در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
قسمت شصت و یکم : بیدارگری
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 32:28
با صدای : نیما شهسواری
پادکست به نام جان به صورت ویژه برنامه با موضوعات مختلف و همچنین به صورت قسمتهای پادکست به نام جان پیرامون مرام آرمانی منتشر میشود
بیدارگری
برای ساختن جهانی بهتر و زندگی آزاد و برابر جانها باید که به ریسمان بیداری انسانها چنگ انداخت و تن را شمع روشنایی این جهان تاریک کرد و ما با ایمان به بیدارگری گام در این راه پر پیچ و خم گذاشتهایم
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
خب دوستان توی قسمت های مختلفی که ما در برنامه ای به نام جان پیرامون اعتراض صحبت کردیم، قاعدتا مبحثی تحت عنوان بیدارگری هم لازمه ای است برای اینکه درباره اش صحبت بکنیم و بیشتر نزدیک به این معنای مشخص بشیم.
بیدارگری که قرار هست دنیای ما رو تغییر بده، قرار است دنیای تازه برای ما پدیدار بکنه.
قرار هست در برابر تمام کلیشه های گفته شده در طول این هزاران سال به میدان بیاید و نگاه تازه ای رو برای ما پدیدار کنه.
در شرایطی که مدام صحبت ها داره تکرار میشه همون حرف های پرتکرار گذشتگان به اشکال و انواع مختلفی داره به مردم خورانده میشه.
ما نیازمند این احساس بیدارگری هستیم.
ما نیازمند افرادی هستیم که پا به میدان بگذارند برای بیدار کردن دیگران، برای اینکه اونها رو از این خواب هزاران ساله در غفلت بیدار بکنه.
شما تصور بکنید هزار و چهارصد سال از گذشت اسلام گذشته و مردمانی که هنوز خواب در این اوهام بی حد و حصر هستند هنوز دارند از همون سرچشمه های بیمار تغذیه میکنند.
هنوز حاضر نیستند که به اون افکار پوسیده نگاهی بکنند.
به واقعیت هایی که مطرح شده.
یعنی مثلا وقتی شما مواجه میشید با اصولی که در اسلام وجود داره و قوانینی که در اسلام وجود داره دارد.
حتی ما مواجه میشویم با جماعتی که از این قوانین باخبر نیستند و خودشان را مسلمان میدانند.
یعنی شما مواجه هستید با افرادی که همان عناوین پرتکرار در کتابهای دینی مدارس را تحت عنوان مباحث دینی درک کردهاند.
حتی مثلا به عنوان مثال از ماهیت وجود عایشه هم خبردار نیستند.
اینکه پیامبر اسلام حالا میرود و با یک دختر پنج یا شش یا هفت ساله برخورد میکند و تقاضای ازدواج میکند با یک نفر.
اینکه خدا سن تکلیف را برای همخوابگی محمد با عایشه تعیین میکند تا در نهایت محمدی باشد که در نه سالگی با یک دختر یا دختری که نه ساله هست رابطه جنسی برقرار کند.
حتی ما روبهرو هستیم با افرادی که با این واقعیات تاریخی که توسط خود مسلمانها مطرح شده هم تا به حال روبرو نشده اند.
یعنی شما مثلا وقتی رو به رو میشید با جماعتی که خود رو مسلمون میدونن تو عمرشون تا به حال قرآن رو نخوندن؟
کتب تاریخی در باب زیست پیامبر رو نخوندن.
تا به حال هیچ وقت روبرو نشدن با مبانی اسلامی با احادیثی که تحت عنوان احادیث صحیح در اختیار اهل سنت یا شیعیان هست. روبرو نشدن.
با علم اسلامی که تحت عنوان فقه اسلامی هست هم روبرو نشدند و اجتهاد های این فقیهان شیعه و سنی رو تا به حال بهش گوش ندادن اما خود رو مسلمون می دونن.
یعنی شما گاها روبرو میشید مثلا با عنوانی تحت بریدن دست.
وقتی با یکی از این افراد صحبت میکنید و به او میگید آیا شما قادر به بریدن دست کسی هستید که مرتکب دزدی شده باشه؟
او خود رو عاری از این اتفاق میدونه.
نمیتونه تونه برای خودش یه همچین تصویری بکنه که حالا داره دست کسی رو میدزده.
اما حالا وقتی رو به رو میشه با اینکه این یک آیه از قرآن هست که عقوبت دزدان رو در این دنیا مترادف با بریدن دست میدونه.
دنیا براش رنگ و بوی تازه ای میگیره.
وقتی روبرو میشه با رفتارهایی که محمد در طول حیاتش کرده، جنگ ها، غزوه ها، کشتار ها، به اسارت گرفتن، از میان بردن مخالفین و معترضان و الی آخر.
حالا با یک دنیای تازه ای روبرو میشه.
پس ما نیازمند این احساس بیدارگری هستیم.
ما روبرو هستیم با جماعتی که چیز زیادی در باب موضوعات نمی دونند اما به واسطه قرابتی که با مثلا نگاه اسلامی دارند خود رو همه چیز دان می دونن.
خودشون رو متصل به یک دنیایی از دانش های عظیم می رویم خود را باورمند به کتابی می دانند تحت عنوان قرآن که تمام علوم را نزد خود دارد.
اما این کتاب پر از علم را هم نخوانده اند.
پس ما مواجه هستیم با جماعتی که غرق در این بی دانشی خود را دانایان جهان و همه چیز دانان جهان می دانند.
حتی فراتر از تمام دانشمندان در طول تاریخ.
حالا صرفا هم پیرامون اسلام صحبت نمی کنم.
در باب هر نوع اعتقاد و باوری که در جهان وجود دارد و جاری و ساری است و میدان دار شرایط زندگی انسان ها شده و تمام زندگی جمعی آنها را در اختیار گرفته.
قاعدتا ما روبه رو هستیم با جمعی که حالا به واسطه این نادانی ها غرق در جهالت هستند.
حالا به واسطه ی نزدیکی و قرابت با این نگاه آلوده که انسان ها را اصولا خارج از تفکر و پرسشگری می خواد.
حالا این جماعت خود رو غرق در این مرداب ها می دونن.
خوب نقطه ابتدایی در دل این بحث این هستش که ما باید به اهمیت عاملیت خودمون برسیم.
اینکه ما به عنوان یک انسان تا چه اندازه اهمیت داریم و تا چه اندازه این اهمیت ما موجب فعل میشه و این فعل ما در نهایت می تونه چه کارهایی رو به پیش ببره.
ما باید انسان ها رو وارد این میدان بکنیم تا بدونند که عاملیت شون تا چه اندازه مهم هست.
تا چه اندازه تغییرات رو شکل داده.
هیچ کدوم از این داستان ها و هذیان هایی که در طول تاریخ تحت عناوین دینی یا غیر دینی مطرح شده کاری رو به پیش نبرده.
اما انسان ها در کنار هم با این عاملیت خودشون تونستند اتفاقات بزرگی رو رقم بزنند که از موضوعات علمی و فناوری در نظر بگیرید تا موضوعات اجتماعی که اتفاق افتاد.
یعنی همون مثال همیشگی که من پیرامون برده داری میزنم.
هیچ کدوم از این ادیان در طول حیات خودشون حتی یک انتقاد کوچیک هم به اون سیستم بردهداری نداشتن چرا که اصلا این سیستم برده داری برگرفته از همون نگاه خداوندی هست.
برده در برابر خدا قاعدتا آموزش دیده برای این بردگی و بندگی و حالا وقتی روبرو میشه با مسیحیت و مسیحی که در باب بندگی و اسارت در برابر خدا صحبت میکنه و بند بردگان در زمین رو هم تشویق میکنه برای بندگی در برابر ارباب خودشون تا در نهایت همه در برابر ارباب بزرگ دیگری برده و بنده باشند؟
خب ما مواجه میشیم با این سیر پرتکراری که داره اونها رو سوق میده به سمت همین بردگی و برده داری.
اسلام هم به همین شکل و وحشتناک تر.
یعنی شما روبرو میشید مثلا با آیه قرآنی که پیرامون زنان حلال و کنیزان صحبت میکنه و کنیزانی که در میدان جنگ از بغل همسرشون جدا شدن و حالا در اختیار یک سری اوباش قرار میگیرن و این اوباش از سوی خدا حق دارن تا به اونها تجاوز کنن.
یعنی شما با عناوین وحشتناکی در دل این ادیان پیرامون بردگی و برده داری روبه رو هستید؟
اما موضوعی که باعث از میان برداشتن این ننگ بزرگ تاریخ بشر شده، عاملیت انسان ها بوده.
اتحاد انسان ها بوده.
انسان ها بودن که در نهایت تونستن این لکه ننگ رو از پیشانی خود پاک کنن.
در کنار هم این موضوع وحشتناک و این برده داری اسفناک رو از میان بردارند.
این که انسان ها خود را صاحب بر دیگران بدانند، اینکه صاحب بر جان و مال و همه چیز آن ها بدون شما مواجه می شوید با خرید و فروش بچه بردگان مرده ای که حالا فرزندی به دنیا میاره و این جماعت هستن تا اون ها رو خرید و فروش بکنن.
خب ما در طول تاریخ مواجه بودیم با این اتفاقات دردآلود انسانی.
اما عاملیت انسان ها در نهایت باعث تغییرات شده و حالا ما در دل این بیدارگری در اون نقطه ابتدایی باید این عاملیت انسان ها رو اهمیت بدیم و به انسان ها گوشزد بکنیم که به واسطه بیدار شدن شما هست که میشه جهان رو تغییر داد.
هر یک از مشکلات ریز و درشتی که در جهان وجود داره شما هر موضوعی رو که مد نظر قرار بدید با عاملیت انسان و به میان آمدن انسان ها میشه تغییرش داد.
اگر فقر سرشار در جهان رو ببینید، اگر این نابرابری های بی حد و حصر رو ببینید، اگر صحبت از این میشه که تعداد بیشماری از کودکان و انسان ها به واسطه فقر و گرسنگی دارن از میان میرن، ما مواجه هستیم با دنیایی که غذا به اندازه کافی برای همه انسان ها و همه جانداران داره.
اما حالا مواجه میشیم با جماعتی که به واسطه همین فقر و تنگدستی و بی غذا بودن دارن میمیرن و از گرسنگی دارن میمیرن.
عاملیت انسان هست که اینجا ناپدید شده.
حالا اگر انسان ها به اون احساس بیداری برسن و بخوان کاری انجام بدن، به سادگی قادر خواهند بود که همه گرسنگان رو سیر کنن، همه رو وارد این چرخه برابری بکنن تا همه آزادانه و رها زندگی کنن.
یعنی شما وقتی مثلا به ساختار حکومت تودرتویی نگاه میکنید، مثل مثلا حکومت شوروی با اون قدرتی که در اختیار داشت، خوب میدونید که انسان ها با عاملیت خودشان و در کنار هم بودن میتوانند این حکومت ها را ساقط کنند.
حال هر حکومت با هر میزان از قدرت.
به جمهوری اسلامی نگاه بکنید.
اگر مردم ایران قرار باشد به عاملیت خودشان باورمند باشند و وارد میدان برای تغییر بشوند، قاعدتا حتی یک روز هم جمهوری اسلامی نمی تواند دوام داشته باشد.
هیچ حکومتی در جهان با هر ساختاری، با هر نیرویی که در توان داشته باشد هم نمیتواند در برابر مردمان صف آرایی بکند.
تعداد بیشمار مردمان قادر به انجام دادن هر کاری هستند.
هر اتفاق زننده ای که در این جهان می افتد با بیدار شدن انسان ها میتواند تغییر بکند.
پس ما نیازمند این هستیم که انسان ها را بیدار بکنیم در زمینه عاملیت خویشتن، اینکه باورمند به خودشان باشند و بدانند که تنها راه نجاتشان همین خودشان هست.
هیچ چیز دیگه ای قرار نیست اون ها رو نجات بده.
هیچ قدرت ماورایی.
هیچ خدایی در آسمان ها.
هیچ پیامبری که تازه ظهور کنه و دوباره بیاد و غیبت از غیبت خودش دربیاد و از چاه بکشه بیرون و از آسمان ها برگرده به زمین.
قرار نیست زندگی اون ها رو تغییر بده.
هر اتفاق نامیمونی که در جهان وجود داره به واسطه فعالیت انسان ها میتونه تغییر کنه.
همان گونه که ما مواجه شدیم با برده داری و هیچ دین و خدا و پیامبر و ائمه ای نتونستند این لکه ننگ رو از پیشانی انسان ها پاک کنند.
اما انسان به واسطه بیدارگری خودش تونست این لکه ننگ رو پاک بکنه.
حالا ما امروز روبه رو نباشیم با دنیایی که در دل اون کودکان رو می فروشند در خیابان شما شاهد فروش بردگان باشید، شاهد تجاوز قانونی به زنان باشید، شاهد حمله به کشور ها باشید.
برای به دست آوردن برده و غلام و کنیز.
خوب قاعدتا این عاملیت باید مبدل به ایمان جمعی بشه که حالا انسان ها به خودشون، به فعلیت خودشون و به وجود خودشون، به باور های خودشون باورمند باشن.
اما فارغ از این، ما با یک نگاه نسبت به موضوعات پیرامون خودمون می تونیم متوجه این بشیم که برای این تغییر ما نیازمند بیداری عمومی هستیم.
ما نیازمند هستیم که این انسان ها از این خواب غفلت بیدار بشن.
گاها شما روبرو هستید با هذیان های دینی که مبدل به یک خواب هزاران ساله شده.
مثلا در ایران خودمون، در کشورهای اسلامی پیرامون خودمون خب مردمی هستند که در این احساس بطالت دارن زندگی رو به پیش میبرن.
بدون دانستن موضوعات باورمند به ادیان هستند.
دین موروثی که از پدران و مادران خودشان گرفتند بدون اینکه حتی حاضر باشند لای کتاب قرآن را باز کنند.
ما مواجه می شویم با مردمانی که دارند قرآن را به زبان عربی می خوانند.
مثلا مردمان ایرانی که قرآن را می خوانند و به زبان عربی.
مردمان مثلا ترکیه ای که دارن قرآن رو می خونن به زبان عربی.
یعنی شما مواجه میشید در زندگی روزمره مواجه میشید.
مثلا وقتی وارد مثلا یک اتوبوسی.
مترویی، چیزی میشید میبینید یک نفر نشسته و داره خیلی با سرعت شروع میکنه به خوندن قرآن و سرش رو هم تکون میده و انگار داره یک وردی میخونه.
یعنی شما این؟
با چه کلمه ای میشه این رو بیان کرد؟
این هذیانی که مبدل به گوشت و رگ و خون این ها شده یعنی هذیانی که بهش باورمند هستن، اوهامی که رسوخ کرده در جانشون.
حالا شما دارید می بینید او داره این ورد رو میخونه همتای جادوگران در زمان گذشته، همتای فال بینان و.
نمیدونم کسانی که کتاب باز میکنند داره یه سری حرفایی رو میخونه که حتی معنیش رو هم نمیفهمه داره مدام تکرار میکنه و در این تفکر هست که یک خدای نشسته اون بالا داره نگاه میکنه.
خب مثلا حسن آقا سه بار این قرآن رو خوند ما سه تا مثلا بهش امتیاز مثبت بدیم و این رو راهش رو باز بزاریم برای رسیدن به بهشت.
یعنی شما گاها با این انسان ها رو به رو میشید و واقعا نمیدونید اینا دارن به چی فکر میکنن؟
اصلا مغز این ها پر از چی شده؟
چجوری میتونن جهان رو این گونه ببینن که اگر یک موضوعی رو که نمیدونن چی هست، کلماتی رو که معنیش رو نمیدونن رو تکرار بکنن.
یه کسی هست به عنوان قدرت ماورایی که به خاطر گفتن این کلمات به اون ها قرار هست که پاداش بده.
یعنی اون نهایت هذیانی است که مبدل به زندگی این ها شده است.
ما نیازمند بیدارگری هستیم دیگر.
ما نیازمند این هستیم که این انسان ها رو بیدار بکنیم، حداقل اون ها رو وارد میدان بکنیم که اگر قرار هست این قرآن رو بخونن به زبانی که می فهمند بخونن.
شما قرار هست از این کتاب چیزی رو دریافت کنید.
آیا ممکنه شما مثلا کتاب قلعه حیوانات رو بردارید و به زبون ژاپنی بخونید؟
می خواید ازش چیزی بفهمید و بهتون یک جماعتی هم بگن این کتاب خیلی کتاب خوبی هست.
یعنی شما اگر این کتاب مثلا قلعه حیوانات رو به زبان ژاپنی بخونید به یک جاهای خیلی بزرگی در زندگیتون می رسید، فردای خوبی براتون ساخته میشه.
دقیقا به همین اندازه مضحک هست.
پس حالا نیاز هست که این مردمان در اوهام و خیال رو بیدار کرد.
پس ما می فهمیم که اینگونه میشه.
با این بیدار کردن مردمان به اون پیروزی نهایی رسید.
اونها رو وارد این میدان تازه کرد.
پس ما در کنار عاملیتی که به انسانها میدهیم و از این امتیاز بزرگ آنها را مطلع میکنیم و در نهایت با اهمیت دادن به این عاملیت، آنها را وارد میدان برای تغییر میکنیم، باید آنها را ابتدائا حتی بیدار بکنیم.
ما باید آنها را از این خواب هزاران ساله بیدار بکنیم.
حالا باید مباحث یک به یک مطرح شود پیرامون واقعیت اسلام.
واقعیتی که در آن برهه از تاریخ اتفاق افتاده زندگی پیامبر، رفتارهایی که کرده، خود قرآن به زبان فارسی که حالا آن کسی که داره تندتند این اوراد رو میخونه بدونه داره اون خدا چی میگه.
بدون خدا داره در باب بریدن دست پا و بریدن دست و پای مثلا محاربین صحبت کرده، در باب بریدن دست دزدان صحبت کرده.
حالا باید او با این ها رو به رو بشه.
حالا باید بره و ببینه که محمد در طول حیاتش چه کارها کرده.
چگونه در زمین، در قصه زید و زینب اون رفتار رو با همسر فرزندخوانده خودش کرده.
در مواجهه با عایشه و طفل شش هفت ساله چگونه پر از شهوت در جست و جو بوده تا در نهایت در نه سالگی او رو زن بکنه؟
حالا قرار هست که با این بیدارگری ها در باب هر زمینه ای و مواجهه با هر نوع نگاهی، حالا چه این نگاه، نگاه مذهبی باشه که زندگی ما رو در حصار خود گرفته و یا هر نوع نگاه دیگه ای.
قرار بر این هست که این جماعت در اوهام و خیال و این جماعت خوابزده رو بیدار کرد.
قرار هست که با این بیداری به سمت پیروزی پلی رو ترسیم کرد فرا این قرار است که ما در دل این مردمان روحیه ی پرسشگری را بیدار کنیم.
ما قرار است که این احساس بردگی و بندگی را در آن ها از میان ببریم.
وقتی من در باب خدا بارها و بارها به کرات صحبت می کنم، موضوع مبارزه ای با یک خدای در آسمان ها نیست که مثلا من تمام هدفم را از زیستن این کرده باشم که آن خدایی که تحت عنوان الله و یهوه و این ها میشناسیم رو من برم باهاش بجنگم.
موضوع تفکری است که این خدا برای مردمان ساخته فرهنگی است که برای این ها تبدیل به قدوسیت شده و آن ها را درگیر این زندگی کرده.
خدایی که به واسطه ی حضور و وجودش مردمان را برده و بنده و مطیع پرورش داده.
شما از همون ابتدای بچگی، از همون موقعی که چشم به این جهان باز می کنید، در هر فرهنگی که باشید، حالا این فرهنگ مسیحی باشد، یهودی باشد، اسلامی باشد یا هر فرهنگ دیگری باشد.
شما مدام مواجه میشید با یک قدرت در آسمان ها.
مدام داره به شما گوشزد میشه که این قدرت، قدرت برتر و ازلی و ابدی هستش که همه چیز از آن اوست و شما باید در برابر او فرمانبردار باشید.
مطیع باشید، مومن به او باشید، از او بترسید، در برابر او کرنش بکنید، به اوامر او گوش فرا بدید.
حالا در کنارش مثلا پدر و مادری هم برای شما تصویر میشن که همون خدای بر زمین در برابر شما هستن.
باز با همون فرهنگ بیمار ابتدایی دارن شما رو پرورش میدن و خود رو خدای در آسمان ها برای شما تصویر میکنن و شما باز هم باید در برابر اونها سکون و سکوت بکنید.
حال میرسید به حکومت در برابر و اصولا نوع زیست شما که در نهایت شما رو به این سمت و سو میبره که در برابر همه مطیع و فرمانبردار باشید، اصلا راه رستگاری برای شما تعریف شده.
به این گونه که شما مطیع و فرمانبردار باشید، شما بنده و برده باشید.
خداوندی که بنده نواز است بنده های خودش رو به جایگاه های رفیع میرسونه.
هر گونه پرسشگری هر گونه اعتراضی را مجازات سنگین خواهد کرد.
این فرهنگ بیداد بیماری است که در بین مردمان جاری و ساری است و ما قرار است این فرهنگ را تکان دهیم.
قرار است این فرهنگ را از میان برداریم.
قرار است به واسطه مبارزه با خدا با معنای خدا انسان ها را به این وادی دعوت کنیم که به خویشتن شان باور داشته باشند و این عاملیت را برای خویشتن متصور شوند.
قرار است ما با این بیداری آن ها را به این روحیه ی پرسشگری واداریم که قرار باشد در باب موضوعات فکر بکنند.
اصلا قرار نیست فرمانی را بپذیرند.
اگر صحبتی، مطلبی با آن ها مطرح می شود، قرار نیست چشم و گوش بسته این مطالب را قبول بکنند. کنن.
قرار هست که شک رو در اون ابتدا آویزه گوششون بکنن.
قرار هست که با شک به موضوعات نگاه بکنن.
قرار هست که در باب موضوعات پرسش بکنن.
با عقل و مغز و استدلال خودشون موضوعات رو کنکاش بکنن.
جست و جو بکنن.
اگر با استدلال خودشون همسان و همخوان نیست اون رو به چالش بکشند.
حالا قرار هست که این روحیه پرسشگری مبدل به اون رکن اصلی برای تغییرات بشه.
اما فشار اجتماعی بی حد و حصری هم وجود داره برای از میان بردن این بیدارگری ها.
یعنی شما مواجه میشید با حکومت های مختلفی که سعی در از میان بردن این بیدارگری ها دارن.
اصولا موضوعات فرعی مبدل به موضوعات اصلی میشه.
اصولا فروع هست که جایگزین اصول خواهد شد.
در تمامی این حکومت ها حالا چه این حکومت، حکومت جمهوری اسلامی باشه چه حکومتی مثل مثلا امریکا باشه تفاوتی درش نیست.
همه این حکومت ها در راستای خاموشی مردم گام برمیدارند چرا که اصولا قدرت خود را گره خورده با خاموش بودن و در سکون بودن مردم میدانند.
هیچ راهی ندارند مگر اینکه مردمان را ساکت کنند.
گاها با خفقان، با ترس، با رفتار وحشیانه مردمان را به این خفقان و سکون وادار میکنند.
گاها با حربه و فریب.
یعنی ما همیشه رو به رو بودیم با زورمندان و قدرتمندان و حکومتگران که با استفاده از زر و زور و تزویر وارد این میدان ها شدند یا به واسطه پول توانستند جماعتی را همسان با خود بکنند و همراه با خود بکنند.
همان کاری که جمهوری اسلامی انجام داده یا با زور سعی کرده اند مردمان را با خفقان، با ارعاب، با سرکوب وحشیانه، با خشونت، با اعدام کردن، شکنجه دادن مردمان را بر سر جای خود بکشانند یا با تزویر و تزویری که شما می بینید فروغ را میداندار می کند، جایی برای در میان گذاشتن اصول نمی ماند.
موضوعاتی که مطرح می شود، موضوعات بی پایه و بی مایه ای که مبدل به ارزش های مردم می شود.
اصلا مردم در باب اینها صحبت می کنند، به اینها گوش می دهند، اینقدر صداهای بلند را پدید می آورند و مدام تکرار می کنند موضوعات بی ارزش، دعواهای خاله زنکی، موضوعاتی که هیچ ارزش معنایی ندارد اما مبدل به اصلی می شود که مردم تمام فکر و ذکرشان هم در این داستان باشد.
اصلا گاها اینقدر مردم را دلزده از موضوعات می کنند که فارغ از این مباحث تزویر و تئوری های توطئه خود مردم دیگر دیگه رغبتی نداشته باشن، اینقدر اشکال مختلفی از نافهمی و نفهمی پدید می آورند.
اینقدر تصاویر کاریکاتور آمیزی از معترضین رو جلوه میدن که دیگه مردم رغبتی نداشته باشن به این صحبت ها هم گوش کنن.
حالا خودشون رو در دریایی از بطالت غرق میکنن و در اون میدان هم زندگی رو به پیش میبرن.
شما مواجه میشید با بی ارزشی که میدان دار میشه.
اصولا با تخریبی که از ارزش ها در طول حیات چه جمهوری اسلامی، چه حکومت های وحشی شبیه به جمهوری اسلامی ارزش هست که لگدمال میشه.
تمامی ارزش ها هست که از میان میره.
ما در نهایت با جماعتی رو به رو میشیم که بی ارزشی رو میدان دار میکنن.
اون فرهنگ ضدیتی که من بارها در قسمت های مختلف به نام جان در بابش صحبت کردم.
شما گاها مواجه میشید با جماعتی که حالا به واسطه این ارزش های بیمارگونه که مدام داره توسط مثلا جمهوری اسلامی نگاه های اسلامی مطرح میشه.
حالا به یه مرحله ای میرسن که در برابر تمام ارزش ها ایستادگی میکنن.
فرهنگ ضدیتی رو تعریف میکنن که حالا قرار هست هر چیزی که اونها میگن رو برعکس تصویر کنه در برابرش بایسته و ما مواجه میشیم با یک بطالت که همه جا رو فرا گرفته و بی ارزشی که میدان دار شده.
اما وظیفه ما این هست که این شرایط رو دگرگون کنیم.
وظیفه ما این هست که با بیدارگری روحیه پرسشگری رو در مردمان بیدار کنیم.
قرار است که این میل به اعتراض و انتقاد رو در اونها بیدار کنیم.
قرار است که اونها رو به این عاملیت خویشتن باورمند بکنیم.
اصلا اونها رو آشنا با این عاملیت خویشتن بکنیم.
قرار هست که از کودکان پرسشگری پدید بیاریم.
کودکانی که به ذات و به وجودیت خود پرسشگر هستند اما به واسطه تعالیم بیمارگونه و مدام در تکرار از آنها، ما سعی داریم که بندگان و مطیعان را بسازیم.
حالا آن کودک پرسشگری که به ذات در پی آزادی هست، در پی برابری هست. پرسشگر هست.
به خویشتن خود باورمند هست و به واسطه همین فرهنگ بیمار و همین تعالیم پوسیده مبدل به یک برده و بنده ای میکند که حالا همه چیز خودش را از میان میبرد تا یک دست نوازشی از یک قدرتمندی هم بگیرد.
حالا قرار هست که این تغییر بکند، دگرگون بشود، انقلابی شکل بگیرد که در دل آن کودکان مبدل به آن پرسشگران بشوند.
جامعه بیداری که پرسشگران میداندار آن باشند.
بیدار گران میداندار آن باشند.
حالا قرار است در باب تمام موضوعات با نگاه شک و تردید نگاه بشود.
اگر موضوعی به میان می آید حالا مردمانی باشند که با دیده شک بهش نگاه بکنند، مورد نقدش قرار بدهند.
قرار هست که نسبت به موضوعات مختلف معترض باشند.
ما در باب اعتراض در قسمت های گذشته صحبت کردیم که اعتراض تنها راه برون رفت ماست.
اما پیش از رسیدن به این اعتراض ما نیاز داریم که آن بیدارگری ها را به وجود بیاوریم.
ما قرار هست که مردمان را بیدار بکنیم، با واقعیت ها روبه رو بکنیم.
اگر حقیقتی مدام در حال تکرار برای آن ها هست.
حقیقتی که تحت عنوان مثلا اسلام مطرح میشود و جماعتی هم آن را حق می پندارند و هر چیزی در برابرش را باطل.
حالا قرار هست واقعیت ها با مردمان مطرح بشه تا اون ها بتونن تصمیم بگیرن.
قرار نیست همه چیز رو در زیر پرده ها و حائل ها نگه دارند و در بابش صحبت نکنند.
یعنی شما میبینید در هیچ کدوم از این نگاه های اسلامی در مدارس مثلا دینی پای منبر این آخوند ها کسی در باب عایشه صحبت نمی کند.
این هم بخشی از همون تاریخ هست دیگه.
اما بخشی که غیر قابل صحبت کردن هست، بخشی است که نباید نزدیک بهش شد.
اما دقیقا وظیفه ی بیدادگران هست که همین بخش مگو رو با مردم در میان بذارن.
حالا قرار هست که در باب چهره ی لخت اسلام صحبت بکنن.
یک جماعتی میشینن به عنوان مثال از علی ابن ابی طالب صحبت میکنن که بله علی ابن ابی طالب پر از رأفت بود و این گونه بود و بلند میشد میرفت به یتیم ها غذا میداد و خودش هیچی نداشت بخوره و از این داستان هایی که میشنویم هیچ جنبه ی تاریخی نداره.
ما با هیچ کتاب تاریخی روبه رو نشدیم که همچین حرف هایی رو بزنه اما میگیم حالا باشه.
این هم یک بخش از تاریخی هست که برای این ها فقط و فقط وحی شده و این ها دارن.
اما در کنار اون در باب همون علی صحبت بکنید که اسرا رو سر میبرید.
این اون بخش از تاریخ هست که باید مطرح شود تا مردمانی که باورمند به این نگاه هستند و دارند این اوراد را مدام با تکرار میخوانند بدون اینکه معنایش را بفهمند، حالا با واقعیت ذاتی آن هم روبهرو بشوند و تصمیم بگیرند.
پس ما نیازمند این بیدارگری ها هستیم در همه زمینهها.
ما نیازمند این روحیه پرسشگر هستیم که اگر موضوعی با ما مطرح میشود، کسی نباشد که فرمانبردار و مطیعانه این موضوع را بپذیرد و قبول بکند.
قرار است که از دلش پرسش بکند.
به چه دلیل این موضوع مطرح شد؟
این با منطق و استدلال من همخوان نبود.
قرار است که من پرسش بکنم.
قرار است که به چالش بکشم.
کسی که این صحبت را با من مطرح کرده این نقطه ای است که اگر ما به آن برسیم حالا شاهد جامعه بیدار خواهیم بود.
حالا شاهد تغییرات و دگرگونی ها خواهیم بود.
پس ما نیاز دارد که به موضوعات به صورت ریشه ای نگاه بکنیم و ریشه موضوعات را مورد کنکاش قرار بدهیم و در دل این ریشه ها به بیدارگری برسیم، حس پرسشگری را بیدار کنیم، به اعتراض برسیم و ارزش های تازه ای را میداندار کنیم که در دل آن ارزش ها همین حس اعتراض، پرسشگری، عاملیت خویشتن، بیدارگری میداندار باشد.
قاعدتا فردای این تغییرات، دگرگونی ساختارهای سیاسی، ساختارهای اقتصادی است، ساختارهای فرهنگی است و همه چیز را میشه باهاش دگرگون کرد و اصولا از دل این نگاه ها ما به اون جامعه ایده آلی میرسیم که حالا هر روز در پی پویایی خودش است حتی اگر انقلاب و دگرگونی میکنه.
همانگونه که من در قسمت گذشته هم صحبت دربارش کردم.
حالا قرار هست حکومتی پدید بیاره که جایگاه معترضان بیدارگر روشنگران رو ستایش بکنه چراکه اونها قرار هست اون رو به پیشرفت و پویایی برسونند و ما در نهایت به نقطه ای برسیم که جامعه ای پویا و همواره در حال تغییر پدید بیاوریم.
در انتهای برنامه هم دوست دارم باهاتون مطرح کنم که اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه این راه تغییر شکل بگیره می تونید آثار من رو با دیگران به اشتراک بگذارید.
منظور از آثار هم خلاصه برنامه ای به نام جان نمیشه.
من قبل از اینکه بخوام برنامه ای به نام جان رو ضبط و منتشر کنم، آراء و افکار و عقاید و باورهای خودم رو تحت عناوین کتاب هایی به رشته تحریر درآوردم.
تمامی این آثار به صورت رایگان در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما دوستان هست.
میتونید با مراجعه به این وبسایت این آثار رو به صورت رایگان دریافت کنید و اگر دوست داشتید این راه تغییر شکل بگیره و اون رو با دیگران هم به اشتراک بگذارید.
ممنون که همراه من بودید.
من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.
در پناه آزادی.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز میشود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … میپردازم.
اینجا جایی است که صدای ما تلاش میکند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهامبخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.
آیا به دنبال تجربهای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاههای متنوع هستید؟
آیا علاقهمند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟
پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.
به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد
نیما شهسواری سازندهی پادکست به نام جان است
او شاعر و نویسندهی ایرانی است وی متولد سال ۱۳۶۸ در مشهد است نوشتههای او مشتمل بر ۴۱ جلد کتاب در قالب، آثار تحقیقی، رمان، داستان، مقاله و شعر است اغلب مضامین آثار او پیرامون باور به جان، آزادی،برابری نقد قدرت و خدا و … است
وی از ۱۵ سالگی شروع به نگاشتن و در ۳۲ سالگی تمامی آثار خود را در فضای مجازی منتشر کرده است
دسترسی به آثار او در وبسایت جهان آرمانی به صورت رایگان در اختیار شما است
در دنیای پیچیده و پر ظلمت امروز، “به نام جان” تنها یک پادکست نیست،
به نام جان دریچهای است برای فریاد زدن
برای ساختن جهانی تازه بدور از ظلمهای بیکران
به نام جان سفری است به دنیای افکار و اندیشههای تازه .
اینجا جایی است که سخنان تازهای خواهید شنید و آنچه تابو برایتان ساختهاند را در هم شکسته به نظاره خواهید نشست.
آزادی: بازآفرینی تعریف دوبارهای از آزادی، ما آزادی را با قانونی نهفته به دل آن دوباره میخوانیم تا مردمان خویشتن برگزینند آنچه آزادی خواندهاند
برابری: آنچه در بوق و کرنا لگدمال کردند و گاه به آزادی فروختند و گاه مالکان به چنگ بردند دوباره در به نام جان معنا خواهد شد، برابری که همهی جانداران را در خود خواهد خواند
نقد : دریچههای نقد در دنیای ما بیکران است، ما همه را به نقد خواهیم کشید و هیچ تن مقدس در این دنیای آزاد نخواهد بود، از فرهنگها تا خدا، از ادیان تا باورها، همه چیز در این دالان به بوته نقد سپرده خواهد شد
اگر به دنبال شنیدن ندایی تازه برای تغییر هستید، به نام جان را بشنوید
تمامی آثار نیما شهسواری در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما است،
نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره میتوانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وبسایت جهان آرمانی بدست آورید،
فرای وبسایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرمهای پادکستگیر در اختیار شما است از جمله این برنامهها
فرای برنامههای پادکستگیر شما میتوانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید
برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامهی پادکستگیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید
راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است،
در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوشخراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود
اگر خواستید در تغییر زشتیهای این دنیا همراه ما باشید با اطلاعزسانی به دیگران بزرگترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود
ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم
با تشکر
نیما شهسواری
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
شما با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در پیشبردن اهداف ما برای رسیدن به جهانی در آزادی و برابری مشارکت کنید
وبسایت جهان آرمانی بستری است برای انتشار آثار نیما شهسواری به صورت رایگان
بیشک برای دستیابی به این آثار دریافت مطالعه و … نیازی به ثبت نام در این سایت نیست
اما شما با ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در این بستر نگاشتههای خود را منتشر کنید
این را در نظر داشته باشید که تالار گفتمان دیالوگ از کمی پیشتر طراحی و از خدمات ما محسوب میشود که بیشک برای درج مطالب شما بستر کاملتری را فراهم آورده است،
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.