در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
ویژه برنامه : استبداد
قسمت هفتم : لائیسیته
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 32:15
با صدای : نیما شهسواری
استبداد
با مدد از فرهنگ توحید، فدماندهی و فرمانبرداری
مردمانی دردمند و مطیع در انتظار صاحبان خود ماندند و صاحبان پدید آمده بر گردههای آنان نشستند و حال در جهانی نفس میکشیم که مالکان و صاحبان در هزاری نقش مالکانه میتازند و این حکومت استبدادی سراسری را پدید آوردهاند
در قسمت هفتم از لائیسیته و استبداد میگویم
جدایی دین از حکومت یکی از پلههای ترقی برای زیست بهتری جمعی ما بود و هست و در این دارالمجانین دنیا کماکان بیشمارانی در چنگال استبداد دینی به بند آمدهایم و گاه فروختن خویش به قدرت لائیسیته را نیز بدل به استبدادی بی پایان کرده است
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
خب دوستان توی این قسمت مشخص پیرامون حکومت استبدادی ما می خوایم در باب لایک بودن صحبت بکنیم.
لائیسیته کردن حکومت صحبت بکنیم.
یکی از ارکان مهمی که پیرامون دموکراسی وجود داره و اصلا معنای دموکراسی به نوعی گره خورده با همین لائیسیته کردن هست.
حالا سعی می کنیم تو این قسمت در باب تناقضات میان دموکراسی و لائیسیته و در عین حال همپوشانی هایی که وجود داره، بین این دو معنا هم بیشتر صحبت بکنیم.
یکی از ارکان مهمی که ما رو اصلا به مفهوم دموکراسی نزدیک میکنه.
خوب قاعدتا اگر ما بخوایم مبنا رو در دموکراسی، آرای جمعی و نگاه جمعی مردم قرار بدیم ما دچار اون تناقضات میشیم.
اما اگر بخوایم به دموکراسی تحت عنوان یک معنای مشخص نگاه بکنیم، همپوشانی ها رو بیشتر و بیشتر بهش پی میبریم.
حالا در ادامه سعی میکنم بیشتر در موردش توضیح بدم تا یه برآیند مشخصی نسبت به این موضوع داشته باشیم.
در اون نقطه ی ابتدایی ما یک تعریفی پیرامون این لائیسیته و اصلا پیدایش این معنای مشخص داشته باشیم.
خب ما صحبت کردیم و گفتیم که با حکومت های استبدادی در طول تاریخ روبرو بودیم.
همواره حکومت ها استبدادی بوده و همواره قدرت در اختیار یک فرد، یک حاکم قدرتمند بوده که همه قدرت را قبضه کرده و همه آمال و آرزوهای خودش رو به پیش برده.
گفتیم که تمامی این حکومت ها یک هدف مشخصی را دنبال می کردند یک هدف مشخص و یک هدف غایی که برای رسیدن به آن تلاش میکردند.
گاهی شوکت مردمان آن کشور بوده.
رسیدن به جلال و شکوه آن مردم بوده.
یک بار رسیدن به رستگاری در جهان آخرت بوده.
رسیدن به معنای خداوندی بوده.
باورهای مذهبی بوده.
خب قاعدتا در این حکومت های دیکتاتوری همواره یک معنای مشخصی تعریف شده.
یک هدف غایی گذاشته میشده که همه وسیله ای میشدند برای رسیدن به آن هدف غایی.
در باب این مسائل صحبت کردیم.
اما تمامی این نوع نگرش ها برای رسیدن به آن هدف غایی یک چهارچوب مشخصی را تعریف میکردند که بیشتر مواقع هم این چهارچوب ها نشات گرفته از آن باورهای مذهبی بوده، از آن فرامین الهی بوده یعنی فرامین الهی که به شما چهارچوب چارچوب مشخصی را برای رسیدن به آن هدف غایی می گذارند.
حال اینکه ما در جهان مدرن هم روبه رو شدیم، با حکومت هایی از این دست، همتای حکومت های کمونیست ها، نازیست ها و فاشیست ها که آنها هم شباهت بزرگی با این نوع نگرش داشتند، یعنی یک هدف غایی را مشخص می کردند، حالا یک چهارچوب غیر قابل عدول را هم تعریف می کردند که با پایبندی به این چارچوب ها این مسیر را طی می کردند که حالا ما به این نزدیکی و قرابت این نگاه ها با هم هم درباره اش صحبت خواهیم کرد.
اما برای اینکه این بحث در ابتدا باز بشود و ما یک تعریف مشخص و روشنی را نسبت به لائیسیته داشته باشیم، بیشتر می رویم سمت آن نگاه مذهبی که اصلا این معنای لاییک بودن هم به نوعی جدایی دین از سیاست است که بیشتر به آن نزدیک بشویم.
اما وقتی ما صحبت از این جدایی دین از سیاست می کنیم، می تواند معنای دین تغییر بکند و هر باور و ایدئولوژی ای هم در اون قرار بگیره.
در نهایت قرار هست برآیند این توضیحات ما رو به یک جایی برسونه که در باب قرابت های این لائیسیته با دموکراسی و تناقضات و تقابل هاش هم صحبت بکنیم و به نتیجه برسیم.
خب گفتیم با توجه به این تعریفی که این حکومت های مشخص دیکتاتوری و استبدادی داشتند، برای رسیدن به یک هدف غایی و نهایی یک چارچوب رو مشخص میکردند که این چارچوب ها بیشتر مواقع از ادیان سرچشمه میگرفت و ما این ادیان رو مبنا قرار میدیم.
یعنی حکومتی که در دوران قرون وسطی در اروپا سر کار بود.
یک هدف غایی و نهایی رستگاری انسان ها و رسیدن به عیسی مسیح و جهان آخرت رو تصویر میکردند.
حالا چارچوب های مشخص رو از دل این باور مسیحیت میگرفتند.
باور مسیحیتی که قوانین خودش رو هم از یهودیت استخراج میکرد.
یا جمهوری اسلامی امروزی که در ایران حاکم هست.
حالا این جمهوری اسلامی رسیدن به حکومت مهدی موعود را کرده، هدف غایی و نهایی خودش و حالا چارچوب ها و اون چارچوب مشخصی که قرار هست به آن پایبند باشد را اسلام شیعه اثناعشری قرار داده.
حالا قوانینی که اینجا مطرح میشود همه و همه برگرفته از یک قانون الهی است.
قوانین الهی غیر قابل عدول برای تمامی دوران.
خب در دل تمامی این افکار هم به همین شکل بوده.
قوانین و چارچوب های مطرح شده غیر قابل عدول.
خب شما رو به رو میشدید با این افکار مشخص.
حالا شما دارید در برابرتان قواعد الهی و مقدسی را تصویر شده می بینید که عدول از این ها مساوی است با مرگ و نیستی و نابودی.
تمامی قوانین از پیش تعیین شده است.
یعنی شما نمیتونید پویایی و پیشرفتی رو در این قوانین ببینید.
قرار نیست قوانین با توجه به شرایط نگاشته شود.
یعنی شما با مثال و مصداق اگر بخواهید به این موضوع نزدیک شوید می توانید امروز و شرایط ایران خودمان را ببینید.
یک حکومتی است که تمامی باورهای خودش را از باورهای اسلامی می گیرد.
باورهای اسلامی که هزار و چهارصد سال پیش توسط یک پیامبری به مردم ابلاغ شده، حالا یک سری قوانین محدودی را آن زمان مطرح می کند در خود قرآن.
خب ما یک سری قوانین مشخصی را داریم.
تمام قوانین هم که در قرآن گنجانده نشده.
یعنی به عنوان مثال شما برای بریدن دست دزد آیه صریح قرآنی دارید اما در قبال سنگسار زناکار آیه قرآنی ندارید.
استناد به زندگی پیامبر و احادیث نبوی است که باعث می شود این قانون پدید بیاید.
حال این که تا چه اندازه ما قرار هست که اون نگاه رو نسبت به خود قرآن و مبنا رو فقط و فقط قرآن قرار بدیم و یا اینکه این کلیت اسلام که ما بارها دربارش صحبت کردیم که در کنار قرآن، احادیث و سیرت نبوی هست که اون فقر رو پدید میاره و قوانین اسلامی رو شکل میده.
اما با تمام این تفاسیر این ها قوانینی است برای اون دوره از تاریخ که حالا مطرح شده و غیر قابل عدول هست.
حالا این قرار هست در یک کثرت بی حد و حصری مثل ایران، مثل جامعه ایرانی که خب یک تعداد قابل شمارشی قاعدتا بی خدا داره، بی دین داره در کنارش مسلمان سنی مذهب داره، یهودی داره، مسیحی داره و الی آخر.
ادیان مختلف داره.
حالا قرار هست این قوانین تا اون حد گذشته در قبال تمام این مردم با این کثرت بی حد و حصر اعمال بشه اون هم غیر قابل عدول و غیر قابل طرد.
یعنی شما مواجه میشید با مجلس قانون گذاری که تمامی جوامع مدرن و تمامی سیاست های تمامی چهارچوب های سیاسی ای که در جهان شکل گرفته به اون پایبند هست.
خب ما یه مجلسی داریم که قرار هست یه عده ای به آن انتخاب بشن، توسط مردم برن و قانون گذاری بکنن اما بلافاصله در کنار اون یه شورای نگهبان دارید که حالا این قوانین تصویب شده توسط مجلس رو باید دوباره بازبینی بکنه و مطابقت بده با قوانین اسلامی که مبادا با قوانین اسلامی همخوانی نداشته باشه.
حالا شما مواجه میشید با یه همچین نگاه که در طول تاریخ هم وجود داشته.
وقتی ما در باب رنسانس و رسیدن اون نگاه دوباره ساختن خود و در نهایت رسیدن به اون مرحله از روشنگری میرسیم، یکی از مبانی مهم برای رسیدن به دموکراسی همین مسئله قانون بوده.
یعنی شما وقتی مواجه میشید با انقلاب مشروطه ایران، انقلاب مشروطه ایران رو تا حد زیادی انقلاب قانون میدونن.
نه اصلا بزرگترین آمال و خواسته ی اون مردم. اون روشنگران.
اون الیت جامعه که به نوعی راهبری این تفکر رو میکردن رسیدن به حکومت قانون بوده.
حالا حکومت قانونی که تا این اندازه مهم هست، قانونی که قرار هست اصلا آزادی ما رو به وجود بیاره، قانونی که قرار هست اصلا به وجود آورنده و ادامه دهنده و پایدار کننده و مانا بودن این آزادی رو فراهم کنه.
حالا این قوانین میتونه در چهار چوب و در زندانی که توسط این باورهای الهی و قدسی و دینی به وجود اومده همواره در انحصار اون ها قرار بگیره و همواره در زندان اون ها به حصر دربیاد.
اما این تفکر پیرامون دموکراسی ما رو به اون مرحله ای رسونده که حالا باید تفکر کرد که این قوانین باید هر بار و هر بار تازه و تازه نگاشته بشه.
قوانینی که با عرف اون جامعه همخوانی داشته باشه.
همسویی داشته باشه.
حالا شما اگر مواجه میشید با قانونی که پیرامون به عنوان مثال طلاق نگاشته شده در هزار و چهارصد سال پیش توسط مسلمانان.
حالا امروز وقتی کارایی نداره باید تغییر بکنه.
اما در یک حکومتی که تحت عنوان این حکومت استبدادی و دینی هست.
حالا این قانون رو در انحصار خودش گرفته با چارچوب های خودش قرار هست که به اونها نگاه بکنه.
و شما هیچ قدرت تغییری برای این نگاه ندارید.
و دقیقا نکته ای که لائیسیته میاد مطرح میکنه این دور کردن این ایدئولوژی ها از نگاه به سیاست هست.
از نگاه به قانون گذاری هست.
بزرگترین جلا و نشان دادن این لائیسیته هم در همین قانون گذاری خلاصه میشه.
یعنی شما بزرگترین درخشش این نگاه را در همین قانون گذاری ها می بینید.
حالا زمانی که ما روبرو می شویم با این تفکر مشخص که قرار است قوانین برای زندگی بهتر انسان ها نوشته شود، قرار است از دل زندگی جمعی آن ها این قوانین کشف بشود.
پس نمی تواند پایبند به یک چارچوب هزاران ساله باشد چرا که در طول گذر تاریخ هم شما مواجه می شوید با این تغییرات.
اما آن نگاه ایستا و در جا مانده است.
غیر قابل تغییر است اما این تغییرات با اون در خود ماندگی با هم همخوانی ندارند.
پس شما مواجه می شوید با این درخشش و لائیسیته در این نگاه مشخص و یکی از ارکان اصلی دموکراسی هم همین موضوع مشخص است.
دموکراسی را اگر ما مبنا قرار بدهیم برای زندگی کثیر مردم با افکار های مختلف، با باورهای مختلف.
یعنی شما مواجه میشوید با یک.
کثرتی از مردم که هر کدام باور های متفاوتی دارند.
در یک کشور مشخص که تعدادی مسیحی، مسلمان، یهودی، بی دین و الی آخر وجود دارند.
حالا برای زندگی جمعی این ها که این ها در شرایط بهتری باشند، حکومت به واسطه اینکه ما قرار است زندگی جمعی بهتری داشته باشیم، رفاه بیشتری، آزادی بیشتری و برابری بیشتری داشته باشیم.
حالا باید قوانینی نگاشته شود که با شرایط حال حاضر ما همخوانی داشته باشد.
قرار نیست به یک چهارچوب دوهزار ساله ای پایبند باشد.
قرار است که چهارچوب ها را دوباره تعریف کند و بسته به شرایط تعریف کند.
این معنی مشخص نسبت به لائیسیته است که تا چه اندازه گره گشا بوده و تا چه اندازه این معنای مشخص را مطرح کرده و وقتی ما مواجه می شویم با حکومت جمهوری که برای کثرت مردم و در این کثرت تعبیه می شود.
حالا باید به این لائیسیته باورمند باشد.
اگر ما جمهوری را بخواهیم به یک معنای مشخص دیگری تعریف کنیم که آن آرای عمومی ملت است، خواسته ی عمومی ملت است.
قاعدتا این نمی تواند در آن نقشی داشته باشد.
اما وقتی قرار باشد این را مبنایی قرار بدهیم، خطکشی قرار بدهیم برای زندگی کثیر مردم، خب قاعدتا تمام مبنا هم همین میشود که یک چهارچوب های تازه ای از دل همین مردم استخراج بشود.
حالا بیشتر در باب این موضوع صحبت میکنیم اما یک جاهایی ما مواجه میشویم با موضوعاتی که درباره اش مطرح کردیم و گفتیم مثلا به عنوان مثال یک حکومت هایی مثل حکومت نازی ها، آلمان نازی، حکومت فاشیستی موسولینی یا حکومت های دیگری که در جهان بودند مثل حکومت صدام یا اتحاد جماهیر شوروی و حکومت هایی از این دست.
شما مواجه می شید با این که همون چارچوب حکومت های استبدادی در اینجا هم جاری و ساری هست.
همون نگاه رو شما باز هم در اینجا می بینید.
با این که خب این جماعت به عنوانی مثلا دور از باورهای دینی حداقل به حساب میان، دیگه قرابت و نزدیکی با اون باورهای مذهبی ندارن و این اون نقطه ای است که ما باید باز هم درباره اش صحبت کنیم.
یعنی شما می بینید که قرابت و نزدیکی خداناباوری با خداباوری یعنی شما مواجه میشید با جماعت آتئیستی که حالا به معنای خدا معترف و معتقد هستن به اون معنای مشخص به اون فرهنگ استبدادی باورمند هستن.
یعنی اگر صحبت از فرهنگ یکتایی میشه در دل فرهنگ استبدادی باورمند به اون یکتایی هستن، حالا اون یکتایی رو جای دیگه ای معنی می کنن.
شاید مواجه بشیم با جماعتی که به جای خدای در آسمان ها انسان رو قلمداد میکنه به عنوان اون خدا.
حالا مواجه میشیم با عقاید اومانیستی و انسان گرایی که حالا انسان رو بر جای اون خدا نشانده.
یعنی فقط همون صحبتی که بارها هم دربارش کردیم.
به تاج کاری ندارن.
سر در میارن.
تاج رو تغییر میدن.
دوباره همون مبنا، همون تفکر، همون نگاه یکتا پرستانه داره اعمال میشه.
اما به جای اینکه خدا در اون نوک هرم قرار بگیره انسان قرار میگیره.
همون نگاه برتری طلبی داره اعمال میشه.
یعنی اینها همون نگاه رو دارن.
برتر از دیگران هستن.
جایگاه انسان برتر از دیگران هست.
جایگاه قومیت ما برتر از دیگران هست، جایگاه کشور ما برتر از دیگران هست و باز هم که دیگرانی وجود دارن.
همون اصلی که ما دربارش صحبت کردیم وقتی یک اصلی قابل قبول برای جماعتی باشه، حالا میتونه تغییر بکنه.
حالا میتونه بازیگران این سناریو تغییر کنند.
سناریو پابرجاست اما بازیگران هر بار تغییر می کنند همان داستان به روی صحنه میآید اما این بار با بازیگرانی تازه.
یک بار در آن نوک هرم خامنه ای هست، یک بار در نوک هرم.
نمی دانم هیتلر هست یا هر کس دیگری.
همین داستان داره اجرا میشه با بازیگران متفاوت.
اگر به قوانین و چارچوب ها پایبند هستند، قوانین اسلامی به عنوان مثال وجود داره.
اون ور قوانین تازه ای به وجود میاد غیر قابل عدول و غیر قابل تغییر.
چارچوب هایی که نمیشه هیچ نوع تغییری درش به وجود آورد قرار نیست با منطق و استدلال در برابرش ایستاد.
قرار هست با نادانی و ناتوانی و ترس ها و تعصبات بهش پایبند بود.
قرار نیست نسبت بهش شکی داشت.
قرار هست بهش ایمان آورد.
ایمانی چشم و گوش بسته که همه چیز رو قبول میکنه قرار نیست درش تشکیک کرد.
و حالا ما مواجه میشیم با این غرابتی که بین این خداناباوری و خداباوری هست.
یعنی وقتی ما در باب این لائیسیته صحبت میکنیم، مفهوم لائیسیته به مفهوم جنگیدن با اون خدا و ادیان نیست.
جنگیدن با این تفکر مشخص است.
تفکر مشخصی که قرار هست ما رو به ایستا بودن برسونه.
قرار هست که در برابر این کشف قانون بایسته.
حالا این که اون شخص، اون اشخاص خداباور اند یا خداباور نیستند.
مسلمان اند یا غیر مسلمانند، تفاوتی در اصل ماجرا نمیکنه.
یعنی نقطه مشخص ما نسبت به موضوعات باید معنای مشخصی باشه که دنبال میکنه.
تفاوتی نمیکنه جماعتی باشن که خدا رو بپرستند تحت عنوان اللهی که در عربستان سعودی مثلا کعبه ای داره.
میتونن به جای اون هیتلر رو بفرستن در همون جایگاه.
میتونن به جای اون مارکس رو بفرستن در همونجایی که موضوع اون معنای مشخص است.
این که چه کسی در اون جایگاه قرار بگیره موضوع مهم نیست.
در باب لائیسیته هم به همین شکل هست.
موضوع لائیسیته به مفهوم این معنای مشخص هست که قرار هست ما ایستا نباشیم و قرار هست که ما در یک جا نمونیم.
قرار هست ما به این تغییرات پاسخ بدیم.
قرار هست در قبال این تغییرات از خودمون عملی نشون بدیم.
قرار است این دگرگونی های اجتماعی رو اتخاذ بکنیم برای قانون گذاری برای زندگی جمعی و این اون مفهومی است که ما باید دنبال بکنیم وگرنه ما مواجه میشیم با این قرابت و نزدیکی هایی که بین کسی که باورمند به خداست با بی باور به خدا.
هم ببینیم در قبال جمهوریت هایی که تا این اندازه غرق در این نگاه استبدادی هستند با حکومت های پادشاهی استبدادی، چرا که آن اصل و مبنا و معنا را تغییر ندادند.
در پی تغییر مترسک های درون آن هستند.
اما فرای این، ما گفتیم که دموکراسی و لائیسیته به نوعی به هم پیوند خورده اند.
اگر ما دموکراسی را بخواهیم بر این مبنا قلمداد کنیم که یک جمعیت پر کثرتی مثل ایران مثلا به عنوان مثال قرار است یک حکومت واحدی داشته باشد، در این صورت ما مواجه می شویم با قرابت و نزدیکی که بین لائیسیته و دموکراسی وجود دارد.
یعنی اگر ما قرار نباشد که تفکری مجزا از این نگاه داشته باشیم، قرار باشد که مردم با باورهای خودشان زندگی بکنند.
هر کس در آن سرایی که خودش می خواهد بتواند بتونه زندگی کنه.
اگر این رو ما مبنا قرار ندیم و بخواییم در دنیای امروزی با توجه به کثرتی که وجود داره معیار و مبنا رو بذاریم بر این پایه.
خب لائیسیته یک عضو جدانشدنی از این باور هست.
دموکراسی که قرار هست برای مردم از مردم باشه، حکومت مردم بر مردم باشه.
پس قاعدتا قواعد و قوانینش رو هم از خود این مردم، از شرایط این مردم، از افکار این مردم خواهند گرفت.
نه هیچ قدرت ماورایی، نه هیچ تفکر سازمان یافته ای.
قرار هست از خود مردم این قدرت رو بگیره.
ما اینجا نزدیک میشیم با این دموکراسی و لائیسیته که تا چه اندازه ای با هم در نزدیکی هستن.
اما وقتی در باب جمهوری صحبت میکنیم، یکی از اون موضوعات مهم این هست که ما به آرای جمعی مردم نگاه میکنیم.
یعنی جماعتی که وقتی کثرت رو در اختیار دارند.
حالا میتوانند انتخاب کنند.
قوانین خودشان را، شرایط زندگی خودشان و نوع زیست جمعی خودشان را.
این معنایی است که ما تحت عنوان دموکراسی میشناسیم.
خب یک عدد مشخصی هم دارد که در طول تاریخ هم دربارهاش صحبت شده.
خب ما عددی که امروز تحت عنوان دموکراسی اکثریت میشناسیم پنجاه درصد بعلاوه یک هستیم.
یعنی پنجاه درصد از مردم یک کشور بعلاوه یک نفر.
اگر باورمند به یک قانون مشخص، به یک شخص مشخص، به یک حزب مشخص باشند، این اکثریت را در اختیار میگیرد و قدرت هم در اختیار خواهد گرفت.
خب این چیزیست که ما تحت عنوان دموکراسی و جمهوریت میشناسیم.
جاهایی هم گاها صحبت شده از اینکه ما بخواهیم این عدد درصد را بالاتر ببریم.
خب قاعدتا آدم بهش میاندیشد که این تعداد خیلی تعداد قابل قبولی نیست تا حتی رسیدن به یک جایی که خیلی شاعرانه بخواد در باب این موضوع صحبت شود.
مثل صحبت هایی که روسو می کند.
در نهایت اینکه قرار است این صحبت ها ما را به اینجا برساند که یک نگاه شاعرانه ای در باب این داشته باشیم که همه را راضی نگه داریم که حالا شاید خیلی نزدیک به دنیای واقعی ما هم نباشد.
اما چیزی که ما امروز در جهان می شناسیم همین معنای مشخص است.
حالا در این نگاه مشخص شما تصور کنید که لائیسیته چقدر می تواند بی معناست.
یعنی ایران ما تحت عنوان یک کشور مسلمان شیعه یک درصد قابل قبولی.
ما مسلمان زاده شیعه داریم دیگر.
حالا شما تصور کنید که اگر ما ملاک و مبنا را بخواهیم بگذاریم این آرای اکثریت، خب لائیسیته می تواند به سادگی هم بی معنا بشود.
یعنی من حداقل امروز که آمار مشخصی را در باب ایران و شرایط و مردم ایران و نگاه آنها نداریم اما قاعدتا میتوانیم بگوییم که در سال 88 مردم خیلی نزدیکی و قرابت با بالاخره آن تفکراتی که قدرت را گرفت، داشتند.
شاید این عدد خیلی عدد احمقانه ای باشد و این 10 دو دهم درصدی که به جمهوری اسلامی آری گفتند، قاعدتا رفراندوم احمقانه ای است که یک آری یا نه نسبت به یک نوع حکومت باشد.
تمام اینها موضوعاتی است که میشه درباره اش صحبت کرد.
اما قاعدتا اگر بخواهیم به حقیقت نزدیک شویم، به واقعیت نظر کنیم، می تونیم به راحتی بگیم که خب اون مردم قرابت بیشتری رو با حکومت اسلامی داشتند و جمهوریت به شکل مشخصی که ما تحت عنوان اکثریت پنجاه و یک داریم قاعدتا در اون دوران پیروز این میدان بود.
یعنی نگاه های اسلامی و قوانین اسلامی پیروز این میدان بود و اینجا آنجایی است که ما دچار این تناقض میان لائیسیته و جمهوریت میشه.
یعنی حالا جمهوریتی که معیار و ملاک رو انتخاب مردم می زاره.
حالا در جای جای جهان هم میشه به این نگاه کرد در همه جای دنیا.
اینکه شما اگر افغانستان رو در نظر بگیرید، پاکستان رو در نظر بگیرید و عربستان رو در نظر بگیرید و کشور های دیگه.
شاید خیلی از این کشور ها همین امروز هم اگر آرای جمعی باشه باز هم به همین قوانین و همین قوانینی که از نگاه جمعی از ما به شدت هم وحشیانه و غیر قابل تفکر هست رای مثبت بدن آرای اکثریت رو همین جماعت با همین تفکرات به دست بگیرن و این نقطه تناقضی است که میان لائیسیته و دموکراسی وجود داره چرا که حقوق برخی پایمال میشه.
دیگه حقوق برخی از میان برداشته میشه.
یعنی قرار نیست این جماعت حتی حق زیستن داشته باشن.
یعنی شما تصور کنید در یک حکومت شیعی شیعه اثناعشری مثل ایران به سادگی اینها حق تحصیل رو مثلا از بهایی ها میگیرن.
یک چیز خیلی معمولی براشون هست.
یک چیزی که دیگه در باب اینکه یک انسان یک باور مشخصی داره حتی حق تحصیل کردن رو هم در اون کشوری که به دنیا اومده نداره.
و این منافات کامل با آزادی داره و آزادی رو از میان برمیداره.
برابری رو ریشه کن میکنه.
اما خیلی ساده حالا میتونه همون جماعت در یک رای گیری هم شرکت کنن و به همین موضوع کاملا ظالمانه هم رای بدن.
اینجا اون نقطه ایست که گفتیم تقابل میان جمهوری و لائیسیته است.
یعنی شما اگر مبنا و ملاک رو بخواهید برای زندگی اکثریت در کنار هم بزارید با این تفاوت ها و تمایزات، حالا باید به لائیسیته باورمند باشید.
در غیر اینصورت باید راه حل تازه ای رو به وجود بیارید بیاورید تا انسان ها بتوانند در میان باور های خودشان صحبت بکنند، زندگی بکنند، آرا و افکار داشته باشند و جمهوریت را به آن شکلی که به آن باورمند هستند درش زندگی بکنند.
همان چیزی که تحت عنوان جهان آرمانی من بهش باور دارم و درباره اش کتاب نوشته ام و در آینده هم در همین برنامه به نام جان هم صحبت خواهم کرد.
اما این آن نقطه ی تناقضی است که قاعدتا وجود دارد.
حالا چون بحث به اینجا رسید، ما یک مقداری پیرامون این مسئله هم باید صحبت بکنیم.
ما در باب این تناقض میان لائیسیته و جمهوریت صحبت کردیم.
ما یک تعریف مشخصی در ابتدا باید پیرامون آزادی داشته باشیم.
اینکه وقتی ما صحبت از آزادی می کنیم، این آزادی به چه معناست، بارها و بارها درباره اش صحبت کردیم.
اینکه آزادی به مفهوم اختیار هست.
یعنی شما اختیاری داشته باشید برای انتخاب.
حالا مهم ترین موضوع در زندگی جمعی ما انتخاب قانون هست.
قانون درستی که بتواند زندگی و رفاه ما را تضمین کند و رستگاری ما، آزادی ما هر تعریفی و هر اسمی که بخواهیم روش بگذاریم.
در نهایت انتخاب این است که به ما این آزادی را می دهد و ما آزادی را همتای این انتخاب می دانیم.
من بارها درباره اش صحبت کردم.
آزادی یک شیئی نیست که کسی بخواهد به کسی بدهد.
نمی تونه بگه من این آزادی رو به تو می دهم.
مثلا چیزی که ما تحت عنوان.
آزادی می شناسیم شاید برای دیگری معنای اسارت را داشته باشد.
چیزی را که ما به آن باورمند هستیم و ایمان داریم برای دیگری یک معنایی دور از آزادی داشته باشد.
همان طوری که برای مثلا جماعتی که مسلمان هستند، فلان رفتار یک معنای بزرگی از آزادی دارد، اما برای ما معنا و مفهوم آن اسارت است.
پس ما آزادی را باید اختیار انسان ها برای انتخاب قانون درست بدانیم و قاعدتا با توجه به این معنای مشخص از آزادی، حالا باید زندگی اون ها رسیدن به یک معنایی برای زندگی آزاد همگانی باشه.
یعنی همگان بتونند از این آزادی و انتخاب خودشون استفاده بکنند.
همون چیزی که ما تحت عنوان جهان آرمانی بهش باور داریم و گذر از جهانی که امروز درش همگان در زجر و تحمیل دارن زندگی میکنن.
یعنی مبنای این زندگی به نوعی تحمیل باورهای خویش است.
یعنی شما دارید به کررات این رو میبینید.
آزادی ای که تعریف میشه تحت عنوان همین دمکراسی که جماعتی به اون باورمند هستند حاصل تفکرات جمعی اون ها هست.
خیلی هم زیباست از نظر.
از نظر من به شخصه خب دموکراسی یکی از نکات پیشرفت انسانی است اما از دید جماعتی میتونه این نهایت اسارت باشه.
اصلا احمقانه باشه یا هر چیز دیگه.
این ها برساخت های انسانی می تواند از دید جمعی زیبایی باشد، از دید جمعی هم زشتی باشد اما قاعدتا تحمیل این تفکر هر تفکری که بخواهد باشد، نهایت اسارت است، از میان بردن آزادی است.
در این شکی نداریم.
اینکه شما بهترین تفکر جهان را هم اگر بخواهید به دیگران تحمیل کنید باز هم آزادی را از میان برده اید.
اگر جماعتی خودشان باورمند به یک سری از قوانین هستند، شما اگر بیاید و این قوانین را نقض کنید و از میان بردارید، آزادی آن ها را لکه دار کرده اید و پایمال کرده اید.
یعنی جماعتی که به عنوان مثال باورمند مثلا به حجاب هستند.
اگر شما قرار باشد این حجاب را از آن ها بگیرید، خب شما آزادی را از بین برده اید.
اگر قرار باشد جبرا اینها نتوانند حجاب را دوست داشته باشند، در دنیایی زندگی کنند که همه حجاب داشته باشند.
اگر آنها قرار باشد کاری را که میکنند که دارند میکنند و این حجاب را اجبار می میکنن به جماعت بیشماری تا خودشان در آزادی باشند.
این مفهوم اسارت است.
اگر جبرا شما هم این حجاب رو از سر اونها بکشید باز هم معنای اسارت هست.
اگر جماعتی هستند که باورمند به این اعدام هستند، اگر بالغ هستند، اگر عاقل هستند، اگر خودشون می تونن برای خودشون تصمیم بگیرن، اگر دوست دارن و رستگاری و آزادی رو در این نگاه میدونن، باید حق داشته باشن که زندگی کنن و اینها در نهایت اون چیزی است که ما رو از دموکراسی دور میکنه و میگه دموکراسی ای که قرار بر این داره که پویا باشه باید به یک مرحله ای فراتر از خودش برسه چرا که به نوعی شوخی است.
این زندگی جمعی انسان ها بدون مرز در کنار هم بیشتر شبیه توهماتی است که مطرح میشه.
شبیه به داستان های زیبایی است که یک متنی بخواد بگه که ما همه در کنار هم در نهایت آزادی و برابری و آرامش زندگی میکنیم در صورتی که نمی تونیم این کار رو بکنیم.
اونجایی که قرار باشه ما این تفکر مشخص را به دیگران بقبولانیم تحمیل کنیم، باز هم آزادی از میان برداشته شده.
نهایت آزادی را شما تصویر میکنید و اون رو قرار هست که به زور به دیگران بقبولانید.
پس ما مواجه میشویم با تقابل میان نگاه لاییسیته و جمهوریت.
و حالا مشکلات دیگری که در دل این نگاه وجود دارد و در نهایت با توجه به نگاهی که نسبت به این تفکرات وجود دارد و آن ایستا نبودن و پویا بودن است.
ما باید به مرحله ای برسیم که گذر کنیم از این تفکرات.
حالا قرار نیست که ما خیلی توی این ویژه برنامه در باب این مسائل صحبت بکنیم.
در برنامه های آتی قاعدتا پیرامون جهان آرمانی، قلمروی آرمانی و باورهای سیاسی که من به آن باورمند هستم و در پی انتشارش هستم، بیشتر و بیشتر صحبت میکنیم.
در کتاب قلمروی آرمانی و جهان آرمانی هم در باب این مسائل صحبت شده.
سعی می شود در قسمت های آتی هم بیشتر در باب موضوعاتی پیرامون حکومت استبدادی، چرایی و چگونگی و در نهایت برون رفت از این نگاه بیشتر و بیشتر صحبت کنید.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
در پادکست “به نام جان“، سفری عمیق به دنیای اندیشه و آزادی آغاز میشود. در هر قسمت از این سفر، به بررسی موضوعاتی همچون آزادی، برابری، نقد قدرت و خدا، مشکلات اجتماعی و … میپردازم.
اینجا جایی است که صدای ما تلاش میکند تا به عمق مسائل پی ببرد و از طریق گفتگوهای مختلف، نگاهی تازه و الهامبخش به دنیای پیرامون ایجاد کند.
آیا به دنبال تجربهای از گفتگوها و تفکراتی غنی از دیدگاههای متنوع هستید؟
آیا علاقهمند به درک بهتر موضوعات مهم امروزی از زوایای جدید هستید؟
پس گوش دادن به پادکست “به نام جان”، دعوت به یک سفر نوین در دنیای اندیشه و آزادی است.
به نام جان قصد دارد تا مباحث مهم جهان را به زبانی ساده، صریح و روشن با شما در میان بگذارد
نیما شهسواری سازندهی پادکست به نام جان است
او شاعر و نویسندهی ایرانی است وی متولد سال ۱۳۶۸ در مشهد است نوشتههای او مشتمل بر ۴۱ جلد کتاب در قالب، آثار تحقیقی، رمان، داستان، مقاله و شعر است اغلب مضامین آثار او پیرامون باور به جان، آزادی،برابری نقد قدرت و خدا و … است
وی از ۱۵ سالگی شروع به نگاشتن و در ۳۲ سالگی تمامی آثار خود را در فضای مجازی منتشر کرده است
دسترسی به آثار او در وبسایت جهان آرمانی به صورت رایگان در اختیار شما است
در دنیای پیچیده و پر ظلمت امروز، “به نام جان” تنها یک پادکست نیست،
به نام جان دریچهای است برای فریاد زدن
برای ساختن جهانی تازه بدور از ظلمهای بیکران
به نام جان سفری است به دنیای افکار و اندیشههای تازه .
اینجا جایی است که سخنان تازهای خواهید شنید و آنچه تابو برایتان ساختهاند را در هم شکسته به نظاره خواهید نشست.
آزادی: بازآفرینی تعریف دوبارهای از آزادی، ما آزادی را با قانونی نهفته به دل آن دوباره میخوانیم تا مردمان خویشتن برگزینند آنچه آزادی خواندهاند
برابری: آنچه در بوق و کرنا لگدمال کردند و گاه به آزادی فروختند و گاه مالکان به چنگ بردند دوباره در به نام جان معنا خواهد شد، برابری که همهی جانداران را در خود خواهد خواند
نقد : دریچههای نقد در دنیای ما بیکران است، ما همه را به نقد خواهیم کشید و هیچ تن مقدس در این دنیای آزاد نخواهد بود، از فرهنگها تا خدا، از ادیان تا باورها، همه چیز در این دالان به بوته نقد سپرده خواهد شد
اگر به دنبال شنیدن ندایی تازه برای تغییر هستید، به نام جان را بشنوید
تمامی آثار نیما شهسواری در وبسایت جهان آرمانی در اختیار شما است،
نکته مهم آنکه همواره این آثار به صورت رایگان خواهد بود که برای بیدار کردن مردمان نگاشته شده است، از این رو شما همواره میتوانید تمامی آثار نیما شهسواری اعم از کتاب، اشعار، پادکست و … را به صورت رایگان از وبسایت جهان آرمانی بدست آورید،
فرای وبسایت جهان آرمانی، این پادکست در بیشتر پلتفرمهای پادکستگیر در اختیار شما است از جمله این برنامهها
فرای برنامههای پادکستگیر شما میتوانید این آثار را از طرق زیر نیز بدست آورید
برای دسترسی به پادکست به نام جان تنها کافی در برنامهی پادکستگیر خود نام نیما شهسواری، به نام جان و یا جهان آرمانی را جستجو کنید
راه تغییر و دگرگونی این دنیا راه سختی است،
در دنیای پر زرق و برق امروز ما را کسی نخواهد شنید که صدای دلربایان خوش نوا است، گاه فریاد گوشخراش زورمندان همه را مبهوت خواهد کرد، پس تنها راه برای این تغییر بزرگ با کمک شما امکان پذیر خواهد بود
اگر خواستید در تغییر زشتیهای این دنیا همراه ما باشید با اطلاعزسانی به دیگران بزرگترین کمک را به ما خواهید کرد و این راه تغییر را آغازگر خواهید بود
ما در کنار هم توان تغییر همه چیز در این دنیا را خواهیم داشت بیایید با هم و درکنار هم برای تغییر دنیا تلاش کنیم
با تشکر
نیما شهسواری
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
شما با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در پیشبردن اهداف ما برای رسیدن به جهانی در آزادی و برابری مشارکت کنید
وبسایت جهان آرمانی بستری است برای انتشار آثار نیما شهسواری به صورت رایگان
بیشک برای دستیابی به این آثار دریافت مطالعه و … نیازی به ثبت نام در این سایت نیست
اما شما با ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در این بستر نگاشتههای خود را منتشر کنید
این را در نظر داشته باشید که تالار گفتمان دیالوگ از کمی پیشتر طراحی و از خدمات ما محسوب میشود که بیشک برای درج مطالب شما بستر کاملتری را فراهم آورده است،
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.