در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
قسمت بیست و نهم : ارزش کمک به دیگران
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 41:18
با صدای : نیما شهسواری
پادکست به نام جان به صورت ویژه برنامه با موضوعات مختلف و همچنین به صورت قسمتهای پادکست به نام جان پیرامون مرام آرمانی منتشر میشود
ارزش کمک به دیگران
در جهانی دردآلود که گرفتار رنجهای بساریم ارزش واحد جهانمان بیشک کمک به دیگران است
روزی که این کمک کردن ارزش واحد جمعی باشد جهانی در رهایی و آرامش برای همهی جانداران خواهیم داشت
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
خب در این ابتدای برنامه که قرار هست ما توی این برنامه در باب کمک کردن و اصولا این معنای کمک که تا چه اندازه می تونه راهگشای جهان ما باشه صحبت بکنیم، بهتر هست که یک مقداری در باب ریشه های وجودی این کمک کردن صحبت کنیم.
اینکه اصولا چرا باید کمک کرد؟
نکته ابتدایی و قابل عرضی که توی این مسئله وجود داره این هستش که ما انسان ها زندگی خودمون رو به نوعی زندگی اجتماعی میشناسیم که انسان ها اصولا بر پایه زیست اجتماعی هست که معنا پیدا میکنه و انسان با رابطه است که معنا میشه.
با توجه به این موضوع که انسان ها موجودات اجتماعی هستند، قاعدتا کمک کردن هم یک بخش مهمی از زیست اجتماعی اونها خواهد شد.
اینکه ما نیاز داریم با همکاری و همراهی هم دنیامون رو به پیش ببریم.
پس قاعدتا وقتی نزدیک به یک معنای زیست اجتماعی انسانی میشیم، کمک کردن هم به نوعی باهاش گره میخوره.
اینکه این انسان هایی که حالا دارن در کنار هم زندگی میکنند خب قاعدتا به هم نیازمند هستند، قاعدتا برای زندگی کردن به هم نیازمند میشن.
برای برطرف کردن نیازهاشون هم باز به هم نیازمند میشن.
یعنی شما وقتی به دنیای امروزی هم نگاه میکنید حتی تمام اتفاقات فردی هم که می افته در جهان هستی به واسطه این رابطه اجتماعی بین انسان ها هست.
یعنی حتی اگر در جوامع مختلف این نگاه فردی رو تا این اندازه قدرتمند به پیش بردن از دلش نظام های فکری رو به وجود آوردن، مثل نظام سرمایه داری، باز هم می بینید که تمام این نظام سرمایه داری و ثروتمند شدن این افراد هم مستلزم اون رابطه اجتماعی هست و اصولا در همین زیست اجتماعی هست که حتی اونها هم به اون ثروت می رسن.
اینها همه و همه داره به ما نوید یک موضوعی رو میده که پس انسان ها به هم وابسته هستن.
یعنی شما به زندگی بشری از همون ابتدا هم اگر نگاه بکنید از همون به نوعی پیدایش و یا تکامل انسان خردمند مواجه میشید.
با اینکه انسان یک موجود اجتماعی هست از همون ابتدا پیش از تاریخ مدون بشری و اصولا جز گونه هایی از موجودات به حساب می آید که با زندگی اجتماعی زندگیش معنا پیدا می کند.
راز بقایش با همین زیست اجتماعی بوده.
یعنی شما شاید در بین گونه های دیگر موجودات و جانداران زندگی منزوی را ببینید.
شاهد باشید که حالا گونه هایی هستند که با هم و در کنار هم زندگی نمی کنند.
اما انسان از این قاعده مستثنی است.
انسان موجودی است که از همان ابتدا هم با همین زندگی اجتماعی و در کنار هم زندگیش معنا شده.
اصلا دلیل پیشرفت هایش هم همین زندگی اجتماعی اش بوده.
من بارها در باب این مساله صحبت کردم.
اینکه انسان وقتی باهاش مواجه میشیم چند تا مشخصه داره نسبت به دیگر جانداران.
یکی از این مشخصه ها قاعدتا عقلش هست، خردش هست.
ما انسان را به عنوان یک موجود عاقل می دانیم که کم و بیش هم در بین دیگر جانداران هم این عقل رو می تونیم شاهدش باشیم.
نزدیک ترین گونه ی نزدیک به انسان به نوعی همین میمون ها و شامپانزه ها هستند که حالا در بین این ها همین عقل رو می بینیم.
گاها حتی تحقیقاتی که به عمل میاد می بینیم که در برخی از نکات حتی از انسان ها هم بهتر و بیشتر می تونن از عقلشون استفاده کنن.
اما نقطه تمایزی که انسان داره با دیگر جانداران که باعث شده این پیشرفت رو کسب کنه این تعامل با هم هست.
دیگه این که تونسته این داشته ها و دانشش رو با دیگران به اشتراک بزاره.
یعنی اصولا اگر انسان امروز به این مرتبه رسیده به این واسطه هست که اگر چیزی رو تونسته موضوعی و مشکلی رو حل کنه و به نوعی از عقل و خرد خودش استفاده بکنه، ابزاری بسازه و یا کاری رو به پیش ببره.
این دانش خودش رو با دیگران هم به اشتراک گذاشته و دیگران رو آموخته در این راه.
این همون راستایی که ما داریم در بابش صحبت میکنیم اما کمک کردن خب اقسام و اشکال مختلفی رو خواهد داشت و اینکه شما وقتی با انسان روبهرو میشوید میبینید که انسان امروز اگر قرار باشد در علم فیزیک پیش برود، نیازی نیست که از همان نقطه ابتدایی کار را آغاز کند.
تا آن جایی که انسانها پیشرفت کردند، این علم را به همدیگر به نوعی با همدیگر به اشتراک گذاشتند، به هم آموزش دادند و حالا ادامه راه است که شما میتوانید در آن پیشرفت کنید.
در باب تمام مسائل هم به همین شکل است.
در باب مسائل فکری فلسفی هر موضوعی که با آن مواجه شوید و این همان ریشه زندگی اجتماعی است.
یعنی عقل به تنهایی نتوانسته راهگشا باشد بلکه این زندگی اجتماعی و در کنار هم بودن و به این به نوعی اشتراک گذاشتن، آموزش دادن به هم بوده که تا این حد باعث پیشرفت انسانها شده.
پس این هم دارد به ما نوید همین موضوع را میدهد که زندگی اجتماعی ما درش باید کمک کردن وجود داشته باشد و اصولا طبیعت انسان گره خورده با همین کمک کردن است.
پس ما تا اینجای بحث به این مفهوم رسیدیم که ریشه ی اصلی این کمک کردن برگرفته از طبیعت انسانی است.
طبیعت انسانی که برای زندگی بهتر چه برای خود چه برای دیگران نیاز دارد که با همدیگر همکاری و همیاری داشته باشد، به دیگران آموزش بدهد، به دیگران کمک کند و در مجموع با این ساخت این نگاهی که حالا با کمک کردن به دیگران دنیا را به پیش ببرد، خودش هم در موقع نیاز از این کمک ها استفاده بکند.
و این تصویر حقیقی و طبیعی زندگی بشری خواهد بود که انسان ها به واسطه ی این کمک ها بتوانند زندگیشان را بهتر و بهتر به پیش ببرند.
باز هم میشه بیشتر در باب این مسئله صحبت کرد به ویژه در باب همکاری و همیاری که باعث زندگی بهتر بشری میشه.
یعنی اگر از همون نقطه های ابتدایی وجودیت انسان هم بخواهیم صحبت بکنیم مواجه با این موضوع میشیم که انسان ها از زمانی که تونستن با هم همکاری بکنن، همیاری بکنن و تقسیم کار بکنن، زندگی بهتری رو برای خودشون رقم زدن.
از مثال های ابتداییش میشه دربارش صحبت کرد تا مصداق های همین امروز و یا حتی در زندگی شخصی در هر جایی میشه آثار و نشانه هاش رو به نوعی دید و تایید کرد.
این که انسان ها تا چه اندازه تونستن با این همیاری و کمک به همدیگه و با این همکاری ها دنیای خودشون رو به پیش ببرن.
شما در نظر بگیرید انسان های نخستین که حالا در یک قومی دارن به صورت اجتماعی با هم یک قبیله ای رو تشکیل دادن و زندگی میکنن.
اگر این تقسیم کار ها و همیاری ها و کمک ها در میان نباشه خب قاعدتا زندگیشون سخت تر میشه.
حالا وقتی این ها تقسیم کاری میکنن با هم همکاری میکنن در راستای این که یکی مواظبت بکنه، نگهبانی بده، یکی بره دنبال آذوقه بگرده و این زندگی اجتماعی خودشون رو سر و سامون میدن که به پیشرفت های هم میرسن. رسند.
نمونه هاش هم در دیگر جانداران هم هست.
شما حتی در حشرات هم دارید این همکاری و همیاری را می بینید که چگونه باعث بقای نسلشان شده و با این تقسیمات و کار با این همکاری ها توانسته اند زندگی بهتری را به پیش ببرند و به نوعی جای پای خودشان را روی زمین سفت کنند.
انسان هم به همین شکل است.
چه از دیرباز و چه حتی در دنیای فعلی و امروز ما.
یعنی امروز هم شما در نظر بگیرید.
حال این که انسان ها از این سو استفاده می کنند و به نفع خودشان بهره می برند، با قدرت این را در آمیختند، از این صاحب شدن و مالک بردن بهره برده اند، برای اینکه از دیگران بهره کشی بکنند.
اما در عین حال مواجه می شویم با این که اگر کارخانه ای در جهان وجود دارد به واسطه این همکاری است که کارش را به پیش می برد.
یعنی هر اتفاق مثبتی که دارد در جهان امروز ما هم می افتد.
به واسطه همین همکاری ها و همیاری هاست که قدرتمند به نوعی به پیش می رود.
حال این که انسان ها آمدند یک باورهایی را بوجود آوردند به واسطه آن باورها ارزش های تازه ای را ساخته اند.
مثل این قدرت پرستی، مثل این باور به یکتایی و بزرگی.
این تصاویری که بر پایه برتری ساخته میشود، این مالک بودن و صاحب بودن بر دیگران اینها دخیل شده اند.
این زندگی همکاری و همیاری انسان ها و.
تاثیر گذاشته و به نوعی زندگی آن ها را خدشه دار کرده جماعتی را تبدیل به برده کرده.
موضوع قابل بحثی است اما باز هم با تمام این تفاسیر ما به خود کار بخواهیم نگاه بکنیم، به خود پیشرفت کار بخواهیم نگاه کنیم متوجه این همکاری و همیاری و ارزش و اعتبارش می شویم.
این که انسان ها با همدستی و در کنار هم می توانند کارها را به پیش ببرند.
اگر قرار باشد یک محصولی را بوجود بیاورند یا کالای تازه ای را پدید بیاورند در کنار هم و با همکاری هم هست که می توانند این محصول را به وجود بیاورند. بیاد.
اینکه از این سوءاستفاده می کنند جایگاه های بزرگی برای خودشان می سازند تا از دیگران بهره کشی کنند.
اینو من بارها و بارها دربارش صحبت کردم.
در قسمت های مختلف باز هم در آینده صحبت می کنیم.
اما موضوع مهم این قسمت این هست که ما پس با این همکاری و همیاری و در کنار هم بودن هست که می تونیم کارها رو به پیش ببریم.
حالا یه مقداری هم نزدیک میشیم به این تقسیماتی که به میون اومده و بعد میریم توی مبحث خود کمک کردن.
خب ما تا اینجا در باب این مسائل صحبت کردیم که پس زندگی اجتماعی، زندگی انسان در نقطه اول اجتماعی هست.
برای اینکه این زندگی اجتماعی بهتر به پیش بره ما نیاز به این همکاری ها و همیاری ها داریم و باید به همدیگه کمک بکنیم و اصلا با این کمک کردن هستش که می تونیم چرخه های حرکت زندگیمون رو به پیش ببریم.
به نوعی راز بقای ما در طبیعت هم گره خورده با همین همیاری ها و همکاری ها و در نهایت کمک کردن هست و این طبیعت انسانی است.
این طبیعت زندگی انسانی است که باید حتی با انتخاب هم گره اش زد.
یعنی اگر ما بخواهیم عقلانی هم بهش نگاه بکنیم، این راه حل ماست.
اگر بخواهیم به صورت طبیعی بهش نگاه بکنیم باز هم همین راه حل ماست.
اما انسان ها تقسیماتی را به میان آورده اند.
من چندین بار و چندین بار درباره اش صحبت کرده ام.
اینکه ما با یک فلسفه هایی رو به رو میشویم که حالا برتری رو به میان میاره.
اینکه ما نسبت به دیگران برتر و بزرگتر هستیم.
حالا یک بار خدای یکتا در آسمان ها این مرتبت را می گیرد و یک بار انسان نسبت به دیگر جانداران.
یک بار پدر نسبت به فرزند.
یک بار رئیس در یک کارخانه نسبت به کارگران خودش.
این تقسیمات پیش می آید این تقسیمات قدرتمند میشه تبدیل به یک ارزش مستحکم بین جهان و انسان ها میشه.
از دیرباز تا امروز، حتی امروز هم در تفکراتی که در برابر نگاه های مذهبی هم باشه شما شاهد این نقطه مشترک هستید.
نقطه مشترکی که عینا باعث بیشتر ظلم ها در جهان هم شده.
نقطه مشترکی که بنیان و ریشه این تفکرات بوده.
یعنی فرای اینکه شما بخواهید نزدیک مسائل مذهبی بشوید و با برخی از این ساقه ها به نوعی و یا فروع درگیری داشته باشید چون اصل و ریشه و بنیان هست که باعث به وجود آمدن این جهان پر از زشتی ها و ظلمت ها شده، یعنی آن نگاه به برتری است که باعث به وجود آمدن این حجم از نابرابری ها شده.
در قسمتی که پیرامون نابرابری هم صحبت کردیم گفتیم از هر دری که برتری طلبی به میان بیاید از همان در برابری هم از بین خواهد رفت.
این دو معنا در کنار هم نمی توانند که وجود داشته باشند.
اینها نقض کننده همدیگر هستند.
هر طرفی که ما بخواهیم در باب برتری صحبت بکنیم، ما نسبت به دیگران برتر هستیم.
نژاد ما، خون ما، خانواده ما، هم باوران ما.
بلافاصله با گفتن این موضوع ریشه ی برابری را می کشند و هیچ معنایی از این برابری هم به میان نخواهیم گذاشت و این تقسیمات است که ریشه دار از گذشته تا امروز، از همان افکار باورمند به یک قدرت ماورایی یکتا پرستانه تا حتی امروز در نظام های نوین هم شاهدش هستیم.
این تقسیمات به وجود آمده باعث می شود که حالا انسان ها یک عده ای را نزدیک تر به خود ببینند و این تقسیمات باعث می شود که مثلا شما وقتی مواجه می شوید با یک گروهی که خودشان را مسلمان می دانند، نزدیکی و قرابت با همان مسلمان ها دارند.
حالا فرای اینکه خود را حق می دانند و آنها را نا حق می دانند، فرای اینکه حتی حاضرند آنها را بکشند و از بین ببرند و وحشیانه ترین کار ها را هم باهاشون بکنند، اما نویدبخش این هست که اینها خود را با آنها، با آنها به نوعی قرابت بیشتری دارند، نزدیکی بیشتری دارند و این تقسیمات مدام هم در حال پیش رفتن هست.
حالا در یک کشور اسلامی کسانی که در یک شهر زندگی می کنند نسبت به هم احساس قرابت بیشتری دارند و این تقسیمات را آنجا هم قرار است که اعمال کنند.
یعنی شما وقتی مواجه می شوید با این تقسیمات که بر پایه مثلا نژادپرستی هست یا بر پایه اینکه ما خودمان را مثلا ساکنین فلان شهر خود را برتر از دیگر شهر ها می دانیم، از همین جا نشئت می گیرد و گفتیم که اگر یک اصلی پدید بیاید می تواند در فروع از خودش بازتولید های متنوعی هم داشته باشد.
وقتی این اصل وجود دارد که ما اعتقاد به این برتری داریم، حالا می توانیم باز در دل همین برتری طلبی گروه های مختلفی را هم به وجود بیاوریم.
اما مخلص کلام این هست که در این تقسیم بندی ها ما مدام در حال تقسیم شدن بیشتر هستیم.
از یک باور می رسیم به یک شهر.
از یک شهر می رسیم به یک روستا.
از یک روستا می رسیم به یک قبیله، از یک قبیله می رسیم به یک خانواده و این تقسیمات مدام در حال تکرار شدن و بازتولید است که شما حالا با یک جماعتی قرابت بیشتری داشته باشید.
با یک جماعتی خودتان را نزدیکتر بدانید و اصولا دایرهای که برای خودتان تشکیل میدید منحصر به همان افرادی باشد که حالا درش قرار میگیرند و در نهایت به یک خانواده ختم میشود که مثلا من حالا اقوام و خویشان و خانواده هستهای خودم را جزء این دایره میدانم یا حتی کوچکتر باشد و در نهایت به همان خانواده هستهای که پدر و مادر و فرزندان باشد برسد.
و شما مدام این تقسیمبندیها را در زندگی خودتان میبینید.
حالا ریشه در همان تقسیمبندی ابتدایی و باور به همان نگاه مشخص دارد.
اینکه شما بخواهید به آنها عشق بورزید موضوعی نیست که ما بخواهیم دربارهاش صحبت بکنیم.
اینکه انتخاب هر انسانی است که به کی میخواد عشق بورزد.
اما این تقسیمبندی هایی که ما داریم دربارهاش صحبت میکنیم پیرامون برتریطلبی هست.
نه فقط قرابت و نزدیکی و یا عشق ورزیدن که قرار هست این دایره ها مدام شکل بگیره.
در راستای اینکه ما نسبت به دیگران برتر هستیم و اصولا گستره نگاه ما.
خلاصه در همین دایره ای که شکل دادیم میشه.
حالا قرار هست که در نهایت ما همین خانواده خودمون رو مد نظرمون قرار بدیم.
در باب موضوعاتی فرای این.
حالا نمی خوام توی این قسمت مشخص بحث بکنیم.
در باب همین کمک کردن و این تقسیمات هست که می خوایم هدفمون رو بذاریم که در نهایت از این تقسیم بندی به برآیندی که این کمک کردن در دل این تقسیمات شکل میگیره بپردازیم.
اینکه حالا ما مواجه می شیم با انسان هایی که اگر می خوان کمکی بکنند با یک شرطی هست که این کمک رو حاضرند که بکنند.
یعنی با توجه به اون تقسیم بندی هایی که قرار دادن حالا مواجه شدنشون برای کمک کردن، برای همکاری کردن، برای همیاری کردن با دیگران وابسته به همون شروطی است که اون تقسیماتی است که قائل شدند.
یعنی اگر یک انسانی می خواد به یک انسان دیگه ای کمک بکنه، ابتدا نگاه میکنه ببینه آیا مسلمون هست یا نه.
چرا که من در تقسیم بندی خود مسلمان رو قرار دادم آیا همشهری من هست؟
آیا هم وطن من هست؟
آیا هم قوم من هست؟
آیا همنژاد من هست؟
آیا هم جنس من هست؟
آیا همنوع من هست؟
و تقسیمات بیشمار در نهایت به این که آیا عضو خانواده من هست یا نه یعنی شروط بی شماری رو قرار میدم برای اینکه بخوام به کسی کمک کنم.
اگر کسی نیازمند به کمک هست، به همیاری هست.
باید در این تقسیم بندی من داخل این دایره من باشه.
اگر همنوع من نباشه، یک حیوان باشه یا گیاه باشه که نیاز به کمک داشته باشه، من نمی خوام به او کمکی بکنم.
یا اولویت کمک کردن من به اون نیست.
در بهترین شرایط یعنی در بهترین شرایط اولویت با اون آدم نیست.
با اون جاندار نیست.
اگر یک حیوانی دردمند هست من به اون نمی خوام که کمکی بکنه.
در بدترین شکل اصلا اون رو مستحق کمک کردن. نمی دونم.
در بهترین شرایطش هم من اولویتم این نیست که به اون کمک کنم.
شاید اگر دیگه جایی نباشه و کمکی نباشه که بکنم مثلا به عنوان مثال به اون هم کمک بکنم یا فرای اون.
تا چه اندازه این کمک کردن پست شمرده شده و اصلا جایگاهی بهش داده نشده؟
ما یک جدولی داشته باشیم به عنوان ترجیحات خودمون، به عنوان اولویت های خودمون در باب زیستن در بین بیشتر افکار.
اگر نزدیک بشید این ترجیح برای رفتارهای ما کمک کردن در انتهای اون قرار میگیره.
یعنی شما در بین ادیان مختلف مثلا مواجه بشید.
مثلا در همین اسلام شیعی گری ارزش و اعتباری که کمک کردن به دیگران داره، در قبال نماز، در قبال روزه، در قبال حج، در قبال مناسک مذهبی، در قبال رفتارهای مذهبی، مثل همون رفتارهایی که در پیرامون عزاداری در عاشورا و تاسوعا و محرم داره انجام میشه.
آیا این ها قابل قیاس هستند در جدول ترجیحات با کمک کردن.
پس این نقطه ابتدایی است که در هر باوری شکل میگیرد.
این ترجیحات فراتر از این کمک کردن را با شما در میان می گذارند که دیگر قرار نیست شما کمک کنید.
کارهای بی شمار دیگری دارید، ترجیحات بی شمار دیگری دارید.
یعنی شما باید نماز اول وقت بخوانید تا اینکه بخواهید به کسی کمک کنید.
شما قرار است روزه بگیرید تا اینکه بخواهید کاری را پدید بیاورید که حالا دیگرانی از قبال آن کار بتوانند زندگی شان را به پیش ببرند.
شما قرار است به حج بروید تا اینکه به دیگران کمک کنید و با هم یار و همکار باشید و ترجیحات بی شمار.
حالا ما مثال و نمونه و مصداقی زدیم از اسلام شیعی به عنوان مثال.
حالا شما با هر باوری این را نزدیک کنید.
هر باور فلسفی، اخلاقی، اقتصادی، سیاسی، هر باوری که باشد، اینکه شما باید نزدیک شوید و ببینید تا کجا این ترجیح کجا قرار گرفته، اگر یک جدولی را مشخص کردند مثلا در پله اولش پرستش خدا را قرار داده اند، در پله دوم مثلا نماز خواندن و حج و روزه و عزاداری و.
این مسائل رو مشخص کردن.
حالا کمک کردن در کجای این جدول قرار میگیره.
این نقطه ابتدایی است.
نقطه دوم این هستش که حالا چه تقسیماتی رو قرار میدن برای اینکه بخوان این کمک رو انجام بدن.
یعنی حالا تو جدول ترجیحات این رفته توی نقطه دهم قرار گرفته.
پس یعنی بی ارزش است.
در وهله اول اصلا کارهای بیشتر و بهتری دارند که انجام بدهند که به کمک کردن نمی رسه.
و حتی اگر در نهایت به این مرحله هم رسیدند، حالا تقسیماتی رو دارند که بخواهند کمک بکنند.
حالا نگاه می کنن ببینن که آیا طرف مسلمان هست یا نه.
آیا طرف شیعه هست یا نه؟
آیا طرف هموطن هست یا نه؟
آیا طرف همشهری هست؟
هم محلی هست.
هم قوم هست.
هم نژاد هست.
هم جنس هست، هم نوع هست و این تقسیمات متفاوت قائل میشن تا نهایتا بخوان به کسی کمک بکنن و این اون دری است که انگار کمک کردن رو از میان می بره.
بی ارزش و بی معنا می کنه.
اما ما وقتی داریم در باب کمک و همیاری صحبت میکنیم.
کمک و همیاری که برای تمام جانهاست شرطی درش قرار نخواهد داشت و اینکه در آن جدول ترجیحات ما قرار است که در اولین نقطه قرار بگیریم.
نقطه ابتدایی کمک کردن به دیگران باشد.
همیاری و همکاری با دیگران برای پیشبرد بهتر جهان باشد.
پس ما داریم در باب باوری صحبت میکنیم که در جدول ترجیحات خود نقطه ابتدایی را قرار میدهد.
بر پایه کمک کردن به دیگران و بعد به واسطه تعریف مشخصی که نسبت به برابری دارد و برابری را در برابری همه جان ها به واسطه جان آنها قرار میدهد.
همه را یکتا و یکسان میبیند و قرار نیست که تقسیماتی را میانه دار این کمک کردن و همیاری خودش بکند.
بارها و بارها درباره اش صحبت کردیم و گفتیم ما معترف و معتقد به آزادی هستیم.
آزادی ای که یک قانون مشخص داره.
این قانون ما رو منع میکنه از آزار دادن دیگر جانداران و دیگر جانداران به معنای تمام جان بر زمین هست.
گیاهان، انسان ها و حیوانات.
و این برابری است که دارد راهگشای ما می شود.
برابری که بر پایه جان این موجودات است.
جانی که والاترین و باارزش ترین چیز زندگی آن هاست.
یعنی هر موجود زنده ای با ارزش ترین چیزی که در برابر داره جونش هست، جونش هست که با از بین رفتنش دنیا هم براش تموم میشه و به اون نبود می رسه.
و شما چیزی فراتر از این بودن که در جهان ندارید و مسلما جونتون هست که باارزش ترین دارایی شما در جهان هست.
و حالا ما معیار و مقیاس رو برای برابری جانداران بر پایه همین جهان می ذاریم.
و حالا اگر قرار هست کمکی بکنیم که اتفاقا در جدول ترجیحات مون نقطه ابتدایی رو داره و این کمک کردن مقدس ترین کار بر جهان هست رو در قبال تمام جانداران بدون هیچ تقسیم بندی به پیش خواهیم برد.
حالا پیرامون باورهای خودمان صحبت کردیم و به کرات در آینده هم صحبت خواهیم کرد و اینکه حالا این کمک کردن تا چه حدی جایگاه دارد.
در نگاه ما هم باز درباره اش در برنامه های آتی، در برنامه های مجزا و با برنامه هایی که قرار باشد نزدیک به مصادیق باشیم بیشتر و بیشتر صحبت می کنیم و در باب این تقسیمات هم صحبت کردیم.
آنجایی که این تقسیمات به میدان بیاید و این ارزش شناخته بشود و شما قائل به این تقسیمات باشیم.
در این که در این فروع تقسیمات و این تقسیمات بازتولید شده چه اتفاقاتی می افتد در اختیار شما نیست.
هر کسی می تواند یک تقسیم بندی تازه ای داشته باشد.
کسی می تواند فقط به همنوع خودش کمک بکند که به هم جنس خودش کمک بکند که به همشهری خودش کمک بکند و این تقسیمات هم شکل می گیرد.
به واسطه اینکه شما به یک ارزش مشخصی اعتقاد داشتید و این تقسیمات را به وجود آوردید و قاعدتا در آینده اختیار این در کنترل شما نیست و ما داریم در باب جانی صحبت میکنیم که محور همه موجودات هست با ارزش ترین دارایی همه موجودات است و هیچ تقسیمی در آن جای نمی گیرد و همه یکسان و برابر با هم هستند.
اما فرای این حالا یه مقداری هم نزدیک بشیم باز هم به جهان امروزی خودمون.
جهانی که باهاش رو به رو شدیم.
ما داریم در باب مسئله کمک کردن اگر صحبت می کنیم در جهان امروز یک سری نشانه ها و نماد ها داره.
یعنی وقتی صحبت از کمک کردن میشه یک سری آدم مشخص، یک سری انسان های شاخصی رو در برابر چشمان ما نقش می بندند که این ها به نوعی نماد این کمک کردن بر جهان هستند.
حالا اول بریم نزدیک به این موضوع بشیم.
ما جهانی ساختیم، سیستمی ساختیم، نظمی رو به وجود آوردیم که بر پایه اون بر پایه این برتری طلبی و نابود کردن برابری، ثروت مندان بیشماری رو به جهان دادیم که با غصب کار دیگران زحمت دیگران با بهره کشی از آنها، سوء استفاده کردن از آنها به یک ثروت هنگفتی رسیده است.
ثروتی که بر پایه این نابرابری به وجود آمده بر پایه این نظم نابرابر به وجود آمده که حالا کار یک تن بی ارزش و بی اعتبار است که سرمایه یک آدم ارزش و اعتبار زندگی او هست.
اصلا این سرمایه هست که باعث به وجود آمدن این ثروت می شود.
ما این نظم پایدار را در سراسر جهان کم و بیش به وجود آوردیم.
یعنی بیشتر جهان اکثریت غالب جهان در همین معنا خلاصه شده اند و اگر جاهایی هم در جهان وجود داشته باشد که از این نظام فکری اقتصادی پیروی نکند و حالا آن چیزی که به عنوان مارکسیسم و سوسیالیسم می شناسیم، حالا در بعد های دیگر در بعد سیاسی قاطی این نگاه برتری طلبانه می شود و حالا قرار هست که قدرت را در اختیار یک تن یا یک گروه خاصی قرار بدهد.
یعنی باز هم آلوده به همین نگاه یکتا پرستانه و وحدانیت است.
همین نگاه برتری طلبانه است.
از بحث اصلی دور نشیم.
حالا جهانی رو داریم که با توجه به این نظم بیمار به این نظم نابرابر خودش یک جهانی را ساخته که یک سری ثروتمند در خودش دارد.
حالا این ثروتمند ها شاخصه ای می شوند برای اینکه کمک به دیگران می کنند.
حالا همان ثروتی که از دیگران غصب کرده اند به واسطه نابرابری هایی که وجود دارد، به واسطه سوءاستفاده هایی که کرده اند، حالا همان ثروت را به عنوان تحفه در بین خود آن آدم ها پخش می کنند.
حالا حد قیاس هایش جالب است.
یعنی مثلا وقتی نزدیک به یک ثروتمندی می شویم می بینیم از درآمد و یا سود سالانه خودش یک دهم درصد حتی خیلی کم تر از یک دهم درصد را به بخشی از این فقرا داده و حالا این میزان و شاخصه ای که برای کمک در جهان تا چه حد نام این ها بزرگ می شود و سر زبون ها میاد.
مدام تکرار میشه که اینها تا چه اندازه سخاوتمند هستند.
نقطه ابتدا اینکه کسی به این نظم نگاهی نمیکنه، اینکه تا چه حد این نظم نابرابر هست، تا چه حد به این ها اجازه داده تا از دیگران سوءاستفاده کنند؟
تا چه حد این ثروتی که این ها دارن بر میگردونن به نوعی به فقرا؟
اصلا مال خود اون فقرا هست.
ثروتی هست که اون ها به وجود آوردن به واسطه کارشون به وجود آوردن و حالا یک عده ای به واسطه سرمایه شون، به واسطه قدرتشون به واسطه جایگاهشون این ثروت ها رو از آن خود کردند.
کسی به این نقطه ابتدایی نگاه نمیکنه و یا اینکه حالا این آدمی که داره کمک میکنه چه مقدار از اون سرمایه و دارایی خودش رو داره کمک میکنه؟
خب در غالب اوقات طرف از سود سرمایه اش دارای مبلغ اندکی در حد یک دهم درصد و دو دهم درصد رو میده.
حتی کمتر از این ارقام.
یعنی با مصداق به دنیای خودمون.
شما باید در نظر بگیرید که ما در ماه مثلا یک میلیون درآمد داریم.
حالا درآمد با آن تعریف مشخصی که در اقتصاد دارد یعنی فرای خرج هایمان.
یعنی اگر با این تعاریف حالا بخواهیم نزدیک به آنها بشویم، اگر ما بخواهیم این تعاریف را هم کنار بگذاریم، حالا ما یک میلیون درآمد داریم.
حالا وقتی قیاسش بکنیم با آن آدمی که از این ثروت خودش یک دهم درصد کمک کرده، یعنی معناش یه چیزی نزدیک به صد تومنه.
صد تا تک تومن.
حالا شما در نظر بگیرید دو دهم درصد مثلا بشه دویست تومن.
یه اعداد و ارقامی در این حد.
حالا کسانی که دارن در زندگی عادی خودشون زندگی می کنن به عنوان یک انسان معمولی، آیا از این میزان از درآمدشون در این اندازه کمک به کسی نکردند؟
و حالا مواجه می شید با این بوق و کرنا کردن و بزرگ کردن این کمک ها که تبدیل به یک شو و نمایشی شده برای افرادی که حالا در کنار ثروت، در کنار قدرت، در کنار شهرت، حالا می خواهند محبوبیت را هم کسب کنند و این یک بازاری است برای خرید و فروش این محبوبیت ها.
اینکه شما از یک درآمد مازاد و غیر قابل تفکر و فهمی که پایه هایش بر اساس این نابرابری هاست بر اساس خوردن اموال دیگران است.
سوءاستفاده از دیگران، بهره کشی از دیگران.
و این ناعدالتی است.
یک درصد خیلی کوچکی مثل یک دهم و دو دهم درصد را بخواهید به دیگران کمک کنید و با این شو و نمایش بگذارید تا خودتان را بزرگتر کنید و این محبوبیت را هم برای خودتان به دست بیاورید و این آن جهانی است که امروز باهاش روبه رو هستیم.
شما مواجه می شوید با انسان هایی که دارایی زیادی ندارند اما از این دارایی زیاد نداشته خودشان تا جایی که در اختیارشون هست دارن تا جایی که در توانشون به نوعی هست دارن به دیگران کمک می کنن.
اما این ها نماد و سمبلی برای کمک کردن به دیگران نخواهند بود.
یعنی یک آدمی که یک میلیون درآمد داره ولی از این یک میلیون داره مثلا پونصد هزار تومنش رو به کسی کمک میکنه.
همه مثال هست برای درک مطلب.
حتما مواجه شدید با همچین انسانی.
این هیچوقت قرار نیست که نماد و سمبل بشه اما کسی که از اون درصد مبلغ درآمدی که به نابرابری کسب کرده با سوءاستفاده از دیگران کسب کرده و بنیان و اصلش بر پایه نابرابری، زشتی و ظلمت بوده، حالا میاد یک دهم درصد کمک میکنه و تبدیل به یک شاخصه ای میشه.
در این داستان برای کسب محبوبیت در کنار ثروت با خرج اون ثروت حالا محبوبیت هم میخره.
اما حالا فرای این تصویر مبتذلی که نسبت به.
حقیقتا کمک کردن داده شده در جهان به نوعی برای خرید و فروش محبوبیت.
ما خودمون بیشتر نزدیک میشیم.
به خود همون مفهوم کمک کردن تا در نهایت بتونیم این مبحث رو هم ببندیم.
اینکه خب قاعدتا ما وقتی داریم در باب کمک و همیاری و همکاری صحبت میکنیم، در همین جهان پیش روی خودمون این کمک کردن رو میتونیم به دو دسته تقسیم کنیم.
یکی اینکه ما میتونیم کمک به اشخاصی که در برابرمان هستن، به جاندارانی که در برابرمان هستند بکنیم و دوم اینکه این رو بخوایم گسترده تر به پیش ببریم.
یعنی اینکه مثلا کسی که داره آگاهی میده خب قاعدتا داره کمک میکنه در باب هر مسئله ای، در باب روشنگری، در باب بهتر زیستن انسان ها.
این هم داره کمک میکنه در یک قالب بزرگتری برای تغییر انسان های بیشتری.
یعنی به عنوان مثال کسی که داره در باب کمک کردن صحبت میکنه اینکه به دیگر جانداران کمک بکنید مثلا کتاب مینویسه، صحبت میکنه، شعر میگه، از هنر استفاده میکنه برای تغییر فرهنگ، اینکه انسان ها به دیگر جانداران کمک کنند و به کودکان کمک کنند به انسان ها کمک بکنند، به حیوانات کمک بکنند، به سگ ها، به گربه ها، به حیوانات خیابانی کمک کنند.
این هم داره کمک می کنه در یک بستر بزرگی برای تغییر فرهنگ انسان های بیشتری.
و حالا این که یک آدمی هم روبه رو میشه با این واقعه ای که در برابرش هست.
جانداری، موجودی انسانی ازش کمک می خواد و بهش کمک می کنه.
هر دو در همین قسط بندی و کمک هستند و کمک کردن به دیگران هستند.
هر دو زیبا و عالی و فوق العاده هستند و انسان باید به فراخور شرایطی که داره قاعدتا هر کدوم از این ها را انجام بده و قاعدتا نباید اون نگاه ابتدایی که دربارش صحبت کردیم که حالا یک نفری نگاه داشته باشه به این که جهان رو تغییر بده و نوع نگاه انسان ها رو در راستای این کمک کردن تغییر بده، نباید سدی باشه در برابرش برای کمک کردن معمولی در زندگی خود.
این باید یک بخشی از زندگی او بشه که در هر شرایطی به دیگران کمک کند.
هر کسی که نیازمند به کمک بوده و خودش را مسئول در قبال او بداند، از کنار او به سادگی نگذرد.
و اصولا جا انداختن این نوع نگاه و این فرهنگ، جهان انسانی را قاعدتا تغییر خواهد داد.
این کمک کردن به مفهوم بی تفاوت نبودن است.
یعنی انسانی که خود را در قبال دیگران مسئول بداند، در قبال دیگر جان ها مسئول بداند.
این که بی تفاوت از کنار موضوعات نگذرد.
حالا هر اتفاقی که هست.
شما اینقدر این درجه از کمک کردن و همیاری و همکاری را در بین انسان ها با مضامین مختلف بی ارزش و بی اعتبار کردید که ما مواجه می شویم با انسان هایی که به راحتی از کنار همه موضوعات می گذرند.
از کنار هر موضوعی به سادگی خواهند گذشت و این کمک کردن به مفهوم این است که ما از این بی تفاوتی در بیان اینکه نسبت به موجودات پیرامون خودمان مسئولیت داشته باشیم و.
اینکه در نهایت برای تغییر و بهتر زیستن دیگران هم تلاش کنیم فرای اینکه برای خودمان تلاش می کنیم.
اینکه نگاه بکنیم به اینکه این زندگی یک زندگی اجتماعی و در کنار هم هست و ما باید با هم و در کنار هم پیش برویم.
اینکه تا چه اندازه این فرد پرستی را به پیش بردند و انسان ها را از هم دور و دورتر کردند که ما الان حتی نسبت به هیچ موجودی پیرامون خودمان هیچ مسئولیتی نداشته باشیم و فقط و فقط دنیا را به کام خود ببینیم.
اگر کسی نیاز به کمک داشته باشد شما ابتدا به خودتان فکر می کنید من چرا باید خودم را درگیر این مسئله بکنم؟
این برگرفته از همان نگاه فرد پرستی است که در همه جهان قدرتمند دارد به پیش می رود و محوریت را بر پایه یک تن می گذارد که حالا باید شما فقط و فقط خودت و زندگی خودت را ببینی و ما قرار هست که نگاه را تغییر بدهیم.
قرار هست که اون دو طیف کمک کردنی که درباره اش صحبت کردیم، چه کسانی که در برابرتان هستند و نیاز به کمک دارند و چه اینکه شما بخواهید این فرهنگ رو جا بندازید، این انسان ها رو تغییر بدید، باید همسو و همتراز با هم به پیش بره.
چرا که در اون جایی که شما دارید این فرهنگ رو به پیش می برید، شاید ما به ازای خودتون ده ها و صدها تن هم پدید بیارید که حالا قدرت این کمک کردن رو هم بیشتر و بیشتر به بالا ببره و بتونه اصلا جهان رو تغییر بده.
در نهایت وقتی ما داریم در باب این کمک کردن صحبت می کنیم، باید این کمک کردن تبدیل به یک باور و ارزش انسانی بشه.
باور و ارزش انسانی که در نهایت قرار هست به انسان نوید این رو بده که تو به عنوان یک موجود ناطق و عاقل در جهان باید مدد گر دیگر جان ها باشی.
یعنی موضوع مهم و نهایی این کمک کردن به این معناست که انسان به واسطه دارایی ای که داره عقلش هست، قدرت صحبت کردنش هست، ارتباط و تعامل هست.
باید به اون نهایتی برسه که نسبت به تمام جانداران پیرامون خودش احساس مسئولیت بکنه.
باید به همه اونها کمک برسونه.
حالا جاندارانی که توان این کمک توان زندگی آسوده رو ندارن، حیواناتی که نمی تونن به درستی زندگی بکنن.
حالا انسانی هست که می تونه از موقعیتش استفاده بکنه و با توجه به این فرهنگ زندگی اونها رو هم بهتر بکنه در کنار زیست خودش.
اینکه باور به این بیاره که این زندگی خوب و لایق برای همه هست، این حق زندگی برای همه هست و حالا نه تنها قبول بکنه این حق رو، این برابری رو، این باور به جان رو، این آزادی و قانون نهفته در اون رو که فرای اون در پی پدید آوردن این زندگی بهتر برای همه جانداران باشه و باید این تبدیل به اون ارزش نهایی بین تمام انسان ها باشه که جهان رو تغییر بده نه جهانی که امروز ما در اون درگیر هستیم.
جهانی که پر از این فرد پرستی هاست پر از این مالکیت و صاحب خوانده شدن هست.
پر از این قدرت پرستی است.
نگاه به یک قدرت ماورایی است.
مدام در حال بازتولید این نگاه آلوده هست.
در نهایت یک نظامی را پدید میاره که حالا از دلش به واسطه نابرابری هزاران هزار ثروتمندی به وجود می آید که باز برای شو دادن، برای شوآف کردن یک درصد غیر قابل درکی، یک دهم درصد و نیم دهم درصد از اون درآمد خودشون رو حالا می بخشند و حالا در این فروشگاه تازه تاسیس در پی خرید محبوبیت هستند.
از ثروتشون از شهرتشون استفاده میکنن تا محبوب هم بشن تا تبدیل به یک سمبل و نماد هم بشن.
اما ما داریم در باب این کمک کردنی صحبت می کنیم که یک تبدیل به آن اولین المان ما برای زیستن بشه.
اولین ترجیح ما برای رفتار بشه.
برای زندگی کردن بشه.
یعنی بزرگترین هدف ما از زیستن کمک کردن به دیگران باشه.
در کنار اون هیچ محدودیتی برای کمک کردن در برابر نبینیم.
اینکه طرف مقابل ما انسان هست، حیوان هست، گیاه هست، زن هست.
بی دین هست، با دین هست، هموطن هست.
هیچ تقسیمی در برابر اون نباشه که فقط و فقط کمک کردن وظیفه و مسئولیت ما در قبال اونها باشه.
این هست که ما قرار هست نسبت به موضوعات پیرامون خودمون بی تفاوت نباشیم، احساس مسئولیت بکنیم و اینکه اگر قرار هست وارد این وادی کمک کردن بشیم فرای اینکه با تمام جان به هر کسی که در برابرمان هست کمک کنیم.
اما فارغ از اون در پی پدید آوردن این نگاه این ارزش در جهان هستیم.
اینکه این کمک کردن را تبدیل به ترجیح اول در جهان کن برای انسان ها بکنیم، اینکه انسان ها را تغییر بدهیم، انسان ها را دوباره پدید بیاوریم، انسان هایی که حالا ترجیح اولشان فرای تمام نگاه های دیگر در آن رتبه اول کمک کردن به دیگران باشد.
یعنی اگر قرار باشد.
بین یک رفتار، بین پیشرفت، بین ابزار ساختن، بین پیشرفت علمی و کمک کردن، یکی رو انتخاب بکنند، کمک کردن رو انتخاب بکنند.
اگر قرار است پیشرفتی بکنند به خاطر به نوعی در وادی این کمک کردن به دیگران باشد.
اگر قرار است در علم پیشرفتی بکنند، برای کمک به دیگران باشد، برای کمک به همه جانداران باشد.
و این فلسفه فکری است که در باورهای ما بهش بال و پر داده می شود و سعی در پیشبرد اش داریم.
در باب این باورها و اعتقادات قاعدتا بیشتر و بیشتر صحبت خواهیم کرد و در این برنامه در باب کمک کردن صحبت کردیم و فکر میکنم تا همین جا هم بحث به اندازه کافی پیش رفت.
اما در برنامه های آتی بیشتر و بیشتر در باب این آرا و عقاید هم صحبت میکنیم.
در انتهای برنامه هم دوست دارم باهاتون مطرح کنم که اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه و این راه تغییر شکل بگیره، میتونید آثار و صدای من رو با دیگران به اشتراک بگذارید.
منظور از آثار هم فقط مختص به برنامهای به نام جان نیست.
برنامه به نام جان یک برنامه ایست که ما قرار هست درش در باب دغدغه هامون، مشکلات، باورها و عقایدمون به زبان ساده، رک و صریح و در عین حال بداهه صحبت کنیم.
اما پیش تر از این که من بخوام برنامه ای به نام جان رو ضبط و پخش کنم، آرا و عقایدم رو تحت عناوین کتاب هایی به رشته تحریر در آوردم.
این کتاب ها به صورت رایگان در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شماست و میتونید اون ها رو دریافت و مطالعه کنید و اگر دوست داشتید این صدا شنیده بشه و این راه تغییر شکل بگیره اون رو با دیگران هم به اشتراک بزارید.
ممنون که همراه من بودید.
من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.
در پناه آزادی.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
شما با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در پیشبردن اهداف ما برای رسیدن به جهانی در آزادی و برابری مشارکت کنید
وبسایت جهان آرمانی بستری است برای انتشار آثار نیما شهسواری به صورت رایگان
بیشک برای دستیابی به این آثار دریافت مطالعه و … نیازی به ثبت نام در این سایت نیست
اما شما با ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در این بستر نگاشتههای خود را منتشر کنید
این را در نظر داشته باشید که تالار گفتمان دیالوگ از کمی پیشتر طراحی و از خدمات ما محسوب میشود که بیشک برای درج مطالب شما بستر کاملتری را فراهم آورده است،
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.