Logo true - Copy

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

پادکست به نام جان

ویژه برنامه : شناخت اسلام
قسمت هشتم : کشورهای اسلامی
به اشتراک‌گذاری لینک دانلود مستقیم این فایل صوتی در شبکه‌های اجتماعی:

مشخصات اثر

عنوان : پادکست به نام جان

ویژه برنامه : شناخت اسلام

قسمت هشتم : کشورهای اسلامی

برنامه‌ساز : نیما شهسواری

زمان : 59:27

با صدای : نیما شهسواری

توضیحات این قسمت

شناخت اسلام
در این ویژه برنامه به مفاهیم اسلامی در تمامی ابعاد نزدیک خواهیم شد و در هر قسمت سعی شده تا یکی از مبانی اسلامی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم
باشد تا بیشتر پیرامون باوری که آن را به ارث برده بدانیم و اگر قرار بر باور است با آگاهی بدان معترف باشیم
در این ویژه برنامه سعی شده تا عناوین بیشمار باور اسلامی به چالش کشیده شود و حقایق مگو این دین بیان شود

قسمت هشتم از کشورهای اسلامی می‌گوید
ایران، افغانستان، پاکستان، عربستان
آیا این حد از بیچارگی و فلاکت تصادفی است؟
آیا ریشه‌ی تمام این عقب‌ماندگی، ظلم، بی‌عدالتی، فقدان آزادی در میان اسلام نیست؟
سرنوشت کشورهای اسلامی در کجا است؟

برنامه‌ی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغه‌های دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید

پخش تصویری

پخش از اسپاتیفای

پخش از یوتیوب

توجه

 

این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریع‌تر مطالب است

 

چرا متن پادکست را منتشر می‌کنیم؟

 

ما تصمیم گرفته‌ایم متن پادکست‌های خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آن‌ها برای همه مخاطبان آسان‌تر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح می‌دهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریع‌تر دارند، مفید خواهد بود

 

متن پادکست چگونه استخراج شده است؟

 

این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفته‌ترین فناوری‌های تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتم‌های پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل می‌کند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی می‌کند

متن پادکست

خب در این ابتدای برنامه خوب هستش که ما یک تقسیم بندی ای رو در این نکته اولیه داشته باشیم.

 در این نقطه ابتدایی تقسیم بندی ای رو برای این کشورها قائل بشیم.

 اینکه این کشورهای اسلامی به سه بخش کلی تقسیم میشن.

 یک کشورهایی که بسیار در این باورهای اسلامی رادیکال هستند کشورهایی که هیچ انعطافی نسبت به باورهای پیشرویی که در جهان وجود دارد ندارند و غرق در این باورها و اعتقادات مذهبی خودشان هستند.

 در گروه های تکفیری این نگاه را بیشتر می بینیم اما به عنوان مثال در این افغانستانی که امروز به دست طالبان رسیده و یا در دورانی که پیش از آن حمله آمریکا به افغانستان، این قدرت را در این کشور می‌دیدیم و یا پاکستان و کشورهایی از این دست یا عربستان سعودی، حالا به جز این چند سال گذشته که سعی کردند یک سری اصلاحاتی را درش قرار بدهند اما همواره با آن نگاه دگم اسلامی و آن نگاه رادیکال اسلامی اداره می شدند.

 این یک تقسیم بندی ابتدایی است.

 فرای این تقسیم بندی، یک تقسیم بندی دیگری هم هست که کشورهای اسلامی هستند که حالا به درجاتی انعطاف بیشتری دارند.

 این کشورها مثل کشورهایی شبیه به همین جمهوری اسلامی ما که گاها درون بخش رادیکال قرار می گیرند و گاها هم نرمش و لغزشی رو به نوعی در خودشون نشون میدن نسبت به باورهای اسلام.

 این ها هم طیف دوم از این کشورها هستند و طیف کشورهای سومی که اون اعتقادات اسلامی رو دارند اما سعی کردند که مبانی لائیک و نگاه های مدرن تر نسبت به حکومتداری و سیاست رو در همه زمینه ها به پیش ببرند و به نوعی با انعطاف بیشتری نگاه های اسلامی خودشون رو درگیر بکنند در مسائل اجتماعیشون.

 در این تقسیم بندی که ما قرار دادیم و این سه طیف کشور ها رو قرار دادیم.

 مثال های گوناگونی هم در باب هر کدوم از این کشورها میتونیم در این سه طیف بخش بندی خودمون داشته باشیم.

 اما قاعدتا مبانی تمامی این کشورها همون مبانی اسلامی هست.

 اما اینکه تا چه حد در این مبانی این ها گام برمی دارند و تا چه حد حاضر هستند که انعطاف نشان بدهند، این تقسیم بندی رو حادث میشه.

 خب ما مبانی اسلامی رو که مبانی مشخصی داریم یعنی در باب مسائل اقتصادی، در باب مباحث اجتماعی، در باب مسائل فرهنگی و هنری، در باب تقابل اینها با زنان، در باب قوانین و جزائی که در جهان حاکم هست، اینها یک نگاه مشخصی داره اسلام در باب تمام اینها و ما هم سعی داریم توی این ویژه برنامه ی شناخت اسلام در باب هر کدوم از این موضوع ها صحبت بکنیم.

 این مبانی یک مبانی مشخصی هست.

 چندین بار هم دربارش صحبت کردیم.

 این که در اصول یکسان و برابر هستن، شاید در فروع بعضی از اجتهاد ها با هم متفاوت باشند.

 بعضی از فقه ها راه های دیگه ای رو را برگزیده باشند.

 اما تفاوت در همان حدی است که تفاوت بین شیعه و سنی در مثلا وضو گرفتن و یا نماز خواندن است.

 یعنی در اصول همتا هستند.

 نه شیعیان و نه اهل سنت نماز را نفی نمی کنند یا تعداد مثلا دفعات نماز را نفی نمی کنند، تعداد رکعات نماز را نفی نمی کنند.

 در این اصول با هم مشکلی ندارند اما شاید در فرم ایستادن با هم اشکال داشته باشند.

 شاید در فرم مسح کشیدن و یا شستن مثلا پا با هم مشکل داشته باشند.

 یعنی در فروع با هم مشکل داشته باشند اما در اصول همواره برابر و مساوی هستند.

 در تمامی اصول اسلامی هم موضوع به همین شکل است.

 شاید اضافاتی را نسبت به هم داشته باشند.

 یعنی مثلا شما در اصول الدین در اسلام یک اصول شناخته شده ای دارید که توحید و معاد و نبوت.

 حالا در بین شیعیان مثلا ولایت یا امامت هم اضافه میشه به این نگاه.

 اما در اون اصول ابتدایی یکتا و برابر هستن.

 در اصول کشورداری هم همین شکلی هست.

 یعنی ما اصول ابتدایی و اصلی یکسان داریم برابر داریم.

 اما در فروع گاها میتونن با هم دچار اختلاف نظرهایی بشن که این اصل رو تغییر نمیده.

 ولی فرای این نگاه این کشورها در باب موضوعات گاها متفاوته.

 یعنی شما با یک نگاه رادیکال اسلامی روبرو هستید که حالا قراره خودش رو نزدیک و نزدیک تر به اون صدر اسلام بکنه.

 قرار هست که قوانین خودش رو تابع همون قوانین ابتدایی اسلامی به پیش ببره.

 اگر قانون جزایی قرار هست که بنویسه یا بهش عمل بکنه قرار بر این هستش که تمامی فرامین الهی رو مو به مو انجام بده.

 قرار هست که کفار رو از زیر تیغ بگذرونه.

 قرار هست که دست دزدان رو ببره.

 قرار هست که خیانتکاران و یا کسانی که زنای محصنه کردند رو سنگسار بکنه و این قوانین رو به پیش ببره.

 اما در اون دو طیف دیگه که حالا ما یه کشورهایی رو گفتیم که درجه دوم اسلامی هستند یعنی گاها نگاه های رادیکال دارند و گاها هم سعی میکنند انعطافی رو از خودشون نشون بدن و یا اون گروه سوم که حالا سعی میکنن بیشتر خودشون رو به این مبانی مدرن جهان نزدیک بکنند حالا بیشتر کشورهای لائیک باشن در قانون گذاری سعی میکنن که عرف جامعه رو هم در نظر بگیرند.

 سعی میکنن در این موضوعات هم گاها رفتار های متناقضی رو از خودشون نشون بدن.

 یعنی شما مواجه میشید با یک کشوری که با یک نوع نگاهی، حالا یا با یک گروه تکفیری که تک تک عناوین اسلامی و یا قانون اسلامی رو به پیش میبره.

 اما در کنار اون دو طیف دیگه ای از کشور ها هم هستند که.

 گاها رفتارهای متناقضی دارند یعنی از اون اصول دینی گاها دور میشن.

 مثلا در ایران خودمون میبینیم که بعضی اوقات از این فرمان های الهی از این مجازات های.

 اسلامی و الهی دور میشن.

 گاها به دلیل فشارهایی که از طریق مردم حالا روشون گذاشته میشه از طریق سازمان های بین المللی و سازمان های حقوق بشری روی این حکومت مثلا جمهوری اسلامی اتخاذ میشه.

 میبینید که مثلا از یک حکم سنگسار میگذرن، حکم رو تغییر میدن و یا مثلا در ملا عام اعدام نمیکنن یا اعدامی رو لغو میکنن یا کشتار.

 مثلا کودکان زیر هجده سال رو به تعویق میندازن.

 یا عناوینی از این دست.

 اینها گاها به دلیل فشارهایی که حالا چه از طریق افکار عمومی، چه از طریق مردم، چه از طریق اکت های سیاسی، عکس های اجتماعی و یا گروه های فشاری که در سراسر جهان به عنوان گروه های حقوق بشری وجود دارد از مواضع خودشون دور میشن.

 در کنار اون کشور هایی هم هستن که در درجه سوم این تقسیم بندی ما قرار داشته اند.

 کشورهایی که سعی کرده اند خودشان را لایک تر نشان بدهند.

 سعی کردند که مقداری از این نگاه دگم اسلامی دور بشن.

 مثال هایی هم داره دیگه.

 گاها هم در تکاپو هستند.

 مثلا ترکیه رو شما در نظر بگیرید که یک مجادله ای همیشه در این نگاه ها وجود داره.

 یعنی همواره در تکاپو هستند.

 گاها قدرت در اختیار اون بخش لائیک جامعه قرار میگیره و گاها هم قدرت در اختیار اون.

 نگاه خشک مقدسان و نگاه های رادیکال اسلامی قرار میگیره.

 اما بعضی اوقات در این کشورها مثل همین کشور ترکیه، مثل اندونزی، مثل برخی از این کشورهای عربی.

 خوب به دلیل آن ساختاری که در ابتدا تعریف کردند گاها این لاییک بودن قدرت بیشتری داره و راه رو برای این مسلمانان خشک مقدس بسته تا اینکه بخواهند قوانین خودشان را عملی بکنند و قانون های عرفی گاها قدرتمند تر است.

 اما شما همواره این تکاپو و مجادله را در این حکومت ها می بینید.

 اما همه در بنیان و اصل برابر و یکسان هستند.

 حال اینکه تا چه حد و به چه دلیلی از این مبانی دور شدند، موضوع مهم است.

 یعنی این نگاه های رادیکال که قاعدتا رستگاری را در آن نگاه صدر اسلام می بیند، یعنی تعاریف خودش را مترادف با نگاه صدر اسلام گذاشته.

 خب آنها که هیچ ابایی ندارند از هر رفتار قهرآمیز، هر رفتار خشونت آمیزی در باب حکومت حکومت‌داری در باب سیاست.

 در باب سرکوب معترضان و مخالفین.

 در باب قلع و قمع کردن کفار. مشرکین. معترضان. یاغیان. آزادگان.

 در باب اینها می بینید که به راحتی از زیر تیغ همه رو میگذرونن و همه رو محلول الدم میدونن.

 خون همه رو حلال و مباح میدونن.

 خب اینها هیچ مشکلی ندارن و اون بنیان فکری خودشون رو بر پایه های اسلام راستین صدر اسلام قرار دادن.

 اما دیگر گروه ها یعنی اون دو طیف دیگه ای که من دربارشون صحبت کردم هر کدوم به یک دلیلی گاها از این اعتقادات دور میشن و این مبانی رو زیر پا میزارن.

 اما اگر همه و همه بخوان که راه درست و حقیقی ای که بهش باور دارن رو پیش برن، شما مطمئنا مواجه میشید با همه که یکدست و یک شکل پیش میرن.

 چرا که این مبانی فکری از یک نقطه سرآغاز می شود.

 یعنی مثل این است که ما اگر ده کشور مختلف کمونیستی داشتیم در باب اداره شاید با هم متفاوت عمل می کردند می کردند به دلیل شرایطی که برایشان وجود داشت، به دلیل ملاحظات سیاسی که داشتند، به دلیل ملاحظات جغرافیایی که داشتند، به دلیل شرایطی که در آن گیر کرده بودند، به دلیل شخصیت هایی که قدرت داشتند.

 اما اگر به یک نقطه ثقلی می رسیدند، اگر یک اتفاق بحرانی قرار بود که انجام شود و یا اینکه اگر شرایط را برابر و مساوی می کردند، خوب قاعدتا همه این ها رفتارهایی برابر داشتند.

 در باب حکومت های اسلامی و حکومتداری اسلامی هم قاعده به همین شکل است.

 یعنی شما در باب تمام موضوعات یک راهکار اسلامی دارید، موضوعات برای شما بیان شده و شما باید این فرمان ها را به پیش ببرید.

 اما اگر ما این تفاوت ها را می بینیم به دلیلی فارغ از بنیان اسلام هست. یعنی هیچ.

 سنخیت و همراستایی با مباحث اسلامی ندارد.

 شما به صراحت در جمهوری اسلامی هم میتونید این موضوع رو ببینید.

 یعنی برخی که در این بیدادگاه های اسلامی در این بیدادگاه های جمهوری اسلامی نقش و راه و رای دارند، گاها میبینید که صحبت میکنند و مستقیما هم اذعان میکنن که اگر ملاحظات نبود ما خیلی از کارها رو انجام می دادیم.

 یعنی اگر شرایط جهان به این شکل نبود، اگر به نوعی دست این ها زیر ساطور برخی از اتفاقات گیر نکرده بود، تحریم ها نبود یا شرایطی از این دست نبود.

 شاید می دیدید که رفتارهای وحشیانه تری رو هم انجام می دادند.

 گاها به دلیل بدنامی یا هم به دلیل هزینه ای که باید در قبال این اتفاقات بکنند، حاضرند که از این احکام دوری گزینند.

 یعنی شما مثلا با جمهوری اسلامی روبرو هستید که خیلی از این معاهدات حقوق بشری رو امضا کرده.

 خب در این معاهدات هر نوع شکنجه انسان رفتاری دور از انصاف و عدل و برابری و منافات دارد با این اصول حقوق بشر.

 ولی شما مواجه میشوید با شلاق زدن در ملاء عام.

 حالا با سنگسار که وحشیانه ترین شکل مجازات است.

 درگیر کردن مردم با این خشونت و دیوانگی است.

 و وقتی این معاهدات توسط این حکومت امضاء شده حالا مواجه می‌شوند با اینکه به واسطه این هزینه سنگینی که برایشان دارد، بدنامی که برایشان دارد.

 خب گاها از این اتفاق هم جلوگیری می‌کنند.

 اما این هیچ ارتباطی و هیچ تناقضی با مباحث بنیادین اسلامی ندارد.

 یعنی به واسطه باوری که داشتند به این نتیجه نرسیدند.

 به این نتیجه گیری نرسیدند.

 اگر قرار بود که بر پایه اعتقادات خودشان پیش بروند، قاعدتا باید این مجازات‌ها را عملی می‌کردند.

 باید همه را از زیر تیغ می گذراندند اما به واسطه برخی از ملاحظات این رفتار را پیش نمی برند و یا در کشورهای دیگری که این طیف سوم بودند، حالا قاعده متفاوت است.

 حالا قانون اساسی نوشته شده که.

 از آن پیش تر ها ذره ای این کشور را از این نگاه شرعی دور کرده، ذره ای این ها را به نگاه عرفی نزدیک تر کرده، ذره ای این ها را از این حکومت دینی دور کرده، قدرت دینی را کمرنگ کرده، ذره ی آن ها را نزدیک به حکومت لائیک کرده.

 حالا در این حکومت ها قانون اساسی وجود دارد که دست این ها را می بندد، جایی که بتوانند از این قوانین را دور بزنند و در برابرش بایستند.

 دوباره بازمی گردند به همان نگاه های دگم اسلامی.

 این سه طیف مختلفی که در جهان وجود دارند، قاعدتا همه یک بنیان مشخص و یک نگاه مشخص و یکسان دارند که همه و همه برگرفته از همان نگاه هاییست که ما درباره اش صحبت کردیم.

 اینکه یک بخش عمده ای از این نگاه ها از قرآن می آید از دل قرآن می آید.

 یک بخشی از آن احادیث می آید و یک بخش عمده ای هم از تاریخ و سیره نبوی می آید.

 و با توجه به این ریشه ها و مشخصه های برابر، قاعدتا رفتارهای برابری را هم از این ها خواهیم دید.

 اما ما فرای این در باب این موضوع هم صحبت کردیم و گفتیم که پس ما یک گروه سومی داریم که این کشور ها از بنیان کشور های اسلامی به حساب می آیند.

 یعنی یک اکثریت غالبی در این کشورها حداقل به اسم به نام به دلیل زاده شدن به دلیل وراثت مسلمان هستند.

 مثل همین کشور ترکیه، مثل اندونزی و کشورهایی از این دست.

 خب شما با این کشورها رو به رو هستید که خب از نظر اکثریت اکثریت غالب در اختیار همین مسلمان ها هست.

 مسلمان هایی که گاها بسیاری از اونها مسلمون زاده هستند.

 این موضوع هم موضوع قابل بحث و ارزشی هستش.

 اینکه ما وقتی با یک جماعت بالایی از مسلمون ها روبه رو میشیم یک میلیارد و خرده ای انسان مسلمان رو در جهان نام گذاری کردند به نام مسلمان.

 اینها مسلمان های تحقیقی نیستن.

 اینا مسلمون هایی نیستن که خودشون دین خودشون رو برگزیده باشن.

 یعنی ما با یک ایرانی مواجه میشیم که هشتاد میلیون هشتاد و خورده ای میلیون جمعیت داره، هشتاد و پنج میلیون جمعیت داره.

 در آمارگیری ها نود و هشت درصد اینها رو مسلمون اعلام میکنن که اینها مسلمون زاده هستن.

 چه درصدی از اینها از دین برگشته اند؟

 چه درصدی از اینها حتی تحقیق نکردند؟

 چه درصد اینها تنها و تنها این دین رو به وراثت بردند.

 همین مقیاس ها و این معادلات در کشور های دیگر هم به همین صورت است.

 یعنی در ترکیه مسلمان هم به همین صورت است.

 در اندونزی مسلمان هم به همین صورت است.

 در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس هم به همین صورت است.

 در باقی کشورها و ممالک اسلامی هم به همین صورت است.

 اما این کشورهای درجه سومی که ما دربارشون صحبت کردیم و در این تقسیم بندی دربارشون صحبت کردیم و گفتیم که بخشی از این حکومت ها به سمت لائیک شدن رفتند، چه دلیلی داشت این لاییک شدنشون؟

 خب این ها کشورهایی هستن که به دلیل حالا گفتن و اعلام کردن خودشون به واسطه این دین وراثتی که به ارث بردند میبینیم که خب یک راه دیگه ای رو برگزیدند و اون این هستش که این ها نزدیک شدن به افکار لائیک و کشورهایی رو پدید آوردن که حالا قوانینش بیشتر عرفی هست.

 نمونه هایی رو هم می بینیم.

 خب این چه دلیلی داشته؟

 یعنی شما اگر به تاریخ این حکومت ها نگاه بکنید، تمامی این حکومت ها یک دورانی رو داشتن به عنوان دوران گذار.

 همون دورانی که ما دربارش توی همین برنامه به نام جان در ویژه برنامه اش در باب ایران 2500 ساله بود هم صحبت کردیم.

 اینکه یک تاریخی تاریخ شکوفایی و پویایی مردم بود در اروپا به واسطه رنسانسی که اتفاق افتاد و این تحول و این تغییر بزرگ فکری که منجر به انقلاب های بزرگی هم در اروپا شد و ساختار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی در تمامی گونه های زندگی بشری ما تغییرات رو دیدیم.

 این تغییرات به ممالک اسلامی هم رسید.

 خب اونها به این نتیجه رسیدند کشور های اروپایی به این نتیجه رسیدند که دین و مذهب بزرگترین عامل پسرفت و درماندگی اون ها هست.

 طی مرور زمان طی طریقتی که انجام دادند سعی کردند این قدرت رو کم کنن و درش اصلاحات به وجود بیارن.

 شکل و گونه اش رو عوض کنن و کم کم به اون نهایتی برسن که بتونن این مذهب ضعیف کرده رو کنار بذارن، قدرت رو تضعیف کنند، تشریک بکنن، قدرت رو تقسیم بکنند و در نهایت به این انقلاب ها رسیدن و این انقلاب ها به کشورهای اسلامی هم رسید.

 خب قاعده یکسان و برابر بود.

 تفاوتی نیست بین مسیحیت و یهودیت، اسلام یا هندوئیسم و بقیه باورها.

 تمامی این باورها در برابر پیشرفت هست.

 تمامی این باورها در راستای ایستا بودن هست.

 این باورها در نهایت به انسان ها دارن یک چیز رو نوید میدن.

 اینکه ما پاسخ تمام سوالات رو داریم.

 اینکه ما همه چیز رو میدونیم به دنبال هیچ پاسخی نگردید.

 نیاز به هیچ پاسخی نیست که همه چیز در اختیار ماست.

 تمامی این ادیان و باورها در نهایت به انسان این موضوع رو نوید میده که ما تمامی پاسخ ها را داریم.

 پس شما نمیخواهید فکر کنید.

 شما چه به اسلام رجوع کنید چه به یهودیت رجوع کنید، موضوع این است که یک ساختاری در برابر شما هست که پاسخ تمام سوالات را دارد.

 شما اگر به آسمان نگاه کنید و دلیل پیدایش ابر را بپرسید، برایتان یک پاسخ.

 اگر به چیستی انسان نگاه بکنید به شما پاسخ میدهد.

 اگر به آینده جهان نگاه بکنید، به شما پاسخ در برابر هر پرسش شما پاسخی دارد و این به مفهوم این است که شما باید عیسی و دریاب.

 حالا این اعتقاداتی که در اروپای آن دوران طی طریقتی تغییر کرد، تضعیف شد، شکل عوض کرد و در نهایت آنها را به یک روزگار دیگه رسوند.

 به کشور های اسلامی هم رسید.

 یعنی ما در باره اش صحبت کردیم که ترکیه، افغانستان و ایران تقریبا در یک بازه زمانی نزدیک به هم در پی یک تحولاتی بود.

 ایران ما از زمان مشروطه و پیش از مشروطه تلنگرهایی را در آن دید.

 در خود دید که قرار هست این اسلام رو به نوعی تضعیف بکنه، این حکومت شرعی رو به کنار بذاره، این حکومت استبدادی رو تغییر بده و شرطی بکنه.

 قرار بود که ما حکومت پادشاهی رو تبدیل به پادشاهی مشروطه بکنیم.

 قرار بود که ما از دل مردم نمایندگانی داشته باشیم تا قانون ها رو عرفی تصویب بکنند.

 قوانینی که برای همه یکسان باشه، کسی حقی بالاتر از دیگران نداشته باشه به نوعی برابری.

 تا جایی که ممکن بود در همان روزگاران به نسبت حاکم بر کشور بشه.

 این در مابقی کشور ها هم اتفاق افتاد.

 ما در باب آتاتورک و رضاشاه هم صحبت کردیم.

 در باب اینکه رضاشاه با رفتارهایی که کرد ما را به کجا رساند و آتاتورک با رفتارهایی که کرد ترکیه را چه شکلی کرد.

 پس ما مواجه شدیم با کشور هایی که خب قاعدتا دیدند که نقطه پسرفت شون از کجا نشات گرفته.

 یعنی قاعدتا همه می دیدند که اروپایی هایی هستند که حالا این دین و مذهب رو به کنار گذاشتند تا پیشرفت کنند و در این پیشرفت هم موفق شدند به پویایی رسیدند.

 شاید از نظر اخلاقی گاها دچار مشکلاتی باشند، مشکلاتی بوده باشند و یا حتی در دنیای امروز هم باشند اما این دریچه های پویایی و پیشرفت هنوز هم به رویشان باز هست و قرار هست که عرف جامعه و این پیشرفتی که در خرد تفکر کردن بین انسان ها شکل میگیره اونها رو هر روز پویاتر و بهتر از دیروز به پیش ببرد.

 خب این سیر تحولات به این کشورها هم رسید و ما شاهد این تغییرات بودیم و وقتی امروز به کشورهایی نگاه می‌کنیم که در این درجه بندی و تقسیم بندی ما گفتیم کشورهای رادیکالی هستند، کشورهایی هستند که دوست دارند رادیکال باشند اما شرایط گاها آنها را انعطاف پذیر می‌کند و کشورهایی که اسلامی هستند از نظر آماری اما سعی کردند که لاییک تر نسبت به بقیه باشند.

 همه و همه این کشورها در آن وادی تاریخی و در طول زمان از دیرباز تا امروز همواره در این فکر بودند.

 حتی پیش تر از این که رنسانسی بخواهد اتفاق بیفتد.

 یعنی در خود ایران ما هم جرقه‌های این تفکرات را می‌توانید ببینید.

 چه از افرادی که حالا خواستند از طریق جنگ‌های مسلحانه، از طریق.

 شورش کردن و طغیان کردن در برابر حکومت ها ایستادگی کنند.

 چه در بین شعر های شعرا، در بین فرهنگ و ادبی که در بین مردم ایران جاری و ساری بوده و دیگر کشور ها.

 شما مواجه شدید با این نگرش، نگرش دوری نبوده.

 شاید در زمان رنسانس و بعد از آن اتفاقات و تحولاتی که در اروپا افتاد جنبه ی عمومی تری به خودش گرفت اما همواره این نگاه ها وجود داشته و در همه کشور های اسلامی.

 اما حال این که چه از نظر شرایطی که جهان به آنها تحمیل کرده مثل جنگ های جهانی که اتفاق افتاد، مثل قدرت های استثماری که در این کشور ها جولان دادند و به نوعی این کشور ها را تاراج کردند و نابود کردند.

 مثالش افغانستان هست.

 ما با یک کشوری روبه رو هستیم که در طی این سالیان گذشته همواره مورد هجوم قدرت پرستان و دیوانگان بوده یعنی از روسیه در نظر بگیرید همان اتحاد جماهیر شوروی و کارهای وحشیانه ای که در قبال این مردم انجام داد تا دفاع مردم که حالا از دلش طالبانی به وجود اومد که اون مجاهدینی که قرار بود از مردم دفاع بکنند.

 در نهایت با کمک هایی که از این سو و آن سو از آمریکا و دیگران شد در نهایت تبدیل به یک گروه رادیکال مذهبی شدند.

 و تا آمریکایی که اونها رو به خاک و خون کشید و این دیوانگی و جنون رو در اونجا گسترش داد و تا امروز که هنوز هم درگیر این جنون همه سویه است.

 یعنی شما مواجه میشید با یک کشوری که زیر دست و پای مذهب له و لورده شده.

 در کنار اینکه مذهب همواره بهش فشار آورده، انسان ها، قدرت های بیگانه، استثمارگران هم مدام داشتند این رو لگدمال میکردند.

 پس ما در این تنگنا های تاریخی مواجه میشیم با کشور های اسلامی که به طرق مختلفی در این تنگنا ها زندگی کردند و همواره هم در پی تغییر بودند چرا که این عقب ماندگی و در خود ماندگی که ما شاهدش هستیم در کشور های اسلامی قاعدتا به واسطه وجود اسلام هم بوده.

 همان طور که اروپایی ها هم به این معنا رسیدند که با کنار گذاشتن مذهب می توانند به پویایی و پیشرفت برسند.

 کشور های اسلامی هم به همین شکل بوده و این لاییک شدن حکومت ها گاها به واسطه همین اتفاقات بوده.

 اما این که بخت تا چه اندازه با آن ها یاری کرده به مثال کشور ما سرنوشتی تا این حد شوم داشتند که مردمی بیش از صد سال به دنبال آزادی بگردند و در نهایت به نهایت اسارت برسند، به نهایت درماندگی برسند، به نهایت فرمانبرداری برسند و دوباره برده و بنده روبنده.

 دیوانگان مذهب پرستی بشوند به مثال جمهوری اسلامی.

 شرایط تاثیر گذار بوده. شرایط جهانی. اتفاقات جهانی.

 یعنی ما جنگ های جهانی بزرگی داشتیم در جهان.

 اینها تاثیر گذار بوده بر سرنوشت کشور ها.

 اتفاقات ریز و درشت بزرگی در تاریخ افتاده.

 این جنگ سرد با خیلی از کشور ها کار های بزرگی کرد.

 یعنی شما دو قدرت مسلمی رو در جهان داشتید که مثل امروزی که می بینید جنگ های نیابتی در جهان شکل میگرفته.

 اون زمان هم جنگ های نیابتی همواره در حال وقوع بوده اما شاید حتی تصویر دیگه ای داشت.

 یعنی حتی این جنگ های نیابتی جنبه فرهنگی هم داشته.

 یعنی حتی فرای اینکه این جنگ ها نیابتی به صورت مستقیم شکلی که امروز ما می بینیم در یمن داره اتفاق می افته، در سوریه اتفاق می افته و در کشور های دیگه دیگر اتفاق می افتد.

 حتی آن زمان در دوران جنگ سرد.

 این دخالت بیجای کشورها از جمله آمریکا و شوروی خیلی از کشورها را به نابودی و بدبختی رسانده.

 پس ما مواجه می شویم با کشور های اسلامی که سعی در تغییر داشته اند و اینکه تا چه حد جهان همراه و همسوی آن ها بوده.

 امروز این تغییرات را می توانید در این کشور ها ببینید که تا چه اندازه در این منجلاب اسلامی خفه شده اند و یا اینکه توانسته اند خودشان را از این مرداب خفه کننده دور بکنند.

 خب این کشور هایی که ما به سه دسته تقسیم کردیم، فرای عناوین مختلفی که در این کشور ها وجود دارد که همه و همه از ریشه های اسلامی نشئت می گیرد.

 یعنی مثلا شما در نظر بگیرید که از نظر فرهنگی و هنری این کشورها ریشه های مذهبی و اسلامی درشون به شدت قوت داره.

 یعنی شما روبرو میشید با مثلا گروه طالبانی که در افغانستان مجسمه های چند هزاران ساله بودا رو از بین میبره.

 یعنی هنر رو زیر پای خودش له میکنه.

 یعنی با توجه با اون نگاهی که نگاه رادیکال دگم و حقیقی اسلامی هست در برابر هر هنری صف آرایی میکنه.

 هر هنری رو قرار هست که از ریشه بکنه.

 قرار هست که اجازه پرورش هنر و فرهنگ رو در این کشورها نده.

 اجازه نده تا زندگی و نوع زندگی و نوع زیست انسان ها تغییر بکنه. متحول بشه.

 قرار نیست هنری شکل بگیره.

 در برابر موسیقی ایستادگی میکنه تا دندان مسلح در برابر شادی و شعف مردم ایستادگی میکنه.

 فرای این در باب مباحث دیگه هم به همین شکل هست.

 در باب اقتصاد هم به همین شکل است.

 گاها یک نمونه هایی از نظام اقتصادی را هم به وجود می آورند.

 چون اسلام که نگاه مشخصی نسبت به.

 مسائل اقتصادی نداشته یعنی یک نگرش خاصی نداشته و اصولا این نگاه های اقتصادی هم خیلی دورتر از اسلام شکل گرفته.

 اینها مباحثی بعد از رنسانس است یا پیش تر از رنسانس به این شکل مدون وجود نداشته و ما اصولا این نگاه ها و تزهای فکری و اقتصادی را در همین دوران مدرن خودمان و به ویژه در انقلاب صنعتی و بعد تر از انقلاب صنعتی می بینیم.

 پس یک نگاه مشخص اقتصادی که خب اسلام و یا بقیه نگاه ها در آن دوران نداشته اند.

 اما یک تتمه هایی را می توانستید ببینید.

 یعنی اینکه اسلام مطمئنا با نظام سرمایه داری همسو است. همراه است.

 اینکه مالکیت رو به واقع بهش ارزش می ذاره.

 اینکه خیلی از سردمداران و بزرگان اسلامی هم جزو اون ملاکان و ثروتمندان بودند و با اون نگرش های خاص خودش جهان اقتصادیش رو به پیش می برد.

 و شما امروز هم شاهد هستید با این نگاه اقتصادی اسلامی هم می تونید به خصوص ممالک عربی رو ببینید که چگونه اداره می شن.

 یعنی همون نگاه سرمایه داری هست که در این کشورها هم داره به پیش می ره.

 حتی خیلی از موازین و مواضع اسلامی که حتی در قرآن هم بهش تاکید شده مثل همین رباخواری و سود دادن به پول.

 می بینید که در کشورهای اسلامی زیر پا گذاشته می شود چرا که اینها یک مبانی مدونی نداشتند و اصولا صحبت کردن در باب این مباحث در باب مباحث اقتصادی در اسلام.

 دور از حقیقت و واقعیت بوده یا مباحث خیالی بوده که در بابش صحبت میشه؟

 حالا خیلی نمی خوام در باب مسائل اقتصادی و یا موضوعات دیگه صحبت بکنم که احتمال داره در باب هر کدوم از اینها در قسمتی مجزا صحبت بکنیم.

 اما از بحث اصلی دور نشیم و در باب این کشورهای اسلامی صحبت میکردیم که در تمامی عناوین اینها سعی میکنن که این مقاصد و نوع تفکر اسلامی رو به پیش ببرن.

 در مباحث فرهنگی، در مباحث اقتصادی و در مباحث قانون گذاری ما در باب قوانین اسلامی صحبت کردیم و گفتیم که حالا ما در باب قانونگذاری در جهان از دو رویه پیروی میکنیم.

 یعنی رویه ای که در دوران باستان حالا و امروز در کشورهایی مثل کشور خودمون و کشورهای اسلام زده دیگه از شریعت استفاده می‌کنیم.

 یعنی یک قوانین الهی داریم که این قوانین، قوانینی بلاعزل هست و خداوند اینها را فرموده و ما باید فرمانبردار این قوانین باشیم.

 در کنار آن نگرش انسانی طی مرور زمان به یک بالندگی رسیده و یک پیشرفتی را در خودش دیده که به واسطه این پیشرفت در نهایت به اینجایی رسیده که قرار هست این قانون به دست مردم و زمینیان برای زمینیان نوشته بشه و قرار هست که بر پایه عرف اجتماع به پیش بره.

 قرار هست که به واسطه اتفاقاتی که می‌افتد این پیشرفت بکنه، ایستا نباشه و درجا نمونه.

 عرف جامعه هر روز در حال تغییر کردن هست.

 اتفاقات روز به روز تغییر می‌کند.

 موضوعات مختلفی به پیش می‌آید و این قوانین قرار هست که تغییر بکنه.

 اما اون نگاه شرعی قرار هست که همه چیز رو ایستا.

 اگر هزار و چهارصد سال پیش.

 به نوعی خیانتکاران را سنگسار می کرد.

 اگر دو هزار سال پیش و یا سه هزار سال پیش در زمان یهودیت هم همین کار رو میکرد.

 قرار هست که تا سه هزار سال دیگه هم همین کار رو ادامه بده.

 اما قانون عرفی و قانون گذاری عرفی قرار هست که این پویایی رو در خودش ببینه که اگر نیاز بود روزی این قانون رو از بین ببره و روزی این قانون رو تغییر بده، شاید راهکارها رو در قانون گذاری به نوع دیگه ای ببینه و این کشورهای اسلامی که ما گفتیم سه بخش مختلف دارن و به سه بخش تقسیم شون کردیم، در قبال این قوانین هم رفتارهای متناقضی دارن.

 یعنی کشور های رادیکالی رو میبینید که این قوانین رو با جان و دل قبول میکنند و از اجرای اون هم لذت میبرند و گاها اینها رو به صورت علنی و در انظار عمومی هم انجام میدن.

 میبینید که به راحتی دست و پا میبرند.

 در همون دورانی که این داعشیان حکومت رو به دست گرفته بودند و اون حکومت خودشون رو تشکیل داده بودند.

 خیلی ازشون فیلم ها و تصاویر و عکس هایی بیرون اومد که خب دست و پای بریدند و سر بریدند و هزاران کار از این دیوانگی ها انجام دادند.

 حتی اون کشورهایی که من در درجه دوم اسلامی قرارشون دادم مثل عربستان و ایران که دوست دارن نزدیک به اون رادیکال و اون صدر اسلام باشن اما گاها به واسطه دلایل مختلف انعطاف از خودشون نشون میدن.

 هم این رفتارهای وحشیانه و این قوانین وحشیانه اسلامی رو به پیش بردند.

 اما کشورهایی که سعی کردن به نوعی لائیک بشن و کم کم قانون های عرفی رو حاکم بر کشورشون کنن، طی مرور زمان سعی کردن از این قوانین جنون آمیز دور و دورتر بشن.

 کشور ما هم میتونست از این شرایط قاعدتا استفاده بکنه.

 اگر اتفاقات به این شکل رقم نمیخورد.

 در بابش صحبت کردیم در باب این مسائل.

 یعنی اون ویژه برنامه ای که تاریخ ایران صد ساله بود.

 در بابش مفصلا سعی کردیم صحبت بکنیم و این تاریخچه رو بگیم که چگونه ما از اون آزادیخواهی در نهایت به این اسارت رسیدیم.

 خب در باب این تفاوت نگاه ها و رفتار هایی که بین این سه طیفی که در کشور های مختلف وجود دارند یه مثالی هم میشه زد اینکه به عنوان مثال ما یک جرمی به اسم سب النبی داریم که در کشور خودمون در ایران خب این رو به عنوان یک جرم تلقی میکنند به مفهوم اینکه شما اگر به پیامبر اسلام توهین بکنید مجازات تون مرگ هست.

 حالا اینکه اینها چه چیزی رو تلقی به توهین میکنند هم موضوع قابل بحثی هست.

 اما الان در برنامه ما برای اینکه شاید به عنوان مثال من صحبت بکنم از اینکه پیامبر اسلام شهوت پرست است نماد شهوت پرستی در جهان است.

 به دلیل اینکه با دختر هفت ساله ازدواج می کند و با دختر نه ساله همبستر می شود.

 در شرایطی که خودش پنجاه و هشت سال سن داشت.

 من این رو تعبیر و تفسیر به شهوت پرستی این انسان می کنم و این ها می توانند به سادگی این رو تعبیر و تلقی به توهین بکنند.

 و حکم شما در یک کشوری مثل ایران مساوی است با مرگ و اعدام و معدوم شدن.

 خب یک قانونی است که نوشته شده و تصویب شده و امروز هم قابل اجرا است در کشور ایران.

 حالا همین رو شما مقایسه بکنید با کشورهایی که لائیک شده اند مثل همین ترکیه ای که وجود داره و سعی کرده که قوانین عرفی رو هم در کشورش حکمفرما بکنه.

 سعی کرده که حالا این قوانین شریعت کمرنگ تر بشن هرچند که وجود دارند.

 خب در قبال این سب النبی و این توهین به پیامبر.

 شما مواجه میشید با یک حکمی که بین یک تا سه سال زندان هست.

 خب تفاوت رو اینجا میتونید احساس بکنید.

 حالا بیاین این سه طیف رو با هم مقایسه بکنیم.

 یعنی یک گروه تکفیری داریم که اگر چیزی رو به اسم سب النبی در نظر بگیرن شما به پیامبر اسلام توهین کردید بدون نیاز به دادگاه و دادگاهی کردن به راحتی حاضرند همون جا سرتون رو ببرن به بدترین شکل شما رو بکشند.

 ریشه ریشه ی اسلامیست صحبت، صحبت اسلامیست.

 تفکر از اعتقادات اسلامی نشات میگیره.

 و به راحتی حاضرند که شما رو به بدترین شکل ممکن شکنجه بکنند و بکشند.

 حتی دادگاهی هم براتون تشکیل ندن.

 حالا شما مواجه میشید با کشورهای درجه دوم اسلامی مثل ایران، مثل عربستان و کشورهایی از این دست که ما گفتیم دوست دارند که همون طیف فکری صدر اسلام رو به پیش ببرند.

 نزدیک به اصالت و حقیقت اسلام باشند اما شرایط گاها اونها رو وادار میکنه که انعطاف به خرج بدن و حالا در مواجهه با یک موضوعی مثل همین سب النبی میتونید ببینید که خب شاید شما رو یک دادگاهی هم ببرند، شاید دو جلسه دادگاهی هم بشینید.

 شاید به حرف های شما مثلا گوش بدن که گوش نمیدن، شاید تعابیر شما رو بشنوند.

 شاید اجازه بدن شما یک وکیلی هم داشته باشید که نمیدند.

 اما در نهایت یک دادگاه نمایشی هم که شده برای شما تشکیل میدن و در نهایت شما رو محکوم به مرگ خواهند کرد.

 و در نهایت در کشور هایی که حالا لاییک شدن و مقداری این قوانین عرفی رو حاکم کردند مواجه میشید با اینکه باز هم دور از آزادی و آزادگی است اما از مرگ دورتر شدید.

 یعنی از اون قوانین حقیقی اسلامی دور تر شدید.

 دلیل همون پیشرفت و پویایی هست است که جامعه و یا شخصیت ها گاها در کشوری مثل ترکیه ما مواجه هستیم با شخصیتی که سعی کرده در اون نوک هرم بشینه و جامعه رو به پیش ببره.

 یعنی تغییرات از پائین به بالا اتفاق نیافتاده، از بالا به پائین اتفاق افتاده و.

 خب ما این درگیری هایی هم که در این جوامع می بینیم به دلیل همین تحولاتی است که از پائین به بالا اتفاق نیفتاده و مردم نقش مهم و کلیدی درش نداشتن.

 اما خارج نشیم از بحث اصلیمون.

 اینکه مفهوم مطرح کردن من از این مسئله این هستش که ما باید مواجه بشیم با اینکه یک حکم اسلامی در این سه کشور مختلف، در این سه نوع نگاه مختلف، در این سه طیف مختلف از کشورهای اسلامی به چه شکلی به پیش میره؟

 یعنی با اون نگاه رادیکال رو داریم که حتی بدون دادگاه حاضر است که گردن شما رو بزنه؟

 یک نگاه رادیکال منعطفی داریم که حالا معتدلی به نوعی داریم که قرار هست که.

 شما رو دادگاهی بکنه در یک بیدادگاه نمایشی و در نهایت شما را اعدام بکنه و بکشه و در یک کشور هایی که حالا سعی کردن لائیک تر بشن مواجه میشین با یک دادگاهی که باز هم آزادی رو نقض میکنه و زیر سوال میبره که چرا باید همچین جرمی وجود داشته باشه.

 اما در نهایت قرار هست که شما رو به چند سال زندان محکوم بکند.

 در باب باقی قوانین هم با توجه به مثالی که صحبت کردیم دربارش بحث کردیم.

 همیشه به همین شکل هست.

 یعنی شما مواجه میشید با سنگسار که حالا قرار هست تو اون جوامع رادیکال به بدترین شکل در ملاء عام در انظار عمومی شکل بگیره.

 در کشور های منعطف تر حالا مواجه میشیم با این که شاید در خفا این کار رو بکنند.

 شاید اگر کسی نفهمه این کار رو بکنند.

 شاید اگر شرایط ایجاب بکنه این کار رو انجام بدهند و شاید اگر شرایط بهشون فشار بیاره از این کار صرف نظر بکنند و کشورهای درجه سه ای که حالا سعی کردند این قوانین رو کمرنگ و کمرنگ تر بکنن گاها از بین ببرن.

 یعنی شما مواجه می شید با برخی از این کشورها که حالا سعی کردند مثلا قصاص و یا اعدام رو هم کمرنگ و بی رنگ کنند که این هم به دلیل همسویی و همفکری شون با نگاه های مترقی هست.

 اینکه ما صحبت کردیم و گفتیم که قرار هست این قوانین وقتی عرفی نوشته میشه تغییر و تحول رو در خودش جای بده، قرار هست که پویا باشه، قرار هست که با شرایط به پیش بره و در نهایتا در نهایت امر هم به واسطه شرایط پیشرفت کنه و از اون نگاه ایستا و دگم خودش دور بشه.

 اما فرای قوانین که در باب تمامی مسائل و مباحث اسلامی قاعدتا همسو و هم فکر هستند و ریشه ها برابر و یکسان هست اما گاها راه های مختلفی رو به پیش میرن.

 در باب شرایط اجتماعی و فرهنگی هنری و آسایش هم میشه به این کشورها نگاه کرد.

 شما مواجه هستید با عقب مانده ترین کشورهای جهان از نظر اقتصاد، از نظر اجتماعی، از نظر آسایش، از نظر رفاه.

 یعنی در تمامی آمارها و ارقام هایی که در جهان مشاهده میشود شما مواجه میشوید با کشور هایی که در این رسته قرار دارند.

 یعنی پاکستان را در نظر بگیرید، ایران را در نظر بگیرید، افغانستان را در نظر بگیرید.

 حالا این کشور های عربی حوزه خلیج فارس که یک مقداری شاید شرایط زندگی درشون تغییر کرده به واسطه اون جمعیت کم و سرشار بودن نفت در کشورشان هست.

 یعنی یک ثروت بادآورده ای که حالا یک مقداری شاید رفاه زیست آنها را بالاتر برده باشد.

 اما اگر این رو بیاورید در لایه های زندگی اجتماعی، فرهنگی، هنری آزادی ها در نظر بگیرید، می بینید که همه جماعت افسرده ای هستند.

 یعنی شما مواجه می شوید با یک سانسور بلاغتی که در این کشور ها وجود داره.

 آزادی بیانی که وجود نداره و یک زندگی رباتیک و ماشینی که حالا از نظر رفاه شاید از نظر رفاه مادی در شرایط خوبی باشند.

 اون هم دلیل مشخص است.

 نه دلیل اون پیشرفت و پویایی کشور هست بلکه منابع طبیعی هست که تو اون کشور وجود داره و اون جمعیت کم باعث شده این دو دست به دست هم بدن و این کشورها رو ثروتمند کنن.

 اما شما شرایط مختلف این کشورها رو بیایید و با کشورهای جهان مقایسه بکنید.

 یعنی نگاه بکنید از نظر فرهنگی و هنری در کدوم جایگاه قرار دارند.

 فرای اون هنری که به صورت زیرزمینی و مستقل داره اجرا میشه در این ممالک که همه و همه هم بر علیه این نظام های ساختارهای حکومتی وجود داره هست.

 یعنی شما مواجه میشید با یک هنر مستقلی که در برابر این حکومت غالبه هست دیگه.

 یعنی این حکومت های اسلامی که سر کار هستند؟

 اگر هنر زیبایی هم از دل آن بیرون می آید یک هنر مستقلی است که اتفاقا بر علیه این نظام فکری هست.

 در برابر این نظام فکری هست برای نابود کردن این نظام فکری هست.

 اگر هم هنری به وجود می آید به واسطه این محدودیت ها و برای از بین بردن این محدودیت ها بر علیه این نظام فکری هست.

 یعنی امتیاز این هنر را که اینها نمی توانند برای خودشان بکنند.

 اما هنری که اینها داشته باشند قاعدتا مخالفت با هنر هست.

 ایستادگی در برابر موسیقی و شعر هست، در برابر ادبیات هست، در برابر سینما هست، در برابر تمامی شمایلی از هنر هست چرا که به ذات اسلام، در برابر هنر و زیبایی و آزادی و برابری و تمام مفاهیم زیبای دنیای امروز ما هست.

 شما مواجه می شوید با کشورهایی که در بدترین شرایط هستند.

 یعنی شما مقایسه بکنید پاکستان که از روزگارانی پیش تر از هندوستان جدا شد و امروز چه ثمره ای را برداشته؟

 کشوری که مدرسه دیوانگان شده یعنی تبدیل شده به یک اردوگاهی برای این گروه های تروریستی رادیکال اسلامی.

 یعنی شما مواجه میشید با مدرسه هایی که داره تولید میکنه.

 این دیوانگان چشم و گوش بسته که فردا قرار هست با این شستشو های مغزی که میشن با این فرمانبرداری که همیشه دارند فرا میگیرند بروند و جهان رو از بین ببرند.

 قرار هست که بمب گذاری بکنند، انتحاری بکنند.

 قرار هست که مردم رو از بین ببرند.

 شما مواجه شدید با یک حیاط خلوتی برای تمام گروه های تبهکار و دیوانه اسلامی.

 گروه های رادیکال اسلامی یعنی ریشه های القاعده، طالبان، داعش و تمام این گروه های دیوانه در همین پاکستان شکل گرفت.

 حالا نگاه بکنید که این پاکستان از نظر دموکراسی در چه جایگاهی هست.

 در کنار خودش هندوستانی رو داره که ازش جدا شده.

 هندوستان امروز از نظر دموکراسی کجا قرار گرفته و پاکستان کجا قرار گرفته؟

 پاکستان به عنوان نماد یک کشور اسلامی که اصلا به واسطه همین اسلام گرایی خودش از هندوستان جدا شده امروز در چه جایگاهی از نظر اقتصادی قرار داره؟

 چه زندگی ای رو مردمش و چه آسایشی رو در اختیار دارن؟

 از نظر فرهنگی و هنری در کدوم جایگاه قرار گرفته؟

 کشوری که میشه باهاش قیاس کرد هندوستان هست.

 شما مقایسه بکنید قاعدتا هندوستان هم از نظر اقتصادی در شرایط ایده آلی به سر نمی بره اما به واسطه اون تعداد زیاد جمعیت هست اما باز هم از نظر اقتصادی خیلی در شرایط بهتری هست نسبت به پاکستان.

 اما شما از نظر دموکراسی، از نظر آزادی، از نظر آزادی های فردی، از نظر آزادی های مذهبی.

 از نظر برآیندی که این مردم در نهایت دادن، از نظر فرهنگی و هنری، از نظر آسایش و زندگی.

 این دو کشور رو با هم مقایسه کنید.

 یکی داعیه دار نگاه اسلامی هست که پاکستان است و یکی هم به نوعی مهدی از دموکراسی در جهان هست که مهدی از مدارا و سازش است.

 ادیان مختلفی در این کشور وجود دارن و در کنار هم زندگی می کنند و کسی قرار نیست که عقاید و باورهای خودش را در شکم دیگران فرو بکند.

 قرار نیست که گردن دیگران رو به واسطه این باورها قطع بکنیم.

 این کشورهای اسلامی رو شما مقایسه بکنید ایران خودمون رو با ایران پیش از جمهوری اسلامی مقایسه بکنید.

 یعنی ایران ما رو فارغ از اسلام با امروز که اسلامی شده در نظر بگیرید.

 هرچند که ما در دوران محمدرضا شاه و در دوران پهلوی هم رگه های اسلامی داشتیم چه از نظر ساختار اجتماعی که از نظر من در اون دوران خب قاعدتا مردم مسلمان تر هم بودند نسبت به امروز که قاعدتا این اعتقادات پوسیده ی اسلامی در امروز ایران ما کمرنگ و کمرنگ تر شده و خواهد شد.

 اما همین دوران رو با اون دوران مقایسه کنید.

 امروز داعیه دار اسلام هست که امروز ایران جمهوری اسلامی داعیه دار اسلام هست.

 حالا با این اسلام چه گلی به سر این مردم زده؟

 یعنی شما ما خودمون رو نگاه بکنیم از نظر شرایط اجتماعی در کجا قرار داریم؟

 از نظر فرهنگی و هنری به کجا رسیدیم؟

 باز هم اگر مثال ها و نمونه هایی در باب هنر و فرهنگ امروز وجود داشته باشه که ما به پویایی هایی رسیدیم، همه و همه مدیون کسانی است که در برابر جمهوری اسلامی قرار گرفتند.

 یعنی اگر ما هنرمون سر و صدایی داره در کشورهای مختلف صدایی ازش شنیده میشه به واسطه این تقابل با جمهوری اسلامی هست.

 یعنی هنری در خدمت جمهوری اسلامی نبوده و یا حتی اگر از دل این محدودیت ها کسانی هم سر بر آورده اند که توانسته اند از نظر هنری ایران رو به یک جایگاهی برسونن.

 هیچ ارتباطی به جمهوری اسلامی نداشتن.

 جمهوری اسلامی به اونها بال و پر نداده و این هنر مدیون زحمات و خلاقیت های همون فرد بوده.

 و یا اون جامعه ی فکری بوده که اون رو پرورانده و.

 نگاه کنید ببینید ما از نظر اقتصادی امروز در کجا قرار داریم.

 یعنی شرایط اقتصادی خودمون رو با دوران پهلوی مقایسه کنیم؟

 در اون دوران ما کجا بودیم؟

 امروز مردمان در چه شرایطی هستند؟

 آمارهایی که خودشون میدن و 40 درصد مردم رو زیر خط فقر اعلام میکنه یعنی شرایط دهشتناک و وحشتناکی که امروز وجود داره.

 در اون دوران مبحث حاشیه نشینی مبحث داغی بود که مدام دربارش صحبت میشد.

 این که روستائیان به شهرها اومدند و همه حاشیه نشین شدند.

 امروز شما حاشیه نشینی رو در شهرهای ایران در نظر بگیرید که به کجا رسیده.

 نگاه بکنید که امروز ایران به کجا رسیده. در این.

 مضامین و اگر کشورهایی هم در جهان وجود دارند که داعیه دار اسلام هستند، این کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، اینها هم به واسطه آن ثروت سرشاری که از منابع طبیعی به دست آورده، نه به واسطه کار و پیشرفت و پویایی دینی که حتی یک کلمه در باب کار کردن و پویایی و پیشرفت در خود جای نداده.

 حتی یک کلمه در باب کشاورزی در قرآن صحبت نشده، در باب کار کردن صحبت نشده، خب قاعدتا هم نمی‌تواند کاری در راستای پیشرفت بکند.

 نهایت این رفتار دزدی و سرقت و راهزنی بوده که در زمان در باب تاریخ اسلام صحبت کردیم.

 در باب غزوه ها صحبت کردیم که راه حل محمد برای همراهانش برای کسب ثروت و راه حل اقتصادیش این بوده که به کاروان های تجاری قریشیان حمله بکند، اینها را بگیرد و لخت کنه و ثروتشون رو به چنگ بیاره و اموالشون رو بدزده.

 مال و زن و همسرشون رو تصاحب کنه.

 به عنوان برده و کنیز بفروشه و ثروت به دست بیاره.

 صحبت از کار کردنی در میان نبوده.

 قرار نبوده با کشاورزی مردم پیشرفت کنند.

 قرار نبوده که چیزی تولید کنن و با این تولید و با این کار کردن به یک نوایی برسند و این چرخه اقتصادی رو به پیش ببرن و امروز هم اگر مواجه میشیم با کشورهای اسلامی که عربی هستند یا برخیشون که تبدیل به اون کشورهای لاییک شدن و قوانینشون رو عرفی تر کردن.

 خیلی مثال ها هم دارن دیگه که سعی کردن دورتر بشن و اگر بخشی شون هم هنوز هم در همین فلاکت فکری دست و پا می زنند، دلیل این آسایش و آرامش و این رفاه مالی که وجود داره به واسطه منابع طبیعی هست نه به واسطه کار کردنشون.

 و امروز ما میتونیم به کشورهای مختلف اسلامی نگاه بکنیم و اونها رو با کشورهایی که از دید همین مسلمانان بلاد کفر هستند مقایسه کنید.

 شما نگاه کنید از نظر رفاه اجتماعی وقتی آمارها در می آید کشورهایی که به عنوان بلاد کفر قرار دارند، کشورهایی که در حوزه اسکاندیناوی هستند در چه رتبه هایی قرار دارند؟

 و بعد کشورهای اسلامی مثل ایران و پاکستان و عربستان و این کشورها در چه رتبه ای هستند؟

 بهترین این کشورها که اندونزی است و خیلی ها مثال می زنند که ژاپن اسلامی هستم ببینید که چه شرایطی دارد.

 چطور مردمش حاضرند که به کشورهای دیگر برای کارگری بروند؟

 و چه جوری میشه این به عنوان یک نمادی از کشورهای پیشرفته اسلامی باشه که از نظر اقتصادی خودش هم در اون شرایط درست و معقول به سر نمی بره و اصلا تفاوت تمایزی که اونها نسبت به کشورهای دیگه دارند اینکه تعریفی که اونها نسبت به اسلام دارند شبیه به اون تعریفی نیست که ایرانی ها یا اعراب دارند.

 اونها به اندازه اینها غرق در این مرداب و سیلاب نشدند هرچند که آن ها هم به جایگاهی نرسیدند.

 شما از نظر رفاه، از نظر طول عمر، از نظر شادی مردم نگاه بکنید آمارهای جهانی را و ببینید که کشورهای اسلامی کجا هستند و این بلاد کفر کجا هستند.

 از نظر آزادی، از نظر دمکراسی، از نظر آزادی های فردی، از نظر سانسور، از نظر اینترنت، از نظر از هر نظری که بخواهید به این آمارها نگاه بکنید، رتبه این کشورهای اسلامی را می بینید که در چه فضاحتی زندگی می کنند و مردمش در چه آشوب و بلوای هستند.

 فرای زندگی عادی که ما می بینیم در این کشورها جریان ندارد.

 حالا بروید و بگردید و ببینید تا چه حد درگیر جنگ های داخلی است.

 تا چه حد درگیر این تفرقه های دیوانه وار بین خودشان است.

 یعنی جنگ های مدامی که بین شیعه و سنی وجود دارد و مدام دارن تو سر و کله همدیگه میزنن و همدیگه رو از بین میبرن و باعث قتل و خونریزی میشن و باعث مرگ خودشون و دیگران میشن.

 جنگ های داخلی که در این کشور های اسلامی وجود دارد و مدام هم تشدید می شود و نگاه کنید این قدرت های اسلامی را ببینید که چگونه یارکشی می کنند.

 مثل عربستان و ایران که چگونه در یمن.

 یمن را به آتش کشیدند.

 یعنی یمن را فدای این نگاه های عبث و بیهوده و وحشیانه. خودشان کردند.

 یک ملتی را وسط قرار دادند و یک جنگ نیابتی دیوانه واری رو دارن انجام میدن و هر دو سمت دارن آتیش میزنن به این هیزمی که هیزمش مردم هست.

 یعنی مردم یمن دارن تو این آتیش میسوزند و شما نگاه کنید ببینید که این دو کشور به عنوان دو نماد شیعه و سنی و حالا دو قدرت شیعه و سنی در جهان اسلام چگونه به این آتش دارن دامن میزنن؟

 یعنی شما مواجه میشید با کشور های اسلامی و حکومت های اسلامی که برخی در شرایط عادی دارن زندگی میکنن و این شرایط عادی از بدترین و کمترین رفاه در جهان وجود داره.

 یعنی شما نگاه بکنید مثلا عربستان رو نگاه کنید.

 این چند سال اخیر یک سری تغییرات و تحولات و اصلاحاتی رو قراره انجام بدن که خیلی دور از ذهنه برای من.

 اما شما نگاه بکنید اصلا به قوانین این کشور، به نگاه این کشور، به نگاه این کشور نسبت به زن، به زیستن در این کشور که تا چه اندازه منزجر کننده و غیر قابل تحمل هست، تا چه اندازه مرگ آور و دردآلود است.

 حالا اینا کشور های معمولی هستن که در شرایط عادی زندگی میکنن.

 یعنی شما سطح رفاه، سطح شادی، سطح زندگی، سطح زیستن، سطح آزادی، سطح آزادی بیان رو در این کشور ها مقایسه بکنید با کشور های معمول در جهان با کشور های درجه دوم و سوم اروپایی حتی مقایسه بکنید و بعد این کشور های معمول رو ببینید که در چه شرایطی هستن با یک کشور های دیوانه واری مثل پاکستان و این کشور ها هم رو به رو هستیم که مدرسه جنون هست. است.

 یعنی شما مواجه میشوید با یک کارخانه ساختن.

 آدم کشی یعنی کارخانه ای که قرار است یک سری رادیکال دیوانه و مجنون رو به جهان بده تا همه رو از زیر تیغ بگذرونن.

 با گروه های افراطی ای که از حزب الله و جندالله و.

 جنون الله و هر نوع نگاه هایی که واقعا گروه هایی که به جز مرگ و کشتار و قتل و قتل عام هیچ چیز دیگه ای رو در سر ندارند و تنها و تنها در پی این ترویج این جنون هستند.

 حالا در کنار این ها جمع بکنید کشورهایی رو که با همین نگاه های اسلامی وجود دارند و بعد در تفرقه دارند.

 میلولند مثل یمن و حالا دو سردمداری که به عنوان نمادهای کشورهای اسلامی شیعه و سنی هستند.

 دارن آتش به این هیزم می زنن و این مردم رو آتش می زنند.

 امثال شما زیاد هست در عراق ببینید، در سوریه ببینید و ببینید این مداخلات وحشیانه ی کشورهای دیگر اسلامی رو از ترکیه و ایران در سوریه نگاه بکنی تا عربستان در یمن.

 تا مابقی کشورها.

 تو همین قطر در افغانستان و بقیه کشورها نگاه کنی چگونه دارن آتش میسوزونن و چگونه این کشور ها رو از بین میبرند و فدای حماقت و جنون خودشون.

 در باب کشورهای اسلامی هم میشه ساعت ها صحبت کرد در باب جنونی که در این کشورها جاری و ساری هست.

 در باب زشتی ها و مظالمی که در این کشورها جاری و ساری هست.

 در باب مردمی که در این کشورها اسیر موندن و در بدترین شرایط دارن زندگی میکنن میشه ساعت ها صحبت کرد.

 اما تا همین جا بس هستش و من فکر میکنم که به اندازه کافی در باب کشور های اسلامی هم در این ویژه برنامه صحبت کردیم.

 در انتهای برنامه هم دوست دارم دوباره با شما مطرح کنم که اگر دوست دارید در کنار من باشید، اگر دوست دارید این صدا شنیده بشه و این راه ادامه پیدا بکنه میتونید آثار من رو با دیگران به اشتراک بزارید.

 آثار من هم خلاصه به همین برنامه بنام جان و این ویژه برنامه ی شناخت اسلام نمی شود.

 هم برنامه ای به نام جان قسمت های متنوعی دارد که برخی اش ویژه برنامه است و برخی هم برنامه های معمول خود به نام جان هست که من سعی می کنم در باب مسائل مهم جهان، در باب باورها و اعتقاداتم به زبان ساده، صریح و رک و بداهه صحبت کنم و فرای این برنامه ای به نام جان آثار من که متشکل از باورها و اعتقادات من هستم در وب سایت جهان آرمانی در اختیار شما دوستان هست.

 این آثار که متشکل از شعرها، داستان ها، داستان های کوتاه، مقالات و آثار تحقیقی من هست به صورت رایگان در وب سایت جهان آرمانی در اختیار شماست.

 میتونید با مراجعه به وب سایت جهان آرمانی این آثار رو در اختیار داشته باشید و اگر خواستید در کنار من باشید خواستید در این راه من رو همراهی کنید و در کنار هم در راه این تغییر به پیش بریم می تونید این آثار رو با دیگران به اشتراک بگذارید.

 ممنون که همراه من بودید.

 من نیما شهسواری و این برنامه بنام جان بود.

 در پناه آزادی.

آثار صوتی نیما شهسواری، پادکست و کتاب صوتی در شبکه‌های اجتماعی

از طرق زیر می‌توانید فرای وب‌سایت جهان آرمانی در شبکه‌های اجتماعی به آثار صوتی نیما شهسواری اعم از کتاب صوتی، شعر صوتی و پادکست دسترسی داشته باشید

برخی از کتاب‌های نیما شهسواری

برای دسترسی به همه‌ی کتابها صفحه کتاب را دنبال کنید...

توضیحات پیرامون درج نظرات

پیش از ارسال نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.

برای درج نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.

نظرات شما پیش از نشر در وب‌سایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.

اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم می‌کند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.

برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آن‌ها معذوریم.

از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکه‌های اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.

برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.

توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینک‌های زیر اقدام نمایید.

بخش نظرات

می‌توانید نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق فرم زبر با ما و دیگران در میان بگذارید.
0 0 آرا
امتیازدهی
اشتراک
اطلاع از
guest
نام خود را وارد کنید، این گزینه در متن پیام شما نمایش داده خواهد شد.
ایمیل خود را وارد کنید، این گزینه برای ارتباط ما با شما است و برای عموم نمایش داده نخواهد شد.
عناون مناسبی برای نظر خود انتخاب کنید تا دیگران در بحث شما شرکت کنند، این بخش در متن پیام شما درج خواهد شد.

0 دیدگاه
بازخورد داخلی
مشاهده همه نظرات
برخی از کتاب‌های صوتی
برای دسترسی به همه‌ی عناوین، صفحه کتب صوتی و یا منوی مربوطه را دنبال کنید...

برخی از برنامه‌های پادکست به نام جان

برای دسترسی به همه‌ی عناوین صفحه را دنبال کنید...

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این صفحه دارای لینک‌های بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.

در پیش روی شما چند گزینه به چشم می‌خورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان می‌دهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخش‌ها دسترسی داشته باشید،

شما می‌توانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینک‌های مختلف دریافت کنید.

بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.

فرای این بخش‌ها شما می‌توانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرم‌ها بشنوید و یا تماشا کنید.

بخش نظرات و گزارش خرابی لینک‌ها از دیگر عناوین این بخش است که می‌توانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال می‌توانید در بهبود هر چه بهتر وب‌سایت در کنار ما باشید.

شما می‌توانید آدرس لینک‌های معیوب وب‌سایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسان‌تر عمومی وب‌سایت تلاش کنیم.

در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسش‌های بیشتر می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

ارسال گزارش خرابی

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید

تا ما با شناخت مشکل در برطرف‌ کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.

در صورت تمایل می‌توانید آدرس ایمیل خود را درج کنید

تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.

آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!

این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد

فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:

https://idealistic-world.com/poetry

در متن پیام می‌توانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وب‌سایت به ما ارائه دهید.

با کمک شما می‌توانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیح‌تر سایت گام برداریم.

با تشکر ازهمراهی شما

وب‌سایت رسمی جهان آرمانی

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود مستقیم فایل‌ها از سرورهای وب‌سایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در  این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد. 

شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما می‌توانید به این متن دسترسی داشته باشید

در صورت مشاهده‌ی هر اشکال در وب‌سایت از قبیل ( خرابی لینک‎‌های دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه می‌توانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

با استفاده از منو روبرو می‌توانید به بخش‌های مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید

  • دسترسی به پروفایل شخصی
  • ارسال پست
  • تنظیمات حساب
  • عضویت در خبرنامه
  • تماشای لیست اعضا
  • بازیابی رمز عبور
  • خروج از حساب

عضویت در خبر نامه وب‌سایت جهان آرمانی

پرتال دسترسی به آثار

blank

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

چرا ثبت نام در وب‌سایت جهان آرمانی؟

شما با ثبت نام در وب‌سایت جهان آرمانی می‌توانید در پیشبردن اهداف ما برای رسیدن به جهانی در آزادی و برابری مشارکت کنید

وب‌سایت جهان آرمانی بستری است برای انتشار آثار نیما شهسواری به صورت رایگان

بی‌شک برای دستیابی به این آثار دریافت مطالعه و … نیازی به ثبت نام در این سایت نیست

اما شما با ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی می‌توانید در این بستر نگاشته‌های خود را منتشر کنید

این را در نظر داشته باشید که تالار گفتمان دیالوگ از کمی پیشتر طراحی و از خدمات ما محسوب می‌شود که بی‌شک برای درج مطالب شما بستر کامل‌تری را فراهم آورده است،

 

ثبت آثار

blank

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.

تأیید ارسال گزارش

گزارش شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال پیام

پیام شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال فرم

فرم شما با موفقیت ثبت شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.