
در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
ویژه برنامه : شناخت اسلام
قسمت ششم : بهشت و جهنم
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 56:02
با صدای : نیما شهسواری
شناخت اسلام
در این ویژه برنامه به مفاهیم اسلامی در تمامی ابعاد نزدیک خواهیم شد و در هر قسمت سعی شده تا یکی از مبانی اسلامی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم
باشد تا بیشتر پیرامون باوری که آن را به ارث برده بدانیم و اگر قرار بر باور است با آگاهی بدان معترف باشیم
در این ویژه برنامه سعی شده تا عناوین بیشمار باور اسلامی به چالش کشیده شود و حقایق مگو این دین بیان شود
قسمت ششم پیرامون بهشت و جهنم میگوید
سوختن خاکستر شدن و دوباره برخاستن
شکنجه، مواد مذاب، آویزان شدن این سو و آن سوتر، نهر شیر، سایهی درختان و همخوابگی با غلامان و حوریان و به واسطهی این دنیای دیوانهوار، خدا سرباز میسازد
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
خب دوستان در ابتدای امر بخوایم در باب بهشت و جهنم صحبت بکنیم باید برگردیم به ریشه های اصلی این معقوله بهشت و جهنم که توی قرآن به کرات دربارش صحبت شده.
فرای قرآن در احادیث هم بسیار دربارش صحبت شده.
و محمد در طول زیستن خودش بارها و بارها از این معقوله و با این مفهوم مردم رو آشنا کرد.
اینکه ما در این دین سامی در اسلام مواجه میشیم با بهشت و جهنم جایگاهی برای دادن پاداش و مجازات به مومنین و کفار و مشرکین.
ما یک فلسفه فکری و وجودی داریم در اسلام که ما رو به این راه میکشونه که در قبال هر کرده ای که ما انجام میدیم قرار هست که یک مجازات و پاداشی هم داشته باشیم.
اینکه در نهایت زیستن ما در این دنیا ما رو به یک دنیای دیگری میرسونه که در اون دنیا قرار هست که ما تاوان کارهایی که کردیم رو پس بدیم.
این فلسفه وجودی ای هستش که به اسلام هم باز نمی گرده.
یعنی ریشه های فکری معاد و این بهشت و جهنم از پیش تر از اسلام هم وجود داشته اما به این شکل یکپارچه در اسلام بیشتر بهش بها داده شده.
یعنی شما در یهودیت و در مسیحیت هم این معانی رو باهاش روبه رو هستید.
حتی در ادیانی که فرای ادیان سامی و ادیان ابراهیمی هست هم با این مفهوم روبه رو هستید.
به اشکال مختلف گاها مواجه میشید با این مفهوم پاداش که به اشکال گوناگونی با مردم در میون گذاشته شده.
یعنی در ادیانی که در بین هندی ها مرسوم بوده با یه مفهومی به اسم تناسخ رو به رو هستید که اون هم یک مفهومی همراستا با بهشت و جهنم هست.
یعنی در یک معنی به نوعی پیش میرن.
قرار هست که رفتارهای ما در این دنیا یک پاداش و مجازاتی داشته باشه.
خب از همون ابتدا هم شما مواجه میشدید با مردمی که سئوال میکردند ما این رفتارهایی که در این دنیا انجام می دهیم چه ثمره ای خواهد داشت؟
پس از همان ابتدا این یک سوال بنیادینی بوده که در بین مردم جاری و ساری بوده.
همه براشون سوال پیش میومده که حالا کسانی که در این دنیا کارهای زشت و خطاهای بسیاری انجام داده اند چرا هیچ مجازاتی در این دنیا باهاش رو به رو نمی شوند؟
ذهن و استدلال ها و خرد بشری هم به راهکارهایی رسیده و جواب هایی را برای این پرسش ها به وجود آورده که یکی از بزرگ ترین و مهم ترین آن ها هم همین معاد هست که در اسلام پر ریشه تر و قدرتمند تر بیان شده.
یعنی شما با قرآن رو به رو میشید که بارها و بارها به کرات در باب بهشت و جهنم صحبت می کنه.
این که هر کدوم از رفتارهای ما در این دنیا یک ثمره ای داره، یک نتیجه ای داره.
شما کارهایی که انجام می دهید در نهایت قرار است که در برابرش یک جواب و پاسخی هم از طرف خدا بشنوید.
در قبال آن پرسش های بیکرانی که قاعدتا از محمد و دیگر مومنین و خداپرستان همواره می شده، این که چرا فلان پادشاه، فلان فرد مستبد، فلان فرد قدرتمند، فلان فرد ثروتمند در این دنیا کارهای خطای بسیاری می کند و جوابی نمی گیرد.
خب یک طیف های فکری ای بودند که در پیش از آن به عنوان مثال گفتم در بین ادیانی که در هندوستان قدرتمند بوده مثل بودیسم و یا هندوئیسم جواب را در تناسخ می دیدند.
این که ما در این دنیا زندگی می کنیم و بارها و بارها به دنیا می آییم و در این طول زندگی کردن خودمان پاداش و مجازات رفتارهایمان را هم می بینیم.
حالا گاها ما در زندگیمان یک رفتار خبط و خطایی میکنیم که در زندگی بعدی پاسخش را می بینیم.
این یک جواب ساده و ساده ای بوده در قبال اونهایی که می گفتند چرا این افراد هیچ مجازاتی نمی شن.
و خب به سادگی میتونستن بهشون جواب بدن که اینها در زندگی بعدی این مجازات ها رو متحمل می شن حتی در کنار اون.
یک پاسخی هم بوده در قبال اونهایی که نگاه می کردند و دنیا رو می دیدند که پر از مظالم هست.
کسی که از کودکی دارای نقص عضوی بوده مشکلی داشته از نظر ذهنی، از نظر جسمی با یک ایراد و اشکالی به دنیا اومده بوده.
خب این نه تنها اون پاسخی بوده برای کسانی که به دنبال مجازات و پاداش بودند بعد از زندگی خودشون که حتی یک منطقی هم بوده برای اون کسانی که در این دنیا با معلولیت و محرومیت به دنیا می اومدند.
یعنی بلافاصله اونها متهم می شدند به اینکه در زندگی گذشته خودشون خبط و خطا هایی انجام دادن و بعد اون نیروی ماورایی و خداوندی که بر جهان تسلط داره در قبال این رفتارهای اونها پاسخی داده و بعد در زندگی بعدی خودشون در این درماندگی و محرومیت به دنیا اومدن.
اما اسلام این پاسخ رو در معاد جسته و حالا جواب این پاداش و مجازات ها رو در یک دنیای دیگه ای تصویر کرده.
دنیایی که قرار هست بعد از این دنیا اتفاق بیفته.
خب همه در باب قیامت شنیدید.
اینکه قرار هست بعد از اینکه دنیا به آخر خودش رسید و به نهایت خودش رسید حالا تمام مردم زنده بشند، دوباره برون بیان و در یک دنیای دیگه مورد قضاوت خدا قرار بگیرن.
بر اساس کارهایی که انجام دادند پاداش بگیرند و یا مجازات بشند و ما مواجه میشیم با این تصویرهایی که از جهنم و بهشت برای ما در قرآن، در اسلام در بین احادیث تصویر شده تصاویری که محمد به کرات در طول زیستن خودش حالا چه با عناوین آیات قرآنی و چه به به مفاهیمی مثل حدیث با مردم در میان گذاشت، ما مواجه می شویم با یک دنیایی که قرار هست در آخرت شکل بگیرد.
خدا مردم رو مورد بازخواست قرار بده، مورد قضاوت قرار بده.
بر اساس کارهایی که کردند با تعاریفی که حالا خدا نسبت به اونها و در برابر اونها قرار داده، با توجه به اینکه حالا کارهای بدی کردند و یا کارهای نیکی کردند، به آنها یک پاسخی بده.
به این تعاریف و به این رفتارها کاری نداریم تو این قسمت مشخص.
و این قسمت بیشتر در باب این بهشت و جهنم و این نفس، وجودیت بهشت و جهنم هست.
اینکه اینها چه تعابیری دارند، اینکه اینها خوبی و بدی رو در چه می بینند، اینکه چه رفتارهایی از دید این ها خوب هست که می تونه رفتار بد و زشتی باشه.
اینکه مثلا کشتن دیگران برای ما یک مفهوم زشت و زننده هست اما بلافاصله در این ادیان بویژه در اسلامی که ما داریم دربارش صحبت می کنیم می تونه با قرار گرفتن یک کافر در کنار اسم اون فرد تبدیل به یک عمل نیکی بشه دیگه.
یعنی شما جنگ و جهاد رو به عنوان مثال زشتی و بدی و خشونت طلبی و خشونت و انتشار خشونت می بینید اما به راحتی می تونه در اسلام تعبیر به زیبایی و رفتارهای نیک و بزرگ و خداپسندانه بشه.
ما با این مفاهیم کاری نداریم.
تو این قسمت مشخص و بیشتر باید بریم و به سمت تصاویری که از بهشت و جهنم وجود داره برسیم.
با این مفهوم کلی روبرو بشیم که اصلا فلسفه وجودی این پاداش و مجازات برای چی هست؟
خوب نکته اول همون امری بود که دربارش صحبت کردم.
اینکه یک پاسخی در قبال این پرسش تکرار شونده بین مردم بود.
اینکه انسان هایی که در این دنیا رفتارهایی از خودشان نشان می دهند قرار است که چگونه پاداش و جزا ببینند.
قرار است که آیا در قبال آنها اتفاقی انجام نشود که در قبال این معاد علم شدند و ما مواجه شدیم با اینکه یک مفاهیمی وجود دارد مثل بهشت و جهنم که قرار هست پاسخ رفتارهای آن ها داده بشود.
اما این تصویر از جهنم دقیقا چه تصویری بوده و این تصویر از بهشت چه تصویری بوده؟
تصاویری که در قرآن مواجه می شویم با یک تصویر زننده از نهایت خشونت و این خشونت عریان هست.
از یک خدای کینه جو و انتقام طلب که قرار هست انسان ها را به واسطه کارهای بدی که کردند به بدی پاسخ بده.
شما مواجه می شوید با تصاویر دهشتناک اینکه قرار هست انسان ها در کوره های مذاب بسوزند.
اینکه قرار هست هر بار پوست تازه ای بگیرند، هر بار زنده شوند و دوباره بمیرند، بسوزند و دوباره پوست تولید کنند و دوباره از نو سرآغاز باشند و دوباره از بین بروند.
دوباره به بدترین و وحشیانه ترین شکل از بین بروند.
یعنی شما می دانید که ما در جهان راه های بیشماری برای مرگ داریم.
هر کدام از این ها یک درد و رنجی رو به فردی که داره این اتفاق برایش می افتد متحمل می کند.
اما وقتی در باب خودسوزی و آتش سوزی و این ها صحبت می کنیم، آن نهایت درد و رنجی هست که اون نفر می تونه متحمل بشه.
خیلی بیشتر از بقیه ی رنج ها.
یعنی شاید یک نفری بتونه خودش رو از یک ارتفاع پایین بندازه و بمیره.
و یا قرار باشه که خودش رو با یک اسلحه ای از بین ببره و با یک چاقوی خودش رو ببره.
اما تمام این ها در قبال این سوختن مسلما بی معنی تر هست.
یعنی درد و رنجی که در این سوختن و آتش گرفتن هست قاعدتا بیشتر از تمام این تصاویر است و ما مواجه می شویم با جهنمی که بزرگ ترین شکنجه ها در آن قرار است در قبال این گناهکاران اتخاذ شود.
گناهکارانی که بیشتر آنها هم کفار و مشرکین هستند.
یعنی مومنین با قبول کردن خداوند قبول کردن راه خداوند یک راه طویل و درازی رو طی کردند و بیشتر این مبارزه و مناقشه خدا با این کافرا و مشرکین هست.
یعنی شما بیشتر آیات قرآنی رو میبینید که در باب جهنمی صحبت میکنه که جایگاه کفار هست.
مومنینی که حالا به خدا اعتقاد دارند و رفتارهایی انجام دادند که منافات داشته با باورهای اسلامی.
مسلما مجازات کمتری داره در قبال کسانی که شاید رفتارهای درست و معقولی از خودشون انجام دادن اما باورمند به خدا نبودند و خدا را انکار میکردند و یا برای خدا شریک قائل بودند.
به خدا باور داشتن در کنار دیگر الههها یعنی همان تصویری که مردم بومی عربستان پیش از قدرتگیری اسلام در ذهن و تصویر و تصور خودشان داشتند، اینکه اساطیر بیشماری را هم در کنار خدا قدرتمند میدانستند، راهی برای توسل به آنها میجستند تا با توسل به آن الهه ها به آن خدای اصلی برسند.
اینها همه جایگاه جهنم را خواهند داشت.
کفاری که خدا را قبول ندارند، در برابر خدا هستند.
خدا و این فلسفه فکریاش را مورد تمسخر قرار میدهند و در برابرش کفر میگویند.
اینها همه محکوم به جهنم ابدی هستند و جایگاه ابدی آنها جهنم است.
شما به کرات با این آیات در قرآن روبهرو میشوید و این تصویر دهشتناک جهنم را بارها و بارها در برابرتان تصویر میکنند.
اینکه قرار است در قبال تشنگی آنها آب مذاب بهشان خورانده شود.
اینکه قرار است از چرک آبه ها و خونابه ها سیراب بشن.
اینکه قرار هست اجزای بدن آنها متلاشی بشه، اینکه قرار است در آتش بسوزند و خاکستر بشن و دوباره به دنیا بیایند و دوباره از بین بروند و دوباره به دنیا بیایند.
یعنی تصویر یک دیوانه ی مجنون رو داره به شما میده که قرار هست دیگران رو شکنجه کنه.
در بدترین تصویرهایی هم که انسان در طول این زیستنش از خودش به جا گذاشته، چه در دنیای واقعیت، چه در دنیای خیال و تصور، چه در هنر، چه در سینما.
همتای این جهنم تا به حال تصویر نشده.
یعنی شما مواجه نشدید با قاتل زنجیره ای که قرار باشه تا این حد قربانیان خودش رو شکنجه بده؟
اما در اسلام و در جهنم مواجه میشید با این نهایت چهره ی عریان و عور اوره.
خشونت و وحشیگری.
آیات بسیاری هست.
احادیث بسیاری هست.
یعنی شما مواجه میشید.
به عنوان مثال با تصاویری که قرار هست زنان رو از پستان آویزان بکنند، مردان رو از بیضه ها آویزان بکنند.
این تصاویر و تصاویر وحشتناک هست.
حتی تخیل این ها هم مرگبار و رنج آور هست.
اینکه قرار باشه چشم ها رو از حدقه در بیارن، اینکه قرار باشه مواد مذاب به چشم ها بریزند.
اینکه قرار باشه اونها رو در دیگ های جوشان بپزند.
اینکه قرار باشه جلادان و دیوانگانی باشند که مدام اونها رو مورد شکنجه قرار بدن.
اینها تصاویری ست که حتی تخیلش هم مرگ آور و دردآور هست.
اما این تصاویر مدام در بین قرآن و در بین احادیث تصویر شده تا مردم رو بترسونه از اون آینده ای که در جهنم در برابرشون هست.
پس شما مواجه شدید با یک تصاویر وحشتناکی که مدام در قرآن در باب جهنم تصویر شده و گفته شده فردای اون ما مواجه میشیم با تصویری که از بهشت است.
حالا در کنار اون یک تصویر رویایی هم از بهشت می سازیم.
تصویر رویایی که نزدیک به آرزوهای مردمان در همون دیار عربستان هست.
یکی از نکات مهم این هستش که شما مواجه میشید با تصویر سازی و آرزو سازی از مردم همون دیار.
یعنی شما تصور کنید که داره به شما در باب سایه های درختان صحبت می کنه.
در باب هوای مطبوع صحبت می کرد.
در باب نهرهای جاری صحبت میکنه.
یعنی این تصاویری هست برای کسی که در یک کشور گرم و خشک زندگی کرده در یک کشور بیابانی زندگی کرده.
یعنی قاعدتا اگر قرار بود بهشت توسط مردمی که در شمال ایران زندگی کردند.
مردمی که در اروپا زندگی کردند.
مردمی که در آب و هوای مرطوب زندگی کردند.
تصویر می شد.
قاعدتا به این شکل نبود.
یعنی برای اونها سایه ی درخت یک نهایتی از آرزو و آمال و آرزوها و آرمان ها نبوده.
یا اینکه نهری جاری باشه برای اونها.
نقطه ی عجیبی نبوده اما برای انسان های بیابانگردی که در اون دوران در عربستان زندگی می کردند، در اون شبه جزیره ی گرم و خشک، در اون آب و هوای گرم و آلوده.
خب قاعدتا دیدن و داشتن سایه ی درختان و نهر جاری نهایت آرزو و آمال بوده.
پس یکی از نکاتی که به کرات در قرآن و احادیث در باب بهشت گفته شده اون آرزوی مردم زندگی کننده در اون کشور های گرم و خشک است.
در همون بیابان های عربستان هست و نزدیکی این آرزوها با دنیای پیرامونشان است.
فرای آن شما مواجه می شوید با خوردن بسیار.
شما قرار است که نهرهایی جاری بشود که در آن شیر و عسل روان است.
یعنی قرار است که آنها مدام از این نعمات خدا بخورند.
قرار است که در این لذت خوردن خودشان را غرق بکنند که باز هم ریشهها وقتی نگاه بهشت میشود باز هم آرزومندی قبیلهای است که در بین این آب و هوای گرم زندگی کند.
فرای آن تصویری که از بهشت به شما میدهد، غرق شدن در لذات جنسی هست.
یعنی شما مواجه میشوید مدام با تصاویری از غلامان و حوریان.
حالا قرار هست که شما در یک بهشت برینی زندگی بکنید که در آن غلامان بیشمار برای همخوابگی با زنان و مردان گرد آمدهاند حوریان بیشمار گرد آمده اند تا در کنار مردان و زنان همخوابگی بکنند.
قرار است که این انسانها از لذات جنسی بهره مند بشن.
در اون غرق بشن.
خودشونو غرق در این شهوت بکنن.
این تصاویر هم به کرات در بین قرآن و احادیث در بابش صحبت شده.
کار به جایی میرسه که ما به یک حوریان هفتاد متری میرسیم که حالا این حوریان به قدری بزرگ هستند که شما با اونها میتونید هزاران بار جماع بکنید.
اونها هر بار که با شما جماع میکنند باز هم مشتاقانه تر در پی این رفتارهای جنسی هستند.
یعنی تصاویر جنسی و اروتیک هم در این بهشت برین تصویر شده.
اسلامی هم به کرات و مدام داره براتون تکرار میشه و شما مواجه هستید با یک جهانی که اون جهان بهشت برینی که بعد از این دنیا هست و قرار هست که پایگاه و جایگاه مومنینی باشد که به خدا باورمند هستند، در برابر خدا تسلیم اند.
بنده ی خدا هستند.
بنده ی نظرکرده ی خدا هستند.
اعمال و کارهایی که خدا گفته را انجام داده اند.
حالا مواجه می شوند با یک تصویری که قرار است آب و هوایی که آرزوی مردمان بیابانگرد عربستان هست باشد.
در کنار آن قرار است که از آن نعماتی که در باب خوردن هست سیراب بشوند.
از شیر و عسل بخورند.
از میوه های گوارا بخورند، از گوشت تن حیوانات و جانداران سیراب بشوند، به کرات غذا در اختیارشان باشد، به وفور همواره از این لذات بهره ببرند و در کنار آن هم یک تصویر شهوت آلوده ای را هم خواهند داشت که قرار است مدام در حال جماع با.
دیگران باشند و از این لذتی که خدا برایشان به وجود آورده هم بهره مند شوند.
پس ما یک تصویری از جهنم داریم که وحشتناک و وحشیانه است.
نهایت آن خشونت طلبی است که حتی خود مسلمانها هم در طول حیاتشان نتوانستند با دیگران بکنند.
یعنی اگر ما قرار بود که در اسلام مواجه می شدیم با به عنوان مثال سنگسار کردن دیگران، با بریدن دست و پای دیگران با درآوردن چشم دیگران.
حالا قرار است در دیگ های جوشان اینها پخته شوند.
قرار است مواد مذاب به صورتشان ریخته بشه.
قرار است که چشم هایشان را با مواد مذاب بسوزانند.
قرار است از بیضه ها و پستان ها آویزان بمانند.
قرار است که اینها را آتش بزنند و دوباره جان بدهند، دوباره آتش بزنند و دوباره جان بدهند.
قرار است که مدام شکنجه بشوند.
قرار است که میله های داغ به بدنشون فرو بره که چشمانشان فرو بره.
قرار است که به جای غذا و خوردن مواد مذاب به دهانشان بریزند.
چرک ها و خونابه به دهانشان بریزید و قرار است که بدترین شکنجه ها در قبالشون اعمال بشه.
حتی شکنجه هایی که خود اسلام گراها و خود مسلمان ها حتی این گروه های افراطی هم موفق به انجامش نشدند رو قرار است که یک خدای جنون آمیزی این رفتارها رو در قبال کفار و مشرکین و مسلمانانی که حالا خطایی کردند انجام بده.
در کنار اون تصویری از بهشت هست که این تصویر هم مدام داره به شما در باب لذت جویی و شهوت پرستی خوردن و غرق شدن در این نیازها تصویر میده.
قرار هست که نهایت لذت رو از این موضوع ببریم اما فلسفه وجودیت این بهشت و جهنم برای چیه؟
ما در اون ابتدای برنامه یک صحبتی کردیم.
گفتیم که انسان ها قاعدتا سوال هایی پیرامون زندگی خودشون و زیستشان در این جهان همواره داشتند.
یعنی این موضوعی بوده که همواره گریبان اون ها رو را میگرفتند.
همواره پرسش داشتند که چگونه ممکن است انسان هایی باشند که در این دنیا کارهای خبط و خطا و کارهای وحشیانه، جنون آمیز، خشونت بار، رفتارهای دور از اخلاقی را انجام داده باشند و هیچ پاسخی ندیده باشند؟
یعنی شما مواجه میشدید با پادشاهان خونخوار و سفاکی که در طول تاریخ زندگی کرده اند و از زندگی لذت برده اند، زنان بیشماری را به اسارت گرفته اند.
از تمامی لذات و نیازهایی که در جهان بوده به بهترین شکل استفاده برده اند، به کشور های مختلف حمله کرده اند، اسرا گرفته اند، بردگان و کنیزان در اختیار داشته اند، دیگران را مورد ظلم قرار داده اند، سر بیگناهان را بریده اند، خشونت کرده اند، وحشی گری را به پیش برده اند و بعد هم تا آخر عمر در بهترین شرایط زندگی کردند و در نهایت هم مردند و خانه ابدی شان هم تبدیل به بارگاه شده.
مثل همین مجنونی که امروز هم خانه ابدیش تبدیل به بارگاه و عبادتگاه شده.
خب مردم با این ها روبه رو می شدند و برایشان پرسش وجود داشت که چگونه اینها قرار هست که به این سلامت و راحتی زندگی بکنند، زشتی رو به پیش ببرند، در برابر اخلاقیات ایستادگی بکنند، خشونت طلب باشند، کارهای خبط و خطا انجام بدهند و در نهایت هم به آسودگی بمیرند و حتی زندگی بعد از مرگشون هم بین مردم یه یاد و آوازه ای داشته باشه و قبرشون هم به نوعی تبدیل به زیارتگاه بشه.
این چگونه می شه با عدالت خدا جمعش بست؟
خب گفتیم که هر کدوم از این تفکرها در پی راه حلی بود و خوب قاعدتا تفکرات اسلامی که ریشه های سامی و ریشه های دین یهودی و مسیحی هم داشت پاسخی داشت.
از همون دیرباز هم پاسخ ها رو می داد و اشل ها و نمونه هایی از این بهشت و جهنم رو تصویر می کرد.
اما آن تصویر غایی و نهایی که معاد بود و تبدیل به یکی از اصول دین در بین مسلمانان شد، در اسلام شکل و رنگ گرفت.
به نوعی آن تصویر نهایی و غایی را در اسلام به خودش دید.
پس یکی از دلایل فلسفه وجودی همین پرسشگری مردم در باب عدالت خدا بود.
اما قاعدتا در کنار این، دلیل دیگری هم داشت.
دلیل دیگر هم انذار دادن و ترس مردم بود.
اینکه مردم با ارعاب تن به این فرمان ها بدهند.
ما در قبال موضوعاتی که به آن باورمند هستیم، دو راه برای پیشبرد آن ها داریم.
یعنی شما می خواهید یک سری ارزش ها را تبدیل به ارزش اصلی و حاکم بین مردم بکنید.
شما قرار است که یک روشی از زندگی و زیست کردن را تبدیل به ارزش عام بین جامعه خودتان بکنید.
هر موضوع ریز و درشتی را قرار است که تبدیل به آن ارزش اصلی جامعه خود برای این دو راه در پیش دارید.
یکی استفاده از منابع فرهنگی است که با این فرهنگ و این تغییر فرهنگی این ساختار را تغییر دهید.
آن را تبدیل به یک ارزش بکنید.
یعنی شما قرار است که گیاهخواری را تبدیل به ارزش اصلی بین مردم بکنید.
خب یک راه این است که از طریق راه های فرهنگی مردم را به این راه بیاورید.
قرار است که از هنر استفاده بکنید.
قرار هست که شعر بگویید، داستان بگویید، فیلم بسازید، کتاب بنویسید، از آثار هنری استفاده بکنید تا مردم این فرهنگ را بپذیرند و این ارزش را تبدیل به ارزش اجتماعی خودشان بکنند، بهش پایبند باشند و در راهش قدم بردارند.
قرار است که مردم رو تغییر بدید.
قرار هست که براشون موعظه بکنید، صحبت بکنید، نصیحت بکنید و فرهنگ رو تغییر بدید.
این یکی از راه های رسیدن است.
اما راه دوم قاعدتا قانون گذاری هست.
راه دومی که ما میتوانیم به این ارزش ها برسیم این هست که از این قانون استفاده بکنیم.
حالا قانون های بازدارنده و یا قانون های تشویقی.
یعنی شما یا باید به مردم پاداش بدهید برای اینکه به این سمت و سو کشیده بشند.
فرای اون فرهنگسازی که دربارش صحبت کردیم.
حالا باید از قانون هم یک دستاویزی برای خودتان بسازید که مردم به این ارزش نوساخته ی شما هجوم بیارن.
این قانون ها هم به دو دسته تقسیم می شه.
یا قانون هایی هست که به واسطه پاداش مردم رو به این سمت می کشونه؟
و یا قانون های بازدارنده و جزایی هست که قرار هست مجازاتی در قبال نافرمانی داشته باشه.
شما از این راه هم می تونید این ارزش رو حکمفرما در اون جامعه بکنه.
یعنی می تونید قانون های تشویقی بذارید که کسانی که به عنوان مثال گیاه خوار شدند از این موضوعات بهره می برند فلان موقعیت اجتماعی بهشون داده میشه.
فلان جایگاه بهشون داده میشه.
فلان جایزه بهشون داده میشه.
فلان مقدار مثلا از نظر مادی بهشون کمک میشه، فلان اندازه وام بهشون داده میشه.
و یا موضوعاتی از این دست جنبه های پاداشی داره که مردم به واسطه اون پاداش قرار هست که اون کار رو انجام بدن و کم کم این رو تبدیل به یک ارزش همگانی و در کنار اون میتونید از جزا هم استفاده بکنید.
حالا قرار است کسانی که از این امر تخطی میکنند هم به نوعی مجازات بشن.
حالا زندان برن و یا هر نوع تفکری که شما دنبال میکنید.
مثل تفکرات اسلامی که قرار هست اونها رو شکنجه بکنید.
قرار هست که شلاق بزنید، اعدام بکنید، سنگسار بکنید و موضوعاتی از این دست.
پس شما از این سه طریق میتونید این ارزش خودتون رو به پیش ببرید و قاعدتا یکی از فلسفه های وجودی بهشت و جهنم دست آویزی در این راه دوم بوده یعنی قاعدتا فرهنگ سازی نبوده اما استفاده از قانون بوده.
همون قانونی که ما بارها هم دربارش صحبت کردیم.
اون قانون و اون مثال معروف چماق و هویج که همواره هم استفاده شده در طول تاریخ در بین جوامع مختلف.
اینکه شما یا با پاداش و یا با مجازات سعی میکنید که مردم رو به سمت و سوی ارزشها و باورهای خودتون بیارید.
پس ورای اون دلیل اولیه و ابتدایی که پرسش های مکرر مردم در زمینه عدالت الهی بوده، یک موضوع دومی هم بوده و اون هم ترغیب مردم به اون ارزش های نوساخته اسلامی.
حالا ارزش هایی که ما میشناسیم در جوامع اسلامی وجود داره و برای همرنگ کردن و همسو کردن مردم با این ارزش ها و به نوعی تبدیل کردن این ارزش ها به صورت همگانی دست آویزی قرار دادند.
این قوانین رو برای اینکه اونها همرنگ رنگشون بشن.
این قوانین از اون دو نظریه یعنی همون چوب و چماق داره استفاده میکنه.
قرار هست هم به شما پاداش بده و هم شما رو مجازات بکنه.
پس یکی از دلایل وجود این فلسفه بهشت و جهنم و معاد همین همسو کردن مردم با ارزش های اسلامی بوده.
اینکه قرار هست مردم بدونن در قبال کاری که انجام میدن قرار هست که پاسخی داشته باشن، قرار هست که پاداشی بگیرن.
قرار هست بهشتی باشه که در اون غرق لذات جنسی بشن.
قرار هست که حوریان در اختیارشون باشه.
قرار هست که از اون استفاده ببرن.
قرار است به هر لذات و نیازهایی که دارن پاسخ داده بشه.
قرار هست که در اون هوای مطبوع زندگی بکنند.
قرار هست اگر از این ارزش های ساخته شده دوری بکنند، جهنمی وجود داشته باشه که اون ها رو به بدترین شکل مجازات بکنه، شکنجه بکنه، آتیششون بزنه سرب داغ به دهانشان بریزید.
میله داغ به چشمانشان فرو کنید.
و عناوینی از این دست.
پس دومین دلیل فلسفه وجودی اش هم این همگانی کردن ارزش های اسلامی بین مردم بوده و استفاده از این موضوع بود.
خب قاعدتا این دو تا دلیل دلایل اصلی بوده که بهشت و جهنم در بین افکار اسلامی شکل گرفته و سعی کردند با استفاده از این عناوین این ارزش های نوساخته را تبدیل به یک ارزش های عمومی بکنم.
خب ما درباره این ارزش ها صحبت کردیم که قرار بود این ارزش ها به صورت همگانی در بیاید.
این ارزش ها چه ارزش هایی بود؟
این یک سری اعمالی بود که حالا به عنوان اعمال نیک در نظر میگرفتند.
مثل رفتارهایی که به عنوان مناسک مذهبی بهش نگاه میشه مثل نماز خواندن و روزه گرفتن و این عناوینی از این دست و اون تعاریف مشخصی که اسلامی ها نسبت به اعمال نیک دارن.
اما فرای اون یک قوه محرکه ای بوده برای رفتارهایی که در اون صدر اسلام به اسلام کمک کرده یعنی جهاد، جنگ و خونریزی.
یعنی شما مواجه میشید با یک طیف فکری که تازه به وجود اومده.
این در یک شبه جزیره عربستان شکل گرفته و قرار هست که هر روز یار کشی بکنه.
قرار هست که مردم رو به سمت خودش بکشونه.
در ابتدای امر ما صحبت کردیم، در تاریخ اسلام هم صحبت کردیم.
وقتی در قوه در به نوعی در نقطه ضعف خودش قرار داشت با گفتن صحبت هایی پیرامون برابری و برابری طلبی و صحبت هایی رئوف گانه از این دست سعی میکرد که یارکشی بکنه.
اما به محض اینکه این یارکشی پیش تر رفت و قدرتمند تر شد و تعداد بیشتر شد.
حالا روحیه عوض کرد چرا که در نقطه قدرت خودش قرار داشت و نقطه قوت رو در اختیار داشت و حالا قرار بود که این رو بیشتر گسترش بده و با استفاده از این بهشت و جهنم هم در این راستا حرکت کرد.
یعنی شما مواجه میشید با یک سپاهی از مسلمانان که حالا چه در غزوه هایی که به عنوان راهزنی در برابر مشرکین قرار میگرفتند و چه بعد از اون در جنگ هایی که چه با مشرکین و کافران و چه بعدها برای کشورگشایی شکل گرفت.
یک فلسفه ای بود که میتونست به این ها کمک بکنه و این ارتش رو با ایمان بکنه.
با ایمان در برابر دشمنان فرای اون اعتقادات مذهبی که مدام به اونها خورانده میشد.
اینکه خدایی وجود داره حالا ایمان به این خدا رسیدن به این رستگاری رو برای شما به ارمغان میاره.
اما وجود محرک هایی مثل بهشت و جهنم هم به اون ها کمک میکرد.
حالا قرار هست که به شما یک تصویری بدن.
این که یک بهشت برینی در برابر شما هست که تمامی لذات دنیا رو چندین برابر در خودش جای داده.
لذتی که شما حتی نمی تونید بفهمید.
حتی به عنوان مثال در اسلام.
خوب میدونیم همه که مشروب و شراب خواری حرام هست حتی مجازات اون هم شلاق خوردن در ملاء عام هست.
در باب این مساله هم صحبت کردیم در قوانین اسلام.
حالا ما مواجه میشیم با بهشت برینی که قرار هست به شما حتی شراب هم بده برای خوردن شرابی که از نظر طعم و مزه با این شراب های جهان قابل مقایسه نیست.
شرابی که از نظر مست کردن با این شراب های جهان قابل مقایسه نیست.
یعنی همون خدایی که شما رو معذور میداره.
از موضوعاتی در این دنیا قرار هست که به شما اجازه استفاده از این ها رو نده.
قول این ها رو در اون جهان برین و در اون جهان آتی میده.
حالا قرار هست که شما برید و در راه خدا بکشید و کشته بشید.
اگر کشتید که همه چیز رو در اختیار خواهید داشت و اگر کشته شدید قرار هست که این خانه ی امن و زیبایی که تمامی لذات رو در خودش جای داده، خانه ی ابدی شما بشه.
قرار هست این قوه محرکه ی این پاداش خواهی شما رو بیشتر و بیشتر در این راه جنگ و خونریزی به پیش ببره.
و شما اینگونه هست که مواجه میشید با یک سپاه و ارتش اسلامی که حاضر بود در برابر همه بکشه و بیشتر از کشتن کشته بشه.
این شهادت طلبی این علاقه به شهادت از این پاداش طلبی نشات میگیره.
مردمانی که حالا قرار هست در این مبارزه چیزی از دست ندن.
یعنی شما در جهاد های اسلامی مواجه میشدید با یک مبارزه ای که در سرش هم پیروزی هست.
شما به یک کشور بیگانه ای حمله میکنید تا دین خدا رو به پیش ببری.
خب شما حافظان راه خدا هستید، فرزندان خدا هستید.
ارتش راه خدا هستید.
این ایمان مدام داره به شما القا میشه و فرای این.
حالا قرار هست که در این جنگ اگر پیروز شدید و اونها رو از زیر تیغ گذروندید، اموالشون زنانشون فرزندانشون رو تصاحب کنید.
به عنوان برده و کنیز بفروشید.
از زنانشون لذت جنسی ببرید، اموالشون رو برای خود بکنید، ثروتتان رو بیافزایید.
نام و آوازه ارتش خدا رو به همراه داشته باشید.
در بین مومنین با آبرو باشید و اگر در این جنگ کشته شدید قرار هست که خانه ابدی شما بهشت برینی باشه که از تمامی این لذات که دربارش صحبت کردیم مالامال هست.
اگر نگاه شما به نگاه شهوانی گره خورده قرار هست که حوریان هفتاد متری در برابر شما باشند که با هر بار جماع قرار هست که قدرت چند باره ای بگیرند و باز هم بهش تمایل داشته باشند.
قرار هست که از بهترین و لذیذترین غذاها استفاده کنید.
قرار هست که در مطبوع ترین هوا ها باشید.
پس این جنگ یک جنگ دو سر پیروزی هست.
پس یعنی ما از نظر اعتقادی و از نظر فلسفه وجودیت این بهشت و جهنم یک راهی میداریم و می بینیم که چه قوه محرکه ای در این جنگ ها و خونریزی ها و وحشیگری ها بود.
حالا در قسمت های آتی در باب جنگ ها و جهاد های اسلامی هم صحبت خواهیم کرد.
حتی در برنامه های آتی سعی میکنیم که ویژه برنامه هایی هم با این عناوین داشته باشیم تا بیشتر در باره اش صحبت بکنیم.
اما فرای این باید یک مقداری هم ریز بشیم در باب این موضوع که حالا این تصویری که خدا داره مدام در قرآن و در بین احادیث پیامبر و دیگر بزرگان دینی دارن در باب بهشت و جهنم میدن چه تصویری در نهایت اند؟
یعنی نتایج این قرار هست که چی باشه؟
یعنی شما مواجه میشید با یک بهشت و یا یک جهنم که قرار هست ابدی باشه؟
ابدی در سکون ابدی.
در سکوت ابدی در جا زدن.
خب انسان به واسطه این عقل و خردی که داره، قاعدتا انسان موجودی ایستا نیست.
یعنی شما در هیچ کدوم از موارد زندگی انسانی نمیتونید مواجه بشید با یک حرکت درخودمانده.
یعنی شما این روزمرگی ها رو میبینید که انسان ها مدام در حال دوری جستن ازش هستن؟
یعنی انسان ها که مدام دارن یک کاری رو تکرار میکنن به دنبال یک راه و دریچه ای هستن که برای مدتی هم که شده از این زندگی ایستا و تکراری و روزمره رهایی پیدا بکنن.
اما در برابر یک فلسفه وجودی در بهشت و جهنم داری که مدام داره در باب این ایستا بودن و این تکرار صحبت میکنه.
این روزمرگی که قرار هست تبدیل به یک بخش مهمی از زندگی بشه و همه زندگی بشه، قرار هست که شما در این پوچی سرشار مدام غوطه بخورید.
فرای آن جهنمی که قرار است شما مدام عذاب و شکنجه ببینید و مدام در این رنج به ابدیت بپیوندید و هیچگاه هم خدا از شما نگذرد و در این جهنم وحشتناک و دهشتناک در زیر بار بدترین شکنجه ها زندگیتون رو در درد و رنج بگذرونید.
اما وقتی به بهشت هم میرسیم باز هم موضوع به همین شکل است.
یعنی شما دوباره مواجه میشید با یک روزمرگی و تکرار.
حالا قرار هست که در اون شادی و تصویری که خدا داره بهتون میده همواره در همین ایستا بودن زندگیتون رو گذر بکنید و این منافات داره با این اصل وجودیت انسان.
انسان خردمندی که قرار هست زندگی در جریانی داشته باشه، زندگی پویایی داشته باشه، مدام از این روزمرگی در فرار هست.
مدام میخواد که زندگیش در جریان باشه.
زندگیش پر از تغییر باشه.
یعنی شما به تاریخ وجودیت انسان که نگاه میکنید انسان ها مدام در حال این تغییر بودن، در شرایط زندگیشون، در شرایط کار کردنشون و.
سعی میکردن که همواره از این زندگی روزمره دور بشن.
مواجه میشید با یک ابدیتی که قرار هست در همین تکرار زندگی رو گذروند.
قرار هست چیزی رو به پیش نبرید.
قرار هست که در چیزی پویا نباشید.
چیزی رو تغییر ندید.
قرار هست که در یک زندگی روتین و تکراری مدام همین زندگی رو به پیش ببرید.
یک هوای مطبوعی داشته باشید.
یک زنان و مردانی باشند که برای لذات جنسی به دنیا آمده اند و بردگان جنسی شما هستند تا شما هر گونه لذتی رو از اون ها ببرید.
قرار هست که مدام بخورید و در این نیازهای نفسانی خودتون زندگیتون رو گذر بکنید و در نهایت هیچ نتیجه ای هم نداشته باشه و هیچ تغییری رو هم در خودش جای داد.
این هم از اون موضوعاتی است که این تکراری بودنش و این روزمرگی مدامش حتی با وجودیت اش هم در تناقض است.
اینکه تا چه اندازه میشه همچین تصویر و تصوری رو نسبت به انسان ها داشت که انسان ها تا چه اندازه حاضرند که این زندگی تکراری رو ادامه بدن برای اون این تکرار و این جاودانگی در جنون هم در باب جهنم مو بر تن آدم سیخ میکنه که چگونه همچین خدای انتقامجو و دیوانه ای وجود داره که حاضر است سالیان سال کسی رو مورد شکنجه قرار بده و به ابدیت اون آدم رو مورد شکنجه قرار بده؟
یعنی شما مواجه میشید با یک شیطانی که تصویر شده که مدام در حال شکنجه شدن هست.
از اون ابتدایی که انسان ها به دنیا آمدند و به وجود آمدند و خدا اون ها رو خلق کرده و اون داستان آدم و حوا و خوردن سیب و این داستان ها، ما مواجه میشیم با یک شیطانی که مدام در حال شکنجه شدن هست.
حالا با توجه به تناقضاتی که در ادیان مختلف هست چه در ریشه ابتدایی این داستان، چه در گندم بودن و یا سیب بودن این داستان، چه در اینکه شیطان باری میتونه بیاد و مردم رو فریب بده باری در جهنم هستش و مدام در حال شکنجه شدن هست.
اما فرای این تناقضات ما داریم در باب این صحبت می کنیم که یک تصویری رو از یک خدایی بدیم که مدام داره مردم رو شکنجه میکنه.
قرار هست که به صورت جاودانه و تا ابد الدهر انسان ها رو مورد شکنجه قرار بده.
اون هم شکنجه های وحشیانه و غیر قابل تصور.
این تصور جنون خداوندی در جهنم حقیقتا قابل درک نیست.
اینکه شما حتی یک بار نمی تونید خودتون رو تصویر و تصور به جای اون خدا بکنید.
خدایی که حالا قرار هست در یک بلندی و یک فرازی بنشینه و جهنمی رو به پا بکنه که قرار هست مدام انسان ها درش شکنجه بشن، قرار هست که در ابدیت این ها شکنجه شوند.
این تصویر و تصورات این آیاتی که در قرآن مدام تکرار شده، این احادیثی که وجود دارد آدم رو دیوانه میکنه، آدم رو مجنون میکنه.
چه جوری ممکنه خدایی وجود داشته باشه و هدفش از خلقت برخی از این انسانها شکنجه دادن اونها باشه؟
یعنی شما تصویرتون شبیه به تصویر قاتلان زنجیرهای هست که حتی اونها هم این کارها رو انجام ندادن.
قاتلان زنجیره ای که حالا قربانیان خودشون رو شکنجه میکنن.
اما خب قاعدتا اونها هم در این روزمرگی که نمیتونستن زندگیشون رو بگذرونن.
اما خدا بدترین.
عقوبت کنندگان هست.
خدا بدترین انتقام گیران هست.
اینها کلام خدا هست.
و شما مواجه میشید با این جنون خداوندی در جهنم.
جهنمی که جایگاه ابدی است برای بیچارگی و درد و رنج بردن انسان ها.
شما مواجه میشید با این جنون وحشتناکی که حالا.
بیشماری رو قرار هست که تا ابد مورد شکنجه قرار بدید.
شما تصویر و تصوری که بهتون میده از این سیاهچال های وحشتناک.
از این مامورین عذاب.
از این فرشتگان عذاب و شکنجه.
حقیقتا وحشتناک است.
کافی است که چند تا از این احادیث رو در کنار هم بخونید و این آیات رو در کنار هم بخونید.
این تصاویر حتی تصورش هم برای آدم سخته چه برسه به اینکه ما بخواهیم تصویری داشته باشیم از خدایی که مدام این هارو میخواد تماشا کنه.
قرار هست که تا ابدیت مردم رو مورد این مجازات ها قرار بده.
تصویر این خدای مجنون انتقامجو و کینه طلب. واقعا سخته.
یعنی شما تصور میکنی که حالا انسان هایی هستند که در یک جایگاهی به اسم جهنم اینها گرد هم آمده اند و قرار است که مدام این ها شکنجه بشوند.
مدام در قبال به عنوان مثال اعتقاد نداشتن به وجود خدا مشرک بودند و برای خدا شریک قائل شدن در قبال رفتارهایی که در جهان کردند حتی شاید قتل کردند اما یک نفر رو یک بار در زندگیشون کشتن و حالا قرار هست که مدام در یک ابدیتی شکنجه بشوند.
قرار هست که میله های داغ به بدنشون فرو بره.
قرار هست که چشمانشان با میله های داغ کور بشه.
قرار هست که مواد مذاب به دهانشان ریخته بشه.
قرار هست که بسوزند و آتش بگیرند و خاکستر بشن و دوباره جان بشوند و تن داشته باشند و دوباره بسوزند.
تصویر این دنیای دیوانه وار، این سیاه چال خداوندی دیوانه کننده و منزجر کننده است.
شما به فریادهای این آدم ها حتی فکر بکنید هم برایتان منزجر کننده ست و خداوند سادیسمی که داره تصویر میشه در قرآن برای همه منزجر کننده است.
هر کسی که به دور از تعصب و ترس بخواد به این تصویر خدا نگاه کنه حتی تفکر بهش منزجر کننده است چه برسه به اینکه بخواد این خدا رو بپرسته و بهش باور داشته باشه.
پس ما با یک جنونی از خداوند رو به رو هستیم در جهنم و این جهنمی که جایگاه ابدی هست قرار هست که همه کفار در اون بسوزند و بسازند و همه عمر رو در اون سپری کنند.
حتی تصور این ابدیت هم برای ما دور از ذهن هست.
ما در دنیایی زندگی میکنیم که پر از محدودیت هست.
همه ما چند ساله داریم زندگی میکنیم.
کسی بیست سال، سی سال، پنجاه سال، صد سال.
در نهایت هر کس داره زندگی میکنه.
اما ما داریم در باب یک ابدیت و جاودانگی صحبت میکنیم که قرار هست تمام دنیا رو در همون منوال بگذرونه.
حتی تصور این ابدیت هم دور از ذهن ما هست حالا چه برسه به اینکه این ابدیت قرار بر شکنجه همیشگی باشه.
قرار است این ابدیت پیوند بخوره با این شکنجه ی مدام و دیوانه.
اما در این انتهای بحثی که ما در باب بهشت و جهنم کردیم بهتر است که یک مقداری هم در باب این جهنم هایی که بر زمین در کشور های اسلامی هم ساخته شده هم صحبت بکنیم.
یعنی ما امروز مواجه هستیم با جهنم ها.
همون تصاویری از جهنم که در کشور های اسلامی ساخته شده.
یعنی شما تصور بکنید جمهوری اسلامی رو.
جمهوری اسلامی که در ایران خودمون شکل گرفت.
اونها جهنم رو بر زمین ساختند.
چه از زندگی اجتماعی که مردم در کنار هم میکنند.
امروز زندگی اجتماعی که ما داریم در کنار هم میبینیم کمتر از اون جهنم تصویر شده از خدا نیست.
این شرایط دهشتناکی که به ما فشار میاره کمتر از اون جهنم ساخته نیست.
اما فرای اون، این جهنم هایی که در طول این سالیان در وزارت اطلاعات، در اطلاعات سپاه، در اتاق های بازجویی، در سیاه چال ها، در زندان ها، در زندان های سیاسی ایران و زندان های عقیدتی ایران ساخته اند، کمی از آن دیوانگی و جنون ندارد.
یعنی شما یک بار تصویر و تصوری که نسبت به آن دورانی که در سال شصت و هفت اتفاق افتاده را در کنار خودتان بگذارید.
آن سیاه چال ها جهنم خدا بر زمین بود.
این تصاویر در کشورهای دیگر اسلامی هم مسلما وجود دارد.
مسلما این جنون را شما در عربستان و دیگر کشورهای وحشی اسلامی هم می توانید ببینید.
در بین این گروه های تکفیری هم به کرات می توانید ببینید.
اما ما اگر بخواهیم این تصاویر را به ایران خودمان پیوند بدهیم هم برایمان قابل رویت است.
شما یک بار تصویر و تصور این جهنمی که در ایران شکل گرفت در آن دوران، در آن دوران سال شصت و هفت، در اتفاقاتی که بعد از سال هشتاد و هشت در ایران.
استاد یک بار این تصورات رو در کنار هم بذارید.
ما با کهریزکی روبرو می شدیم که حالا به فرزندان این مملکت، به فرزندان ذکور این مملکت، به پسران ما تجاوز می کردند.
به بعضی از این مصاحبه هایی که از این آدم ها، از این قربانیان دراومده توجه بکنید تا به عمق فاجعه برسید.
این همون جهنم خداوندی ست که نویدش رو در آخرت به ما بود.
ما مواجه می شیم با این ها در حکومت های بیمار اسلامی، در همین ایران خودمون مواجه می شیم با این جنون آنی که وجود داره یعنی شما مواجه میشید.
به عنوان مثال به سال های شصت و هفت فکر بکنید.
به کسانی که با اعتقادات کمونیستی در ایران زندانی شدند، زنانی که با اعتقادات کمونیستی در ایران زندانی شدند.
طبق یکی از آیات قرآنی که اتفاقا در این باب هم صحبت می کنه این ها رو مجازات می کردند.
این که قرار بود زن مرتد رو زنی که از دین برگشته و باورمند نیست یعنی مسلمان زاده هایی که حالا اعتقادات کمونیستی گرفته بودن به نوعی آتئیست بودن و ماده گرا بودن و به خدا باور نداشتن به خدای تحریف شده ی این مسلمون ها، به اون اللهی که این ها بهش باور دارن باورمند نبودن.
حالا در قبال این ها قرار هستش که ما چی کار بکنیم در جهنمی که جمهوری اسلامی در جهنمی که تصویر همون جهنم خدا بر آسمان ها و در معاد هست در همین ایران ما شکل میگیره؟
حالا در اون سال ها میان و بعد زنان رو اذان به اذان شلاق می زنند، کف پاشون کابل می زنن، زیر شلاق تکه و پاره شون میکنن، بدنشون رو پر از چرک و خونابه میکنند.
با دمیده شدن این اذان و این نشر تنفر شروع به زدن این انسان ها میکنن.
این ها رو شلاق می زنند تا شاید از باورهای خودشان دست بکشند.
قرار است که این ها به واسطه این شکنجه و درد و رنج از اعتقادات خودشان دست بکشند.
قرار است که مسلمان بشوند.
قرار است که دوباره به اسلام روی بیاورند.
چرا که این ها مسلمان زاده بودند و بعد بر پای اعتقادات خودشان نماندند و خواستند که اعتقاد دیگری به جز اسلام را برگزینند.
و قرار بوده که کمونیست باشند، اعتقادات سیاسی و یا اقتصادی متفاوتی داشته باشند و در کنارش هم اعتقاد مذهبی به خدا نداشته باشند، به اسلام نداشته باشند و بعد این حکم ارتداد مواجه می شود با شلاق زدن از آن به اذان.
صدای این اذان تا چه حد نفرت انگیز می تواند باشد؟
تا چه حد برای آن ها می تواند ایجاد ارعاب بکند؟
تا چه حد می تواند این خشم و خشونت و دیوانگی را ترویج بده؟
و شما با شنیدن صدای اذان قرار است که این آدم ها را به زیر کابل ببرید و قرار است که شلاق بزنید.
شما تصور بکنید از انسان هایی که در این زندان های جمهوری اسلامی به بند بودند و آرزوی مرگ میکردند.
در برابر بازجو شون آرزوی مرگ میکردند.
خیلی از اینها رو حتی اعتراف گرفتند.
حتی تواب کردند فقط به واسطه اینکه حاضر بودند بکشند شد.
یعنی شما ببینید حجم شکنجه ها تا چه اندازه بوده که انسان هایی راضی به مرگ شدند فقط برای اینکه شکنجه کمتری این ها شاید به دیده ی برخی افسانه به نظر برسه اما حقیقتی است که این باور اسلامی در ایران به وجود آورد.
این باوری که تمام زندگی رو به پیش میبره.
باوری که ما بارها دربارش صحبت کردیم که همه زندگی رو قرار هست که به پیش ببره.
و این باور بیمار و جنون زده و خشونت بار هم این تصویر و تصور و این نتایج رو در نهایت به بار آورد.
این نگاه به جهنم در نهایت جهنم هایی رو بر زمین خواهد ساخت.
این باور به جهنم.
این باوری که مدام برای آنها در قرآن در احادیث تکرار میشود، در نهایت آنها را به یک جایگاهی میرساند که بدترین شکنجه ها را انجام بدهند.
حتی حاضر باشند که انسان ها را بسوزانند، حاضر باشند که انسان ها را با کابل و شلاق تکه و پاره بکنند.
حاضر باشند اینقدر شکنجه شان بکنند که حتی آنها راضی به مرگ باشند.
امثال این جهنم ها در ایران ما و در دیگر کشورهای اسلامی هم بسیار اتفاق افتاده.
رفتارهای وحشیانه ای که می بینید کشورهای مختلف در قبال معترضین انجام می دهند.
شما وقتی با واژه کافر یا مشرک رو به رو میشوید، همان معترضی است که امروز میشناسید.
همان چیزی است که به عنوان زندانی سیاسی و یا عقیدتی میشناسید.
اینها هیچ تعریف مجزایی نسبت به هم ندارند.
خدا را در نظر بگیرید حکومت وقت تفاوتی با هم نیست.
تفاوت در واژگان هست.
در معانی و در مفهوم و در کانسپت برابر با هم هستند.
حکومت غالب همون خدا هست و معترضین همون کفار هستند.
همون مشرکین هستند.
زندانیان سیاسی هستند.
زندانیان عقیدتی هستند.
و بعد اون تصوری که داره به شما مدام از خدایی صحبت میکنه که بهشت و جهنمی رو ساخته و در نهایت قرار هست که جایگاه ابدی اون کافرین و مشرکین، اون جهنم با اون رفتارهای وحشیانه، با اون شکنجه های وحشتناک باشه.
حالا قرار هست که اینها مابه ازای رو در جهان خودشون داشته باشن.
این حکومتی که خداوند هست این مجازات رو در زمین پیاده بکنه.
و شما مواجه میشید با کهریزکی که حالا قرار است با شیشه نوشابه به پسرها تجاوز جنسی بکنه.
قرار است که زیر ضرب و شتم.
انسان ها را بکشند.
کسانی که کوچکترین اعتراضی داشتند را از بین ببرند.
کافران را تکه و پاره کنند.
و خدا هم قرار است که در همان جهنم این جنون و دیوانگی را انتشار بده و برآیند این انتشار و گفتن این دیوانگی ها ساخته شدن حکومت هایی تا این حد مجنون و دیوانه است.
انتشار این خشونت در نهایت خشونت به بار می آورد.
من این مثال رو چندین بار زدم.
شما در زمینی که خشونت بکارید، خشونت برداشت می کنید، خون میکارید و خون برداشت میکنید.
توقع نیکی، زیبایی، مهر، خرد، اندیشه و.
نمیتوانید از خشونت داشته باشید.
از این ترویج خشونت در نهایت به خشونت برسید.
در باب بهشت و جهنم هم ساعت ها میشود صحبت کرد.
شاید در قسمت های آتی هم باز هم تکه های ما برگردیم و در باب این مسائل صحبت کنیم.
اما تا همین حد کافی است که در باب بهشت و جهنم هم صحبت کردیم.
دوستان این ویژه برنامه ای است که ما در باب شناخت اسلام ساختیم.
اگر دوست دارید در کنار من باشید و این صدا را به دیگران هم برسانید می توانید با به اشتراک گذاری این آثار به من در این راه کمک کنید.
آثار هم مختص به همین برنامه به نام جان و یا ویژه برنامه شناخت اسلام نمی شود.
شما می توانید به آثار من در وبسایت جهان آرمانی دسترسی داشته باشید.
این آثار به صورت کتاب منتشر شده و اشعار هست.
مقالات از داستانها هست.
داستانهای کوتاه از کتابهای تحقیقی هست.
این آثار به صورت رایگان در وب سایت شخصی من هست که می توانید دریافت کنید و اگر دوست داشتید با من همکاری کنید.
فرای همکاری هایی که در وب سایت هم به آن ها اشاره شده می توانید با به اشتراک گذاری این آثار با دیگران من را در این راه کمک کنید و این صدا را به دیگران برسونید تا این راه تغییر ادامه پیدا کند.
ممنون که همراه من بودید.
من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.
در پناه آزادی.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جانپنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی میکنند
جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.