در دسترس نبودن لینک
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
عنوان : پادکست به نام جان
قسمت چهاردهم : هدف و امید
برنامهساز : نیما شهسواری
زمان : 35:38
با صدای : نیما شهسواری
هدف و امید
بیشک برای زیستن باید هدف داشت و با این هدف غایی در برابر امید به دلهایمان بیدار خواهد بود
امروز به جهانی پر از زشتیها زیستهایم و با داشتن هدفی والا در راه تغییر میتوانیم با امید به آیندهای روشن جهانمان را دگرگون کنیم همانگونه که باید ایران را از نو سرآغاز کنیم و این خاک کهن را از نو بسازیم
برنامهی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغههای دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید
این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریعتر مطالب است
ما تصمیم گرفتهایم متن پادکستهای خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آنها برای همه مخاطبان آسانتر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح میدهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریعتر دارند، مفید خواهد بود
این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفتهترین فناوریهای تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل میکند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
امید و هدف.
قاعدتا این دو موضوع به هم گره خورده اند و نبودن و فقدان شون از زندگی یک مردگی دنباله دار رو خواهد ساخت.
اگر ما هدفی توی زندگیمون نداشته باشیم، برای چیزی هم امید نخواهیم داشت و این نبودن و فقدان هدف و امید باعث در جا ماندن و خاموشی ما خواهد شد.
قاعدتا برای پیشرفت توی زندگیمون نیاز به یک ترسیم و یک هدف مشخص داریم.
یعنی نکته ی اول و ابتدایی این هستش که هدفی رو در برابرمان داشته باشیم تا بتونیم به سودای رسیدن به اون هدف همواره در حال تلاش باشیم.
با امید به اون هدف کارهامون رو پیش ببریم.
اینها موضوعاتی است که قاعدتا همه شنیدین دربارش زیاد صحبت شده.
امروزه هم بازار گرمی داره.
این هدف داشتن توی زندگی و امید داشتن.
حالا اینکه این اهداف رو زمینی و قابل لمس و به نوعی مبتذل میکنند موضوع جداییست.
اما موضوعی است که مطمئنا دربارش صحبت شده و همیشه درباره اش شنیدیم.
پس نکته اول ما این هستش که باید وجود داشته باشه این هدف.
این هدف باید وجود داشته باشد.
حالا اینکه آن هدف، هدف غایی ما چه موضوعی است، موضوع در وهله دوم هست.
یعنی در ابتدا آن فرهنگ وجود داشتن هدف است که برای ما اولویت است.
این هدفی که می تواند یک موضوع ساده باشد اینکه مثلا هدفی که ما بخواهیم یک مدرک تحصیلی را بگیریم و بخواهیم یک کاری را شروع بکنیم یا هر چیزی از این دست، یک موضوع کاملا مادی که قابل لمس است و فقدانش باعث مردگی میشه، زندگی رو از بین میبره و داشتنش یک اصل حیاتیه برای ادامه زندگی.
برای اینکه زندگی رو بهش معنا ببخشیم ما نیاز به داشتن این هدف داریم.
خب چند تا نکته اینجا قابل عرضه توی این موضوع که ما داریم دربارش صحبت میکنیم.
یکی اینکه یک جاهایی ما مصادف می شیم با اینکه هدف رو در بین انسانها می کشند، از بین می برند، سعی می کنند که همه رو یکپارچه و یک شکل بسازند، یک شکل و یک اسم دیگه ای داره.
اینکه هدف رو از پیش برای شما تعیین می کنند، هدف های آماده شده رو به خورد شما می دهند.
ما همیشه با این دو تا دست به گریبانیم.
انسان هایی که بی هدف زندگی می کنند دائما یک فرهنگ پوچ گرایانه ای داره.
به شما تکرار می کنه که نیازی به هدف نیست و در کنارش اون اهدافی که اهداف شما نیستند، اهدافی که به خورد شما میدند، اهدافی که جامعه به شما تلقین می کنه، اهدافی که پدر و مادرتون براتون ترسیم و تصویر کردند، پدر و مادری که آرزوهای خودشون رو در رسیدن بچه ها به اون اهداف می بینند، اهداف از پیش تعیین شده شون رو به خورد بچه هاشون دادند که بچه ها در آینده اهدافی که اونا نتونستن بهش برسن و بهش برسند.
این دو وجه از وجود هدف ضربه زننده است که قاعدتا نبودن و فقدانش یا باعث اون مردگی میشه و این تلقین این هدف از لایه های دیگه ای به جز خود شما هم باعث دست و پا زدن بیمارگونه در یک مرداب بی سرانجامی است.
یعنی در نهایت حتی رسیدن به اون هدف هم چیزی رو در شما بیدار نمیکنه، احساسی رو در شما زنده نمیکنه.
حتی باعث به وجود اومدن یک امید هم نمیشه.
درتون چون هدف غایی شما نیست که بخواین بهش امید داشته باشین.
داشتن یا نداشتنش براتون موضوع مهمی نیست.
ما داریم در باب یک هدفی صحبت میکنیم که از خواسته ها و آرزوهای خودمون نشأت بگیره.
در جایی به دنیا اومدیم که آرزو کردن جرمه.
مطمئنا کسانی که آرزو دارند رو به دار می آویزند.
ما در کشوری زندگی کردیم، در فرهنگی به دنیا آمدیم که آرزو داشتند مساویست با مرگ، تباهی و نابودی.
تمام کسانی که آرزو داشتند را به دار سپردند.
ما در وحشتناک ترین سال های تاریخ خودمان زندگی کردیم.
این شرایط را شنیدیم.
حداقل ارزش انسان هایی که به خیابان ها آمده بودند در سال مثلا هشتاد و هشت، نود و هشت، نود و شش.
انسان هایی که توی سال شصت اومدن توی خیابون ها، همه آرزو داشتن دیگه همه برای یک هدف غایی داشتند تلاش می کردند و پاداش تمام این داشتن هدف و داشتن آرزو و رویا مصادف شد با مرگ.
به بدترین شکل بهشون پاسخ داده شد.
پس ما داریم توی یک شرایطی زندگی می کنیم که اون فرهنگ غالبه داره به ما دستور بر این می ده که شما یا هدفی نداشته باش یا اگر هدفی داری هدف از پیش تعیین شده ای که ما داریم بهت میگیم رو تکرار کن.
به اون اهدافی که تصور میکنند برس.
اگر اونها رو پیشه خودت بگیری و در راه اون تلاش بکنی، پاداش خوبی خواهی داشت.
اما اگر قرار باشه اون اهدافی که توی ذهن خودت هست، اون آرزوهایی که خودت پروراندی رو در مسیرش گام برداری، مساوی میشه با مرگ و کشتن و بدترین مجازاتها.
ما برای داشتن هدف.
نکته ابتدایی داشتن آرزوست.
باید در جایی زندگی بکنی، با تعالیمی زندگی بکنی که آرزو داشتن پاسداشت بشه.
فرهنگی وجود داشته باشه که آرزو داشتن رو نکو بدارند.
اما ما در شرایطی زندگی میکنیم که جواب آرزو داشتنمون مرگ و قتله.
آرزو داشتنمون رو به تمسخر میگیرند.
شرایطی است که آرزو نداشتن معقول تره.
و این مرگ آرزوها رو در جای جای زندگیمون میبینیم.
از یه سمتی فرهنگ داره بهمون هجوم میاره.
و این فرهنگ ما رو از آرزو داشتن دور میکنه.
با تمسخر های خودش.
با ساختن آرزوهای خودخواسته و خودخوانده اشت و خوراندن اون به ما.
و اینها دست به دست هم میده تا از ما موجوداتی بی آرزو و بی هدف در نهایت تصویر بکنه.
قائله دنباله داری است.
این نداشتن آرزو فقط قاعده به همینجا ختم پیدا نمیکنه.
ادامه پیدا میکنه و ما رو با راه های دیگری از این داشتن آرزو دور میکنند.
فقر یکی از دستاویز های قدرتمندی است برای دور کردن انسان ها از آرزو.
غرق شدن در دنیای مادی رسیدن به پول یکی از اون دست آویز هاییست که شما رو غرق در دنیایی به دور از آرزو و هدف میکند.
فقر سرشاری که باعث میشه شما فکر نکنید وقتی فکر نکنید آرزویی نداشته باشید، وقتی آرزویی نداشته باشید، هدفی در پیش روتون نیست و در نهایت به ناامیدی دنیا رو از بین میبرید، زندگیتون رو تباه میکنید و همه چیز در اون سیاهی غرق میشه.
فقر سرشاری که باعث میشه کودکان از کودکی به جای فکر کردن، به جای بازی کردن، به جای زندگی کردن همه دنیاشون خلاصه بشه در همون خواسته های دم دستی بزرگترین آرزوشون سیر شدن شکمشون باشه.
هر چه قدر دنیا رو کوچکتر بکنن، هر چه قدر خواسته ها رو کوچیکتر بکنن سقفی میذارن بر اون آرزوهای شما.
فرهنگ غالبی که داره در باب این صحبت میکنه که شما نباید آرزوی بهتر شدن جهان رو بکنید.
در ابتدا خودتون رو تغییر بدید.
این هم از اون دست صحبت هاییست که برای خاموشی داره مدام تکرار میشه.
فرهنگ غالبی که یک ارزش رو میسازه و مدام در پی تکرار کردن و بازآفرینی اش هست و در نهایت این ملکه ذهن انسان ها میشه و انسان ها مدام اون رو تکرار میکنند.
مصادیق خیلی زیادی داره.
یکی از اون مصداق های قابل لمسش که همه شنیدین و امروز نوعی روشنفکری و افکار خیلی پیش رونده ای هست.
همون دین من انسانیت من است و انسانیت بالاترین دین است و این صحبت هاست.
این ها هم هیچ پشتوانه ای نداره.
اینها مدام تکرار شده و تبدیل به یک ارزش شده و همه در حال تکرارش هستند.
همه در حال نشخوار هستند بدون اینکه بهش فکر بکنند.
این تحمیق و تحمیل رو شما در همه موضوعات پیرامون خودتون می بینید.
همیشه باهاش دست به گریبان است.
در باب آرزو و هدف هم همین شکلیه.
آرزوهایی رو ساختن و مدام به گوش شما می کنند.
یک بازاری رو بازآفرینی کردند برای رسیدن به اون هدف غایی که همه اش خلاصه در ثروتمند شدن هست، شما رو دستاویز قرار داده اند.
شما مدام در حال حرکت هستید که به اون موفقیت تعریف شده برسید.
راه های رسیدن به موفقیت در پنج دقیقه هفتاد و پنج راهکار برای رسیدن به موفقیت.
موفقیت هایی که از پیش تعیین شده است.
موفقیت هایی که تعریف و تعریف مشخصش این هست که مثلا شما ثروتمند بشید.
مثلا شما خونه ی زیادی داشته باشید، در اون شغل و فن تون پیشرفت کنید.
این ها اون ساختن اون آرزو هست.
حالا من یه اشارتی به اون قضیه دین من انسانیته.
من کردم که شاید برای بعضی ها سوال بوجود بیاد و براشون موضوع قابل عرضی باشه.
جاش اینجا نیست که من در باره اون موضوع بخوام صحبت بکنم اما در حد همین اشارت میشه گفت که آیا کسی فکر کرده در باب این انسانیتی که ما امروز داریم جایگزین اون اشرف بودن رو با کرامت انسانی و دین من انسانیت است جایگزین میکنیم؟
آیا ثمره بزرگی داشته؟
انسانیت توامان شده با تمام موضوعاتی که ما داریم پیرامونمون می بینیم.
یعنی وقتی ما از انسانیت صحبت میکنیم، اعدام هم داستان با این انسانیت است هم معنای با این انسانیت است.
اگر موجودات دیگری در جهان بودن که اعدام بکنند مگه موجودات دیگری بودند که شکنجه بکنند، سنگسار بکنند، دست و پا ببرند، قصاص بکنند؟
پس ما نمی تونیم تفاخر بکنیم به این انسان بودن.
ما اگر قرار باشه مهر رو از جهان پیرامون خودمان درک کنیم.
همه موجودات دارای مهر هستند.
اگر ما امروز به یک مرحله ای می رسیم که به عنوان مثال یک سری کارها رو خطا و زشت می دانیم مثل اعدام کردن.
این به دلیل انسانیت سرشار ما نیست.
به دلیل دیدن جهان پیرامونمون هست.
به دلیل مهر نهفته ای است که در تمام موجودات وجود داره.
یعنی باید به اون نقطه ای رسید که بدونیم ما این مهر نهفته رو از طبیعت پیرامونمون می گیریم.
از تک تک جانداران می گیریم.
اگر دوباره به برتری طلبی پا بدیم دوباره همون تصاویر جلومون نقش خواهد بست.
اگر دوباره دین من انسانیت و علم بشه، اگر دوباره به کرامت انسانی پناه ببریم دوباره ما یک برتری طلبی رو بوجود آوردیم و یک نظامی رو ساختارش رو شکل دادیم.
یک کسی در اون نوک هرم هست و باز نیاز هست که یک سری کوچکان باشند که به واسطه ی اون ها بزرگ بشه.
تحقیر شروع میشه و طبقات یک به یک شکل میگیرند.
حالا نیازی نیست که این موضوع خیلی باز باشد و از موضوع اصلی دور بشویم.
اما منظورم این است که ما یک سری فرهنگ های غالب داریم که به واسطه تکرار شدن به نوعی ملکه ذهن آدم ها شده و انسان ها بدون تفکر بهش مدام تکرارش میکنند.
برگرفته از همان فرهنگ تقلید است که همه جا هم جاری و ساری است.
این فرهنگ تقلید دوباره در پی بازخوانی همان موضوعات تکراری است که بهش گفتند اینقدر شنیده که اونها رو تکرار میکنه.
در همه زمینه ها به همین شکل است.
از موضوع اصلی اگر دور نشیم و دوباره برگردیم به اون هدف، ما داریم یه تصویری میدیم از این که انسانی هست که آرزو داره.
نقطه اولیه و ابتدایی داشتن آرزو هست.
آرزوی جهانی بهتر، کشور بهتر، زندگی بهتر، کار بهتر.
شرایط بهتر آرزوی این رو داره و بعد به واسطه اون آرزو حالا باید یک هدفی رو مشخص بکنه.
هدف می گیره که نظام سیاسی ایران رو تغییر بده.
هدف می گیره که جهان پیرامون خودش رو عوض بکنه.
نظام سلطه جهانی رو تغییر بده، به واسطه اون آرزویی که در دل داشته یک هدف مشخصی رو در برابر تصویر می کنه.
حالا به واسطه این دو در کنار هم یک امیدی در دلش زنده است که به واسطه اون امید مدام در حال تلاش و حرکت است.
یک دومینویی تصویر می شه از داشتن آرزو تا رسیدن به هدف و در نهایت به واسطه امید تلاش کردن در راه اون آرزو و هدف.
این تصویر کلی است که ما داریم درباره هدف امید در برابر شما می ذاریم.
وجود این امید همه زندگی ما میشه دلیل زندگی ما میشه دلیل نفس کشیدن ما میشه.
خود من به واسطه آرزوی داشتن جهانی بهتر هدفم رسیدن به اون جهان بهتره و تمام دلیلی که امروز زندگی میکنم و نفس میکشم رسیدن به اون هدف عالیه.
از هیچ تلاشی هم فروگذار نیستم.
هر تلاشی رو در راهش می کنم.
هر تلاشی که حتی شاید از نظر بعضی ها بی پاسخ باشه اما باز هم تلاش می کنم.
مدام در حال تلاش کردن هستم.
ریشه ی این تلاش مداوم من داشتن اون آرزو و هدف هست.
امید به رسیدن به اون هست.
یعنی اگر این تصویر به صورت کلی درست شکل بگیره، قاعدتا ما رو به اون تلاش مداوم میرسونه.
اما امروز با یک اهداف دیگه ای روبه رو هستیم.
با اهدافی که جامعه داره مدام بهمون می خونه.
حالا دیگه هدف یک انسان تغییر جهان پیرامونش، تغییر نظام سیاسی حاکم بر کشورش، تغییر مظالم بیشماری که به مردم میرسد به جانداران.
نیست، هدفش رسیدن به اون ثروت است.
هدفش رسیدن به آن جایگاه اجتماعی است.
این اهداف برایش تصویر می شود.
ایران خودمان را در نظر بگیرید.
مردم ایران تا چه حد غرق شدن در خواندن مثلا درس؟
اصلا نهایت این رسیدن به این درس چیه دقیقا؟
یعنی همه دارن دانشگاه درس میخونن؟
بلااستثنا همه درگیر این درس خوندن هستن.
در صورتی که با بقیه کشور ها اگر مقایسه اش بکنیم حتی کشور های خیلی پیشرفته تر می بینید که این درصد خیلی پایین تره.
چون یه هدفی براشون مشخص شده.
یک آرزوی دست جمعی بهشون داده شده که اون رسیدن به ثروت است.
حالا راه رسیدن به این ثروت از طریق این درس خواندن میگذره.
پس یک عده ی کثیری رو می بینید که دارن مدام تلاش می کنن در راه رسیدن به اون هدف غایی، اون آرزویی که برای خودشون نبوده.
آرزویی که بهشون تلقین شده.
آرزویی که بهشون تحمیل شده.
جهانی ساخته شده که مدام در حال تصویرسازی برای شماست.
مدام داره زندگی ایده آل و رویایی رو تصویر می کنه.
زندگی ایده آل و رویایی که درش مهر نیست.
درش عشق نیست.
درش آزادی نیست. برابری نیست.
بجاش پر شده از ثروت.
پول، قدرت، ماشین خوب. موبایل خوب.
این تصویری که در برابر شما مدام داره تکرار میشه در اجزای مختلف به هر واسطه ای داره بهتون تکرار میشه.
از طریق فرهنگ غالبی که در اختیار حکومت هاست بازنشرش در بین انسان ها این بازنشر باعث میشه که یک سری انسان هایی که تاثیرگذارتر هستند در این هرم ساخته شده در اون قله های بالا قرار دارند، در اون جایگاه های بالا قرار دارند هم این رو باز دوباره به شما باز نشر می دهند.
سلبریتی ها هم دارن این رو به شما نشون می دن.
هنرمندان هم دارن نشون می دن ورزشکار هر کسی که در اون جامعه وجود داره داره این رو بازنشر می ده.
داره به شما یک تصویری می ده.
هدفی که برای شما تصویر می کنه هیچ وقت رسیدن به آزادی نیست.
رسیدن به برابری نیست.
جهان بهتر ساختن نیست.
تصویر این است که شما یک ماشین خوب داشته باشید.
برای داشتن این ماشین خوب که می شه تمام هدف شما از زندگی چی کار باید بکنید؟
باید مثلا درس بخونید.
خب همه میرن درس می خونن، باید دزدی بکنید.
فردا همه هم میرن دزدی هم می کنن.
چون هدفی که در برابر هست و به راحتی اون هدف وسیله رو توجیه می کنه و قاعدتا بیشماران را خواهید دید که در راه رسیدن به اون هدف غایی که تصویر شده خورانده شده، مدام بازنشر داده شده هر کاری میکنن.
حالا ما قراره در باب یک هدف دیگه ای صحبت بکنیم که با توجه به تمام تعاریفی که کردیم داریم درباره یک موضوعاتی صحبت میکنیم مثل آزادی، مثل برابری.
قراره که اینها اون هدف غایی که آرزوی انسانی به اون مرحله ای برسه که برابری همگان رو بخواد، رسیدن به اون آزادی بی حد و حصر و برای همه جانداران بخواد.
وقتی هدف اون باشه دنیا تغییر میکنه، جهان تغییر میکنه و بعد در اون هدفی که ما صحبت میکنیم و اون آزادی ای که تصویر کردیم و مدام طی گفتارهای در تکرار خودمون داریم اذعان میکنیم که یک قانون داره که ضامن وجود داشتنش هست و اون آزار نرساندن به دیگر جانداران است.
با توجه به داشتن این چهار چوب شما نمی تونید راه رسیدن به اون هدف رو توجیه کنید.
هیچ چیزی برای شما وسیله نیست دیگه.
به شما یه تصویر میده یا چهار چوب میده.
شما از این چهار چوب که نمیتونید خارج بشید نمیتونید به دیگران آزار برسونید.
حالا هدفی دارید.
راه رسیدن بهش وسیله نیست.
جزئی از اون هدفه.
در راه رسیدن به اون هدف غایی که آزادی است نمی تونید آزادی دیگران رو سلب بکنید.
نمی تونید در برابر برابری دیگران بایستید.
برابری رو نمی تونید برای خودتون بکنید.
نمی تونید مالک دیگران باشید.
این چیزی است که ما داریم به عنوان اون هدف دربارش صحبت می کنیم و رسیدن به اون مرحله ای که جامعه ی انسانی یه همچین هدفی رو در برابر داشته باشه، مسلما تغییر جهان هستی است.
هیچ کدوم از این نظم ها و ارزش ها قدرت رویارویی باهاش را ندارند و مجبور هستند که از بین بروند.
مجبور به شکست هستند.
راه دیگه ای ندارند.
امروز و در دنیایی که ما در آن داریم زندگی میکنیم، صحبت کردن از این موضوعات رویاییه.
دور از دنیای واقعی ما هست.
یعنی شما اهدافی رو مدام بهتون اذعان کردند، مدام براتون بازنشرش دادند و شنیدید ملکه ذهنتون شده.
حالا یک کسی بخواد صحبت از آزادی و برابری بکنه و هدف غایی و این دو رسیدن به این دو موضوع بذاره خیلی دور از ذهن هست.
در کنار شما تصویر شده که همه چیز رو برای خودتون ببینید.
اون بها دادن به مالکیت اون بها دادن به خودخواهی و خود پرستی برای شما یک دایره ای به وجود آورده که شما خودتون و اطرافیانتون رو ببینید.
حالا چجوری میشه که از این لایه و این پوسته بیایم بیرون و قرار باشه زندگی جمعی همه جان ها رو ببینید؟
جان هایی که گاها براتون تصویر به نجاست و کثافت شدن کافران مثلا بی ارزش و خونشان حلال بوده.
حیوانات بی ارزش و دون مایه بوده اند.
نمی دونم مثلا هزاران تصویر براتون ترسیم شده.
حالا شما چه جوری میتونید توی این تصاویری که داده شده یه همچین موضوعی رو هدف خودتون قرار بدید؟
امروز جهان داره به شما دوره می کنه که شما خودتون رو ببینید، اطرافیان خودتون رو ببینید، در این نظم ساخته شده شرکت بکنید، روی گرده های دیگران برید تا به اون بالا و به اون نقطه عرش برسید.
وارد این بازی میشید.
حالا یک رئیسی اون بالاست.
شما غایت و هدف نهاییتون رو می زارید.
رسیدن به جایگاه اون رییس دورانی رو کارگر قرار می گیرید.
حالا رو دوش دیگر کارگران خواهید رفت تا برسید سرکارگر بشید از سرکارگر به معاونت برسید، از معاونت به ریاست برسید.
هر کاری که قرار باشه در راه رسیدن به این هدف می کنید همه رو زیر پاتون له می کنید تا در نهایت برسید به اون هدف غایی تون.
هدف غایی ای که برای شما مشخص شده بدون هیچ چارچوبی و همه چیز برای شما وسیله ای میشه و قابل توجیه برای رسیدن به اون هدف غایی.
هدف غایی که در جای جای زندگی ما رسیدن به ثروت تعریف شده.
جهان پر از رقابتی که مدام داره تکرار می کنه، زندگی رویایی آدم ها رو نشون می ده.
آدم هایی که در بهترین شرایط زندگی می کنن حالا به شما راه می ده.
وارد این بازی بشو، قوانینش رو قبول کن و در راه رسیدن بهش تلاش کن.
حالا خیلی راحت از کنار همه میگذرید.
حاضری دیگران گرسنگی بکشند و شما سیر باشید؟
حاضری دیگران در خواری و خفت زندگی بکنند تا شما بزرگ باشید؟
دیگران را کوچک و تحقیر میکنید که خودتان بزرگ باشید.
این قاعده بازی هست.
همه هم قبولش میکنند.
در تمامی جوامع جهان تقریبا این دارد شکل میگیرد و قدرت پیدا میکند.
در همه جا دارد این فرهنگ بازتولید میشود.
هدف مشخص در برابر همه رسیدن به آن جایگاه است.
حالا فرای آن، در بین این هدف، ما موضوع دیگری را هم در جوامع بشری داریم مدام میبینیم آن همان موضوع رقابت است.
حالا که برتر و کهتری برای شما تصویر میشود که شما در راه رسیدن به این برتری بقیه را باید کوچکتر از خودتان بدانید.
این رقابت دیوانه وار شروع میشود.
وارد این رقابت خونین میشوید.
همه را خونین و مالین میکنید.
بر گرده همه سوار میشی.
تا خودتون در نهایت اون جایگاه والا رو بدست بیارید.
این فرهنگ غالب جهان هست دیگه.
یعنی همه داریم می بینیمش.
چیزی فراتر از این که به ما آموزش داده نمیشه.
حتی وقتی ریز میشید.
اون کسایی که به این شرایط امروز هم به نوعی انتقاد دارند در اون نهایت قلب خودشون اگر جایگاه یکی از این قدرتمند ها رو داشته باشند به همون اندازه اگر نگیم بیشتر در همون اندازه ظلم میکنن حتی شاید بیشتر.
چون این فرهنگ غالبه بهشون مدام داره گفته میشه.
مدام طی تعالیم داره براشون بازنشر داده میشه و اون ها هم این راه رو تکرار میکنند.
چقدر راحت و ساده انسان ها دارند از کنار موضوعات میگذرند.
چقدر برای همه، برای عموم جامعه ساده شده از کنار مثلا یک کودک کار گذشتن نهایت امر میشه یک بازی برای یک عده ای که باهاش یه عکسی بگیرند خودشون رو بزرگ بکنند باز هم در همون چرخه اقدام میکنند.
خیلی ها بی تفاوت از کنارش بگذرند چون به این چرخه اعتقاد دارن.
دیگه حاضر نیستن این چرخه و این نظام رو تغییر بدن.
شما اگر بخواهید به یک جایگاهی در این هرم برسید باید در ابتدای امر به وجودیت اون هرم اذعان بکنید.
ایمان بیارید و بعد خیلی راحت انسان ها از روی گرده های این کودکان کار میگذرند.
از روی گرده های کارگران میگذرند، از روی گرده های معلمان میگذرند، تمام اقشار جامعه رو زیر پاشون له میکنند تا به اون جایگاهی که میخوان برسند.
تمام اعمال شنیع که می بینیم برگرفته از همین فرهنگ غالب است.
تمام اینها رو میتونیم ببینیم.
اونجایی که مثلا یک آدمی حاضره مواد مسموم وارد کشور بکنه و از این تجارت یک راه سودآور و ثروتمند شدن رو برای خودش بسازه.
این باز برگرفته از همون فرهنگ غالب هست که داره به شما میگه دیگه داره برای شما تکرار میکنه.
هیچ چارچوبی رو در برابرتان تصویر نمیکنه، یک هدف غایی رو تصویر میکنه و اون رسیدن به ثروت هست.
حالا شما در اون راه هر کاری انجام میدید و مطمئنا در آینده میتونه از شما وحشی بسازه، از شما خونخوار بسازه، از شما کسی بسازه که روی گرده های دیگران سوار شده.
امروز در جهان ما این تصویر به راحتی قابل مشاهده است.
یک موضوع خیلی قابل لمسه.
یعنی اون کسی که مثلا در یک جایگاهی قرار میگیره و یک پولی رو بهش میدن حتی وقتی خودش بهش فکر بکنه.
مثلا یک بازیگر وقتی داره یک پولی رو دریافت میکنه و وقتی خودش در خلوت خودش بهش فکر میکنه که این پول حق اون نیست.
وقتی کار خودش رو با کار مثلا یک کارگر در کنار هم بذاره میفهمه که اون کارگر بیشتر مستحق گرفتن اون پول هست و پول بیشتری باید دریافت کنه یا حداقل و دست کم برابر باید پول بگیره.
اما من مثلا دارم صد برابر اون پول میگیرم.
اما وقتی اون فرهنگ غالب مدام براش تکرار کرده و ملکه ی ذهن شده از کنارش میگذره به موضوع عادی بدل شده.
هدفی که امروز از انسان ها موجودات خونخواری پدید آورده.
موجوداتی که هر کاری حاضرند بکنند تا خودشون به اون هدف غایی خودشون برسند.
از روی گرده همه رد میشند.
همه رو اسباب و بازیچه ی خودشون قرار میدن تا رسیدن به اون ثروت یک روز میتونه اون اسباب کارگران یک کارخونه باشند از کار اونها استفاده بکنه.
شیره ی جون اونها رو بکشه.
مثل زالو از خونشون بخوره.
یک روز میتونه وارد کردن مثلا شیر خشک مسموم باشه به کشور و اصلا براش مهم نباشه که یه سری کودک دارن از این راه زجر میکشن.
یه سری کودک ها قراره که بمیرن و از بین برن تا اون به ثروتش افزوده بشه.
هر راهی رو استفاده می کنه چون هدفی رو در برابرش ترسیم کردن که هر اتفاقی وسیله ای است برای رسیدن اون به اون هدف غایی.
ما از هدفی صحبت می کنیم که آزادی همه جانداران باشد.
برابری همه ی جانداران باشه.
آزادی ای که داره فریاد می زنه به دیگر جانداران که همه جانداران رو در بر می گیرد از انسان ها، حیوانات و گیاهان آزار نرساند.
آزار نرساندن که باعث تضمین وجود این آزادی میشه.
شما آزاد نخواهید بود مگر دیگران هم آزاد باشند شما آزار نمی بینید؟
اگر دیگران هم آزار نبینند.
اگر قرار به شروع آزار دادن باشد، اگر قرار باشد شما برای رسیدن به آزادی تون دیگران رو برده ی خودتون بکنید و به دیگران آزار برسانید، این دومینوی در تکرار در نهایت به شما هم آزار خواهد رساند.
در نهایت آزادی شما هم به زندان تبدیل خواهد شد.
ما در باب هدفی صحبت می کنیم که از این آزادی حرف به میان می آورد.
برابری را در کنار آزادی تعریف می کند.
حالا با داشتن این هدف غایی در برابر راه های رسیدن بهش بسیار می شود.
یک روز طغیانگری و در خیابان بودن برای این تغییر می شود.
یک روز نوشتن کتاب میشه یک روز ساختن فیلم میشه یک روز تاثیرگذاری بر دیگران، میشه یک روز با دوستت درباره موضوع صحبت کردن میشه یک روز انتشار دادن صحبت های دیگران میشه که دارن در این راستا تلاش میکنند.
یک روز ایستادگی میشه مقاومت میشه یک روز.
اگر کسی در برابرتان داره میبینید که ظلم میبینه در برابرش ایستادگی همون هدف میشه، همون رسیدن به اون هدف میشه.
هدف غایی است که وسیله ها و راه هایی که داره ما رو میرسونه بهش، همه و همه در راستای رسیدن به همون هدف نهایی است.
یک روز اگر یک آزادی کوچکی به وجود بیاد، یک روز اگر یک برابری تصویر بشه مترادف میشه با اون، رسیدن به اون نهایت آزادی.
یک روز اگر یک موجودی که نیازمند کمک هست رو شما بهش کمک میکنید، آزادی اون رو تضمین میکنید.
در راستای برابری اون قدم برمیدارید، به اون هدف نهاییتون نزدیک شدید که اون تصویر نهایی رو در یک بخش خرده ای تصویرش کردید.
با نگاه به اون هدف میشه زنده بود.
میشه زندگی کرد؟
با امیدی که در ما زنده میشه ما پر از تلاش میشیم.
هر روز در راه رسیدن بهش تلاش میکنیم.
از هیچ چیزی فروگذار نخواهیم بود.
زندگی ما معنا میگیره با داشتن اون هدف غایی و نهایی.
مسلما در وهله اول داشتن هدف برای زندگی خیلی موضوع مهمیه.
هر هدفی که بخواد باشه یعنی بین موضوع بین همون بودن و نبودنه بودنش برامون خیلی مهمه.
باید وجود داشته باشه.
یعنی وقتی نبودش هست دیگه سراسر میشه مردگی میشه باور به اون پوچی داشتن، بی هدف موندن و اینجوریه که هیچ کاری پیش نمیره.
هیچ راهی درست نیست.
مدام در حال تکرار هستیم اما در عین اینکه نداشتن هدف ویرانگر باعث مردگی کردن میشه به نوعی تکرار اهداف و آرزوهای دیگران.
نشخوار آرزوهای دیگران فرهنگ غالبی که به شما یک سری آرزو رو داده، یک سری هدف رو مشخص کرده و تکرار کردن اون هم همون مردگی.
هیچ تفاوتی نداره.
مهم ساختن آرزو به دست خود هست.
فکر کردن و آرزو داشتن هست که خودتون به اون برسید.
یک انسانی که هدف داره که مثلا هنرمند بشه.
اون هدفی که خودش براش تلاش میکنه خودش تصویرش میکنه نه به واسطه پدر و مادرش، نه به واسطه جامعهاش، نه به واسطه فرهنگ غالب.
خودش هدفی رو مشخص میکنه، آرزویی رو داره بهش بال و پر میده از رویا.
برسونتش به آرزو و از آرزو برسونتش به هدف از هدف و با امید به اون هدف در راهش تلاش میکنه تا در نهایت به یک تصویر واقعی در جهان پیرامون خودش مبدل کنه.
در باب هدف خیلی میشه صحبت کرد و ما قراره که فقط موضوعات رو به صورت کلی دربارشون صحبت کنیم تا اگر در آینده خواستیم در باب موضوعات جزئی تر صحبت بکنیم، یک کلیتی رو شما داشته باشید.
برنامه ای به نام جان قصد داره که در باب موضوعات مختلف جهان دغدغه هامون به زبون ساده و بداهه صحبت بکنه.
اگر از این برنامه خوشتون اومده با دیگران به اشتراک بذاریدش.
فرای اون آثار من از قبیل کتاب ها و اشعار، تمامی باورهای من که امروز دارید به این زبان ساده می شنوید رو طی همون کتاب ها و آثار با شما در میون گذاشتم و همه هم به صورت رایگان در اختیار شما هست.
وبسایت جهان آرمانی دریچه ایست برای اینکه بتونید به این آثار دسترسی داشته باشید و با دیگران به اشتراک بذارید.
قاعدتا بزرگترین کمکی که شما میتونید به من بکنید به اشتراک گذاشتن این آثار با دیگران هست.
من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان بود.
ممنون که همراهم بود.
در پناه آزادی.
پیش از ارسال نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.
برای درج نظرات خود در وبسایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.
نظرات شما پیش از نشر در وبسایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.
اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم میکند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.
برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آنها معذوریم.
از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکههای اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.
برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.
توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینکهای زیر اقدام نمایید.
با درج ایمیل آدرس خود میتوانید از تازهترین آثار منتشر شده در وبسایت جهان آرمانی با خبر شوید آدرس ایمیل شما نزد ما محفوظ خواهد بود
با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید نگاشتههای خود را در این بستر منتشر کنید، فرای انتشار پست میتوانید با ما همکاری داشته و همچنین آثار خود در زمینههای مختلف هنری را نشر و گسترش دهید
© تمام حقوق نزد مولف محفوظ است
Copyright 2021 by Idealisti World. All Rights Reserved
این صفحه دارای لینکهای بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.
در پیش روی شما چند گزینه به چشم میخورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان میدهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخشها دسترسی داشته باشید،
شما میتوانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینکهای مختلف دریافت کنید.
بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.
فرای این بخشها شما میتوانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرمها بشنوید و یا تماشا کنید.
بخش نظرات و گزارش خرابی لینکها از دیگر عناوین این بخش است که میتوانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال میتوانید در بهبود هر چه بهتر وبسایت در کنار ما باشید.
شما میتوانید آدرس لینکهای معیوب وبسایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسانتر عمومی وبسایت تلاش کنیم.
در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسشهای بیشتر میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید
تا ما با شناخت مشکل در برطرف کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.
در صورت تمایل میتوانید آدرس ایمیل خود را درج کنید
تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.
آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!
این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد
فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:
https://idealistic-world.com/poetry
در متن پیام میتوانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وبسایت به ما ارائه دهید.
با کمک شما میتوانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیحتر سایت گام برداریم.
با تشکر ازهمراهی شما
وبسایت رسمی جهان آرمانی
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود مستقیم فایلها از سرورهای وبسایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما میتوانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.
این آیکون در صفحهی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد.
شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما میتوانید به این متن دسترسی داشته باشید
در صورت مشاهدهی هر اشکال در وبسایت از قبیل ( خرابی لینکهای دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه میتوانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.
در این بخش میتوانید توضیح کوتاهی دربارهی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همهی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشتههای شما
کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است
تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد
گزینههای در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان میگذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشارهی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد
در این بخش میتوانید آدرس شبکههای اجتماعی، وبسایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرسها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد
در این بخش میتوانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین میتوانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در ویسایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید
نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود
نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد
در نظر داشته باشید که این نام در نگاشتههای شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است
آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راههای ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید
رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده میتوانید این رمز را تغییر دهید
پیش از ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید
با استفاده از منو روبرو میتوانید به بخشهای مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید
در حال حاضر این لینک در دسترس نیست
بزودی این فایلها بارگذاری و لینکها در دسترس قرار خواهد گرفت
در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید
شما با ثبت نام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در پیشبردن اهداف ما برای رسیدن به جهانی در آزادی و برابری مشارکت کنید
وبسایت جهان آرمانی بستری است برای انتشار آثار نیما شهسواری به صورت رایگان
بیشک برای دستیابی به این آثار دریافت مطالعه و … نیازی به ثبت نام در این سایت نیست
اما شما با ثبتنام در وبسایت جهان آرمانی میتوانید در این بستر نگاشتههای خود را منتشر کنید
این را در نظر داشته باشید که تالار گفتمان دیالوگ از کمی پیشتر طراحی و از خدمات ما محسوب میشود که بیشک برای درج مطالب شما بستر کاملتری را فراهم آورده است،
پر کردن بخشهایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.
در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است
بخش ارتباط، راههایی است که میتوانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است میتوانید در بخش توضیحات شبکهی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.
شما میتوانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمتهایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،
در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحلهی ابتدایی فرم پر کردهاید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.
پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعهی قوانین و شرایط وبسایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینکهای زیر اقدام کنید.
گزارش شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
پیام شما با موفقیت ارسال شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.
فرم شما با موفقیت ثبت شد
ایمیلی از سوی وبسایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد
در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.