه آزادی و برابری داره حرکت میکنه، ما در برابر اون هم موضع بگیریم.

 اما خدای حقیقی در همین ادیان شناخته شده و قابل شناختن هست.

 هر ادعای تازه ای نیاز داره که این ادعا مطرح بشه و هواخواهی پیدا بکنه.

 این خدایی که درون قلب های انسان ها وجود داره خدایی است درونی.

 تا زمانی که در درون انسان ها بمونه و توی زندگی شخصیشون باشه زمانی که ناراحت میشند بهش پناه ببرند، گریه بکنند، باهاش صحبت بکنند، ازش انرژی بگیرند، نیرو بگیرند کاری نداره.

 ولی وقتی وارد صحنه اجتماعی میشه وقتی قراره که دوباره امر بکنه فرمان بده قانون وضع بکنه، نظام حاکم رو عوض بکنه یا بسازه و یا ادامه بده.

 باید به چالش کشیده بشه.

 اولین چالشش این هستش که شما که وجود داشتی چه دلیلی داره وجود داشتن شما؟

 یعنی اون ادیان سر و کله ها زدن تا اینکه قبول کنن یه عده ای که وجود داره یعنی وقتی که محمد میاد و ادعای پیامبری میکنه سالهای مدیدی طول میکشه تا اینکه یه عده ای قبول بکنن در برابرش مخالفت ها میکنن و طی مرور سال ها این جا باز میکنه، جا میندازه و خودش رو.

 حالا کاری درباره بسطش نداریم توی این برنامه مشخص.

 شاید در آینده درباره اش صحبت بکنیم اما شمایی که امروز بخوای دوباره یک خدای در سینه و قلب رو بیاری باید اون مراحل رو طی بکنی چون این ما رو باز به یک وادی بدتری میندازه که باز انسان ها به واسطه ترس هاشون، به واسطه این که نمی تونند چیزی که می میخوان رو خودشون به دست بیارن به واسطه اینکه تلاشگر نیستند، به واسطه اینکه کنشگر نیستند.

 به واسطه اینکه روحیه رزم و جنگ در وجودشون نیست.

 دوباره پناه میبرند به یه قدرت ماورایی.

 دوباره همه چیز رو از او میخوان.

 دوباره بازتولید میکنند خداهای تازه رو.

 خدا هایی که با مضامین مختلفی در حال پیش رفتن هست و این ما رو دوباره به یک وادی تکرار دوباره و این بار گردان میندازه.

 در آینده دوباره باز آیندگانی خواهند بود که این درگیری ها رو با خدایان تازه ما داشته باشند.

 پس ما باید یک نقطه ای سر خط این موضوع بزاریم و بگیم ما خدا رو فقط در راه غالب ادیان مختلفش در جهان میشناسیم و در باب اون میتونیم صحبت بکنیم که اون یک فرهنگ غالبی رو ساخته و به هیچ چیز دیگه ای کار ندارم فعلا.

 چون تمام چیزهای دیگرش از همون یک نظم حاکم ساخته می شود.

 یعنی یک خدایی که نوک هرم قرار میگیره و فقط فرمان میده و فقط تسلیم و فرمانبردار در برابرش میخواد، این اون نظام رییس رو به وجود میاره، اون ارباب رو به وجود میاره، برده رو به وجود میاره، فرمانده و فرمانبردار رو به وجود میاره، رییس جمهور رو به وجود میاره.

 این نوک هرم هست که همه چیز رو به وجود میاره.

 در آتی اون نظمی که ما درباره اش صحبت کردیم و اون طاعت و اطاعت باعث میشه که موضوعات دیگه در کنارش نقش بگیره.

 یعنی مثلا حقوق زنان پایمال بشه، به حقوق حیوانات تجاوز بکنند، آزادی بیان رو زیر سوال ببرن، آزادی اعتقادی رو از بین ببرند، اعدام کنند، سنگسار کنن و هزار بلا و رنج به مردم بدم.

 ابتدا این نظمی که به وجود آورده و ما نوک پیکان رو به اون می بینیم و تنها راهمون هم شناخت ادیان هست.

 ما اگر می خواهیم خدا را بشناسیم باید از طریق ادیان به خدا برسیم.

 این فرهنگ ساخته از خدا توی زندگی ما به شدت حلول کرده و جای جای زندگی ما رو گرفته.

 اصلا بخشی از زندگی و فرهنگ ما شده.

 انسان هایی که خودشون رو حق می دونند که بر دیگران حکومت کنند و بر دیگران فرمان بدهند.

 فرمان عدم فرمانبرداری رو مساوی با گناه و جرم و جنایت حتی بدونند.

 یعنی شما الان می بینید تمرد از دستور یک فرمانده ارتشی مسلما جرم شناخته میشه.

 جرمی که قابل پیگیری هست.

 خب این از کجا نشات می گیرد؟

 چرا انسان باید به همچین چیزی اصلا فکر بکنه؟

 این فرهنگ از کجا آمده؟

 چرا انسان فکر کرده که میتونه فرمان بده و فرمان بردار داشته باشه؟

 خوب قاعدتا این از فرهنگ اعتقاد به خدا نشئت می گیره.

 فرهنگی که به شما داره میفهمونه که باید این نظم رو قبول کرد.

 انسان توی زندگیش مدام درگیر با این هست.

 مدام داره با این موضوع دست و پا می زنه.

 توی زندگیش حلول کرده.

 بین یک فرزند و پدر.

 بین یک فرزند و مادر، بین یک شهروند و حکومت.

 بین دو تا انسان.

 بین دو تا دوست.

 یعنی حاکم بینشون همین مبحث فرمان و فرمانبرداری میشه.

 یکی قراره که غالب بشه و یکی قراره که مغلوب بشه.

 قدرت به میدان میاد.

 قدرت میدان میانه دار میشه.

 توی هر بحثی قدرته که تعیین کننده است.

 تو تمام روابط اجتماعی ما حتی تو روابط زناشویی باز هم قدرت میانه داره.

 هر جایی قدرت میشه محوریت و قرار بر این میشه که یکی فرمانده باشه و یکی فرمانبردار باشه.

 این فرهنگ غالبی است که از وجودیت خدا نشئت گرفته.

 در طول این سالیان سالیان درازی است شما در نظر بگیرید که فرهنگ خداباوری چند سال هست که وجود داره، چه مقدار قدرت داشته، چقدر نهاد داشته؟

 ما الان توی این سده های اخیر با مبحثی مثل آموزش و پرورش روبرو میشیم.

 در طول اعصار گذشته همیشه قدرت آموزش و پرورش در اختیار این نهاد مذهب بوده.

 تو همه جای دنیا بین یهودی ها، بین مسیحی ها، بین مسلمون ها، نهاد آموزش و تعلیم و تربیت بشر همیشه در اختیار این ادیان بوده و همیشه در دست شان بوده.

 حتی امروز هم که من میگم توی این سده های اخیر ما مبحث تعلیم و تربیت رو به رو شدیم.

 حتی توی این اعصار جدید هم شما میتونید ببینید که چقدر قدرت این مذهب و این فرهنگ خداباوری قوی هست.

 در کشور خودمون شما درس ها رو نگاه کنید شما دارید رشته ی نرم افزار کامپیوتر میخونید در کنارش دین و زندگی هم باید پاس کنید.

 در دانشگاه معارف اسلامی هم باید این هم پوشانی این دو درس با هم چیست؟

 اما قراره که این فرهنگ خداباوری مدام بازتولید بشه.

 پس ما آموزش و پرورش رو دست بسته در اختیار ادیان دادیم، در اختیار خدا دادیم و خدا هم مدام برای ما تولید کرده و امروز باید همچین چیزی ببینی.

 یعنی چیزی فراتر از این.

 نمیتونیم که ببینیم و چیزی فراتر از این.

 از انسان ها نباید انتظار داشته باشیم.

 فرهنگ غالبی است که مدام در حال بازتولید شدن هست و خب مسلما آدم هایی رو وابسته به این دستورات می سازه.

 امروز صحبت کردم گفتم بهتون مساویست با هرج و مرج.

 یعنی شما اگر صحبت بکنید و بگید توی یه کشوری قرار نیست که کسی رییس جمهور باشه، قرار نیست که کسی فرمانده بقیه باشه.

 قرار هست شما یک کشوری بسازید که اداره بشه اداره اون هم قرار نیست.

 مگه ما به چی فکر میکنیم؟

 ما چه تفکری داریم که یک انسان رو تا این حد بزرگ و با عظمت و باشکوه قلمداد میکنیم که یک انسان به جای 70 میلیون نفر تصمیم بگیره به جای هشتاد میلیون نفر فکر کنه، به جای هشتاد میلیون نفر زندگی کنه؟

 این از کجا نشات میگیره این تفکر.

 تفاوتی نیست رهبر قرار داشته باشه، امپراطور باشه، پادشاه باشه یا رییس جمهور باشه همه در اون نقطه انتهایی کار رو میکنن.

 همه چیز زندگی ابنای بشر در اون جامعه در اختیار اون یک نفره.

 این از کجا نشات میگیره؟

 چرا انسان به این باور رسیده؟

 از کجا به این رسیده که یک انسان در این حد باشکوه هست که بتونه به جای همه فکر کنه؟

 مگه یک انسان چه فکری داره؟

 چه مقدار قدرت فکر داره؟

 چرا انسان هیچ وقت به این فکر نبوده که بیاد و از طریق یک جماعت زیادی که فکرهای زیادی دارن مشورت زیادی میتونن با هم بکنن کنار همدیگه میتونن به راه های جدیدی برسند.

 قدرت تفکر بیشتری دارند.

 از شعور خودشون میتونن استفاده کنن.

 چرا انسان به این مرحله نرسیده؟

 در سده های اخیر به این مرحله میرسه و باعث میشه که پارلمان رو بوجود بیاره در جای جای جهان حالا در شکل های مختلفی هم بوده.

 در اعصار گذشته اما همیشه نوک پیکانی وجود داشته که بر همه اینها غالب بوده.

 حتی امروز هم شما میتوانید ببینید در پیشرفته ترین کشورهای جهان در تمام این کشورهای پیشرفته هم نوک هرمی وجود دارد که بر تمام این مجلس ها، سنا ها، پارلمان ها قدرت فائقه را دارد.

 نوک پیکان هست، فرمان اصلی فرمان اوست و این این نگاه باور به خداست که مرتب در حال بازنشر است و بین ما توزیع و تقسیم میشود.

 این خدا در تضاد و تقابل کامل هست با مفاهیمی که باعث بهتر زندگی کردن ما میشود، با مفهوم آزادی، با مفهوم برابری، با هر مفهومی که قرار است زندگی ما را زیباتر بکند. این تفکره.

 به خدا در برابر این باورها هست.

 جمع شدنی با هم نیست.

 شما نمی تونید فرمانبردار باشید و آزاد باشید.

 اصلا این دو تا با هم جمع شدنی نیست.

 خب حالا این بخش از برنامه رو که من قراره در باب باور خودمون در ارتباط با خدا صحبت بکنم، یعنی اون باوری که خودم بهش معترف و معتقد هستم.

 باید قبلش بگم که من پیرامون مبحث آزادی گفتم که بقیه ی باورها هم همه حق هستن و حقیقت هستن.

 یعنی تعریفی که من نسبت به آزادی میدم مسلما متضاد به تعریفی است که یک مسلمان نسبت به آزادی میده.

 پس ما اینجا درگیری نداریم در باب این موضوع.

 من دارم از نظر خودم صحبت می کنم.

 شاید یک نفری اون اسارت در خدا، اون فرمانبرداری از خدا رو نهایت آزادی بدونه و محترم هست.

 تا جایی که آزار به دیگران نرسونه محترم هست، قابل تکریم هست، می میتونه این کار رو بکنه.

 پس ما داریم در باب اون اعتقادات خودمون صحبت می کنیم.

 این اشاراتی که می کنم در باب این هست که ما اگر اون کلیاتی که من اول صحبت ازش کردم رو بدونیم دیگه قرار نیست که به اشتباه بیفتیم.

 هر دفعه که من دارم صحبت می کنم.

 پس ما میگیم که در اعتقاد ما اصلا فرمانبرداری متضاد با آزادیست.

 کسی که آزاده قرار نیست که طاعت گر باشه یا در باب برابری این ریشه ی برابری رو میکنه.

 اصلا اعتقاد به وجود خدا، اعتقاد به این نظام حاکم یعنی برابری وجود نداره.

 یعنی ما میگیم برابری ای وجود داره که همه ی موجودات زنده برابر هستند.

 شما یهویی اون نوک هرم یه خدا میزاری یهو یه خدایی هست که اون بالا از همه بالاتر و باارزش تر و زیباتر و بزرگتر و با انصاف تر و همه ی صفات خوب رو داره و از همه برتره توی این صفات خوب.

 خب چه چیزی از برابری قراره باقی بمونه؟

 شما دارید تدریس میکنید.

 تعلیم میدید که یکی پس برتره پس بقیه راغب میشن که برتر بشن.

 راغب میشن که این طبقات رو بسازن و اصلا دلیل به وجود اومدن این طبقات مختلف در جوامع مختلف بشری در فرهنگ های مختلف بشری وجود این خداست.

 یعنی شما دارید مدام می بینید وقتی این نگاه به اون نوک هرم هست، وقتی خدا رو اون بالا می بینی که از همه باارزش تر و بزرگ تر و زیباتر و مهربان تر و الی آخر هست، خب شما راغب می شید که پس خودتون رو از بقیه بالاتر بکشید.

 انسان میشه باارزش تر از بقیه مخلوقات.

 انسان میشه اشرف مخلوقات.

 انسان میشه خلیفه. میشه پادشاه.

 انسان به اینجا بسنده نمی کنه.

 انسان میاد زن و مرد رو از هم جدا می کنه.

 مرد با ارزش تر و بزرگتر میشه.

 انسان میاد کشور خودش رو بزرگ می دونه.

 انسان میاد خون خودش رو باارزش می دونه.

 نژاد خودش را باارزش می‌داند.

 انسان یا طبقات اقتصادی می سازد یا کسی ثروتمند می‌شود.

 نوک هرم وای میسته، یک عده ای کارگر و بدبخت و برده می شوند، ارباب به وجود می آید، برده به وجود می آید.

 این ها همه از همان نقطه شکل می گیرد.

 برابری باقی نمی ماند که شما بخواهید درباره اش صحبت بکنید.

 این نظام حاکم خداوندی برابری را ریشه کن می کند.

 پس ما تضاد داریم با این خدا.

 این خدا در برابر ما و باورهای ماست.

 این تقابل در ریشه ی افکار ما نهفته است.

 حالا در آینده در باب این مساله، این تضاد ها و راه حل ها هم صحبت می کنیم.

 اما توی این برنامه که باز هم میگم دوست ندارم خیلی زمان طولانی ای داشته باشه، کوتاه باشه، مختصر باشه، قابل فهم باشه، ساده و روشن بیان بشه.

 قصد دارم کوتاه درباره اش صحبت بکنم.

 موجز درباره اش صحبت بکنم.

 ما تا اینجا با مفهوم خدا به نظرم آشنا شدیم.

 اون مفهومی که بین همه مردم وجود داره اون چیزی که وجود داره غیر قابل انکار هست.

 چون بین مردم وجود داره.

 بحث در رابطه با وجودیت و یا عدم وجودش وقت تلف کردنه.

 چون خدا وجود داره.

 واقعیتش بین مردم وجود داره.

 شما این رو نمیتونید کتمان بکنید و عمر رو به هدر بردن.

 در باب این که از نظر علمی آیا وجود داره یا نداره.

 حتی شاید عالمان بزرگی به وجود بیایند و ثابت کنند که خدا وجود نداره.

 باز هم ما به جایی نمی رسیم.

 مگه سر گرد بودن زمین به جایی رسیدیم؟

 مگه باعث شد که مسیحیت از بین بره؟

 مگه اتفاقی افتاد؟

 این قدرت ایمان اینقدر قدرتمند و این باورها اینقدر ریشه دوانده که با این با هر موضوع علمی ای هم قابل کنار گذاشتن نیست و ما زندگی علمی مون زندگی ای که الان الآن توش می‌کنیم، واقعیت دنیامون اینقدر سخت و تلخ هست که باید با این مواضع رو به رو بشیم.

 جایی نداره که الان بشینیم و به علمی بودن وجود خدا فکر کنیم.

 ما باید پیرامون همین موضوعات عینی و قابل لمس صحبت بکنیم.

 باید اونها رو حل بکنیم و ریشه کن بکنیم.

 توی این برنامه به اندازه کافی به نظرم با مبحث خدا درباره کلیت وجودیت و مبحث خدا صحبت کردم.

 اما خب مسلما این هم از اون دسته موضوعاتی است که همیشه ما باهاش دست به گریبان هستیم و در موضوعات بعدی هم مسلما درباره اش صحبت میشه.

 اینها موضوعات کلی ای هستند که ما یک کلیتی رو نسبت به بحث پیش رومون داشته باشیم که در آینده اگر نهیب بهش زدیم همه در جریان باشن که ما داریم درباره چه موضوعی صحبت می کنیم.

 خوشحالم که برنامه رو دنبال کردید.

 اگر از برنامه خوشتون اومده به بقیه هم بگید و باهاشون به اشتراک بزارید.

 بزارید این صحبت ها شنیده بشه حرف بزنید.

 در باب حرف زدن و مباحثه گفتم.

 من یه تالار گفتمانی هم به اسم دیالوگ طراحی کردم که توی سایت جهان آرمانی وجود داره.

 شما میتونید با مراجعه به اون با ثبت نام اونجا بحث کنید، صحبت کنید در باب مسائل مختلف، در باب مسائلی که الان صحبت میکنیم یا در باب هر مسئله ای که دغدغه ی شماست صحبت بکنیم، حرف بزنیم و با این حرف زدن باعث بشیم که پیشرفت بکنیم، بهتر زندگی بکنیم، جامعه بهتری بسازیم، در کنار هم راحت تر زندگی کنیم.

 این تالار گفتمان دیالوگ رو هم گفتم که بهتون بگم که در جریان باشید که این ساخته شده برای این کار برای صحبت کردن.

 وب سایت جهان آرمانی هم هست.

 شما میتونید اونجا صحبت هایی که من الان دارم توی این برنامه ها میکنم چکیده ای است به زبان ساده از مباحثی که توی کتاب های مختلف دربارش صحبت کردم به شکل های گوناگون دربارش صحبت کردم.

 فکر کردم که این برنامه می تونه راهگشایی باشه تا ما با زبون ساده صحبت کنیم و در قالب کتاب صحبت نکنیم.

 ولی کسانی که علاقه مند هستن به کتاب خواندن و مطالعه و فرای اون صحبت کردن و فکر کردن به موضوعات مختلف میتونن به وب سایت جهان آرمانی مراجعه کنن.

 آثار من در قالب شعر و کتاب به صورت رایگان منتشر شده میتونید دریافت کنید، مطالعه کنید، درباره اش صحبت کنید.

 این برنامه هم من تا جایی که سعی کنم به صورت هفتگی منتشرش میکنم.

 فرای اون آثار صوتی هم به مرور زمان در حال منتشر شدن هست.

 در قالب شعرهای صوتی کتاب های صوتی اونها رو هم میتونید گوش کنید.

 بزرگترین کمک و همراهی شما دوستان هم به من میتونه به اشتراک گذاشتن این آثار با دیگران باشد.

 اگر دوست دارید دوست دارید این طریقت و این تغییر شروع بشه می تونید با دیگران به اشتراک بزارید تا بیشتر بشنوند، بیشتر دربارش فکر کنم و بیشتر درباره اش صحبت کنیم.

 این برنامه به نام جان بود و من نیما شهسواری با شما در پناه آزادی.

 

مقاله تحلیلی

نقد مفهوم خدا و ادیان: بررسی فلسفی باورهای دینی و تأثیر آنها

در طول تاریخ، مفهوم خدا و ادیان، نقشی اساسی در شکل‌گیری فرهنگ‌ها و جوامع داشته‌اند. این باورها، چارچوبی برای زندگی میلیون‌ها انسان فراهم کرده‌اند. با این حال، نگاهی انتقادی به این مفاهیم، پرسش‌های بنیادینی را مطرح می‌سازد: آیا باور به خدا همواره راهی به سوی رهایی است، یا می‌تواند به اسارت منجر شود؟ این مقاله به نقد مفهوم خدا و ادیان می‌پردازد و به واکاوی رابطه باورهای دینی با قدرت، سلطه و آزادی می‌پردازد. هدف از این تحلیل، ارائه یک دیدگاه بی‌طرف و جامع به این مفاهیم فلسفی است که هم برای مخاطب انسانی و هم برای موتورهای جستجو بهینه‌سازی شده باشد.

شناخت سازوکارهای پنهان باورهای دینی، گامی ضروری برای درک عمیق‌تر از جامعه و روان انسان است. این واکاوی، دعوتی است به اندیشیدن و کشف زوایای پنهان ذهن.

تحلیل فلسفی مفهوم خدا: از الهی تا پدیده‌ای اجتماعی

مفهوم خدا در طول تاریخ، اشکال مختلفی به خود گرفته است. در حالی که برای بسیاری، خدا یک موجود الهی و ماورایی است، از دیدگاه فلسفی و جامعه‌شناختی، می‌توان آن را یک پدیده اجتماعی نیز در نظر گرفت. در این دیدگاه، باور به خدا و ادیان، به عنوان یک ابزار قدرتمند برای شکل‌دهی به نظم اجتماعی، ساختار قدرت و کنترل جمعیت عمل کرده است. این نگاه، به معنای انکار وجود خدا نیست، بلکه به معنای تحلیل تأثیر باور به او بر زندگی انسان‌ها است.

از این منظر، باورهای دینی می‌توانند به عنوان یک نیروی وحدت‌بخش عمل کنند، اما در عین حال، می‌توانند به ابزاری برای ترویج سلطه و اسارت تبدیل شوند. این پارادوکس، نشان‌دهنده پیچیدگی رابطه انسان با باورهای خود است. بررسی نقد مفهوم خدا از این زاویه، به ما کمک می‌کند تا بفهمیم چگونه باورها می‌توانند به زندگی ما معنا ببخشند، اما در عین حال، می‌توانند آزادی فردی را محدود کنند.

بررسی رابطه باور به خدا با قدرت و اسارت

در طول تاریخ، رابطه خدا و اسارت به اشکال مختلفی نمایان شده است. در بسیاری از نظام‌های سیاسی، حاکمان با تکیه بر «اراده الهی»، حکومت خود را مشروعیت بخشیده‌اند. این امر منجر به ایجاد ساختارهایی شده که در آن‌ها، مردم به جای آزادی، به بندگی و فرمانبرداری از حاکمان فراخوانده شده‌اند. در این شرایط، باور به خدا، به جای آنکه منبع رهایی باشد، به ابزاری برای سرکوب و کنترل تبدیل شده است.

با این حال، این تحلیل به معنای رد کامل ادیان نیست. در بسیاری از موارد، باورهای دینی منبع الهام برای مبارزات آزادی‌خواهانه و عدالت‌طلبانه نیز بوده‌اند. این امر نشان می‌دهد که تأثیر باورها، بستگی به این دارد که چگونه مورد تفسیر و استفاده قرار گیرند.

پرسش‌های متداول

آیا نقد ادیان به معنای انکار وجود خداست؟

خیر. نقد ادیان به معنای بررسی عقلانی و بی‌طرفانه آموزه‌ها و تأثیرات آن‌ها بر جامعه است. این رویکرد، لزوماً به انکار خدا منجر نمی‌شود، بلکه به دنبال درک عمیق‌تر از نقش باورها در زندگی انسان است.

نقش مفهوم خدا در شکل‌گیری جوامع چگونه است؟

مفهوم خدا به عنوان یک نیروی unifying، در بسیاری از جوامع به ایجاد انسجام، اخلاقیات و هویت مشترک کمک کرده است. با این حال، همین مفهوم می‌تواند به ابزاری برای مشروعیت‌بخشی به نظام‌های طبقاتی و نابرابری‌های اجتماعی تبدیل شود.

چگونه می‌توان از تأثیرات منفی باورهای دینی بر آزادی جلوگیری کرد؟

با ترویج تفکر انتقادی، آموزش فلسفه و تاریخ، و تأکید بر حقوق بشر و آزادی فردی می‌توان از تأثیرات منفی باورهای دینی جلوگیری کرد. این امر به افراد کمک می‌کند تا به جای پذیرش کورکورانه، باورهای خود را به صورت آگاهانه انتخاب کنند.

نکات کلیدی در مورد نقد مفهوم خدا و ادیان

  • تحلیل بی‌طرفانه: نقد مفهوم خدا و ادیان یک رویکرد فلسفی و جامعه‌شناختی است.
  • قدرت و اسارت: باورهای دینی می‌توانند به عنوان ابزاری برای مشروعیت‌بخشی به قدرت و ترویج اسارت مورد استفاده قرار گیرند.
  • تأثیر باورها: ادیان نه تنها بر زندگی فردی، بلکه بر ساختارهای اجتماعی و سیاسی نیز تأثیر می‌گذارند.
  • آزادی اندیشه: نقد خدا به معنای ترویج آزادی اندیشه و انتخاب آگاهانه باورها است.

نتیجه‌گیری

نقد مفهوم خدا و ادیان، یک مطالعه ضروری برای درک عمیق‌تر از جامعه و روان انسان است. با تحلیل بی‌طرفانه این مفاهیم، می‌توانیم از قید و بندهای فکری رها شویم و به یک زندگی آگاهانه‌تر دست یابیم. این رویکرد به ما کمک می‌کند تا با اتکا به عقل و منطق، باورهای خود را انتخاب کنیم و به سوی یک جامعه آزادتر و عادلانه‌تر حرکت کنیم.

آثار صوتی نیما شهسواری، پادکست و کتاب صوتی در شبکه‌های اجتماعی

از طرق زیر می‌توانید فرای وب‌سایت جهان آرمانی در شبکه‌های اجتماعی به آثار صوتی نیما شهسواری اعم از کتاب صوتی، شعر صوتی و پادکست دسترسی داشته باشید

برخی از کتاب‌های نیما شهسواری

دانلود رایگان کتاب، آثار نیما شهسواری، برای دسترسی به کتاب بیشتر صفحه را دنبال کنید...

توضیحات پیرامون درج نظرات

پیش از ارسال نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.

برای درج نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.

نظرات شما پیش از نشر در وب‌سایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.

اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم می‌کند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.

برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آن‌ها معذوریم.

از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکه‌های اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.

برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.

توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینک‌های زیر اقدام نمایید.

بخش نظرات

می‌توانید نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق فرم زبر با ما و دیگران در میان بگذارید.
0 0 آرا
امتیازدهی
اشتراک
اطلاع از
guest
نام خود را وارد کنید، این گزینه در متن پیام شما نمایش داده خواهد شد.
ایمیل خود را وارد کنید، این گزینه برای ارتباط ما با شما است و برای عموم نمایش داده نخواهد شد.
عناون مناسبی برای نظر خود انتخاب کنید تا دیگران در بحث شما شرکت کنند، این بخش در متن پیام شما درج خواهد شد.
0 دیدگاه
بازخورد داخلی
مشاهده همه نظرات
برخی از کتاب‌های صوتی نیما شهسواری
برای دسترسی و دانلود رایگان تمامی عناوین، صفحه کتاب صوتی و یا منوی مربوطه را دنبال کنید...

برخی از برنامه‌های پادکست به نام جان

برای دسترسی رایگان به همه‌ی عناوین پادکست صفحه را دنبال کنید...

اطلاعات تکمیلی و دسترسی به اثر

در قسمت چهارم از پادکست به نام جان با عنوان «نقد مفهوم خدا و ادیان»، نیما شهسواری با نگاهی فلسفی، انتقادی و بی‌پروا، به واکاوی ماهیت خدا و ساختارهای دینی می‌پردازد. این قسمت با پرسشی آغاز می‌شود که هم‌زمان فلسفی و تجربی است: آیا خدا، حتی اگر وجود نداشته باشد، به واسطه ایمان میلیاردها انسان، «زنده» است؟

شهسواری در این روایت، به بررسی خدایی می‌پردازد که جهانی بر پایه بندگی، سلطه و فرمان‌برداری ساخته و از آن، نظامی برای اربابان و پادشاهان بیرون کشیده شده است. این پادکست، دعوتی است به بازاندیشی در مفاهیمی که به جای آزادی، اسارت را نهادینه کرده‌اند.

این بخش نگاهی عمیق دارد به:

این روایت برای کسانی است که به دنبال فهم سازوکارهای پنهان سلطه، خشونت و فقر فرهنگی هستند. اگر از خود پرسیده‌اید که چگونه مفاهیم مقدس می‌توانند ابزار سرکوب شوند، این قسمت پاسخی تأمل‌برانگیز برای شما دارد.

شما می‌توانید این پادکست را در پلتفرم‌های زیر بشنوید:

برای دریافت آثار دیگر نیما شهسواری از جمله کتاب‌ها و اشعار، یا مشارکت در تالار گفتمان دیالوگ، به وب‌سایت جهان آرمانی مراجعه کنید.

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این صفحه دارای لینک‌های بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.

در پیش روی شما چند گزینه به چشم می‌خورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان می‌دهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخش‌ها دسترسی داشته باشید،

شما می‌توانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینک‌های مختلف دریافت کنید.

بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.

فرای این بخش‌ها شما می‌توانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرم‌ها بشنوید و یا تماشا کنید.

بخش نظرات و گزارش خرابی لینک‌ها از دیگر عناوین این بخش است که می‌توانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال می‌توانید در بهبود هر چه بهتر وب‌سایت در کنار ما باشید.

شما می‌توانید آدرس لینک‌های معیوب وب‌سایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسان‌تر عمومی وب‌سایت تلاش کنیم.

در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسش‌های بیشتر می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

ارسال گزارش خرابی

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید

تا ما با شناخت مشکل در برطرف‌ کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.

در صورت تمایل می‌توانید آدرس ایمیل خود را درج کنید

تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.

آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!

این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد

فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:

https://idealistic-world.com/poetry

در متن پیام می‌توانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وب‌سایت به ما ارائه دهید.

با کمک شما می‌توانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیح‌تر سایت گام برداریم.

با تشکر ازهمراهی شما

وب‌سایت رسمی جهان آرمانی

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود مستقیم فایل‌ها از سرورهای وب‌سایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در  این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد. 

شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما می‌توانید به این متن دسترسی داشته باشید

در صورت مشاهده‌ی هر اشکال در وب‌سایت از قبیل ( خرابی لینک‎‌های دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه می‌توانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

با استفاده از منو روبرو می‌توانید به بخش‌های مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید

  • دسترسی به پروفایل شخصی
  • ارسال پست
  • تنظیمات حساب
  • عضویت در خبرنامه
  • تماشای لیست اعضا
  • بازیابی رمز عبور
  • خروج از حساب

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

blank

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

ثبت آثار

blank

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.

تأیید ارسال گزارش

گزارش شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال پیام

پیام شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال فرم

فرم شما با موفقیت ثبت شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.