در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
ویژه برنامه : شناخت اسلام
قسمت سوم : تاریخ
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 01:04:57
با صدای : نیما شهسواری
شناخت اسلام
در این ویژه برنامه به مفاهیم اسلامی در تمامی ابعاد نزدیک خواهیم شد و در هر قسمت سعی شده تا یکی از مبانی اسلامی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم
باشد تا بیشتر پیرامون باوری که آن را به ارث برده بدانیم و اگر قرار بر باور است با آگاهی بدان معترف باشیم
در این ویژه برنامه سعی شده تا عناوین بیشمار باور اسلامی به چالش کشیده شود و حقایق مگو این دین بیان شود
قسمت سوم پیرامون تاریخ اسلام خواهد گفت، تاریخی که یکی از اصلیترین اصول در راه شناخت درست اسلام و در عین حال یکی از اصلیترین راههای پیشبرد اهداف اسلامی است
باشد تا با مطالعه دقیق اسلام و رازهای مگو اسلام آنچه در برابرمان صفآرایی کرده است را به درستی بشناسیم
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
خب وقتی ما بخواهیم در باب اسلام صحبت بکنیم و این تاریخچه صدر اسلام رو مورد نظر قرار بدیم باید پیش تر از اسلام و پیش تر از پیدایش اسلام هم در باب شبه جزیره عربستان صحبت بکنیم.
این که در اون دوران چه مردمی در اون خطه زندگی می کردند و با پیدایش اسلام چه اتفاقاتی در آن بخش از دنیا افتاد؟
و بعد از آن هم جهان را به نوعی همرنگ و همسوی خودش کرد.
حالا آن بخش هایی که امروز به عنوان جوامع اسلامی می شناسیم و در مجموع به کل جهان هم یک تأثیراتی را از خودش نشان داد و در کل جهان هستی هم یک تغییراتی را شکل داد.
مطمئنا همه با این کلیشه ی اعراب جاهلیت پیش از اسلام رو به رو شدید.
حالا این تا چه اندازه با واقعیت آن دوران هم پوشانی و همراهی داشته؟
اینکه حقیقتا تا چه اندازه مردم آن دوران در جاهلیت به سر می بردند؟
ما این را می توانیم یک قیاسی بکنیم با جهان حال حاضر ما.
اینکه امروز هم ما در جهانی هستیم که این جاهلیت به کرات و به وفور در کنار ما حس می شود.
امروز جهان ما هم پر از این دوران جاهلیت است.
حالا جاهلیتی که ریشه های فکری قدیمی داره.
در اون دوران هم قاعدتا مردم در یک جاهلیتی بوده اند.
اما این تا چه اندازه با واقعیت ها هم پوشانی داشته؟
ما در باب قومیتی صحبت می کنیم که در دوران پیش از اسلام یک تجارتی داشت با جهان پیرامون خودش در حال تجارت بوده.
تجارت قدرتمندی هم داشته.
ما با شبه جزیره ای روبه رو بودیم که در تجارت غنی بوده.
مردمی بودن که در این کشور تجارت می کردند.
فرای آن یک سری اعتقادات مذهبی هم در بین این مردم وجود داشته.
ما تاریخچه ی وجود خدا رو گره می زنیم با تاریخچه ی وجود بشریت و انسان.
خب قاعدتا عربستان هم از این قاعده مستثنی نبوده و ما مواجه می شدیم با مردمی که اعتقادات مذهبی رو داشتند.
یعنی شما روبه رو می شدید با مردمی که الله رو می شناختند و به الله باور داشتند.
اما این الله خدای واحد و یکتای اون ها نبوده.
مثال دیگر اقوام اون دوران و یا پیش تر از اون دوران مردمی مشرک بودند.
مشرک به چه معنا؟
مشرک یعنی شریک قائل شدن برای خدا.
شما روبه رو می شدید با اقوام مختلفی در جهان که با معنی و مفهوم خدا در تضاد و تقابل نبودند.
اما این مفهوم کلی رو در شکل امروزی و یا حالا اون شکلی که از همون دوران شکل گرفته و در ادیان سامی و ابراهیمی به وفور در بابش صحبت شده نبوده.
یعنی شما با چندخدایی روبرو بودید؟
چندین خدا و چندین الهه در کنار هم این قدرت واحده رو می ساختند.
این شرکی هست که در دوران پیش از اسلام هم وجود داشته.
یعنی شما با الهگان مختلفی روبرو بودید که اساطیری بودند که از بین اون مردم به نوعی ظهور کردند و کم کم تبدیل به این اساطیر و اسطوره ها شدند و تبدیل به این الهه ها و خداوندان شدند که برای مردم مورد احترام بودند.
به نوعی با توسل به اونها به این خداوند بزرگ دست پیدا می کردند و به راه اون می رسیدند.
در دوران پیش از اسلام هم قاعده عربستان به همین شکل بوده.
یعنی شما کعبه ی امروزی رو که به عنوان قبله گاه مسلمانان در جهان می شناسید، در دوران پیش از اسلام و پیش از محمد هم وجود داشته اما متشکل می شده از بیش از سیصد بت و خدا و الهه.
که حالا این خدای واحد رو در کنار هم می ساختند.
الله هم جزئی از این خدایگان بوده.
لات و منات و ذات هم جزئی از این خدایگان بودند.
پس شما مواجه بودید با مردمی که خدا را می شناختند، مذهبی بودند، باور داشتند.
اما این باورشان باوری شرک آلود بوده و برای خدا شریک قائل می شدند.
راه رسیدن به این خدا را در توسل به این خدایگان میدیدند.
در همان کعبه الله هم وجود داشته اما در کنارش لات و منات و ذات هم وجود داشت و خدایگان بی شمار دیگر.
پس اینکه اگر بخواهیم در نظر بگیریم که اینها موجوداتی بی دین و بی خداوند بودند که دور از واقع هست اما این شکل امروزی خودش را نداشت.
آن الله قابل احترام بوده دیگر.
شما حتی وقتی به اسم پدر محمد هم روبرو می شوید می بینید که اسمش هست عبد الله بن عبد الله بنده الله.
پس یعنی اون الله اون قدرت رو داشته که حتی بخشی از این اقوام به آن باورمند بودند در حدی که اسم فرزندان خودشون رو عبد و بنده و عبید اون خداوند می دونستند.
پس این که اگر بخواهیم ما روبه رو بشیم با یک محمدی که اومده و خداپرستی رو بین اینها ترویج داده یک صحبت عبث و بیهوده ای هست.
ما روبرو هستیم با پیامبری که حالا قرار بوده از اون شکل مشرکانه و این شریک قائل شدن مردم برای خدا اون ها رو به یک یکتا پرستی برسونه.
در بین اعراب هم پس این خداوند وجود داشته حتی خود الله هم وجود داشته، خود کعبه هم وجود داشته اما با اعتقاد و باور به این چندخدایی.
اما موضوعات دیگری هم در کنارش قابل بحث هست.
اینکه یکی از عناوینی که به شدت مسلمونها بهش میبالند و مینازند این زنده به گور کردن دختران بوده.
به این معنا که پیش از اسلام به زنها بهایی داده نمیشده.
اما این هم با واقعیت اون دوران در تناقض و تضاد هست چرا که خود محمد با یک زن قدرتمند دوران اون دوران عربستان ازدواج میکنه.
یعنی شما با خدیجه ای روبرو میشدی که یک تاجر بزرگ بوده، یک زن ثروتمند و قدرتمند بوده.
پس این هم در تضاد هست با این معنی که مدام مسلمونها میخوان ترویج بدند که حالا یک قوم جاهل و نادانی بوده که به زنها هیچ ارزش و اعتباری نمیداده، دختران رو زنده به گور میکرده و محمد اومده و اونها رو نجات داد.
این هم دور از دنیای واقعی است.
خب قاعدتا بین آنها این کودک و این نوزادان دختر را از بین بردن وجود داشت.
همان طوری که در دیگر کشور های جهان هم وجود داشته چرا که از ابتدای امر هم نیروی کار همیشه مردها بودند.
یعنی مردان نیروی کار قدرتمند به حساب می آمدند.
و این اتفاق فرهنگی در جای جای جهان هم همواره به وقوع پیوسته.
یعنی شما مواجه می شوید با تمامی فرهنگ های جهان.
از هندی ها در نظر بگیرید تا حتی کشور های اروپایی.
امروز همه و همه چون قدرت کار را در قدرت مردان می دیدند.
خب قاعدتا ارزش و اعتبار بیشتری به فرزندان ذکور می دادند.
به نوزادان ذکور می دادند چون قرار بوده که اینها آینده و کار این مملکت را درست به پیش ببرند.
نیروی مستعد تر و قدرتمند قدرتمندتری به نظر می رسیدند.
در نگاه عامه و از جایگاه و اعتبار بیشتری هم برخوردار بودند.
اما این منافات و تناقض دارد با اینکه شما بخواهید در نظر بگیرید که پیش از اسلام زن ها هیچ جایگاهی نداشت چرا که بزرگترین مثال نقض این همون خدیجه همسر پیامبر هست که به عنوان یک زن قدرتمند در آن دوران.
به نوعی صف آرایی می کرده در برابر مردان.
پس این هم با آن واقعیت در تناقض است.
همون طور که بیخدایی اون مردم هم در تناقض با واقعیت است.
یعنی ما گفتیم که کعبه وجود داشته، طواف وجود داشته، الله وجود داشته و نمونه های بارزش هم همین نام پدر محمد هست که عبد الله بوده.
یعنی این نگاه و این اعتقاد از همان دوران هم وجود داشته.
اما نقطه تمایز این هستش که حالا محمد قرار بوده که این نگاه چندخدایی رو تبدیل به یک نگاه توحیدی و یکتاپرستی بکنه.
پس پیش از اسلام مطمئنا نقاط ضعف بسیاری وجود داشته همونطوری که امروز هم وجود داره.
اما اینکه اونها رو بخوایم به یک چوبی به اسم جهالت برونیم دور از واقع هست.
چرا که در اون دیار اقتصاد راه به پیش میبرده.
موضوعات مذهبی قدرتمند بوده.
جایگاه زن و مرد مطمئنا دارای اختلاف و فاصله بوده.
مثل اینکه حتی امروز هم دارای اختلاف فاصله هست چرا که به برابری نرسیدند.
هیچ کدوم از جوامع از ابتدا تا امروز و هیچ جامعه ای رو نداریم که برابری در اون حکم اصلی رو داشته باشه.
در اون دوران هم مطمئنا این.
نابرابری و این دوری از عدالت وجود داشته.
اما باید نسبت ها را در نظر بگیریم.
پس ما با یک تاریخی پیش از اسلام روبه رو بودیم که همه چیز در جریان بوده.
از فرهنگ و شعر و هنر در نظر بگیرید که در اون دوران جاری و ساری بوده تا اقتصاد.
تا یکتاپرستی و خداپرستی و به نوعی این اعتقادات مذهبی تا هر باور و انگاره ی دیگری.
یعنی ما مواجه بودیم با یک قومیتی که همه چیز رو به نسبت خودش در اختیار داشته و حالا محمدی وجود داره که قرار هست به این نگاه های رنگ و بوی دیگه ای بده.
خب قاعدتا بزرگترین اتفاقی که ادیان در تاریخ رقم زدند این اتحاد و یکپارچگی بوده دیگه.
یعنی شما مواجه شدید با اعتقاداتی که در کنار هم وجود داشته اند و حالا یک نگاه متشکلی که قرار بوده همه رو با هم متحد کنه، زیر یک پرچم در بیاره.
نمونه بارزش هم همین نگاه مشرکانه هست.
یعنی شما مواجه میشید با مشرکان که خدا رو در اقسام و اشکال مختلفی می پرستیدند.
همه اینها خداپرست بودند.
اما این نقاط تناقضی که با هم داشتن، این شرک و تشکیکی که در این اعتقاد به خدا داشتند، اینها رو از یک جامعه، یک شکل و یک سو تغییر می داده، ساختار اینها رو تغییر می داده.
اما مواجه می شید با دینی که حالا قرار هست همه اینها رو زیر یک پرچم و با هم متحد بکنه.
همون طوری که این اتحاد در ادیان مختلف شکل می گرفت و یکی از نقاط ضعف و یکی از نقاط قوت این ادیان بوده.
در همین راستا هم می تونید ببینید که این اتحاد چه لطمه ای رو به اون بدنه اقلیت جامعه هم زده.
یعنی شما مواجه شدید با این تفاوت زدایی؟
یعنی شما تفاوت ها را برنمی تابید.
در تمامی ادیان این هم قدرتمند بوده.
اتحادی که منجر به از بین بردن باقی افکار می شده.
یعنی شما همواره در ادیان مواجه می شوید با این مدارا زدایی.
یعنی شما فرهنگ مدارا را در ادیان نمی بینید.
چرا که قرار است یک ساختار جدیدی شکل بگیرد.
یک یگانگی ای شکل بگیرد که در راستای آن یک اتحادی تصویر بشود که این اتحاد مقابل هرگونه مدارایی است.
و در کنار این اتحاد قدرتمند شما مواجه می شوید با این عدم سازش پذیری با دیگران.
پس اسلام هم به همین شکل بوده مثل باقی ادیان و باورها.
اما محمد قبل از اینکه به بعثت برسه.
در باب محمد نکته مهم تاریخی در باب اسلام این هستش که ما با یک تاریخ مدونی روبه رو هستیم برعکس باقی ادیان.
برعکس باقی شخصیت های دینی در جهان شما با دین مسیحیت روبه رو میشید.
شما با دین یهودیت روبه رو میشید که حالا پیامبر های مختلفش فقط و فقط یه سرگذشتی در همون کتاب مقدسشون داشتند.
شخصیت های اساطیری ای بودند که خب شما باهاشون نمی تونستید دربارشون یک تاریخ سند داری رو داشته باشید که حالا مطالعه بکنید.
شما همون تعاریفی که در همون ادیان داده شده بود رو میتونستید به عنوان مبنا و مأخذ در برابر خودتون ببینید.
یعنی شما با مسیحی روبه رو میشید که حالا یک انجیلی وجود داره که زندگینامه اون رو نوشته.
این هم از طرف و از سوی اون آدم هایی هست که به اون باورمند اند، جزو حواریون و اصحابش به حساب می آیند و این تاریخ رو نگاشتند اما دیگه تاریخی دربارش نیست.
اما در باب محمد حالا به ویژه بعد از بعثت اش نوشته های بسیاری وجود داره که حالا با این شخصیت تاریخی شما روبرو میشید و می تونید زندگیش رو از بعد تاریخی و حقیقی مورد قضاوت قرار بدید.
محمد پیش تر از این که به بعثت برسه همه درباره اش چیز هایی می دونه.
این که محمد با خدیجه ای ازدواج می کنه که از خودش سن و سال بیشتری داشته، قدرت بیشتری داشته، ثروت بیشتری داشته، جایگاهی داشته.
این که محمد در بین اشراف و قدرتمندان اون شبه جزیره عربستان اقوامی داشته خویشاوندی داشته.
عمویی داشته که قدرتمند بوده اینکه شما با یک جامعه اشرافی روبه رو بودید، یک جامعه ای که قدرت فائقه همواره دست اشراف بوده یعنی اقوام مختلفی در آن حوالی زندگی می کردند که حالا یک رییس قومی داشتند که این رییس ها و این روسای قوم در کنار هم این زندگی اجتماعی آن ها را به پیش می بردند و ما محمدی را داشتیم که هم زن ثروتمند و قدرتمندی داشت و هم در بین این سران اقوام و خویشان هم داشت.
محمد قبل از اینکه به بعثت برسد مدام در حال سفر کردن بوده، در این تجارت تجارتی که برای همسرش بوده به پیش می رفته.
در باب اینکه تا چه اندازه با مسیحیان و یهودیان روبه رو شده، تا چه اندازه از آموزه های آنها درس گرفته، راه گرفته و تا چه اندازه وارد این نگاه و این راهکار اصلاح اجتماعی از طریق ادیان بوده هم قابل عرض هست.
یعنی شما میتوانید ببینید که تا چه اندازه با این مضامین و مفاهیم روبهرو شده و زندگیاش هم تغییر کرده.
به واسطه شما پیش تر از اینکه محمد رو در اون قامت و رخ رسول خدا ببینید، می بینید که مدام در حال عبادت خدا هست.
به یک غاری در نزدیکی شبه جزیره عربستان می رفته و مدام با خدا راز و نیاز میکرد.
مدام با خدا صحبت میکرده، دعا میکرده، راهکار می خواسته برای اینکه بتونه جهان رو بهتر بشناسه، جهان رو بهتر به پیش ببره.
و محمد قبل از بعثت خودش گام گذاشته بوده در این راستای تغییر و این نگاه به جهان.
این به پیش می رود تا محمد مبعوث می شود و پیامبر خدا لقب می گیرد.
محمد توسط جبرئیل و فرشته ی خدا آیاتی بهشت نازل می شود.
و آنجاست که متوجه این رسالت می شود.
اینکه حالا باید پیام خدا را به مردم برساند.
و از این دوران است که پیامبری محمد شکل می گیرد.
خب پیامبری محمد را همه می دانیم که بیست و سه سال بوده و سه سال از این بیست و سه سال را به صورت مخفی و نهان با مردم در میان گذاشته یعنی بیشتر با افرادی که حالا بهش نزدیک بودند قرابتی داشتند، چه از نظر خونی، چه از نظر سببی مثل مثلا همسرش و چه از نظر دوستی و آشنایی آشنای مثل ابوبکر با این ها شروع می کنه به در میون گذاشتن و یک دوران خفا و نهانی رو داشته برای این بعثت و بعد از اون وارد دورانی میشه که این نبوت خودش و این رسالت خودش رو علنی می کنه با همه مردم.
حالا قرار هست که بعد از این که یک تعداد یار کشی کرد و تونست یه تعدادی مسلم رو به قول خودش.
زیر این پرچم و این نوع نگرش قرار بده، حالا با قدرتی که از اون ها کسب می کنه این.
رسالت رو علنی بکنه و با دیگر مردم هم درمیون بذاره.
و ما وارد دوره دوم نبوت پیامبر میشیم.
دوران آشکاری که در مکه آغاز میشه.
خب مطمئنا مثل تمام اتفاقات و تغییرات انقلابی ای که در جهان می خواد شکل بگیره.
اون قشری که دارای قدرت هست دارای پایگاه و جایگاه هست.
بزرگترین مخالفین این تحولات هستند.
یعنی شما با یک تحولاتی روبه رو هستید که قاعدتا قرار هست جهان را تغییر بدهد.
خب کسانی که در این دنیا دچار مشکل و اشکال هستند مطمئنا با فراغ بال از این تغییرات استقبال می کنند.
اما کسانی که در قدرت هستند، جایگاهی دارند، پایگاهی دارند، ثروتی دارند، قدرت سیاسی و اجتماعی دارند، در برابر این تغییرات ایستادگی می کنند.
این هم یک روال عادی بین انسان هاست تا جهان وجود داشته باشد.
این روال پیش می رود.
یعنی امروز ما اگر می خواهیم که جهان را تغییر بدهیم، اگر می خواهیم ایران رو تغییر بدیم، خب قاعدتا بزرگترین دشمنان ما همان حکومت جمهوری اسلامی هست که قدرت و تمامی امکانات رو در اختیار دارد.
آنها که مشکلی ندارند با این ساختار حتی اگر هر اتفاقی هم رخ دهد، حتی اگر هزاران فساد اقتصادی اتفاق بیفتد و جامعه، جامعه فاسدی بشود، تمامی اصول اخلاقی زیر پا گذاشته شود، قتل و کشتار و تجاوز و زشتی رکن اصلی این جامعه هم بشود.
باز هم کسانی که در قدرت هستند بر این اندیشه مطمئنا می تازند.
در دوران محمد هم قاعده به همین شکل بود.
بعد از علنی کردن این رسالت، بزرگترین دشمنان محمد قدرتمندان بودند.
کسانی که حالا رییس ها و روسای قبایل به حساب می آمدند در این چرخه سیاسی نقش ایفا می کردند.
در این نظام اجتماعی نقشی داشتند و راهبری بودند.
خب مطمئنا این ها در برابر این نگرش ایستادگی می کردند.
و ما با این دوران اولیه وسطی رو به رو می شویم که در مکه است و محمد در تنگنا قرار داره.
حالا قدرتمندان قدرت نفوذ دارند، همه چیز در اختیارشون هست.
مثل امروز در ایران همه قدرت ها در اختیار اون ها هست برای سرکوب.
از هر وسیله ای می تونند که استفاده بکنند.
در اون دوران هم برای این سرکوب در برابر این تغییر اجتماعی از هر وسیله ای استفاده می کردند.
از شکنجه، از عذاب، از ظلم، از آزار.
برای اینکه این صدا شنیده نشه و محمدی هست که حالا در این دوران آیاتی که بهش نازل میشه هم آیات رئوف و مهربانانه ای هست.
آیاتی هست که قرار هست مردم رو به خودش جذب بکنه.
قرار هست که بی پروا صحبت نکنه.
قرار هست که اونها رو به راه نیک و عمل نیک وا بداره.
قرار هست که در باب برابری صحبت کند.
در باب عناوینی که مردم را به خودش جذب کند و در برابر قدرتمندان باشد.
و خب قاعدتا در برابر این آیات و نگاه ها و این باور جدید برای تغییر قدرتمندان هم تا دندان مسلح در برابرش ایستادگی می کنند که جایگاه و پایگاه خودشان را از دست ندهند.
اما با آن دوران ابتدایی بعثت محمد روبه رو هستیم که در مکه اتفاق افتاده و قدرتمندان در برابرش صف آرایی کرده اند و او هم کم کم یارگیری می کند و مردم را به دور خودش جمع.
این اتفاقات به پیش می رود تا اتفاقات ریز و درشتی می افتد.
مثل اینکه حالا می خواستند که محمد را به نوعی همراه خودشان.
مدارا می کردند.
یعنی در ابتدای امر به واسطه آن فرهنگ غالب ای که در بین اعراب آن دوران وجود داشته و دقیقا منافات دارد با چیزی که مسلمانان مدام در پی گفتن آن هستند که اعراب جاهلیت بودند.
ما اون مدارا رو در بین اون ها می بینیم و این سازش رو می بینیم.
این که اونها اعتقاد داشتند اگر تو هم به خدای باور داری و خدای خودت رو می خوای با مردم در میون بذاری، خب این راه در اختیارت هست تا مردم رو به سمت و سوی خودت بیاری.
اما نگاه اسلامی یک نگاه تک بعدی هست.
یک نگاهی است دور از مدارا.
یک نگاهی هست که در نفی دیگران شکل میگیره.
یعنی شما با اعتقادی روبرو هستید که میگه دیگران نباید وجود داشته باشند تا من وجود داشته باشم.
یعنی خدایگان دیگر نباید وجود داشته باشند چرا که در برابر توحید من هستند.
یعنی شما مواجه میشید با پیامبری که میگه فقط و فقط الله.
فقط الله هست که بزرگ است.
فقط الله است که خدا هست.
اگر مردمی وجود دارند که به خدایان بسیاری اعتقاد دارند.
اگر میان و دور کعبه طواف می کنند و هر کدام خدای خود را می پرستند، حالا محمدی وجود داره که میگه دیگر خدایان باید نفی بشن چرا که این توحید و یکتا پرستی من باید میانه دار بشود و ریشه ی مشکلاتم از همین جا آغاز می شود.
این که شما اگر اعتقادی داشته باشید که در نفی دیگران باشد، خب قاعدتا باید آن دیگران را از میان بردارید تا اعتقاد شما شکل بگیرد.
اما اگر شما اعتقادی در پایه ی مدارا داشته باشید، به نفی دیگران هم فکر نمی کنید.
حالا می توانید خدای خودتان را معرفی کنید و دیگران هم خدای خود را بپرستند تا شاید به سمت و سوی شما کشیده شوند.
اما اعتقادات اسلامی که بر پایه ی نفی دیگران هست، قاعدتا باید دیگران را در ابتدا نابود کند و از میان بردارد تا این اعتقاد و باور یکتا پرستانه خودش را میانه دار بکند.
یعنی در آن ابتدا آن قریشیان و آن روسای قبایل و قدرتمندانی که در مکه امور را در اختیار داشتند، به محمد پیشنهاد میکردند که آقا تو بیا و خدای خودت را معرفی کن.
بیا و به خدایان ما کاری نداشته باش، آنها را نفی نکن و خدای خودت را بهش باور داشته باش و هواداران و هواخواهان برای خود جمع کن.
اما این اعتقاد نفی گرایانه قاعدتا برنمیتابد دیگر خدایان را فرای آن.
صحبت از این میشه که حالا این قریشیان می خواهند که او را به نوعی با دادن.
پاداش هایی ساکت بکنند.
یعنی از همان سیاست چماق و هویج استفاده بکنند.
حالا اگر میشه با دادن پاداش محمد رو از راه بردارن.
این ها نشون میده که در اون دوران پس ما نمی تونیم صحبت از اعراب جاهلیت بکنیم.
اعرابی که در پی حل کردن موضوع بودند در پی اینکه یک راه حل عقلانی برای این اتفاقی که افتاده پیدا بکنند.
یعنی اون ها از روز اول شمشیر رو از رو نبستن تا بخواهند محمد رو از میان بردارند.
در ابتدا خواستند تا او رو از در مدارا و سازش باهاش وارد بشن و بگن که تو هم خدای خود رو داشته باش و ما هم خدای خودمون رو.
در مرحله دوم خواستن با دادن پاداش اون رو ساکت بکنن که حالا به خدایگان ما توهین نکن.
خدایگان ما رو مورد عتاب قرار نده و فقط و فقط در پی تبلیغ خدای خود باش.
اما گفتم این اعتقاد اسلامی بر پایه نفی دیگران هست.
نه تنها اعتقاد اسلامی که هر اعتقادی که بر پایه یکتاپرستی باشه باید دیگران رو نفی بکنه.
یعنی اگر ما اعتقادی داریم بر پایه اینکه نژاد ما برتر هست باید کهتران وجود داشته باشند تا این برتر بودن ما معنا پیدا بکنه.
وقتی ما اعتقاد به یگانگی خدا داریم باید اون خدایگان دیگه رو از میان برداریم تا این یکتایی معنا پیدا بکنه و خب ما مواجه میشیم با پیامبری که فقط و فقط در پی اون یکتاپرستی و اون اعتقادات خودش هست و برنمیتابد تا در کنار دیگران با مدارا راه خودش رو به پیش ببره.
و همین امر باعث مشکلات و بروز این خصومت ها بین این دو قشر میشه و در نهایت هم قریشیان به این نتیجه میرسن که باید محمد رو از میدان به در بکنن.
حالا اینکه بکشنش.
اینکه تبعیدش بکنن کنند و اینکه او را از میدان به در بکنند.
تاریخ اسلام به این شکل پیش میرود و در نهایت ما مواجه میشویم با قریشیان که حالا در ابتدا با تحریم کردن آنها با اینکه با آنها خرید و فروش نکنند، آنها را به نوعی نشانه دار بکنند و قدرت را ازشان بگیرند، از نظر اقتصادی آنها را مورد ضعف قرار بدهند، در جایگاهی قرار بدهند که نتوانند کاری بکنند، به مشکل بخورند تا در نهایت از اعتقادات خودشان دست بکشند و بعد با استفاده از سرکوب و ارعاب سعی در خاموش کردن این راه تازه داشتند.
یعنی شما در نهایت در مکه به این مرحله میرسید که حالا محمدی وجود دارد که در تنگنا هست.
افرادی که در کنارش وجود داشتند هم به همین شکل.
آن اصحاب در تنگنا وجود دارن.
زندگیشون به تنگنا افتاده.
از نظر اقتصادی در فشار هستند.
از نظر سیاسی جایگاهی ندارند، از نظر سرکوب مدام مورد سرکوب قرار میگیرند و در نهایت هم روسای قبایل به این نتیجه میرسند که باید محمد رو از میدان به در بکنن که او را بکشند.
اتفاقاتی هم در این راستا می افته که خب شاید شنیده باشید.
اگر نشنیده باشید هم موضوعات قابل عرضی نیست.
اینکه خواسته اند تا محمد رو از بین ببرند و در نهایت محمد با همفکری دیگران به این نتیجه میرسه که باید از مکه دور بشه و این هجرت اتفاق می افته.
این هجرت که پایه های تاریخ اسلام هم بر همین پایه ی هجرت محمد از مکه به مدینه هست.
حالا مکه که به نوعی زادگاه محمد و زادگاه اسلام هست، به واسطه قدرتی که قدرتمندان داشتند و اعمال نفوذی که میکردند، میکردند جایگاه امنی برای محمد نیست و محمد خودش رو به مدینه میرسونه.
خب در این دوران قاعدتا محمد در اون حوالی اسم و رسمی هم پیدا میکنه. میشناسنش.
در دیگر جاها هم میشناسنش و اصولا مردم مدینه هم از او می خواستند که او به مدینه بره و در نهایت محمد به مدینه میره و دوران قدرت مندی محمد در مدینه آغاز میشه.
محمد با رسیدنش به مدینه حالا میتونه که یک حکومت تشکیل بده، حالا میتونه قدرت رو به دست بگیره و جهان و اون نظام اجتماعی که می خواسته رو بسازه.
مدینه آغازگر این حکومت اسلامی هست.
آغازگر این حکومت محمد و حکومت الله بر زمین هست.
حالا محمد با دوران قدرت مندی خودش در مدینه رو به رو میشه.
حالا اینجا هست که کم کم آیات به آیات مدنی می رسند.
آیاتی که دیگر آن رنگ و بوی رئوفت و مهربانی را ندارد.
قرار نیست که آنها را پند و اندرز بده.
قرار نیست که عمل نیکویی را با آنها در میون بذاره.
قرار نیست که به نوعی راهگشای اونها به اعمال نیک و رفتارهای درست باشه.
در پی اصلاح باشه.
حالا قرار هست که قدرت رو تداعی گر باشه.
قرار هست که فرمان بده.
قرار هست که قانون گذاری بکنه.
قرار هست که اونها رو به راه هایی برای مقابله با این کفار و مشرکین وادار کنه.
و شما مواجه میشید با آیات پر از ظلم و وحشت با آیاتی که در رابطه با رفتار با مشرکین و کافران هست به حکم هایی در برابر محاربین هست.
به حالا حکومتداری و قانون گذاری هست.
اینکه در برابر دزدان چه کار باید کرد، اینکه در برابر محاربین چه باید کرد.
اینکه باید کافران را چگونه از میدان به در کرد و فرای اینها.
اینکه باید چگونه در جنگ و جهاد به پیروزی رسید.
اینکه ما مواجه می شویم با جهاد و غزوه.
در کنار این گفتن از تاریخ اسلام، ما باید در دوران مدینه به این فکر بکنیم که محمد به قدرت رسید.
قدرت را به دست گرفت.
و حالا مردمی هستند در کشوری که حکومتشان در اختیار محمد و باورهای محمد است.
این اسلام نوپا که از دل آن سرکوب به یک جایگاهی رسیده که حالا می تواند قدرت خودش را سامان بدهد.
خب گفتم آیا تغییر می کند؟
نگاه هم تغییر می کند.
نوع دنیا و زندگی هم تغییر می کند.
یکی از موضوعات مهمی که در این تاریخ اتفاق می افتد این است که ما برای پیش بردن زندگی اجتماعی در یک جامعه نیازمند یک اقتصاد هستیم.
یعنی تمامی جوامع قاعدتا نیازمند به یک اقتصاد هستند.
ما گفتیم که پیش تر از اسلام و اصولا مردمی که در شبه جزیره عربستان و به ویژه در مکه زندگی می کردند، تاجر بودند و تجارت می کردند.
یعنی شما با سرزمین کشاورزی که رو به رو نبودید به واسطه شرایط آب و هوایی که در عربستان وجود دارد و شما با اراضی کشاورزی که رو به رو نیستید با کاشت برنج و گندم که روبه رو نیستید.
یک طیف کوچکی شاید همچین کارهایی را انجام می دادند اما این واسطه به واسطه این هوای خشک و گرمی که وجود دارد خب این تجارت بود که راهگشای آن ها بود.
این خرید و فروش و معامله بود که می توانست آن ها را به ثروت برساند و حالا ما با محمدی رو به رو هستیم که این راه را برای به نوعی تامین اقتصادی کشور به پیش نگرفت.
نخواست که تجارت کند.
نخواست که مدینه را تبدیل به یک تجارتخانه بکند هر چند که در آتی مدینه را تبدیل به تجارتخانه ای در راستای خرید و فروش بردگان کرد.
حالا محمد راهکار اقتصادیش غزوه بود.
حالا غزوه به چه معناست؟
غزوه یکی از اتفاقات مهم تاریخی اسلامی است.
یکی از راه هاییست که اسلام را قدرتمند کرده.
یکی از راه هایی است که فرهنگ اسلامی را ساخت.
محمدی که قدرت را در مدینه به دست گرفت.
باید یک راهکاری داشت برای تامین اقتصادی این مردم.
گفتیم که شبه جزیره عربستان ساختار آب و هوایی اش به شکلی هست که خب قاعدتا کشاورزی راهگشا نیست.
دامداری و دامپروری راهگشا نیست.
و مردمی که در مکه وجود داشتند هم از راه تجارت سعی میکردند که این معضلات و مشکلات اقتصادی خودشان را مرتفع کنند.
بیشتر اقتصاد بر پایه همین تجارت بود.
اما محمد راهکار دیگری به نام غزوه را به پیش کشید.
غزوه به مفهوم این که شما حالا سرقت میکنید.
حالا شما در کشوری هستید که در یک شاهراهی هست برای تجارت.
اینکه مردمی هستند که با.
بردن اقلام و اشیاء از شهری به شهر دیگر، از کشوری به کشور دیگر یک ثروت و یک اقتصادی را برای آن کشور میسازند.
یعنی مکه ای که خب اقتصاد خودش را از همین تجارت دارد کسب کرد.
حالا محمدی هست که در راه ها به راهزنی می پردازد.
اینکه راه ها را می گیرد تا اگر کاروانی برای تجارت داره رد میشه این کاروان رو از زیر تیغ بگذرونه، اونها رو شکار بکنه، اسیر بکنه، اموالشون رو تصاحب بکنه و.
حالا بچه مسلمون ها مدام در باب این موضوع میگه و این ها رو وارد این عرصه میکنه. ثروت.
ثروت باد آورده ای هست که یعنی شما در نظر بگیرید که شما برای پیدایش این ثروت که کاری نکردید مگر جنگ و خون ریزی و وحشی گری.
حالا شما وایمیستی توی راه اگر کاروانی رد شد بهش حمله میکنید و اموال اینها رو تصاحب میکنید.
اموالی که فرای اقلام و اشیائی که برای تجارت آورده شده میتونه حتی زنان و کودکان و مردانی هم که باشند باشه و میتونید اینها رو هم بفروشید و از این ها هم درآمدی کسب کنید.
میتونید هر چیزی که اون ها دارند رو تصاحب کنید.
از اسب هایی که دارند تا زین هایی که ساخته اند تا هر اقلام باارزشی که دارند تا حتی زن و بچه ی اون ها که میشه به عنوان برده و کنیز در شهر فروخته بشه.
و همین جاست که گفتیم تجارتخانه برده فروشی و کنیز فروشی در مدینه به دست محمد اینگونه شکل گرفت.
دو هدف غایی داشت.
قاعدتا محمد روزی که به غزوه ها فکر کرد و بعد آیات بیشماری که در باب جهاد گفته شد و این سرفصل هایی که به مسلمون ها داده شد تا اینکه بدونند کفار و مشرکین رو میتونند غارت بکنند، میتونن اموالشان رو تاراج بکنند، میتونن زن هاشون رو به اسارت و کنیزی بگیرند، میتونند بچه هاشون رو به عنوان برده بفروشند، میتونن اموالشون رو تصاحب کنند.
میتونند اونها رو به خواری بکشند.
این فلسفه فکری از اینجا شکل میگیره و قاعدتا دو موضوع مهم رو محمد پیش میبرد.
یک دلیل اصلیش این بود که میخواست اقتصاد این کشور، اقتصاد این همراهان و همیاران و حواریون و یارانش رو به پیش ببره.
اقتصاد کشوری که حالا در اختیارش هست رو قدرتمند بکنه.
شهر مدینه رو میخواست که اینگونه اقتصادش رو به جریان بندازه.
حالا قرار هست که مردم برن این اموال رو تصاحب بکنند.
با کشتار و خونریزی و وحشیگری و.
این اموال رو بین مسلمینی که در اون کشور هستند به عنوان بیت المال بینشون تقسیم کنند.
یه سهمی رو محمد ببره.
یک سهمی رو اصحاب ببرن.
یک سهمی رو جنگجویان ببرند و یک سهمی رو هم مردم ببرند.
خب این قاعدتا شادی به بار میاره برای مردم اون کشور، برای اصحاب و اصحابی که قرار هست یک ثروت بادآورده ای رو به دست بیارن.
کاری که بین تمام مردم و تمام افکار همواره کتمان شده و همواره در برابرش ایستاده شده، حالا توسط یک دین و باوری رسمیت پیدا میکنه و شما مواجه میشید با این غزوه ها که خود محمد در طول زندگیش در تعداد بسیاری از این غزوه ها شرکت کرده و یا غزوه هایی که به دستورش انجام شده.
و این یک راهکار اقتصادی برای محمد فراهم میکنه که نه تنها اقتصاد این شهر مدینه رو به نوعی حفظ کنه که یاران و همراهانش رو هم مصرتر و قدرتمند تر از در این راه بکنه.
حالا مردمی که هیچ ثروتی ندارن از طریق این ثروت بادآورده که حالا جنبه ی شرعی و خدایی هم داره و فرای فرا اینکه میتوانند در این قتل ها اموال دیگران رو تاراج کنند حتی اگر کشته شوند هم به جایگاه رفیع شهادت برسند و به بهشت برین لانه بکنند.
خب قاعدتا خیلی بهشون نیرو می داده.
پس یک دلیل قاعدتا پیشبرد این راه اقتصادی بوده.
یعنی راهی که برگزیده راهزنی و سرقت از دیگران بوده و دومین دلیلی که این غزوه ها شکل میگیره خب مطمئنا ضربه زدن به کفار بوده به مشرکین بوده.
حالا شما یک سری کفار و مشرکین رو در برابر تون دارید که به عنوان دشمن به شما تعریف شده اند در برابر شما هستند.
خداوند در جای جای قرآن داره این ها رو نام می بره به عنوان قوم ظالمین که در برابر خدا ایستادگی کردند.
شما از اینها کینه هم به دل دارید، انتقام می خواهید بگیرید؟
شما رو از خانه و کاشانه تون در مکه هم دور کردند، در برابر پیامبرتان صف آرایی کردند و حالا شما می خواهید که به آنها ضربه بزنید.
از نظر شرعی به شما گفته شده که این اموال این زنان و همسران متعلق به شما هستند.
از نظر شرعی به شما اجازه این کار داده شده و حالا شما با این کینه و انتقامی که در دل دارید می خواهید که به آنها ضربه بزنید.
پس یکی از دلایل دیگر هم ضربه زدن به کفار و مشرکین بود که باعث به وجود آمدن این غزوه ها شد.
پس راهکار اقتصادی محمد غزوه ها بوده تاراج ها و غنیمت گیری ها بود.
تبدیل کردن مدینه به بزرگترین بازار برده فروشی بوده.
یعنی شما مواجه می شدید با حالا حواریون محمد که می رفتند و غزوه می کردند، جنگ می کردند، تاجرها را قلع و قمع می کردند، می کشتند و نه تنها اموالشان را تاراج می کردند اشیاء و اقلام تجاری که میبردند را از آن خود میکردند و بین محمد و یاران و مردم تقسیم میکردند که همسران و فرزندان آنها را هم میفروختند.
کم کم مشرکین و قریشیان و کافران هم به این نتیجه میرسند که باید راهکارهایی داشته باشند.
این که حالا اگر قرار است که این تجارت را بکنند، قرار است که محافظین را هم بفرستند.
این که در این راه تا چه حد شکست خوردند هم مبرهن بود چرا که آنها چه تعدادی را مگر میتوانستند برای این کاروانهای تجاری بفرستند؟
خوب قاعدتا در برابرشان یک ارتش نیرومندی بود و ارتش محمدی که خوب قدرت را هم به دست گرفته بود.
اعتقادات مذهبی هم مدام داشت تکرار میشد.
ایمان هم داشتند، تلقین چندین باره هم میشدند.
راهی که هر دو براشون پیروزی بود، چه این که در برابر آن ها بجنگند، آن ها را بکشند و اموالشان را تصاحب کنند.
پیروزی در این جهان بود و حتی اگر کشته هم می شدند، پیروزی در جهان آخرت، شهادت و رسیدن به بهشت و روزی خوردن در کنار خداوند بود.
خب قاعدتا این ها همه باعث و دلیلی شد که این غذاها قدرتمند بشود.
مشرکین کارهای بسیار کردند.
سعی کردند از مسیرهای دیگری بروند اما باز هم پیشدستی مسلمین در راه بود.
سعی کردند نگهبانی و نگهبانانی را برای این کاروان های تجاری در نظر بگیرند که باز هم محکوم به شکست شدند تا شاید باری هم پیروز اما قاعدتا غالبا شکست خوردند.
فرای این، جنگ هایی هم بین مسلمانان و مشرکین اتفاق افتاد.
خب این قلع و قمع کردن و این تاراج که اموال باعث میشد که مشرکین هم از خودشون رفتارهایی رو بروز بدن در برابر محمد بجنگند.
جنگ هایی شکل گرفت و اتفاقات ریز و درشتی افتاد فرای آن.
محمد به جز مشرکین با یهودیان هم ارتباطاتی را برقرار کرد.
در ابتدا با آنها نزدیکی.
کرد همسو شد و بعد از گذشت زمانی با آنها هم دچار مشکل شد.
بعد از اینکه قدرت را قبضه کرد.
بعد از اینکه دیگر قبایل را با خودش همراه کرد، بعد از اینکه قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی.
و تمامی قدرت های موجود در مدینه را از آن خود دید خب در برابر این یهودیان هم ایستادگی کرد.
جنگ های بین یهودیان و مسلمانان همین جا شکل می گیرد و ما مواجه می شویم با جنگ های بی شماری که محمد در طول عمر خودش به وسیله خود و یارانش شکل میده.
این جنگ ها به پیش میره و جنایات بیشماری هم در این جنگ ها اتفاق می افته.
از قتل عام های بیشمار، از کشتار اسرا، از رفتارهایی که با قبایل یهودیان میکنه در راستای رسیدن به گنج یهودیان رو از بین میبره.
یهودی که گنج بزرگی رو در اختیار داشت و به وسیله یارانش شکنجه میده تا به اون جایگاه و گنج برسه، قبایلی رو از زیر تیغ میگذرونه تا اموالشون رو تصاحب کنه، اموالشون رو تاراج کنه و زنان و فرزندانشون رو به عنوان غلام و برده و کنیز بفروشه.
و رفتارهای وحشیانه بیشمار.
فرای این جنایات بیشماری که در راستای قانون انجام میده.
یعنی شما مواجه میشید با محمدی که.
حالا کشتار می کنه، حالا قانون داره و قوانین الهی رو حکمفرما کرده.
حالا آدم هایی رو قصاص می کنه و می کشه، چشم ها رو در میاره، محاربین رو دست و پا می زنه، سنگسار می کنه و احکام عبث و وحشیانه ی اسلامی رو هم به پیش می بره.
دزدانی که بی دست باید در مدینه زندگی بکنند و امثال فراوان.
و ما مواجه می شیم با دوران خونین و جنایتکارانه ای که محمد شکل داد و این جنون رو ترویج داد.
اما یک بخش مهم دیگه ای از این تاریخ اسلام زنبارگی و جنون و شهوت محمد هست.
خب محمد رو ما دربارش صحبت کردیم که ابتدا یک زنی داشت به اسم خدیجه که از زنان بانفوذ و قدرتمند و ثروتمند مکه به حساب می اومد.
این زن از خودش بزرگتر بود و بعد از مرگ او بود که این روحیه محمد به نوعی علمدار و میداندار شد.
حالا شما مواجه میشوید با رفتار غیرقابل درک محمد در باب زنا و زنبارگی.
یعنی شما مواجه میشوید با محمدی که دختر دوست خودش را در سن شش سالگی یا هفت سالگی به گفته تاریخنگاران مختلف خواستگاری میکند، در نه سالگی با او همخوابه میشود.
یعنی عایشه که به عنوان ام المومنین در بین اهل تسنن شناخته شده است در نه سالگی.
همبستر با یک مرد پنجاه و خورده ای ساله پنجاه و هشت ساله قرار میگیرد.
یعنی شما با نهایت جنون روبهرو هستید؟
حالا با محمدی روبه رو هستید که زن فرزندخوانده خودش رو به عقد خودش در میاره.
با دیدن اون در حالی که خودش رو می شسته و یا از حمام بیرون اومده بوده.
عنان کار رو از دست می ده و حالا می خواد که با اون هم همبستر بشه.
حالا فرزند خوانده اش باید اون رو طلاق بده تا محمد اون رو به عقد خودش دربیاره و با او همبستر بشه.
شما مواجه میشید با محمدی که از زن شوهرداری که خوشش میاد فرمان به قتل شوهرش میده و او رو از آن خود می کنه.
شما مواجه میشید با محمدی که اگر از زنی خوشش نمیومده از نظر جنسی.
ولی مواجه میشید با زنی که محمد پس میفرسته به خاطر اینکه در بدنش خالی داشته.
یعنی شما مواجه میشید با یک چهره ی لختی از محمد که پر از شهوت است.
پر از زنبارگی هست.
حالا با قرآنی روبرو میشید که آیاتی پیرامون رفتار محمد با همسرانش نازل میکنه.
اینکه محمد خودش میدونه با کدوم زنش رابطه برقرار کنه و کدوم برقرار نکنه اگه صلاح بدونه میتونه بکنه و آیات قرآن میره و در این وادی قرار میگیره و یک دوران دهشتناکی رو هم از محمد در برابر داریم.
در باب زن بارگی و شهوت پرستی با رفتار های بیشمار با زنان بی شماری که تصاحب میکنه، با کنیزان بیشماری که همخوابگی میکنه، با این ولع به شهوت و یک بخشی از تاریخ اسلام هم گره خورده با این عناوین.
یعنی ما بعد از قدرتگیری محمد در مدینه رو به رو هستیم با غزوه ها و تاراج ها، راهزنی ها، دزدی ها، قتل ها، کشتار ها، برده فروشی های بیشمار در غزوه ها، در جنگ های خونینی که با یهودیان و مشرکین با کفار انجام میشود با کشتن اسرا.
با فروختن اسرا.
با آتش زدن اموال اسرا.
با زیر و رو کردن تمامی این منابعی که در آنجا وجود داشته.
حتی جنگی داریم که همه چیز را از بین میبرند.
یعنی شبیه به آن رفتاری که موسی انجام میداد.
حتی درختان خرما را هم آتش میزنند.
درختان خرما در بین اعراب خیلی دارای ارزش است.
فرای این جان بودن درختان، فرای اینکه درختان تا چه اندازه به زندگی ما جلا میدهند.
تا چه اندازه بودن ما را تامین میکنند.
فرای جان بودن و برابر بودن درختان.
فرای این به واسطه این ماده مغذی غذایی که در بین اعراب کم و نادر بوده، درخت خرما همواره یک تقدسی داشته اما ما با محمدی روبه رو می شویم که حتی حاضر هست که درختان خرما رو هم به آتش بکشه.
ما با محمدی روبه رو هستیم که انواع جنایات اسلامی رو به پیش میبره.
از بریدن سر تا کشتار مخالفین تا کشتار کفار، مشرکین، بریدن دست دزدان، دست و پا بریدن از محاربین، سنگسار کردن زناکاران و احکام و جزا های اسلامی که یک به یک شکل میگیره.
ما با محمدی روبه رو هستیم که پر از زنبارگی و جنون و شهوت هست.
این اسارت در شهوت هست.
مواجه میشیم با پیامبری که دختر هفت ساله رو خواستگاری و با دختر نه ساله همخوابگی میکنه.
حتی به زن فرزندخوانده خودش هم رحم نمیکنه.
روبه رو میشیم با قرآنی که حالا قرار هست در باب مسائل شخصی محمد آیه ای رو خدا نازل بکنه.
خدا بیاد و صحبت بکنه در باب اینکه گرفتن زن فرزندخوانده حرام نیست.
چرا که محمد این رو گرفته.
شما مواجه میشید با آیاتی که خدا در باب همخوابگی محمد با همسرانش صحبت میکنه.
اینکه اون چگونه صلاح میدونه.
و موضوعات فراوانی از این دست.
محمد روز به روز قدرتمند و قدرتمند تر میشه.
روز به روز لشکر قدرتمند تری رو فراهم میاره.
روز به روز از مشرکین و کافران به سمت محمد بیشتر کشیده میشن.
ما مواجه میشیم با سردارانی از کفار و مشرکین که طی مرور زمان و با دیدن و خواندن این آینده ای که برای محمد هست با خواندن این آینده.
نزدیک به محمد میشن.
خودشون رو مسلمون می دونن مسلمون میشن.
تشهد میدن و به نوعی شهادت میدن به رسالت محمد و جز این.
دار و دسته محمد میشن و محمد روز به روز قدرتمند تر میشه تا در نهایت به مکه حمله میکنه.
خب اتفاقات زیاد و ریز و درشتی در این تاریخ بعثت پیامبر اتفاق افتاده.
شاید در برنامه ای مجزا ما در باب این اتفاقات حالا به صورت موردی صحبت بکنیم که حقیقتا هم اگر بخوایم در باب تاریخ اسلام صحبت بکنیم باید موضوع های مشخصی باشه تا راحت تر دربارش صحبت بکنیم.
در این برنامه ما خواستیم که به صورت اجمالی در باب موضوعات مهم صحبت بکنیم تا بیشتر باهاش آشنا بشیم و این ها برنامه هایی هست برای آشنایی با الفبای موضوعاتی که مثلا پیرامون اسلام هست.
محمد و مسلمانان تا اون حدی قدرتمند میشن که در نهایت پا میزارن برای تسخیر مکه.
مکه رو بدون جنگ و خونریزی به دست میارن چرا که قدرت نظامی بیشتری داشتند و مکیان هم حالا به نوعی این کفار و مشرکین هم نیروی زیادی رو از دست داده اند.
در جنگ های مختلف افراد بیشماری ازشون کشته شدند.
در کنار اون بسیاری از سردمداران شون با محمد صلح کردند.
پیش تر از اون برخی در خفا و برخی در عیان همراه محمد شدند و در نهایت نیروی ضعیف در برابر این نیروی قدرتمند و نوپا که حالا همه چیز هم در اختیار داره شکست و بدون جنگ هم صلح کردند.
و حالا محمد یکه تاز یکهتاز قدرتمندی و قدرتمداری در مکه شد.
اینکه در این دوران و در دورانی که مکه را به دست گرفت، چه تعداد از مخالفین خودش را از بین برد هم موضوع قابل عرض و قابل بحثی است.
اینکه چگونه شعرایی که مخالفش بودند را در خفا کشت، به دستورش چگونه معترضین و مخالفین را از بین برد، در خواب کشته شوم، در خیابان کشته شوم، به دست یارانشان در خفا و نهان و عیان کشته شوند؟
اینکه در همان دورانی که در قدرت بود و در مدینه بود، چگونه تعداد بیشماری از این مخالفین را از بین برد و هر صدای در برابر را در نطفه خفه کرد.
موضوعات بسیاری هست که میشود دربارهاش صحبت کرد و محمد در طول قدرت مندی اش کارهای بی شماری در این قتل و جنایت و جنون انجام داد.
من سالهای بسیاری است که گفتم اگر بخواهیم درباره شان صحبت کنیم باید به صورت موردی در باب هر کدام از این ها برنامه مجزایی رو ضبط کنیم که شاید در آینده همچین اتفاقی هم افتاد.
اما ما باید در این حد بدونیم که بعد از قدرتگیری در مکه و تسخیر مکه، خب در ابتدای امر امان نامه ای داد تا همه در امان باشند اما تعداد بیشماری رو هم از بین برد.
حتی یه جمله معروفی رو در باب یک نفری گفت که حتی اگر به خانه خدا هم یعنی به همون کعبه هم حتی اگر دست آویز کرد و به پرده های اون هم خودش رو آویزان کرد، در همون جا هم باید اون رو بکشید.
چون میدونید که در حریم کعبه کشتن و قتل حرام به حساب می آمد.
نه تنها در زمان محمد که حتی پیش تر از زمان محمد هم به همین شکل بود.
و ما گفتیم که خیلی از قواعدی که ما در اسلام می بینیم هم برگرفته از همین سنن پیش از اسلام و پیش تر از محمد بوده که کم کم رنگ و بوی دیگری گرفت.
یعنی حتی طواف کعبه هم از عقاید و باورهای همان مشرکین پیش تر از محمد بوده و یا اعتقادات دیگری که از دیگر ادیان به نوعی به قرض گرفته شده.
چه حالا روزه، چه نماز و چه دیگر عناوینی از این دست.
و اما بعد از به قدرت رسیدن محمد در مکه به نوعی کل شبه جزیره عربستان به ملکیت اسلام در آمد و همه به زور شمشیر هم مسلمان شدند.
همه چیز در اختیار محمد بود.
حالا محمد از مکه به مدینه رفت و در آنجا تجدید قوا کرد و قوای قدرتمندی را به دست آورد.
راه حل اقتصادیش دزدی و سرقت و راهزنی از دیگران بود.
این انرژی مضاعفی می داد به این افراد.
این افراد با نیروی تازهای وارد میشدند.
حالا قرار بود به هر جایی حمله بکنند و همه چیز را تصاحب بکنند.
یعنی چیزی شبیه به کاری که چنگیز خان مغول میکرد.
چرا ارتشیان چنگیز تا این حد در این راه حاضر بودند از جان خودشان بگذرند؟
چون قرار بود از هیچ به همه چیز برسند و همه چیزی که از هیچ میرسید به همه چیزی که برایش تلاشی نمیشد مگر کشتار دیگران.
و اسلام هم به همین شکل بود.
اسلام هم حالا یارانی را به دور خودش جمع کرده بود.
محمد که به آنها وعده بهشت داده میشد و آنها قرار بود که به جنگ بروند و در این جنگ کشته بشوند و به بهشت بروند و یا بکشند و اموال و همه چیز دیگران را غارت و تصاحب کنند.
بعد از اینکه مکه هم تسخیر شد، این راه ادامه پیدا کرد و این ریشه های به نوعی تحمیل این باور به دیگران از دوران محمد شکل گرفت که حالا شهر ها و دیار های اطراف هم قرار بود که به زور شمشیر مسلمان شوند.
در همان دوران هم ما مواجه میشویم با این حمله های بیشمار.
مواجه می شویم با مردمی که از زیر تیغ می گذشتند تا مسلمان شوند و این تاریخ خونین و ننگین خشونتبار و جنون آمیز ادامه پیدا می کند تا محمد راه خودش را از طریق خون باز هم به پیش ببرد.
راهی که در ابتدای امر با آن آیات مکی قرار به اصلاح جامعه داشت اما قدرت فائقه را به دست گرفت و با این قدرت افسار گسیخته حالا قرار است که به وحشیانه ترین شکل ممکن همه را همراه و همفکر خودش بکند و کرد.
و شما مواجه می شوید با این رفتارهای وحشیانه که یک راه و یک آینده ای رو برای دیگر مسلمانان در پیش گذاشت.
یعنی شما اتفاقاتی رو که بعد از محمد توسط خلفا می بینید همون راهی هست که محمد پایه گذارش بود.
اما به واسطه قدرت در هر دوره از تاریخ به یک شکلی نمود پیدا میکرد.
یعنی شما مواجه بودید با محمدی که در دورانی که مدینه رو در اختیار داشت با راهزنی از کفار و مشرکان این ثروت رو به دست می آورد.
یعنی قرار بود که در راه کمین بزنند تا وقتی کاروان های تجاری رد میشن به اونها حمله بکنند، آنها را بکشند، به اسارت بگیرند، به بردگی و کنیزی بفروشند و اموال و غنائم شون رو هم به دست بیارند و تاراج کنند.
این غنیمت رو بین خودشون تقسیم کنند.
حالا قرار بود که با این رفتارها اون ها رو بترسونن.
بیم به دل اون ها راه بدن و اون ها رو کم کم مسلمون کنن.
که با این رفتارها طی مرور زمان هم موفق شدند و مکه رو هم تسخیر کردند.
اما بعد از اون قرار بود که حالا با این قدرتی که در اختیار دارند دیگه به راهزنی راه نبرند هر چند که باز هم می بردند.
اما فرای اون حالا قرار بود که به شهرها و کشورهای دیگه حمله بکنند و همون رفتاری رو که در راهزنی کردند رو در قبال کشورها و قدرت های دیگه هم اعمال بکنند.
در دوران زندگی محمد این قدرت تا اون حد پیش نرفت.
اما بعد از اون در دوران خلفا این قدرت به پیش رفت تا به جایی رسید که به دیگر کشورها و به ویژه به ایران ما هم حمله بکنند و ما رو هم از زیر تیغ بگذرانند و اموال مون رو غارت بکنند.
زنان و کودکان و مردان رو به عنوان برده و کنیز بفروشند و دین خودشون رو به ما تحمیل کند.
این راه خونین ادامه پیدا کرد.
در دوران حیات محمد ادامه پیدا کرد تا راه و طریقتی رو برای آیندگان و این مسلمون های تازه مسلمان شده هم شکل بدهد.
در باب تاریخ اسلام موضوعات بی شماری وجود دارد که می شود درباره اش صحبت کرد.
در باب هر کدام از موضوعات و اتفاقات موردی که در این دوران افتاده می شود ساعت ها صحبت کرد اما ما قرار بود که در این برنامه و این ویژه برنامه و این قسمت مشخص یک توضیح اجمالی در باب این تاریخ بدهیم که دادیم.
شاید در آینده در باب این تاریخ و در باب موضوعات و مورد های مختلفش هم صحبت بکنیم.
اما تا اینجا به نظرم در باب تاریخ اسلام کافی است.
اگر علاقه مند به تاریخ اسلام و شناخت اسلام هستید می توانید به کتاب های مرجعی که در این راستا وجود دارد از طبری تا ابن خلدون تا دیگران مراجعه کنید و مطالعه کنید که راهگشا براتون هست.
یا میتونید به کتاب الله جبار 1400 جلد اول که توسط من گردآوری شده هم مراجعه کنید.
در کتاب الله جبار زار در جلد اول که تاریخ اسلام رو پوشش قرار داده منبع تاریخی کتاب تاریخ طبری هست و من سعی کردم اتفاقاتی که در اون پر از ظلم هست رو به صورت موردی در اونجا بیان کنم.
شاید در آینده هم در باب همین کتاب هم صحبت کنیم و در باب مورد هایی که اتفاق افتاده حالا با رفرنس زدن به دیگر کتاب های تاریخی و صحبت بیشتر در باره اش کردن باهاتون در میون بزارم.
اما تا اینجا برای تاریخ اسلام در این ویژه برنامه بحث هستش و ما قرار هست که در قسمت های بعدی هم در باب موضوعات مهم دیگر اسلام هم صحبت کنیم تا اسلام رو بهتر بشناسیم.
ما که در کشور اسلامی به دنیا اومدیم.
باید با تحقیق و تفحص در باب این اعتقادات پیش بریم و اگر قرار هست که مسلمان باشیم با دانش و دانستن به این راه ادامه بدیم.
خب دوستان در این انتهای برنامه هم دوست دارم باهاتون باز هم مطرح کنم که اگر دوست دارید به من در این راه کمک کنید میتونید صدای من رو با دیگران به اشتراک بزارید.
منظور از صدا هم فقط برنامه ای به نام جان نیست.
آثار من تحت عناوینی مثل داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی.
به رشته ی تحریر دراومده.
در وبسایت جهان آرمانی این کتاب ها به صورت رایگان در اختیار شما هست و میتونید این کتاب ها رو مطالعه کنید و این آثار من رو با دیگران به اشتراک بگذارید.
چرا که مطمئنا بزرگترین کمک شما به من به اشتراک گذاشتن و رساندن این صدا به دیگران هست.
ممنون که همراه من بودید.
من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.
در پناه آزادی.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
شما با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در پیشبردن اهداف ما برای رسیدن به جهانی در آزادی و برابری مشارکت کنید
وبسایت جهان آرمانی بستری است برای انتشار آثار نیما شهسواری به صورت رایگان
بیشک برای دستیابی به این آثار دریافت مطالعه و … نیازی به ثبت نام در این سایت نیست
اما شما با ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در این بستر نگاشتههای خود را منتشر کنید
این را در نظر داشته باشید که تالار گفتمان دیالوگ از کمی پیشتر طراحی و از خدمات ما محسوب میشود که بیشک برای درج مطالب شما بستر کاملتری را فراهم آورده است،
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.