Logo true - Copy

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

جهان آرمانی

وب‌سایت رسمی نیما شهسواری

پادکست به نام جان

ویژه برنامه : شناخت اسلام
قسمت چهاردهم : هنر در اسلام

به اشتراک‌گذاری لینک دانلود مستقیم پادکست به نام جان در شبکه‌های اجتماعی:

مشخصات پادکست

عنوان : پادکست به نام جان

ویژه برنامه : شناخت اسلام

قسمت چهاردهم : هنر در اسلام

برنامه‌ساز : نیما شهسواری

زمان : 36:44

با صدای : نیما شهسواری

توضیحات این قسمت از پادکست

شناخت اسلام
در این ویژه برنامه به مفاهیم اسلامی در تمامی ابعاد نزدیک خواهیم شد و در هر قسمت سعی شده تا یکی از مبانی اسلامی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم
باشد تا بیشتر پیرامون باوری که آن را به ارث برده بدانیم و اگر قرار بر باور است با آگاهی بدان معترف باشیم
در این ویژه برنامه سعی شده تا عناوین بیشمار باور اسلامی به چالش کشیده شود و حقایق مگو این دین بیان شود

قسمت چهاردهم از نگاه اسلام به هنر می‌گوید
باوری در برابر هنر، زیبایی و زندگی
اسلام از وحشت بت‌های کعبه بر آن شد تا دیگر تصویری در میان نباشد
نقاشی‌ها می‌سوزند، کتاب‌ها به دریا ریخته و سازها را می‌شکنند
هر چه بوی زیبایی داشت را آتش زدند تا تنها مرگ زشتی و جنون میانه‌دار باشد
اسلام هنر را ذبح کرد و شادمانی را به عزا، زندگی را به مرگ و آزادی را به اسارت بدل کرد

برنامه‌ی به نام جان قصد دارد تا درباب مباحث مهم باورها و دغدغه‌های دنیایمان به زبان ساده و بداهه سخن بگوید

پخش تصویری پادکست به نام جان

پخش پادکست از اسپاتیفای

پخش پادکست از یوتیوب

توجه

 

این بخش از متن پادکست توسط هوش مصنوعی استخراج شده است. ممکن است شامل اشتباهاتی باشد یا به طور کامل با محتوای اصلی مطابقت نداشته باشد. هدف از این کار، بهبود دسترسی مخاطبین به محتوای پادکست و فراهم کردن امکان مطالعه و مرور سریع‌تر مطالب است

 

چرا متن پادکست را منتشر می‌کنیم؟

 

ما تصمیم گرفته‌ایم متن پادکست‌های خود را منتشر کنیم تا دسترسی به محتوای آن‌ها برای همه مخاطبان آسان‌تر شود. این اقدام به ویژه برای افرادی که ترجیح می‌دهند مطالب را به صورت متنی مطالعه کنند یا نیاز به مرور سریع‌تر دارند، مفید خواهد بود

 

متن پادکست چگونه استخراج شده است؟

 

این متن توسط هوش مصنوعی Speechmatics استخراج شده است. Speechmatics یکی از پیشرفته‌ترین فناوری‌های تبدیل گفتار به متن است که با استفاده از الگوریتم‌های پیچیده و یادگیری عمیق، صدا را به متن تبدیل می‌کند. این ابزار قادر است با دقت بالا و در زمان واقعی، گفتار را به متن تبدیل کند و از بیش از ۵۰ زبان مختلف پشتیبانی می‌کند

متن پادکست

خب دوستان مطابق معمول وقتی میخوایم در باب یک مفهومی صحبت کنیم و نگاه اسلام رو به نوعی موشکافی بکنیم، در باب اون موضوع باید برگردیم و به قرآن نگاه بکنیم.

 اینکه قرآن در باب هنر چه نظری داشت؟

 خب مواجه میشیم با یک مفهومی به اسم هنر که در قرآن به چه شکلی در بابش تعریف شده.

 این که در وهله ی اول مطابق معمول و مطابق مفاهیم مهم بشری و مثبت بشری، باز هم صحبتی مشخص پیرامون هنر در قرآن باهاش مواجه نیستیم.

 این که قرار باشد به صورت مستقیم در باب هنر و یا بزرگداشت هنر و گرامی داشتن هنر صحبتی بشود، در قرآن هم پایه ی همان مفاهیمی که در باب کار صحبت کردیم در باب عشق صحبت کردیم.

 در باب هنر هم قرآن یک موضع مشخص مثبتی را نداشته اما به صورت غیر مستقیم به نوعی در باب هنر صحبت کرده.

 حالا که هر چه قدر جلوتر برویم بیشتر هم به این مفاهیم می رسیم و می فهمیم که اسلام چه نوع نگاهی داشته.

 یک تقابلی داشته.

 اسلام قاعدتا با هنر و مصادیق هنر و به نوعی این که بخواهد شمشیر را از رو روی هنر بنده به واسطه اون هنری که وجود داشته به واسطه اینکه این هنر به نوعی در اون اشکالی که در اون دوران وجود داشته گره خورده با یه سری اعتقادات بوده دیگه.

 یعنی شما مثلا به عنوان مثال هنرهای تجسمی، نقاشی یا مجسمه سازی رو در نظر بگیرید یه جوری در اون دوران و اون برهه از تاریخ گره خورده بوده.

 این مفهوم با مفهومی به اسم بت پرستی و شرک.

 چرا که خب میدونید دیگه این مجسمه سازی به نوعی از همون بت سازی های ابتدایی شکل میگیره و یه سنخیتی با هم داشته.

 نه اینکه قرار باشه هنر به نوعی هنرهای تجسمی و حالا هنر مجسمه سازی به واسطه مثلا این مشرک بودن و یا بت سازی ها شکل گرفته باشه ولی با هم گره خورده بودن این معانی و این تقابل رو قاعدتا به ذات قرآن با این هنرها داشته و یا این به نوعی نفی کردن هنری مثل موسیقی که باز هم به صورت مستقیم در قرآن درباره اش صحبتی نشده ولی در مجموع با هر نوع شادمانی و هر نوع مفهومی که ارتباطی با زیستن بشری داشته باشد، مخالفت را همواره در اسلام و قرآن میدیدیم و شاید نزدیک ترین هنری هم که بشود درباره اش صحبت کرد که حالا قرآن به نوعی دستی در آن داره و شاید صحبتی برای گفتن در بابش داشته باشه.

 هنر ادبی هست و شعر هست که خب خیلی ها این گفتار محمد رو تعبیر به شعر میکردند و حتی محمد رو شاعر هم خطاب میکردند و شاعر دیوانه هم خطاب میکردند.

 و حال این که باز هم با قرآنی رو به رو میشیم که باز هم در نفی این هنر هست.

 در بی ارزش قلمداد کردن این هنر هست و به نوعی نگاه اسلامی و نگاه قرآنی همواره نسبت به هنر پست شمردنش هست و بها ندادن بهش بهتر است در وهله اول مواجه می‌شویم.

 پس با یک نگاه اسلامی و قرآنی پیرامون هنر که همواره در نفی هنر است اما می‌توانیم در باب این مصادیق به صورت مجزا صحبت کنیم.

 پس ما یک چارچوب ابتدایی داریم که طبق معمول ما مواجه می‌شویم با قرآنی که به عنوان اصل و بنیان نظام فکری اسلامی هست و در باب یک موضوعی به اسم هنر به صورت صریح صحبت نکرده و هیچ‌گاه در گرامی‌داشت و بزرگداشت این مفهوم انسانی صحبتی به میان نگذاشته که خب ما می‌دانیم هنر چه جایگاهی در زندگی امروزی بشر دارد.

 از همان ابتدا هم داشته.

 چقدر این مفهوم زیستن انسان و این تفاوت زیستن انسان با هنر رقم خورد و چه جایگاه والایی دارد این که هنر تا چه اندازه می‌تواند فرهنگ را تغییر بده و تا چه اندازه می‌تواند گره گشا و نقش داشته باشد، در زندگی درست بشری مفاهیم را به انسان ها منتقل کند و چارچوب ها را مشخص کند.

 تا چه حد این هنر جنبه های اخلاقی داشته؟

 تا چه اندازه توانسته جنبه های اخلاقی انسانی را پیشرفت بدهد؟

 تا چه اندازه توانسته بیدارگر باشد؟

 تا چه اندازه توانسته فرهنگ زیست و نوع زیستن انسان ها را تغییر بدهد؟

 ما امروز می دانیم که بارزترین المانی که در تغییرات فرهنگی نقش داشته قاعدتا هنر بوده و بعد اسلامی را داریم که طبق معمول با مفاهیم درست بشری همواره در تناقض بوده و در تضاد بوده و وقتی هم به مفهومی به اسم هنر می رسد باز هم از کنارش به سادگی می گذرد و یا در برابرش ایستادگی می کند.

 حالا مصادیق مختلف هنری را اگر بخواهیم درباره اش صحبت بکنیم یکی از این مصادیق هنرهای تجسمی است.

 یعنی با نقاشی و مجسمه سازی روبرو می شویم که به نوعی اسلام شمشیرش را از رو بر این ها بسته و با این هنر یک مخالفت ذاتی داره چرا که حالا دربارش صحبت هم کردم ولی بیشتر و بیشتر هم میشه درباره اش صحبت کرد.

 این که هنرهای تجسمی به نوعی گره خورده هستند با تصویرگری.

 این که شما در نقاشی با تصویرگری روبه رو هستید.

 این که حالا قرار است که تصویر اشیا را بکشید، تصویر طبیعت را بکشید، تصویر جانداران را بکشید و یا حالا پیش تر بروید و جلوتر بروید و تخیل کنید و این تصاویر را نقش بدهید و یا در مجسمه سازی که قرار است از همین اشیا و جانداران و یا تخیل خودتان یک جسمی را خلق کنید و این ها به واسطه این که به نوعی گره خورده با حالا بت پرستی و مصادیق مشرکانه بوده، قاعدتا یک تضاد ذاتی هم در برابر اسلام داشته.

 شما مواجه می شوید با این که این هنرها در بین جوامع اسلامی از همان ابتدا و از همان زیست محمد و سیرت نبوی اش درویش مورد مخالفت نگاه های اسلامی بوده.

 چرا که خوب شما با مجسمه گری روبه رو میشدید که تمامی این بت هایی که در آن دوران ساخته میشد و این نمادی بود برای وصال به خدا.

 نزدیکی با خدا یک نمادی برای نزدیکی با خدا بود.

 اینها همه و همه از این هنر تجسمی استفاده کرده بود و حالا اسلام در برابر اینها ایستادگی داشته و دارد.

 صحبت از وحدانیت و یگانگی خدا میکند که اینها را مصادیقی در باب مشرک بودن بدون اینکه برای خدا شریکی قائل شدند در ابتدای امر که حالا اینکه تا چه اندازه میتوانیم در باب این موضوع صحبت بکنیم و در باب منافات این نگاه مشرکانه در برابر وحدانیت میشود ساعتها صحبت کرد و یا اینکه نگاه این بت پرستان تا چه اندازه به آن مفهومی که اینها همواره به آن استدلال کردند نزدیک بوده؟

 یعنی شما مواجه میشوید با.

 ابراهیم بت شکنی که داستانش توی قرآن هم اشاره شده و در تورات هم وجود داره و این پیامبر، پیامبر یهودی هست و به نوعی پدر این ادیان هم به حساب میاد و ما ادیان رو به نام ادیان ابراهیمی میشناسیم.

 اون داستان بت شکستن.

 مواجه میشید با یک مفهومی که به عنوان مثال این ها تصویری که میدن و مدام هم در حال تکرارش هستند و یک نگاه یک سویه ای دارن و مدام در ترور.

 این باورها اینگونه است که اونها تصویری که میدن این هست که انسان هایی وجود داشتند که این بت ها رو می پرستند.

 در صورتی که این تناقض کامل داره با مفهوم اصلی ای که وجود داره که اینها یک نماد و نشانه ای رو به عنوان پرستش قرار میدادند و هیچکدوم از این ها باورمند نبودند که این بتی که به دست خودشون ساخته شده بود قدرت ماورایی داشت.

 یه جور نماد اون خدای قدرتمندی که حالا بهش باور داشتند بر زمین بوده.

 مثل اون مجسمه هایی که مثلا در دوران یونان باستان هم از خدایگان ساخته شده و یا در بین دیگر اقوام هم ساخته شد و این ها نمادی بود و این ها مدام در پی این مفهوم و القای این مفهوم بودند که اینها این بتهای ساخته شده به دست خودشان را می پرستند.

 این تا چه اندازه تضاد دارد؟

 هم باز موضوع بحث ما نیست.

 موضوع بحث اصلی ما در باب هنر است و اینکه تا چه اندازه این هنر درگیر شده با این مسائل اعتقادی و باوری و تا چه اندازه اسلام و این نگاه اسلامی این هنر ها را در برابر خودش می دیده یعنی هنرهای تجسمی.

 حالا نقاشی و مجسمه سازی نماد اصلی ای بوده برای این بت پرستی و این شرک.

 و خب قاعدتا اسلام هم تا دندان مسلح در برابر این اعتقادات ایستادگی می کرده برای از بین بردنش و اصولا این ریشه های ضدیت اسلام با هنر از همین جا هم شکل می گیرد و شما می بینید که یک دین و یک باور و اعتقاد دارید که در برابر هنر است.

 مثلا اگر بیایید این مصداق را در برابر مسیحیت بزارید.

 خب مسیحیت خیلی هم‌پوشانی داشته با این هنرهای تجسمی.

 یعنی شما یک بخش عمده‌ای از تاریخ مسیحیت را گره خورده با این هنرهای تجسمی می‌بینید.

 حالا نقاشی هایی که روی دیوارها و یا سقف مثلا کلیساها انجام می‌شده، تصویرگری ها و مجسمه سازی هایی که در قبال مسیح و یا مریم مقدس انجام می‌دادند.

 اینها به نوعی باز بودن تفکرشان نسبت به هنر بوده و بعد می‌بینید که چه شکوفایی هم در بین این اقوام اروپایی داشته.

 این هنرها و در بین اقوام.

 مسلمان این خطه ای که ما در آن زندگی می‌کنیم، حالا خاورمیانه و یا کشورهای اسلامی دیگر می‌بینید که تا چه اندازه این هنر ایستا بوده و نتوانسته هیچ جایگاهی داشته باشد چرا که اصولا همواره حرام اعلام شده و غیرقانونی اعلام شده و این هنر یک نوع هنر زیرزمینی بوده، یک هنری بوده که از همان ابتدا هم هنری نبوده که بتواند از آن استفاده کند یا به نوعی هنرمندان به صورت حرفه ای بتوانند در آن کار کنند و منبع درآمدی داشته باشند و یا آزادانه در آن گام بردارند.

 این مخالفت اینگونه آغاز می شود و ما می بینیم که تا چه اندازه اسلام در برابر این هنرها ایستادگی می کند.

 تا جایی می رسد که شما هیچ نقاشی نمی بینید و می بینید که حتی این صورتگری برای ائمه و پیامبر اسلام هم حرام است.

 در صورتی که یک تقابلی دارد با دیگر ادیان و باورها، به خصوص مثلا با مسیحیت.

 مسیحیتی که مدام در پی تصویر سازی و تصویرگری از مسیح است.

 شما تصاویر بیشماری می بینید از نقاشان بزرگی که در تاریخ حتی در دوران رنسانس هم می بینید که اشخاصی هستند که حالا می آیند و نقاشی هایی از صورت و سیمای مسیح و یا مریم مقدس می دهند.

 اما در اسلام مواجه می شوید با این مقدس گرایی ابلهانه و احمقانه ای که حالا حتی اجازه نمی دهد که صورت این آدم ها تصویر بشه و این تقدس گرایی تا جایی پیش میره که تصویرگری اینها هم منافات داره که حالا امروز دیگه این شکل لجام گسیخته رو میبینی که تا چه اندازه در برابر هنر ایستادگی می کنند.

 تا چه اندازه فتواهای قتل میدن، در برابر هنر ایستادگی میکنن و در نهایت هم به این ناهنجاری و این آشوب می رسیم.

 در زمینه هنری و تقابل مسلمانان به نوعی با هنر.

 پس ما داریم در باب اون هنر تجسمی صحبت میکنیم که از یک سو به واسطه مجسمه سازی که حالا تصویرگر بت ها بوده مخالفت و مغایرت با اسلام داشته، اسلام در برابرش ایستادگی کرده، هنر رو غیرقانونی اعلام کرده، هنر رو حرام دانسته و باعث این در خود ماندن هنر شده.

 از اون طرف دیگه هم نقاشی رو داشتیم که حتی اجازه ی تصویرگری پیامبرش را نداده و حتی امروز هم نمی دهد.

 حتی امروز مثلا می رسیم به جمهوری اسلامی که میاد یه فیلمی میسازه، یه سریالی میسازه مثلا در باب زندگی مختار و کارهایی که مختار کرده حتی برای تصویر کردن یکی از فرزندان علی هم که حالا آن حضرت عباسی است که به او معتقد هستند هم می بینید که دچار چه اشکال می شوند که حتی حاضر نیستند یک تصویر کوچک از او هم بدهند.

 یعنی شما اینها را می بینید که اینها تا چه اندازه باعث شده اند که این هنر ها در خود بماند و نتواند پیشرفتی بکند و شما مواجه می شوید با جوامع اسلامی که در زمینه های هنری به شدت پسرفت کرده و نتوانسته هیچ راهی را پیش برود و هیچ پیشرفتی را در خودش ببیند.

 کار از این هم فراتر می رود.

 شما مواجه می شوید با رفتارهای غیر طبیعی و به نوعی وحشیانه ای که اتفاق می افتد و آن اتفاق وحشتناکی که مثلا طالبان رقم زد.

 آن مجسمه چندهزار سال های بودا رو از بین برد، منفجر کرد و این هنری که سالیان سال در آن سرزمین وجود داشت از اتفاقات ریز و درشت تاریخی گذشت.

 از حوادث طبیعی گذر کرد، از یورش بیشماران گذر کرد، از یورش دیوانگان بیشماری که به آن سرزمین ها حمله کردند، همه را از بین بردند.

 اما آن هنر پا برجا بود را هم دیدید که به راحتی توسط این مسلمان های رادیکال از بین رفت و این مغایرت و در برابر هنر بودن خودشان را دوباره و دوباره به جهانیان ثابت کرد.

 اینکه تا چه اندازه در برابر این شکوفایی انسانی که قاعدتا بزرگترین.

 شاید بشود گفت بزرگترین دستاورد بشری همین هنر است.

 یعنی شما با یک چیزی مواجه می‌شوید که یک چیزی فراتر از جهان پیرامون ما هست.

 ما در تمامی زمینه ها سعی در تقلید جهان هستی داریم.

 حتی در هنر هم در خیلی از شاخه هایش همین شکل است.

 یعنی حتی همین هنرهای تجسمی و مجسمه سازی و تصویرگری هم گاهی اوقات شما مواجه می شوید با اینکه قرار است که تقلید طبیعت را بکند، قرار است که یک مقلد خوبی نسبت به طبیعت باشد.

 هر چند که در آتی ما مواجه می شویم با این تخیل که حالا قرار است موضوعات دیگری را خلق کند.

 یعنی نقاشی هایی که حالا فرای آن کپی کردن و تقلید از طبیعت موضوعاتی که خالقین دارد را هم در بر می گیرد.

 اما با یک سری از هنرهای دیگر رو به رو می شویم.

 مثل مثلا موسیقی که خب اصلا قاعده و مبنای دیگری دارد.

 یعنی ما یک پله از طبیعت جلوتریم.

 تنها موضوعی است که حالا ما دنباله روی طبیعت نیستیم.

 یعنی ما موسیقی در طبیعت به آن صورت نمی بینید.

 حالا به جز صدای خوش و زیبای پرندگان و صداهایی که در طبیعت وجود دارد.

 اما حالا انسان به یک درجه ای می رسد که می تواند یک ادواتی را تولید کند که یک چیزی فراتر از چیزی که در جهان وجود دارد را رو تولید کنه.

 این نبوغ بشری دیگه اون چیزیه که ما میتونیم بهش اتکا بکنیم و به این باور داشته باشیم که ما یک گام از جهان جلوتر رفتیم و یک گام پیش‌تر از جهان گام برداشتیم و به نوعی از این تقلید پرتکرار جهان هستیم و جلوتر رفتیم.

 یعنی شما مقایسه کنید مثلا با علم بشری.

 علم بشری در نهایت در خیلی از جاها سعی می‌کند که یک تقلیدی داشته باشد.

 مثلا کامپیوتر را در نظر بگیرید.

 کامپیوتر را با ذهن انسان در نظر بگیرید.

 خب این کامپیوتر قرار است که یک مقلدی در باب ذهن انسان باشد.

 پیشرفته‌ترین این کامپیوترها هم قابل قیاس نیستند با ذهن بشری و باز هم ما یک نوع مقلد دست و پا بسته در برابر طبیعت هستیم.

 اما وقتی به مقوله ای مثل مثلا موسیقی می‌رسید، می‌بینید که نه انسان قرار است که چیزی فراتر از جهان هستی ارائه بده، از طبیعت پیش‌تر برود و بزرگ‌تر و زیباتر این رو این به نوعی نبوغ خودش رو به عرصه ظهور بذاره.

 قرار هست که چیزی فراتر رو بیافرینه و به معنای واقعی کلمه خالق اثری باشه.

 و بعد مواجه میشید با این نگاه رادیکال و ایستا.

 اسلامی که قرار هست در برابر هر نوع پیشرفت و نبوغ بشری بایستد.

 فرای اون مخالفتی که در باب هنرهای تجسمی و نقاشی و مجسمه سازی دربارش صحبت کردیم و دلایلش رو برشمردیم.

 حالا وقتی به موسیقی می رسیم باز مواجه میشیم با این نگاه ایستای اسلامی.

 اینکه تا چه اندازه در برابر موسیقی هم جبهه میگیره.

 از همون ابتدای کار موسیقی وجود داشته است.

 همون خنیاگران که در دوران گذشته وجود داشتند و تا چه اندازه در برابر این نگاه، این شادمانی، این نوع از زیستن، این نوع متفاوت از زیستن این خلق ایستادگی میکنه.

 و امروز هم مواجه میشیم با این نگاه غضب آلودی که نسبت به این اتفاق مهم بشری دارد، از همان ابتدا در برابر این هنر ایستادگی می کنند اما انسان و انسانیت در پی این است که مدام این را پرورش بدهد.

 بزرگترین دلیلی که ما در جهان به خودمان می توانیم به نوعی ببالیم این ایستا نبودن ما هست.

 این پویا بودن ما هست.

 من بار دیگه ای هم در باب این موضوع صحبت کردم و فرای آن اینجا هم دارم درباره اش صحبت می کنم.

 اینکه شاید تفاوت بزرگ انسان ها با دیگر جانداران فرای عقل و منطق و حالا سخنوری فرای آن، قاعدتا این انتقال تجربیات است و فراتر از آن.

 این پویا بودن و به پیش رفتن است که ریشه هایی از عقل و خرد و منطق و قوه تعقل و تکلم ما دارد و در کنار این قاعدتا به واسطه این انتقال تجربیات است که ما رو به این پویایی میرسونه که ما ایستا نباشیم و روز به روز پیشرفت کنیم و نمیشه در برابر این پیشرفت و پویایی انسان ها ایستادگی کرد.

 هر اعتقادی هم که وجود داشته باشه شما مواجه میشید با اسلامی که حالا به واسطه این پویایی سعی میکنه هی مثلا در باب همین ایران خودمون که نگاه بکنیم با پیشرفتی که در این موسیقی انجام میشه به یک پله عقب تر برگرده.

 مثلا روزگارانی در برابر کلیت این موسیقی ایستادگی کرد.

 حالا چه در جمهوری اسلامی، چه پیش تر از اون چه در همون صدر اسلام.

 شما مواجه شدید با یک نگاه دگم و رادیکالی که در برابر کلیت موسیقی و هنر ایستادگی میکنه.

 برای از بین بردن هنر و مهارت از زندگی و زیستن روز به روز دورتر و دورتر میکنه.

 اما وقتی این جامعه بشری مدام در حال پویایی و تکاپو هست و پیشرفت میکنه حالا مواجه میشیم با اینکه اون پله گذشته رو قبول میکنه.

 در جمهوری اسلامی مثلا بعد از گذشت سالیان، حالا مثلا موسیقی سنتی ایران رو قبول میکنه بعد میگذره.

 حالا موسیقی ایران در حال پیشرفت هست.

 حتی پیش تر از اینکه جمهوری اسلامی وجود داشته باشه ما به مرحله ی مثلا موسیقی پاپ میرسیم.

 حالا سالیان سال طول میکشه و موسیقی ایران در حال پیشرفت هست.

 تا حالا این موسیقی پاپ رو قبول کرد؟

 دوباره موسیقی در حال پیشرفت است.

 حالا باید سعی کنه تا اون پله بعدی رو خودش رو به اون برسونه و با اون کنار بیاد و مدام داره این ایستا بودن و در خود ماندن رو به عرصه ظهور میاره که این در برابر هنر هست.

 جایی هم اگر به هنری به نوعی بها هم نمیده حتی فقط به عنوان اینکه قبول میکنه حضور داشته باشه و وجود داشته باشه به واسطه فشار های اجتماعی هست که داره بهش میاد و این داره به ما بیانگر این هست که تا چه اندازه اسلام و این ریشه های اعتقادی اسلامی در برابر پیشرفت، پویایی هنر و زیستن انسانی است و ما مواجه میشیم با این درگیری بزرگی که همواره اسلام با هنر داشته به ویژه هنر موسیقی، هنر موسیقی که قاعدتا هنری است پیشرو، هنری که حتی فراتر از جهان هستی به پیش می‌رود، فراتر از طبیعت به پیش می‌رود و یک هنر قابل احترامی است.

 بعد شما این درگیری های اسلامی را می بینید که در نهایت با قبول کردن فشارهای اجتماعی حاضر می‌شود بخشی از این هنر را فقط و فقط قبول کند.

 قرار نیست که آن را پویاتر و یا در پیشرفتش راهی بردار گامی بردارد.

 قرار است که در نهایت به واسطه فشارهایی که می آید آن را فقط و فقط قبول کند.

 اما حالا فارغ از این موضوعات هنری که ما درباره اش صحبت کردیم، باید در باب یک موضوع دیگر هم صحبت کنیم اینکه ما در جوامع اسلامی مواجه می‌شویم با یک بخشی از هنر.

 یعنی ما هنر را اگر شاخه شاخه بدانیم، شاخه های مختلفی برای هنر قلمداد کنیم همان گونه که وجود دارد مثل هنرهای تجسمی، مثل موسیقی و دیگر عناوین هنری ما فقط با یک بخشی از هنر مواجه می‌شویم که در این جوامع اسلامی به نوعی حالا بهش بها داده شده، حتی بها داده نشده، فقط و فقط قبول شده که وجود داشته باشد.

 آن هم قاعدتا شعر هست.

 شما مواجه می‌شوید با شعری که حالا اجازه زیستن دارد.

 شما با یک جامعه‌ای مثل جامعه ایرانی روبه‌رو می‌شوید که در طول تاریخ خودش تنها هنری که زنده داشته در کنار خودش و.

 وجود داشته، همین هنر شعر بوده.

 چرا که گفتم یکی اینکه خب قرآن به نوعی یک زبان شعر آلوده ای دارد.

 به نوعی یک زبانی دارد که شاید تا حدی آلوده به شعر هست آن هم نه به عنوان یک سبکی از شعر، نه به عنوان یک بخشی از شعر.

 جاهایی از قرآن را شما مواجه می‌شوید که حالت موزون دارد، قافیه دارد، ردیفی دارد و یا بخشی از خودش را متشکل از شعر می‌داند.

 هرچند که گفتم اینکه قرآن در همون بین هم سعی می کنه که شعر را تضعیف بکنه و سعی میکنه که این ارزش رو بی ارزش قلمداد بکنه، سعی میکنه که در برابر این ارزش انسانی، این سبک از زیست انسانی موعظه بگیره و نشون بده که این موضوع بی ارزشی هست.

 هنر همین امروز هم مواجه میشه با کسانی که این اعتقادات رو دارن به صراحت اعلام میکنن که هنر بی ارزش و بی حد هست اما به واسطه این که بالاخره این وجودیت رو قبول کرده تنها راهی است که این مسلمون ها بتونند هنر خودشون رو ابراز کنند و هنرمندانی وجود داشته باشن که بتونن از طریق شعر اون ابراز عقیده خودشون رو بکنن، اون راه خودشون رو روشن بکنن، اون فرهنگ رو تغییر بدن.

 در باب هنر هم صحبت کرده بودیم در باب خود مفهوم هنر که میتونیم به اون قسمت هم مراجعه کنیم.

 حالا ما در جوامع اسلامی مثلا به ویژه ایران خودمون مواجه میشیم با هنرمندانی که تنها راهشون شعر هست و اون در این شعر سعی می‌کنند که کارهایی انجام دهند، عواطف خودشان را مطرح کنند، اعتقادات خودشان را در میان بگذارند و تنها هنر زنده در جوامع اسلامی هم قاعدتا همین شعر است.

 شعری که فقط و فقط قبول شده.

 حالا شما در نظر بگیرید که به واسطه این نگاه دگم و رادیکالی که اسلام همواره داشته، چقدر جامعه بشری عقب تر مانده از آن چیزی که می توانست باشد.

 تا چه اندازه این جوامع اسلامی فقط و فقط زیست خودشان را در موضوعات هنری فقط و فقط در همین شعر دیدند و خلاصه کرد که اگر یک همچین تنگناهایی وجود نداشت تا چه اندازه می توانستند در عناوین دیگر هنری پیشرفت کنند و ما امروز شاهد چه جوامع پویا تری بودیم که فرهنگ متفاوت تری داشتیم.

 فقط این شعر بوده که توانسته ما را تا حدی در این هنر نگه دارد و زندگی ما را متفاوت تر از پیش تر بکند و فرهنگ ما را تا حدی تغییر بده.

 اما این تنها راه هنرمندان هم دچار چاله های بسیار بوده.

 اسلامی وجود داشته که تا دندان مسلح در برابر این هنر صف آرایی می کرده، تمامی هنرها را از بین برده بوده، در برابر تمامی هنرها ایستادگی کرده، همه را قلع و قمع کرده، از میان برده، همانگونه که امروز هم همین کار را انجام می دهد و یک هنر دست و پا شکسته ای که فقط و فقط به واسطه وجودیت قرآن و سبک و سیاقی که قرآن داشته اجازه فقط و فقط نفس کشیدن داشته ولی یک دیو چند سر به نام اسلام در برابرش بوده که حالا قرار بوده که این رو قلع و قمع بکنه.

 قرار بوده که با سانسور بی حد و حصر خودش این را در اختیار خودش و در حصار خودش بگیرد.

 یعنی شما اسارت این هنر شعر را در بین جوامع اسلامی می بینید که تا چه اندازه ای سعی در خفقان این هنر هم داشتند؟

 این هنر را به خدمت خودشان گرفتند تا یک هنر سفارشی و احمقانه را تولید کنند.

 همانگونه که امروز هم دارند این کار را انجام می دهند و این سخیف بودن این نظر رو هم به کرات دارن میبینن.

 هنری که قرار باشه در خدمت این نظام های فکری آلوده قرار بگیره تا چه اندازه سخیف و بی ارزش هست؟

 تا چه اندازه این در خدمت گرفتن هنر جواب برعکس میده و هیچ نوع برآیندی نه از نظر هنری داره نه از نظر اینکه قرار باشه مردم نسبت به آن واکنشی نشون بدند و نه از نظر تاثیر گذاری داره.

 یعنی هیچ کدوم از این عواملی که قرار بوده هنر رو به پیش ببره رو در خودش نمیبینه.

 نه در هنر قادر هست که کاری بکنه نه مثلا حتی با نگاه امروزی وقتی به نام کالا هنر هم مواجه میشیم نمیتونه حتی تو کالا هنر هم کاری بکنه.

 شما امروز سینمای ایران رو در نظر بگیرید که به عنوان یک هنری که ما میشناسیم در خدمت جمهوری اسلامی قرار گرفته.

 حالا فیلم هایی تولید میکنه که از نظر کالا هنر و اون هنر اقتصادی و اون صنعت سینما میتونه کاری انجام بده، پولی رو بازگرداند یا پولی رو اضافه بکنه و تبدیل به یک کالا هنر بشه.

 نه قرار هست که در دل اون هنر کاری رو به پیش ببره و هنر رو پویاتر کن.

 زمینه های هنری رو گسترش بده، در دل هنر حرفی برای گفتن داشته باشد.

 چرا که آن اشخاصی که خودشان را به نوعی فروختند به این نظام فکری و در اختیار آنها دارند کاری می کنند، در چهارچوب های آنها کاری انجام می دهند و باز هم نمی توانند حتی به آن مفهوم هنر هم نزدیک بشوند و نه اینکه قادر به این هست که اقبال عمومی بهش بشود و یا اینکه بتواند تاثیری بگذارد و یک تغییری را به وجود بیاورد.

 چرا که این خاستگاه هنر قرار است که همواره به واسطه ی دغدغه های آن هنرمند شکل بگیرد و به واسطه ی اعتقادات آن هنرمند شکل بگیرد و قرار است که فرهنگی را تغییر بدهد و نه اینکه در اختیار یک نظام فکری باشد و با سفارشی که به او می شود کاری را تولید کند.

 اثر سفارشی تا چه اندازه می تواند بی ارزش و بی معنا باشد و شما مواجه هستید با یک هنری که در حصر و اسارت اسلام قرار دارد یا قرار است که در خدمت اسلام اوامر و موضوعات اسلامی را به پیش ببرد، در همان عبث بودن خودش بی ارزش و بی محتوا بماند و درجا بزند، مدام در حال درجا زدن باشد و یا قرار است اگر مستقلانه به واسطه دغدغه های هنرمند شکل بگیرد، یک تیغ بزرگ و محکمی از سانسور در برابرش باشد برای از بین بردنش.

 حالا اگر قدرتی داشته باشند مثل امروز تیغ سانسور را رویش می کشند تا هیچ چیزی از آن هنر باقی نماند.

 مواجه می شویم با این که مثلا کسی اگر قرار باشد شعری بگوید باید برود و تحت تسلط مشتی بی هنر که هیچ درک درستی هم نسبت به هنر ندارند.

 دغدغه ای ندارند. موضوعی ندارند.

 حرفی برای قابل عرضه ندارند.

 تحت پوشش آن ها قرار بگیرد و آن ها با تیغ سانسور همه چیز را از بین ببرند.

 و یا اینکه اگر هنرمندی وجود داشته باشد که مستقلانه به واسطه دغدغه های خودش یک اثری را خلق کند، مواجه می شود با زندان، حصر و حتی مرگ و موضوعاتی از این دست محکوم به ارتداد می شود و یا زیستن خودش را از دست می دهد و شما مواجه می شوید با این غول چند سر اسلامی که در برابر هنر ایستادگی می کند و در پی نابودی هنر است.

 شما امروز این آشفتگی را در وضعیت هنری در سرتاسر جوامع اسلامی می توانید ببینید.

 از یک سو هنرمندانی هستند که سعی می کنند دغدغه های خودشان را مطرح کنند و هدفمند باشند، هنری که در وجودشان هست را ارائه دهند و در برابرشان یک تیغ سانسور وجود دارد که همه چیز را از بین می برد و یا اگر از این تیغ سانسور رهایی پیدا بکنند و بخواهند به صورت مستقلانه آن اثر را منتشر کنند، شما مواجه می شوید با احکام ریز و درشتی که به این ها داده می شود.

 حالا چه این که در همان دوران زیستشان این ها را به زندان بیندازند، چه این که این ها را به نوعی از بین ببرند و بکشند و تبعید بکنند و یا این که اگر از دوران زیستن شان هم گذشته باشد، آثارشان را مخدوش و از بین ببرند.

 مواجه شدیم با این نگاه های دگم مریض اسلامی.

 در کشور خودمون هم این اتفاقات به کرات افتاد و شما نگاه بکنید به تاریخی که از این هنر ایرانی وجود داشته چگونه مورد خطاب و خشم این مسلمون ها قرار گرفتند و مسلمان ها چگونه نشون دادند که در برابر هر نوع پویایی و پیشرفت فرهنگی، زندگی، زیستن، عشق، علاقه، کار، اقتصاد، هر چیزی که قرار باشه درش پویایی وجود داشته باشه تا چه اندازه در برابرش ایستادگی می کنند و تا دندان مسلح در پی نابودیش هستند.

 هنر هم از این قاعده مستثنی نیست.

 وضعیت فعلی که در زمینه های هنری در ایران و در دیگر کشور های اسلامی وجود داره بیانگر این موضوع هست که تا چه اندازه این هنرمندان در زیر تیغ سانسور و اصولا فرای سانسور در تیغه مرگ و در برابر زیستن شون ایستادگی شده.

 هنر مقوله ای ست که قاعدتا اسلام در برابرش موضع دارد چرا که هنر قرار است که بیدارگر باشد.

 ما در باب مسئله هنر هم صحبت کردیم.

 در این ویژه برنامه جدای از اینکه گفتیم هنر قرار است که سه قسم داشته باشد، یک بخشی آن هنر کالا است.

 هنر کالایی که ما می‌شناسیم که هنر را تبدیل به صنعت می‌کند برای اینکه بتوانند از آن درآمد داشته باشند.

 یک بخشی از هنر هنری است که در خدمت هنر است و یک بخشی از هنر.

 اینکه هنر بینا است هنری است که قرار است تاثیرگذار باشد.

 هنری که قرار است از دردها و دغدغه ها بگوید، راه درمان بگوید، درد را بیان کند و اصولا هنر بینایی باشد که به نوعی چشم اجتماع باشد نسبت به موضوعاتی که اتفاق می‌افتد و شما مواجه می‌شوید با این جوامع اسلامی که هر نوع از این هنرها را از بین بردند، آن هنر کالا را تبدیل به یک هنر سفارشی در اختیار خودشان کردند که هیچ ارزش و اعتباری نه از زمینه های هنری دارد، نه در زمینه اقبال عمومی دارد، نه قدرت حتی تبدیل شدن به یک هنر صنعتی را دارد.

 از آن طرف در زمینه خود هنر هم می بینید که اگر هم اتفاقی می افتد به واسطه رفتارهای زیرزمینی است که این هنرمندان از خودشون بروز میدن.

 به واسطه دور شدن از اون ارزشهایی است که مدام به اونها خورانده میشه و اگر در این تنگنا بتونند زنده بمونن و زندگی خودشون رو پیش ببرند و اثری خلق کنند به واسطه خلاقیت خودشون هست و یک سیستمی در برابر اونها از یک سیستم فکری ای که در پی نابودی اونها هست و اگر هنرمند بنایی باشه که در نهایت این سخنوری و این مبارزه اون در نهایت به مرگ و قتل و تبعید و زندان و این مسائل ختم میشه و هنر به نوعی در برابر این باور پوسیده هست.

 چرا که هنر اصولا مبنای فکریش بر پایه پویایی است و در برابر این ایستا بودن قاعدتا ایستادگی خواهد کرد و به نوعی هم اسلام هنر رو دشمن خودش میدونه و قاعدتا هنر هم اسلام رو دشمن خودش.

 باید از همون ابتدا هم ریشه هایی در برابر هم داشتند و همواره با هم در تکاپو بودند.

 وقتی به مسئله هنر در اسلام نگاه می کنیم تنها و تنها ما را به این می رساند که اینها یک تقابل دو معنی در برابر هم هستند و هیچگاه نمی توانند این دو به هم نزدیک شوند.

 هر گاه هم که نزدیک شدند به نوعی سوءاستفاده اسلامیها از این هنر بوده، به نوعی در بند گرفتن این هنر بوده، به نوعی استثمار این هنر بوده.

 قلع و قمع کردن و سلاخی کردن این هنر بود.

 در تمامی انواع هنر هم وقتی بهش نزدیک بشیم می تونیم این رو ببینیم.

 موضوع قابل عرض دیگه هم این هست که شما به واسطه نگاه دگمی که در جوامع اسلامی و در اعتقاد اسلامی شکل گرفته می بینید که این هنر در بین جوامع اسلامی کمرنگ و کمرنگ تر بوده.

 اگر نوابغی وجود داشتند، اگر کارهایی هم انجام دادن به واسطه اون شکل، ساختار و نوع تفکر خودشون بوده که این اتفاقات افتاده.

 خب ما میدونیم که در تمامی بسترهایی که انسان قرار باشه پیشرفت بکنه باید یک نوع بستری براشون ساخته بشه.

 یعنی شما در زمینه های مختلف می بینید که هنر در برخی از نقاط جهان پیشرفت های بزرگی کرده.

 به واسطه اون موجی بوده که راه افتاده به واسطه اون شرایطی بوده که به اونها کمک شده حالا چه از نظر حکومت، چه از نظر شرایطی که براشون به وجود آوردند، چه از نظر مردم که در کنارشون بودن و اصولا نیاز به یک بستری هست برای اینکه بتونه این هنرها شکوفا بشه و شما مواجه میشید با جوامع اسلامی و با تفکر اسلامی که در برابر این باورها هست.

 در برابر این مفهوم هنر هست و با قلع و قم کردن اون چیزی عملا به اسم هنر هم باقی نگذاشته.

 در باب هنر و نگاه اسلام نسبت به هنر بسیار میشه صحبت کرد اما تا اینجای برنامه به نظرم کافی هست و ما سعی میکنیم که در این برنامه به نام جان و در این ویژه برنامه شناخت اسلام در باب موضوعات مهمی که پیرامون اسلام وجود دارد به زبان ساده، رک و بداهه صحبت کنیم.

 اگر دوست داشتید این برنامه را با دیگران به اشتراک بگذارید و مهم‌تر از آن اگر دوست داشتید که این صدا شنیده شود و به نوعی در این راه همراه من باشید، این صدا را با دیگران به اشتراک بگذارید و سعی کنید این صدا را نشر دهید.

 وقتی هم من صحبت از صدا می‌کنم منظورم فقط برنامه به نام جان نیست.

 من پیش تر از برنامه ای به نام جان از پانزده سالگی آرا و عقاید را تحت عناوین کتاب‌هایی به رشته تحریر درآورده و کتاب هایی در قالب شعر، داستان، داستان های کوتاه، مقالات و آثار تحقیقی که همه این ها به صورت رایگان در وبسایت جهان آرمانی و شبکه های اجتماعی رسمی خودم در اختیار شما دوستان هست.

 می‌توانید با مراجعه به وب سایت جهان آرمانی این آثار را دریافت و مطالعه کنید و در کنار آن اگر دوست داشتید این صدا شنیده شود و این طریقت و راه تغییر شکل بگیرد.

 این صدا را با دیگران به اشتراک بگذارید.

 ممنون که همراه من بودید.

 من نیما شهسواری و این برنامه به نام جان در پناه آزادی.

 

آثار صوتی نیما شهسواری، پادکست و کتاب صوتی در شبکه‌های اجتماعی

از طرق زیر می‌توانید فرای وب‌سایت جهان آرمانی در شبکه‌های اجتماعی به آثار صوتی نیما شهسواری اعم از کتاب صوتی، شعر صوتی و پادکست دسترسی داشته باشید

برخی از کتاب‌های نیما شهسواری

دانلود رایگان کتاب، آثار نیما شهسواری، برای دسترسی به کتاب بیشتر صفحه را دنبال کنید...

توضیحات پیرامون درج نظرات

پیش از ارسال نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی این توضیحات را مطالعه کنید.

برای درج نظرات خود در وب‌سایت رسمی جهان آرمانی باید قانون آزادی را در نظر داشته و از نشر اکاذیب، توهین تمسخر، تحقیر دیگران، افترا و دیگر مواردی از این دست جدا اجتناب کنید.

نظرات شما پیش از نشر در وب‌سایت جهان آرمانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت نداشتن مغایرت با قانون آزادی منتشر خواهد شد.

اطلاعات شما از قبیل آدرس ایمیل برای عموم نمایش داده نخواهد شد و درج این اطلاعات تنها بستری را فراهم می‌کند تا ما بتوانیم با شما در ارتباط باشیم.

برای درج نظرات خود دقت داشته باشید تا متون با حروف فارسی نگاشته شود زیرا در غیر این صورت از نشر آن‌ها معذوریم.

از تبلیغات و انتشار لینک، نام کاربری در شبکه‌های اجتماعی و دیگر عناوین خودداری کنید.

برای نظر خود عنوان مناسبی برگزینید تا دیگران بتوانند در این راستا شما را همراهی و نظرات خود را با توجه به موضوع مورد بحث شما بیان کنند.

توصیه ما به شما پیش از ارسال نظر خود مطالعه قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای مطالعه از لینک‌های زیر اقدام نمایید.

بخش نظرات

می‌توانید نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق فرم زبر با ما و دیگران در میان بگذارید.
0 0 آرا
امتیازدهی
اشتراک
اطلاع از
guest
نام خود را وارد کنید، این گزینه در متن پیام شما نمایش داده خواهد شد.
ایمیل خود را وارد کنید، این گزینه برای ارتباط ما با شما است و برای عموم نمایش داده نخواهد شد.
عناون مناسبی برای نظر خود انتخاب کنید تا دیگران در بحث شما شرکت کنند، این بخش در متن پیام شما درج خواهد شد.
0 دیدگاه
بازخورد داخلی
مشاهده همه نظرات
برخی از کتاب‌های صوتی نیما شهسواری
برای دسترسی و دانلود رایگان تمامی عناوین، صفحه کتاب صوتی و یا منوی مربوطه را دنبال کنید...

برخی از برنامه‌های پادکست به نام جان

برای دسترسی رایگان به همه‌ی عناوین پادکست صفحه را دنبال کنید...

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این صفحه دارای لینک‌های بسیاری است تا شما بتوانید هر چه بهتر از امکانات صفحه استفاده کنید.

در پیش روی شما چند گزینه به چشم می‌خورد که فرای مشخصات اثر به شما امکان می‌دهد تا متن اثر را به صورت آنلاین مورد مطالعه قرار دهید و به دیگر بخش‌ها دسترسی داشته باشید،

شما می‌توانید به بخش صوتی مراجعه کرده و به فایل صوتی به صورت آنلاین گوش فرا دهید و فراتر از آن فایل مورد نظر خود را از لینک‌های مختلف دریافت کنید.

بخش تصویری مکانی است تا شما بتوانید فایل تصویری اثر را به صورت آنلاین مشاهده و در عین حال دریافت کنید.

فرای این بخش‌ها شما می‌توانید به اثر در ساندکلود و یوتیوب دسترسی داشته باشید و اثر مورد نظر خود را در این پلتفرم‌ها بشنوید و یا تماشا کنید.

بخش نظرات و گزارش خرابی لینک‌ها از دیگر عناوین این بخش است که می‌توانید نظرات خود را پیرامون اثر با ما و دیگران در میان بگذارید و در عین حال می‌توانید در بهبود هر چه بهتر وب‌سایت در کنار ما باشید.

شما می‌توانید آدرس لینک‌های معیوب وب‌سایت را به ما اطلاع دهید تا بتوانیم با برطرف کردن معایب در دسترسی آسان‌تر عمومی وب‌سایت تلاش کنیم.

در صورت بروز هر مشکل و یا داشتن پرسش‌های بیشتر می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

ارسال گزارش خرابی

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

عنوانی برای گزارش خود انتخاب کنید

تا ما با شناخت مشکل در برطرف‌ کردن آن اقدامات لازم را انجام دهیم.

در صورت تمایل می‌توانید آدرس ایمیل خود را درج کنید

تا برای اطلاعات بیشتر با شما تماس گرفته شود.

آدرس لینک مریوطه که دارای اشکال است را با فرمت صحیح برای ما ارسال کنید!

این امر ما را در تصحیح مشکل پیش آمده بسیار کمک خواهد کرد

فرمت صحیح لینک برای درج در فرم پیش رو به شرح زیر است:

https://idealistic-world.com/poetry

در متن پیام می‌توانید توضیحات بیشتری پیرامون اشکال در وب‌سایت به ما ارائه دهید.

با کمک شما می‌توانیم در راه بهبود نمایش هر چه صحیح‌تر سایت گام برداریم.

با تشکر ازهمراهی شما

وب‌سایت رسمی جهان آرمانی

راهنما

راهنمایی‌های لازم برای استفاده از لینک‌های موجود در صفحه...

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود مستقیم فایل‌ها از سرورهای وب‌سایت رسمی جهان آرمانی تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Google Drive تعبیه شده است، با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای One Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو برای دانلود با لینک کمکی از سرورهای Box Drive تعبیه شده است،  با کلیک بر روی این گزینه شما می‌توانید به راحتی کتاب مورد نظر خود را دانلود کنید.

این آیکون در صفحه‌ی پیش رو به شما اطالاعاتی پیرامون اثر خواهد داد، مشخصات اصلی اثر در  این صفحه تعبیه شده است و شما با کلیک بر این آیکون به بخش مورد نظر هدایت خواهید شد. 

شما با کلیک روی این گزینه به بخش مطالعه آنلاین اثر هدایت خواهید شد، متن اثر در این صفحه گنجانده شده است و با کلیک بر روی این آیکون شما می‌توانید به این متن دسترسی داشته باشید

در صورت مشاهده‌ی هر اشکال در وب‌سایت از قبیل ( خرابی لینک‎‌های دانلود، عدم نمایش کتب به صورت آنلاین و … ) با استفاده از این گزینه می‌توانید ایراد مربوطه را با ما مطرح کنید.

راهنما پروفایل

راهنمایی‌های لازم برای ویرایش پروفایل و حساب کاربری شما
زندگی‌نامه

در این بخش می‌توانید توضیح کوتاهی درباره‌ی خود مطرح کنید، در نظر داشته باشید که این بخش را همه‌ی بازدیدکنندگان خواهند دید، حتی میهمانان، در صورت دیدن لیست اعضا و در مقالات و نگاشته‌های شما

کشور و سن شما

کشور انتخابی محل سکونت شما تنها به مدیران نمایش داده خواهد شد و انتخاب آن اختیاری است

تاریخ تولد شما به صورت سن قابل رویت برای عموم است و انتخاب آن بستگی به میل شما دارد

باورهای من

گزینه‌های در پیش رو بخشی از باورهای شما را با عموم در میان می‌گذارد و این بخش قابل رویت عمومی است، در نظر داشته باشید که همیشه قادر به تغییر و حذف این انتخاب هستید با اشاره‌ی ضربدر این انتخاب حذف خواهد شد

راه‌های ارتباطی

در این بخش می‌توانید آدرس شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت خود را با مخاطبان خود در میان بگذارید برخی از این آدرس‌ها با لوگو پلتفرم و برخی در پروفایل شما برای عموم به نمایش گذاشته خواهد شد

حساب کاربری

در این بخش می‌توانید نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و همچنین رمز عبور خود را ویرایش کنید همچنین می‌توانید اطلاعات خود را از نمایش عمومی حذف کنید و به صورت ناشناس در وی‌سایت جهان آرمانی فعالیت داشته باشید

راهنما ثبت‌نام

راهنمایی‌های لازم برای ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی
نام کاربری

نام کاربری شما باید متشکل از حروف لاتین باشد، بدون فاصله، در عین حال این نام باید منحصر به فرد انتخاب شود

نام و نام خانوادگی

نام و نام خانوادگی شما باید متشکل از حروف فارسی باشد، بدون استفاده از اعداد 

در نظر داشته باشید که این نام در نگاشته‌های شما و در فهرست اعضا، برای کاربران قابل رویت است

ایمیل آدرس

آدرس ایمیل وارد شده از سوی شما برای مخاطبان قابل رویت است و یکی از راه‌های ارتباطی شما با آنان را خواهد ساخت، سعی کنید از ایمیلی کاری و در دسترس استفاده کنید

رمز عبور

رمز عبور انتخابی شما باید متشکل از حروف بزرگ، کوچک، اعداد و کارکترهای ویژه باشد، این کار برای امنیت شما در نظر گرفته شده است، در عین حال در آینده می‌توانید این رمز را تغییر دهید

قوانین

پیش از ثبت‌نام در وب‌سایت جهان آرمانی قوانین، شرایط و ضوابط ما را مطالعه کنید

با استفاده از منو روبرو می‌توانید به بخش‌های مختلف حساب خود دسترسی داشته باشید

  • دسترسی به پروفایل شخصی
  • ارسال پست
  • تنظیمات حساب
  • عضویت در خبرنامه
  • تماشای لیست اعضا
  • بازیابی رمز عبور
  • خروج از حساب

در دسترس نبودن لینک

در حال حاضر این لینک در دسترس نیست

بزودی این فایل‌ها بارگذاری و لینک‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت

در حال حاضر از لینک مستقیم برای دریافت اثر استفاده کنید

تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری

می‌توانید با کلیک بر روی تصویر تازه‌ترین کتاب نیما شهسواری، این اثر را دریافت و مطالعه کنید

به جهان آرمانی، وب‌سایت رسمی نیما شهسواری خوش آمدید

blank

نیما شهسواری، نویسنده و شاعر، با آثاری در قالب  داستان، شعر، مقالات و آثار تحقیقی که مضامینی مانند آزادی، برابری، جان‌پنداری، نقد قدرت و خدا را بررسی می‌کنند

جهان آرمانی، بستری برای تعامل و دسترسی به تمامی آثار شهسواری به صورت رایگان است

ثبت آثار

blank

توضیحات

پر کردن بخش‌هایی که با علامت قرمز رنگ مشخص شده است الزامی است.

در هنگام درج بخش اطلاعات دقت لازم را به خرج دهید زیرا در صورت چاپ اثر شما داشتن این اطلاعات ضروری است

بخش ارتباط، راه‌هایی است که می‌توانید با درج آن مخاطبین خود را با آثار و شخصیت خود بیشتر آشنا کنید، فرای عناوینی که در این بخش برای شما در نظر گرفته شده است می‌توانید در بخش توضیحات شبکه‌ی اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را نیز معرفی کنید.     

شما می‌توانید آثار خود را با حداکثر حجم (20mb) و تعداد 10 فایل با فرمت‌هایی از قبیل (png, jpg,avi,pdf,mp4…) برای ما ارسال کنید،

در صورت تمایل شما به چاپ و قبولی اثر شما از سوی ما، نام انتخابی شامل عناوینی است که در مرحله‌ی ابتدایی فرم پر کرده‌اید، با انتخاب یکی از عناوین نام شما در هنگام نشر در کنار اثرتان درج خواهد شد.

پیش از انجام هر کاری پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی قوانین و شرایط وب‌سایت رسمی جهان آرمانی است برای این کار از لینک‌های زیر اقدام کنید.

تأیید ارسال گزارش

گزارش شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال گزارش دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال پیام

پیام شما با موفقیت ارسال شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال پیام دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.

تأیید ارسال فرم

فرم شما با موفقیت ثبت شد

ایمیلی از سوی وب‌سایت جهان آرمانی در راستای تأیید ارسال فرم دریافت خواهید کرد

در صورت نیاز به تماس و درج صحیح اطلاعات، با شما تماس گرفته خواهد شد.