در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
ویژه برنامه : شناخت اسلام
قسمت دوم : قرآن
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 1:03:44
با صدای : نیما شهسواری
شناخت اسلام
در این ویژه برنامه به مفاهیم اسلامی در تمامی ابعاد نزدیک خواهیم شد و در هر قسمت سعی شده تا یکی از مبانی اسلامی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم
باشد تا بیشتر پیرامون باوری که آن را به ارث برده بدانیم و اگر قرار بر باور است با آگاهی بدان معترف باشیم
در این ویژه برنامه سعی شده تا عناوین بیشمار باور اسلامی به چالش کشیده شود و حقایق مگو این دین بیان شود
قسمت دوم این ویژه برنامه پیرامون قرآن است، قرآن بزرگترین راهبر مسلمانان که مبنای زیست مسلمانان را ساخته است
در این قسمت سعی میکنیم تا بیشتر پیرامون قرآن سخن بگوییم تا عناوین کمتر بحث شده از قرآن را مورد بررسی قرار دهیم
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
اسلام مترادف شده با قرآن.
قاعدتا مهم ترین موضوع و با اهمیت ترین عنوان اسلامی قرآن هست.
همه از اهمیت قرآن میدونیم.
این که مسلمون ها قرآن رو معجزه پیامبر میدونند.
تنها معجزه پیامبر.
یعنی شما مواجه میشوید با یک باوری که اعتقاد دارد پیامبر اسلام یک انسانی است مثل باقی انسان ها هیچ معجزه خاصی ندارد مگر قرآن.
قرآنی که کلام خداوند است که توسط جبرئیل به محمد وحی می شود و محمد این را با مومنان در میان می گذارد.
یعنی ما با کتابی سر و کار داریم که سخن خداوند را به نوعی با انسان ها درمیون میزاره.
پس همین موضوع داره به ما اثبات می کند که قرآن تا چه اندازه با اهمیت است بین مسلمان ها.
قرآن با اهمیت ترین موضوع اسلامی است.
یعنی شما بیشتر عناوین اسلامی را که می بینید اگر بخوان بزرگ ترین دلیل را برایش بیاورند باید مترادف با قرآن بدانند.
یعنی باید یک نوع سندیتی در قرآن داشته باشد.
خب ما توی قسمت پیشگفتار صحبت کردیم و راه های شناخت اسلام رو گفتیم.
در اونجا هم گفتیم که قرآن مهم ترین این راه ها برای شناخت است.
چرا که اسلام اعتقاد داره که این قرآن کلام خداوندی است و محمد واسطه ای است برای رسوندن این پیام به مسلمون ها.
یعنی شما با دینی مواجه میشید که حالا یک کلام خداوندی داره یعنی خداوند مستقیما با مومنین خودش صحبت کرده.
هر موضوعی که مطرح شده داخل قرآن به نوعی کلام و راه خداوند هست.
قوانینی که خداوند برای انسان ها مشخص کرده.
و این معجزه پیامبر اسلام است.
در باب اهمیت قرآن میشه ساعت ها صحبت کرد.
اینکه تا چه اندازه در زندگی مسلمون ها تاثیر گذار هست؟
اینکه تا چه اندازه قوانین جزایی مدنی اساسی کشور هایشان را بر پایه ی قرآن تعریف می کند.
اینکه رفتارهای مختلف اینها در اجتماع تا چه اندازه برگرفته از فرامین قرآنی هست.
میشه ساعت ها در باب این اهمیت صحبت کرد؟
موضوع قابل درکی هست.
یعنی شما با مسلمون هایی مواجه میشید که قرآن رو کلام خداوندی می دونن.
خیلی متفاوت هست از باقی ادیان.
از اینکه شما با مسیحیانی روبرو بشید که انجیل رو کلام خداوند نمی دونند.
شما با اناجیل چهارگانه ای روبرو هستید که زندگی نامه ی مسیح رو نوشته اند اون هم توسط حواریون.
اما در اسلام و قرآن شما مواجه هستید با پیامبری که کلام خدا رو به واسطه ی یک فرشته می شنوه و اون رو با دیگران در میان می ذاره.
یعنی کلام، کلام مستقیما خداوندی هست.
پس این خیلی قابل اهمیت هست و موضوع اصلی اسلام هم قاعدتا قرآن هست.
یعنی شما اعتقاد دارید که در قرآن هیچ تحریفی صورت نگرفته؟
مسلمون های جهان اعتقاد غالبشان این هست.
دیگه اینکه هیچ تحریفی در قرآن اتفاق نیفتاده.
اینها همون کلامی هست که در همون دوران محمد به محمد وحی شده و با مردم در میان گذاشته شده و این کلام از همون دوران تا امروز هم زنده و پابرجا مونده.
پس کتاب، کتاب با اهمیتی هست.
مهم ترین رکن اسلام هست و ما داریم در باب اصلی ترین بنیان اعتقادی مسلمون ها صحبت می کنیم.
حالا یه تاریخچه کوتاهی هم در باب این قرآن میشه صحبت کرد در باره اش.
فرا اینکه چگونه جمع آوری شده که حالا یک مقداری که از برنامه بگذره در باره اش قاعدتا صحبت میکنیم.
اما در باب اون ابتدای امر هم همه شنیدیم.
اما یک بازخوانی دوباره ای دور از لطف نیست که بشه درباره اش صحبت کرد.
وقتی در باب اعجاز قرآن صحبت میکنند یکی از موضوعات مستدل براشون این هست که پیامبر اسلام سواد خواندن و نوشتن نداشته و این کلام خداوندی رو به زبان جاری کرد.
این کلامی که تا حدی شعرگونه هست، تا حدی نظم هست و تا حدی نثر.
خب حتما میدونید و یا شنیدید که در دوران زندگی محمد اون رو به عنوان یک شاعر هم میشناختند.
به عنوان یک شاعر دیوانه حتی خطابش میکردند.
و خب این کتاب هم به نوعی برخی از اوقات و بعضی از جاهاش هم به صورت شعرگونه ادا شده و بعضی از جاهاش هم به صورت نثر است.
خب این یکی از اعجاز ذاتیه که مدام در بابش صحبت میشه.
اینکه یک شخص بیسوادی چگونه تونسته یک کتابی رو اینجوری گردآوری کنه؟
این رو هم یکی از دلایل میاره.
اما این دلیلی نیست که حالا ما بخوایم خیلی دربارش صحبت بکنیم و تیتروار فقط میتونیم یه اشاره ای بهش بکنیم.
حتی در باب این هم صحبت شده که حالا محمد حقیقتا بیسواد نبوده یا اینکه بوده.
برخی با استفاده از این موضوع سعی در حقانیت دین اسلام و حقانیت قرآن دارند.
برخی با کتمان این موضوع سعی در کتمان اصول وجودیت اسلام و قرآن دارند.
اما اینها موضوع قابل عرضی برای ما نیست و مهم هم نیست.
اما وقتی در باب اعجاز صحبت میکنیم این موضوع قاعدتا با هم گره می خوره.
اینکه این معجزه پیامبر یک به این دلیل هستش که حالا خدا مستقیما داره با پیامبرش صحبت می کنه تا پیامبرش این موضوعات رو با مردم در میون بذاره.
یکی از این معجزه دو دلیل معجزه بودن قرآن یکیش این هست.
یکی دیگش هم قاعدتا همین هستش که محمد رو بیسواد می دونستند.
اینکه حالا تونسته همچین کتابی رو گردآوری کنه.
حالا این کتاب رو اگر قرار باشه از چه نوعی ما مورد نظر قرار بدیم هم قابل بحث هست.
اینکه از نظر ادبی بخوایم این کتاب رو مورد بحث قرار بدیم و اینکه از نظر سیاسی بخوایم کتاب رو مورد بحث قرار بدیم که از نظر قانونی و حقوقی بخوایم مورد بحث قرار بدیم.
در تمام این زمینه ها می شه دربارش صحبت کرد و نقدهای بسیاری بهش داشت اما در مجموع با یک نگاه اجمالی برای عامه مردم قابل فهم نیست.
دیگه اینکه حالا یک نفری که سواد کافی رو نداره تونسته همچین کتابی رو گردآوری کنه.
حالا اینکه این کتاب تا چه اندازه دچار مشکلات ریز و درشتی است و اینکه چه مقداری درش تناقض وجود داره موضوع مهم برای عامه مردم نیست.
وجود داشتن این کتاب موضوع مهمه و اینکه حالا یک نفری که به نوعی کم سواد یا بی سواد هست بتونه این کتاب رو گردآوری کنه.
اما باز هم باید بهش اشاره کرد.
اینکه این کتاب یک فصل الخطاب است برای تمامی موضوعات بشری به گفته مسلمون ها.
این کتاب قرار هست که تمام راه ها رو به شما نشون بده.
قرار هست که راه حل تمام مشکلات باشه حالا شاید نه به صورت جزئی اما یک اصولی رو برای شما یک چهارچوب هایی رو مشخص بکنه که حالا انسان ها که در آینده علمای دین یا فقها میشن با استفاده از این کتاب تمام تمامی راهکارها را برای تمامی عناوین زندگی بشری داشته باشد.
پس این نشان می دهد که تا چه اندازه این کتاب با اهمیت است بین مسلمان ها.
در باب اهمیتش واقعا بر کسی پوشیده نیست اهمیت قرآن بین مسلمین و قاعدتا در قسمت های بعدی هم که ما صحبت می کنیم.
نهیب هایی را به قرآن خواهیم زد.
اینکه خیلی از این نقدها بر پایه همان آیاتی است که در قرآن نوشته شده.
پیش تر از این که بیشتر وارد این بحث بشم هم می تونم بهتون معرفی بکنم کتاب گواه ظلم رو که گردآوری شده توسط خود من هست.
در این کتاب من سعی کردم ادیان ابراهیمی، آیات ظلمی که در کتاب های آسمانی شان وجود داره رو زیر یک عنوان کتاب گردآوری بکنم.
جلد سوم کتاب گواه ظلم هم در باب قرآن هست.
شما میتونید با مراجعه به اون این آیاتی که نشانه ها و نمادهایی از ظلم خداوندی درش وجود داره رو مطالعه کنید.
به زبان فارسی، بدون اضافات، بدون توضیحات مترجم و فقط متن اصلی کتاب به زبان فارسی.
حالا اون آیاتی که درش این ظلم ها گنجونده شده در جلد یک و دو اون هم پیرامون تورات و انجیل این اتفاق افتاده.
ما قرار نیست که توی این برنامه در باب تک تک این آیات صحبت کنیم.
قرار هست که یک نگاه کلی داشته باشیم در باب نقد به اسلام.
پس شاید در قسمت های آتی هم در جای جای این برنامه ها در باب این موضوعات صحبت بکنیم و در این قسمت خاص که در باب قرآن قرار هست صحبت بکنیم بیشتر از این برآیند کلی قرآن صحبت خواهیم کرد.
فرای اهمیتی که قرآن داره ما میتونیم یک نهیبی هم بزنیم به اینکه این قرآن چگونه شکل گرفت؟
خب وقتی به تاریخ اسلام رجوع می کنیم و تاریخی که پیش تر از بعثت پیامبر هم نوشته شده، ما مواجه می شویم با یک محمدی که خیلی از دوران زندگی اش رو به غار حرا می رفته، به غار معروفی که نزدیک به همون مکه فعلی بوده و در اون غار به طاعت و عبادت با خدا می پرداخت.
در این روزهای متمادی که میره در یکی از این روز ها اون اتفاق براش می افته که اون فرشته با اون صحبت می کنه.
اینکه در عالم خیال و رویا حالا یک فرشته ای میاد و به او میگه که بخوان.
به نام خداوند.
و این داستان پیدایش قرآن از همین جا شروع میشه.
اما ما باید قاعدتا پیش تر و جلوتر بریم، از اینجا گذر کنیم و ببینیم که قرآن به چه شکل به پیش رفته.
خب قرآن به دو بخش تقسیم می شود.
یک بخش آیات مکی و یک بخش آیات مدنی.
حالا مفهوم این آیات مکی و مدنی در چیست؟
تفاوت ها و تمایزات شان چیست؟
چه ساختار کلی ای را دنبال می کنند؟
ما می توانیم در این تقسیم بندی یک سری نکات را اتخاذ کنیم.
نکته اول این است که از نظر مکانی این آیات با هم تفاوت دارند.
یعنی آیات مکی آیاتی است که در مکه پیش از به قدرت رسیدن محمد برایش نازل شده یعنی در دوران قبل از مهاجرت مسلمان ها به مدینه به این آیات ما آیات مکی می گوییم.
آیات پیش از به قدرت رسیدن.
آیاتی که جنبه انذار داشته.
آیاتی که رئوف تر و مهربان تر بوده، آیاتی بوده که مردم را دعوت به تب یکتا پرستی می کرده.
دعوت به اعمال نیک می کرده و در دوران ضعف محمد گفته شده از زبان خدا.
حالا با تعاریفی که خود مسلمان ها دارند ما این آیات رو به نام آیات مکی میشناسیم.
از نظر بعد زمانی و مکانی متفاوت هستند نسبت به آیات مدنی.
و در عین حال از نظر محتوا هم به شدت متفاوت هستند از آیات مدنی.
شما با آیاتی روبه رو هستید که جنبه ی پرهیزکاری نیکوکارانه گی بیشتری در خودش داره.
یعنی شما مواجه هستید با نوعی انذار، نوعی دعوت به عمل صالح.
نوعی اصلاح اجتماعی. اصلاح رفتاری. اصلاح فرهنگی. اصلاح ساختاری.
شما با آیات اصلاحی روبه رو هستید.
حالا با آیاتی روبه رو هستید که جنبه ی رئوف خانه ی بیشتری داره.
پس آیات مکی در وهله اول از نظر زمانی و مکانی متفاوت است.
از نظر نقطه قدرت و ضعف متفاوت است.
یعنی گوینده این آیات در دوران ضعف خودش به سر می برد و از نظر محتوا هم به شدت متفاوت است.
و اما آیات مدنی به آیاتی گفته می شود که در دوران بعد از هجرت مسلمان ها و محمد اتفاق افتاده و نازل شده.
این آیات از نظر زمانی و مکانی خوب پیش تر از آن اتفاقات هستند.
بعد از هجرت اتفاق افتاده و نازل شده از نظر مکانی در مدینه این آیات گفته شده از نظر محتوایی به شدت متفاوت است و از نظر نقطه ضعف و قدرت هم در دوران قدرت مندی محمد به نوعی نازل شده و یا سروده شده.
از نظر محتوایی شما می توانید در بین آیات مدنی روبه رو بشید و آیاتی که حالا در باب جهاد صحبت میشه، در باب قوانین اسلامی صحبت میشه، در باب رفتار و مقابله با کفار صحبت میشه و حالا قدرتمندانه داره خدا صحبت میکنه از زبان حالا محمد یا هر تعبیر و تفسیری که براش قرار بدیم.
پس از نظر محتوایی شما با آیات مدنی روبه رو هستید.
که محتوای قدرتمندانه تری داره و بیشتر آیاتی هم که به عنوان نشانه های ظلم می شناسیم در همین دوران قدرت مندی محمد نازل شده.
پس ما تا اینجا فهمیدیم که میشه قرآن رو به دو بخش تقسیم کرد آیات مکی و مدنی که از نظر ساختاری، محتوایی، زمانی و مکانی با هم متفاوت هستند.
اما در کنار اینها میشه یک توضیحی هم در باب چگونگی جمع آوری قرآن هم داشته باشیم که بیشتر آشنا بشیم.
با این که چگونه این قرآن جمع آوری شد؟
خب قاعدتا در ابتدای امر ما صحبت کردیم و گفتیم که محمد برای اولین بار محمدی که هنوز مبعوث نشده بود، هنوز به پیامبری نرسیده بود.
یک دورانی پیش تر از رسیدن به مبعث و رسیدن به پیامبری به غار حرا می رفت.
می رفت و در آنجا با خدای خودش عبادت می کرد.
مدام گریه می کرد، اشک می ریخت، با خدا صحبت می کرد، دعا می کرد.
حالا با هر کدوم از این عناوین با خدای خودش ارتباط برقرار می کرد تا اینکه یک روزی جبرئیل به او نازل شد و.
این آیات رو براش خوند و اون هم این آیات رو منتقل کرد.
خب یه برهه کوتاه یه دوران سه ساله ای رو ما داریم که محمد در خفا این رسالت رو با مردم در میون میزاره.
یعنی با افراد کم و تعداد کوچکی از مردم این رسالت خودش رو درمیون می ذاره.
از همسرش خدیجه تا به عنوان مثال علی ابن ابی طالب که پیش خود محمد بزرگ شده.
اما دوران به پیش میره.
ما می رسیم به دورانی که حتی محمد میره و در مدینه قدرت سیاسی رو هم به دست میگیره و این آیات مدام در حال اضافه شدن بوده.
محمد این ها رو میشنیده و میومده و با یاران و اصحابش در میون می ذاشت.
کم کم و طی مرور زمان که افرادی جمع شدند و حافظین قرآن لقب گرفتند که حالا این آیاتی که محمد میگفت را حفظ میکردند.
ما داریم در باب هزار و چهارصد سال گذشته صحبت میکنیم دیگر.
یعنی شاید دوستانی باشند که امروز با شنیدن این داستانها این موضوعات را با دنیای امروزی خودشان یک نوعی مقایسه کنند.
ما داریم در باب هزار و چهارصد سال پیش صحبت میکنیم که همه چیز سخت بود.
یعنی ابزار انسان هنوز برای خیلی از موضوعات نداشت.
یعنی اینکه تا بخواهید موضوعات را بنویسید و نگهداری بکنید هم برایتان سخت بود.
پس در آن دوران عقلانی و منطقی هم این بود که یک سری آدم هایی باشند که این قرآن را حفظ بکنند و در آن دوران تاریخی که ما صحبت میکنیم یک عده ای به وجود آمدند که به عنوان حافظین قرآن معروف بودند، آیات قرآن را میشنیدند و حفظ میکردند.
هر چند محمد کاتب خوانی هم داشت.
یعنی کاتبان داشت که در حین اینکه این آیات به او نازل میشد و یا او این آیات را با دیگران مطرح میکرد، این آیات را مینوشتند که یک اتفاق معروفی هم افتاد و این هم باب هست.
اینکه یکی از این کاتبین دست برد بر این آیاتی که گفته شد و بعد دید که محمد حتی این تمایز را هم ندید و نفهمید که او هم از این دین برگشت.
اینکه چگونه ممکن هست که خداوندی وجود داشته باشد که من بتوانم در آیاتش تغییر به وجود بیاورم.
این هم یکی از آن داستانهای تاریخی است که میشود دربارهاش صحبت کرد.
من خاطرم نیست دقیقا این اسمها و اسامی را چندین بار هم گفتهام که ذهن جایی و سطل آشغالی برای پر کردن این عناوین نیست و کارایی مغز و ذهن چیزی فراتر از این موضوعات و به یاد سپردن است.
اما حالا ما خیلی در باب این موضوعی که صحبت کردیم هم نمیخواهیم ریز باشیم اما منظور صحبت این است که پس در آن دورانی که محمد این آیات را یک به یک به او نازل میشد و او با مردم در میان میگذاشت، کاتبان بودند که این را می نگاشتند و برخی هم که این آیات را حفظ میکردند و حافظین داشت.
این روال به همین شکل ادامه پیدا کرد تا در دوران ابوبکر و بعد از آن عمر به واسطه جنگ هایی که اتفاق افتاد، به واسطه یک جنگ خیلی مشخصی که خاطرم نیست دقیقا اسم آن جنگ چی بود.
یک بخشی از این حافظین قرآن از بین رفتند و مردند و خب این ترس بین مسلمونها اتفاق افتاد.
این ترس بهشون رخنه کرد که شاید قرآن دیگه در بین نباشه و اینکه اگر همه این حافظین از بین بروند ما دیگه قرآنی نخواهیم داشت تا نسل های بعدی هم بتونن راه و چاه رو به نوعی بدانند و بشناسند.
با توجه به آن تعاریف و باورهایی که داشت.
به نوعی استارت این.
جمع آوری قرآن از زمان عمر آغاز شد و در زمان عثمان به سرانجام رسید.
اینکه ما در زمان عثمان روبه رو شدیم با قرآنی که جمع آوری شده بود و یک قرآن یکپارچهای را پدید آوردند که این نسخه های امروزی ای هم که ما می بینیم و در اختیارمان هست، همان نسخه ی دوران عثمان است.
عثمان بن عفان که هم داماد پیامبر بود و هم خلیفه ی سوم.
و جایگاه و مقامی هم داشت، دو تا از دختران پیامبر رو هم به نوعی باهاشون ازدواج کرده بود.
و توسط عثمان این کتاب جمع آوری شد و امروز هم ما با همین کتاب روبه رو هستیم.
پس این هم از داستان جمع آوری این کتاب یکی از بحث هایی که قاعدتا در بین صحبت کردن پیرامون همین جمع آوری قرآن و یا اصولا در باب وجودیت قرآن همیشه به پیش می آید این است که این کتاب تا چه حد می تواند کلام خدا باشد و یا اینکه صحبت های محمد باشد.
محمد بن عبد الله که پیامبر اسلام است.
این موضوعی است که در باره اش خیلی ها صحبت کردند، دربارش تحقیق می کنند، دربارش فکر میکنند، استدلال میکنند و نظر می آورند.
مثل همان داستانی که دربارش صحبت کردم که یکی از کاتبین تغییری در این آیات به وجود می آورد و محمد متوجه آنها نمیشد و یا اینکه محمد با اشارتی قبول می کرد که این تغییر در آن اتفاق بیفتد.
یعنی این اتفاقات از همون ابتدای امر بود دیگه.
یعنی از همون ابتدا که محمد رو کذاب می دونستند و یا شاعر دیوانه خطاب می کردند.
از همون ابتدا هم در باب کذب بودن این ادعا سخن به میان بود و همواره هم ادامه پیدا کرد.
همیشه افرادی بودند که اعتقاد داشتند این کلام، کلام خداوند نیست.
این کلام وحی نیست.
دلایل بیشماری هم برایش می آوردند.
مثلا یکی از دلایلی که وجود دارد این است که شما مواجه می شوید با قرآنی که خیلی از داستان های خودش را از تورات گرفته.
خب در باب زندگی پیامبر هم همه میدانیم که بعد از ازدواج او با خدیجه، اصولا محمد تجارت خدیجه را به پیش میبرد و حتی پیش تر از ازدواج کردن باهاش و به نوعی تاجر تاجری بوده که برای خدیجه کارهایی را به پیش میبرد و صحبت هایی در باب موضوعات تاریخی هست که او در دوران زندگی خودش هم با افرادی آشنا شده.
در این تجارت ها با یهودیان و مسیحیانی که حالا داستان های دینی خودشان را با محمد در میان می گذاشتند و ما وقتی با کتاب قرآن مواجه می شویم در.
نکته اول اینکه در خیلی از این داستان هایی که ریشه های یهودی دارند چون خوب می دانید که دوستان ما با دین یهودیت رو به رو هستیم که حالا به گفته ی عوام مردم که 124 هزار پیامبر از این 124 هزار پیامبر به جز محمد و مسیح بقیه همه یهودی هستند دیگه.
یعنی همه پیامبران یهودی هستند.
فقط مسیح هست که خب اون هم یهودی به حساب میاد.
یهودی زاده هست و اینکه به نوعی دین یهودیت رو اصلاح کرده و خود مسیح یهودیت رو قبول داشته.
حالا یهودیان اون رو قبول ندارند و محمدی که حالا بنیانگذار دین اسلام هست مابقی این پیامبران همه و همه یهودی هستند.
و حالا تمام این داستان هایی که ما از ابراهیم و اسماعیل و داوود و یوسف و تمام داستانهای قرآنی که میشنویم ریشه و مأخذ یهودی دارند.
یعنی در تورات در ابتدا گفته شده اند و بعد ما مواجه می شویم با این داستان ها که یا با تناقض گفته شده در قرآن و یا کوتاه و بریده بریده شده گفته شده و خب این هم یکی از دلایلی است که این را کلام خداوندی نمی داند و یا تناقضاتی که در قرآن وجود دارد.
حالا موضوعات مختلفی که رد این موضوع در همان قرآن گنجانده شده، حتی یک حدیث معروفی هم هست که در نهج البلاغه از علی بن ابی طالب امام اول شیعیان نقل شده.
حالا آدرس دقیقش یادم نیست اما فکر می کنم توی آن نامه ای که به مالک اشتر نوشته بود این را می گفت که شما اگر خواستی استدلال بیاری از قرآن نیار که در آن تناقضاتی وجود دارد.
یعنی می میتونن به سادگی این موضوع رو نقض کنه؟
یعنی اگه از قرآن استدلال بیاری نقطه نقضش داخل خود قرآن هم پیدا میشه و موضوعاتی از این دست که باعث میشد از همون ابتدای امر هم خیلی ها این کلام رو کلام خداوند ندونن.
همون طوری که در باب باقی ادیان هم این موضوعات وجود داشته و هست.
اما ما قرار نیست که توی این برنامه در باب این موضوعات صحبت کنیم چرا که ما قرار هست در باب دنیای واقعیات صحبت کنیم.
یعنی برنامه ای به نام جان در تمام قسمت هاش و فرای برنامه ای به نام جان.
باورهای من پیرامون دنیای واقعی هست.
دنیایی که میبینیم، دنیای عینی که ما باهاش دست و پنجه نرم میکنیم.
این که آیا خدا وجود داشته باشه یا نداشته باشه موضوع قابل بحث ما نیست.
اینکه آیا قرآن کلام خداست و یا کلام محمد موضوع مطرح ما نیست.
چرا که امروز در بین مردم، در بین غالب مردم.
قرآن کلام خداست.
فرای اون در حکومتی که ما زندگی میکنیم.
در حکومتی که ایران را به استثمار گرفته، ایران را به گروگان گرفته.
شما مواجه هستید با عناوینی که با اعتقاد و ایمان به حقانیت قرآن و اینکه کلام خدا هست، قوانین را وضع میکنند، کشور را به این سمت و سو می کشانند.
پس شما وقتی در دنیای واقعیات مواجه هستید با یک همچین عناوینی، حالا نمیتوانید بیایید و در باب صدق و کذب این موضوع صحبت بکنید چرا که راه به جایی نخواهد برد.
پس برای اینکه موضوعات و دلایل بسیاری وجود دارد.
این که آدم بتونه بگه قرآن کلام خدا نیست اما ما فرض خودمون رو بر این که کلام خداست می ذاریم چرا که در جهان کلام خداست چرا که در بین مومنین کلام خداست چرا که در دنیای واقع و بین مردم.
قرآن کلام خداست.
و جهان ما را همین اعتقادات به پیش می برد.
حقایقی که محکم تر و قدرتمند تر از واقعیات هستند.
حقایقی که در ذهن انسان ها شکل می گیرد و گاها خیلی قدرتمند تر از واقعیات هستند.
و مایی که قرار هست دنیا را واقعی ببینیم، در باب دنیای واقعیات صحبت کنیم، موظفیم که واقعیتی که حتی سنخیتی با واقعیت ندارد را هم مورد بحث قرار دهیم.
با توجه به این تفاسیری که حالا درباره اش صحبت کردیم، قاعدتا اصلی ترین راه شناخت اسلام هم همین قرآن هست.
قرآن مهم ترین راه است برای شناخت اسلام.
یعنی شما مواجه هستید با یک کتاب چند صد صفحه ای که تمامی عناوین اصلی اسلامی را در همین کتاب جای داده اند.
داعیه دار این است که راه سعادت بشری را در تمامی فصول و تاریخ در همین کتاب گنجانده شده.
داعیه دار این است که این کلام، کلام خداوندی است.
کلامی غیر قابل از فرمان های الهی است که باید مو به مو انجام شود.
و ارجاع اصلی تمام مسلمان ها برای تمامی عناوین رفتاری خودشان، عناوین قانونی خودشان.
بر پایه همین قرآن است.
پس قاعدتا اصلی ترین راه شناخت ما هم قرآن است.
خب قرآن متشکل شده از موضوعات بسیاری.
یک بخشی دارد داستان ها و قصص قرآن.
که گفتم بیشتر این عناوین را هم از یهودیت و انجیل گرفته.
نسخه هایی از نگاشته های انجیل را به رشته ی تحریر در آورد.
حالا گاها کوتاه تر، جایی حتی مفصل تر و جایی هم با تناقض.
این بخش، بخش قصص قرآنی هست.
مثل داستانی که مثلا داستان خضر و موسی.
مثل داستان هایی که پیرامون فرعون هست.
مثل داستان یوسف.
مثل داستان قوم لوط و قصص از این دست.
یک بخش قوانین هست.
یعنی شما مواجه میشید با قوانینی که مستقیما داره توی قرآن حکم و مجازات کاری رو به شما اعلام میکنه.
یعنی حکم محارب محاربه با خدا.
خب مستقیما در قرآن نوشته شده.
این آیه قرآنی هست دیگه.
این دیگه بر پایه حدیث و سیره نبوی و یا فقه فقها نیست.
این بر پایه آیه قرآنی هست.
پس یه بخشی هم شما مواجه میشید با آیاتی که جنبه های حقوقی داره.
یک بخشیش در باب انذار هست در باب این که بترسید از خداوند، در حذر باشید از خداوند بهشت و جهنمی رو به شما نوید میده.
و یک بخشی که در همون آیات مکی به نوعی گنجونده شده، انسان ها رو به اون اعمال نیکی که حالا خودش می شناسه.
با توجه به تعاریف و ارزش هایی که خود اسلام و مسلمون ها بهش باور دارند، مردم رو ترغیب به اون رفتارها می کنه.
پس این کتاب قرآن بخش های متنوعی داره و قرار هست که جامعه بشری رو با همین عناوین و با همین موضوعات برای سالیان سال تا انتهای جهان به پیش ببره و ما اصلی ترین راهی که برای شناخت اسلام داریم قاعدتا همین قرآن هست.
حالا قرآنی که شما مواجه میشوید با آیاتی پر از خشم و نفرت، پر از کینه و جنون.
حالا شما با قرآنی روبرو میشوید که مروج این جنون و دیوانگی است.
مروج این خشم و خشونت است.
شما مواجه میشوید با آیاتی پر از ظلم.
شما با آیاتی روبرو میشوید که به صریح ترین شکل ممکن مردم را فرامی خواند برای قتل و کشتار دیگران.
کافران را به خواری بکشید.
دیگر واضح ترین نوع ترویج خشونت است.
یعنی شما اگر با جهان امروزی خودتان مقایسه بکنید، یعنی اگر احساس بکنید که محمد نامی امروز در جهان ما حضور داشت، امروز ادعای پیامبری و رسالت میکرد و حالا قرار بود که از یکی از این پلتفرم هایی که در اختیارش هست برای در میان گذاشتن باورهایش با دیگران، مردم را ترغیب و ترویج میکرد به راه و ایمان و باور خودش.
اگر قرار بود داخل یکی از این راه های ارتباطی که با دیگران داشت، به همین صورت، به همین صراحت مردم را میگفت که مثلا با فلان قشری که مخالف باورهای من هستند این رفتار را بکنید، چه رفتاری باهاش میشد؟
چه جایگاهی بهش داده میشد؟
یعنی مستقیما یک جایی اعلام میکرد که مثلا گروه ب که حالا مخالف باورهای من هستند رو به خواری بکشید.
هر جا دیدید اینها رو بکشید و اموالشون رو صاحب بشید، زنانشون رو بفروشید و بچه هاشون رو به بردگی و اسارت ببرید.
این ترویج آشکارای خشونت و این انتشار دیوانگی و جنون چه عواقبی رو برای اون آدم در این جهان داشت؟
خب شما روبهرو هستید دیگه با آیات پر از خشم و خشونت.
یعنی آیاتی که به صراحت مردم رو به کشتن دیگران ترغیب میکنه.
آیاتی که در باب کفار به صراحت صحبت میکنه در باب اینکه بکشیدش به خواری.
از بین ببرید و اموالشون رو صاحب بشید.
همسرشون و فرزندانشان رو به عنوان کنیز و برده و غلام بفروشید.
همه چیزشون رو تصاحب کنید.
آیات فراوانی هست در باب جهاد.
در باب این حد از ترویج جنگ.
یعنی شما امروز جهان رو نگاه کنید.
خب انسان ها که انسان ها هستند.
قرآن هم که قرار بوده تا آخرین روزی که جهان و بشریت وجود داره راهگشا و راهنمای انسان ها باشه.
آیا امروز ممکن هست کسی تا این حد در باب ترویج جنگ صحبت بکنه؟
آیا میشه تا این حد جنگ رو بزرگ داشت.
اینکه جهاد رو جزء عناوین مهم و بزرگ اسلامی میدونیم.
این که آیات بیشمار حتی سوره جهاد رو داریم.
این که ما مواجه میشیم با این ترویج خشونت و دیوانگی.
این که در جنگ باید بکشید.
من که تا این حد مرید جنگ و جهاد باشید.
آیات حقوقی ای که در قرآن وجود داره دیوانه کننده است.
یعنی شما مواجه میشید با قصاصی که حالا قرار هست که شما چشم رو در برابر چشم کور بکنید.
قرار هست که حالا این بن مایه ی جنون رو ادامه بدید.
این که اگر یک کسی کس دیگه ای رو کور کرد شما هم به موازات اون، اون رو کور بکنید.
اگر کسی کسی رو کشت شما هم او رو بکشید.
و این راه جنون آمیز رو ادامه بدید و ترویج کننده این راه جنون آمیز باش.
این راه خشونت بار باش.
در این خون غوطه بخوریم.
راه راه پر خون و خونینی هست.
یعنی شما تصور بکنید که این چه جامعه ای خواهد شد که کسی چشمش کور هست و حالا دیگری را به واسطه مجازات این کور کردن چشم کور بکند؟
حالا چه کسی قرار هست که او را کور بکند؟
این آدمی که دیگران را کور می کند فردا قرار است در آن جامعه چکار بکند؟
اینکه اگر قرار باشد در ازای چشم کور شده ای دیگران را کور بکنیم، آیا مگر واقعا می تواند هیچ بینایی در جهان باقی بماند؟
فرای آن شما روبه رو می شوید.
به عنوان مثال آیه بریدن دست دزد یک آیه قرآنی هست.
یعنی جز آن عناوینی هست که از قرآن اتخاذ شده، مبدأ و مأخذ آن قرآن هست.
یعنی مثلا به عنوان مثال شما سنگسار را در قرآن ندارید؟
سنگسار یا رجم؟
یک آیه مستقیم قرآنی نیست.
اینکه مستقیما خدا در قرآن گفته باشه که حالا زنی یا مردی که زنای محصنه میکنند رو شما باید سنگسار و رجم کنید.
شما در قرآن با این آیات روبرو نمیشید.
اما خب میبینید که در کشورهای اسلامی و در فقه اسلامی بزرگداشت میشه.
این رجم و سنگسار یعنی اتفاق قول تمام فقها چه در مذهب تشیع و چه در تسنن رجم و سنگسار رو قبول دارند و اجرا میکنند.
اما این یک مشخصه قرآنی نداره.
یعنی در قرآن به صورت مستقیم در موردش صحبت نشد.
اما گفتم فقها از راه های متنوعی به این موضوع میرسند که یک موضوعی رو به عنوان فقه اسلامی قبول کنند.
چند المان داره.
یکیش قرآن هست.
اصلی ترینش قرآن هست.
مثلا به عنوان مثال در این سنگسار سخن مستقیمی گفته نشده در باب سنگسار.
اینکه مستقیما خدا در باب اینکه زنای محصنه رو باید شما با سنگسار جواب بدید صحبت نکرد.
اما یک نکته این هست که خب خیلی ها میان و ارجاع میکنن به قرآن که در باب سنگسار صحبت کرده.
به عنوان مثال در قصص قرآنی از سنگسار کلام به میان آورده شده که خدا در مجازات کفار در مجازات قوم لوط به عنوان مثال اونها رو رجم کرده دیگه یعنی سنگ از آسمان باریده و اون مردم از بین رفته اند.
خب این یک استدلال قرآنی میشه که به صورت مستقیم خداوند هست.
در باب سنگسار صحبت کرد.
فرای اون تاریخ نبوی، سیره نبوی هست دیگه.
این یکی از راه های دیگه ای که می رسند این هست که میان و به سیره نبوی تکیه می کنند.
اینکه حضرت محمد در دوران زندگی خودش کسانی رو سنگسار کرده.
خب این هم میشه یکی از راه هایی که این ها رو میرسونه به این حکم الهی و آسمانی از دید خودشون.
اینکه مثلا به عنوان مثال چیزی که الان در خاطرم هست، باری که یکی از.
یهودیان بین قوم یهود که اتفاقی مثل زنای محسنه افتاده بود و وقتی خواستند از محمد کمک بگیرند و محمد رو حکم کردند اون خواست که یکی از بزرگان این قوم از کتاب انجیل از کتاب تورات یک راهکاری بیاره و وقتی دست گذاشت توی تورات و اون سفر رو باز کرد به نوعی سنگسار در تورات آمد و محمد هم آن را پاس داشت و گفت که باید این زن و مرد سنگسار شوند.
یعنی گواه های تاریخی ای را می آورند که محمد در طول عمر خودش چندین نفر رو سنگسار کرده و این میشه یک دلیل و یک استدلال دیگه برای قبول داشتن حکم سنگسار.
و یا احادیثی که از محمد وجود داره.
اینکه در فلان کتاب صحیح محمد در باب سنگسار صحبت کرده و این هم میشه استدلال دیگری برای اینکه حالا فقها اجتهاد بکنند و سنگسار رو به عنوان یک قانون اسلامی در بیارن.
اما ما در باب قرآنی صحبت کردیم که مثلا در باب سنگسار.
حالا دوستانی که خیلی به دنبال تطهیر اسلام هستند میتونن مثلا استناد بکنند که بله آیه ای در باب سنگسار در قرآن نیامده و این هم مثلا اجتهاد غلط و اشتباه مجتهدین و فقها هست وگرنه این حرکت وحشیانه و غیر انسانی در باب اسلام نیست و از این صحبت ها.
اما وقتی شما در باب مجازات دزد ها دارید صحبت می کنید این به صراحت در قرآن اومده.
اینکه شما دست دزد رو باید ببرید این دیگه آیه قرآنی هست.
دیگه نیازی نیست که کسی استدلال دیگه ای براش بیاره.
یعنی شما مواجه میشید با قانون بریدن دست دزد که به صراحت در قرآن گفته شده و یا یکی دیگه از این قوانین خشونتبار و دیوانه وار و وحشیانه اسلامی که در قرآن هم گفته شده مواجهه با محاربین هست. محاربین خدا.
کسانی که با خدا مبارزه می کنند.
خب در قرآن گفته شده که باید دست و پاشون رو به صورت برعکس ببرید.
یعنی شما تصور کنید حالا کسی که در برابر خدا هست حالا کسی است که جنگیده و با ارتش خدا جنگیده.
شما به عنوان اسیر این را گرفتید و حالا مجازاتش این است که یک پا و یک دستش را ببرید.
اصلا تصور این رفتار وحشیانه و دیوانه وار جنون آمیز است چه برسد به انجامش.
و اینها احکام اسلامی است که در قرآن به صراحت گفته شده.
یعنی وقتی ما داریم در باب قرآن صحبت می کنیم پر از آیات خشمگین و مروج این دیوانگی و جنون.
در باب این آیات داریم صحبت می کنیم.
چه آیاتی که در باب جهاد هست بزرگداشت جنگ و جنون است.
چه آیاتی که در باب کشتار کفار هست.
این که شما کفار را به خواری بکشید و اموالشان را تصاحب بکنید.
چه آیاتی که در باب احکام هست.
احکامی مثل بریدن دست دزدها.
احکامی مثل قصاص. احکامی مثل.
مواجهه با محاربین.
و عناوینی از این دست.
اینها جنون های اسلامی است که در قرآن هم به صراحت گفته شده و یا فرای آن در باب نابرابری.
شما مواجه می شوید با آیات بسیاری که در باب بزرگداشت برده داری گفته شده در قرآن.
در قرآن شما مواجه می شوید در سوره نساء.
به عنوان اینکه شما بخواهید همسر داشته باشید، فرای اینکه شما می توانید چهار همسر عقدی داشته باشید، کنیزان و رابطه جنسی با کنیز هایتان را هم آنجا به بعد شرعی داده و خدا اون رو حلال دونسته.
حالا اینکه کنیز یعنی چی؟
یعنی شما یک نفری رو به اسارت بگیرید و در اختیار داشته باشید و حالا هر موقعی می تونید به اون تجاوز هم بکنید.
یعنی اینها جنون های اسلامی هست.
اینها جنون هاییست که در قرآن به صراحت درباره اش صحبت شده.
که آیاتی که در باب زنان هست و آیات بیشمار دیگری که در باب این ظلم های بی پایان خداوند در اسلام در قرآن گنجانده شده.
پس ما با قرآنی روبه رو هستیم که قاعدتا پر از دیوانگی و جنون هست.
در این برنامه مشخص ما نمی خواهیم در باب این مسائل به صورت مستقیم صحبت بکنیم و کل برنامه رو به این اختصاص بدیم.
شاید در آینده برنامه ای با این عنوان شکل بدیم که حالا در باب آیات مختلف هم صحبت بکنیم.
فرای اون شما به کتاب گواه ظلم جلد سوم که آیات پر ظلم خدا در قرآن هست هم می تونید مراجعه بکنید و این آثار رو در اختیار داشته باشید که حالا ترجمه کامل این آیات هست و اون آیاتی که مد نظرمون هست و نشانگر این ظلم ها هست رو مورد مطالعه قرار بدید.
فرای این شما مواجه میشید با قصص قرآنی خصوصی که باز هم پر از ظلم و بیدادگری ست.
قصه اصلی که از خضر و موسی شما در نظر بگیرید تا فرعون و نمرود و دیگر داستان هایی که در قرآن گفته شده.
مثلا به عنوان مثال همون داستان لوط.
اینکه حالا شما میاید و این جماعت رو سنگسار میکنید.
اینکه از آسمان سنگ میبارید تا تک تک اینها بمیرند و از بین برن.
یا در دوران نوحی که مثلا همه رو به طوفان و گردباد و سیل و سیلاب میسپرد تا بمیرند و از بین برن؟
یعنی شما مواجه میشید با یک خداوند کینه جو و انتقام گیر؟
بعد عقاب و وحشی و وحشی خوی با وحشیگری تمام، با خشونت بسیار همه را از بین میبرد.
و باعث مرگ و میر بسیاری از انسان ها و موجودات زنده میشه.
داستان ها و قصه هایی که در قرآن گفته شده داستان های پر ظلم بسیاری درش وجود داره.
حالا یه برنامه ی مختصری رو هم در همین ویژه برنامه شناخت اسلام پیرامون خضر خواهم گذاشت که در باب اون داستان خضر میشه بیشتر هم صحبت کرد.
اما فرای حالا اون داستان داستان های دیگری هم که در این کتاب گنجونده شده سراسر نماد و نشانه ای از ترویج این دیوانگی و جنون هست.
شما کینه ورزی و انتقام جویی رو دارید ترویج میدید.
این که یک خدایی رو دارید تصویر میکنید که حالا انتقام جو هست.
اگر بندگانی وجود دارند که او را نمی پرستند، خدایی هست که تک تک اون ها رو به درک واصل میکنه و بدترین شکنجه ها و عذاب ها رو به اون ها میده.
اگر تخطی میکنند جوابشون مرگ و کشتار و به بدترین شکل ممکن هست.
پس داستان های بیشماری در این کتاب قرآن گنجانده شده که همه و همه ترویج گر این خشونت و بیدادگری است.
فرای قصص و داستان های بیشماری که پر از عذاب و ظلم و ظلمت و خشم هست مواجه میشید با این ترویج ترس و بیم.
یعنی شما در جای جای قرآن مواجه میشید با آیاتی که انسان ها رو میترسونه.
یعنی مدام شما مواجه میشید با آیاتی که بیم دهنده هست.
بترسید، انذار کنید از خداوند برحذر باشید از خداوند بترسید از خداوند پرقدرت بترسید از روز آخرت، بترسید از جهنم، بترسید از خشم خدا، از کینه و انتقام خدا.
یعنی این کتاب پر شده از آیاتی که مردم رو میترسونه و به وحشت وامیداره.
پیامبر بارها و بارها خودش رو را انذار کننده و بیم دهنده معرفی می کند.
حالا شما با جای جای این قرآن رو به رو میشید که مدام داره شما رو میترسونه از آخرتی که در پیش است، از جهنمی که ساخته خواهد شد.
از آیاتی که در باب جهنم به صریح ترین شکل صحبت میکنه اینکه میل های داغ شما فرو میبرند سرب داغ میدن تا بخورید.
اینکه قرار هست شما رو به بدترین شکل شکنجه بکنند.
اگر شما در این دنیا خبط و خطایی کردید به بدترین شکل هم مجازات خواهید شد که حالا بیشتر این خبط و خطا پیرامون یک موضوع مشخص هست یعنی فرای رفتارها و کردارهای شما.
موضوع مهم در باب کفر و شرک شماست.
بزرگترین این آزارها و اذیت ها و این آخرت برای کسی است که خدا رو قبول نداره.
کسی که انکار میکنه وجود خدا رو.
کسی که در برابر خدا هست، کسی که اعتقاداتش متفاوت با خدا هست.
یعنی شما یک سری جرم هایی را میتوانید مرتکب شوید در جهان.
مثل قتل دیگران، مثل کشتار، مثل تجاوز به دیگران.
اما اینها هیچ کدوم سنخیتی نداره با جرمی مثل کفر و یا شرک به خداوند.
یعنی شما بیشتر این آیات رو می بینید که در باب شرک و کفر است.
بیشتر خطابه ها در برابر کفار هست نه مثلا در برابر مومنینی که قاتل بودن.
و قرآن پر شده است از آیاتی که قرار بر ترویج ترس داره.
قرار داره که مردم رو بترسونه از آینده.
در پیش قرار هست که با این ترس مردم معتقد و معترف به این خداوند بشن.
پس بیشمار آیاتی رو در باب این ترویج ترس و بیم هم می بینید.
فرا آیات پر از خشم و نفرتی که دربارش صحبت کردیم، فرای اون قصص و داستان هایی که پر از عذاب و زشتی و ظلمت هست.
فرای بهشت و جهنمی که مدام تکرار میشود.
فرای همه اینها، ما در باب این بیم دهنده بودن پیامبر و رسول خدا هم بسیار و بسیار در این قرآن داریم.
اما در این قرآن ما چی نداریم؟
ما در قرآن از عشق چیزی نمی شنویم.
ما در قرآن کلمه ای در باب عشق و دوست داشتن نمی شنویم، در باب مهر و دوستی نمی شنویم.
ما حتی کلمه ای در باب کار نمی شنویم.
ما در باب کشاورزی نمی شنویم.
ما با قرآنی روبه رو هستیم که مخالف زندگی کردن هست.
مخالف زیستن در این جهان هست.
یعنی ما به عنوان موجوداتی که در این جهان زندگی می کنیم قرار هست که این جهان را رها کنیم.
قرار هست که مطابق میل دیگری زندگی کنیم تا جهان دیگری را بسازیم.
جهان امروز ما قرار است که به فراموشی سپرده شود.
قرار است اگر عشقی در جهان وجود دارد، اگر محبت و مهر و دوست داشتنی وجود دارد که این جهان را زیبا و زیباتر می کند، ما قرار است که از آن فرسنگ ها فاصله بگیریم.
اگر کاری در جهان وجود دارد که باعث پیشرفت و پویایی ما می شود، باعث می شود تا بهتر زندگی کنیم تا آزار را کمتر کنیم تا زندگی زیباتری داشته باشیم تا نه تنها خودمان که سایرین هم از این نعمات و زندگی استفاده کنند.
باید به دور بریزیم چون خدا و قرآن قرار است که از خشم و نفرت و کینه و جنون با شما صحبت کند.
قرار است که قدرتی داشته باشد که مدام در باب کشتار و انتقام جویی خداوند صحبت بکند.
قرار است که مدام شما را از فردایی بترساند و حق زیستن تان را در این دنیا و این زندگی از شما بگیرد.
قرار نیست به شما نوید زندگی زیبا در همین جهان را بدهد.
قرار است که شما را حواله بدهد به دنیایی در آینده و پیش تر ها به یک دنیایی که ما به ازای زمینیش رو ما ندیدیم و نمی تونیم که ببینیم.
قرار هست که شما مدام در این ترس و وحشت باشید که فرداروزی در اون دنیای دیگه دچار زشتی و مصیبت و بدبختی و سرب داغ و آتش مذاب نشوید.
قرار هست که هر کسی که در این دنیا زندگی می کنه و پایبند به این جهان هست حواله بشه به فردایی در آخرت، در زشتی و بدی و هر کسی که از این دنیا فاصله بگیره و در یک برهوتی از این جهان زندگی کنه، فردای زیبایی رو داشته باشه.
یعنی شما مواجه هستید با این دوری گزینی از زندگی و واقعیت جهان.
یعنی شما نه تنها حالا در اسلام و قرآن در تمامی ادیان به همین شکل هست.
شما یک جهانی رو به موازات این جهان می سازید تا این جهان رو رها کنید و یک جهان خیالی رو داشته باشید.
مدام قرار است که در این ادیان مختلف و به ویژه اسلام شما از جهان واقعی خودتون دور و دورتر بشید.
قرار هست که به این جهان فکر نکنید.
اصلا چیز قابل عرضی در این جهان وجود نداره که بخواد حواس شما رو متوجه خودش بکنه.
قرار است در اون دنیای خیالی و برای اون دنیای خیالی تمام این دنیاتون رو از دست بدید.
وقتی شما مواجه میشید با قرآنی که یک کلمه در باب عشق صحبت نمیکنه، در باب مهر و دوست داشتن صحبت نمی کنه.
یعنی قرار هست که از این دنیا دور بشه.
وقتی در باب کار و پویایی صحبت نمی کنه خب قرار نیست پس این جهان رو به پیش ببرند.
قرار هست این عمر رو تلف بکنند تا به یک جهان دیگری برسند و این حواله داده شدن در این پوچی و این خیال باطل ثمره اش این زندگی درخودمانده جوامع اسلامی هم خواهد شد.
پس شما مواجه هستید با عناوین زیبا و خوبی که در قرآن گنجانده نشده و جایگزین آن پر شده است از خشونت، کینه، نفرت، انتقام، جنون و دیوانگی.
بیشمار عناوینی هست که قرآن را پر کرده اما هیچ کدام از این ها عناوین مثبت و درستی نیست.
حتی در باب نیکوکاری هم وقتی صحبت میشود قرار هست که این نیکوکاری در یک دایره مشخصی هزینه بشه.
قرار هست اگر کمک میشه به همون مومنین کمک بشه چرا که در ابتدای امر کفار و مشرکین دور شدند از این دایره.
این دایره جایی برای دیگران نداره نه حتی در این حد و در این اشل بزرگ که ما بخواهیم جان رو به جهان تصویر بکنیم حتی در همون نمونه کوچک خودش هم قرار هست که شما حتی به انسان ها هم نگاه نکنید.
حتی انسانیت رو را هم مد نظر قرار ندهید.
قرار هست یک نمونه کوچکی از یک جامعه کوچک را برای خودتان بسازید که همه با هم، هم باوری و حتی اگر قرار هست که کمکی بکنید به همان جماعت معدودی که برای شما تعبیر و تفسیر شده اند کمک کنید.
پس یعنی حتی اگر کارهای نیکی هم در قرآن گفته شده برای همین معدود انسان هاست.
اما شما بیایید و این را با هم قیاس بکنید.
حالا این خوبی های کوچک در قبال یک تعداد محدودی هست که در قبال آن تعداد کثیری که در برابر شما هستند باید شمشیر را از رو ببندید.
یعنی شما مواجه می شوید با مسلمان هایی که همه را کافر می دانند نه به واسطه باور خودشان، به واسطه گفته های قرآنی، به واسطه کلام خداوندی، به واسطه بزرگترین معجزه اسلامی، به واسطه اصولی ترین راهی که در اسلام وجود داره حالا مدام داره به شما در باب کفار و مشرکین سخن میگه.
بزرگترین مجازات و زشتی ها رو در قبال اونها قرار میده و شما با یک خط کشی محکمی روبه رو هستید که در برابر اون بیشمار کفاری دارید.
یعنی با جهان امروزی که اگر ما در نظر بگیریم هشت میلیارد جمعیت وجود داره در جهان یک میلیارد رو مسلمون بدونیم هفت میلیارد در برابر این مسلمون ها قرار دارند.
اینها همه کافرین و مشرکین هستند.
اینها کافرانی هستند که قرار است در جهان دیگر به بدترین شکل مجازات بشن و حالا یک دایره ی کوچکی است که این یک میلیارد رو که باز بین خودشون هم هزاران تفرقه وجود داره و همدیگر رو باز هم کوچک و کوچکتر می کنند حتی در بین خودشون.
باز هم فرای اون مذاهب و تفرقه ها و فرقه هایی که بینشون شکل میگیره حتی فرای آن در بین خودشان در باب جنسیت هم باز می آیند و خط کشی انجام می دهند.
در باب آن کسانی که نزدیک تر به خداوند و آیات خداوندی هستند هم باز یک تقسیماتی را شکل می دهند.
و تا آخر هم این خط کشی ها ادامه پیدا می کند و حتی اگر کار نیکی هم گفته شده قرار است که به یک دایره ی محدودی گفته بشود، در قبال آنها انجام بشود و بعد فرای آن در قبال آن تعداد بیشماری که مانده، حالا رفتارهای وحشیانه شکل بگیرد.
حالا قرار است قرآن مدام به شما در باب جهاد و ارزش جهاد بگوید که در نهایت قرار است که در برابر کفار اتفاق بیفتد.
پس شما مواجه می شوید با این جنگ های بی سر و سامان و بی شماری که مدام در حال وقوع است و در کنار این باز هم هیچ سخنی از عشق در میان نیست.
هیچ سخنی از پویایی در میان نیست، هیچ سخنی از همبستگی و در کنار هم بودن در میان نیست.
هیچ کلامی از آزادی در میان نیست.
هیچ کلامی از برابری در میان نیست.
همه چیز برتری است.
خدا برتری است.
خدای قرآن خدای برترین هاست.
خدا داره چی میگه؟
الله بزرگ است.
خدا بزرگ است.
یعنی داره به شما داستان رو پیش میبره.
پس بزرگی وجود داره.
پس خدای بزرگی هست.
اینها یعنی نفع برابری.
یعنی هیچ جایی برای برابری نمیتونید بزارید.
شما وقتی اولین پلکان رو در این اتفاق رقم زدید، وقتی اولین آجر رو در این بنای نابرابر قرار دادید تا آخر این بنا هم قرار هست که به شما نابرابری هدیه بکنه.
وقتی در اون نوک هرم یه خداوند قدرتمندی قرار دادید، خب قاعدتا قرار هست که همواره در همین نابرابری به پیش بره.
فرای آیاتی که ما درباره اش صحبت کردیم از خشم و جهاد و قصاص وحشیانه تا این ترویج ترس و بیم، تا نبودن عشق و کار و آزادی در قرآن.
فرای این ها قرآن پر از تناقضات است.
من در باب این تناقضات گفتم که حتی علی ابن ابی طالب هم وقتی می خواهد در باب قرآن صحبت بکند، وقتی می خواهد به یار خودش به همراه خودش یک نوع راهکاری را بده، این است که از قرآن مثال نیار، استدلال از قرآن نیار چرا که متناقض اون حرفم در قرآن وجود داره چرا که شما مواجه میشید با قرآنی که خب گفتم.
یک بخش از آیات مکی دارای بخش آیات مدنی، یک بخش از آیات در زمان ضعف گفته شده، یک بخشی از این آیات در زمان قدرت یعنی شما مواجه می شوید با لا اکراه فی الدین و در کنارش مواجهه با کفار.
این که کافران را به خواری بکشید یعنی شما مواجه شدید با یک انسان در دوران ضعف؟
و یک انسان در دوران قدرت.
یعنی شما تصور بکنید هزاران هزار مثال در سراسر جهان می شود برای این موضوع آورد.
کسی که در قدرت نیست.
و کسی که در قدرت هست.
همان آدم در دوران ضعف خودش چه صحبت ها و چه فرامینی رو میده.
چه رفتارهایی رو نشون میده؟
و وقتی به قدرت میرسه حالا چه رفتارهایی رو نشون میده؟
این قاعده همه جا و همیشه و همواره یکسان هست.
اگر هم مثال نقضی داشته باشه استثناء جهان است.
استثنایی که از نظر من وجود نداره.
یعنی شما مواجه میشید با همگانی که تشنه ی قدرت هستند.
و اگر این قدرت وجود داشته باشه قرار هست که دنیا رو کنفیکون و تغییر بده.
و حالا مواجه میشید با آیات پر تناقضی که در قرآن هست.
و مدام و مدام داره همدیگه رو رد میکنه.
حالا اگر خوبی کوچکی هم وجود داشته قرار هست که یک آیه ای بیاد و این رو از میان ببره. فراوون.
تناقضات بیشمار دیگری هم درش هست.
اما من گفتم که ما قرار نیست که در باب این موضوع صحبت کنیم که آیا قرآن منتسب به خدا هست یا نیست؟
آیا این کلام خدا هست یا نیست؟
مهم جهان این هست که امروز این کلام خدا هست.
امروز و واقعیت جهان به ما میگه که قرآن کلام خداست.
چرا که یک میلیارد و شاید بیشتر از یک میلیارد و شاید کمتر از یک میلیارد معترف و معتقد به خودش داشته باشه که نه تنها معترف و معتقد هستند که رفتارها و عکس های مختلف زندگیشون هم بر پایه ی همین اعتقادات هست.
پس ما نمیخوایم در باب تناقضاتی صحبت بکنیم که نشون بده خدا وجود داره یا نداره.
اینکه آیا این کلام، کلام خداوند هست یا نیست؟
امروز ما خدا در جهانمان وجود دارد و راه های شناخت این خدا هم یکی از راه هایش قاعدتا اسلام است و مهم ترین راه شناخت اسلام هم قرآن است.
پس اینها ما را به این واقعیت نزدیک می کند که با وجود تمام تناقضات، باز هم خداوند قدرتمند و اسلام و قرآن قدرتمند در بین انسان ها وجود دارد.
خب دوستان در باب قرآن ساعت ها می شود صحبت کرد.
همان طور که گفتم شاید در آینده ما برنامه ای بگذاریم که حالا در باب آیات مختلف به صورت جزء به جزء صحبت کنیم.
شاید مثلا یک برنامه ای بگذاریم که حالا در باب یک آیه مشخص صحبت کنیم، شأن نزول و اون واقعه ی تاریخی رو بگیم در باب دستاوردهایی که در آینده از خودش به جای گذاشته صحبت بکنیم و نتایجش رو صحبت بکنیم و موضوعاتی از این دست رو در باب اون آیات قرآنی صحبت بکنیم.
شاید برنامه ای در آینده با این عنوان شکل بگیرد.
اما در حال حاضر و در این ویژه برنامه شناخت اسلام در این قسمت دومی که در باب قرآن بود در همین حد کافی هست.
قرار هست که در قسمت های آینده هم ما در باب موضوعات دیگر اسلامی صحبت بکنیم.
دوستان در این انتهای برنامه هم لازم میدونم که بار دیگه ای رو باهاتون در میون بزارم.
اینکه شما میتونید در این راه همراه من باشید در این راه و شنیده شدن این صدا.
وقتی صحبت از صدا می کنم منظورم فقط برنامه ای به نام جان نیست.
من آثارم رو تحت عناوین کتاب هایی با مضامینی مثل شعر، مقاله، کتاب های تحقیقی، داستان های کوتاه و بلند منتشر کردم.
در وب سایت جهان آرمانی این آثار به صورت رایگان در اختیار شما هست و میتونید به اون جا مراجعه کنید و این آثار رو به دست بیارید و می تونید در این راه در کنار من باشید.
با منتشر کردن و به اشتراک گذاشتن این آثار با دیگران.
ممنون که همراه من بودید.
من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.
در پناه آزادی.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
شما با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در پیشبردن اهداف ما برای رسیدن به جهانی در آزادی و برابری مشارکت کنید
وبسایت جهان آرمانی بستری است برای انتشار آثار نیما شهسواری به صورت رایگان
بیشک برای دستیابی به این آثار دریافت مطالعه و … نیازی به ثبت نام در این سایت نیست
اما شما با ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در این بستر نگاشتههای خود را منتشر کنید
این را در نظر داشته باشید که تالار گفتمان دیالوگ از کمی پیشتر طراحی و از خدمات ما محسوب میشود که بیشک برای درج مطالب شما بستر کاملتری را فراهم آورده است،
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.